دانشمندی که تمام عمرش را صرف تحقق سفر در زمان کرد
میگویند گذشته مثل یک کشور خارجی است. و طبیعی است که انسان گاهی بخواهد به کشوری دیگر سر بزند. البته که چنین کاری امکانپذیر نیست. درحالی که سفرهای واقعی صرفا با محدودیتهایی مثل میزان هزینه، ...
میگویند گذشته مثل یک کشور خارجی است. و طبیعی است که انسان گاهی بخواهد به کشوری دیگر سر بزند.
البته که چنین کاری امکانپذیر نیست. درحالی که سفرهای واقعی صرفا با محدودیتهایی مثل میزان هزینه، پیشنیازهای ویزا و کنسل شدن پرواز مواجه هستند، سفر در زمان با قوانین سرد و خشک فیزیک محدود شده است.
یا شاید هم نه.
در کنار فیلمسازانی مانند داک براون که فرنچایز بازگشت به آینده را خلق کرده، دانشمندانی در دنیای واقعی داریم که سعی میکنند رویای بازگرداندن زمان به عقب را امکانپذیر کنند.
یکی از آنها ران مالت است، اخترشناسی که بخش عمدهای از زندگی بزرگسالیاش را صرف مفهوم امکانپذیر بودن سفر در زمان کرده. او به معادلات علمی و قواعدی دست پیدا کرده که میگوید براساس آنها میتوان ماشین زمان ساخت.
اگرچه او بر این موضوع واقف است که تئوریها و طراحیهایش بعید است سفر در زمان را حداقل تا زمانی که خودش زنده است محقق کنند، مالت برای سالیان متمادی در کنار حرفه شغلی آکادمیک و قابل تحسینش، به صورت موازی روی رویای برگشتن در زمان کار کرده تا بتواند پدر دوستداشتنیاش را بار دیگر ملاقات کند.
مالت تنها ۱۰ سال داشت که پدرش به ناگاه جان خود را از دست داد، به خاطر سکته قبلی و همین اتفاق بود که زندگی دانشمند مورد بحثمان را برای همیشه تغییر داد.
«برای من، خورشید از درون او طلوع و به درون او غروب میکرد. او مرکز همهچیز بود.» مالت ادامه میدهد: «حتی امروز، با گذشت این همه سال، هنوز این اتفاق برایم قابل باور نیست».
پدر مالت که تعمیرکار تلویزیون بود، عشق به مطالعه را در پسرش مشاهده کرد و او را ترغیب به فرا گرفتن دانش. حدود یک سال بعد از مرگ پدرش، مالت که هنوز عزادار بود با ورژن تصویری رمان علمی-تخیلی کلاسیک، «ماشین زمان» مواجه شد.
خودش میگوید «آن کتاب زندگیام را عوض کرد».
به لطف ذهن خلاف اچ. جی. والز، نویسنده کتاب، مالت ناگهان احساس کرد که تراژدی خانوادگیاش پایان ماجرا نیست، تازه آغاز آن است.
۶۰ سال بعد، مالت ۷۴ ساله پروفسور فیزیک در دانشگاه کنتیکت است. او در حرفه شغلی خود برای سالها به پژوهش روی سیاهچالهها و نسبیت عام پرداخته؛ تئوریهای مربوط به فضا، زمان و گرانش که آلبرت اینشتین برای نخستین بار آنها را مطرح کرد.
مالت اما نظریههایی راجع به سفر در زمان هم دارد و تمام آنها را خود به تنهایی دریافته است: او در ماجراجوییهای پیچیده و مداوم خود به دنبال ساخت ماشینی بوده که قادر به سفر به گذشته باشد.
البته که او هنوز فاصله زیادی با مقصدش دارد -برخی این بحث را پیش میکشند که او اصلا به مقصد نخواهد رسید- اما سفر او داستانی راجع به عشق، اهمیت رویاهای کودکی و تمایل انسانی به کنترل داشتن بر سرنوشت جهانی کاملا ناشناخته است.
چطور به مسافری در زمان تبدیل شویم؟
مالت برای نخستین در دهه ۱۹۵۰ میلادی با مفهوم سفر در زمان آشنا شد. او به یاد میآورد: «آن موقع حتی به فضا هم نرفته بودیم. و مردم هم مطمئن نبودند که اصلا بتوانیم به فضا برویم».
خانواده مالت که بخش زیادی از زندگی خود را در محله برانکس نیویورک و بعد در پنسیلوانیا سپری کرد، با مشکلات مالی روبهرو بود. به عنوان کسی که میگوید معتاد به کتاب بود، مالت همچنان خواندنیهای مورد علاقهاش را در میان قفسههای کتابخانه Salvation Army مییافت و بعد از مرگ پدرش، از آنها آرامش میگرفت. در این کتابخانه بود که مالت با نوشتههای اینشتین، دومین منبع الهام زندگیاش، مواجه شد.
او در تمام دوران نوجوانی به سرک کشیدن به کتابهای علمی ادامه داد و بعد از اتمام دبیرستان هم به دنبال برنامه حمایتی G. I. Bill بود که هزینههای تحصیل کهنهکاران ارتش آمریکا را در دوران بعد از خدمت تامین میکرد. او در نیروی هوایی آمریکا ثبت نام کرد، چهار سال در آنجا مشغول بود و به جنگ ویتنام هم عازم شد.
در نهایت مالت سر از محیط آکادمیک درآورد. مدرک کارشناسی در حوزه فیزیک را به دست آورد و بعد به سراغ کارشناسی ارشد و دکترا رفت، همه اینها به صورت خاص در رشته نظریه اینشتین.
به عنوان اولین شغل، در شرکت تولید هواپیمای United Technology روی لیزرها کار میکرد و به دنبال راهی برای استفاده از لیزرها در روند سوراخ کردن تیغههای توربین موتورهای جت بود.
بعد از چند سال فعالیت در زمینه ریاضیات کاربردی، مالت به دانشگاه کنتیکت پیوست تا دستیار پروفسور فیزیک شود. در تمام این دوران، از زمان جنگ ویتنام گرفته تا بازگشت از آن، مالت به شکلی بیسر و صدا داشت به احتمالات سفر در زمان فکر میکرد.
اما او زمانی که بهطور عمومی درباره جاهطلبیهایش صحبت کرد که دانشگاه کنتیکت سمت پروفسور دائمی را به او سپرده بود. مالت به سمت آکادمیک ارزشمندی دست پیدا کرده بود که به او اجازه میدهد به صورت آزادانه روی گستره وسیعی از موضوعات کار کند و نگران عدم موافقت بالا دستیها یا اخراج نباشد.
«میخواستم مطمئن شوم که به آن نقطه اوج حرفهای بودن رسیدهام. حتی آن موقع هم اندکی بیمیل بودم».
او از کلیشه «پروفسور دیوانه» باخبر بود. او میخواست اطمینان حاصل کند که جاهطلبیهایش به سخره گرفته نشده و شغلش به خطر نمیافتد.
اما وقتی مالت شروع به صحبت آزادانه راجع به ایدههایش کرد، متوجه شد که بسیاری دیگر نیز نظراتی مشابه به خودش دارند، چیزی که به گفته خودش نشاندهنده تمایل عمومی به بازگشت به گذشته است. مالت میگوید همه ما پشیمانیها و تصمیماتی در گذشته داریم که هنوز راجع به آنها فکر میکنیم یا افرادی را از دست دادهایم که میخواهیم دوباره ملاقاتشان کنیم.
«مردم به معنای واقعی کلمه از سراسر جهان با من ارتباط برقرار میکردند تا درباره احتمال عقب رفتن در زمان صحبت کنند».
دانش پشت تمام ماجرا
امروز، تصاویر مالت هنگام کار، او را در وضعیتی نشان میدهند که دورش را تجهیزات مختلف آزمایشگاهی گرفتهاند و خودش مشغول آزمایشهایی در ابعاد کوچک است - یا اینکه کنار یک تخته گچی ایستاده و فرمولهایش را مینویسد.
ابعاد شخصی هدفی که مالت دنبال میکند واقعا تکاندهنده هستند، اما دانش پشت تمام ایدههای او از نظر علمی چقدر قابل پذیرش به حساب میآیند؟
مالت میگوید هرطور که به موضوع نگاه کنیم ایدههایش روی تئوری نسبیت خاص و تئوری نسبیت عام اینشتین مینشینند. «اگر خیلی خلاصه بگویم، اینشتین میگفت که زمان میتواند تحت تاثیر سرعت قرار بگیرد».
مالت به عنوان مثال از فضانوردانی فرضی میگوید که با موشکی با سرعت نزدیک به سرعت نور، در حال سفر در فضا هستند. در چنین موشکی، زمان به شکلی متفاوت از کره زمین میگذرد. «وقتی آنها به خانه بازگردند، متوجه میشوند که تنها چند سال پیرتر شدهاند، اما روی زمین چندین دهه گذشته».
مالت همچنین به فیلم علمی-تخیلی «سیاره میمونها» سال ۱۹۶۸ اشاره میکند که در پایان آن، یک فضانورد پی میبرد به سیارهای دوردست و تحت تصرف میمونها سفر نکرده و صرفا در آیندهای پساآخرالزمانی به زمین بازگشته که بشریت نبرد را به میمونها باخته.
مالت توضیح میدهد که: «این یک بازنمایی دقیق از نظریه نسبت خاص اینشتین است. کلیت ماجرا اینست که براساس نظریه نسبیت خاص، اگر به اندازه کافی سریع باشید، میتوانید از میان زمان سفر کنید. و چنین چیزی، تعریف دقیق سفر در زمان به حساب میآید».
اما آنچه اینشتین میگوید راجع به سفر به جلو است و نه به عقب، بنابراین نظریه او چه کمکی به مالت و تلاشش برای ملاقات دوباره با پدرش میکند؟
نظریه نسبت عام اینشتین براساس مفهوم گرانش شکل گرفته و از این میگوید که چطور زمان تحت تاثیر گرانش است. «منظور اینشتین این بود که هرچه گرانش قدرتمندتر باشد، زمان سرعت کمتری خواهد یافت».
نسبیت عام اینشتین میگوید آنچه ما نیروی گرانش میخوانیم، اصلا یک نیرو نیست، بلکه خمش فضا توسط یک شی بسیار عظیمالجثه است. مالت میگوید: «اگر بتوانید فضا را خم کنید، این احتمال هم هست که بتوانید فضا را دچار پیچش کنید».
«در نظریه اینشتین، آنچه ما فضا مینامیم شامل زمان هم میشود، برای همین به آن فضا-زمان میگویند. هرکاری که در فضا انجام دهید، در زمان هم اتفاق میافتد».
مالت میگوید با دستکاری فضا و تبدیل کردن آن به یک لوپ، شخص میتواند از آینده به گذشته سفر کند و بعد دوباره به آینده بازگردد. این ایده کلی یک کرمچاله است، نوعی تونل در فضا که دو ورودی دارد.
مالت عقیده دارد که حتی نور هم میتواند از طریق چیزی به نام حلقه لیزر، تحت تاثیر زمان قرار بگیرد. یک پروتوتایپی ساخته که نشان میدهد چطور میتوان از لیزرها برای ساخت یک پرتوی حلقوی استفاده کرد که فضا و زمان را دچار پیچش میکنند - منبع الهام این کارش هم آزمون و خطاهایش با لیزرها در شرکت United Technology است.
«مشخص شد که دانش من راجع به لیزرها در نهایت درک من از چگونگی یافتن پیشنیازهای یک ماشین زمان را دگرگون کردند». با مطالعه روی میدان گرانشی تولید شده توسط حلقه لیزری، اکنون با احتمال ساخت ماشین زمانی روبهرو هستیم که با سیکلی از پرتوهای نوری به دست میآید. مالت یک معادله تئوریک هم که دارد به گفته خودش، عملی شدن چنین چیزی را اثبات میکند.
«در نهایت، پرتوی نورهای لیزری که در یک حلقه میچرخند میتوانند تبدیل به نوعی ماشین زمان شده و پیچشی در زمان به وجود آورند که شما را به گذشته برمیگرداند.» اما یک مشکلی وجود دارد، یک مشکل بزرگ.
مالت میگوید: «شما میتوانید اطلاعات را به گذشته بفرستید، اما صرفا به آن نقطه از زمان که ماشین روشن شده».
اگرچه تلاش او برای بازگشت به دهه ۱۹۵۰ میلادی فاصله بسیاری با تبدیل شدن به حقیقت دارد، مالت کماکان خوشبین باقی مانده و به کشف احتمالات ادامه میدهد.
حقایق سفر در زمان
آیا آیندهای نهچندان دور وجود دارد که در آن، سفر در زمان به یکی از حقایق روزمره جهان تبدیل شده باشد؟ هرچه نباشد اکنون وارد دههای شدهایم که مفاهیمی مانند توریسم فضایی و قطارهای هایپرلوپ که در گذشته فانتزی به حساب میآمدند حالا دارند وارد قلمروی واقعیت میشوند.
شاید، اما همه با مالت همنظر نیستند.
پاول ساتر، اخترشناسی که مجریگری پادکست «Ask a Spaceman» را برعهده دارد میگوید: «سفر به گذشته در نظریه نسبت عام و درکی که ما از گرانش داریم امکانپذیر است. اما هر بار که یک دستگاه فرضی برای سفر در زمان اختراع میکنیم، قواعد فیزیکی دیگری از راه میرسند که رویا را نابود میکنند».
ساتر میگوید که از کارهای مالت باخبر بوده و به نظرش جالب میآیند، اما مالت لزوما در مسیری نیست که به نتایج معناداری منتهی شود. «به نظرم لزوما پرثمر نخواهند بود، چون فکر میکنم که مشکلاتی عمیق در ریاضیات و تئوری او وجود دارد. بنابراین یک دستگاه عملی به نظر امکانناپذیر میرسد.»
کن دی. الوم و آلن اورت از انستیتوی کیهانشناسی و دپارتمان فیزیک و اخترشناسی دانشگاه تافتس در سال ۲۰۰۵ میلادی انتقاداتی جدی به تئوری مالت وارد کردند. این دو گفتند که حفرههایی در معادلات مالت و دستگاه پیشنهادیاش یافتهاند.
برایان کلگ، نویسنده و دانشمند بریتانیایی ظاهرا علاقه بیشتری به ایدههای مالت نشان میدهد و یک پروفایل راجع به او در کتاب اخیرش، یعنی «چطور یک ماشین زمان بسازیم؟» نوشته است. کلگ میگوید: «اگرچه همه موافق نیستند که دستگاه مد نظر او کار میکند، به نظرم نظریهاش آنقدر جالب هست که آن را به بوته آزمایش بگذاریم».
«اگر کار او جواب دهد، باید به این نکته اشاره کرد که در نهایت یک ماشین زمان واقعی نخواهیم داشت، در عوض افکتی کوچک اما قابل اندازهگیری خواهیم داشت که قواعد کلی را به نمایش درمیآورد.»
مالت ابایی از گفتن این ندارد که ایدههایش در حد تئوری هستند. او میگوید اکنون به دنبال سرمایه لازم برای انجام یک آزمایش در دنیای واقعی است.
مالت میگوید: «شرایط مثل فیلمها نیست. قرار نیست این کار ظرف دو ساعت و با بهایی که بابت یک بلیت سینما میپردازید عملی شود، قرار است بهایی سنگین داشته باشد».
وقتی با مالت صحبت میکنید، دائما اشاراتی به فیلمهای سینمایی میزند. او ترجیح میدهد مفاهیم مد نظرش راجع به سفر در زمان را با تمثیلهای سینمایی توضیح دهد.
از او درباره قواعد اخلاقی بازگشت در زمان پرسیده میشود و مالت میگوید که باید قانونگذاری و نظارت بینالمللی صورت بگیرد. درست مانند فیلم Timecop سال ۱۹۹۴ که ژان کلود ون دام در آن نقش ماموری در یک آژانس رگولاتوری سفر در زمان را ایفا میکند.
یکی دیگر از فیلمهای مورد علاقه مالت، «میان ستارهای - Interstellar» ساخته کریستوفر نولان است که نشان میدهد گذشت زمان در فضا چه تاثیر متفاوتی روی مردم نسبت به گذشت زمان در زمین میگذارد. اما مالت برای ابعاد عاطفی این فیلم هم احترام قائل است و میگوید هسته پلات داستانی که رابطه پدر-دختری را به تصویر میکشد «زیباست».
جادوی سینما
هالیوود چند باری به سراغ مالت آماده است. برای مثال یک بار قرار بود اقتباسی از «مسافر زمان»، اتوبیوگرافیای که مالت هم یکی از نویسندگانش بود ساخته شود. اما این پروژه علیرغم دخالت نامهای بزرگی نظیر اسپایک لی به نتیجه خاصی نرسید.
مالت میگوید اکنون یک کمپانی بزرگ حقوق مربوط به داستان زندگی او را خریداری کرده و یک پروژه سینمایی دیگر هم در دستور کار است.
حتی با اینکه تمام زندگیاش را صرف تحقیق روی سفر در زمان کرده، مالت ممکن است هیچوقت به طور فیزیکی به نیویورک دهه ۱۹۵۰ میلادی بازنگردد. اما به لطف جادوی سینما، او ممکن است به آن «کشور خارجی» سر بزند و برای آخرین بار پدرش را ملاقات کند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
سکته قلبی*
اگر میشد به گذشته سفر کرد تا الان قطعا یه نفر از آینده اومده بود وقتی نیومده یعنی ما هیچوقت نتونستیم در زمان سفر کنیم
یا شاید هم قبل از رسیدن به دانشش منقرض شدیم
دادا چند وقت دیگه تا شمال هم نمیشه رفت اینجا سفر در زمان کجای دلم بزارم خداااا....?
اتفاقا خود ایران یه پا ماشین زمانه.مسولین مملکت انگار از عهد دقیانوس سفر کردن.
خود ☫ایران☫ نه !
ولی مسئولین همین چیزی که تو گفتی !
ما هر روز که بیدار میشم و از قیمت های جدید سوپرایز میشم انگار که اصحاب کهفی بودیم که ۳۰۰ سال خابیدیم.
منتهی فرق ما با اونا اینه که اونا کلا یکبار به اینده رفتن ما هر روز و هر ساعت و هر دقیقه