ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

علمی

روایتی تراژیک از زندگی مرد اتمی

برای اولین بار پس از سال ۱۹۶۷ کارگران در تاسیسات هسته ای هانفورد (Hanford) مستقر در واشنگتن آماده می شوند تا اتاقی را پاکسازی نمایند و از بین ببرند که در آن مقادیر بسیار زیادی ...

رضا مقدری
نوشته شده توسط رضا مقدری | ۲۴ تیر ۱۳۹۳ | ۲۱:۳۰

برای اولین بار پس از سال ۱۹۶۷ کارگران در تاسیسات هسته ای هانفورد (Hanford) مستقر در واشنگتن آماده می شوند تا اتاقی را پاکسازی نمایند و از بین ببرند که در آن مقادیر بسیار زیادی از مواد شیمیایی و رادیواکتیویته در مقابل هارولد مک کلاسکی (Harold McCluskey) منفجر گردید و سبب دوش گرفتن وی با ۵۰۰ برابر رادیواکتیو بیش از حد مجاز حرفه ای شد که منجر به تعبیه گشتن توده ای از رادیو اکتیو در جمجمه ی وی و بدل گشتنش به انسانی با لقب مرد اتمی یا Atomic Man‌ گردید.

مک کلاسکی به شکل شگفت آوری از حادثه ی یاد شده نجات یافت وی بعدها در همین رابطه گفت از بین نه پزشک چهار نفر از آنها معتقد بودند شانس من برای زنده ماندن ۵۰ به ۵۰ است و پنج نفر دیگر تنها سری به نشانه ی تاسف تکان می دادند. مواجه ی وی با دز بسیار بالایی از رادیو اکتیو سبب شد سلامتیش دچار مشکلات بسیاری گردد و حتی چندین دهه بعد از این رخ داد نیز شمارشگرهای گایگر (ابزاری که برای سنجش آلودگی های رادیو اکتیو به کار می رود) در مواجه با بدن او واکنش جدی نشان می دادند.

اما شاید بدترین میراثی که از این انفجار برای وی باقی ماند ایزوله شدن او و انزوایش چه از لحاظ فیزیکی و چه از لحاظ اجتماعی بود و سایرین از نزدیکی به بدن مک کلاسکی که مملو از پرتوهای رادیواکتیو بود به صورت جدی دوری می جستند.

در ادامه با دیجیاتو همراه باشید تا بیشتر درباره ی مک کلاسکی یا همان مرد اتمی و مصائب زندگیش بدانید.

روزی که این حادثه ی هولناک رخ داد یعنی ۳۰ آگوست ۱۹۶۷ مک کلاسکی بعد از اعتصابی ۵ ماه که سبب تعطیلی بخش توسعه ی محصولات بر مبنای پلوتونیوم در تاسیسات هانفورد شد به تازگی به سر کار خود بازگشته بود. بعد از این وقفه ی طولانی ماده یی که وی قبل از ترک کارش مشغول کار با آن بود بسیار ناپایدار شده بود و بر مبنای گفته های خودش به محض اضافه کردن اسید نیتریک به آن گلاو باکسی که حاوی ماده ی مذکور بود منفجر شد، انفجاری بسیار وحشتناک و عظیم.

2
مک کلاسکی را بعد از حادثه و در سال ۱۹۸۰ مشاهده می نمائید.

پس از انفجار بدن خون آلود وی که مملو از تکه های فلز و شیشه بود به یک مرکز ضد عفونی انتقال یافت و او در محیطی کاملاً ایزوله و دارای ساختاری از بتون و فلز قرنطینه شد. هیچکس به خاطر نگرانی هایی که در مورد پرتوها و تابشهای رادیواکتیو حاصل از بدنش وجود داشت اجازه ی نزدیک شدن به او را نمی یافت. بینایی مک کلاسکی از بین رفته بود و شنواییش در اثر انفجار صدمه ی جدی دیده بود، همانطوری که مجله ی پیپل (People) روایت می کند سه هفته ی بعدی را وی در همین مقر گذراند و از هر نوع ارتباط با سایرین منع گردید.

پرستاران با پوشیدن دستگاه های تنفسی و لباس های محافظتی ویژه از او به گونه یی مراقبت می کردند و به شکلی او را مانیتور می نمودند که گویی با یک موجود فضایی سر و کار دارند و این در حالی بود که مرد اتمی نه قادر به دیدن بود و نه به درستی درک می کرد در محیط اطرافش چه در حال رخ دادن است. بخشی از وطیفه ی روزانه پرستاران تمیز کردن بدن وی و حمام کردنش و همینطور اصلاح او بود که این موارد سبب گردیده بود آب و حوله هایی که مک کلاسکی با آنها حمام می شد به بخشی از زباله های اتمی مرکز هانفورد تبدیل شوند. یکی از نکات جالب درباره ی مرد اتمی دریافت بیش از ۶۰۰ تزریق zinc DTPA بود دارویی که در چنین مواردی برای دفع فلزات رادیو اکتیوته مورد استفاده قرار می گیرد.

در ماه اول خانواده ی وی تنها می توانستند او را از فاصله ای ۱۰ متری ملاقات کنند و این در حالی بود که هر بازدم وی نیز حاوی رادیو اکتیو محسوب می گردید. در نهایت و پس از پنج ماه درست زمانی که مقدار رادیو اکتیو موجود در بدن وی حدود ۸۰ درصد کاهش یافت اجازه داده شد قرنطینه را به مقصد خانه ترک نماید.

3
نمایی هوایی از مرکز هانفورد (عکس از آسوشیتد پرس)

اما حضور او در خانه سرآغاز مشکلات جدیدی بود، او در گفته هایش از دوستانی یاد می کند که با وی تماس می گرفتند و می گفتند هارولد ما تو را دوست داریم ولی هرگز نمی توانیم برای ملاقت تو به خانه ات بیاییم. وی حتی مراجعه به سلمانی و هر مکان عمومی دیگری را نیز برای خود امکان پذیر نمی دید و در همین رابطه گفته بود: من هرگز نمی خواستم به کسب و کار کسی صدمه بزنم حضور من در یک محل می توانست سبب شود سایرین دیگر هرگز به آنجا نروند. لقب مرد اتمی به معنی منفور بودن است و شما مانند بیماری با یک مریضی واگیردار کشنده و جدی محسوب خواهید شد.

مک کلاسکی در عین حال از لحاظ وضعیت سلامت با مشکلات زیادی روبرو گردید، عفونت یکی از کلیه هایش، چهار حمله ی قلبی و یک پیوند قرنیه تعدادی از موارد رنج هایی بودند که او با آنها مواجه شد ولی به شکل شگفت آوری کماکان به زندگی ادامه داد. جالب اینجاست مک کلاسکی دو دهه بعد از حادثه ی یاد شده و به دلایلی که ابداً مرتبط به بیماری های ناشی از قرار گرفتن در معرض تابش های رادیواکتیو نبود در گذشت که سبب بهت و حیرت پزشکان گردید.

4
کارگران تاسیسات هسته ای هانفورد در حال دادن غذای آلوده به رادیو اکتیو به گوسفندان (تصویر با جزئیات بیشتر)

اما میراث تششعات هرگز از بین نرفتند و کماکان اتاقی که مک کلاسکی در آن دچار حادثه گشت آلوده است. این اتاق  در تمامی این سال ها دست نخورده باقی ماند تا شاید در شرایط ویژه یی بتوانند آن را پاکسازی نمایند و به نظر می رسد این دفعه شرایط برای پاکسازی آن جدی شده است. کل بخشی که برای توسعه ی محصولات بر مبنای پلوتونیوم در مرکز هانفورد وجود دارد و در بازه ی زمانی به تولید پلوتونیوم برای سلاح های هسته ای می پرداخته  قرار است پاکسازی و در نهایت از بین برود و بنابراین اگر همه چیز طبق برنامه ریزی از پیش تعیین شده جلو رود اتاق مک کلاسکی در سال ۲۰۱۶ دیگر وجود نخواهد داشت.

امروزه سایت هسته ای هانفورد آلوده ترین سایت هسته ای ایالات متحده محسوب شده و پاکسازی آن در کانون توجه همگان قرار دارد و خصوصاً پس از نشت رادیو اکتیو از این سایت در سال ۲۰۱۳ سئوالات جدی در مورد مسائل امنیتی و حفاظتی آن مطرح است. حتی با از بین رفتن اتاقی که حادثه ی مک کلاسکی در آن رقم خورد میراث رادیو اکتیو تا مدت های طولانی باقی خواهد ماند و سایه ی مک کلاسکی به عنوان مرد اتمی تا زمان بسیاری بر این منطقه افکنده خواهد بود.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (11 مورد)
  • wertyuiop;l,mjnhgf
    wertyuiop;l,mjnhgf | ۲۲ دی ۱۳۹۴

    دیوونه نشو راحت تری

  • Leo Plus
    Leo Plus | ۲۵ تیر ۱۳۹۳

    واقعا کاره خدا رو ببین، انفجار اتمی جلوش اتفاق افتاد، بعد نمرد! هرچند بنده خدا چه عذاب هایی کشید! بعد این اتفاق نابینا که بود، قرنطینه هم بود، نمیفهمید دور و اطرافش چه اتفاق هایی داره میفته، خانواده اش کجان، من که بهش فکر میکنم رسما دیوونه میشم :(

  • مرتضی
    مرتضی | ۲۵ تیر ۱۳۹۳

    خیلی به مباحث اتمی علاقه دارم
    متاسفانه خیلی از دانشمندا تو این راه ضربه خوردن و تاسف بار تر از این که استفاده های بی رحمانه ای از دستاورد های اونا شد

نمایش سایر نظرات و دیدگاه‌ها
مطالب پیشنهادی