ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

نقد و بررسی‌

بررسی دیجیاتو: MacBook Pro 2016 [به همراه بررسی ویدیویی]

سادگی همیشه یکی از ویژگی های اساسی محصولات اپل به حساب می آمده است، اما دیدگاه این شرکت در سالهای اخیر خصوصاً پس از مرگ استیو جابز در مقایسه با قبل متفاوت به نظر می ...

سینا گلستانه
نوشته شده توسط سینا گلستانه | ۹ بهمن ۱۳۹۵ | ۲۳:۳۲

سادگی همیشه یکی از ویژگی های اساسی محصولات اپل به حساب می آمده است، اما دیدگاه این شرکت در سالهای اخیر خصوصاً پس از مرگ استیو جابز در مقایسه با قبل متفاوت به نظر می رسد.

برای مثال آیفون را در نظر داشته باشید که با وجود گرایش سازنده به حذف هر آنچه که می تواند، حداقل 4 دکمه ی سخت افزاری دارد، از جمله دکمه های کم و زیاد کردن صدا که جایگزین کردن آنها با روش های دیگر انجام این عملکرد را دشوار می کند.

اما وقتی اپل پس از سالها بالاخره طراحی مک بوک پرو های جدید را دستخوش تغییر کرد، به نظر می رسید تعریف تیم کوک از سادگی با جابز تفاوت هایی داشته باشد. این بار تمام درگاه ها و حتی کارت خوان از دستگاه حذف و با تاندربولت 3 جایگزین شده بود که هنوز در بازار چندان مرسوم نیست.

اپل البته می گوید این کار را انجام داده تا تولید کنندگان دیگر هم وادار شوند درگاه USB نوع C را در محصولاتشان مورد استفاده قرار دهند. این شرکت پیش از این هم در مقاطعی زمان مرگ فناوری های قدیمی را به درستی پیشبینی کرده و آنها را از محصولات خود کنار گذاشته است.

اما مشکل اینجاست که مک بوک پرو پسوند «حرفه ای» را در نام خود دارد و قرار است بیش از عملکردهای روزانه کاربرد داشته باشد، از جمله برای ویرایش عکس، ضبط صدا و کارهای دیگری که برای انجام بسیاری از آنها لازم است کارت حافظه، کارت صدا یا هر ابزار فرضی مورد نظر خود را در طول روز به لپ تاپ متصل کنید.

شاید چند سال دیگر با مرسوم شدن USB-C بین ابزارهای مختلف و خرید مدل های جدید آنها چنین مشکلی دیگر موضوعیت نداشته باشد، اما حداقل امروز باید در کنار قیمت بالای مک بوک پرو (که نسبت به قبل افزایش هم داشته) مبلغ قابل توجهی را هم برای تهیه دانگل های مورد نیاز خود در نظر بگیرید و دردسر استفاده از آنها را هم به شکل روزانه به جان بخرید.

البته مرگ بدون تولد معنا ندارد و کنار گذاشتن درگاه های قدیمی همزمان با رونمایی از قابلیت جدیدی انجام می گیرد که قرار است نحوه تعامل کاربر با کامپیوترهای مک را به گفته ی سازنده متحول کند.

این ویژگی جدید تاچ بار نام دارد و در حقیقت یک نمایشگر نواری شکل لمسی به حساب می آید که جای ردیف دکمه های بالای کیبورد را گرفته و به نظر می رسد پتانسیل هایی بی پایان داشته باشد.

در ادامه با بررسی MacBook Pro 15 inch 2016 همراه باشید تا ببینیم ویژگی های در نظر گرفته شده برای لپ تاپ جدید آنقدر جذاب هستند که به موجب آنها ارزش داشته باشد دردسرهای استفاده از USB-C در بازار امروز را به جان بخرید یا خیر.

سخت افزار مدل مورد استفاده برای بررسی:

  • پردازنده: Core i7 اسکای لیک با 4 هسته و توان 2.7 گیگاهرتز (قابل افزایش تا 3.6 با توربو بوست)
  • کارت گرافیک: Radeon Pro 455 با 2 گیگابایت حافظه
  • حافظه رم: 16 گیگابایت از نوع LPDDR3 با سرعت 2133 مگاهرتز
  • حافظه داخلی: 512 گیگابایت SSD مبتنی بر PCIe
  • صفحه نمایش رتینا 15.4 اینچی IPS با رزولوشن 2880 در 1800 و 220 پیکسل در هر اینچ
  • دارای تاچ بار و 4 درگاه تاندربولت 3 (USB-C)
  • وزن: 1.83 کیلوگرم
  • سیستم عامل: MacOS Sierra
  • قیمت بازار در زمان نگارش بررسی: حدود 11 میلیون تومان
  • قیمت اپل استور در زمان نگارس بررسی: 2800 دلار
  • شروع قیمت مدل 15 اینچی از 2400 دلار (قابل افزایش تا 4300 دلار)

بررسی ویدیویی

طراحی: یک هوا کوچکتر و زیباتر

پیش از پرداختن به جزئیات طراحی مک بوک پروی جدید ابتدا یک موضوع حاشیه ای را از سر راه برداریم، بله؛ نشان سیب پشت بدنه دیگر چراغ ندارد و به نظر می رسد اپل این مشخصه ی مشهور لپ تاپ های خود را واقعاً کنار گذاشته است.

این موضوع در کنار تغییرات جزئی دیگر باعث شده ظاهر مک بوک پرو های جدید بیش از آنکه طراحی نسل پیش از خود را تداعی کند، ادامه دهنده ی راه مک بوک 12 اینچی سال 2015 به نظر برسد.

البته کلیات طراحی هنوز هم مثل سالهای پیش هستند، از جمله سادگی و ظرافت بدنه یکپارچه ی آلومینیومی. اپل در این مدل، لولای معمول دستگاه را با یک لولای کاملاً فلزی جایگزین کرده که مستحکم تر و روان تر به نظر می رسد و زیبایی طراحی را هم افزایش داده است.

اپل در حالی طول مک بوک پروی 15 اینچی جدید را به 15.5 سانتی متر کاهش داده که حتی مدل 13 اینچی سال گذشته هم 18 سانتی متر طول داشت. لپ تاپ جدید به لطف کاهش ابعاد حالا وزن کمتری هم دارد و حدود 1.8 کیلوگرم است، در حالی که همین محصول در نسل گذشته، 2.04 کیلوگرم وزن داشت.

ضخامت دستگاه البته تغییر چندانی نسبت به نسل قبل نداشته است، اما با این حال کوچکتر شدن ابعاد دستگاه کاملاً محسوس است و حمل و استفاده از لپ تاپ جدید را ساده تر می کند.

با این وزن و ابعاد جدید حالا دیگر بزرگترین و قدرتمند ترین لپ تاپ اپل فاصله چشمگیری با مک بوک ایر ندارد، آن هم بدون وجود پسوندی که نشان دهد لپ تاپ جدید قرار است به سبکی و لطافت هوا باشد.

برای مقایسه در نظر داشته باشید که مک بوک پروی جدید 15 اینچی با ضخامت 1.55 سانتی متر، حالا از Dell XPS 15 (یکی از عمده ترین رقبای مک بوک جدید) هم باریک تر است، هرچند اختلاف کمتر از یک سانتی متر به حساب می آید.

اما سرفس بوک که رقیب مایکروسافتی مک بوک پرو به حساب می آید، 2.2 میلی متر ضخامت دارد که فاصله ی آن با محصول اپل قابل توجه است؛ هرچند سرفس بوک در عوض با وجود سخت افزار قوی تر، حدود 200 گرم از مک بوک پرو سبک تر است.

آخرین تغییر عمده در طراحی دستگاه هم اضافه شدن امکان انتخاب محصول با بدنه ی خاکستری به جای نقره ای به حساب می آید.

در مجموع باید گفت اپل باز هم موفق شده لپ تاپ جدید خود را از نسل قبلی باریک، سبک و کوچکتر کند، اما باید ببینیم این بار هم چنین هدفی بدون ایجاد تغییر در عمر باتری، تجربه کاربری و موارد اینچنینی انجام گرفته یا خیر.

درگاه ها: به زندگی پر از دانگل خوش آمدید

نخستین چیزی که به نظر می رسد برای رسیدن به طراحی جدید مک بوک پرو فدا شده تنوع درگاه هاست. لپ تاپ جدید اپل تنها 4 درگاه (در برخی مدل ها 2 درگاه) تاندربولت 3 دارد که در حقیقت همان USB-C به حساب می آید و از امکان انتقال تصویر هم پشتیبانی می کند.

بر همین اساس هرکاری که بخواهید بکنید، از اتصال لوازم جانبی و موبایل گرفته تا وصل کردن مانیتور و کارت حافظه و حتی شارژ کردن مک بوک را باید با استفاده از همین 4 درگاه انجام دهید.

مشکل اینجاست که درگاه USB-C به تازگی در حال فراگیر شدن در بازار است و هنوز محصولات چندانی نیستند که آن را مورد استفاده قرار دهند، در نتیجه برای اتصال تقریباً هرچیزی که در اختیار دارید باید یک دانگل جدید تهیه کنید، حتی اگر این ابزار آیفون 7 باشد!

برای نمونه اپل دانگل یا تبدیل مورد نیاز برای اتصال آیفون را با قیمت 19 دلار به فروش می رساند و تبدیل USB نوع C به USB مرسوم نوع A هم 9 دلار قیمت دارد، اما برای تهیه یک کارت خوان مبتنی بر USB-C باید حدود 29 دلار کنار گذارید.

البته مدل های ارزان قیمت تری هم در بازار وجود دارند که سازنده و نام و نشان آنها مشخص نیست، اما تصمیم با شماست که چنین قطعاتی را به لپ تاپ 2800 دلاری خود متصل کنید یا خیر.

آیا مایل هستید به گسترش استفاده از USB-C کمک کنید؟

اپل می گوید با این تصمیم می خواسته به گسترش درگاه جدید USB-C در بازار کمک کند و بدون تردید همین اتفاق هم به مرور رخ می دهد و مشکل مک بوک های جدید را حل می کند، اما تا آن زمان این شما هستید که باید دردسر های استفاده از تبدیل های مختلف را در تمام طول روز به جان بخرید، خصوصاً اگر لپ تاپ را برای استفاده در کسب و کار خود تهیه می کنید و لازم است دوربین، کارت حافظه و یا وسیله جانبی دیگری را دائماً به دستگاه متصل کنید.

خوشبختانه لپ تاپ جدید بر خلاف آیفون های اخیر جک 3.5 میلی متری دارد و لازم نیست برای اتصال هدفون هم کابل تبدیل USB-C یا هدفون های بیسیم جدید اپل را خریداری کنید، اما درگاه MagSafe که برای اتصال شارژر کاربرد داشت کنار گذاشته شده است.

حالا باید شارژر لپ تاپ جدید را به USB-C متصل کنید و هر درگاه مورد نظر خود در سمت چپ یا راست بدنه را هم می توانید مورد استفاده قرار دهید، اما دیگر آهنربا اتصال ایمن شارژر به لپ تاپ را تضمین نمی کند.

کیبورد و تاچ پد: دو قدم به عقب، یک قدم به جلو

اپل سال گذشته برای کاهش ضخامت مک بوک 12 اینچی، صفحه کلید آن را متحول کرده و سوییچ های جدیدی موسوم به سوییچ های پروانه ای زیر کلید ها قرار داده بود. تا اینجای کار همه راضی بودند تا اینکه اولین سری لپ تاپ ها به دست کاربران رسید و انتقادات بی شمار فضای وب را فرا گرفت.

مشکل اینجا بود که اپل برای کاهش ضخامت لپ تاپ، میزان ارتفاع و حرکت عمودی کلید های کیبورد را کاهش داده بود و در نتیجه تایپ کردن با لپ تاپ جدید دیگر تجربه کاربری مناسب پیشین را نداشت.

کافی نبودن حرکت دکمه ها سرعت تایپ را به شکل قابل توجهی کاهش می دهد و اشکالات نگارشی را هم بیشتر می کند، چرا که وقتی به سرعت مشغول تایپ هستید نمی توانید از روی صدا یا حرکت دکمه ها مطمئن باشید همه ی آنها را به درستی ثبت کرده اید.

خوشبختانه عملکرد کیبورد نسبت به مک بوک 12 اینچی بهبود یافته است

خوشبختانه اپل صدای اعتراض کاربران را شنید و حالا در مک بوک پروهای جدید نسل دوم مکانیسم سوییچ های پروانه ای را مورد استفاده قرار داده که عملکرد آنها نسبت به قبل بهبود یافته، هرچند در تئوری ارتفاع عمودی حرکت کلید ها نیم میلی متر باقی مانده است.

البته باز هم تجربه کاربری کیبورد جدید در بازار بهترین نیست و مدتی طول می کشد تا به متفاوت بودن آن عادت کنید، اما حداقل این بار نیمی از کاربران می گویند کیبورد جدید را می توان قابل قبول به حساب آورد.

عمده ترین مشکلات هم گذشته از حرکت ناچیز کلیدها به سمت پایین، اندازه ی بیش از حد بزرگ آنهاست و محل قرارگیری دکمه های جهت که باعث می شود بسیاری از مواقع به جای جهت بالا دکمه ی شیفت را فشار دهید.

برای بررسی بیشتر عملکرد کیبورد را با تایپ کردن در سایت 10FastFingers امتحان کردیم و به شکل متوسط هر بار بین 65 تا 70 کلمه (شامل 5 یا 6 اشتباه) قابل دستیابی بود که رقم قابل قبولی به حساب می آید.

البته با وجود بهبودها کیبورد جدید باز هم یک ایراد عمده دارد و اینکه هنگام تایپ صدای بلندی ایجاد می کند. بلندی صدا تا حدی است که اگر در یک محیط ساکت مثل کلاس درس طولانی مدت تایپ کنید، به احتمال زیاد با اعتراض اطرافیان مواجه خواهید شد.

تاچ پد دستگاه مثل گذشته به شکل مکانیکی قابل کلیک نیست و بازخورد لرزشی را با یک موتور کوچک ایجاد می کند، اما این بار از نظر اندازه تقریباً دو برابر بزرگتر شده و بخش قابل توجهی از بخش پایین کیبورد را به خود اختصاص داده است.

هرچند فضای لمسی بزرگتر روی کاغذ خواستنی به حساب می آید، اما باید توجه داشته باشید که حالا ترک پد بخش زیادی از بدنه که هنگام تایپ دست خود را رویش قرار می دادید در بر گرفته است.

البته مکانیزم های نرم افزاری برای تشخیص برخورد اتفاقی دست با ترک پد به شکل مناسبی عمل می کنند، اما مواردی هم پیش می آید که دست شما بدون اینکه متوجه باشید روی ترک پد قرار گرفته و کلیک شما را به کلیک راست تبدیل کند یا در استفاده از نشانگر ماوس اختلال ایجاد نماید.

خوشبختانه دقت ترک پد جدید از بخش هایی است که بدون تغییر باقی مانده و باز هم مک بوک پروهای اپل از این نظر یکی از بهترین های بازار هستند.

حسگر اثر انگشت: بهتر از سلامِ ویندوز

اپل و مایکروسافت در بسیاری موضوعات رویه کاملاً متفاوتی را در پیش گرفته اند و نحوه ی باز کردن قفل لپ تاپ هم یکی از آنهاست. در لپ تاپ های ویندوزی که از قابلیت Windows Hello پشتیبانی می کنند دوربین های مادون قرمز تعبیه شده که اگر صورت شما را تشخیص دهد قفل سیستم عامل را باز می کند.

خوبی روش مایکروسافت این است که به حرکت اضافی احتیاجی ندارد و صرف قرار گرفتن کاربر جلوی کامپیوتر کفایت می کند، اما دقت این روش به عوامل مختلفی از جمله میزان نور محیط و جهت تابش آن یا عینکی بودن یا نبودن کاربر و موارد دیگر بستگی دارد.

کارایی حسگر اثر انگشت از دوربین مادون قرمز بیشتر است

اپل از طرف دیگر ترجیح داده چیز جدیدی ابداع نکند و برای این کار یک حسگر اثر انگشت در سمت راست مدل های مجهز به تاچ بار قرار داده است، قابلیتی که از حدود 3 سال پیش در iOS امتحان خود را پس داده است.

این بار البته حسگر اثر انگشت به جای دکمه ی Home ابزارهای موبایل، با دکمه ی خاموش و روشن کردن لپ تاپ های جدید یکپارچه شده است. تفاوت دیگر این است که حسگر مک بوک پرو به اندازه ی آیفون های اپل یا حتی دیگر پرچمداران مشهور بازار سریع عمل نمی کند.

علاوه بر این باید توجه داشت که حسگر به طور همیشگی قابل استفاده نیست و گاهی اوقات هم لازم می شود گذرواژه خود را برای تایید هویت به شکل سنتی وارد کنید، از جمله برای ریستارت کردن دستگاه.

اما گذشته از این موارد، اضافه شدن حسگر اثر انگشت قابلیت بسیار کاربردی است که تجربه کاربری دستگاه را به شکل قابل توجهی نسبت به دستگاه های فاقد این ویژگی بهبود می دهد، حتی بیشتر از تاچ بار.

تاچ بار: جذاب اما غیر حیاتی

گذشته از تمام تغییرات و بهبودهای انجام گرفته، تاچ بار مهم ترین عاملی به حساب می آید که قرار است شما را برای پرداخت رقم بالاتر و خرید مدل های تازه ترغیب نماید.

تاچ بار در حقیقت جای دکمه های فانکشن (بالاترین ردیف دکمه ها شامل F1 تا F12) را گرفته و قرار است عملکردهای بیشتری نسبت به کم و زیاد کردن صدا و نور نمایشگر و موارد اینچنینی در اختیار شما قرار دهد.

البته همین کارهای معمول هم حالا به روش جدیدی انجام می شوند. مثلاً برای کم و زیاد کردن صدا باید انگشت خود را روی دکمه ی مجازی قرار داده و به چپ و راست بکشید.

ایجاد تغییر در تنظیمات دستگاه به این شکل حس جذاب و تجربه کاربری مناسبی دارد، از جمله تغییر رنگ پوست شکلک های اموجی که با همین روش انجام می شود.

اما از طرف دیگر برخی عملکردها هم هستند که روی تاچ بار پیچیده تر به نظر می رسند، در حالی که این بخش قرار است انجام کارها را ساده تر کند.

برای مثال تا وقتی بدانید اموجی شما در کدام دسته بندی قرار دارد یا پیشتر از آن استفاده کرده باشید، پیدا کردن آن شکلک به مراتب ساده تر از روش های سنتی انجام می گیرد، اما اگر قرار باشد یک اموجی فرضی را بین همه ی آنها پیدا کنید، لازم است مدت نسبتاً زیادی را برای سوایپ کردن روی نمایشگر باریک بالای کیبورد صرف کنید.

در عوض وجود تاچ بار استفاده از اپلیکیشن Messages را روی مک بوک پرو نسبت به آیفون ساده تر می کند، برای مثال روی آیفون برای Tapback کردن باید گوشه ای از حباب اطراف متن روی صفحه را فشار دهید که پیدا کردن محل دقیقش ساده نیست، اما روی تاچ بار با یک اشاره می توانید پیام های دریافتی را به اصلاح Tapback کنید.

در سافاری و نرم افزار ایمیل هم تاچ بار به شکل پیشفرض عملکرد قابل قبولی دارد، اما خوشبختانه اگر بخواهید می توانید آن را بر اساس نیاز و سلیقه ی خود شخصی سازی کنید تا کاربرد بیشتری هم داشته باشد.

برای من به شخصه موارد زیادی پیش می آید که صدا از مرورگر در حال پخش باشد اما متوجه نباشم و دکمه ی pause بالای کیبورد را بزنم و پخش صدا در اپلیکیشن های موسیقی آغاز شود. اما به لطف تاچ بار این اتفاق دیگر رخ نمی دهد و کنترل هر یک از اپلیکیشن هایی که به پخش صدا مشغول هستند جدا از بقیه انجام می گیرد.

در نرم افزارهای دیگر، تجربه کاربری تاچ بار یکنواخت نیست و فراز و فرود زیادی دارد. مثلا استفاده از این قابلیت در اپلیکیشن های Photos و QuickTime تا حد زیادی کار را ساده تر می کند، اما iMovie اعتنای چندانی به این ویژگی جدید ندارد و در GarageBand هم کارکردهای تاچ بار چندان کاربردی به نظر نمی رسند.

اگر بخواهیم در مجموع به یک نتیجه گیری کلی دست پیدا کنیم، باید بگوییم تاچ بار بدون تردید تجربه کاربری لپ تاپ های جدید را بهبود می دهد، اما تفاوت به اندازه ی رقمی که می پردازید نیست، خصوصاً با در نظر گرفتن درگاه هایی که از دست می دهید.

حتی خود اپل هم آنقدری که فکر کنید روی این قابلیت تمرکز ندارد و به توسعه دهندگان نرم افزار توصیه کرده عملکرد اختصاصی برای تاچ بار طراحی نکنند که در صورت عدم وجود آن قابل انجام نباشد.

از طرف دیگر هم با وجود تمام محدودیت ها شاهد توسعه بازی بازی مثل Pac-Bar یا TouchBarPong بودیم که نشان می دهند پتانسیل های تاچ بار بی پایان هستند و امکان دارد در آینده هرچیزی روی آن مشاهده کنیم.

اما حداقل امروز می توانید از تاچ بار صرف نظر کنید بدون اینکه تجربه کاربری خارق العاده ای را از دست بدهید، تا زمانی که این ویژگی پس از مدتی توسعه و تکامل و بلوغ بیشتر، مثل صفحه نمایش لمسی در ابزارهای موبایل، به بخش جدایی ناپذیر لپ تاپ های کاربران تبدیل شود.

پخش صدا: بیس تنومند تر از گذشته

اپل می گوید صدای اسپیکرهای لپ تاپ جدید سراسر فضای اتاق را در بر می گیرد و تا حد مناسبی هم این ادعا را عملی می کند. کیفیت صدای اسپیکر در نسل جدید به شکل محسوسی بهبود یافته و حالا خصوصاً قدرت و عمق بیس بیشتر شده است.

عملکرد اسپیکر خصوصاً در زمینه پخش بیس بهبود یافته

البته هنوز آن روزی نرسیده که کیفیت اسپیکر لپ تاپ با اسپیکرهای قابل حمل حتی نه چندان بزرگ و گران قیمت برابری کند، اما بدون تردید مک بوک پرو از این نظر یکی از مدل های خوب بازار به حساب می آید، حتی با وجود رقبایی مثل Zenbook 3 ساخت ایسوس که از این نظر در دنیای ویندوز یکی از بهترین عملکردها را دارد.

پخش فرمت های غیر فشرده با این لپ تاپ از محدوده فرکانسی مناسب و پخش قابل قبول فرکانس های زیر و بم حکایت دارد و بلندی صدا هم در غالب موارد بیش از آن چیزی است که احتیاج داشته باشید، خصوصیتی که در کنار کیفیت چشمگیر نمایشگر، مک بوک پرو های جدید را به یکی از بهترین ها برای پخش فیلم و موسیقی تبدیل می کند.

صفحه نمایش: بهترین تاکنون

اپل می گوید نمایشگر مک بوک پروهای جدید بهترین صفحه نمایشی به حساب می آید که تاکنون در ساخت کامپیوترهای مک مورد استفاده قرار داده و در عمل هم چیزی غیر از این را مشاهده نمی کنید.

هرچند رزولوشن 1800 در 2880 این صفحه نمایش 15.4 اینچی رتینا نسبت به نسل قبلتغییری  نداشته، اما حداکثر روشنایی 67 درصد بیشتر شده و به 500 نیت رسیده است که رقم قابل قبولی به حساب می آید.

لپ تاپ جدید به بهترین صفحه نمایش اپل تاکنون مجهز است

اپل همچنین در این مدل تعداد رنگهای قابل نمایش را نسبت به استاندارد sRGB حدود 25 درصد بیشتر کرده و به دنیای استاندارد P3 وارد شده که برای عکاسان، طراحان گرافیک و سازندگان ویدیو سودمند خواهد بود.

برای مقایسه در نظر داشته باشید که Dell XPS 15 با وجود رزولوشن 4K تنها قادر است 71 درصد رنگهای استاندارد sRGB را نمایش دهد، هرچند سرفس بوک در این بخش عملکرد نزدیکی به مک بوک پرو ارائه می کند.

توان پردازش: کافی اما گران

فراهم آوردن بالاترین قدرت سخت افزاری هرگز نقطه ی تمرکز اپل در ساخت لپ تاپ هایش نبوده و مک بوک پرو های جدید هم از این قاعده مستثنی نیستند. شرکت سازنده این بار حتی با وجود فاصله ی کوتاه تا عرضه ی نسل جدید پردازنده های اینتل برای آماده شدن آنها منتظر نماند و لپ تاپ های تازه را با نسل پردازنده های قدیمی تر نسل شش رونمایی کرده است.

برای بررسی توان پردازشی مک بوک پرو های جدید نسخه 15 اینچی از این محصول را با شماره مدل MLH42 مورد استفاده قرار دادیم که برای تهیه کردنش باید 2800 دلار بپردازید.

سازنده ترجیح داده منتظر آماده شدن نسل جدید پردازنده های اینتل نماند

توان پردازش این مدل از پردازنده 4 هسته ای Core i7 سری اسکای لیک با قدرت 2.7 گیگاهرتز، 16 گیگابایت حافظه رم LPDDR3 با سرعت 2133 مگاهرتز و کارت گرافیک 2 گیگابایتی Radeon Pro 455 تامین می شود (این مدل اکنون در بازار ایران با قیمت حدود 11 میلیون تومان به فروش می رسد).

به لطف این ترکیب سخت افزاری و هماهنگی بالا با سیستم عامل، مک بوک پروی جدید مثل همیشه قادر است عملکردهای روزانه را به روان ترین شکل انجام دهد. برای بررسی این موضوع در حالی که مشغول دانلود کردن فایل و استریم ویدیو در پس زمینه بودیم چندین تب در مرورگر باز کردیم و همزمان نرم افزار GarageBand را هم مورد استفاده قرار دادیم و هیچگونه تاخیر یا اختلال قابل توجهی مشاهده نکردیم.

برای مقایسه با رقبا توان دستگاه را با نرم افزار Geekbench 4 اندازه گیری کردیم و مک بوک پرو با کسب امتیاز 13215 نشان داد تقریباً دو برابر سرفس بوک مایکروسافت قدرت دارد و بالاتر از سطح متوسط بازار قرار می گیرد.

اما بخشی از سرعت بالای دستگاه و اجرای روان عملکردها به حافظه 512 گیگابایتی SSD باز می گردد که مبتنی بر PCIe عمل می کند.نتایج بنچمارک این حافظه از سرعت 727 مگابایت در ثانیه حکایت دارد که نشان می دهد انتقال یک فایل 5 گیگابایتی روی حافظه مک بوک پرو ظرف تنها 7 ثانیه انجام می گیرد.

این میزان چندین برابر از لپ تاپ های مجهز به هارد دیسک های HDD بالاتر است و در دنیای SSD ها هم رقم مناسبی به حساب می آید. خوشبختانه سازنده امکان انتخاب حافظه تا 2 ترابایت را هم برای دستگاه در نظر گرفته تا مشکل محدودیت ظرفیت حافظه های SSD را هم از میان بردارد، هرچند برای داشتن این ویژگی باید رقم چشمگیری را کنار گذارید که از عهده ی بسیاری از کاربران غیر تجاری خارج است.

توان گرافیکی: نه به بازی های سنگین

و اما کارت گرافیک AMD Radeon Pro 455 که از قدرت کافی برای ویرایش ویدیو، طراحی و حتی اجرای بازی های نه چندان سبک بهره می برد، اما اگر بازی کردن با لپ تاپ برای شما مهم است هرگز نباید مک بوک پرو را به عنوان یکی از گزینه های خود به حساب آورید.

اینجا همان جایی است که رقبایی مثل سرفیس پرو و Dell XPS 15 به راحتی از اپل پیش می افتند و شرکت ساکن کوپرتینو هم ظاهراً مقاومتی در این مورد ندارد. برای مثال با اجرای بازی Dirt 3 روی لپ تاپ 2800 دلاری به 60 فریم در هر ثانیه دست پیدا کردیم که برای انجام این بازی سبک مناسب است، اما برای مقایسه سرفس بوک به لطف کارت گرافیک Nvidia GTX 965M می تواند همین بازی را با نرخ 117 فریم در هر ثانیه اجرا کند.

خوشبختانه در تست OpenGL بنچمارک Cinebench عملکرد مک بوک پرو مناسب تر بود و این دستگاه به امتیاز 79.84 دست یافت که تقریباً با سرفس بوک برابری می کند و حتی از لپ تاپ هایی مثل HP Spectre x360 و XPS 13 که کارت گرافیک مجزا ندارند نزدیک به دو برابر بیشتر است.

اما با این حال وقتی فاکتور قیمت را هم در نظر می گیریم، ارزش خرید دستگاه از نظر توان پردازش گرافیکی کاهش پیدا می کند، چرا که دستیابی به عملکرد مشابه در دنیای ویندوز با صرف هزینه به مراتب کمتر امکان پذیر است.

اگر گیمیر هستید مک بوک پرو لپ تاپ مورد نظر شما نیست

در نهایت تست Compute از بنچمارک گیک بنچ 4 را روی دستگاه اجرا کردیم که توان پردازنده و توان کارت گرافیک را به شکل همزمان سنجش می کند. مک بوک پرو در این تست امتیاز 42 هزار را کسب کرد که آن را جایی بین Spectre اچ پی با امتیاز 20 هزار و سرفس بوک با امتیاز 64 هزار قرار می دهد (برای مقایسه مدل 13 اینچی مک بوک پرو با جیپ گرافیکی Iris Pro ساخت اینتل در همین تست امتیاز 30 هزار را کسب کرده است).

تا اینجای کار دیدیم که مک بوک پرو برای اجرای سیستم عامل، عملکردهای روزانه و فعالیت های حرفه ای تر مثل ویرایش عکس و ویدیو کمبودی ندارد، اما مشکل از جایی آغاز می شود که دستگاه را با رقبای ویندوزی مقایسه کنید.

برای مثال Dell XPS 15 با سخت افزار کمابیش مشابه قادر است از نظر توان پردازش با مک بوک پرو برابری کند، آن هم در حالی که قیمت مناسب تری دارد و به کارت گرافیک Geforce GTX 960M مجهز است.

بر همین اساس باید تصمیم بگیرید که آیا در اختیار داشتن این ترکیب سخت افزاری به همراه تاچ بار و پلتفرم نرم افزاری اپل (که البته تجربه کاربری بسیار دلچسبی هم دارد) برای شما ارزش هزینه کردن 2800 دلار (یا حداقل 2400 دلار در مدل پایه) را دارد یا خیر.

حرارت: نتیجه ی ترکیب باریکی با آلومینیوم

هرجا یک لپ تاپ باریک خصوصاً با بدنه ی فلزی مشاهده کردید، باید احتمال ایجاد گرمای زیادی را هم در نظر داشته باشید، مشکلی که پیشتر در بسیاری از نسل های مک بوک پرو مشاهده کرده بودیم.

برای بررسی این موضوع یک فایل ویدیویی HD را به مدت 15 دقیقه روی دستگاه استریم کردیم که در نهایت دمای ترک پد، کیبورد و زیر بدنه به ترتیب تا 81، 88.5 و 89 درجه افزایش داد.

هرچند این میزان گرما هنگام استفاده از دستگاه کاملاً ملموس به حساب می آید، اما مشکلی در عملکرد لپ تاپ ایجاد نمی کند و با رقم خطرناکی مثل 95 درجه هم فاصله دارد.

خوشبختانه با رسیدن دما به رقم های بالا فن های مک بوک وارد عمل شده و بدنه ی دستگاه را تاحدی خنک می کنند، اما به نظر می رسد اپل ترجیح می دهد به جای اینکه فن ها همواره با سرعت پایینی مشغول کار و تولید صدا باشند تنها در مواقع ضروری با قدرت و صدای بسیار بالا وارد عمل شوند، موضوعی که پسندیدن یا نپسندیدن آن به سلیقه ی شما بستگی دارد.

باتری: خوشبختانه مشکل نرم افزاری بود

در کنار حذف درگاه ها و اضافه شدن تاچ بار، باتری سومین بخش خبرساز لپ تاپ های جدید اپل به حساب می آید. شرکت سازنده هنگام رونمایی از محصول اعلام کرده بود مک بوک پرو های جدید با وجود کاهش اندازه، قادر هستند با هر شارژ تا 10 ساعت کاربر را همراهی کنند که هم اندازه با نسل پیشین به حساب می آید و رقم مناسبی است.

اما پس از عرضه ی محصول بازار کاربران و البته منتقدین بسیاری اعلام کردند این موضوع صحت ندارد. در ادامه شاهد انتشار گزارش های فراوانی بودیم که برخی از آنها حتی از کارکرد 2 یا 3 ساعته ی باتری محصول جدید حکایت داشت.

برخی اعتقاد دارند اپل در ابتدا می خواسته باتری جدیدی برای مک بوک توسعه دهد که قابلیت پر کردن فضاهای خالی بین قطعات داخل بدنه را داشته باشد، اما نتوانسته آن را به موقع آماده کند و محصول را بدون ایجاد تغییر در طراحی داخلی، با باتری های کوچک تری از نوع معمولی به بازار عرضه کرده است.

برخی دیگر هم می گویند حتی اگر اپل همان باتری نسل قبلی را هم مورد استفاده قرار داده بود، با توجه به پیشرفت و بهینه سازی نسل جدید دستیابی به عمر باتری 12 ساعته دور از ذهن نبود. در نهایت گروه دیگری هم مصرف تاچ بار را عامل اصلی کافی نبودن شارژ باتری می دانند.

در هر حال کار به جایی رسید که سایت های معتبر بر خلاف سال های گذشته نسل جدید مک بوک پرو را از لیست محصولات پیشنهادی خود حذف کردند و کاربران بسیاری هم محصول تازه خریداری شده را به دلیل مشکل باتری برای فروشنده پس فرستادند.

هرچند اپل وجود ایراد عمر باتری در مک بوک پرو های جدید را پذیرفت، اما اصرار داشت مشکل از باگ نرم افزاری مرورگر سافاری است و به سخت افزار دستگاه ارتباطی ندارد.

خوشبختانه بروزرسانی اخیر نشان می دهد اپل چندان هم خلاف واقعیت را نمی گفته و موفق شده با بروزرسانی نرم افزاری عملکرد دستگاه را بهبود دهد. البته عمر باتری المانی بسیار متغیر است و به نوع استفاده ی هر کاربر بستگی دارد، بر همین اساس ممکن است رقم دستیافته ی شما روی یک محصول با شخص دیگر در همان محصول متفاوت باشد.

عمکلرد دستگاه از نظر عمر باتری کمابیش با نسل قبل یکسان است

اما بر اساس چند روزی که دستگاه برای استفاده در اختیار ما قرار داشت به تخمینی حدودی دست پیدا کردیم. اگر بروزرسانی نرم افزاری را دریافت کرده باشید، عموماً در هر روز می توانید تا 8 ساعت دستگاه را برای انجام امور روزمره مثل مرور وب و پخش موسیقی و موارد مشابه مورد استفاده قرار دهید که رقم مناسبی است و برای یک روز کاری کفایت می کند.

اگر استفاده ی شما سبک تر باشد، دستیافتن به رقم 10 ساعت که اپل ادعا می کند و حتی بالاتر از آن هم امکان پذیر است، اما استفاده طولانی مدت از حداکثر توان پردازشی، روشنایی بالای نمایشگر و موارد اینچنینی عمر باتری دستگاه را به زیر 4 ساعت می رساند که البته تعجبی هم ندارد.

در مجموع می توان گفت اگر پیش از این کاربر مک بوک های اخیر بوده باشید، روی نسل جدید هم از نظر عمر باتری تجربه کاربری مشابهی دریافت می کنید و جای نگرانی در مورد گزارشهای منتشر شده از مشکلات باتری محصول جدید وجود ندارد.

نرم افزار: تجربه کاربری بهتر از همیشه با سیری

مک بوک پروی جدید به شکل پیشفرض با سیستم عامل macOS Sierra عرضه می شود که در این نسخه نامش از Mac OS X تغییر یافته اما مثل همیشه تجربه کاربری بسیار مناسبی دارد.

یکی از مهم ترین امکانات جدید دستیار دیجیتالی اپل به حساب می آید که بالاخره از ابزارهای موبایل مبتنی بر iOS به سیستم عامل دسکتاپ این شرکت هم راه یافته است.

در نسخه جدید بالاخره سیری به سیستم عامل دسکتاپ اپل آمده است

با وجود سیری می توانید بسیاری از عملکردهای سیستم را بدون نیاز به دست و با فرمان های صوتی به انجام برسانید، از جمله باز کردن سایت ها، چک کردن وضعیت آب و هوا، ارسال پیام متنی، پخش موسیقی با iTunes و موارد متنوع دیگری که مشابه آنها را پیشتر روی آیفون و آیپد مشاهده کرده ایم.

خوشبختانه دقت و سرعت پردازش دستیار دیجیتالی هم روی لپ تاپ اپل مناسب است و کمتر پیش می آید منظور شما را متوجه نشود، البته اگر با انجام مکالمه به زبان انگلیسی مشکل خاصی نداشته باشید.

خبر خوب اینکه وجود این ویژگی جدید حتی بیشتر از تاچ بار تجربه کاربری سیستم عامل مک را بهبود می دهد و پس از عادت کردن به آن دشوار است بخواهید به نسخه های قدیمی تر باز گردید.

برای آشنایی بیشتر با امکانات آخرین نسخه از سیستم عامل اپل از شما دعوت می کنیم بررسی macOS Sierra را در اینجا مطالعه نمایید.

جمع بندی: حالا ارزش خرید مدل 2015 از همیشه بالاتر است

مک بوک پروی جدید از بسیاری جهات محصول جذابی است و نسبت به نسل قبل از خود بهبودهای متنوعی دارد، از جمله کاهش وزن و ابعاد، نمایشگر روشن تر، پخش صدای بهتر، توان پردازش بالاتر و حافظه ی سریع تر.

اما اپل در کنار این بهبودها تغییرات دیگری هم در دستگاه ایجاد کرده که تجربه ی کاربری آن را به شکل قابل توجهی تحت تاثیر قرار می دهد. در لپ تاپ های جدید تاچ بار جای دکمه های فانکشن را گرفته و عملکرد کیبورد و تاچ پد هم تا حدی دستخوش تغییر شده است.

اما حتی پیش از عادت کردن به این تغییرات لازم است با مسئله مهم تری دست و پنجه نرم کنید. مک بوک پرو های جدید هیچکدام از درگاه های پیشین (حتی کارت خوان و USB نوع A) را ندارند و تنها 2 یا 4 پورت USB نوع C برای آنها در نظر گرفته شده که تمام عملکردها از جمله شارژ دستگاه، انتقال تصویر و اتصال لوازم جانبی از طریق همان 2 یا 4 درگاه یکسان انجام می گیرد.

چند سال دیگر که USB نوع C در بازار فراگیر شده باشد و شما هم ابزارهای جدید تهیه کرده باشید، این مشکل دیگر موضوعیت خود را از دست داده است، اما اگر امروز بخواهید لپ تاپ جدید را برای کسب و کار خود مورد استفاده قرار دهید باید آمادگی تهیه و همراه داشتن دانگل را تقریباً برای هرکاری که می خواهید انجام دهید داشته باشید.

برای مثال یک عکاس که از مک بوک پروی جدید برای ویرایش عکس استفاده می کند، در طول روز چندباری به دانگل برای اتصال کارت خوان به دستگاه احتیاج پیدا می کند یا هر کسب و کار دیگری که برای انجام آن لازم است چیزی را به لپ تاپ متصل کنید.

برخی اعتقاد دارند اپل با این تصمیم می خواهد به بهانه ی کمک به پیشرفت تکنولوژی دانگل های بیشتری به فروش برساند، یعنی مشابه همان رویه ای که این گروه در مورد حذف درگاه هدفون از آیفون های اخیر مثال می زنند.

گروه دیگری هم در مقابل اعتقاد دارند اپل حتی قبل از کاربران می داند چه چیزی برای آنها بهتر است و به همان سمت هم حرکت می کند، حتی اگر به نظر برسد بازار هنوز آمادگی چنین تغییری را نداشته باشد، مثل حذف کیبورد در اولین آیفون.

اما هر کدام از این دو بینش صحت داشته باشند، در نهایت این شما هستید که باید چند هزار دلار برای خرید لپ تاپ جدید و انواع دانگل ها هزینه کنید و مدتی آسودگی کاربران دستگاه های دیگر را با حسرت تحت نظر بگیرید تا USB نوع C همه جا فراگیر شود.

کاربرانی که پسوند «Pro» یا حرفه ای برای آنها اهمیت ندارد و تنها به دنبال انجام عملکردهای ساده در طول روز مثل مرور وب و پخش فیلم و موسیقی هستند هم نیازی نیست هزینه ی بالای مدل های گران قیمت را بپردازند و یک مدل 13 اینچی بدون تاچ بار یا حتی نسل های قدیمی، از نظر اقتصادی برای آنها انتخاب مناسب تری به حساب می آید.

گذشته از عدم وجود درگاه های متنوع، کمبودهای دیگری هم در تولید نسل جدید مک بوک پروها وجود دارد که تاحدی ارزش خرید آن را در مقابل مدل های پیشین کاهش می دهد، از جمله عملکرد باتری و استفاده از پردازنده ی قدیمی که باید منتظر بمانیم در نسل بعدی مرتفع شوند.

همه ی این عوامل در کنار افزایش قیمت، بیش از اینکه توجه خریداران را به مک بوک های جدید جلب کند، ارزش خرید مدل 2015 را بیشتر از قبل افزایش داده است. حتی اگر می خواهید حتماً بر لبه ی تکنولوژی حرکت کنید و تازه ترین دستیافته های نسل 2016 را در اختیار داشته باشید هم توصیه ی ما این است که به دلیل اختلاف قیمت قابل توجه، از مدل های دارای تاچ بار صرف نظر کنید.

ساده ترین انتخاب را هم کاربرانی در پیش دارند که زرق و برق تاچ بار توجهشان را جلب کرده و حاضر نیستند برای رفع مشکلات تا بروزرسانی سخت افزاری بعدی منتظر بمانند، در این صورت تنها کافی است 13 یا 15 اینچی محصول را انتخاب کنید و از آنچه شرکت ساکن کوپرتینو آن را روشی انقلابی برای تعامل با کامپیوترهای خود نامیده است، لذت ببرید.

در پایان گفتنی است که مدل پایه از مک بوک پرو 15 اینچی با پردازنده 2.6 گیگاهرتزی Core i7 اسکای لیک، 8 گیگابایت حافظه رم، 256 گیگابایت حافظه SSD و کارت گرافیک Radeon Pro 450 و 4 درگاه USB-C با قیمت 2399 دلار به فروش می رسد.

مدلی که در این بررسی مشاهده کردید 2799 دلار قیمت دارد و از حافظه ی رم و حافظه ی داخلی 2 برابر بیشتر و پردازنده قوی تر 2.7 گیگاهرتزی بهره می برد. خرید نسل قبل مک بوک پرو 15 اینچی هم با 2.2 گیگاهرتز پردازشگر Core i7، حافظه رم 16 گیگابایت، 256 گیگابایت حافظه SSD و پردازشگر گرافیکی Iris Pro با 1999 دلار امکان پذیر است.

در مقابل خرید سرفیس بوک با Performance Base از مایکروسافت با قدرت بالاتر 2399 دلار هزینه در پی دارد و خرید Dell XPS 15 که یکی از عمده ترین رقبای مک بوک پرو به حساب می آید هم 2100 دلار تمام می شود، آن هم با توان پردازش بالاتر و صفحه نمایش 4K.

مزایا
  • حسگر اثر انگشت
  • کیفیت نمایشگر
  • کیفیت اسپیکر
  • دقت تاچ پد
  • طراحی، وزن و ابعاد
معایب
  • عدم وجود درگاه های متنوع
  • قیمت بالا
  • پردازنده قدیمی
  • تاچ پد بیش از حد بزرگ
دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (16 مورد)
  • mahdi ghaemi
    mahdi ghaemi | ۱۴ بهمن ۱۳۹۵

    جالب بود
    www.gorgandl.com

  • کیان دیانتی
    کیان دیانتی | ۱۰ بهمن ۱۳۹۵

    ببخشید دستم به دکمه Enter خورد از نظر من گذارش بدی بود سرفیس از همه نظر از macbook pro بهتره مدل هم رده اش با این مک حدود 4000000 تومان از این ارزون تره در ظمن من خودم سرفیس پرو 4 دارم ویندوز hello رو همه جا تست کردم هیچ مشکلی نداره باز هم windows hello در بعضی مدل ها از اثر انگشت هم پشتیبانی میکنه استفاده از مک برای همه هم آسون نیست خیلی ها فقت میتونن با مک کار کنن اما از اونه خیلی بیشتر(حدود 75% بازار جهانی)بلد نیستند تاچ بار هم که کاربرد خاصی نداردپورت ها هم که در بالا ذکر شد? اما نباید مک را هم دست کم گرفت کمبود توانایی windows در اجرای برنامه های موسیقی هم محسوس نیست
    در کل آدم باید بر اساس نیارش تصمیم بگیره هدف آدم موسیقیه اپل واگه نه windows

    • Hadi.TJ
      Hadi.TJ | ۱۰ بهمن ۱۳۹۵

      دوست عزیز، سرف اینکه شما یه محصول رو خریدی، محصول بهتری تلقی نمیشه...همین کیبرد فوق العاده ضعیف سرفیس پرو (اگر کیبردش هم خریده باشی) یه نقطه ضعف بزرگه براش، نمونه اش هم همین تایپ شما که اشتباها وسطش اینتر زدی و مجبور شدی دوباره بنویسی متنت رو نشون دهنده کیبرد افتضاح سرفیس هست)...

  • کیان دیانتی
    کیان دیانتی | ۱۰ بهمن ۱۳۹۵

    از نظر من گذارش بدی بود سرفیس بوک از نظperforamans

نمایش سایر نظرات و دیدگاه‌ها
مطالب پیشنهادی