ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

ویجیاتو - بازی

امتیازات Inside؛ خلاصه ای بر نکات مثبت و منفی

Inside از آن تجربه هایی نیست که فقط دیده شود. هر چه قدرم نقدهای بازی را بخوانیم و القاب شاهکار مانندش را ببینیم، باز هم نمی توانیم ارزش واقعی موجود در اینساید را درک کنیم. ...

محمد کریمی
نوشته شده توسط محمد کریمی | ۱۱ تیر ۱۳۹۵ | ۱۹:۰۰

Inside از آن تجربه هایی نیست که فقط دیده شود. هر چه قدرم نقدهای بازی را بخوانیم و القاب شاهکار مانندش را ببینیم، باز هم نمی توانیم ارزش واقعی موجود در اینساید را درک کنیم. اتفاقی که برای Journey هم افتاده بود. توصیف جهان این دو عنوان و احساساتی که در آن ها موج می زند واقعا سخت است. پس از شش سال سرانجام عنوان جدید استودیو مستقل Playdead که با Limbo توانستند هنر خود را به جهانیان نشان دهند، منتشر شد.

اکنون هم دارندگان اکس باکس وان می توانند با پرداخت 20 دلار به تجربه این عنوان فراموش نشدنی مشغول شوند. البته اگر رایانه های شخصی دارید نگران نباشید، چون هفته دیگر اینساید در دسترس کاربران این پلتفرم قرار می گیرد. به رسم همیشه و با انتشار نقدهای بازی، تصمیم گرفتیم تا خلاصه ای از نکات مثبت و منفی این عنوان را جمع آوری کرده و در مطلبی قرار دهیم. اگر دوست دارید علت این همه تعریف و تمجید از اینساید را بدانید، توصیه می کنیم تا پایان همراه ما باشید.

اینساید از جهات گوناگونی به شاهکار پیشین استودیو سازنده خود شباهت داشته و به نوعی جانشین معنی آن محسوب می شود. همانند لیبمو، شخصیت اصلی داستان جدید پلی دد هم یک پسر بچه است. حتی شروع هر دو بازی هم در یک منطقه اتفاق می افتند. اما به اعتقاد Jim Sterling از  وب سایت The Jimquisition [به بازی امتیاز 100 داد] از یک نقطه ای اینساید و لیبمو راه خود را از یک دیگر جدا می کنند؛ راهی که اینساید را به محتوای بیشتری نسبت به لیمبو مجهز می نماید.

limbo
نمایی از عنوان Limbo؛ اکنون بهترین فرصت است تا این بازی را تجربه کنید.

از شباهت این دو عنوان به دیگر حرف هایمان را آغاز کردیم، بیایید ابتدا به همین مسئله بپردازیم. داستان اینساید بدون هیچ گونه کلمه ای روایت می شود و مخاطب باید اتفاقات بازی را با استفاده از محیط پیرامون خود و نشانه های بصری درک کند. جدای از این که روایت صامت آثار پلی دد همیشه به عنوان یک نکته قوت محسوب شده و اینساید هم به واسطه جهان عجیب و غریب خود در این بخش درخششی استثنایی دارد، اما به نظر می رسد بعضی منتقدان نتوانسته اند با این مسئله کنار بیایند.

Steve Farrelly از وب سایت Ausgamers [به بازی امتیاز 75 داد] در همان ابتدای نقدش نوشت: «پس از اتمام بازی خودم گفتم این چه چیزی بود که انجام دادم.» اگر بخواهیم واضح تر به منظور او بپردازیم، باید بگوییم روایت وابسته به محیط بازی موجب شد تا او خیلی نتواند از داستان سر در آورده و به راز و رمزهای آن پی ببرد.

سومین وجه مشابه اینساید با لیمبو به گیم پلی اش باز می گردد؛ عنوانی پازل محور و پلتفرمینگ که باید بازیکن با چالش های محیطی اش دست پنجه نرم کند. به اعتقاد Jim Sterling رابط کاربری بازی ساده تر از چیزی است که فکر می کنید. تعامل با جهان به سه حرکت هل دادن، کشیدن و بالارفتن محدود می شود. اما همین که پلی دد بار دیگر توانسته با چنین چیزهایی یک گیم پلی فوق العاده پدید بیاورد جای تقدیر دارد.

inside
همانند لیبمو، پازل های اینساید هم بیشتر بر پایه آزمون و خطا هستند و شخصیت اصلی بارها می میرد. اما به اعتقاد گفته منتقد Gamespot، این مرگ خیلی با لیمبو متفاوت به نظر می رسد. شما با اینساید در جامعه ای قدم می گذارید که ظلم و خشونت آن را احاطه کرده است.

Tom Orry از وب سایت Videogamer [به بازی امتیاز 100 داد] هم کنترل بازی را بی نقص خواند. نقدها را که نگاه می کردیم، منتقدها پیرامون سه مسئله نظرات متفاوتی داده اند. یکی از آن ها به همین بخش گیم پلی اختصاص دارد. با وجود این در بررسی های زیادی پازل ها ستوده شدند، اما بعضی دیگر به سادگی معما و چالش های زیادی که برای مخاطب در بر ندارند، اشاره کردند. به عنوان نمونه منتقدهای وب سایت های IGN Spain و Gamer-nl در دسته دوم قرار داشتند.

ولی سوال اینجاست چرا بعضی از وب سایت ها با این موضوع مشکلی نداشته یا همانند Tom Orry آن ها را هوشمندانه خطاب کردند؟ اعتقاد ما این است استودیو سازنده می خواسته تا به واسطه سادگی پازل ها حواس بازیکن ها را پرت نکند. چون Alex Newhouse از وب سایت Gamespot [به بازی امتیاز 80 داد] گفته در بخش هایی از بازی میبینیم که اینساید بیش از همیشه به پازل ها تکیه می کند و همین مورد موجب می شود تا آن حس ماجراجویی در محیط و فهم جهان پیرامون از بین برود.

ساده تر بگوییم، تعادل موجود در بازی به هم بریزد. به همین دلیل شاید با چالش های ساده مواجه هستیم. البته خود Alex Newhouse هم در ادامه گفت این مشکل عدم تعادل موجود میان این دو بخش، پس از مدتی دوباره به حالت اولیه خود باز می گردد.  باز باید این نکته را اضافه کنیم که نظرات مثبت پیرامون پازل های بازی خیلی بیشتر از منفی ها بوده است. دومین بخشی که در آن منتقدان کمی اختلاف نظر با یکدیگر داشتند به داستان بازی اختصاص دارد.

inside-xbox one-pc

قبل از هر چیزی بگوییم برخلاف لیبمو، به نظر می رسد این بار تم های موجود در داستان و اتفاقات اینساید بسیار گسترده تر است. به گونه ای که منتقد وب سایت Videogamer گفته با وجود جو دارک و تاریک موجود در بازی، شاهد لحظات خنده داری هم هستیم. البته نکته ای که پیرامون این بخش خیلی چشممان را گرفت، صحبت هایی بود که Alex Newhouse پیرامون بعضی لحظه ها داشت.

بر اساس گفته او، بازی هر از چندگاهی شما را به لذت بردن از صحنه هایی خشن و وحشیانه تشویق می کند که موجب می شود احساس نفرت و سردرگمی کنید؛ صحنه هایی که حتی پس از چند روز در ذهن منتقد Gamespot باقی مانده اند. تصور جهان پادآرمانی اینساید با این اتفاقات واقعا هر فردی را به وجد می آورد. چرا نشسته اید این مطلب را می خوانید؟ هر چه سریعتر بروید و بازی را انجام دهید.

بالاتر از دومین مشکلی که بعضی منتقدها به آن اشاره کردند گفتیم. بررسی ها را که نگاه می کردیم، بعضی ها خیلی از پایان راضی نبودند. البته این موضوع خیلی سلیقه ای هست. به عنوان نمونه در حالی Alex Newhouse به این موضوع دامن زد که می دانیم منتقد وب سایت Polygon [به بازی امتیاز 95 داد] از پایان تعریف کرد. بنابراین در این زمینه نظرات ضد و نقیض، بیشتر مثبت، به چشم می خورد.

inside-playdead

سومین مسئله ای که دسته ای از منتقدها از آن به عنوان یکی از مشکلات اینساید یاد کردند، کوتاهی بازی و ریتم کندش است. شاید دلیل ریتم کند بازی را بتوانیم در حرف های Gamespot پیدا کنیم. همان طور که بالاتر گفتیم، منتقد این وب سایت در بخشی از نقد خود به پازل محور بودن بیش از حد بازی در بعضی جاها انتقاد کرد.

همین مسئله می تواند بازی را از نبض انداخته و ریتم آن را کند نماید. Tom Orry هم پیرامون مدت زمان گیم پلی در نقد خود نوشت که بازیکن ها می توانند در چهار ساعت بازی را به اتمام برسانند. البته این جا یک نکته وجود دارد. در بررسی های زیادی به تازگی لحظه ها و پازل ها اشاره شده بود.

به بیان ساده تر، پلی دد در همین مدت زمان کوتاه گیم پلی اینساید توانست بیشترین محتوای ممکن را قرار بدهد که ارزشش از بعضی عناوین مشابه که با پازل های تکراری سعی می کنند خود را طولانی تر جلوه دهند، بیشتر است. همین مسئله توانسته مشکل کوتاهی بازی را حل کند.

inside-1

قبل از پایان دادن به مطلب و رفتن به سراغ امتیازات بیایید نگاهی هم به دو بخش گرافیک و صداگذاری بیندازیم. راستش را بخواهید ابتدا قصد نداشتیم به آن ها بپردازیم چون نمایش ها به خودی خود نشان دهنده شاهکار بودن این بخش ها هستند، اما چون روال کار چیزی دیگری است تغییر عقیده دادیم.

بلا استثنا در تمامی نقدها بخش هنری و تکنیکی بازی ستوده شد. از استودیویی که لیمبو را به وجود آورده هم کمتر از این انتظار می رود. لیمبو عنوانی تک رنگی بود و شما عموما تنها می توانستید محیطی سیاه و سفید را ببینید. در اینساید خبری از این موضوع نبوده و رنگ های استفاده شده تنوع بیشتری یافته اند. البته نکته بسیار جالب اینجاست رنگ های موجود در عنوان جدید پلی دد همچنان حال و هوایی مرده دارند.

به نظر می رسد پلی دد از تمام بخش های بازی استفاده کرده تا جهان عجیب و غریب بازی را به بهترین شکل ممکن در ذهن مخاطب حک کند که در این زمینه هم با اطمینان می توانیم بگوییم شاهکار کرده. این که برخلاف دیگر بخش ها، خیلی کلی تر داریم به گرافیک هنری می پردازیم و از تک تک منتقدها اسم نمی بریم، دلیلش این است که تمامی صحبت های پیرامون این بخش مثبت هستند. اگر بخواهیم به آن ها بپردازیم فقط حجم مطلب را زیاد کرده ایم.

inside-game

از دیدگاه تکنیکی هم همین رویه را شاهد هستیم. شاید فکر کنید چون با یک عنوان دو و نیم بعدی و مستقل طرفیم، بنابراین بیشتر زیبایی بصری بازی بر دوش بخش هنریش است. باید بگوییم کاملا در اشتباهید. انیمیشن های موجود برای شخصیت ها، جزییات بالای هر محیط و پس زمینه پویای آن در جذابیت جهان این اثر نقش بسیار مهمی را ایفا کردند، نکته ای که می توانید در نقدهای Gamespot ،Videogamer و IGN ببینید.

همانند لیمبو، بیشتر بخش های شنیداری بازی بر عهده صداگذاری محیط است. در بازی موسیقی بسیار کم شنیده می شود. با این وجود هر منطقه دارای صداهای خود بوده و بازیکن را غرق در خود می کنند. برای جمع بندی باید بگوییم اینساید تنها یکی از بهترین بازی های مستقل ساخته شده نیست، بلکه می تواند از نامزدهای اصلی بهترین بازی 2016 هم باشد.

امسال بهشت ایندی باز ها یا علاقه مندان به عناوین مستقل است، پس از چندین عنوان موفق مانند Witness، اکنون نوبت به اینساید رسیده تا طرفداران خود را سربلند کند. تا پایان سال هم شاهد آثار مشابه دیگری هستیم که طبیعتا رقابت بر سر بهترین بازی مستقل امسال را داغ تر می نمایند. امتیازات این عنوان را می توانید در ادامه ببینید.

IGN - 100
Time - 100
Giant Bomb - 100
Digital Spy - 100
Telegraph - 100
Windows Central - 100
Examiner - 100
VideoGamer - 100
Gameinformer - 98
3DJuegos - 95
Polygon - 95
EGM - 95
Destructoid - 95
Polygon - 95
IGN Italia - 92
Yahoo! Games - 90
Hobby Consolas - 90
IBTimes UK - 90
DarkStation - 90
GamesRadar+ - 90
Hardcore Gamer - 90
Kill Screen - 88
Vandal Online - 88
God is a Geek - 85
Power Unlimited - 80
Metro GameCentral - 80
GameSpot - 80
AusGamers - 75
Gamer.nl - 75

میانگین امتیازی بازی تاکنون به صورت زیر بوده است:

وب سایت Meracritic با 50 نقد - 92 [تمامی نقدها مثبت هستند]
وب سایت OpenCritic با 25 نقد - 92
دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (2 مورد)
  • vahed
    vahed | ۱۲ تیر ۱۳۹۵

    وای عالییییییییییییییییییییه این بازی، 2ساله منتظرشم

  • صفا
    صفا | ۱۱ تیر ۱۳۹۵

    روی چه پلتفرم هایی عرضه میشه برای اندروید و ios منتشر میشه؟

مطالب پیشنهادی