ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

استراتژی رشد

چگونه می توان با هیجان، از پس اضطراب بر آمد؟

اگر ارائه، جلسه ی حساس فروش، و یا سخنرانی مهمی در برابر تعداد زیادی مخاطب در پیش دارید، احتمالاً به امید پیدا کردن راهی برای حفظ خونسردی حین انجام این کار مشغول خواندن این مقاله ...

پیام ادیب
نوشته شده توسط پیام ادیب | ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ | ۱۵:۰۰

اگر ارائه، جلسه ی حساس فروش، و یا سخنرانی مهمی در برابر تعداد زیادی مخاطب در پیش دارید، احتمالاً به امید پیدا کردن راهی برای حفظ خونسردی حین انجام این کار مشغول خواندن این مقاله هستید. اما بر اساس یافته های الیسون وود بروکس، محقق هاروارد، اگر واقعاً می خواهید به نحو احسن از پس چالشی که در پیش دارید بر بیایید، باید در نظر داشته باشید که راز این کار این است که خونسردی خود را حفظ نکنید.

همه ی ما می دانیم که اضطراب بیش از حد می تواند قلب را شدیداً به تپش بیندازد، باعث تعریق در کف دست ها شود، و در بدترین حالت، عملکرد صحیح مغز شما را از کار بیندازد. بنابراین عقل سلیم به ما می گوید برای تحت کنترل نگه داشتن نشانه های فیزیکی اضطراب، باید هر کاری که می شود انجام داد. اما پژوهش بروکس نشان می دهد این رویکرد سنتی برای دست و پنجه نرم کردن با استرس، در حال از دست دادن اعتبار خود است.

بروکس در این باره به مجله ی هاروارد می گوید: «برای اینکه بتوانید خونسردی خود را حفظ کنید و به کار خود ادامه دهید، باید با فیزیولوژی بدنتان، یعنی واکنش های خودکار فیزیکی در برابر موقعیت بجنگید و این، کار بسیار دشواری است».

شما مضطرب نیستید، هیجان زده اید

پس به جای حفظ خونسردی چه کار باید کرد؟ سعی کنید در جهت واکنش بدن خود به اضطراب حرکت کنید نه بر خلاف آن. به جای آنکه سعی کنید تپش قلب خود را پایین بیاورید، به چشم دیگری به موضوع نگاه کنید. به خودتان بگویید اضطراب ندارید، بلکه هیجان دارید. هر چه باشد این دو حالت احساسی (اضطراب و هیجان) از لحاظ فیزیکی بسیار به یکدیگر شباهت دارند.

این استراتژی به نظر بیش از اندازه ساده می آید، تا حدی که ممکن است فکر کنید نتیجه بخش نیست. اما بروکس آن را در یک مجموعه آزمایش به آزمون گذاشته است. او از چند نفر داوطلب خواسته به آزمایشگاهش بروند و کاری استرس زا مثل سخنرانی انجام دهند. شرکت کنندگان در این آزمایش به سه گروه تقسیم شدند. اعضای یکی از این سه گروه به خودشان گفتند «آرام هستم»، گروه دیگر به خودشان گفتند «اضطراب دارم» و گروه آخر «هیجان دارم». سپس به عملکرد هر یک بی طرفانه امتیازدهی شد.

سؤال اینجاست که آیا چیز بی اهمیتی در حد واژه ای که آنها برای توصیف احساس خود به کار می گرفتند بر عملکردشان تأثیر گذاشت؟ بروکس می گوید کسانی که پیش از سخنرانی به خود می گفتند «هیجان دارم» از لحاظ معیار بی طرفانه ای که برای عملکردشان در نظر گرفته شده بود به واقع امتیاز بهتری کسب کردند.

بروکس علت اثربخشی چنین مداخله ی ساده ای را توضیح می دهد. او می گوید شما وقتی احساس اضطراب دارید، گوش به زنگ تهدید ها هستید، اما وقتی هیجانزده باشید، چارچوب ذهنی شما به دنبال فرصت خواهد بود، به گونه ای که به تمام اتفاقات خوبی که می تواند رخ دهد فکر خواهید کرد. به این ترتیب احتمال اتخاذ تصمیم ها و اقداماتی که ممکن است به نتایج خوبی منجر شوند نیز بالا می رود.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (1 مورد)
  • صاب
    صاب | ۱۱ بهمن ۱۳۹۴

    از همین مطلب حتی میشه فهمید کلمات و چیزایی که ما به خودمون میگیم و فکر میکنیم چقدر تاثیرگزارن توو زندگیمون.

مطالب پیشنهادی