بررسی انیمه Godzilla: City on the Edge of Battle، گودزیلا علیه بشریت
گودزیلا یا همان پادشاه هیولاها، پا را از یک کاراکتر سینمایی و یا یک فرنچایز سینمایی فراتر گذاشته و تبدیل به یک برند ژاپنی یا حتی میتوان به طور مبالغه آمیزی گفت تبدیل به یک ...
گودزیلا یا همان پادشاه هیولاها، پا را از یک کاراکتر سینمایی و یا یک فرنچایز سینمایی فراتر گذاشته و تبدیل به یک برند ژاپنی یا حتی میتوان به طور مبالغه آمیزی گفت تبدیل به یک اسطوره شده است. بیش از ۳۰ فیلم سینمایی اختصاصی و حضور در دهها فیلم دیگر و یک سریال انیمیشنی و فیلمهای هالیوودی گودزیلا و... باعث شده که کمتر کسی باشد که اسم این هیولا را نشنیده باشد. گودزیلا در فرهنگ عام مردم ینگه دنیا رخنه کرده و لغتی شده که از آن برای توصیف خیلی چیزها به کار میرود و سالیان سال است که نامش بر زبان مردم دنیا افتاده است.
اگر هم سن و سال من باشید احتمالا خاطرتان هست که سینماهای کشورمان هم آثار گودزیلا را در تک سانسهایی اکران میکردند. آن روزها من کودکی بودم که با شور و شعف چشم به پرده نقرهای میدوختم و هیبت گودزیلای ژاپنی را میدیدم که در برابر دشمنانی چون گیدورا، گیگان، گودزیلا آهنی، بیولانته و ماترا و... میجنگید. گودزیلا در فیلمها غالبا یک ضدقهرمان بود و در برخی آثار هم رسما شخصیت منفی به حساب میآمد که البته نمیشد دوستش نداشت. پرونده این هیولا در طول سالیان عمرش هیچگاه بسته نشده و نزدیک به ۲۰ سالی هست که پایش را به خارج از مرزهای ژاپن هم به طور رسمی باز کرده و نسخه گودزیلای آمریکایی نتیجه این همکاری مشترک شده است. گودزیلایی که یک بار در سال ۱۹۹۹ به تصویر کشیده شد و اخیرا دوباره در فیلم اختصاصی آمریکایی خود رویت شد و مشخص شد که قرار است همراه با دیگر هیولای محبوب این روزها، کینگ کنگ، دارای یک جهان سینمایی مشترک باشند و در فیلم سوم با یکدیگر بجنگند (این نبرد قبلا هم بارها در نسخههای ژاپنی رخ داده است)
حال اما استودیو توهو که مالک اصلی این کاراکتر است، دستش از ساخت فیلمهای لایو اکشن گودزیلایی بسته است چرا که قراردادی با کمپانی هالیوودی دارد که تا انتهای سهگانه جدید حق ساخت فیلم مجزایی از گودزیلا را ندارد. از همین رو این استودیوی ژاپنی به زیرکی سراغ ساخت انیمه از روی این شخصیت رفته و یک سه گانه انیمهای را قصد دارد ارائه کند که انیمه Godzilla: City on the Edge of Battle قسمت دوم از این سه گانه است. قسمت بعدی با نام Godzila: Star Eater هم سال آینده پخش خواهد شد.
- کارگردان: هیرویوکی سشیتا، کوبون شیزونو
- صداپیشگان: مامورو میانو،تاکاشیررو ساکورای، یوکی کاجی
- بودجه: مشخص نیست
داستانی که سری انیمه گودزیلا برای مخاطب خود فراهم میکند، داستانی غنی است که مرز کلیشههای معمول فیلمهای گودزیلایی را رد کرده و یک بعد علمی-تخیلی خاصی به آن داده است. این داستان از جایی شروع میشود که هیولاها به تدریج سطح زمین را فرامیگیرند و در نهایت با ظهور گودزیلا، پادشاه آنها، بشر در برابر آنها رسما کم میآورد و با وجود بمباران اتمی گودزیلا باز هم نمیتواند او را بکشد. بشریت که میبیند زمین رو به نابودی است، تصمیم میگیرد که از زمین فرار کند ولی این پروژه هم در وهله اول با شکست روبرو میشود. در نهایت در همین گیرودار مبارزه، ناگهان سروکله دو نژاد فضایی در زمین پیدا میشود که مانند بشریت، هیولایی سیارهشان را نابود کرده و آواره کهکشانها شدند. آنها میگویند که میخواهند در زمین سکنی گزینند و قول میدهند که گودزیلا را از بین ببرند تا حسن نیتشان در این راه ثابت شود اما زهی خیال باطل. این دو نژاد فضایی هم نمیتوانند در برابر قدرت گودزیلا ایستادگی کنند و تنها کاری که از دستشان بر میآید، نجات چند هزار نفر از نژاد باقی مانده انسان است.
سالها میگذرد و باقی مانده هر سه نژاد در یک کشتی فضایی در کهکشان آواره هستند و با محدودیت منابع حیاتی روبرو هستند. آنها با یک حساب سرانگشتی متوجه میشوند که به دلیل اختلافات سرعت نور و سرعت آنها، درست است که ۲۰ سال از فرارشان از زمین گذشته ولی در اصل روی زمین این مدت به ۲۰ هزار سال میرسد. آنها راهی جز بازگشت به زمین نمیبینند و حدس میزنند که احتمالا در طی این ۲۰ هزار سال گودزیلا مرده و زمین حالا خالی از سکنه باشد.
دو پاراگراف بالا مقدمه داستان عجیب و ناب این سری انیمه است و اتفاقات بسیاری پس از آن رخ میدهد. قسمت اول انیمه که سال گذشته آمد روی سیاه و بیرحم خود را نشان داد و با پایانی تلخ نشان داد که بشریت بعد از ورود به زمین میفهمد گودزیلا زنده مانده و بعد از نبرد دوباره با او نابود کردنش (به مثابه دانش بیشتری که پیدا کردند میتوانند این بار دخل گودزیلا را در بیاورند) تازه میفهمد که موجودی را که نابود کرده یک گودزیلای فنچ بوده! و هیولای اصلی به تکاملی باور نکردنی دست پیدا کرده و با هیبتی سیصد متری دمار نصف ارتش سه نژاد را در میآورد. بعد از این پایان بندی سیاه، قسمت دوم عرضه شده که به مراتب سیاهتر از قسمت اول بوده و همان اتمسفر را به خوبی حفظ کرده است.
انیمه Godzilla اما با وجود پتانسیلهای فراوانی که در جای جای داستان و کاراکترهای خود دارد، به مراتب میتوانست بهتر باشد و تبدیل به اثری فراموش نشدنی شود. یکی از بزرگترین مشکلاتی که به نظر من گریبانگیر این سری شده، ساختار و مبحث بصری آن است که متاسفانه به استودیوی Polygon Pictures سپرده شده، استودیویی که سابقه طولانی هم در امر بازیسازی دارد (مشارکت در ساخت عناوینی چون اونیموشا ۲ و Theif و...) اما در زمینه ساخت انیمه سبکی را ایجاد کرده که تفاوتهای اساسی با انیمههای پرزرق و برق و پر تحرک رایج دارد. انیمههای سه بعدی مانند این استودیو البته طرفداران خاص خود را دارد و شاید برای عناوینی چون The Sky Crawlers (از تولیدات قبلی این استودیو) جالب توجه باشد ولی برای ساخت یک انیمه بر اساس کاراکتر گودزیلا که به نابودی و صحنههای اکشن وابستگی زیادی دارد، انتخاب چندان مناسبی نیست. رنگهای بیروح و کاراکترهای خشک و از همه بدتر، طراحی خود گودزیلای انیمه که با وجود ابهتی که داستان به روح او داده بسیار خشک و مصنوعی به تصویر کشیده شده است.
فیلمنامه این سری انیمه با وجود نقاط ضعفی که دارد، توانسته در عین نوآوری و خلاقیت به المانها و عناصر سری گودزیلا در تاریخ وفادار باشد و سورپرایزهایی را برای طرفداران دوآتشه این شخصیت هم باقی بگذارد. انیمه Godzilla از دیالوگهای زیادی در وانفسای صحنههای اکشن بهره میبرد که جزوی از ماهیت سری گودزیلا است و پر رنگ نمودن نقش بشریت (و البته دو نژاد دیگر در این آثار) شاید در نگاه اول اعصاب خرد کن و حوصلهسربر باشد ولی از آنسو باعث میشود که شخصیت گودزیلا و مرموز بودن و ابهت وی حفظ شود. در همین قسمت دوم در قسمت پایان بندی کار با چرخشی در فیلمنامه طرف هستیم که فقط از پس انیمه ژاپنی برمیآید و چنان گرهای در داستان میخورد که بیننده پا به پای کاراکترها درب و داغون میشود. تصمیمی که بر دوش کاراکتر اصلی یعنی سرگرد هارایو گذاشته میشود، تصمیمی است که سالها مثل و مانند او را در دنیای گیم و سینما ندیدیم و از این حیث فیلمنامه قدرت خودش را نشان میدهد.
مشکل بزرگی که قسمت جدید انیمه Godzilla در بخش فیلمنامه خود دارد بهره بردن از کاراکتر معروف مکاگودزیلا یا همان گودزیلای آهنی است که متاسفانه فدای خلاقیت بازی در آوردن بیش از حد فیلمنامهنویس شده است. مکاگودزیلا و حضورش در این انیمه به بدترین شکل ممکن و پیچیدهترین حالت تبدیل شده و هم بیننده جدید را گیج میکند و هم طرفدار قدیمی را دچار یک ضدحال بد. از آنسو نشانههایی از حضور گیدورا و ماترا (دوقلوهای باقیمانده از نژاد بشر و تخمی که از آن حرف میزنند بیشک به ماترای افسانهای، دشمن درجه یک گودزیلا برمیگردد) هم به مخاطب داده میشود تا این ضدحال را جبران کند.
قسمت دوم انیمه Godzilla مانند بسیاری از آثار میانی یک سه گانه، احتمالا تلخترین و سیاهترین آنها خواهد بود (اپیزود میانی جنگ ستارگان با نام امپراتوری ضربه میزند را که خاطرتان هست؟) و شاید همین امر در کنار گیج شدن با مشکلات فیلمنامه که این بار دیگر خودش را خیلی خیلی جدی گرفته باعث دلزدگی بینندهاش شود اما به نظر من این مشکلات در حقیقت تبدیل به یک فداکاری برای آخرین قسمت این سه گانه شدهاند، قسمتی که احتمالا حماسیترین بخش داستان خواهد بود و نبرد هیولاها در آن شکل بگیرد و نقش موجودات ریز بشریت در داستان کمتر شود. سازندگان گودزیلا همیشه اصرار زیادی بر حضور پررنگ بشر در خلال داستان فیلمها داشتهاند و این موضوع هیچوقت به مذاق من یکی خوش نیامده است.
انیمه Godzilla داستانی را ارائه میکند که پتانسیل ساخت یک سریال طولانیتر از سه قسمت سینمایی را هم داراست و باید بر نویسندگان آن آفرین گفت. حالا که از دیدن گودزیلاهای ژاپنی در قالب فیلمهای سینمایی بیبهره هستیم، بد نیست این بار داستان این هیولا را در کالبدی علمی-تخیلی نظارهگر باشیم و نقاط ضعف فیلمنامه و البته جلوههای بصری آن را نیز میتوان به عشق ابهت این هیولا تاحدی نادیده گرفت. گودزیلا تا به امروز هیچوقت در هیچ مدیایی اینقدر وحشتناک نبوده چرا که در داستان انیمه Godzilla او رسما حاکم کل سیاره زمین شده است و بشریت علیه او برای بازپس گیری خانهاش بهپا خاسته است.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.