مایکروسافت و سامسونگ؛ چشم در چشم برای تعریف آینده تلفن همراه

موبایل ها در هر سال نسبت به گذشته بهتر می شوند، اما تغییر قابل توجهی در آنها رخ نمی دهد؛ قطعه ای مستطیل شکل با پردازنده ای سریع تر، دوربینی نسبتاً قوی تر، و احتمالاً روش جدیدی برای باز کردن قفل آن، تمام آن چیزیست که از سال 2007 تاکنون شاهد بوده ایم.

مایکروسافت به عنوان یکی از بزرگ ترین شرکت های نرم افزاری، قصد دارد این روند را تغییر دهد و با عرضه سرفس فون، انقلابی در حوزه دیوایس های همراه ایجاد کند، اما رقیبی سرسخت را پیش روی خود دارد: سامسونگ.

برترین موبایل دنیا

مدت ها قبل شایعاتی مطرح شد که تبلتی 7 اینچی مبتنی بر ویندوز را با قابلیت کانتینیوم و مکالمه تلفنی را نشان می داد. این تبلت می توانست به خوبی جایگزین موبایل شود، و حتی کاربردهایی فراتر از آن پیدا کند.

با قوت گرفتن شایعات مربوط به سرفس فون، این احتمال نیز به وجود آمد که دیوایس مورد بحث با نام سرفس مینی عرضه شود. دستگاهی کوچک که از Continuum پشتیبانی کرده و قابلیت نوشتن روی آن با قلم مخصوص نیز وجود داشته باشد، به خوبی در خانواده سرفس جای می گیرد.

عرضه موبایلی انقلابی به خوبی می تواند خلاء بین کامپیوترهای شخصی و اسمارت فون های کنونی را پر کند، و در این راستا مهندسین مایکروسافت باید تمام خلاقیت خود را به کار گیرند تا سخت افزار و طراحی نوینی را انتخاب کنند. این محصول باید بتواند به یکی از اعضای فعال خانواده سرفس تبدیل گردد.

اخبار و شایعات جدید نیز نشان می دهند آنها دقیقاً در همین مسیر گام برداشته اند. چند سال قبل مایکروسافت ویدیویی به نام Future Vision منتشر کرد که در آن موبایلی تاشو با قابلیت جداسازی دو قسمت از یکدیگر را می بینیم. به تازگی نیز پتنت های متعددی از این شرکت به ثبت رسیده که نمونه پیشرفته تری از ویژن قبلی آنها را نشان می دهد.

امیدواری طرفداران ویندوز فون با مشاهده این موبایل سرفس تاشو بسیار افزایش یافته، دستگاهی که به راحتی می تواند جایگزین PC نیز بشود و از تکنولوژی کانتینیوم پشتیبانی می کند. عرضه این تلفن همراه انقلابی می تواند بازی را به نفع مایکروسافت تغییر دهد، اما به شرط آنکه سامسونگ زودتر دست به کار نشود.

سامسونگ: بازی دو نفره می شود

سامسونگ بزرگ ترین تولید کننده موبایل اندرویدی در جهان است و رؤیاهای بزرگی را در سر می پروراند. خانواده محصولات گلکسی آنها و کمپین «گام بزرگ بعدی» حتی برتری آیفون در بازار را نیز تحت تأثیر قرار داده.

علاوه بر این، آنها هراسی از شکستن اصول و قواعد بازار ندارند. در سال 2011 در حالی که اچ تی سی موبایل تایتان را با نمایشگر 4.7 اینچی معرفی کرد و مورد تمسخر همه قرار گرفت، سامسونگ فبلت 5.3 اینچی نوت را عرضه کرد. طی سال های اخیر نیز نمایشگرهای خمیده به نقطه قوت محصولات آنها تبدیل شده.

شایعات اخیر نشان می دهند سامسونگ محصولی را در دست توسعه دارد که بین دو حالت تبلت و اسمارت فون قابل تبدیل است، و پتنت های متعددی در شکل های مختلف از سوی کره ای ها در رابطه با موبایل های تاشو و انعطاف پذیر به ثبت رسیده.

سامسونگ حتی از جبهه دیگری به قلمرو مایکروسافت نفوذ کرده، و قصد دارد قابلیتی شبیه کانتینیوم به نام Samsung Desktop Experience را در پرچمدار بعدی اش پیاده سازی نماید. در صورتی که این خبر صحت داشته باشد، کاربران قادر خواهند بود از اسمارتفون اندرویدی سامسونگ به عنوان دسکتاپ نیز استفاده کنند.

در این میان، برتری سامسونگ را می توان کاربران بسیار زیاد و سبد محصولات فوق العاده متنوع آنها دانست. این کمپانی در هر سال بیش از 500 میلیون دستگاه تلویزیون، مانیتور، لپ تاپ و دیگر لوازم خانگی را در سرتاسر جهان به فروش می رساند.

در صورتی که قابلیتی شبیه Continuum در موبایل های این شرکت فعال شود، به راحتی می تواند مانیتورها و تلویزیون ها را نیز به عنوان کالای تکمیل کننده این تکنولوژی به کاربران معرفی نماید. از طرفی برای شرکتی که سالهاست لپ تاپ تولید می کند، ساخت داک ویژه شبیه لپ تاپ برای موبایل هایش کار دشواری نخواهد بود.

از سوی دیگر خرید کمپانی هارمان از سوی سامسونگ نیز می تواند جایگاه ویژه ای را برای آنها در صنعت خودرو ایجاد کند، که قابلیت Desktop Experience را کاربردی تر از قبل می سازد.

خرید شرکت فعال در حوزه هوش مصنوعی یعنی Viv نیز گام مهمی در تکمیل این پلتفرم محسوب می شود، زیرا شرکت کره ای می تواند هوش مصنوعی اختصاصی و منحصر به فردی را در اسمارت فون ها و دیگر محصولاتش تعبیه نماید.

همه موارد فوق، اکوسیستم گسترده و جامعی را به وجود خواهد آورد که «موبایل برتر» سامسونگ می تواند محور اصلی آن باشد. شاید هدف غایی Viv یعنی «حیات بخشیدن به اشیاء بیجان از طریق هوش مصنوعی» از طریق کمپانی کره ای محقق گردد.

این پلتفرم AI و IoT در کنار دیوایسی که بتواند در نقش تلفن همراه و کامپیوتر شخصی عمل کند، کاملاً شبیه به آن چیزیست که از مایکروسافت انتظار داریم، اما سبد کالای گسترده سامسونگ، هوشمندسازی از طریق IoT/AI و اپلیکیشن های متعدد اندرویدی، همگی باعث می شوند تا کمپانی کره ای را جلوتر از مایکروسافت تصور کنیم.

رویکرد مایکروسافت: One Core

موبایلی انقلابی و تاشو در اکوسیستم یکپارچه مایکروسافت، برتری هایی در مقایسه با نمونه های اندرویدی خواهد داشت. سامانه One Core این کمپانی می تواند پلتفرم توسعه، استور، سیستم عامل و نهایتاً رابط کاربری متناسب و سازگارپذیر را در اختیار کاربران و توسعه دهندگان قرار دهد.

علاوه بر این، اپلیکیشن های UWP (پلتفرم یکپارچه ویندوز) به راحتی با ابعاد و فرم فکتور دیوایس مورد استفاده مطابقت می یابند. بنابراین برخلاف اپلیکیشن های اندرویدی که صرفاً با اندازه صفحه نمایشگر هماهنگ می شوند، اپ های UWP در حالت دسکتاپ به طور کامل تغییر وضعیت داده و مثلاً از میانبرهای کیبورد پشتیبانی خواهند کرد.

از طرف دیگر، در حالی که سامسونگ یکی از بزرگ ترین تولیدکنندگان لوازم الکترونیکی مصرفی به شمار می رود، اما مایکروسافت می تواند پلتفرم خود را از طریق شرکای تجاری بزرگی همچون اچ پی، آلکاتل و حتی خود سامسونگ روانه بازار سازد.

اقدام اخیر اهالی ردموند و معرفی پروژه Windows on ARM نیز گام مهم دیگری در دستیابی به هدف اصلی، یعنی ارائه موبایلی انقلابی با کاربرد گسترده به شمار می رود. انتظار داریم در کنفرانس بیلد 2017 مایکروسافت به تشویق گسترده تر توسعه دهندگان بپردازد تا اپلیکیشن های Win32 بیشتری در قالب UWP عرضه شوند.

نهایتاً پوسته مشترک مایکروسافت که از سوی مدیرعامل پیشین این شرکت یعنی استیو بالمر نیز تحسین شده، رابط کاربری آشنایی را در بین دیوایس های مختلف در اختیار کاربران این پلتفرم یکپارچه قرار خواهد داد، وضعیتی که به این زودی ها از سوی سامسونگ محقق نخواهد شد.

برنده چه کسی خواهد بود؟

زمان زیادی از معرفی تکنولوژی کانتینیوم مایکروسافت می گذرد، اما در واقع استفاده ای از آن نمی شود و ناشناخته باقی مانده. بنابراین پایگاه عظیم مشتریان سامسونگ و برتری اش در بازار اسمارت فون می تواند کمک شایانی برای فراگیر شدن قابلیت Desktop Experience این کمپانی محسوب گردد.

حتی اگر راهکار نهایی مایکروسافت از کارآیی و کیفیت فوق العاده ای برخوردار باشد، اما شاید اکثر کاربران به چنین سطحی از قابلیت ها نیازی نداشته باشند و محصولی متوسط و کار راه انداز از سامسونگ را برای رفع نیازهای عادی خود انتخاب کنند.

علاوه بر این، تجربه و سابقه سامسونگ در حوزه اسمارت فون نیز قطعاً فروش بالای موبایل تاشوی آنها را تضمین می کند، محصولی که اگر قابلیت تبدیل شدن به PC را هم داشته باشد، مورد استقبال گسترده تر قرار خواهد گرفت.

جالب است که مایکروسافت با افزودن قابلیت های برجسته از جمله یاداشت برداری، ترسیم، نقاشی و نوت برداری در نسخه اندروید مجموعه آفیس و بهبود دائم تجربه کاربری این اپلیکیشن ها، یکی از برگ های برنده خود را به راحتی در اختیار رقیب قرار داده است.

با این تفاسیر، می بینیم رویکرد مایکروسافت، کارکرد محصول نهایی را تضمین می کند ولی سامسونگ با مشتریان فراوان و بهره گیری از فاکتور سرعت، می تواند به راحتی سهم بیشتری از بازار را در اختیار بگیرد. بنابراین هر دو شرکت از مزایایی بالقوه برخوردارند که می تواند تحول آتی در حوزه دیوایس های همراه را شکل دهد، و همه چیز به این بستگی دارد که چگونه از فرصت هایشان استفاده کنند.