ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

استراتژی رشد

۳ نمونه از بزرگ ترین موانعی که نمی گذارند به اهدافتان برسید

شکست، در زندگی ما حضوری مستمر دارد. هر یک از ما هر روز در انجام کاری شکست می خوریم، چه امور روزمره، چه برگزاری یک جلسه ی پر بازده و چه هر کار دیگر. ناگزیز بودن ...

پیام ادیب
نوشته شده توسط پیام ادیب | ۱۷ دی ۱۳۹۴ | ۱۳:۰۰

شکست، در زندگی ما حضوری مستمر دارد. هر یک از ما هر روز در انجام کاری شکست می خوریم، چه امور روزمره، چه برگزاری یک جلسه ی پر بازده و چه هر کار دیگر. ناگزیز بودن شکست ناخوشایند به نظر می رسد، اما از طرف دیگر به آن معناست که باید از نگرانی بیش از حد نسبت به آن بپرهیزید. باید آن را بپذیرید و یاد بگیرید چگونه با آن مواجه شوید.

آرت مارکمن، استاد روانشانسی و بازاریابی دانشگاه تگزاس در مجله ی کسب و کار هاروارد درباره ی این موضوع نوشته است که شکست های غیر سیستماتیک مثل نرسیدن به انجام تمام کارهای ذکر شده در فهرست کارهای انجام دادنی، نباید محل نگرانی کسی باشند. هر کسی باید سعی کند در انجام کارهای بیشتری موفق شود. اما این مستلزم آن است که نسبت به اهمیت هر چیزی آگاه باشد و هر روز کوهی از کار برای خود در نظر نگیرد. مارکمن می گوید شکست سیستماتیک است که مشکل آفرین می شود. به گفته ی او هدف مورد نظر شما هرچه که باشد، شکست سیستماتیک را می توان به سه عامل اصلی مرتبط کرد. در ادامه این سه عامل و راه حل های آنها را از نظر خواهید گذراند.

با دیجیاتو همراه باشید.

۱- ناسازگاری میان اهداف کوتاه مدت و بلند مدت

کار های طاقت فرسای روزانه، بزرگ ترین مانع بر سر راه رسیدن به اهداف اساسی و بلند مدت محسوب می شود. مارکمن در این باره می نویسد: «بسیاری از پژوهش ها نشان می دهند مغز ما به انجام کارهایی گرایش دارد که نتایج کوتاه مدت دارند، نه بلندمدت». کسانی که در تحقق اهداف بلند مدت خود موفق عمل می کنند این کار را با تمرکز منظم و عادت گونه روی این اهداف انجام می دهند. بنابراین هدف شما هر چه که هست، باید هر هفته در چند بخش برای آن وقت بگذارید. در نهایت خواهید دید با کنار هم قرار گرفتن این بخش ها، کار شما بالاخره تمام می شود.

۲- وسوسه ی کارهای آسان

پرداختن به کارهای ساده و جزئی، زمان لازم برای تمرکز روی کارهای مهم و اساسی را از شما می گیرد. مارکمن به عنوان نمونه از ایمیل نام می برد: «شما هم مثل اکثریت مردم احتمالاً صفحه ی ایمیل خود را در تمام طول روز باز نگه می دارید. در نتیجه هر ایمیل تازه شما را به کنار گذاشتن کاری که انجام می دهید و خواندن آن فرا می خواند. پاسخ دادن به ایمیل با اینکه یک کار به نظر می رسد، اما در مقایسه با کارهایی نظیر پژوهش، نوشتن، و یا به اتمام رساندن یک ارائه، بسیار ساده و پیش پا افتاده است.

شما باید بتوانید تمام عوامل حواس پرت کن و این دست کارهای ساده را به موقع کنار بگذارید. مثلاً می توانید برای پاسخگویی به ایمیل های خود ساعت تنظیم کنید و با پایان این زمان، به کار اصلی خود بپردازید. شاید به نظر احمقانه برسد، اما پژوهش ها نشان داده اند استفاده از همین یادآور های ساده، باعث می شوند دست به کار شوید.

۳- ساعات و روز های کاری طولانی

شاید حس کنید هر روز تا هر زمان که می توانید، هر چقدر کار که در توانتان هست باید انجام دهید، چون به عنوان رهبر یک کسب و کار باید الگوی دیگران باشید. اما کار کردن برای ساعت های متمادی در واقع شانس رسیدن شما به اهدافتان را پایین خواهد آورد. مارکمن در این باره می نویسد: «کار کردن مسابقه ی مردان آهنین نیست که هر کس بیشتر دوام بیاورد برنده شود. ظرفیت کاری خود را بشناسید. سپس سعی کنید تنها در زمان های مشخص کار کنید. به این ترتیب می توانید زمان و انرژی لازم برای رسیدگی به اهداف غیر کاری زندگی تان را صرفه جویی کنید».

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مطالب پیشنهادی