ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

ویجیاتو - بازی

با لغات و اصطلاحات مربوط به بازی های ویدیویی بیشتر آشنا شوید [قسمت سوم]

در قسمت های قبل درباره فلسفه عمیق Crouch Jump و مسابقات E-Sports که در آن بازیکنان درآمد های میلیون دلاری دارند صحبت شد. از مطالب بسیار زیادی که راجع به عنوان Assassin's Creed شد نیز نباید گذشت. عناوین ...

پویا پورنصیر
نوشته شده توسط پویا پورنصیر | ۱۶ خرداد ۱۳۹۶ | ۲۳:۰۰

در قسمت های قبل درباره فلسفه عمیق Crouch Jump و مسابقات E-Sports که در آن بازیکنان درآمد های میلیون دلاری دارند صحبت شد. از مطالب بسیار زیادی که راجع به عنوان Assassin's Creed شد نیز نباید گذشت.

عناوین ژانر MOBA و MMORPG گل سرسبد این مطلب هستند که سعی شده تا جای ممکن درباره آن توضیح داده شود. دو قسمت دیگر مانده تا با اکثر لغات مربوط به بازی های ویدیویی به طور کامل آشنا شوید.

 

Lag: بهترین بهانه برای بازی ضعیف یک گیمر در مسابقات، و معنای دیگری هم ندارد. بدیهی است که این کلمه به هیچ وجه، ربطی به مفهوم فریم ریت نداشته و نخواهد داشت.

Lane-Pusher: اصطلاحی که در بازی هایی همچون دوتا یا لیگ آو لجندز گفته می شود. lane به معنی مسیر و push به معنی فشار وارد کردن است، و اگر منصفانه بخواهیم ترجمه کنیم می شود قهرمانی که لاین را به جلو می راند. باور کنید بی راه نگفته ایم. برای اطلاعات بیشتر به کلمه MOBA مراجعه شود.

Level: طبق افسانه های قدیم، بازی ها به Level یا مراحل مختلف تقسیم می شود و با پیشرفت در آن، به مراحل جدیدی دسترسی پیدا خواهید کرد. .

Ludology: کلمه قلنبه سلنبه ای است با پسوند -اوژی که به طور خودمانی همین صحبت هایی است که راجع به بازی های ویدیویی می شود.

Microtransactions: یک روش جدید تجاری که برای دسترسی به یک سری آیتم های خاص، باید پول دریافت کنید. توسعه دهندگان سخاوتمندی که بازی های Free to Play می سازند، از این راه زندگی خود را سر می کنند.

بعضی ها مانند شرکت یوبی سافت سعی داشتند با بازی اساسینزکرید: یونیتی، علاوه بر شصت دلار، از چنین راهی جیبمان را تیغ بزنند که خوشبختانه جلوی آن گرفته شد.

Mana: منبع نیرویی که موجب شده لذت یک جادوگر واقعی بودن از بازیکن گرفته شود.

Matchmaking: قابلیتی که در بازی های آنلاین وجود دارد و بازیکنان با مهارت های مختلف را به یکدیگر متصل کرده، در یک مسابقه قرار می دهد. اگر بختتان پایین باشد، معمولاً به گیمرهای حرفه ای برخواهید خورد که نمی گذارند در بازی نفس بکشید.

Middleware: تمام آن خرعبلاتی که در اول بازی نمایش داده می شود و درباره آنکه چگونه فلان درخت ساخته شد یا از کدام انجین فیزیک استفاده شده است و مسائلی از این قبیل که برای شما هیچ وقت اهمیت نداشته و نخواهد داشت.

Mob: انبوهی از دشمنان که معمولاً هوش مصنوعی بسیار پایینی دارند.

MOBA: مخفف عبارت Multiplayer Online Battle Arena که سبک عناوینی همچون دوتا و لیگ آو لجندز است. بازیکنان به دو گروه تقسیم شده و هر گروه باید تلاش کند به سمت قلمرو دیگری رفته و آن را تصاحب کند. تعریف بسیار ساده ای برای این سبک خواندید که کاملاً با ساز و کارهای پیچیده این عناوین مغایرت دارد.

Mouselook: یکی از راه هایی که با استفاده از موس، همزمان با حرکت کردن و تیر زدن می توانید محیط را نیز اسکن کنید. می توانست در لیست یکی از آسان ترین کارهای روی زمین قرار بگیرد اما کافی است از والدینتان بخواهید تا این کار را انجام دهد.

Multipite endings: همان چیزی که بعد از یک بار تمام کردن بازی در یوتیوب می بینید.

MMORPG: مخفف عبارت طولانی Massively Multiplayer Online Role Playing Game و یکی از محبوب ترین سبک های بازی های ویدیویی. MMORPG به آرزوی بسیاری از گیمرها حقیقت بخشید؛ این که بتوانید در کنار دیگر بازیکنان وارد دنیاهای فانتزی شده و به صورت آنلاین درگیر رخدادهای مختلف شوید.

متاسفانه ماموریت های تک نفره، تجربه های دسته جمعی شما را نابود می کند. با وارد شدن در دنیای یک بازی MMORPG به یکی از ضد اجتماعی ترین افراد جامعه خود تبدیل خواهید شد. ناگفته نماند که سیستم بازی کردن این نوع عناوین به گونه ای است که به سختی می توان با دوستان خود به تجربه بازی پرداخت.

Myst: عنوانی عجیب غریب که در تاریخ بازی های ویدیویی کمتر به آن توجه شده است.

Nerf: شخصیت یا سلاح مورد علاقه شما افتضاح از آب در آمده است، در حالی که بقیه بازیکن ها از شما به شدت قوی ترند.

Noob: گروهی از انسان ها که همیشه مورد لعن و نفرین واقع اند. افرادی که دیگران را نوب صدا می کنند، خودشان هنگامی که از شکم مادر زاده شدند یک دوتا باز حرفه ای بوده و می توانند همزمان با دوتا یک بازی شوتر را نیز تجربه کنند.

NPC: مخفف عبارت Non-Player Character یا شخصیت غیرقابل بازی. NPC ها معمولاً سگ یا گاوشان گم شده و از شما می خواهند که پیدایش کنید. بعضی مواقع نیز وسایلی برای فروش می گذارند و به قیمت گزاف به شما می اندازند.

NVIDIA: روشی که بازی کردن از طریق آن معنا می یابد؛ مگر آنکه شرکت AMD رشوه بدهد و لوگوی خود را در شروع بازی به جای انویدیا بگذارد.

Open-World: اکثر بازی ها شما را در یک جعبه کوچک زندانی می کنند. در بازی های Open-world این جعبه کمی بزرگتر است.

Overpowered (OP): همان دشمنی که شما را همیشه می کشد.

Permadeath: تنها یک جان و در نتیجه یک شانس دارید. مواظب نحوه بازی کردنتان باشید.

Persistent World: دنیایی از بازی که در آن چه باشید یا نباشید به بقای خود ادامه می دهد و اتفاقات در آن جریان می یابد. راستش را بخواهید در آن زمانی که نیستید مورد خاصی رخ نمی دهد مگر آنکه چندین سال وارد بازی نشده باشید.

Pixelbitching: تک تک پلیگان های بازی را بگردید تا یک آیتم مخفی یا مهم پیدا کنید؛ به این عمل Pixelbitching می گویند. ترجیحاً ادامه نمی دهیم.

Port: شانسی که در اختیار گیمرها قرار می گیرد. عنوان منتشر شده روی کنسول را با سخت افزار نسل قبل کامپیوتر خود بالا بیاورید و از آن لذت ببرید. البته اگر خیلی خیلی خوش شانس باشید و باگ های وحشتناک و کنترل عذاب آور به پستتان نخورد.

Procedural generation: هنر ساخت دنیای یک بازی و آیتم های درونش با استفاده از الگوریتم های پیچیده به جای دخالت مستقیم بازیساز. توسعه دهندگان به شما قول می دهند که ارزش تکرار عنوان شان همیشگی است. چگونه یک اسلحه که سرعت خشاب گذاری آن 0.5% بیشتر است ارزش تکرار یک بازی را همیشگی می کند؟

PvE: مخفف عبارت Player vs. Enviroment یا بازیکن در برابر محیط. در چنین حالتی بازیکنان با یک دیگر هم گروهی شده و در برابر هوش مصنوعی قرار می گیرند. بهترین مثال برای خوانندگان همان بخش زامبی سری کال آو دیوتی است که در آخر به دعوا با دوستان منجر می شود.

PvP: مخفف عبارت Player vs. Player یا بازیکن در برابر بازیکن. از ارکان اصلی هر بازی اکشن، و تمام فروم های بازی های ویدیویی.

Quest: کلمه ای که ابتدا بیان مناسبی برای سفرهای حماسی و پر از ماجراجویی پیش رو بازیکن است، اما به سرعت معنای خود را از دست می دهد. ماموریت هایی چون «ده تا موش بکش» یا «یک اژدها را شکست بده تا حکومت نجات پیدا کند» پای ثابت اکثر بازی های نقش آفرینی است که مفهوم حقیقی کلمه Quest را نمایان می سازد.

Quick Time Event: یک نوآوری در بازی های ویدیویی که به توسعه دهندگان کمک کرد صحنه های پر زد و خورد و هیجان انگیر را با تعامل گیمر ترکیب کند.

به هر حال کسی که به این نوع صحنه ها توجه نمی کند، چون تمام حواس بازیکن به دکمه ای است که روی صفحه به نمایش در می آید و باید سریع آن را بزند. می توان آن را به «چالش های لحظه ای» نیز ترجمه کرد. متاسفانه به لطف عناوینی همچون RYSE گند چنین چالش هایی درآمد و کمتر در بازی ها با آن سر و کله می زنیم.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (8 مورد)
  • Soro_sh
    Soro_sh | ۲۴ آبان ۱۳۹۸

    واسه اینکه بگم عالی بودثبت نام کردم

  • امیرحسین
    امیرحسین | ۱۷ خرداد ۱۳۹۶

    نوب رو عالی گفتید...طنز خوبی داشت ?

نمایش سایر نظرات و دیدگاه‌ها
مطالب پیشنهادی