ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

کسب و کار

مارک زاکربرگ آینده فیسبوک را در پیشرفت واقعیت مجازی و هوش مصنوعی می بیند [بخش اول]

موسس و مدیر عامل فیسبوک، آقای «مارک زاکربرگ» (Mark Zuckerberg) هفته پیش در آلمان بود و با «ماتیاس دوفنر» (Mathias Döpfner)، مدیر عامل یکی از بزرگترین نشریات دیجیتالی اروپا به نام «Axel Springer» مصاحبه کرد. ...

امیر مستکین
نوشته شده توسط امیر مستکین | ۱۱ اسفند ۱۳۹۴ | ۲۲:۰۰

موسس و مدیر عامل فیسبوک، آقای «مارک زاکربرگ» (Mark Zuckerberg) هفته پیش در آلمان بود و با «ماتیاس دوفنر» (Mathias Döpfner)، مدیر عامل یکی از بزرگترین نشریات دیجیتالی اروپا به نام «Axel Springer» مصاحبه کرد. این مصاحبه در پایگاه خبری «Die Welt am Sonntag» منتشر شده که زیر مجموعه ای از Axel Springer به شمار می رود.

از زاکربرگ دعوت به عمل آمده بود تا برای اولین بار جایزه Axel Springer را برای خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی دریافت کند و زاکربرگ به همین علت در برلین حضور به هم رساند و البته در این مصاحبه نیز شرکت کرد. در ادامه، بخش اول از جلسه پرسش و پاسخی که میان دوفنر و زاکربرگ برگزار شده است را از نظر خواهید گذراند.

در بخش اول این مصاحبه، زاکربرگ از نظرات خود برای آینده دنیای تکنولوژی می گوید. وی از پیشرفت های هوش مصنوعی و واقعیت مجازی و نقش فیسبوک در توسعه آنها نیز صحبت می کند.

ماتیاس دوفنر: مارک، از طریق فیسبوک مطلع شدیم که امروز حوالی دروازه براندنبورگ در حال ورزش و دویدن بوده ای. به نظرت چطور بود؟

مارک زاکربرگ: عالی. اولین بار در بیست سال اخیر بود که در برف می دویدم. هر زمان که به شهری جدید سفر می کنم برای اینکه با ساعت و زمان آنها خو گیرم و همچنین شانس دیدن شهر را داشته باشم، شروع به دویدن و ورزش کردن در آن می کنم.

دوفنر:  اولین باری نیست که در برلین هستید. 

نه، اولین بار نیست و من عاشق اینجا هستم. حس می کنم اینجا انرژی جوان بسیاری وجود دارد. تاریخ غنی را می توان در فضای شهر حس کرد.

چقدر دویدی؟ 

حدود ۴ مایل. ورزش کوتاهی بود.

تصور می کنی که برلین می تواند نقش مهمی در دنیای تکنولوژی ایفا کند؟ اکنون این شهر به عنوان نهمین مکان از نظر تعداد استارتاپ های نوپا شناخته شده است. 

Zuckerberg3

مشخصا همین طور است. برلین یکی از بهترین مکان ها برای رشد استارتاپ ها نه تنها در اروپا، بلکه در کل جهان است. پویایی بسیار جذابی در آن به چشم می خورد.

به نظر می رسد که برلین و استارتاپ هایش اکنون بیشتر ایده های جدیدی دارند اما تحول بزرگی رخ نداده. تصور می کنی با ایده های مطلوب، پول هم از راه می رسد؟ 

البته ولی فقط بحث پول نیست. بیشتر شرکت های بزرگی که در سیلیکون ولی می بینید ابتدا سازنده چیپ بوده اند. اکنون اپل تبدیل شده است به یکی از موفق ترین شرکت ها که درآمدی بالاتر از چیپ سازهای کنونی دارد. پس در نتیجه اگر بخواهید به نقطه ای که اپل در آن حضور دارد برسید، نمی توانید اهمیت زیرساخت ها را نادیده بگیرید. این زیرساخت ها اکنون در برلین وجود ندارند اما به نظر می رسد که این شهر در حال رساندن خود به بازی است.

موضوع مورد علاقه ات اکنون واقعیت مجازی است. چطور تا این حد مطمئن هستی که VR تنها یک گرایش و تب زودگذر نیست؟

این سوالی است که باید از منظر کوتاه مدت و بلند مدت به آن نگاه کرد. مردم همیشه می گویند پیش بینی کردن ده یا بیست سال آینده آسان تر از پیش بینی کردن اتفاقات سه سال آینده است. به نظر من گرایش های بزرگی در راه هستند. هوش مصنوعی پیشرفت های ادامه داری خواهد داشت. قادر خواهیم بود در آینده بیماری های فراوانی را درمان کنیم. این ها موارد تازه ای نیستند و همه ی ما، آنها را می دانیم. هنر اصلی این است که بدانیم چگونه از نقطه کنونی باید به آنها برسیم.

Zuckerberg2

ما حالا قماری را آغاز کرده ایم و می گوییم که واقعیت مجازی می تواند بخش گسترده ای از فناوری های آینده باشد. من به این موضوع اطمینان خاصی دارم و می گویم اکنون وقت سرمایه گذاری در این بخش است. همین هفته اعلام کردیم که تا کنون یک میلیون ساعت ویدیوی ۳۶۰ درجه دیده شده و از طرفی همکاری ما با سامسونگ برای Gear VR هنوز در ابتدای راه خود است.

صادقانه بگویم، نمی دانم چطور طول خواهد کشید تا بتوانیم یک اکوسیستم VR کاملا پایدار و مطلوب تهیه کنیم. شاید ۵ سال، شاید ۱۰ سال، شاید هم ۱۵ الی ۲۰ سال دیگر. حدس من این است که چنین کاری حدود ۱۰ سال طول خواهد کشید. ده سال زمان سپری شد تا تلفن های هوشمند تبدیل به محصولاتی فراگیر شوند. بلک بری در سال ۲۰۰۳ فروش چنین محصولاتی را آغاز کرد اما در سال ۲۰۱۳ بود که یک میلیارد موبایل هوشمند به فروش رسید. تصور نمی کنم VR بتواند سریع تر از موبایل های هوشمند رشد کند.

دو میلیارد دلار از سرمایه فیسبوک را صرف خرید Oculus Rift کردید. آیا واقعا انقدر به آن سخت افزار علاقه پیدا کرده بودی؟ لطفا استراتژی فیسبوک در قبال واقعیت مجازی را موشکافی کن. 

ما بیشتر به بخش نرم افزاری علاقه داشتیم اما گاهی پیش می آید که باید در روزهای آغازین یک پلتفرم، بخش نرم افزاری و سخت افزای آن را به شکل همزمان جلو برد. در ادامه مسیر است که تخصص، تبدیل به امری با اهمیت می شود. در نتیجه شرکتی ابتیاع می کنید که کار نرم افزاری را به خوبی می داند و سپس به سراغ یک شرکت سخت افزاری می روید. در چنین شرایطی همه چیز با دور تند حرکت می کند و گاهی باید خود را به اتفاقات برسانید.

به همین دلیل است که اکنون بر سخت افزار تاکید بیشتری داریم اما در آینده این نرم افزار خواهد بود که نقشی اساسی بازی خواهد کرد.

توسط Oculus Rift در حال یاری رساندن به سامسونگ هم هستید و می خواهید اطمینان حاصل کنید که این شرکت یک هدست قابل قبول به بازار ارائه دهد. درست است؟

دقیقا. احتمالا تعداد Gear هایی که به فروش می رسند بسیار فراتر از Rift خواهد بود.

دلیل اصلی همکاری شما با سامسونگ این است که بتوانید واقعیت مجازی را سریع تر به دست اهالی این کره خاکی برسانید، درست حدس می زنم؟

دقیقا. محصول سامسونگ با آنچه ما داریم از نظر کیفی کاملا متفاوت است و البته قیمت آنها نیز شباهتی به هم ندارد.

بله، ۶۰۰ دلار در برابر ۱۰۰ دلار. اینطور نیست؟ 

Zuckerberg4

بله. البته اگر بخواهیم دقیق تر نگاه کنیم می بینیم که ریفت محصولی گران تر از ۶۰۰ دلار است چرا که باید یک کامپیوتر بسیار قدرتمند نیز در کنارش داشته باشید. همان کامپیوتر در کمترین حالت ۱۰۰۰ دلار هزینه خواهد داشت.

از خودتان می پرسید که چرا یک شخص باید آکیلس ریفت را بخرد؟

چراکه می تواند توسط آن به تجربه بسیار بسیار بهتری دست پیدا کند.

چرا؟

به این دلیل که VR یک تجربه بسیار پرقدرت مجازی است و بهترین راه برای داشتن آن، در واقع داشتن یک کامپیوتر پرقدرت است.

تجارت واقعیت مجازی تا چه حد بزرگ خواهد بود؟ متوجه شده ام که موسسه Goldman Sachs پیش بینی کرده که در آینده ارزش مالی آن حدود ۸۰ میلیارد دلار برآورد می شود. 

اکنون بر دو گرایش تمرکز خود را معطوف کرده ایم. اول اینکه مردم همیشه راهکارهایی جذاب تر می خواهند تا احساسات خود را بیان کنند. اگر به ده سال پیش برگردید و به اینترنت سری بزنید، مردم بیشتر احساسات خود را در قالب متن ارائه می کردند. اکنون بیشتر این احساسات با تصاویر بروز پیدا می کند. تصور می کنم همین فرآیند در آینده با ویدیوهای غنی صورت پذیرد.

اما این پایان ماجرا نیست. در آینده می خواهیم تمام زوایای یک صحنه را برای دیگران به تصویر بکشیم و به شکل زنده اتاق یا مکانی را به دیگران نشان دهیم.

تصور می کنی که روزی در آینده، بیشتر تعاملات و گفتگوهای کاربران از طریق چت با هدست های واقعیت مجازی انجام گیرد؟ 

قطعا.

ایده ای داری که آن زمان، چه موقع از راه می رسد؟ 

Zuckerberg5

مطمئن نیستم. ولی باید به جایی برسیم که تجربه کاربری چنین اقدامی بسیار بهتر از یک ویدیو کنفرانس ساده باشد. اما شاید بتوان یک نسخه ساده و آزمایشی از آن را به سرعت توسعه داد.

اکنون یکی از گرایش ها این است که بتوان پلتفرمی غنی ایجاد کرد، و گرایش بعدی این است که بتوان تعداد آنها را بالاتر برد. روزی سرورها به اندازه یک ساختمان بلند بودند و برای مدیریت آنها به یک فرد متخصص نیاز بود. سپس کامپیوترهای شخصی و تلفن های هوشمند از راه رسیدند که مردم عاشق استفاده از آنها بوده و همه دست کمی یکی از آنها را دارند.

من تصور می کنم پلتفرم های کامپیوتری هر ۱۰ الی ۱۵ سال دست خوش تغییرات گسترده می شوند و حالا واقعیت مجازی پرقدرت ترین کاندید برای داشتن عنوان پلتفرم برگزینده کامپیوتری در آینده است.

چند روز پیش حضوری عجیب در بارسلون داشتید. شما در حال قدم زدن کنار افراد بسیاری در مراسم سامسونگ بودید اما آنها به علت اینکه هدست واقعیت مجازی به سر داشتند، رد شدن شما از کنارشان را ندیدند. در آن تصویر در حال لبخند زدن هستید و گویا از آن لحظه لذت می برید. منتقدان می گویند که این یک نمونه بارز از اشکالات واقعیت مجازی است؛ افراد هر کدام در دنیای خود گم می شوند و تجربه جمعی از بین می رود. به این نگرانی ها چگونه پاسخ می دهید؟

zuckerbergvr-w650

داستان کاملا برعکس است. در آن لحظه، آن افراد مشغول تماشای ویدیویی در هدست خود بودند که چند کودک را در منطقه ای دور افتاده، در حال بازی فوتبال نشان می داد. افراد می توانستند سر خود را برگردانده و به اطراف نگاه کرده و همه زوایای آن ویدیو را تماشا کنند و این تجربه ای کاملا جمعی است. مثل این است که در سینما برای دیدن فیلمی حضور پیدا کنید، اما به تجربه ای بسیار فراتر برسید، مثلا اینکه خودتان هم در فیلم نقشی داشته باشید.

تصور می کنم مردم در مورد تکنولوژی های جدید همیشه نگرانی خود را نشان می دهند. منتقدان هم فکر می کنند که با فناوری ها تازه، انسان ها از هم دورتر می شوند. نکته اینجاست که انسان ها به شکل ذاتی موجوداتی اجتماعی هستند.

Zuckerberg7

در چنین حالتی است که می توانیم حتی به سراغ کتاب ها برویم. قول می دهم زمانی که اولین کتاب ها منتشر شدند، مردم گفتند که چرا باید کتاب بخوانیم در حالی که می توانیم با همدیگر صحبت کنیم؟ همین موضوع در مورد روزنامه، تلفن، تلویزیون هم صادق است که البته اکنون نوبت به واقعیت مجازی رسیده.

چند هفته پیش با یک کارآفرین آشنا شدم که ادعا می کرد در حال توسعه نوعی تکنولوژی است که می تواند واقعیت مجازی را بدون هدست ها ایجاد کند و تا چند سال آینده آن را عرضه نماید. چیزی مثل هولوگرام ها در فضای پیرامون ما. آنچه می گفت بسیار هیجان انگیز ولی در عین حال علمی-تخیلی به نظر می رسید.

تصور می کنم در نهایت به چنین نقطه ای خواهیم رسید. نمی دانم چه موقع. تصور ما این است که بتوانیم هدست هایی شبیه به عینک معمولی ارائه دهیم؛ محصولی که بتوانید از آن به شکل واقعیت مجازی بهره گرفته و یا زمانی که می خواهید قدم بزنید، صرفا برخی اطلاعات را روی نمایشگر عینک خود ببینید.

بله، افرادی هستند که بر روی پروژه هایی که گفتید کار می کنند اما من تصور می کنم چنین مواردی با اشکالات پایه ای همراه هستند. زمانی که در آینده اشکالات از سر راه برداشته شدند، تازه باید فکر کرد که چنین تجربه هایی را چطور می توان در مقیاس گسترده تولید کرد.

اگر خرید یک محصول ۱۰ یا ۲۰ هزار دلار هزینه داشته باشد، مشخصا مصرف محدودی هم خواهد داشت. کامپیوترهای اولیه از چنین مبالغی برخوردار بودند. تنها زمانی همه به سراغ کامپیوترها رفتند که محصولاتی مقرون به صرفه شده بودند. تصور من این است که آنچه شما می گویید، سال های سال با ما فاصله دارد.

از نقطه نظر فیسبوک، پس از واقعیت مجازی تحول بزرگ بعدی چیست؟

Zuckerberg6

من به کسب و کار خودمان در سه شاخه نگاه می کنم. اول خود فیسبوک است،‌ دوم اینستاگرام و سپس می توان گفت واتس اپ. در پنج سال آینده، چالش هایی در برابر ما وجود خواهد داشت که باید بدانیم چگونه آنها را رفع کنیم که بزرگ ترین آنها مربوط به ویدیو هاست. فکر می کنم ویدیو قابلیت آن را دارد که تبدیل به یک گرایش فوق العاده شود.

سپس می رسیم به افق ده ساله. مسائل نوآورانه زیادی را در نظر داریم که یکی از آنها، نحوه ارتباط است. به معنای آنکه اطمینان حاصل کنیم همه اشخاص حاضر در کره زمین ارتباط به شبکه جهانی دارند. این یک مسئله فوق العاده مهم است چرا که اکنون صرفا ۳ میلیارد از ۷ میلیارد نفر در کره زمین از اینترنت بهره می گیرند. اینترنت بهترین راه برای دستیابی به مسائل آموزشی است. اینترنت شاید بتواند در مناطقی که دکتر وجود ندارد، بهترین منبع برای رسیدن به پاسخ پرسش های پزشکی باشد.

بحث دیگر اما در مورد هوش مصنوعی است. انتظار رشد بسیار بالایی را داریم که به جامعه خدمات زیادی خواهد رساند. کاهش تصادفات خودروها با ماشین های بدون راننده، تشخیص بهتر بیماری ها و درمان آنها.

نقطه بعدی مربوط به پلتفرم کامپیوتری است که باور داریم در آن زمان، در اختیار واقعیت مجازی و افزوده خواهد بود. این ها مواردی هستند که در دهه ی پیش رو، مشغول توسعه شان خواهیم بود.

هوش مصنوعی چگونه جامعه را تغییر خواهد داد؟

با توجه به تجربه من، دو راه وجود دارد که افراد می توانند مسئله ای تازه را فرا گیرند. اول، این است که از طریق شخص دیگری این دانش به آنها منتقل شود و دوم، خودشان به تحقیق و پژوهش بپردازند و مسئله ای را درک کنند. برای نمونه اول، فرض کنید یک کودک از طریق آموزگار خود چیزی را یاد می گیرد.

به او می گویید که این تصویر یک پرنده، سگ یا گربه است. به همین شکل کودک می تواند یک پرنده را در آینده تشخیص دهد. امروز تنها کاری که درست می توانیم انجام دهیم، همین است.

اما راهکار دوم که از طریق خود شخص صورت می گیرد، همان روشی است که در آینده افراد بیشتر به آن شکل آموزش خواهند دید. شما در ذهن خود مدلی را از نحوه کارکرد جهان ایجاد کرده و سپس در صورت لزوم، آن را تغییر خواهید داد. توسط همان مدل نیز می توانید حدس بزنید که در آینده چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. بر اساس پیش فرضی که در ذهن خود دارید، انتظار خواهید داشت که با انجام یک عمل خاص، یک عکس العمل مورد انتظار دریافت کنید. این همان نقطه ای است که در آینده هوش مصنوعی به ما کمک خواهد کرد.

آیا می توانی نگرانی های ایلان ماسک در خصوص آینده هوش مصنوعی را درک کنی؟ او به شدت نگران آینده هوش مصنوعی بوده و فکر می کند این موضوع می تواند از ذهن بشر پیشی گرفته و بر آن سلطه یابد. روزی برسد که ماشین قدرتمند تر از انسان شود. تصور می کنی این ترس لازم است یا بی جهت؟

فکر می کنم بیشتر بی جهت است.

چگونه اطمینان حاصل کنیم که کامپیوتر و ربات ها همیشه در خدمت بشر باشند و این موضوع برعکس نشود؟ 

فکر می کنم پیش فرض این موضوع همین بوده و قرار است ماشین در خدمت انسان باشد، مگر اینکه یک جایی، واقعا خراب کنیم.

در بازی شنطرنج «گری کاسپاروف» از کامپیوتر Big Blue شکست خورد. شاید در آینده موقعیت های بسیار بیشتری شکل بگیرند که کامپیوتر از ذهن انسان باهوش تر جلوه کند.

بله. دلیل این است که خود بشر این کامپیوترها را ساخته تا بهتر از انسان کاری را انجام دهند. ابزار و ماشین های بسیاری در طول تاریخ ساخته شده اند که کارهای خاصی را بهتر از انسان انجام دهند. فکر می کنم در این زمینه مردم قابلیت های هوش مصنوعی را فراتر از آنچه هست تصور می کنند.

صرفا این دلیل که می توانیم ماشینی بهتر از انسان تهیه کنیم به معنای آن نیست که آن ماشین می تواند خود به خود هر چه می خواهد را فرا گرفته، سلطه خود را افزایش داده و شروع به انجام کارهای ابر انسانی کند. این موضوع مهمی است که باید به آن توجهی ویژه داشت.

پس شما می گویید این ها همه اش از فیلم های علمی-تخیلی به ذهن مردم رسیده و جایی برای نگرانی نیست؟ 

Zuckerberg8

تصور می کنم در میانه راه، می توانیم راهی پیدا کنیم که به شیوه ای، آن را کاملا امن جلو ببریم. در سال ۱۸۰۰ میلادی می شد گفت که شاید روزی هواپیمایی توسعه پیدا کند، و شاید روزی منهدم شده و جان افرادی از دست برود. اما در واقع چنین بود که انسان اول خود هواپیما را توسعه داد و سپس تلاش کرد تا بر ایمنی آن اضافه کند. اگر قرار می شد از همان اول تمرکز اصلی روی بحث ایمنی باشد، اصلا هواپیما توسعه نمی یافت و ساخته نمی شد.

تصور آغشته به ترس، باعث عدم جلو رفتن نوآوری می شود. هوش مصنوعی به پزشک اجازه می دهد تا تشخیص بیماری را راحت تر انجام دهد. در نتیجه جلوگیری از پیشرفت آن، شاید بدترین کار در حق خود بشر باشد.

دختر شما، مکس، قرار است یک ربات پرستار داشته باشد. از آن ربات چه انتظاراتی دارید؟

من در حال توسعه یک سیستم هوش مصنوعی بسیار ساده برای خانه ام هستم. اینکه بتوانم بگویم چراغ ها را خاموش یا روشن کند، فلان شخص را به داخل خانه راه بدهد یا وقتی من به خانه می رسم، بی درنگ من را شناخته و درب را برایم باز کند. مواردی از این دست که بسیار پیش پا افتاده هستند.

اما استفاده از هوش مصنوعی قدرتمند که بتواند گفتار را تشخیص دهد، تصاویر را بشناسد، الگوها را درک کند... این ها برای من چالش شخصی هستند. عاشق کد زدن و ساختن چیزهای تازه هستم.

هنوز خودتان کدنویسی می کنید؟ 

بله. به عنوان یک چالش شخصی برای خودم. برای فیسبوک این کار را نمی کنم چرا که ما این قانون را داریم که اگر شخصی کدش را در شبکه اجتماعی ما قرار دهد، باید همیشه در برابرش مسئولیت پذیر باشد. اگر روزی در این کد یک باگ کشف شود، آن شخص باید هر کاری که انجام می دهد را رها کرده و به سراغ تصحیح همان کد برود.

پس به عنوان یک سرگرمی این کار را می کنید. 

دقیقا. دوست دارم به لمس تکنولوژی نزدیک بمانم و این یکی از بهترین راه ها برای انجام همین کار است.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (1 مورد)
  • علی
    علی | ۶ فروردین ۱۳۹۵

    عالی بود

مطالب پیشنهادی