ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

رزبری پای
تکنولوژی

داستان رزبری پای؛ کامپیوتری ۳۵ دلاری که دنیا را تغییر داد [بخش اول]

«وقتی قرار باشد بمیری، حواست از همیشه جمع تر است». این جمله را ایبن آپتون موسس رزبری پای به نقل از ساموئل جانسون نویسنده انگلیسی و در توصیف سنگینی بار انتظارات مردم بر زبان آورد ...

Maryam Mousavi
نوشته شده توسط Maryam Mousavi | ۱۱ دی ۱۳۹۷ | ۲۲:۰۰

«وقتی قرار باشد بمیری، حواست از همیشه جمع تر است». این جمله را ایبن آپتون موسس رزبری پای به نقل از ساموئل جانسون نویسنده انگلیسی و در توصیف سنگینی بار انتظارات مردم بر زبان آورد که سال ۲۰۱۱ میلادی بعد از معرفی کامپیوتر ۳۵ دلاری رزبری پای روی شانه هایش احساس می کرد.

۵ سال بعد از بهینه سازی طراحی این بورد (در سکوت خبری) به ناگهان شمار افرادی که از این پروژه مطلع شدند افرایشی چشمگیر پیدا کرد و ویدیوی یوتوب مربوط به نسخه اولیه از پای ظرف تنها دو روز ۶۰۰ هزار مرتبه دیده شد.

امروز رزبری پای به یک پدیده بدل شده و سومین کامپیوتر پرفروش دنیا محسوب می شود. اگر از خوره های کامپیوتر باشید قطعا یکی از این بوردهای کوچک را در خانه خود دارید. این بوردها درون لپ تاپ ها، تبلت ها و ربات ها تعبیه می شوند و جالب آنکه حتی پایشان به ایستگاه فضایی بین المللی هم باز شده است. رزپری پای همچنین حضور پررنگی در برنامه های تلویزیونی نظیر آقای ربات داشته و در فیلم هایی نظیر قهرمان بزرگ ۶ نیز نقش آفرینی کرده است. در کسب و کارها هم که رزبری پای جای ثابت خود را دارد و از سیستم های کنترل صنعتی گرفته تا کلاینت های مختلف به کار گرفته می شود.

یکی از دو نسخه Astro Pi ارسال شده به ایستگاه فضایی بین المللی

با این حال اما این موفقیت چشمگیر ابدا تضمین نشده بود. پای تلاشی آرمان گرایانه بود که می خواست حس کنجکاوی در مورد کامپیوترها در نسل غوطه ور در تکنولوژی را دوباره زنده کند. از نظر آپتون بذر رزبری پای در سال ۲۰۰۶ میلادی کاشته شد؛ درست زمانی که او به عنوان مدیر مطالعات در دانشگاه کمبریج انگلستان مشغول به کار بود و تعداد اندک افرادی که در زمینه علوم کامپیوتر تحصیل می کردند او را متعجب کرد.

تعداد این افراد بسیار کم بود و مرتبا کم و کمتر می شد. ما برای ۸۰ تا ۹۰ موقعیت تحصیلی در رشته علوم رایانه ۶۰۰ تقاضا داشتیم اما با ورود به صده جدید تعداد این افراد به کمتر از ۲۵۰ نفر رسید.

آپتون که با این میزان بی علاقگی روبرو شده بود این سوال در ذهنش شکل گرفت که پس دانشجویان به چه رشته هایی علاقه دارند و چطور می توان آنها را به علوم رایانه علاقمند نمود.

آنچه ما در آن دوران متوجهش نبودیم کامپیوترهای خانگی دهه ۱۹۸۰ بودند که به راحتی می شد برایشان برنامه نویسی کرد و به منبعی بسیار مهم برای استعدادیابی بدل شده بودند. با حذف این کامپیوترها از عرصه در دهه ۱۹۹۰ میلادی، کودکانی هم که ممکن بود به برنامه نویسی علاقمند شوند کم و کمتر شدند و ۱۰ سال بعد که از خواب غفلت بیدار شدیم متوجه شدیم فرد دیگری برای شرکت در دوره های کامپیوتر باقی نمانده است.

بنابراین میتوانیم بگویم رزبری پای پاسخی به آن مساله بود. رزبری پای در واقع تلاشی آگاهانه برای ریبوت کردن کامپیوترهای دوران کودکی آپتون بود. او و هم دوره ای سن و سالانش در دهه ۱۹۸۰ میلادی بزرگ شدند؛ یعنی زمانی که کومودور ۶۴ در ایالات متحده آمریکا تازه راهش را به خانه ها پیدا می کرد.

اما برای آپتن و بسیاری از بچه های دهه ۱۹۸۰ میلادی سیستم های کامپیوتری آن دوران دعوتی بودند برای پر کردن خلاء ها و آغاز برنامه نویسی بیسیک که راه را برای ورود بسیاری کامپیوترها هموار می کرد.

۲۰ سال از آن دوران گذشت و کامپیوترهای پرمشتری مانند کنسول های بازی و بعدها تبلت ها و اسمارت فون ها دیگر کاربرانشان را دعوت به کدنویسی نمی کردند و در مقال آنها را به افرادی مصرف گرا بدل کردند. آپتون به خاطر می آرود که در یک مهمانی خانوادگی با پسربچه ای یازده ساله آشنا می شود و پسربچه از خواست قلبی اش برای تحصیل در رشته مهندسی برق می گوید اما دسترسی نداشتن او به کامپیوتری که بشود با آن کد نویسی کرد آپتون را دچار نوعی حس یاس و ناامیدی می کند.

من در جوابش گفتم: چه کامپیوتری در منزل داری؟ او گفت: من یک نینتندو Wii دارم. آنجا بود که متوجه شدم بچه ای با این سطح هیجان و علاقه به حرفه من که به کامپیوتر قابل برنامه نویسی دسترسی ندارد و اصلا کامپیوتر ندارد چه حسی دارد. او فقط یک کنسول بازی داشت.

در همان زمان بود که آپتون کار روی یک معماری سیستم روی چیپ را در شرکت برادکام آغاز کرد و تشخیصش این بود که مهارت های لازم برای متوقف کردن روندی که کاربران را از کدنویسی دور کرده، در اختیار دارد.

مدتی طولانی بود که برای سرگرمی کامپیوترهای کوچکی می ساختم. بنابراین توانایی ساخت کامپیوترهای کوچک و تشخیص مساله نبودشان در کنار یکدیگر قرار گرفتند و از برخورد این دو رزبری پای متولد شد.

چرا رزبری پای فقط ۳۵ دلار قیمت دارد؟

رزبری پای

ایده اصلی، ساخت کامپیوتری بود که همزمان ارزان باشد، بتوان همه بخش هایش را از هم باز کرد و قیمت آن به نحوی باشد که کودکان از حمل کردن آن یا متصل نمودنش به دیگر سخت افزارها نگران نباشند و گجت های مختص به خود را با کمک آن بسازند.

آپتون می گوید:

ایده ساخت یک کامپیوتر تفکیک پذیر خیلی برایمان اهمیت داشت. قیمت آن هم باید به نحوی انتخاب می شد که خریدارش جسارت ریسک کردن را بدون نگرانی از نتیجه کار پیدا کند.

اما پایین انتخاب کردن قیمت این گجت با چالشی هم همراه بود. در اواسط دهه ۲۰۰۰ میلادی کامپیوترهای ۳۵ دلاری اصلا وجود نداشتند و نسخه هایه اولیه از بورد ساخته شده توسط آپتن کمترین شباهت را به رزبری پای امروزی داشتند.

تلاش اولیه او برای ساخت پای در سال ۲۰۰۶ میلادی دستگاهی بسیار ساده (نسبت به کامپیوتری که شش سال بعد وارد بازار شد) بود که می شد با دست قطعات آن را به هم متصل نمود و صرفا کافی بود یک لحیم، چیپ های بلااستفاده و قطعاتی که به کارتان نمی آمدند را در اختیار داشته باشید. نمونه اولیه ساخته شده از این محصول با پردازنده ها و مقاوت هایش بسیار شبیه به آثار به جای مانده ازدوران باستان بود.

تصویری از نسخه اولیه رزبری پای

اولین کامپیوتری که ساختم و می شد اسم رزبری پای را روی آن گذاشت برپایه میکروکنترلر Atmel طراحی شده بود و تا حدودی میتوانست محتوای گرافیکی سه بعدی را هم رندر کند؛ برای ساختنش صرفا کافی بود یک لحیم در اختیار داشته باشید و این وجه تمایز نسخه مذکور با مدل های بعدی از رزبری پای هم به شمار می رفت.

در آن دوران آپتون تصور می کرد که آن نسخه از رزبری پای قدرت کافی را نداشت و حتی آنطور که باید کاربردی نبود و به همین خاطر تغییری در طراحی آن ایجاد نکرد. با این حال اما او انگیزه اش را برای بازگرداندن علاقه دانشجویان و در کل عامه مردم به علوم رایانه از دست نداد و همچنان با مهندسان همکار خود و اساتید دانشگاه به بحث و تبادل نظر در این باره می پرداخت. در سال ۲۰۰۸ و درست زمانی که او با پروفسور آلن مایکرافت در دانشگاه کمبریج و پیت لوماس مهندس کامپیوتر و چند تن دیگر دراین باره حرف می زد به دورنمایی کلی از یک کامپیوتر ارزان قیمت برای بچه ها دست پیدا کرد و ایده جدیدی در ذهنش جرقه زد.

لوماس بنیانگذار شرکت مشاوره طراحی الکترونیک Norcott Technologies است و قالب بوردهای مداری چاپی (PCB) را برای پای اولیه طراحی کرده. او جلسه ماه اکتبر خود با آپتون و همکارانش را عاملی تعیین کننده در خلق پای می داند.

ایده های همه ما حول یک محور بود. صرفا به آن جلسه نیاز داشتیم تا این اتفاق بیافتد.

او می گوید هدفشان ساخت دستگاهی بود که پنجره ای رو به سازوکار کامپیوترها بگشاید و نمی خواستند که فقط یک جعبه بسته را برای کاربرانشان ارسال کنند. در مقابل هدف آنها ساخت بوردی بود که کودکان می توانستند از تک تک قطعاتش درس بگیرند، داغ شدن پردازنده اش را حس کنند و به سادگی وارد کدهای نرم افزار متن باز آن شوند.

نام رزبری پای از کجا آمده؟

پیت لوماس
پیت لوماس

در سال ۲۰۰۸ علاوه بر این اتفاقات و آن جلسه سرنوشت ساز آپتون نمونه ای اولیه از ایده اش ساخت و برای آن نام پای را انتخاب کرد.

این نمونه اولیه از نسخه قبلی دست سازش قوی تر شده بود با این حال باز هم نمی شد آن را یک کامپیوتر تمام عیار دانست. آن سیستم صرفا یک واحد پردازش گرافیک برادکام و یک واحد پردازش وکتور (VPU) داشت؛ چیپ هایی که تنها بخشی از یک سیستم کامپیوتری بزرگ تر را می ساختند. آپتون از آن تحت عنوان سیستمی «سرهم بندی شده» با کمک بوردهای توسعه دهندگان برادکام یاد می کند. سیستم ساخته شده بلافاصله بوت می شد و فلش چشمک زدنش هویدا می گردید. علاوه بر این هر کد پایتونی که برایش نوشته می شد را اجرا می کرد.

در مورد نام این کامپیوتر هم باید بگوییم که سازندگانش از سویی می خواستند پیرو رسم اپل، Apricot Computers وAcorn (از نیاکان شرکت طراح چیپ Arm) برای استفاده از نام میوه ها باشند و همزمان اشاره ای هم به ماهیت تفکیک پذیر و متفاوت پروژه شان (کلمه رزبری به معنای تمشک است و شاید منظور از تفکیک پذیری سطح برش خورده و منقطع این میوه است) داشته باشند.

آپتون می گوید: در آن زمان شرکت های کامپیوتری زیادی از نام میوه ها در محصولاتشان استفاده می کردند و انتخاب نام رزبری نیز تعمدی بود.

سال بعد آپتون، لوماس مایکرافت، دیوید برابن خالق Elite و جک لنگ از اساتید دانشگاه کمبریج و در نهایت راب مولینز بنیاد رزبری پای را ایجاد کردند؛ کانونی با تمرکز بر امور خیریه که تلاش می کرد دانش و ابزارهای مورد نیاز برای ساخت نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری را به سرتاسر دنیا صادر کند.

بنیاد رزبری پای

اما حتی اگر فرض را بر این بگذاریم که نام گذاری پای و تاسیس بنیاد آن همگی از روی حساب و کتاب بوده خود محصول گویا در حال درجا زدن بود. آپتن و بوماس نمیتوانستند پردازنده ای را پیدا کنند که با آن قیمت پایین خواسته هایشان را برآورده کند. علاوه بر این هرجور مانع دیگری را هم که متصور شوید برسر راهشان قرار داشت.

ما طرحی مفهومی را براساس پردازنده ای ارائه کردیم که در سال ۲۰۰۹ ساخته شده بود. در آن زمان بود که کم کم حس ناامیدی به سراغ مان آمد زیرا با مشکلی جدی برخورد کرده بودیم. قطعات زیادی وجود داشتند و اندازه PCB خیلی بزرگ تر از تصورمان شده بود و مصرف برقش هم زیاد بود و کلی مشکلات دیگر پیش رویمان قرار داشت.

با این حال اما لوماس مصمم بود که از مرز قیمت ۳۵ دلاری رد نشوند.

وقتی قیمت محصول را اعلام کردیم مردم تصور کردند که دیوانه شده ایم. البته در جاهایی دست به جنون زده بودیم اما عامل انگیزشی مان این حقیقت بود که اگر محصول خوبی می ساختیم میتوانستیم بچه های زیادی را ترغیب به خرید کنیم.

همزمان اما آپتون شغلی تمام وقت هم در برادکام داشت و دوره MBA را هم می گذراند.

ایبن آپتون بنیانگذار رزبری پای

در سال ۲۰۱۱ لحظاتی را سپری کردیم که دیگر از موفقیت ناایمد شده بودیم، علت هم فقط مشغله من بود. من کارهای دیگری هم انجام می دادم و پای اصلی ترین دلمشغولی ام نبود.

آن چند نفر اوایل سال ۲۰۱۱ به پیشرفت هایی دست پیدا کردند و درهای امید تازه به روی آپتن و لوماس باز شد؛ چیپی کم هزینه در دانشگاه کمبریج و توسط شرکت برادکام طراحی شد که در واقع مبنا و پایه اصلی برای ساخت یک کامپیوتر ارزان قیمت را ایجاد می کرد.

آپتن و لوماس پردازنده ای که غالبا در داخل لوازم الکترونیک و تابلوهای دیجیتالی پیدا می شد را بازطراحی کردند و از آن به عنوان پلتفرمی برای یک کامپیوتر مقرون به صرفه استفاده کردند.

این چیپ تازه نوید ساخت کامپیوتری را می داد که با سیستم های پیشرفته اواخر دهه ۱۹۹۰ برابری می کرد و می توان تقریبا آن را برابر با چیپست پنتیوم ۲ اینتل دانست. البته نمی توان گفت که آن چیپ از نظر عملکرد بهترین بود اما توانش در حدی بود که سیستمی کاربردی را با پرداخت مبلغی کمتر از ۳۵ دلار با آن سر هم کرد.

 

این مطلب ادامه دارد....

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (5 مورد)
  • Arshia Alidosti
    Arshia Alidosti | ۱۴ دی ۱۳۹۷

    ممنون ! خیلی خوب ! ??

  • CANOPUS
    CANOPUS | ۱۲ دی ۱۳۹۷

    ضمن تشکر ، عالی بود و منتظر بخشهای بعدی هستم

    دیشب یه بنده خدایی فرق تمشک و شاتوت نوشته بود که من خودم بهش منفی دادم ولی حقیقتش انتظار نداشتم نظرش رو حذف کنید (قبول دارم باید بعضی نظرا رو حذف کرد (اگه شامل حال خودم نشه)) اما نه توهین کرده بود نه ... نظرش چرت و پرت بود اما پاک کردن نظر یه جورایی اتفاقیه که هر روز تو مملکتمون هم میوفته ، جالبه بدونید عکسش همکارهایی مثل آقای میرجوادی و ... هستن که خبر تولید و تحریف میکنن و کامنت هیچ کس هم نمیخونن

    • مریم موسوی
      مریم موسوی | ۱۲ دی ۱۳۹۷

      ممنون از توضیحات شما. همه کامنتها رو میخونم. معتقدم برخی کامنتها از جمله موردی که مثال زدید باعث انحراف نظر کاربران از موضوع اصلی میشه. در هر صورت ممنون از شما ?

  • reza duty
    reza duty | ۱۲ دی ۱۳۹۷

    خیلی خوب
    بی صبرانه منتظر قسمت بعدی هستیم

  • ramin20i
    ramin20i | ۱۲ دی ۱۳۹۷

    دمشون گرم....
    اینا با اینکه میدونستند کارشان سود چندانی نداره... اما برای گسترش و جذابیت علم
    این کار را کردن

مطالب پیشنهادی