ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

تکنولوژی

یادداشت: هم‌بنیان‌‌گذار کیست و چرا شناخت آن مهم است؟

نویسنده این یادداشت «محمدتقی کریمی»، مشاور ارشد توسعه کسب‌وکار است. «هم‌بنیان‌گذار» در اولین نگاه یکی از عناوین شغلی جذاب، شیک و باکلاسی است که اغلب در صنعت‌های تکنولوژی محور استفاده می‌شود اما معنای آن پر از ...

محمدتقی کریمی
نوشته شده توسط محمدتقی کریمی | ۱۲ تیر ۱۳۹۸ | ۱۱:۳۰

نویسنده این یادداشت «محمدتقی کریمی»، مشاور ارشد توسعه کسب‌وکار است.

«هم‌بنیان‌گذار» در اولین نگاه یکی از عناوین شغلی جذاب، شیک و باکلاسی است که اغلب در صنعت‌های تکنولوژی محور استفاده می‌شود اما معنای آن پر از ابهام است. برخی تعاریف بیشتر باعث سردرگمی می‌شوند و به یک فهم مشترک منجر نمی‌شوند. برای درک بهتر هم‌بنیان‌گذار ابتدا باید بنیان‌گذار را معنا کنیم.

بنیان‌گذار فردی است که به تنهایی و با پشتیبانی اندک یا بدون هیچ حمایتی، استارت آپی را برای ارائه محصول (کالا/خدمات) ایجاد می‌کند. این فرد می‌تواند بر اساس شرایط مورد نظرش افراد دیگری را به عنوان هم‌بنیان‌گذار برای توسعه کسب و کارش در کنار خود داشته باشد. این بنیان‌گذار یا هم‌بنیان‌گذاران می‌توانند سرمایه اجرای استارت آپ را از چندین طریق مختلف فراهم کنند یا خودشان با سرمایه شخصی اقدام به راه‌اندازی استارت آپ کنند یا از روش‌های مختلف جذب سرمایه استفاده می‌کنند.

هم بنیان گذار

چرا شناخت هم‌بنیان‌گذار مهم است؟

وقتی داستان لینکداین را می‌خواندم، برایم جالب بود که ۵ نفر ‌هم‌بنیان‌گذار داشت. «رید هافمن» مدیرعامل و معروف‌ترین بنیان‌گذارش به همراه چهار نفر دیگر که از پشتوانه احساسی عنوان هم‌بنیان‌گذار بهره‌مند شده بودند و در پیشبرد اهداف شرکت باهم فعالیت می‌کردند.

باتوجه به اهمیت هم‌بنیان‌گذار و اثرگذاری بالای آن، داشتن تعریفی واضح از هم‌بنیان‌گذار در تصمیم‌گیری نسبت به اینکه چه کسی یا کسانی به تیم بنیان‌گذاری بپیوندند بسیار حائز اهمیت است. اما برای درک بهتر اهمیت این موضوع باید بدانیم که هویت یک سازمان چطور شکل می‌گیرد.

هویت یک سازمان، نشات گرفته از هویت روانی بنیان‌گذاران آن است. اگر بنیان‌گذاران روحیه‌ای تهاجمی داشته باشند، کسب‌وکار در ابعاد گوناگون از جذب نیروی انسانی تا کمپین‌های بازاریابی تهاجمی عمل خواهد بود. اگر روحیه بنیان‌گذاران حس حمایتگری در آن‌ها نهادینه باشد سازندگی و حمایت، در ابعاد گوناگون سازمان اثر ملموسی خواهد گذاشت. اینکه چه هویتی برای سازمان مناسب است را نمی‌توان به راحتی تشخیص داد و نیازمند استفاده از مشاوران متخصص برندسازی است. به عنوان مثال هویت اپل به طور واضح از هویت روانی «استیو جابز» ارث‌بری دارد. روحیه‌ای جنگجو و ساختارشکن که همواره در ارائه محصولاتش تفاوتی ملموس را رقم می‌زند. به عنوان مثال ساختارشکنی در اپل یعنی حذف جک 3.5 میلیمتری هدفون و ایجاد موجی جدید در توسعه محصول.

هم بنیان گذار

هم‌بنیان‌گذار چه کسی است؟

پاسخ به این سوال اغلب اینگونه است: «هم‌بنیان‌گذار به کسی گفته می‌شود که شرکت را بنیان‌گذاری می‌کند.» اما در تمام موارد این پاسخ به اندازه کافی واضح و شاید کامل نیست. دوران تاسیس شرکت دورانی پرمشغله و خسته کننده‌ای است. در واقع فردی که به عنوان هم‌بنیان‌گذار فعالیت می‌کند باید تمام این فشارها را متحمل شود.

هم‌بنیان‌گذار فردی است که با حضورش می‌تواند در تمام سطوح سازمانی و یا در یک بخش خاص مسئولیت‌های اجرایی را بر عهده بگیرد. اولویت دغدغه او توسعه و حفظ منافع استارت آپ و بعد منافع شخصی است. یک کارمند که عنوان هم‌بنیان‌گذار را ندارد شاید دغدغه رشد استارت آپ شما را داشته باشد و به رشد آن کمک شایانی کند اما اغلب آن کارمند از منافع شخصی‌اش برای منافع سازمان چشم پوشی نمی‌کند.

هم‌بنیان‌گذار کمک می‌کند که یک ایده به مرحله اجرایی برسد و یا با حضورش به رشد و توسعه استارت آپ سرعت بیشتری می‌بخشد. گاهی مدتی از شروع فعالیت استارت آپ گذشته است و حضور یک هم‌بنیان‌گذار با سطح توانمندی بالا می‌تواند باعث پختگی بیشتر و کاهش ریسک شود.

یک هم‎بنیان‎گذار کسی است که سهم برابری در بازی کسب و کار دارد. مانند تمامی افرادی که تمام وقت در شرکت کار می‎کنند، همگی آن‎ها به یک شکل و اندازه قربانی می‎دهند. به عنوان مثال نگرفتن حقوق یا دستمزد اندک، مگر این که تمامی بنیان‎گذاران توافق کنند که یک فرد به علت داشتن هزینه‌های بیشتر در زندگی حقوق بیشتری دریافت کند.

یک هم‎بنیان‎گذار مسئولیت فکری و عاطفی تبدیل ایده به یک کسب‌وکار را می‎پذیرد و متعهد می‎شود تا با چالش‎هایی که هر کارآفرینی در ماجراجویی‌های کاری خود با آن‌ها روبه‌رو می‎شود، برخورد کند.

هم بنیان گذار

چه زمانی می‌توان به کسی عنوان هم‌بنیان‌گذار داد؟

هم‎بنیان‎گذاران اغلب در راه‎اندازی اولیه یک استارت آپ سهیم هستند. هر کسی می‎تواند یک هم‎بنیان‎گذار باشد و یک هم‎بنیان‎گذار الزاما نباید از ابتدای کار وجود داشته باشد. همچنین این موضوع الزاما به این معنا نیست که تمامی افرادی که از روز اول در کسب و کار دخالت داشته‌اند، هم‎بنیان‎گذار هستند. باید بدانیم هم‎بنیان‎گذار بودن بستگی به مسائل گوناگونی دارند که تمامی افراد روی آن‌ها توافق ندارند ولی در اکثر موارد هم‎بنیان‎گذاران افرادی هستند که خطرپذیرند و تا مرحله چرخش رشد استارت آپ ناظر آن هستند.

اغلب دیده‌ام زمانی که کسی چند ماه بعد از آغاز به کار یک شرکت به آن می‎‎پیوندد و به او عنوان هم‎بنیان‎گذار داده می‎شود، بسیاری از افراد برانگیخته می‎شوند چون معتقدند کسانی که از ابتدای حیات یک شرکت همراه آن نبوده‌اند، نمی‎توانند عضوی از تیم هم‌بنیان‌گذاران باشند. هر چند از نظر من این باورها، در هر مرحله‌ای نادرست است، چرا که در آینده با نگاه به گذشته یک شرکت، می‎توانید قضاوت کنید و بگویید که چه کسانی بنیان‎گذاران واقعی آن بوده‌اند.

تا چه زمانی اصطلاح هم‌بنیان‌گذار به فردی تعلق می‌گیرد؟

برخی از هم‎بنیان‎گذاران بعد از شروع به کار شرکت و در مراحل بعدی رشد آن به گروه ملحق می‎شوند، یعنی زمانی که بنیان‎گذار به یک فرد فنی مسئول در بخش محصولات و خدمات نیاز دارد. برخی از هم‎بنیان‎گذار از همان ابتدا و در مرحله ایده‎پردازی وجود دارند مانند دوستانی که در دوران دانشگاه کسب و کارشان را شروع می‎کنند.

تقریبا می‌توان گفت هیچ راه دقیقی برای تعریف هم‎بنیان‎گذار وجود ندارد. استارت آپ‎هایی وجود دارند که هم‎بنیان‎گذار را پس از ارائه حداقل محصول پذیرفتنی (MVP) اولیه، وارد شرکت می‎کنند. بنابراین نمی‌توان با قطعیت گفت که هم‎بنیان‎گذار حتما باید از ابتدا به شرکت بپیوندد. اگر هم‌بنیان‌گذاران خیلی دیر به گروه «بنیان‎گذاری» پیوسته‎اند، می‎توان آن‎ها را فقط یک مدیر، یک شریک تجاری یا تصمیم‎گیرنده دوم در مسائل کسب و کار و غیره دانست.

آن دسته از افرادی که بعدا به شرکت ملحق می‎شوند به سادگی هم‎مالک یا سهام‎داران یا هر عنوان دیگری دارند که به آن‎ها نسبت داده می‎شود. واقعیت این است زمانی که تاریخ افتتاح این شرکت‎ها ثبت می‎شود، آن تفاوت زمانی در پیوستن به شرکت هیچ معنایی ندارد. علاوه بر این، فرد می‎تواند در آغاز فعالیت شرکت باشد، کاری انجام نداده باشد و شش ماه بعد از شرکت اخراج شود ولی با وجود این بنیان‎گذار به شمار رود.

هم بنیان گذار

هم‌بنیان‌گذار از دیدگاه قانونی

هم‎بنیان‎گذار یک اصطلاح فنی در تجارت یا قانون نیست بلکه بیشتر یک عنوان افتخاری یا غیر رسمی است. هر شرکتی براساس شاخص‌هایی که انتخاب می‎کند تصمیم می‎گیرد که چه کسانی هم‎بنیان‎گذار باشند و این اصطلاح بیشتر یک عنوان افتخاری و غیر رسمی است.

دوست شما می‎تواند درخواست کند تا عنوان هم‎‎بنیان‎گذار را داشته باشد ولی شما هیچ تعهدی نسبت به برآورده‎سازی درخواست او نخواهید داشت. برای مثال من در یکی از استارت آپ‌هایم به نام رونویس، یکی از دوستانم را به عنوان هم‌بنیان‌گذار معرفی کردم و او پس از مدتی از این استارت آپ جدا شد.

در نهایت این که می‌توانید در حوزه کسب و کارتان هر عنوانی را به کسانی که می‌خواهید، بدهید. مانند استارت آپ پرنده‌بان که بر اساس هویت برندش برای افراد مجموعه، عناوین شغلی متمایزی را ایجاد کردیم، در این شرکت به کسانی که به نگارش مقاله می‌پرداختند پرنده‌نگار و به آن‌هایی که پرنده‌های وحشی را که غیر قانونی در قفس شده بودند را خریداری و رها می‌کردند پرنده‌یار می‌گفتیم. پس همه چیز به انتخاب شما بستگی دارد و جنبه قانونی ندارد اما از نظر برندینگ اثرگذار است. بنابراین، می‎توانید رئیس، بنیان‎گذار، بنیان‎گذار ارشد یا هر عنوان دیگری داشته باشید و مطمئن باشید که قوانین واقعی برای آن وجود ندارد.

آیا تعلق سهام به ‌هم‌بنیان‌گذار الزامی است؟

کسی که برای کار پاره وقت، ۱۰ درصد از سهام یک شرکت را به دست می‎آورد و دیرتر به آن پیوسته است، هم‎بنیان‎گذار نیست. از سوی دیگر، اگر واقعا قصد دارید نامزد مورد نظرتان، شریک تجاری، معتمد و هم‎رهبر شما باشد و دریافته‌اید که وی فردی قابل اعتماد است و در صورت لزوم می‌تواند از شما دفاع کند، پس این نامزد یک هم‌بنیان‌گذار است. در آینده این فرد یک بخش واقعی از کسب و کار شما خواهد شد.

همانطور که پیش‌تر گفتم، اصطلاح ‌هم‌بنیان‌گذار یک عنوان افتخاری است و از نظر قانونی ارزشی ندارد، یادتان باشد شما می‌توانید در یک استارت آپ عنوان هم‌بنیان‌گذار را داشته باشید اما هیچ سهمی از آن نداشته باشید.

آیا سرمایه‌گذار را می‌توان ‌هم‌بنیان‌گذار نامید؟

سرمایه‌گذاری در یک استارت آپ شما را تبدیل به بنیان‌گذار یا هم‌بنیان‌گذار نمی‌کند، در این صورت سرمایه‌گذاران فرشته و خطرپذیر را باید بنیان‌گذاران بسیاری از شرکت‌ها بدانیم،. اغلب آورده بنیان‌گذاران تلاش و پشتکار، تجربه و گاهی دستمزد پایین گرفتن و از همه مهمتر مسئولیت پذیری آن‌ها است که باعث می‌شود تا یک استارت آپ شکل بگیرد.

به سرمایه‌گذاری که فقط سرمایه نقدی یا اعتباری تخصیص می‌دهد اغلب سهامدار گفته می‌شود نه بنیان‌گذار و هر سرمایه‌گذاری بنیان‌گذار نیست. در حالی که بنیان‌گذاران می‌توانند سهامدار و سرمایه‌گذار هم باشند.

وقتی یک کارمند از روزهای اولیه تاسیس حضور داشته، زمان زیادی صرف کرده، اثرگذاری زیادی در توسعه استارت آپ داشته و شاید حقوق پایینی هم گرفته باشد، می‌توان به او یک هم‌بنیان‌گذار گفته شود.

هم بنیان گذار

مدل شخصیتی، باورها و ارزش‌های هم‌بنیان‌گذار

به جرات می‌توانم بگویم که مهمترین بخش این یادداشت همین موضوع است. اما تعیین مدل انتخاب درست که آیا هم‌بنیان‌گذار، باید هم‌راستا با اصول ارزشی و اخلاقی کسب‌وکار باشد یا خیر، برای من کمی دشوار است. چون خودم شخصیتی بسیار منعطف و میانجی هستم و با هر نوع دیدگاهی توانایی تعامل و سازندگی در بلند مدت را دارم. برای همین در سازمان‌هایی که تفاوت عقاید بسیار ملموسی باهم داشتیم توانسته‌ام به راحتی همکاری کنم. این تجربه از صداوسیما تا شتاب‌دهنده آواتک و مرکز نوآوری پارادایس هاب همواره باعث شده تا تجربه‌های جدیدی کسب کنم و مهارت ارتباطی‌ام تقویت شود، چراکه باور دارم عقاید و مسائل دیگر نباید در انتخاب همکار، اثر مستقیم بگذارند.

برای استحکام روابط بین فردی پیشنهاد می‌کنم به جای تمرکز بر عقاید شخصی افراد، مهارت‌های خود را در حوزه‌های زیر تقویت کنید:

  • مهارت‌ ارتباط موثر
  • مهارت حل تعارض و اختلاف
  • مهارت همدلی
  • مهارت تفکر انتقادی
  • مهارت تفکر خلاق

در صورتی که این مهارت‌ها را تقویت کنید علاوه بر اینکه اجازه ورود دیدگاه‌های جدید به سازمان می‌دهیم، روابط بین فردی مستحکم‌تری را خواهیم ساخت. اگر با ابزاری مانند MBTI و یا کهن الگوهای روان بیشتر آشنا شویم، با تفاوت‌های شخصیتی بهتر ارتباط برقرار می‌کنیم و تعارضات درون تیمی کمتر شکل می‌گیرند. در زمان تیم‌سازی و یا پس از آن حتما از مشاورهای توسعه فردی و کوچینگ استفاده کنید.

در شروع یادداشت گفتم که هویت سازمان وابستگی زیادی به هویت روانی بنیان‌گذارانش دارد، بسیاری از شرکت‌ها برای ایجاد هویت سازمانی از شرکت‌هایی که در حوزه برندینگ فعالیت می‌کنند خدمات میگیرند و یا کل این بخش را برون‌سپاری می‌کنند که کار کاملا اشتباهی است. چرا که هویت سازمان باید درون سازمان از بین تیم بنیان‌گذاری کشف و توسط تیم متخصص برندینگ یکپارچه، مکتوب و قابل استفاده شود.

پس فراموش نکنید که برای خودشناسی و توسعه فردی وقت بیشتری صرف کنید. چون هرچقدر بیشتر و بهتر با هویت روانی خودتان که در تک تک لحظات و تصمیمات شما اثر گذار است آشنا شوید، استحکام روابط و موفقیت شما بیشتر خواهد شد.

جمع‌بندی

  • هرگز فردی را بدون امضای یک قرارداد عدم افشا (NDA) و واگذاری تمامی حقوق کار تولید شده به شرکت، به دایره مالکیت فکری وارد نکنید.
  • هرگز فردی را بدون یک توافقنامه کتبی درباره مسئولیت‎ها، محدوده اختیارات و غرامت‎ها به شرکت وارد نکنید.
  • یک قرارداد استاندارد برای مشاوران و کارمندان آینده شرکت تنظیم کنید.
  • دقت کنید که پس از شکل گیری ساختار سازمانی، افراد باید یک عنوان شغلی مشخص و شرح وظایف مشخص داشته باشند. به عنوان مثال یک هم‌بنیان‌گذار پس از ایجاد ساختار نهایی سازمان باید مسئولیت و عنوان مدیر ارشد بازاریابی را بر عهده بگیرد.
  • به مهارت‌های توسعه فردی و خودشناسی بیشتر توجه کنید.
دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مطالب پیشنهادی