زندگی در سال ۲۰۵۰ – قسمت سوم: نگاهی به شهرها و زندگی شهرنشینی آینده
به سری مقالات «زندگی در سال ۲۰۵۰» خوش برگشتید! تا به اینجای کار در دو مقاله به صحبت راجع به این پرداختهایم که چطور پیشرفتهای کنونی در حوزه علم، تکنولوژی و جغرافیای سیاسی میتوانند بازتابی ...
به سری مقالات «زندگی در سال ۲۰۵۰» خوش برگشتید! تا به اینجای کار در دو مقاله به صحبت راجع به این پرداختهایم که چطور پیشرفتهای کنونی در حوزه علم، تکنولوژی و جغرافیای سیاسی میتوانند بازتابی گسترده در دنیای جنگافزارها و همینطور اقتصاد جهانی داشته باشند. امروز اما دنده عوض کرده و به بررسی این میپردازیم که فراز و نشیبهای سده میلادی فعلی، چطور بر زندگی روزمره مردم تاثیر خواهد گذاشت.
همانطور که در دو مقاله قبلی گفتیم، تغییرات قرن بیست و یکم میلادی، ناشی از دو فاکتور عمده خواهند بود. نخست شاهد از همگسیختگیهای ناشی از پیشرفت بسیار سریع تکنولوژی خواهیم بود و سپس از همگسیختگی ناشی از افزایش گرمایش زمین (یا همان تغییرات اقلیمی) و اثراتی که بر محیط زیست میگذارد.
این فاکتورها باعث میشوند جهان به صورت همزمان در دو مسیر کاملا عکس دیگر حرکت کند. بالا آمدن سطح دریاها، تابستانهای گرمتر، زمستانهای مرطوبتر، افزایش سیلابها، خشکسالی، پاندمیها، بیابانزایی و کمبود آب شیرین باعث میشوند با انبوهی از مشکلات مختلف مانند کمبود منابع، بحرانهای حقوق بشر و افزایش مرگومیر مواجه شویم.
در این بین، پیشرفتهای تکنولوژیک در حوزههایی نظیر انرژیهای تجدیدپذیر، همجوشی هستهای، علم مواد، بلاکچینها، تکنولوژیهای هوشمند، چاپ سهبعدی، اکتشاف تجاری فضا و بیوتکنولوژی باعث میشوند شاهد آغاز عصری تازه از وفور انرژی، ثروت، سلامت و منابع تازه باشیم.
در دورانی که تغییرات اقلیمی و تکنولوژیک اساسا در حال به دست گرفتن آینده ما هستند، چالش اصلی این خواهد بود که چطور از یکی از اینها برای اثرگذاری روی دیگری استفاده کنیم. به این ترتیب، به ۵ موضوع میرسیم که باید به صحبت راجع به آنها پرداخت:
- رشد مراکز شهری
- یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی
- تمرکز زدایی از همهچیز
- شهرهای پایدار
- بالا آمدن سطح دریاها و غرق زیر آب رفتن خطوط ساحلی
رشد شهرها
همانطور که در دومین مقاله گفتیم، انتظار میرود جمعیت کره خاکی تا سال ۲۰۵۰ به شکل قابل توجهی افزایش یابد. در واقع بنابرا گزارش «چشمانداز جمعیت جهان» که طی سال ۲۰۱۹ توسط دپارتمان اقتصاد و روابط اجتماعی سازمان ملل متحد گردآوری شد، تا اواسط سده جاری میلادی جمعیت زمین به ۹.۷۴ میلیارد نفر خواهد رسید.
علاوه بر این، گزارش سال ۲۰۲۰ انستیتوی محیط زیست آمریکا نشان میدهد که تا سال ۲۰۵۰ میلادی، حدودا ۶۸ درصد از جمعیت جهان در مراکز شهری سکنی خواهد گزید. این یعنی ۶.۶ میلیارد نفر که ۲.۲ میلیارد نفر از جمعیت شهرنشین امروز بیشتر است. اساسا میتوان گفت که تقریبا تمام رشد جمعیتی که از همین حالا تا سال ۲۰۵۰ رخ میدهد، در شهرها رقم میخورد.
در نتیجه این اتفاق شاهد افزایش تقاضا برای مسکن، الکتریسیته، آب، غذا، سرویسهای ساده، تحصیل، حمل و نقل و سرویسهای درمانی خواهیم بود. زیرساخت و منابع لازم برای همگام ماندن با این میزان از تقاضا، استرس بیشتری به محیط زیست پیرامون شهرها وارد خواهد کرد که همین حالا نیز شدیدا تحت فشار قرار گرفتهاند و رو به نابودی گذاشتهاند.
اگرچه افزایش جمعیت به معنای افزایش نیازهاست، اما در عین حال به معنای افزایش تولیدات نیز هست
گسترش شهرنشینی به این معناست که زمینهای بیشتری را باید برای ساخت زیرساختها هموار کرد، آب بیشتری باید به سمت مراکز تصفیه هدایت شود، باید به تولید الکتریسیته بیشتری بپردازیم و زمینهای کشاورزی بیشتری را نیز برای پرورش مواد خوراکی کنار بگذاریم.
خوشبختانه این میزان از رشد نقاط قوت خود را هم دارد. اگرچه افزایش جمعیت به معنای افزایش نیازهاست، اما در عین حال به معنای افزایش تولیدات نیز هست. و اگر شهرها تنها در یک چیز خوب باشند، آن فراهم آوردن بستر نوآوری، خلق صنایع تازه و برونریزی فرهنگی است. تمام اینها صرفا به این دلیل ساده که مردم گرد یکدیگر جمع شدهاند.
در نتیجه، شهرهای سال ۲۰۵۰ بهگونهای ساخته (یا بازسازی) میشوند که سادهترین نیازهای جمعیت خود را به پایدارترین شکل ممکن برطرف میسازند. این یعنی باید راههایی برای گرفتن خروجی بیشتر از منابع کمتر بیابیم و تا جای ممکن از نابودی منابع آبی جلوگیری کنیم. اما تمام اینها چطور امکانپذیر میشود؟ از طریق هنر ظریفی به نام...
زندگی هوشمند
ایدهی «خانههای هوشمند» ایدهای است که طی دهه اخیر حسابی مورد توجه قرار گرفته. این مفهوم با پیروی از ایده پشت «اسمارتفونها» و دیگر دیوایسهای هوشمندی پدید آمده که هرجایی که اینترنت باشد، شکلی بسیار دسترسپذیر به خود میگیرند. در مورد خانههای هوشمند، شخص میتواند از طریق بلوتوث یا اینترنت وایرلس، به تمام لوازم موجود در خانهاش دسترسی پیدا کند.
در آینده این مفهوم به نقطهای خواهد رسید که شاهد تحقق «اینترنت اشیا» (IoT) به صورت تمام و کمال خواهیم بود. این مفهومی است که بر مبنای آن، جهان دیجیتال و جهان واقعی، به شکلی متفاوتتر از همیشه شکلی یکپارچه به خود میگیرند. از یک سو چندین تریلیون دیوایس و سنسور خواهیم داشت که بیشمار نقاط مختلف از جهان را با اینترنت به یکدیگر متصل میکنند. از سوی دیگر هم تجربهای که مردم از جهان واقعی به دست میآورند شدیدا تحت تاثیر واقعیت افزوده و واقعیت مجازی قرار خواهد گرفت. افزون بر تمام اینها، امکان اتصال به هرکسی و هرچیزی، انقلابی در راه و رسم زندگی ما به وجود خواهد آورد. و جالب اینکه بسیاری از ما به خاطر پاندمی اخیر کووید-۱۹، دقیق چنین چیزی را تجربه کرده و ذهنیتی دقیق از شرایط آینده داریم.
مردمی که طی سال ۲۰۵۰ زندگی میکنند به امکان دریافت تقریبا هرچیزی درب منزل خود عادت خواهند داشت
در سادهترین حالت، مردمی که طی سال ۲۰۵۰ زندگی میکنند به امکان دریافت تقریبا هرچیزی درب منزل خود عادت خواهند داشت. سرویسهای دلیوری درب-به-درب شکلی شدیدا اتوماتیک به خود میگیرند و شاهد استفاده از اتومبیلهای هوشمند، پادهای شاتل که روی مسیرهای مخصوص حرکت میکنند و پهپادها در این صنعت خواهیم بود.
به صورت مشابه، در آرامش خانه قادر به انجام هرکاری خواهید بود، خصوصا وقتی صحبت از مشاغل باشد. تجهیز دفترهای خانگی به اینترنت پرسرعت تبدیل به یک نرم خواهد شد، جلسات مجازی خواهند بود و دیگر کسی برای کار یا شرکت در کنفرانسهای مختلف به جایی سفر نمیکند.
حتی تحصیل هم در خانه یا در بلوکهای آپارتمانی مجزا صورت خواهد گرفت. به صورت مشابه با تحصیل از راه دور، کودکان درون کلاسهای درس مجازی لاگین خواهند کرد (و به کمک معلم یا هوش مصنوعی) درسهای مختلف را میآموزند. تکنولوژی بازخورد لمسی باعث خواهد شد که کودکان تجربهای بسیار نزدیک به آنچه میآموزند به دست آورند و دیگر هیچکس نیاز به حضور فیزیکی در کلاسهای درس را حس نخواهد کرد.
انتظار میرود تا سال ۲۰۵۰ میلادی شاهد رشد انفجاری موارد استفاده از رباتهای خانگی هم باشیم. این رباتها یا میتوانند واحدهای موبایل باشند یا لوازم خانگی نسل جدیدی که مستقیما با یک اتاق ادغام شدهاند. این رباتها میتوانند تقریبا به هر کاری رسیدگی کنند، از نگهداری از خانه و شستوشو گرفته تا تهیه غذا و هر فعالیت مشابه دیگری.
سیستمهای توزیع شده
یک تغییر جالب دیگر اینست که چطور انرژی، پول، محصولات و سرویسها و حتی دولتها در سالهای آتی توزیع خواهند شد. درحالی که انقلاب صنعتی منجر به متمرکز شدن کار و اقتصادی شد و این رویه تا همین امروز ادامه یافته، جهان فردا تقریبا به صورت کامل تمرکز زدایی میشود.
برای مثال در مقاله قبلی به افزایش اتکا بر انرژی تجدید پذیر و تاثیرش بر اقتصاد جهانی پرداختیم. با توجه به اینکه بیشترین میزان تقاضا برای الکتریسیته در مراکز شهری است، شاهد تغییراتی محسوس از چگونگی تولید انرژی و همینطور اماکن تولید آن خواهیم بود. به صورت خلاصه، در آینده دیگر خبری از شبکههای برق متمرکز نخواهد بود و در عوض انرژی به صورت بومیتر تولید میشود.
امروز زیرساختی که الکتریسیته را تامین میکند شامل این المانهای متصل به هم است:
- ایستگاههای برقی که به دور از مناطق پرجمعیت ساخته و به هم متصل شدهاند
- فرستندههای الکتریکی که برق را در مسافتهای طولانی حمل میکنند
- ایستگاههای فرعی که ولتاژ را از فشار بالا به توزیع خرید تبدیل میکنند
- مبدلهایی که به هر خانه و ساختمان منتهی میشوند
عبارت «شبکه» از این بابت مناسب است که الکتریسیته در نقطهای مرکزی تولید شده و سپس از طریق یک شبکه به جایی که مورد نیاز است میرسد. به صورت عکس، شهرهای ۲۰۵۰ ایستگاههای برق توزیع شدهای خواهند داشت که بر منابع «سبز» انرزی مانند انرژی خورشیدی، بادی، پیزوالکتریک، زمینگرمایی، زیستتوده و سایر گزینهها متکی هستند.
این مراکز بومی، انرژی مورد نیاز برای منقطهای مشخص را تولید میکنند و ساختمانهای بزرگ احتمالا به کمک آرایههای خورشیدی، توربینها و ژنراتورهای زیستسوختی انرژی خودشان را تامین نماید. با این همه، شبکههای برق به صورت کامل از بین نخواهند رفت، زیرا توسعه انرژی همجوشی هستهای و راکتورهای توکامک همچنان نیازمند مراکز توزیع هستند.
فراگیری اینترنت وایرلس، اینترنت ماهوارهای و تکنولوژی بلاکچین هم به این معناست که مردم میتوانند در هر زمانی به هر کجا متصل شوند. در نتیجه، جلسات سیاسی شبیه به «ملاقاتهای تالار شهر» خواهند شد، رویدادهایی مجازی که افراد بسیار بیشتری قادر به مشارکت در آنها خواهند بود. به صورت مشابه، کنفرانس ویدیویی هم باعث میشود بسیاری از کسبوکارها، وظایف خود را به صورت مجازی پیش ببرند و باید منتظر اثرگذاری این موضوع روی سیاستهای محلی هم بود.
کلانشهرهای سبز
به خاطر از دست رفتن زمینهای قابل کشت، شهرها به فضاهای سبزتر و نقطه تلاقی بومشناسی (اکولوژی) و معماری (آرکیتکچر) تبدیل خواهند شد تا زندگی سالمتری برای انسانها پدید آید. این مفهوم که «آرکولوژی» نام گرفته، توسط معماری به نام پائولو سولری و طی سال ۱۹۶۹ میلادی مطرح شد. او با این مفهوم میخواست به مشکلات پراکندگی شهری و نابودی اجتناپناپذیر فضاهای سبز رسیدگی کند.
در طراحیهای آرکولوژی، عملیاتهای کشاوری و فضاهای سبز به همزیستی با مراکز تجاری و مسکونی میرسند و از فضاها به شکلی خلاقانهتر استفاده میشود. این ذهنیت در ابتدای سده جاری میلادی دوباره به محبوبیت رسید و اصلیترین دلیل آن نیز سرعت گرفتن تغییرات اقلیمی بود. امروز بیشمار شرکت معماری و استودیوی طراحی داریم که به صورت تخصصی به ساخت فضاهایی شهری با پیروی از قواعد آرکولوژی میپردازند بهینگی و پایداری را در اولویتی بالاتر نسبت به هرچیز دیگر قرار میدهند.
از ویژگیهای رایج آرکولوژی میتوان به کشاورزی شهری، مزارع عمودی، کشت آبی، مزارع پرورش حشرات و سیستمهای پرورش غذای آکوپونیک (جایی که گیاهان و ماهی مشترکا در آن زندگی میکنند و هر دو سرشار از مواد مغذی هستند) اشاره کرد. این عملیاتها با توسعه ارگانیسمهایی که از لحاظ ژنتیکی دستکاری شدهاند و همینطور مهندسی میکروبی به بهرهوری هرچه بیشتر خاوهند رسید.
در طراحیهای آرکولوژی، عملیاتهای کشاوری و فضاهای سبز به همزیستی با مراکز تجاری و مسکونی میرسند و از فضاها به شکلی خلاقانهتر استفاده میشود
برای کاهش فشار روی منابع آبی موجود، اکثر آبی که برای آبیاری مورد نیاز است از طریق جمعآوری باران، بازیافت آب خاکستری و واحدهای احیای آب به دست میآید. ضمنا میتوان روی این موضوع شرط بست که تا سال ۲۰۵۰، بسیاری از خانهها و سکونتگاهها به پرینترهای سهبعدی غذایی مجهز شده که به تهیه غذاهایی حاوی مواد حیاتی و همینطور سازگار با انواع سلیقهها و رژیمها میپردازند.
برای قوترسانی به تمام اینها به منابع انرژی تجدید پذیر مانند همان آرایههای خورشیدی که بالاتر به آنها اشاره کردیم، توربینهای بادی عمودی، سطوح پیزوالکتریک و تکنولوژی تبادل حرارت نیاز خواهیم داشت. هر ساختمانی که میزبان چندین خانه است احتمالا تاسیسات تامین انرژی و ایستگاه سوخت خاص خودش را داشته باشد و بنیادینترین نیازهای محلی را برطرف میکند.
جزیره کریستالی: این آرکولوژی توسط نورمن فاستر، موسس شرکت معماری Foster and Patrners پیشنهاد شد. با پایبندی به نامش، جزیره کریستالی قرار است سازهای بلند و شبیه به ستون فقرات باشد که مثل یک بلور کریستالی به نظر میرسد. تمام سازه درون یک «پوست ثانویه» قابل تنفس قرار میگیرد که در زمستان بسته میشود تا هوای گرم از دست نرود و در تابستان هم باز میشود تا بخش داخلی را خنک کند.
این آرکولوژی قرار بود سر از پارک ناگاتینسکایا پویما در مرکز مسکو درآورد. با ارتفاع ۴۵۰ متر و فضایی معادل ۲.۵ میلیون مربع مربع، این میتوانست بزرگترین سازه بشری در تمام کره خاکی باشد. روند ساخت این سازه در سال ۲۰۰۹ به خاطر بحران اقتصادی جهانی به تعویق افتاد و هنوز از برزخ خارج نشده است.
مصدر سیتی: مصدر سیتی که نامش را از شرکت سازندهاش قرض گرفته، پروژهای است که برای ساخت در شهر ابوظبی امارت برنامهریزی شده. یکبار دیگر شرکت Foster and Partners طراحی شهر را برعهده داشته و مصدر قرار است هابی برای کمپانیهای مصرفکننده انرژی پاک و همینطور میزبان مقر آژانس بینالمللی انرژی تجدید پذیر (IRENA) باشد.
با پیروی از هدف دستیابی به خنثیسازی آلودگیهای کربنی، مصدر با ترکیب انرژی خورشیدی و نیروی بادی قوترسانی میشود و تمام نورها و آبها هم با سنسورهای حرکتی کنترل میشوند تا مصرف به کمترین میزان ممکن برسد. بخش اعظمی از آب شهر، اساسا آب بارانی است که توسط دستگاههای تقطیر جمعآوری میشود. از سوی دیگر، ۸۰ درصد از پسماندهای آبی هم بازیافت شده و تا بیشترین دفعات ممکن مورد استفاده دوباره قرار میگیرند.
بنابر اطلاعات سال ۲۰۱۶، این شهر تاکنون میزبان ۲۰۰۰ کارمند و ۳۰۰ دانشجو است. با این همه، انتظار میرود روند گسترش شهر آنقدر ادامه یابد تا ۵۰ هزار نفر در آن ساکن باشند، ۱۵۰۰ کسبوکار تشکیل دهد و ۶۰ هزار کارگر هم روزانه به شهر بیایند.
جمعبندی
همینطور که در قرن بیست و یکم پیش میرویم، جهان مجبور به تحمل دو پدیده بزرگ خواهد بود. پیشرفت تکنولوژی سرعت بیشتری به خود خواهد گرفت و تغییراتی بنیادین در چگونگی زندگی کردن، کار کردن، بازی کردن و حتی غذا خوردن ما به وجود میآورد. در عین حال، تغییرات اقلیمی هم شدت بیشتری به خود میگیرند و اختلالاتی عظیم درون سیستمهای طبیعی که حیات و بقای انسان وابسته به آنها است به وجود میآورد.
خوشبختانه در این تناقض بزرگ، روزنه امید نیز است. اگرچه بالا آمدن آبها و افزایش سیلاب، طوفانها و آتشسوزیهای طبیعی به کابوسی برای نوع بشر تبدیل میشوند، در عین حال ما را تحت فشار میگذارند تا به دنبال راه حل بگردیم. و درحالی که پیشرفت سریع تکنولوژی خود به منبعی همیشگی از استرس تبدیل میشود، از سوی دیگر ابداعاتی را با خود به همراه خواهد آورد که چالشهای زیستمحیطی را تلطیف یا برطرف خواهند کرد.
سال ۲۰۵۰ میلادی قرار است دورانی عجیب باشد، دورانی که تمام جهان در جایی میان بقا و پیشرفت، ندرت و وفور، رکود و رشد گیر میکند. در هر صورت پتانسیلهای فراوانی برای ایجاد تغییرات مثبت وجود دارد و شاید بتوان عصری تازه برای زندگی بهتر و پایداری بیشتر را رقم زد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.