۲۰ درسی که می‌توان از مشاهده‌ی فیلم‌ های دیزنی آموخت [قسمت دوم-آخر]

دیروز طی مطلبی به ۱۰ مورد از درس‌های آموخته شده از فیلم‌ های دیزنی پرداختیم. حال قصد داریم که به بررسی ۱۰ فیلم دیگر پرداخته و درس‌های نفهته در آنها را با یکدیگر مرور کنیم.

اصولاً کارتون‌ها و فیلم‌های دیزینی به قدری زیبا و دقیق کارگردانی می‌شوند که می‌توانند در زمان‌های ناخوشنودی، امید را به زندگیمان بازگردانند. به همین دلیل است که تمامی کاربران به کارتون‌ ها و فیلم‌ های دیزنی علاقه دارند.

با این وجود بسیاری از مردم به هنگام مشاهده‌ی کارتون‌های دیزنی، آنها را دست کم می‌گیرند اما مطالب عمیقی در همین فیلم‌های سرگرم کننده پنهان شده که می‌توان با توجه به آنها، درس‌های بزرگی آموخت.

از این رو سعی کردیم به بررسی ۲۰ عدد از کارتون های دیزنی بپردازیم تا درس ‌ها‌ی نهفته‌ در آنها را مرور کرده و سعی کنیم در زندگی روزمره به کارشان ببندیم. بهتر است دیگر مقدمه چینی را کنار گذاشته و به بررسی این مباحث بپردازیم؛

۱۱- سفید برفی؛ پاداش مهربانی خود را خواهی گرفت

سفید برفی دختر خوش قبلی بود که حتی برای ملکه‌ی شرور نیز دلسوزی می‌کرد. او به قدری مهربان بود و به دیگران محبت می‌کرد که در پایان دیگران هم این رفتار را تکرار کرده و او را از مرگ نجات دادند.

اینکه شما در دنیای کنونی مهربان باشید، مسئله‌ی بسیار سختی است اما اگر بتوانید بدون انتظار مهربانی کنید، آنگاه بین جامعه‌ی سنگدل امروز به فرد خاصی تبدیل می‌شوید که همگی از شما با نیکی سخن خواهند گفت.

۱۲- دیو و دلبر؛ قضاوت کردن از روی ظاهر، کار درستی نیست

این روزها همه در ثانیه‌ی اول یکدیگر را قضاوت می‌کنند. حال بر اساس رفتار‌های یک شخص یا پست‌های شبکه اجتماعی وی. با این حال مشاهده‌ی بل که بدون درنظر گرفتن ماهیت یک دیو، با او وقت می‌گذراند و کم کم عاشقش می‌شود، می‌توان فهمید با قضاوت زودهنگام درباره‌ی افراد نمی توانیم روح یا سرشت زیبای آنها را بشناسیم.

۱۳- پری دریایی؛ به دنبال تحقق رویاهای خودت باش

گاهی اوقات ممکن است در زندگی شما، صحبت‌ها و تفکرات فرد خاصی روی شما تاثیر بگذارد. حال می‌تواند این فرد والدین یا دوستان شما باشند و برایتان تعیین تکلیف کنند.

باید این مسئله را به ذهن خود بسپارید؛ تنها شمایید که اتفاقات زندگیتان را تجربه می‌کنید. پس بهتر مسئولیت تمام تصمیمات خود را به عهده بگیرید و در راستای رسیدن به رویاهایتان پیش بروید.

۱۴- زیبای خفته؛ امیدت را از دست نده

به گمانم شاهزاده آرورا جز بدشانس‌ترین و بدبخترین شخصیت‌های دیزنی به شمار می‌رود. جادوگری سیاه در یک سالگی او را طلسم کرد و او به همین دلیل مجبور شد تمام دوران کودکی، نوجوانی و جوانی خود را دور از والدینش بگذراند.

دست زمانه پرنسس ما را ۱۸ سال به دخترک روستایی و فراری تبدیل کرده بود. پس از آن هم وقتی تازه عشق را تجربه می‌کرد، به خواب ابدی رفت تا شاید شاهزاده‌ای سوار بر اسب سفید، سراغش آمده و نجاتش دهد.

با این وجود، آرورا هیچ لحظه نا امید نشد و در پایان پاداش صبرش را گرفت. این مسئله نشان می‌دهد اگر واقعا به توانایی‌هایتان اطمینان داشته باشد، نباید نا امید شوید چرا که در بدترین شرایط هم ممکن است ورق بگردد و دنیا به کامتان شود.

۱۵- علاالدین؛ به کم راضی نشو

روایت علاالدین دقیقاً عکس داستان آروراست. شاهزاده‌ی این داستان می‌توانست با هر مردی که می‌خواست ازدواج کند و سالها به آرامی زندگی کند. با این وجود، به شاهزاده‌های مغرور راضی نشد و دست بر قضا عاشق دزدی خوش قلب شد.

گاهی اوقات لازم است که قید برخی موقعیت‌های معمولی را بزنید و سراغ تحقق رویایتان بروید. اگر مسئله‌ای قلبتان را راضی نمی‌کند، ترس نداشته باشید و سراغ چیزی بروید که قلبتان را به تپش می‌اندازد.

۱۶- پوکوهانتس؛ برای آنچه اهمیت می‌دهی بجنگ

این فیلم جدای از ویژگی‌های تاریخی و افسانه ای خود حاوی یکی از مهترین درس‌های به نمایش درآمده در فیلم‌های دیزنی است؛ اگر به چیزی باور دارید، برایش بجنگید. حتی اگر مجبور شوید تمام زندگیتان را فدایش کند.

به همین دلیل است که پوکوهانتس برای مردمش، سرزمینش و جان اسمیت جنگید و حتی حاضر شد جانش را نیز فدا کند.

۱۷- شجاع؛ خانواده همیشگی است

شخصیت‌های این فیلم یادمان می‌اندازند که دوستان رفتنی هستند اما خانواده همیشگی است. داستان مریدا، اهمیت واقعی خانواده‌ را نمایان می‌کند. شاید این مطلب به نظر نسل امروز منطقی نیاید اما پس از گذشت مدتی بدون آنها، مسلماً به اهمیتان حضورشان پی می برید.

۱۸- یخ زده؛ شخصیت خودت را بپذیر

السا به علت توانایی‌های ویژه و سحرش همواره خود را از دیگران مخفی می‌کرد. این مسئله موجب شده بود که منزوی گردد و نتواند از زندگی لذت ببرد. با این وجود پس از پذیرفتن تفاوت خود با افراد پیرامونش متوجه شد که می‌تواند خود را رها کرده و از زندگی متفاوتش لذت ببرد.

این روایت عجیب نشان می‌دهد که بهتر است همان ابتدا تفاوت خود و دیگران را بپذیرید تا بتوانید با در نظر گرفتن این مسئله به راحتی زندگی کنید. در نظر داشته باشید قرار نیست همه‌ی انسانها شبیه به هم زندگی کنند.

۱۹- پینوکیو؛ دروغگو پایان خوشی ندارد

به طور کلی بینی پینوکیو نشان دهنده‌ی این است که دروغ پایان خوشی ندارد و بالاخره تاثیرش را در زندگیتان می‌گذارد. اگر شما کاری را با دروغ شروع کنید، مجبور می‌شوید برای مخفی ماندنش، دروغ دیگری بگویید. این مسئله موجب می‌شود که ناگهان ببینید که در تار عنکبوت بزرگی از دروغ‌های بی شمارتان گیر کرده‌اید و نمی‌تواند از آن خارج شوید.

پس اگر می‌خواهید زندگی آرام، بی حاشیه و بدون دغدغه‌ای داشته باشید، بهتر است از دروغ گفتن بپرهیزید.

۲۰- داستان اسباب بازی؛ به دنبال رسیدن به اهدافت تا بی نهایت سفر کن

وودی و باز در این فیلم متوجه می‌شوند که هیچ رویایی دست نیافتی نیست و به حتی به غیرمعمولترین آرزوها نیز می‌توان رسید. باز در ابتدای داستان این رویای را داشت که روزی در فضا پرواز کند. تمام مدت وودی به او می گفت که اسباب بازی است و قادر تیست پرواز کند اما بالاخره این اتفاق در سکانس‌های پایانی رخ داد.

در صحنه‌های پایانی وودی و باز مجبور شدند برای رسیدن به صاحبشان اندی، به سوی بی نهایت و فراتر از آن اوج بگیرند. این مسئله نشان می دهد که باور داشتن یک هدف به ظاهر غیر ممکن می‌تواند آن را به واقعیت تبدیل کند.