ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

ویجیاتو - بازی

درد دل های یک گیمر ایرانی؛ آنچه می گویند و آنچه واقعا هست

حدودا 20 سال پیش بود، سن و سالی نداشتم و ساکت و آرام روی کابینت سنگی خانه ای که حال و هوایی نیمه تمام داشت نشسته بودم. یک تلویزیون سیاه و سفید و یک آتاری ...

محسن وفانژاد
نوشته شده توسط محسن وفانژاد | ۲۲ اسفند ۱۳۹۵ | ۲۳:۳۰

حدودا 20 سال پیش بود، سن و سالی نداشتم و ساکت و آرام روی کابینت سنگی خانه ای که حال و هوایی نیمه تمام داشت نشسته بودم. یک تلویزیون سیاه و سفید و یک آتاری در برابرم گذاشته بودند و می دانستند که محال است چشم از آن بردارم یا خانه را روی سرم بگذارم و آتشی به پا کنم.

فوتبال بازی کردن در کوچه با آن توپ های پلاستیکی دو لایه، عمومی ترین تفریحی بود که آن سال ها در دسترس قرار داشت. ساعت ها به دنبال توپ می دویدم اما همان نیم ساعتی که اجازه بازی کردن با آتاری ام را داشتم از همه لحظات روز برایم جذاب تر بود. به تلویزیون خیره می شدم و حتی برای پنج دقیقه بیشتر بازی کردن خواهش و تمنا می کردم.

از نسل جنگ نبودم اما صدای هواپیمایی که از باند کوچک تلویزیون قرمز رنگ ایرانیمان بیرون می آمد، تمام درک من از همه دنیا بود. هیچگاه ارتباط خوبی با زرافه ها و اسب های پلاستیکی دست و پا شکسته ای که از برادرانم به ارث رسیده بود برقرار نکردم، دنیای من همان چند اینچ تلویزیون سیاه و سفید و آتاری قدیمی ام شده بود که روی کابینت آشپزخانه جای خوش کرده بودند.

بزرگ تر که شدم، علاقه ام به بازی های ویدیویی بیشتر و بیشتر شد. مگر می شود این دنیای معرکه را رها کرد؟ دریچه ای پیدا کرده بودم به سوی رنگارنگ ترین دنیاها با همه نیروهای جادویی شان. دوست نداشتم فانتزی هایی که از این دریچه می بینم را رها کنم.

اولین بار که با پدرم به کتابخانه رفتم، ساعت ها در قفسه های کتاب چرخیدم و چرخیدم. سن و سالی نداشتم و خواندن را تازه شروع کرده بودم. هری پاتر، داستان های دارن شان، ارباب حلقه ها و همه این کتاب ها با جلدهای افسون کننده شان من را به درون خودشان کشیدند و اوقات فراغت من وقف بازی و کتاب شد.

علاقه ام به این دنیای فانتزی سبب شد تا قدرت کلام و نوشتار بالاتری نسبت به هم سن و سالان خودم داشته باشم. 12-13 ساله بودم که اولین مجله ماهانه دانش آموزیمان را با کمک گروهی از دوستانم در مدرسه راه اندازی کردم و در طول سه سال تحصیل دوران راهنمایی، تجربه ای به دست آوردم که یک دنیا ارزش دارد. چندی بعد به صورت جدی وارد فضای مطبوعات ایران شدم.

همزمان، انگلیسی را نه در کلاس مدرسه و آموزشگاه های مستقل، بلکه از بازی های ویدیویی آموختم. بدون آنکه حتی یک بار هم در کلاس های آموزشگاه ها شرکت کنم، سایت های خبری خارجی را باز کردم. دنیایی از واژه های ناشناخته در برابرم بود اما علاقه ام به دنیای ویدیوگیم سبب شد تا برای بیشتر دانستن، تک تک شان را یاد بگیرم. بازی ها بهترین کلاس درس بودند.

کتاب می خواندم، بیشتر از هر زمان دیگری. منابع اینترنتی را بالا و پایین می کردم، بی وقفه. روز به روز بیشتر یاد می گرفتم و بیشتر علاقه مند می شدم.

سرخوردگی ها از سوی دوست و آشنا متوقف نمی شد. رسانه ها هم همسو با این جریان مخالف، شروع به تحقیر جامعه رو به رشد گیمرهای ایرانی پرداختند. اما جلوی یک اتفاق مثبت را مگر می توان گرفت؟

می گفتند «این بازی ها مگه نون و آب میشه؟» یا «چرا عمرت رو پای این چیزای خیالی مسخره گذاشتی؟» و از همه مهم تر: «آخرش که چی؟»

خودشان فوتبال می دیدند، احتمالا یک تیم برنده بود و تیم دیگر بازنده. آخرش که چه؟ مگر این ها نون و آب شد برایشان که توقع داشتند سرگرمی من نون و آب شود؟ البته که من آموختم از سرگرمی خودم کسب درآمد هم بکنم، اما بعید می دانم آن جماعتی که من و امثال من را تحقیر می کردند، حالا از راه فوتبال دیدن، کار به جایی برده باشند. در بهترین حالت ممکن، تحلیلگر فوتبال در گردهمایی های خانوادگیشان هستند و بس.

هیچگاه قانع نشدم که ویدیوگیم تاثیر بدی بر زندگیم گذاشته باشد. ده ها و شاید صدها نفر را دیده ام که در زندگی روزمره خودشان هم دچار مشکل هستند و بازی هم نمی کنند. در نقطه مقابل، داشتن دوستانی خوش فکر و خلاق که در ساختن رویاهای بزرگشان هیچگاه کوتاهی نکردند سبب می شد که به طرز تفکر آدم هایی که چنین تیترهای مغرضانه ای می نوشتند بخندم.

اگر شخصی برای زندگیش برنامه ای ندارد و صبح تا شب با موبایل و کنسول مشغول بازی کردن است، چه ارتباطی به دنیای جذاب بازی های ویدیویی دارد؟ اگر کسی پرخوری کند و چاق شود، لابد رسانه ها می خواهند بگویند غذا ذاتا چیز بدی است و باید با نفوذ آن به زندگی مردم مقابله کرد. احمقانه است، نه؟

ناآگاهی برخی رسانه ها، کاری نمی کند جز سنگ اندازی بر سر راه پیشرفت. اگر عاملی باعث شده که ما کمتر با دیگران ارتباط برقرار کنیم، آن عامل فقط ترس از قضاوت شدن توسط کسانی بوده که عقل خود را به این تیترهای منفی داده اند و چشم را به روی حقیقت بسته اند.

بازی بخشی از هویت ما بوده و هست، برای حفظ هویتمان سکوت نمی کنیم. همه این ها را گفتیم تا دعوتتان کنیم به تماشای این ویدیوی هیجان انگیز. کمتر از دو دقیقه زندگی روزمره مان را ببینید و قضاوت کنید که ما همان هیولاهای بی شاخ و دمی هستیم که رسانه های بی اطلاع از ما ساخته اند یا خیر.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (35 مورد)
  • Zoe Rahnamaee
    Zoe Rahnamaee | ۲ آذر ۱۳۹۶

    من فکر میکنم که گیم و گیمینگ باعث خلاقیت میشه و میتونه ذهن رو باز کنه همینطور دقت و توجه رو هم بالا میبره و باعث میشه ترس کم تر بشه و موقع استرس آدم بتونه خودشو کنترل کنه و هزار تا نکته ی خوب دیگه
    نمیگم اصلا چیز بدی نداره ولی کسایی که میگن گیم مسخرس و از این قبیل حرفا فقط باید انگشت وسط رو بهشون نشون داد ? ? ?

  • Alireza_Bakhshi
    Alireza_Bakhshi | ۶ تیر ۱۳۹۶

    لذت بردیم از متن ... بازیها دنیای قشنگی هستند ساخته فکر ها و تخیلات بشر

  • mehrdad_sajjadie
    mehrdad_sajjadie | ۲۳ اسفند ۱۳۹۵

    اخه بدی کار اینجاست که این بازیها بشدت اعتیاد آوره و برای همین میگن محدودش کنید .ولی مثلا بازی های ورزشی یا حتی بازی های سنتی تر مثل شطرنج و تخته و ورق اینا این میزان جذابیت رو ندارند و میشه کنترلشون کرد. من توی خانواده ای بودم که با این موضوع کنار اومدند که سن ربطی به بازی کردن نداره اما وقتی میبینن پسر 23 سالشون همش آنلاین داره بازی میکنه و کار و درس رو بیخیالش شده قطعا نگران میشن و واکنش نشون میدند. من بیتعارف بشدت معتاد بازی های انلاین مثل کانتر و کالاف شدم و این عذابم میده. بنظر من باید تا 15 شونزده سالگی عادت بازی ویدیویی رو از سر بندازیم تا توی زندگی موفق بشیم

    • مهران طاهری
      مهران طاهری | ۲۴ اسفند ۱۳۹۵

      یعنی این همه حرف های تاثیر گزار این بنده خدا یاسین در گوش ی بنده ی دیگه ی خدا بود نه؟

  • امیرحسین زنگنه
    امیرحسین زنگنه | ۲۳ اسفند ۱۳۹۵

    متن فوق العاده زیبایی بود. هر چیز جدیدی که وارد ایران میشه اولش با واکنش تند مردم روبرو میشه و بازیهای کامپیوتری هم ازین قاعده مستثنی نیست. همه دنیا دارن با این صنعت زندگی میکنن و خیلیا ازین راه نون میخورن بعد بعضیا تو ایران میگن بازیهای کامپیوتری وقت تلف کردنه. هر چیزیو ادم از حدش خارج کنه ضرر داره حتی عبادت. هرچند ما گیمرها دیگه پوست کلفت شدیم و به این چیزا گوش نمیدیم

  • جواد علیزاده
    جواد علیزاده | ۲۳ اسفند ۱۳۹۵

    بعضی ها فکر میکنن بازی کردن فقط اتلاف وقته من نمی گم نیست ولی دلیل اصلی بازی فقط گذراندن وقت نیست.کسایی هم هستن که توانایی مالی آنچنانی ندارند و مجبورند به جای ورزش های طبیعی مثل اسکی دوچرخه سواری و اتومبیل رانی و... که هزینه زیادی دارند به سمت این نوع بازی ها برند چون هزینه آنچنانی ندارند و راحت می شه بازی کرد

نمایش سایر نظرات و دیدگاه‌ها
مطالب پیشنهادی