گنجینه مجارستان؛ روایت خودروهای کلاسیک پنهان شده در گاراژهای بوداپست

در نیمه نخست دهه 80، هنوز خیابان های ایران مملو از خودروهای قدیمی و کلاسیک مربوط به دهه 40 و 50 بود که در میان آن ها بسیاری نمونه های سالم و اصطلاحا تمیز نیز به چشم می خورد.

اما اجرای ناگهانی و مطالعه نشده طرح تعویض خودروهای فرسوده باعث شد که به شکل نه چندان صحیحی، بسیاری از این خودروها راهی مراکز اسقاط شوند و در واقع سرمایه عظیم و ارزشمندی از خودروهای کلاسیکی که در سطح جهان از قیمت بالایی برخوردارند به این شکل از خیابان های کشورمان راهی کوره های ذوب آهن شدند.

برای اینکه بیشتر به عمق این فاجعه در دنیای ماشین بازی پی ببرید، کافیست بگوییم  خودروهایی مانند فولکس واگن بیتل، یا ب ام و 2002 که در تعداد بسیار بالا به ایران وارد شده بودند، این روزها در در بازار کشورهای غربی بیش از 20 هزار دلار قیمت دارند و از ارزش مادی و معنوی قابل توجه و فزاینده ای برخوردارند.

جالب آنکه در بسیاری از کشورهای دیگر به بازسازی و نگهداری از خودروهای کلاسیک به عنوان یک مهارت جذاب و پر سود اقتصادی نگاه می شود و افراد و موسسات زیادی در این زمینه مشغول بکارند. در این زمینه مروری بر یکی از مطالب تازه مجله رود اند تراک در مورد وضعیت خودروهای کلاسیک مجارستان می تواند حاکی از نکات جالبی باشد.

نویسنده مجارستانی مجله آمریکایی کار اند درایور می نویسد؛ از آنجا که من در شهر بوداپست زندگی می کنم، بسیاری از خبرنگاران امریکایی در مورد خودروهای محلی کلاسیک از من سوال می پرسند.

خودروهای کمیاب زیادی در گاراژها مجارستان یافت می شود. از بیوک قدیمی ای که یک دولت کمونیست از آن استفاده می کرد تا یک وانت ایسوزو که از کالیفرنیا آمده و با نام شِوی نامگذاری شده است.

زلسات کیتا یکی از افراد سرشناسی در این است که یک گاراژ خودرو داشته و مدل های قدیمی را در این گاراژ نگه داری می کند. زمانی که من در دبیرستان تحصیل می کردم او با خودروی واکسل ویوا خود در شهر گشت می زد.

او جزئ معدود افرادی بود که توانایی خرید خودروی خانواده واکسل ویوا را داشت. علاقه به خودروی اوپل مانتا و مجله امریکن ایرون از دیگر نکاتی بود که کیتا را در مرکز توجه قرار می داد.

در سال 2004 من موفق شدم که برای اولین بار با یک فیات 131 فرسوده که به موتور توئین کم 1.6مجهز است، به گاراژ او سر بزنم.

چند روز بعد پلیس و کیتا به دلیل نداشتن مجوز و پلاک لازم برای یک پونتیاک فایر برد نسل سوم دچار مشکل شدند.

چندی بعد من از مجارستان مهاجرت کردم، سال ها گذشت و من از طریقی فهمیدم که کیتا آخرین پروژه مربوط به گاراژ خود را به اتمام رسانده است.

همین موضوع بهانه ای شد که من امسال طی سفرم به مجارستان، از گاراژ او نیز خبری تهیه کنم.

گاراژ او پر از خودروهای کلاسیک های مختلف و فریبنده بود.

اتومبیل هایی دیده می شد که به سختی سرپا بوده و یا حتی خودروهایی نیز از بساط دوره گردها و ضایعاتی ها جمع آوری شده بودند.

اجازه دهید جزئیات خودروهای گاراژ را یک خودروی دوج شروع کنیم.

این خودرو که متعلق به سال 1968 بود، از یکی از دوستان کیتا خریداری شده بود. مالک قبلی، دوج را در ازای دو خودرو به این کلکسیونر دار واگذار کرده بود.

چرا که دیگر از پس هزینه ها و خرابی های خودرو بر نمی آمد. تقریبا تمامی مالک های این خودرو آسیب جبران ناپذیری را به آن وارد کرده اند.

خبر خوب این است که این خودرو حالا تقریبا سرپا شده و برای هر تست رانندگی که بر روی آن انجام می شود، دیگر به احتیاجی به خبر کردن یدک کش نیست.

با این حال، موتور و گیربکس این داج قرار است که در آینده ای نزدیک تعویض شوند، چرا که قطعات نا معلومی در آن ها دچار خرابی شده است.

توپی فرمان، ترمز ، یاتاقان ها نیز باید تعویض شوند. کیتا می گوید که حتی سیم کشی خودرو را نیز باید مجددا انجام شود، چرا که اکثر مواقع خودرو آتش می گیرد!

شورلت کامارو 1976

این خودروی فوق العاده از دهه هفتاد در مجارستان تردد داشته است. زمانی را تصور کنید خودروهای کمپانی هایی مثل لادا (آوتوواز)، وارتبورگ، ترابانت حتی خودروهای محور عقب کمپانی اسکودس در مجارستان به وفور دیده می شدند.

در این میان خودرویی مثل شورلت کامارو می تواند بسیار جذاب و دلربا باشد.جای تعجب نیست که چرا مردم این کشور دهه 1980 از لحاظ سیاسی جریانی به نام کمونیسم نرم را ترجیح می دادند.

هرچند که این کامارو در سال 1976 تولید شده و نسبتا عمر زیادی ندارد، اما آثار تصادف و خراش به فور بر روی بدنه آن دیده می شود.

از آنجا که در دهه هشتاد صنعت خودروسازی به خصوص در مجارستان با مشکل کمبود قطعات روبرو شده بود، قطعات پشتی و جلویی خودرو به وسیله قطعات جایگزینی که به کامارو های متفاوت تعلق داشته اند، تعمیر شده اند.

این موضوع در مورد موتور خودرو نیز تکرار شده و نیروی خودرو توسط موتور یک کامیون جی ام سی متولد سال 1988 تامین می شود.

کیتا می گوید: زمانی که این خودرو وارد گاراژ من شد در وضعیت وحشتناکی قرار داشت. بدنه خودرو پوسیده شده و حداقل از چهار رنگ متفاوت در زیر رنگ رویی استفاده شده بود.

5 سال به طول انجامید تا من این خودرو را سرپا کرده و آن را به حالت عادی برگردانم. البته این کامارو هنوز هم به تعمیرات بیشتری نیاز دارد تا بتواند به صورت کامل، درست شود.

اوپل مانتا 1976

این خودرو یک ماشین اسپرت خاص در اروپای شرقی محسوب می شود که با گذر زمان و انجام تعمیرات فراوان با حالت امروزی خود تبدیل شده و دیگر از حفره های متعددی که بر روی بدنه خود داشت، خبری نیست.

پس از انجام بازسازی کامل، موتور خودرو از مدل اوپل 2.4 امگا و صندلی ها از کمپانی ریکاری کارکت قرض گرفته شده اند.

بسیاری از تجهیزات و امکانات خودرو مثل ترمزها، سپر، شیشه ، چراغ و حتی درزگیرهای بدنه همگی جدید هستند.

حالا این مانتا را در مقایسه با مانتا های معمولی دیگر ارزشمندتر کرده است، اما همچنان این خودرو در مقایسه با یک بی ام و قیمت کمتری دارد.

بر روی مانتای نقره ای که در تصاویر می بینید، تکنولوژی تزریق سوخت اِل جترونیک را به همراه گیربکس استوک 5 سرعته اش را آزمایش کردیم. تنها دیفرانسیل LSD خودرو تعویض شده و با یک نمونه قوی تر جایگزین شده است. کیتا میگوید که با این خودرو بدون هیچ مشکلی به شهر کی یف مسافرت کرده است.

برای پیمودن این مسافت 2 هزار کیلومتری راننده با سرعت 112 کیلومتر در ساعت در هر 100 کیلومتر در حدود 8 لیتر بنزین مصرف کرده است. با گذشت 35 سال اما همچنان خودرو به درستی کار کرده و طی طریق می کند. تنها نکته ای که باید رعایت شود خرید مدام لاستیک های مناسب است.

این خودرو در ابتدا یک ماشین مسابقه ای سفید بود که من با هزینه ای  300 دلاری، هزینه جایجایی آن را به کمک تریلر پرداخت کردم.

بعدها و در طول دوره زمانی بازسازی قطعات زیادی به خودرو اضافه شده که در نهایت این وسیله نقلیه را به یک ماشین فوق العاده تبدیل کرد.

بیوک اسپیشیال 1952

کیتا در مورد این ماشین توضیح می دهد که دولت مجارستان در ابتدا این سدان چهار درب را در اختیار داشته و سپس مالکیت آن را به بخش خصوصی واگذار کرده است.

من پس از دیدن آن تصمیم گرفتم که این سدان را به یک کوپه تبدیل کنم.

در سال 2000 میلادی ما قطعات مختلف این خودرو را جداسازی کرده و هر قسمت را به صورت اختصاصی رنگ آمیزی کردیم. یک موتور 8 سیلندر خطی نیز در زیر کاپوت این خودروی امریکایی قرار دارد.

سیتروئن امی6 1961

ما این خودرو را از شهر لیون واقع در فرانسه وارد مجارستان کردیم. با گذشت زمان به قیمت نسل های مختلف خودرو افزوده شده و اصلاح و بازنگری آن ها به خصوص با توجه به در دسترس بودن تمامی قطعات و ساختار ابتدایشان ایده مناسبی به نظر می رسد. همانطور که می دانید شاسی مورد استفاده در این خودروها با مدل محبوب و کاربردی 2سی وی (مدل پایه ژیان) یکسان است.

رلیئِنت 1974

آیا شما می دانستید که کمپانی سازنده رلیئِنت، فرمان وسایل نقلیه خود را تنها برای استفاده اختصاصی بازار اتریش در سمت چپ قرار می داده است؟

من زمانی متوجه این موضوع شدم که یک جفت از محصولات این کمپانی را از نزدیک مشاهده کردم.

دفترچه راهنمای اتریشی، فرمان سمت چپ و موتور 750 سی سی 4 سیلندر مستقیم از مشخصات این خودروها هستند.

بسیاری از افراد به خصوص اعضای باشگاه انگلیسی طرفداران رلیئِنت معتقد اند که عملکرد این خودروها افتضاح است، اما من میخواهم آن را مورد استفاده شخصی قرار دهم.

فورد تاندربرد 1963

سرنوشت این خودرو به صورتی تعیین شده است که باید مدت طولانی در انتظار بازسازی بماند.

احتیاجی به گفتن نیست که این خودرو به یک موتور 8 سیلندر مجهز بوده و دنده اتوماتیک است. عملکرد فنی خودرو خوب است اما وضعیت کلی خودرو خوب نیست و احتیاج به بازسازی دارد.

من آدم عجولی نیستم و منتظرم تا پس از مطالعات مختلف بررسی کنم که آیا این خودرو ارزش بازنگری و تعمیر مجدد را دارد یا نه؟

به احتمال زیاد پس از تعمیر و روبه راه کردن کامل خودرو من سود کمی را بدست خواهم آورد، بنابراین به نظر می رسد که این خودرو همچنان باید به انتظاری که می کشد ادامه دهد.

اوپل المپیا 1951

استایل این خودرو متعلق به دهه 1950 بوده و تکنولوژی آن متعلق به دهه 1970 است. بنا به گفته های مالک این گاراژ هدف از خرید این خودرو تغییر ماهیت آن و تبدیل به خودروی دیگری بوده است. کیتا می گوید که کار بر روی بدنه خودرو تمام شده و بدنه باید برای رنگ آمیزی به محل مناسب منتقل شود.

من این خودرو را با هدف حفظ مشخصات اصلی آن بازسازی نمی کنم، بلکه هدف من استفاده مفید از آن و نصب ترمزها و موتور سی کَدِک اوپل بوده است. همچنین سیستم روشنایی خودرو نیز بیشتر شبیه به مدل های امریکایی خواهد شد.

شورلت اِل یو وی 1977

این شورلت جالب ترین اتومبیلی بود گه کیتا در گاراژ خود داشت و من علاقه داشتم که یک عدد مانتا را در پشت آن گذاشته و هر دو را با خود ببرم!

این خودرو فوق العاده بوده و موتور 1.8 لیتری و گازسوز آن توانایی حمل بیش از یک تن بار را دارد.

وی همچنین توضیح داد که من پکیجی از قطعات مختلف این خودرو را از کشور اندونزی و تایلند سفارش داده و در باشگاه طرفداران این خودرو در فیسبوک نیز عضو شدم.

شخصی که قطعات این اِل یو وی را به من فروخت توضیح داد که دو عدد سفارش مختلف قطعات این خودرو را از مجارستان دریافت کرده و تاکنون هیچ قطعه ای را به اروپا ارسال نکرده است. بنابراین به نظر می رسد که قطعات این خودرو در حال کمیاب شدن بوده و بهتر است که این خودرو بارکش را زودتر سرپا کنم.

این بدین معنی است که شما احتمالا برای تعمیر باید یک رادیاتور مخصوص دست ساز و یک اگزوز اصلاح شده را سفارش دهید.

این خودرو در گذشته به عنوان یک کمپر و وسیله نقلیه مسافرتی استفاده می شده است که این موضوع را می توان از آینه های بزرگ آن دریافت.

یک سرباز آلمانی این خودرو را در سال 1977 در کالیفرنیا خریداری کرده است و تا سال 1992 از آن در مکزیک استفاده کرده است.

سپس خودرو به کشور آلمان فرستاده شده و در اختیار یک مالک مجارستانی قرار گرفته است. مالک مجارستانی تا سال 1996 خودرو را مورد استفاده قرار داده و سپس کمپر آن را جداسازی کرده و دیگر از آن استفاده نکرده است.

بعد از گذشت 21 سال من این خودرو را وارد گاراژ خود کردم. انتظار داشتم که پس از گذشت 21 سال از آخرین زمان سرویس خودرو هیچ یک از اجزای آن کار نکند اما این شورلت اِل یو وی به خوبی کار می کرد و بنابراین من تست MOT را بر روی آن انجام داده و علاوه بر تعیین میزان ایمنی آن، گواهی حضور آن را در جاده های مختلف مجارستان بدست آوردم. از آن زمان تاکنون من از این خودرو استفاده می کنیم.

در مدت زمانی که من از خودروهای دیدنی کیتا بازدید کردم او یک اوپل رکورد سری سی کدل 1967 را از یک اسقاطی نجات داده و وارد گاراژ خود کرده بود.

  جالب آنکه او با قرار دادن یک موتور 2.2 انژکتوری می خواهد آن را تبدیل به یک شاهکار دیدنی کند.

یکی دیگر از خریدهای او یک سه چرخه با نام پوچ مایستر کی6 کابینین رولر است.

به نظر می رسد که کیتا به بازار خودروهای کلاسیک و کلکسیونی اشراف پیدا کرد و حالا می تواند با خرید و بازسازی این خودروهای عجیب و غریب سود خوبی بدست آورد.