گردشی در نشان؛ پرنصبترین نقشه و مسیریاب ایرانی چگونه کار میکند؟
داستان «نقشه و مسیریاب نشان» را افرادی نوشتهاند که دو خصوصیت بارز در همه آنها قابل مشاهده است: عاشق فناوری و سپس عاشق ساختن هستند. آمارهای خام امروز گواه آن هستند که نشان با ۳ ...
داستان «نقشه و مسیریاب نشان» را افرادی نوشتهاند که دو خصوصیت بارز در همه آنها قابل مشاهده است: عاشق فناوری و سپس عاشق ساختن هستند. آمارهای خام امروز گواه آن هستند که نشان با ۳ میلیون نصب فعال، پرنصبترین نقشه و مسیریاب توسعهیافته در ایران است. اما آنچه این اپلیکیشن ایرانی را به اینجا رسانده همبستگی یک تیم پویا در مشهد است که بیشتر از هرچیز به همدیگر اعتماد دارند.
اگرچه «نشان» هنوز تولد ۲ سالگیاش را جشن نگرفته اما «راژمان»، شرکتی که نشان از دل آن برخاسته، عمری بیشتر از ۱۴ سال دارد و از ابتدای دهه ۹۰ به شکل تخصصی در حوزه نقشه فعالیت کرده؛ فعالیتی که از همان ابتدا دور از پایتخت بوده است. چند هفته قبل در سفری به مشهد، به دفتر نشان رفتم تا از شناختهشدهترین استارتآپ این شهر گزارشی تهیه کنم. این داستان، داستان گرد هم آمدن چند دوست است که وجه مشترکشان علاقه به فناوری است و سالهاست تلاش کردهاند آرمانهایشان را در شهر خودشان بسازند.
راژمان: حرکت در سرزمین ناشناخته
راژمان سال ۱۳۸۴ شروع به کار کرد؛ زمانی که «جواد عامل»، مدیرعامل فعلی نشان، ۲۲ ساله بود. در آن زمان عامل به تازگی از رشته مکانیک به سمت رشته کامپیوتر رفته بود. داستان از پارک علم و فناوری خراسان شروع میشود؛ جایی که ۵ نفر از دوستان نزدیک، راژمان را تاسیس میکنند. در همان زمان البته پارک علم و فناوری خراسان خودش بسیار تازه تاسیس بود و صرفاً ۶ ماه پیش از تولد راژمان آغاز به کار کرده بود.
راژمان تاسیس شده بود تا تولید نرمافزارهای پورتال سازمان و دولت الکترونیکی را برعهده بگیرد. این تصمیم بعد از اتفاقاتی که با طرح «تکفا» در کشور افتاده بود، گرفته شد. این شرکت فعالیتش را آغاز کرد و در سال ۸۶ و ۸۷ درآمد خوبی داشت و در عرض چند سال اول توانست با بسیاری از سازمانهای دولتی در استان محل سکونتش همکاری را آغاز کند. در آن دوره، «حسین بخشایی» مدیرعامل راژمان بود که امروز مدیر استراتژی نقشه و مسیریاب نشان است.
مشکل بزرگ راژمان اتکای بیش از اندازهاش به پول دولتیها بود
اما مشکل بزرگ راژمان اتکای بیش از اندازهاش به پول دولتیها بود؛ اشتباهی که گریبان شرکت را در سالهای ۸۸ و ۸۹ گرفت. با آسیبهای پیمانکار بودن آشنا میشوند تا جایی که در سال ۸۹ شرکت بر لبهی پرتگاه ورشکستگی میایستد. نداشتن محصولی خاص برای فروش و حقوقهای عقب افتاده باعث میشود تا اهالی راژمان که حالا تعدادشان بیشتر شده کولهها را بردارند و تصمیم بگیرند به سمت سرزمین و مرزهای ناشناختهتر حرکت کنند.
این مرز ناشناخته، چیزی نبود جز فعالیت در حوزه «نقشه». جواد عامل، مدیرعامل راژمان و نقشه و مسیریاب نشان، با یادآوری آن روزها میگوید: «آن زمان کسی در حوزه برنامهنویسی مبتنی بر دادههای مکانی کار نمیکرد. افرادی که در حوزه مشغول بودند دو گروه بودند. یا با ابزارهای ArcGIS و نرمافزارهای مشابه کار میکردند یا سراغ گوگل میرفتند. اینطور نبود که کسی مستقیماً کد بنویسد و دادههای مکانی را پردازش کند، یا مثل کاری که ما میکنیم، با دادههای ترافیکی بازی کند. چنین چیزی وجود نداشت.»
موبایلهای هوشمند درهای تازهای را به روی کسبوکارهایی که آن زمان تیزهوشتر بودند، باز کردند
راژمان از ایده کلی برنامهنویسی دادههای مکانی، وارد حوزه نقشه میشود. یک وام ۴۰ میلیون تومانی از صندوق پژوهش و فناوری خراسان هم مشکلات مالی و حقوقهای عقبافتاده را جبران میکند. خیلی سریع متوجه میشوند که شهرداریها، مشتریان خوبی هستند به همین دلیل تمرکزشان را روی همکاری با آنها میگذارند. این درست همان زمانی است انقلاب موبایلهای هوشمند تازه شروع شده بود و اولین گلکسی به عنوان موبایلی که خیلی از ایرانیان در نقش اولین پرچمدار واقعی آن را میشناختند، درهای تازهای را به روی کسبوکارهایی که آن زمان تیزهوشتر بودند، باز کرد.
توجه ویژه مردم به موبایلهای جدید اندرویدی، این سیگنال را به تیم راژمان میدهد که «حرکت به سوی موبایل» و یا به قول «ساتیا نادلا»، مدیرعامل مایکروسافت، یک شرکت «Mobile First» بودن، یک «باید» برای آنهاست. اولین موفقیت استراتژی جدید راژمان، توافق آنها با سازمان ترافیک مشهد است تا اپلیکیشن نقشه ترافیک مشهد را تولید کنند. اینطور بود که اولین اپلیکیشن نقشه ایرانی پس متولد میشود. جواد عامل در همین رابطه میگوید: «همین اپلیکیشن، تبدیل به اولین اپلیکیشن نقشه در ایران شد که مستقل از گوگل بود. از سوی دیگر این اولین اپلیکیشن شهرداریهای ایران بود که ترافیک را نمایش میداد و سپس مسیریابی اتوبوس هم به آن اضافه شد.»
سرزمین جدید خاکی حاصلخیز داشت اما هنوز کسی چاه نفت را پیدا نکرده بود
اما داستان راژمان اینجا به پایان نمیرسد. وقتی با تکتک اعضای این تیم گفتگو میکنم برق بلندپروازی در چشمهایشان موج میزند. به همین دلیل، وقتی عامل تعریف میکند که در نهایت به سراغ استانهای دیگر رفته و اپلیکیشن مشابهی را برای ۱۷ شهرداری مختلف در سطح کشور ساختهاند، اصلاً تعجب نمیکنم.
سرزمین ناشناختهای که اعضای تیم راژمان با شک به آن پا گذاشته بودند یک سرزمین با خاکی حاصلخیر بود اما هنوز کسی در این تیم متوجه نشده بود که چه منبع بزرگی از نفت زیر پایشان در انتظار آنهاست. اما به هر حال تغییر استراتژی در نگاه اول باعث شده بود شرکتی که «عملاً ورشکسته شده بود» به موفقیتی قابل توجه دست پیدا کند.
عامل میگوید همکاریشان با سازمانهای ترافیکی باعث شد تا دانش مناسبی در حوزه حملونقل و ترافیک به دست بیاورند و این یک شانس بزرگ برای آنها بوده است: «پروژه در هر شهر با نام همان شهر آغاز میشد. نقشه ترافیک اصفهان، نقشه ترافیک تهران، نقشه ترافیک قزوین و... با این نام ادامه پیدا کرد. ما کمکم اپلیکیشنها را از «نقشه ترافیک» به «نقشه همراه» تغییر دادیم و دادههای مکانی بیشتری را به آن اضافه کردیم. آفلاین بودن را در آنها تقویت کردیم و عملاً با توسعه فناوریهایی که برای شهرداریها به شکل پیمانکاری انجام میدادیم و هیچ حق مالکیتی هم نداشتیم، فناوری خودمان را ساختیم.»
آرزوی اشتباه: تلاش بی ثمر از سال ۹۴ جهت نشاندن شهرداریها دور یک میز و تولید یک اپلیکیشن جامع نقشه
در همان زمان هم البته مسیر پیش رو، کم دستانداز نبوده که البته بخشی از آن مربوط به «آرزوهای اشتباه» خود تیم راژمان بوده است. یکی از این آرزوهای اشتباه، تلاشی بی ثمر از سال ۹۴ جهت نشاندن شهرداریها دور یک میز و تولید یک اپلیکیشن جامع نقشه بوده است. اقدامی که در نگاه اول منطقی به نظر میرسد اما با مدل کسبوکاری که امروز «نشان» در پیش گرفته، غیرمنطقی بودنش بدیهی است. عامل میگوید:
«این آرزو چندان هم دور از ذهن نبود چون به صورت طبیعی تنها پیمانکار این حوزه بودیم و فقط شرکت ما با شهرداریها در حوزه همکاری میکرد؛ شرکت دیگری وارد این حوزه نشده بود. این ایده اشتباه بود چون همگرا کردن ۱۷ بخش شبیه به دولت که هر کدام هم بروکراسیهای خود را دارند، یک کار پیچیده است.»
عامل میگوید امروز تلاش میکنند تا شهرداریها را متقاعد کنند که سرویسهای مشترکی را در قالب نقشه و مسیریاب نشان ارائه دهند، چون رشدی که نشان کمتر از دو سال داشته با رشد اپلیکیشنهای مربوط به شهرداریها قابل مقایسه نیست:
«امروز تمام تمرکز راژمان روی توسعه نشان است. هرچند تلاش میکنیم ذینفعان قبلی که شهرداریها بودند را از نشان هم منتفع کنیم. خیلی از سازمانها، مطالعات ترافیکی خود را بر اساس دیتای نشان میگیرند؛ همانطور که چند مورد مطالعه طرحهای ترافیک شهر تهران بر اساس دیتای نشان انجام شد و یک گزارش هم از معاونت حملونقل و ترافیک تهران بر اساس دیتای نشان در رسانهها منتشر شد.»
پس از انتشار نقشهی ترافیک مشهد با نقشه آفلاین، مسیریابی اتوبوس عرضه میشود و گوشهای شهرداریهای دیگر در سایر نقاط ایران تیز میشود. حتی شهرداری تهران که طی ۳ سال حتی حاضر به دیدن تیم راژمان نیست بالاخره همکاری را شروع میکند. آنچه از روایت مدیران راژمان پیداست، نه تنها رانتی در این میان وجود نداشته بلکه آنها برای نمایش اپلیکیشن خود به شهرداریها و راضی کردن آنها به همکاری، سخت جنگیدهاند.
سرزمین جدید: چاه نفت را پیدا کن
از ابتدای دهه ۹۰ گلکسیها و آیفونها به شکلی گستردهتر وارد بازار موبایل شدند؛ موبایلهایی با سیستمعاملهایی غیرقابل مقایسه با تلفنهای همراه قبلی. مردم هم شروع به استفاده گسترده و انفجاری از ابزارهایی مانند گوگل مپس کردند. در سال ۹۳ شبکه 3G در دو اپراتور بزرگ کشور شروع به کار کرد که تجربه کاربری و سهولت استفاده از این ابزارها را چند برابر میکرد.
از سوی دیگر سال ۹۵ تاکسیهای اینترنتی فعالیتشان فراگیر شده بود و تا سال ۹۶ دیگر همه اپلیکیشنی به نام «ویز» را میشناختند. اما هنوز راژمان داشت تلاش میکرد تا به آرزوی اشتباهش یعنی نشاندن شهرداریها دور یک میز و شکلدهی به یک اپلیکیشن جامع نقشه برای کشور جامه عمل بپوشاند.
در نگاه اول، عجیب است که چرا راژمان مدل کسبوکار خود را تغییر نداده است و در نیمه دوم سال ۹۶ به سراغ انتشار اپلیکیشنی به نام نشان میرود. عامل اما در پاسخ به این مسئله، تاخیر را میپذیرد و میگوید: «در چند برهه باید به موضوع نگاه کرد. وقتی نقشه ترافیک مشهد را تولید کردیم که اولین اپ ایرانی مستقل از گوگل بود، اصلاً چنین تصوری نداشتیم. از دیدگاه فعالیت در حوزه دادههای مکانی وارد شهرداریها شدیم و سپس به سوی موبایل حرکت کردیم. آن زمان ما مشکل سرمایه داشتیم و شرکت درآمدش را خرج خودش میکرد تا مسائلش را حل کند.»
جرقه ایجاد یک اپلیکیشن مستقل از شهرداریها و تولد نشان، ۱۲ آذر ۹۶ زده شد و از سوی دیگر در همکاری با شهرداری تهران سرویس Navigation ابتدای سال ۹۶ توسعه پیدا کرده بود. عامل میگوید: «همزمان روی تخمین ترافیک آنلاین بر اساس گزارشات کاربران کار کردیم. این دو عامل (مسیریابی و تخمین ترافیک) که هر دو در نیمه اول ۹۶ در اختیارمان قرار گرفت، زمینه ایجاد یک اپ رهیاب کامل را در اختیارمان گذاشت. اما میتوانستیم نشان را ۶ ماه زودتر عرضه کنیم که متاسفانه اینطور نشد.»
«همه کارهای دیگر را لغو کردیم و به سراغ توسعه نشان رفتیم»
مدیرعامل نشان میگوید جرقه تولید یک اپلیکیشن اینچنینی، بیارتباط به فیلتر شدن کوتاه مدت ویز در پاییز ۹۶ نبوده است. عامل حتی از گفتن این مسئله که دیدن اپلیکیشن ایرانی «دال» باعث شده به فکر توسعه نشان بیفتد، ابایی ندارد:
«زمانی که ویز فیلتر شده بود، سوار یک تاکسی اینترنتی شدم و دیدم راننده از یک اپلیکیشن دیگر استفاده میکند که نامش «دال» است. این موضوع حس خوبی به من نداد؛ آن هم به عنوان کسی که اپلیکیشنهای نقشه ۱۷ شهر را توسعه داده است. از طرفی باید بپذیریم دال، در آن زمان یک MVP روی گوگل مپس بود. از راننده پرسیدم اپ را از کجا آورده و گفت خود تاکسی اینترنتی آن را توصیه کرده. پیش خودم گفتم درست است چون آن تاکسی اینترنتی نمیتواند ۱۷ اپلیکیشن مختلف را به رانندگانش توصیه کند. آنجا بود که تصمیم را گرفتم و به همکارانم گفتم بیایید بیخیال داده شهرداریها شویم. «Open Steert Maps» وجود دارد، خودمان هم اجزاء فناوری را داریم. از فردای آن روز، همه کارهای دیگر را لغو کردیم و به سراغ توسعه نشان رفتیم؛ یک ماه بعد نسخهی نشان برای کل ایران منتشر شد.»
زمانی که نشان اپلیکیشن خود را عرضه میکند و رشد آغاز میشود، دیگر ویز فیلتر نیست اما از همان زمان تاکنون، رشد نشان به شکل ثابت افزایش داشت تا اینکه امروز از مرز ۳ میلیون نصب فعال عبور کرده است. اما در نهایت، مدیرعامل این شرکت هم عقیده دارد خیلی زودتر هم میشد در این جهت حرکت کرد، چراکه حتی چند ماه هم میتوانست موثر باشد.
حتی شاید بتوان این نظریه را مطرح کرد که فیلتر شدن ویز برندینگ بیشتری به این اپلیکیشن داد و اگر قبل از آن، اپهای ایرانی وجود داشتند، به شکل طبیعیتر رشد بیشتری هم میکردند و اساساً میتوانستند سرمایهگذارشان را هم سریعتر پیدا کنند.
پدر در سرزمین جدید: فناپ
شرکتهایی که با شهرداریها یا ارگانهای دولتی همکاری میکنند یک چالش بزرگ برای رشد دارند: کمتر کسی حاضر به سرمایهگذاری در آنها میشود. راژمان سالها با شهرداریها کار کرده بود و یک شرکت قدیمی و قابل اعتماد به شمار میرفت اما ماهیت پیمانکار بودن شرکت، برای سرمایه گذاران جذاب نبود.
عامل میگوید یکی از دلایلی که نام اپلیکیشن نشان مستقل از راژمان انتخاب شد، این بود که امکان جذب سرمایه برای نشان به شکل مستقل فراهم باشد. اما در این میان باز هم نشان برای جذب سرمایه به درهای بسته زیادی خورده است. او میگوید سرمایهگذارانی که آنها را رد کردند سپس روی تیمهای توسعه نقشه دیگری سرمایهگذاری کردند که امروز دیگر نامی از آنها در بازار وجود ندارد: «عدهای به ما میگفتند شما استارتآپ نیستند. ما میخواهیم روی استارتآپ سرمایه گذاری کنیم.»
«عدهای به ما میگفتند شما استارتآپ نیستند. ما میخواهیم روی استارتآپ سرمایه گذاری کنیم.»
اما در نهایت چرا فناپ؟ هلدینگ عظیمی که اتفاقاً وقتی به سابقه سرمایهگذاریاش در شرکتها و استارتآپها نگاه میکنیم میبینیم که بیش از حد دست به عصا و گزینشی حرکت میکند. عامل در پاسخ میگوید در میان همه سرمایهگذارهایی که با آنها صحبت شد، با ۳ سرمایهگذار به توافق رسیدند که این توافق با ۲ شرکت سرمایه گذاری به مرحله نهایی هم رسید:
«صندوق لوتوس پارسیان و فناپ گزینههای نهایی بودند با این تفاوت که لوتوس حاضر بود روی نشان سرمایهگذاری کند اما فناپ میخواست روی کل گروه راژمان سرمایهگذاری کند. بعدها فهمیدیم علت این نگاه آشنایی قبلی فناپ با راژمان طی فعالیتهای دیگری است که در حوزهی شهر هوشمند با شهرداریها داشتیم. علت هم این بود که فناپ به دلیل همکاریهایی که از قبل با شهرداریها داشت، نام راژمان را زیاد شنیده بود. به دلیل اینکه فناپ روی کل شرکت و نه یک محصول آن سرمایهگذاری کرد، حجم آورده بیشتر شد که با پرداخت نقدی و سایر امکاناتی که در اختیار ما قرار دادند، آورده به حدود ۱۰ میلیارد تومان رسید.»
او میگوید تصوری از فناپ در اکوسیستم شکل گرفته که این شرکت شرکت سرمایهگذاری سهام حداکثری (۵۱ درصد) استارتآپها را میخواهد اما در مذاکره با نشان و راژمان چنین موضوعی را مطرح نکردند. از طرفی فناپ در تصمیمات دخالتی نمیکند هرچند در نقش مشاور کنار این تیم است.
عامل همچنین میگوید برای جذب سرمایه از فناپ، از «پویا پیرحسینلو»، مدیرعامل ابر آروان هم مشاوره گرفته است: «پویا به من گفت نکاتی که گفته میشود وجود دارد اما تجربه ما خوب بوده است. در واقع صحبت با او بود که کمک کرد ما تصمیم قطعی را بگیریم.»
پیش رو: شیب تند رشد
بر اساس آمار گوگل فایربیس، نشان امروز ۳ میلیون نصب فعال دارد. از سوی دیگر آمارهای کافه بازار هم نشان میدهد که این اپلیکیشن بالای ۲ میلیون نصب فعال دارد. رشد نشان در ۲۰ ماهی که از عرضهاش سپری میشود به شکل طبیعی (اورگانیک) در هر هفته ثابت بوده است.
دستاورد امروز نشان کمتر از ۱۰ درصد بازار است
۳ میلیونی شدن یک اپلیکیشن حتماً خبری خوشحالکننده برای مدیر هر شرکت یا اپلیکیشنی است اما نکته اینجاست که وقتی به حجم بازار نگاه میکنیم میبینیم که امروز در بدبینانهترین حالت بیشتر از ۵۰ میلیون موبایل هوشمند در ایران وجود دارد که دستکم نیمی از آنها به اپلیکیشن مسیریاب نیاز دارند. با این حساب آیا نمیتوان گفت رشد کند بوده است؟ مدیرعامل نشان هم عقیده دارد آنچه امروز به آن رسیدهاند کمتر از ۱۰ درصد بازار است:
«من فکر میکنم هنوز به قسمت شیب تند رشد نرسیدهایم. نمیتوانم بگویم از نظر کسبوکاری کار درست را انجام دادهایم اما تصور میکنم روندمان خوب بوده است. ما هنوز تلاش میکنیم روی تجربه شخصی کاربر کار کنیم تا حتی برای یک سفر کوتاه، به جای گوگل مپس ابتدا نشان را باز کند. بخشی از رشد در آگاهی دادن به کاربرهاست و بخشی دیگر به تجربه کاربر با سرویس برمیگردد. من هم معتقدم میتوانستیم شیب رشد بالاتری داشته باشیم اما ۳ میلیون امروز میشد ۴ یا ۵ میلیون، نه ۱۰ میلیون. محصول هم باید گام به گام با این شیب، رشد میکرد. ما گروهی از کاربران را به دست آوردهایم و گروه های دیگر کاربران هم در مورد نشان شنیدهاند؛ باید بتوانیم با خلق مزیتهای جدید آنها را ترغیب به استفاده کنیم.»
هدف کنونی: گرفتن جای گوگل مپس
از سال ۹۰ که راژمان به فکر حرکت به سوی سرزمین ناشناخته افتاد این ایده وجود داشت که روزی بتواند جایگزینی برای گوگل مپس باشد. «حسین بخشایی»، مدیر استراتژی نشان میگوید البته این مسیر به دلیل شکستهای سرویسهای ملی مختلف با احتیاط بیش از اندازهای و البته کاملاً خصوصی طی شده است.
شکست مکرر سرویسهای ملی باعث شده بود نشان با احتیاط و سرمایه خصوصی حرکت کند
وقتی از او درباره آینده میپرسم، میگوید حالا پس از تولد و رشد نشان، ایده داشتن یک اپلیکیشن ایرانی مشابه با گوگل مپس بیشتر قوت گرفته و نشان میخواهد بیشتر از همیشه جای خالی این غول سیلیکون ولی را برای کاربران عادی و سازمانی در ایران پر کند:
«بازار ایران تشنهی یک مسیریاب ایرانی بود که طرح زوجوفرد داشته باشد و با زبان فارسی با مخاطبش ارتباط برقرار کند. امروز نشان سرویس حملونقل عمومیاش را ارائه داده و مسیریابی اتوبوس و مترو را اضافه کرده است. پس گام مهمی برداشتهایم تا جایگزینی برای گوگل مپس و سرویسهایی که در ایران ارائه نمیدهد باشیم. در آینده میخواهیم سرویسهای نقشه را کامل ارائه دهیم: API و SDKها را اکنون به سایر کسبوکارها میدهیم، مسیریاب هستیم، سرویس حملونقل همگانی را اطلاعرسانی میکنیم و در آینده نه چندان نزدیک به سمت تبلیغات مکان محور حرکت میکنیم. پس میخواهیم تمام سرویسهای استانداردی که وجود دارد را در قالب نشان برای کاربر ایرانی عرضه کنیم.»
اما آیا نشان از نظر پوشش نقاط پرمخاطب (POI یا Points of Intrests) هم میتواند با گوگل رقابت کند؟ بخشایی در پاسخ میگوید نشان، تجربه استفاده از جمعسپاری را دارد و با همکاری کاربران، POIهای بسیاری در مشهد و تهران جمعآوری شده است. او به بحث سرعتگیرها اشاره میکند و از استقبال قابل توجه کاربران در گزارشدهی خبر میدهد و میگوید جامعه کاربران برای نشان از اهمیت بالایی برخوردار است:
«ما روی همین کاربران برای اضافه کردن POIها هم حساب میکنیم و برنامههایی هم داریم تا حالت Street View را به نقشه اضافه کنیم. چراکه تجربهاش را داریم و چنین کاری را قبلاً در نقشه شهرداری تهران انجام دادهایم. اما میخواهیم همه این موارد را به مرور به نشان اضافه کنیم. هدف ما شوآف نیست؛ این قابلیتها را به نسبت کاربردی بودنشان، تکتک به نقشه اضافه میکنیم.»
«هدف ما شوآف نیست؛ قابلیتها را به نسبت کاربردی بودن اضافه میکنیم»
این در حالیست که «مسیریاب و نقشه بلد»، رقیب ایرانی نشان، اضافه کردن POI و Street View به نقشهاش را به شکلی جدی و با خودروهای تصویربردار پیگیری میکند اما جواد عامل، مدیرعامل نشان میگوید اولویت نقشههای ایرانی با هم متفاوت است: «در بحث نقشه ما و رقبای داخلی ممکن است اولویتهای مختلفی داشته باشیم. مجبوریم دست به انتخاب بزنیم که کدام کار را ابتدا انجام دهیم و تکمیل کردن کدام بخش، بیشترین ارزش را برای ما و کاربرمان به وجود میآورد. چینش اولویت برای ما این نبود که Street View باید اولین کار باشد. بعضی کارها از نظر ما برای پس فرداها هستند چون منابع، شرایط، اولویت هر شرکت متفاوت است.»
وقتی به وضعیت تجاری کشور هم نگاه میکنیم میبینیم که سرعت تغییر کسبوکارها در خیابانها بیشتر از آن است که شرکتهای فعال در حوزه نقشه بتوانند آنها را پایش کنند. به همین دلیل است که نشان میخواهد در این زمینه بیشتر به گزارشهای کاربرانش متکی باشد. هرچند که مدیران نشان هم عقیده دارند که اگرچه گزارش کاربران اهمیت بالایی دارد اما نمیتوان نقش هوش مصنوعی و یادگیری ماشین را نادیده گرفت.
مرحله بعدی: درآمدزایی از مسیریاب
اگرچه نشان با توجه به سرمایهگذاری فناپ، به دنبال درآمدزایی در برهه زمانی فعلی نیست و برنامههای بلندمدتتری دارد اما مسئله اینجاست که آیا یک مسیریاب ایرانی میتواند از روشهایی که گوگل مپس و ویز برای درآمدزایی استفاده میکنند بهره بگیرد؟ برای مثال کافیست از ایران خارج شوید تا با تبلیغات ویز را در یک مسیر ببینید یا حتی بتوانید از داخل گوگل مپس، از خدمات اوبر، لیفت یا هر تاکسی اینترنتی دیگری در کشورهای مختلف استفاده کنید.
درآمد گوگل از مپس در ۲۰۲۰ به ۵ میلیارد دلار میرسد
گوگل از طرفی درآمدش از نقشه را فاش نمیکند و آن را در سبد درآمدهای تبلیغات قرار میدهد. با این حال تحلیلگران موسسه «Morgan Stanley» پیشبینی کرده بودند که درآمد این غول اینترنتی از مپس، در سال ۲۰۱۷ رقمی معادل ۱.۵ میلیارد دلار بوده که تا سال ۲۰۲۰، به ۵ میلیارد دلار میرسد.
جواد عامل اما میگوید که مدل درآمدی مسیریاب و نقشهها در تمام جهان تقریباً یکسان است و اپلیکشینهای ایرانی چالش بزرگی در این زمینه ندارند: «تبلیغات با محوریت مکان جغرافیایی یکی از مدلهای درآمدزایی است که گوگل و ویز از آن استفاده میکنند. مدل دیگر، فروش داده فراوری شدهی ترافیک و مواردی شبیه به آن است. برای مثال برای دادههای مربوط به نقشه، سرعتگیر و ترافیک مشتریانی داریم. بهترین مشتریان ما هم شهرداریها هستند که دادههای ترافیکی و مطالعاتی آن را میخواهند.»
اما آنچه میتواند سریعتر نشان را به درآمدزایی برساند دادن API به استارتآپها و کسبوکارهای ایرانی دیگر است؛ فروشی که همین امروز هم انجام میشود. برای مثال اکنون کارپینو، اتاقک و حتی دو مسیریاب بومی از APIهای نشان استفاده میکنند. از سوی دیگر سرویسهای حمل بار و خدماتی شبیه به آن، علاقه زیادی به استفاده از یک سرویس ایرانی دارند چراکه گوگل فارغ از تحریمی که روی دامنههای IR اعمال کرد، قیمت خدمات خود را نیز در سال گذشته به شدت افزایش داد که همین مورد نیز همزمان شد با افزایش نرخ ارز. عامل میگوید قیمتی که سرویسهای ایرانی میتوانند از نشان بگیرند حدوداً یک چهلم قیمت API گوگل است. مدیرعامل نشان همچنین میگوید قیمت خدمات نقشه آنها کمتر از قیمت سرویس خارجی «مپ باکس» است.
نکته مهمی که عامل به آن اشاره میکند انقلاب اینترنت اشیا و مکانمند شدن همه چیز در آیندهای نهچندان دور است که میتواند درآمدزایی برای چنین اپلیکیشنی را هم متحول کند: «در آیندهای نهچندان دور، داشتن زیرساخت نقشه و مسیریاب، دامنه کاربردها را بسیار فراتر از آنچیزی میبرد که امروز مشغول کار روی آن هستیم. به باور من همه مدلهای درآمدی که ما فعلاً تصمیم گرفتهایم روی آنها تمرکز نکنیم، پوشش مکانمندی همهچیز در آینده فناوری اطلاعات را نمیدهند. پس ما باید امروز تمرکز را روی ارائه بهترین سرویس بگذاریم و بهترین دادهها را در اختیار کاربر قرار دهیم.»
نشان امروز از APIهایی که به کسبوکارهای ایرانی میدهد درآمد دارد اما عامل میگوید روشی که مبتنی بر تبلیغات مکان محور است، آخرین اولویت آنها برای درآمدزایی خواهد بود چراکه آنها میخواهند تجربه کاربریشان تمیزترین حالت ممکن برای کاربران باشد: «روزی به سراغ این نوع از تبلیغات و درآمدزایی میرویم که آنقدر با نمونههای دیگر تمایز داشته باشیم که کاربر حتی با وجود تبلیغات اینچنینی، بخواهد از خدمات ما استفاده کند.»
رقابت ایرانی: قوانین نانوشته
اگرچه نشان و بلد به عنوان دو مسیریاب ایرانی که هر کدام روند رشد قابل قبولی داشتهاند، اولویتهای جداگانهای را برای پیشرفت و ارائه قابلیتها در نظر گرفتهاند اما بحث رقابت را که باز کنید، مدیرعامل نشان میگوید اگر اینجا اروپا بود رقیب ایرانیاش حتی بدون شکایت خصوصی، باید از طریق دادستان مورد بازخواست قرار میگرفت. هرچند عامل عقیده دارد که وجود فضای رقابت در داخل ایران به پیشرفت آنها و البته رقیبشان کمک کرده است.
«مشکلی با داشتن رقیب پولدار نداریم»
او میگوید مشکلی با داشتن یک «رقیب پولدار» ندارند و طبیعت اقتصاد این است که هر کس بیشتر پول دارد میتواند تبلیغات بیشتری هم داشته باشد اما عامل به استفادهای غیرمعقول از برخی ابزارها اشاره میکند:
«حتماً خودتان اعتراضها را در شبکههای اجتماعی دیدهاید اگرچه ما تصمیم گرفتهایم در این رابطه سکوت کنیم. اما یک توضیح کلی میدهم. مورد اول این است که تبلیغ کردن حتماً خوب است و کافه بازار میتواند در زمان جستجو از این مدل استفاده کند. اما اکسپند کردن تبلیغ و Call to Action گذاشتن روی نتایج غلط است. اینکه حتی خواهر من که میخواهد نشان را نصب کند به اشتباه اپلیکیشن دیگری را نصب کند، اسمش تبلیغ نیست.»
نکته دیگری که عامل به آن اشاره میکند ارسال «پوش نوتیفیشکن» از سوی کافه بازار برای معرفی بلد است که با توجه به منع همین روش برای سایر اپها، آن را «منصفانه» نمیداند.
«اولویت نباید به یک اپلیکیشن داده شود. از طرفی وقتی پلتفرم انتشار متعلق به خودتان باشد، این دیگر میشود انحصار»
اما مورد سومی که مدیرعامل نشان به آن اشاره میکند زمان انتشار اپلیکیشنهاست: «قبل از عید گذشته تیم ما به شدت درگیر این بود که تا قبل از ۲۵ اسفند نسخه جدید را در کافه بازار قرار دهد. چون این ترس وجود داشت که بعد از ۲۵ اسفند نسخه جدید در کافه بازار منتشر نشود. کافه بازار اعلام کرد که تا ۲۷ اسفند پنل باز است اما انتشار نسخهها تضمینی نداشت. ما استرس زیادی به خاطر رفع باگهای کوچک و رساندن نسخه قبل از ۲۵ اسفند تحمل کردیم. اما بلد، ۲۹ اسفند نسخه منتشر کرد. این موضوع حتماً محل اعتراض است که چنین اولویتی نباید فقط به یک اپلیکیشن داده شود. از طرفی وقتی پلتفرم انتشار متعلق به خودتان باشد، این دیگر میشود انحصار.»
از سوی دیگر حسین بخشایی اعتقاد دارد که اپلیکیشنهای ایرانی فعال در حوزه نقشه ملزم به بهترین بودن هستند چراکه کاربر ایرانی در لحظه میتواند آنها را با رقبای خارجیشان مقایسه کند؛ برعکس سایر سرویسهایی که یا نخواستهاند به ایران بیایند یا مسئولین به هر دلیلی دسترسی را به آنها محدود کردهاند: «ما از همان ابتدا مجبور بودهایم بهترین باشیم و با رقیب خارجی روبهرو شویم و این حوزه برای هر کس که بخواهد وارد شود، یک رقابت سنگین است.»
بخش فنی: فناوری با ترکیب نوآوری
رقابت با ویز و گوگل مپس اما از مسیر تکنولوژی قوی و ارائه ویژگیهای نوآورانه که کاربر ایرانی حتی نمیداند به آنها نیاز دارد، عبور میکند؛ مسیری که «مصطفی جلمبادانی»، مدیر فنی نشان در خط مقدم آن حضور دارد. او از سال ۸۸ به راژمان آمده و در گذر سالها نقشی کلیدی در توسعه فناوری در این شرکت داشته است.
نقشه و مسیریابهای ایرانی با ویژگیهای بومیشان کاربر جذب کرده اند و همین، مهمترین متمایز کننده آنهاست. در نشان برنامهریزی برای اضافه شدن قابلیتهای جدید از چندین مسیر موازی انجام میشود اما برنامهای یک ساله وجود دارد که مشخص میکند نشان تصمیم دارد چه چیزهایی را به پلتفرمش اضافه کند. برای مثال اضافه شدن مسیریابی حملونقل عمومی از یک سال پیش در برنامهریزیهای نشان بوده است. بخش بازاریابی نشان هم با توجه به نیاز کاربران و شرایط بازار، پیشنهاداتی را ارائه میدهد و البته در این میان گزارش و درخواستهای کاربران نیز نقش موثری در اضافه شدن قابلیتهای نو به این اپلیکیشن دارد. جلمبادانی میگوید:
«این سه مدل، کنار هم قرار میگیرد و سپس تیم محصول تصمیم میگیرد که در بازههای زمانی مختلف کدامیک با اولویت بالاتر اضافه شوند. البته بیشتر اوقات آنچه که کاربران به شکل مستقیم به ما میگویند اولویت بالاتری برایمان پیدا میکند.»
نشان اکنون مشغول استفاده از OSM است که به عنوان یک پلتفرم داده متن باز، به شکل رایگان قابل استفاده است اما جلمبادانی دلیل بهرهگیری از آن را «دانش اشتراکی» میداند و میگوید: «OSM باز است و هر کس میتواند آن را ادیت کند. گاهی به عمد یا سهو، جادهای قطع میشود. گاهی چنین مشکلاتی به وجود میآید اما ما هم همیشه جادههای حساس ایران را پایش میکنیم. اما در مجموع دلیل استفاده ما از OSM این است که همه به توسعه آن کمک میکنند و به نوعی، یک دانش اشتراکی است.»
«ما همیشه جادههای حساس ایران را پایش میکنیم»
با اینحال او خبر میدهد که نشان همین الان در بعضی شهرها تغییراتی میدهد اما برنامهای برای فاصله گرفتن از OSM ندارد: «در حال حاضر و در بلند مدت، چنین پیشبینی نداریم که بخواهیم برای کل ایران، نقشهای را خودمان توسعه دهیم. چون چنین کاری نشدنی است و حتی خود گوگل هم اینکار را نمیکند. دادهها به شکل باز باقی میماند تا همه دسترسی به ادیت کردن آن را داشته باشند.»
اگرچه پایهی نقشه، متن باز است اما قابلیتها از سوی خود نشان به آن اضافه میشوند. یکی از مهمترین قابلیتها، سیستم تخمین ترافیک است که مدیر فنی نشان آن را بسیار پیچیده میداند: «سیستم تشخیص ترافیک و ETA از دو فاز تشکیل میشود. بخش اول تخمین ترافیک زمان حال است. یعنی ما ببینیم در حال حاضر وضعیت ترافیک در هر نقطهای از کشور به چه شکل است. پیچیدگی آنجاست که ما کاربرانی داریم که پیاده، با خودرو یا با اتوبوس در حال حرکت هستند. مرحله بعدی مربوط به پیشبینی است. با استفاده از دادههای مختلف، ترافیک را برای کاربران پیشبینی میکنیم تا به آنها بگوییم چه زمانی به مقصد خود میرسند.»
«ترافیک را در شرایط عادی با دقت ۹۰ درصد پیشبینی میکنیم»
او در پاسخ به این سوال که تخمین ترافیک نشان، امروز در مقایسه با گوگل مپس یا ویز چگونه است، میگوید: «تخمین ترافیک مناسبی داریم اما با داده و کاربران بیشتر، دقتمان هم بیشتر میشود. در شرایط ترافیک نرمال، حدود ۹۰ درصد با دقت پیشبینی میکنیم. مشکلترین بخش از پیشبینی ترافیک، زمانی است که ترافیک غیرعادی به وجود میآید. امروز مشغول توسعه مواردی هستیم که بتوانیم به کاربر بگوییم از شرایط ترافیک غیرعادی چه زمانی خارج میشود و زمان دقیقتری به او بدهیم. هرچند امروز هم شرایط خیلی خوبی داریم و در شهرهای بزرگ تفاوت زیادی با گوگل یا ویز نداریم. اما در شهرهای کوچک این مسئله بستگی به تعداد کاربران دارد. البته در شهرهای کوچک حتی ویز هم چندان موفق نیست و بهترین پیشبینی را گوگل میدهد چون همه موبایل اندرویدی دارند.»
او میگوید با داشتن ۱.۵ میلیون کاربر میتوان ترافیک را بدون مشکل پیشبینی کرد و همچنین خبر میدهد که با تغییر الگوریتمها، به دنبال آن هستند تا در مکانهایی که کاربران کمتری دارند پیشبینی دقیقتری ارائه دهند.
اما یکی از ویژگیهای نوآورانهای که نشان را از رقبایش متمایز کرد، اضافه شدن سرعتگیرها به آن بود؛ اتفاقی که ترکیبی از گزارش کاربران و بهرهگیری از هوش مصنوعی در نشان بوده است. چالش اما زمانی جدیتر شد که اساساً الگویی خارجی برای این موضوع وجود نداشت، چراکه کاربران خارجی چنین دغدغهای نداشتهاند تا اپلیکیشنها این ویژگی را اضافه کنند. اما داستان در ایران متفاوت و البته غیراستانداردتر است:
«این یک ایده قدیمی در نشان بود که بالاخره در تابستان به اجرا رسید. مرحله اول به این شکل بود که کاربران گزارش وجود سرعتگیر را بدهند اما اینطور پس از مدت کوتاهی، تمام خیابان پر میشد از گزارش سرعتگیر. از طرفی به دلیل وجود ترافیک احتمالی، نمیتوانستیم به دادههای سرعت اعتماد کنیم. تصمیم گرفتیم ببینیم که شبها وقتی ترافیکی وجود ندارد مردم کجا ترمز میکنند و دوباره سرعتشان را بالا میبرند. آنجا به احتمال زیاد سرعتگیر است. با استفاده از همین خروجی، یک الگوریتم هوش مصنوعی نوشتیم تا این مکانها را پیدا کنیم. این دادهها را با گزارشهای کاربران ترکیب کردیم و تواسنتیم سرعتگیرها را پیدا کنیم که در نهایت به نسخه اصلی اپلیکیشن اضافه شد.»
نیروی انسانی: رشد منطبق بر نیاز
آشنایی بیشتر با اعضای تیم کار سختی نیست. همه رفتاری صمیمی دارند و رفتارشان چیزی کم از یک خانواده صمیمی ندارد. نشان ماهیت و فناوریاش را به دور از مرکزیت غیرمنصانه پایتخت ساخته اما در ساختن فرهنگی مناسب برای فضای کار، نه تنها از پایتخت بلکه از بهترینهای جهان الگو گرفته است. در این میان درصد بالایی از پنجاه و چند نفری که امروز در نشان مشغول به کارند، اولین کار خود را تجربه کردهاند.
نشان ماهیت و فناوریاش را به دور از مرکزیت غیرمنصانه پایتخت ساخته
یکی از همین افراد، «علی زینلی» توسعه دهنده اندروید است و تقریباً دو سال است که به این شرکت آمده. قبلاً فریلنسر بوده و نشان، اولین محل کاری است که در آن مشغول شده. وقتی با او که ۲۳ سالش است صحبت میکنم همان ابتدا جمله جالبی میگوید: «از فضای رسمی حالم به هم میخورد». با این وجود اکنون در فضایی صمیمی قرار گرفته و در مورد اولین محیط کار رسمیاش میگوید:
«حس اینکه کسی بودم که تازه به مجموعه اضافه شده را نداشتم. فضا با آن حالت خشکی که من از یک محیط کاری انتظار داشتم فاصله داشت. اینجا یک فضای صمیمی است که همه با هم دوست و راحت هستند. شاید این حرفم کلیشهای باشد اما اینجا یک خانوادهایم و به همین دلیل بیشتر وقت آزادم را هم اینجا میگذرانم.»
نکته مهم دیگری که علی به آن اشاره میکند نحوه حل مشکلات در نشان است: «اگر مشکلی پیش بیاید، به شکلی منطقی حل میشود و این را بیشتر از هرچیز دوست دارم. مشکل اگر با من باشد شفاف بیان میشود و اجازه نمیدهند تا زخمی کهنه شود. احساس میکنم وارد یک فرهنگ تازه شدهام.»
«اجازه نمیدهند زخمی کهنه شود»
او میگوید یکی از دلایل کلیدی اینکه هرکس وارد نشان میشود حس ورود به یک خانواده را میگیرد، تلاشی است که برای گردآوری انسانهای درست کنار هم شده است. فارغ از همین موضوع، فرهنگی بر نشان حاکم است که همه در تلاشند تا خود را بهتر کنند. علی در همین رابطه میگوید: «در دو سالی که به نشان آمدهام تغییر مثبت را در مدیرعامل، کارمندان و کلیت سازمان دیدهام. استخدام اینجا سخت است اما احساس میکنم این فرآیند سخت باعث شده تا انسانهای درستی کنار هم قرار بگیرند. از طرفی خود محیط هم پتانسیل مناسبی دارد که از دیگران بازخورد میخواهد تا یک فرهنگ کاری عالی ساخته شود.»
«پریا کاشانی»، توسعه دهنده بک اند در نشان است که تحت عنوان کارآموز از آذر ۹۷ وارد این شرکت شده است. او که همچنان دانشجو است و نشان اولین محیط کاریست که در آن مشغول شده، میگوید انتظاراتی از محیط کار داشته اما وقتی به نشان میآید نظرش تغییر میکند: «سطح از آنچه من فکر میکردم بالاتر بود. از مدل رفتار کردن افراد با هم، تا راهنمایی کردن افراد کم تجربهتر. من به عنوان کارآموز وارد تیم شدم اما افراد باتجربهتر هیچ مشکلی در انتقال تجربه به من نداشتند و هر روز سعی میکردند چیز جدیدی به من یاد دهند.»
«اگر شخصی به دنبال پیشرفت باشد، این یک فرصت طلایی است»
او اولین بار نام راژمان و نشان را در کلاس درس از استاد دانشگاهش میشنود. فرآیند پذیرفته شدن در تیم برایش ساده بوده و از همان ابتدا مسئولیتهای مختلف به عهدهاش گذاشته میشود: «احساس مسئولیتی که در من ایجاد شد و البته حس اعتمادی که از طرف مقابل گرفتم باعث شد تا من هم وقت بیشتری برای پروژهها اختصاص دهم و به آنها ثابت کنم که اعتمادشان درست بوده است.»
او میگوید فرصت پیشرفت برایش مهیاست چراکه نشان به شکل مداوم به سراغ تکنولوژیهای جدید میرود: «هر لحظه از تکنولوژیهای جدید استفاده میکنیم یا مشغول اضافه کردن یک قابلیت تازه هستیم. در نتیجه به تخصصهای جدید هم احتیاج پیدا میکنیم. اگر شخصی ویژگیاش را داشته باشد و به دنبال پیشرفت باشد، این یک فرصت طلایی است.»
ساخته شدن بخشی از فرهنگی که کارکنان نشان از آن میگویند، کار «زهره رحمان نژاد»، مدیر سرمایههای انسانی نشان است که از ابتدای سال ۹۶ به تیم راژمان اضافه شده است. او میگوید اکنون ۵۲ نفر در نشان حضور دارند که بخشی از این افراد کارآموز هستند. وقتی بر اساس آنچه دیگر کارکنان به من گفته بودند، از اون میپرسم که فرهنگ کاری شرکت را چگونه بهبود داده است، میگوید:
«فرهنگ چیزی جدا از آدمهایی که در هر جامعه و گروه حضور دارند، نیست. این موضوعی گره خورده با بنیانگذاران و قدیمیهای هر گروه است. اگر قدیمیها و بنیانگذاران، افرادی باشند که بتوانند خوب رشد کنند و روی ویژگیهای شخصیتی، نگاه و بینش خود کار کنند، سپس میتوان انتظار داشت که یک فرهنگ پویا، منعطف و روبهرشد ایجاد شود چرا که بنیانگذاران با داشتن چنین ویژگیهایی این قابلیت را دارند تا خصوصیتهایشان را منتقل کنند.»
رحمان نژاد میگوید هرچیزی که در راژمان است، نشات گرفته از افراد تاثیرگذار این اجتماع است که بخش زیادی از آنها قدیمیترها هستند و بخش دیگر هم افرادی هستند که اتفاقا میتوانند جدید اما تاثیرگذار باشند: «افرادی که میتوانستند تاثیر مثبت بگذارند به جمع ما اضافه شدند و آگاهی جمعی افزایش پیدا کرده و همین در کنار حضور افراد رو به رشد باعث میشود تا فرهنگ هم تغییر کند و بهبود داشته باشد.»
او میگوید چیزی که نشان در زمینه مدیریت سرمایههای انسانی به آن رسیده هنوز با ایدهآلهایی که ترسیم شده فاصله دارد اما به موضوع مهم دیگری هم اشاره میکند و میگوید در راژمان، همه چیز منطبق با نیاز رشد میکند: «در نقطهای که هستیم میتوانیم به نیازهای خود پاسخ دهیم ولی وقتی به آینده نگاه میکنیم، میبینیم که فضای رشد زیادی داریم و فرهنگمان هم نیاز به رشد بیشتری دارد.»
شفافیت، اعتماد، صمیمت و یادگیری اصول اصلی نشان هستند
مدیر سرمایههای انسانی نشان به چند اصل مهم نشان اشاره میکند و میگوید شفافیت، اعتماد، صمیمت و یادگیری اصول اصلی نشان هستند: «اینجا با هم با شفافیت برخورد میکنیم. به این مفهوم که سوالات خود را از هم میپرسیم. گاهی نیاز است پاسخ بگیریم و گاهی هم باید پاسخ بدهیم. از طرفی اصل اعتماد به این مفهوم است که در عین وجود شفافیت، ما به تخصص همدیگر اعتماد داریم. اینجا یک فضای صمیمی برقرار است که افراد تازه وارد هم به آن را درک میکنند. یادگیری هم جز اصول ما برای جلوگیری از تکرار خطا و دور باطل است.»
رحمان نژاد همچنین درباره سطح حقوق نشان برای کارکنان، میگوید در پرداخت حقوق، نیاز و رفاه افراد در نظر گرفته میشود: «اگر شخصی نیازش فراتر از سطح پرداخت ما باشد اما در هر صورت تمایل داشته باشد با حقوق پایینتر، وارد همکاری شود، قبول نمیکنیم و اساساً برای ما مطلوب نیست. به این دلیل که احساس رفاه فرد در زندگی برای ما مهم است. از همه تسهیلات شرکت استفاده میکنیم تا رفاه مالی افرادی که اینجا هستند تامین شود. حتی اگر برعکس، یک نفر درخواست حقوق پایین داشته باشد، ما او را وارد سطح پرداختهای خود میکنیم.»
او میگوید صحبت درباره حقوق، کم در راژمان اتفاق میافتد و این در حالیست که همه معمولاً در مورد همه چیز صحبت میکنند: «علتش این است که عملکرد به شکل دائم دیده میشود و به شکل متناسب با عملکرد یا تورم، پرداختها افزایش پیدا میکند.»
وقتی از او درباره اینکه امکان رشد افراد با حضور در این سیستم کاری میپرسم به این مسئله اشاره میکند که حدود ۹۰ درصد از افرادی که در ۱۴ سال اخیر در راژمان بودهاند یا کار اولی بودهاند یا برای اولین بار مسیر شغلی جدی خود را آغاز کردهاند: «این یعنی در راژمان به رشد اهمیت زیادی داده میشود و به افرادی که علاقه و استعداد دارند بهای بیشتری داده میشود.»
وقتی گفتگویم با اعضای نشان به پایان میرسد یک ساعت به حرکت قطار به سمت تهران باقی مانده. سوار خودرویی که منتظرم است میشوم و در مسیر رسیدن به ایستگاه راهآهن مشهد، جملهای که حسین بخشایی صبح همان روز گفته بود در ذهنم مرور میشود: «اول و آخرش تکنولوژی است؛ ما عاشقش بودیم و اینطور عشقمان را به آن نشان دادیم.»
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
به نظرم بهترین مسیریاب داخلی هستش؛ دم تیمش گرم
من نشان و ویز رو با هم نصب داشتم که مقایسه کنم. طراحیش که کاملا کپی ویز هست بماند. فقط کاش صدای گوینده رو هم شبیه ویز درست میکردن، انگار یک کلاغ سرماخورده داره سرت داد میزنه!! بهشون پیام هم دادم در مورد صدای نقشه خوان جواب درست ندادن مجبور شدم پاک کنمش...