ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

علمی

آیا بازگشت به سبک زندگی پیش از کرونا، آسان خواهد بود؟

پس از درگیری یک ساله با ویروس کرونا که اضطراب، عصبانیت و گاهی افسردگی را برایمان به ارمغان آورد، بازگشت به رفتارهای پیش از شروع همه‌گیری کار آسانی نیست. کارشناسان تلاش کرده‌اند تا آسیب‌های وارد شده ...

مرضیه فرجی
نوشته شده توسط مرضیه فرجی | ۲۲ خرداد ۱۴۰۰ | ۲۲:۰۰

پس از درگیری یک ساله با ویروس کرونا که اضطراب، عصبانیت و گاهی افسردگی را برایمان به ارمغان آورد، بازگشت به رفتارهای پیش از شروع همه‌گیری کار آسانی نیست. کارشناسان تلاش کرده‌اند تا آسیب‌های وارد شده به مشاغل را بررسی کنند.

برخلاف گسترش واکسیناسیون جهانی، پزشکان اوضاع نابسامانی را پیش‌بینی می‌کنند که کارشناسان آن را موج چهارم بیماری کرونا می‌نامند. آن‌ها عقیده دارند که تاثیرات کرونا بر سلامت روان انسان، بسیار گسترده و عمیق بوده و حتی بیشتر از تاثیرات جسمی است. حدس زده می‌شود که پس از پایان واکسیناسیون و بازگشت مردم به حالت عادی، سیستم بهداشت روان در سراسر دنیا با یک چالش بزرگ روبرو شود.

در حالیکه عفونت‌ها در هند و برزیل بیداد می‌کنند، تعداد مبتلایان به کرونا در ایالات متحده، اروپا و بسیاری از دیگر کشورها به‌ صورت چشمگیری در حال کاهش است و بدین ترتیب محدودیت‌های روزمره به مرور کمرنگ‌تر می‌شوند. با این‌حال، بسیاری از مردم احساس می‌کنند تجربه جمعی آسیب روانی را متحمل شده‌اند.

به گفته «لوانا مارکز»، روانشناس و پروفسور دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد همه‌گیری کرونا سبب تحریک برخی عوامل روانشناختی شده که در نتیجه آن شاهد مشکلات روحی و عاطفی اعم از اضطراب، افسردگی، PTSD و خستگی ذهنی در افراد خواهیم بود. علائمی همانند خستگی و افسردگی می‌تواند در طولانی مدت روی فیزیک بدن و همچنین نحوه عملکرد مغز تاثیر چشم‌گیری بگذارد.

گزارش نرخ شادمانی در جهان در سال 2021 نشان داد که با شروع همه‌گیری کرونا، سلامت روانی در بسیاری از کشورهای جهان کاهش بسیار زیادی داشته است. تحقیقات پیشین نشان می‌دهد که با بازگشت مردم به محل کار، مدرسه، دانشگاه و غیره، هم‌صحبتی با دوستان و وقت گذراندن با آن‌ها می‌تواند به مرور زمان به کاهش اضطراب کمک کند. با این‌حال دسته‌ای از افراد هستند که اثرات روانی این همه‌گیری به صورت طولانی مدت با آن‌ها همراه خواهد بود.

آسیب‌های سلامت روان

به گفته «ربکا لوین کولی»، روانشناس دانشگاه بوستون حدود 15 ماه قرنطینه، تنهایی، تماس‌ با نرم‌افزارهای مختلف، غم، بیماری، یکنواختی، از دست دادن شغل و مشکلات اقتصادی، سبب افزایش بیش از حد اضطراب و افسردگی در میان مردم شده است. سطح این افزایش واقعا در تاریخ بی‌سابقه است.

در طول 9 ماهه اول همه‌گیری، بزرگسالان آمریکایی شش برابر بیشتر از اوایل سال 2019، مشکلات بهداشت روانی خود را گزارش دادند. این ارقام با استفاده از داده‌های اداره سرشماری در امریکا بدست آمده که می‌توان از آن برای تقریب معضلات خانوادگی بوجود آمده و اثرات اجتماعی و اقتصادی استفاده کرد. حدود 41.5 درصد از 1.5 میلیون نفر شرکت‌کننده در یک نظرسنجی در این باره، علائم افسردگی و اضطراب خود را گزارش دادند. این نتیجه همانند نتایجی بود که دیگر کشورها نیز پس از شروع کرونا بدست آورده‌اند.

اضطراب و افسردگی دو اختلال روانی هستند که علائم آن‌ها به وضوح در رفتار فرد ظاهر می‌شود. برخی نمی‌توانند تمرکز کنند، میزان خلاقیت آن‌ها پایین می‌آید و یا در طول روز مدام خسته هستند. بسیاری از مردم در غم از دست دادن عزیزانشان هستند. افرادی که در این مدت تنها نبوده‌اند نیز، در سردرگمی هستند. آن‌ها نمی‌دانند که پس از واکسیناسیون چطور باید به زندگی عادی بازگردند و یا از عزیزانشان در برابر عوارض واکسن محافظت کنند.

محققان و پزشکان نشان داده‌اند که کم‌خوابی و یا بوجود آمدن اثرات بد، از دیگر نتایج شیوع ویروس کروناست. یک مطالعه نشان می‌دهد که قرنطینه و انزوای حاد اجتماعی، اشتهای کاذب در افراد ایجاد کرده و آن‌ها را به سمت بیشتر غذا خوردن و افزایش وزن سوق داده است. حدس زده می‌شد برخی افراد در پایان دوران قرنطینه با افزایش وزنی در حدود ۷ کیلوگرم روبرو باشند. با این‌حال دیده می‌شود که این رقم تا ۱۴ کیلوگرم نیز بالا رفته است.

ناتوانی در کنار آمدن با شرایط حاضر، عواقب تلخ دیگری را نیز به همراه دارد. افزایش بی‌سابقه میزان خودکشی در ژاپن باعث شد تا دولت این کشور، شخصی را به عنوان وزیر تنهایی در ماه فوریه منصوب کند. این شرایط در آمریکا و اروپا متفاوت است. با اینکه خودکشی در این دو قاره افزایش چندانی نداشته است، اما علائمی از ترومای روحی به مرور در افراد رو به افزایش است.

ایالات متحده در طول همه‌گیری کرونا شاهد افزایش نرخ مرگ امید و انگیزه در میان افراد بوده است. در حالیکه در سال 2019، میزان استفاده از مواد مخدر مثل فنتانیل و دیگر مواد مخدر مصنوعی در حدود 70,630 بوده است، این رقم در سال 2020 به 90,000 رسیده است. این نرخ افزایش ناگهانی، بیشترین میزان افزایش مواد مخدر در دو دهه گذشته در ایالات متحده است.

گروه‌های پرخطر در سلامت روان

قرنطینه در سرتاسر جهان اثر مخربی بر مردم گذاشته است. «باربارا ساهاکیان»، یکی از اساتید روانشناسی بالینی در دانشگاه کمبریج در این باره گفت: «در این میان گروه‌هایی از مردم هستند که بیشتر از سایرین، اثر منفی پذیرفته‌اند. همانطور که در کشورهای مختلف میزان درگیری با ویروس کرونا، تعداد مبتلایان و تعداد جان‌باختگان بیشتر بوده است، گروه‌های متفاوت مردم نیز تاثیرات متفاوتی از این همه‌گیری دریافت کرده‌اند.»

بزرگسالان جوان، زنان، والدین کودکان خردسال، کارمندان پزشکی، افراد با تحصیلات کم، کادر درمان در خط مقدم مقابله با بیماری، جوامع سیاه‌پوستان و اسپانیایی‌ها و همچنین کسانی که پیش از این، از بیماری‌های روانی و اعصاب رنج می‌بردند، بیشتر از سایرین در معرض اثرات همه‌گیری قرار گرفتند.

به‌طور کلی تحقیقات دانشمندان نشان می‌دهد افرادی که موفق به برقراری ارتباطات اجتماعی به صورت مجازی بوده‌اند، بسیار کمتر از دیگران به اضطراب و افسردگی دچار شده‌اند.

از سویی دیگر، فشارهای مالی در نتیجه از دست دادن شغل، افزایش گرسنگی و بدهی‌های مالی و اخراج افراد از محل کار، نقش به‌سزایی در سلامت روان داشته است. در مدت همه‌گیری بیش از 2.3 میلیون زن کار خود را از دست داده‌اند.

بسیاری از این زنان، توانایی تربیت کودکان به شیوه‌ای که در مدرسه انجام می‌شود، ندارند. به گفته مارکز، مهم نیست که داده‌های بدست آمده را چطور دسته‌بندی و تحلیل می‌کنید. ثروت در این زمینه بسیار کمک‌کننده است. اگر فرد ثروتمندی باشید، می‌توانید در خانه بمانید و با استخدام نیروی کمکی، به حفظ سلامت روان خانواده خود کمک کنید.

کودکان و نوجوانانی که برای طولانی مدت از راه دور آموزش می‌بینند و تجربه برقراری رابطه با هم‌سن و سالان خود و همچنین معلمین را از دست می‌دهند، مشکلات روانی بسیاری بوجود می‌آید. «کریستینا گورنت»، متخصص مغز و اعصاب کودکان در بیمارستان سنت لوئیس در میزوری می‌گوید: «اورژانس و اتاق‌های بیمارستان ما، هر روزه شاهد درگیری‌های روانی و لفظی میان خانواده‌ها و کودکان است.»

علائم کودکان، از بیخوابی گرفته تا اختلالات غذا خوردن، عصبانیت، اضطراب، خود آزاری و پرخاشگری منحصر به فرد نیستند، اما مشاهده می‌کنیم که به مرور شایع‌تر و شدیدتر می‌شوند. مطالعات صورت گرفته روی 224 کودک هفت تا پانزده سال نشان داد که دو سوم از آن‌ها علائم اضطراب و افسردگی بالینی دارند که این رقم، دو برابر رقم بدست آمده در سال 2019 است.

کودکان خردسال که برخی از آن‌ها را نوزادان بی‌پناه نامیده‌ایم، در یک دوره حیاتی مهم، ارتباطات اجتماعی کمی داشته‌اند. نوجوانانی که باید به‌طور معمول استقلال از خانه و مهارت‌های دوست‌یابی و ارتباط با دیگران را تمرین کنند، در دوره همه‌گیری در کنار خانواده خود قرنطینه بوده‌اند.

ساهاکیان افزود: «کادر درمان فعال در خط مقدم مبارزه با کرونا نیز آسیب‌های روانی جدی را متحمل شده‌اند. آن‌ها علاوه بر آنکه از ابتلای خودشان به کرونا ترس داشته‌اند، با افزایش حجم کار، کمبود تجهیزات و لوازم ایمنی پزشکی روبرو شده‌اند و در یک سال گذشته، شاهد افزایش دردناک میزان مرگ و میر بوده‌اند.»

به علت دشواری دسترسی به خدمات سلامت و افزایش میزان قرنطینه در کشورهای مختلف، سلامت روان این افراد بیشتر از همیشه در خطر زوال قرار گرفته است.

تاثیر ویروس کرونا بر مغز

«مورا بولدرینی»، یکی از متخصصین مغز و اعصاب در نیویورک می‌گوید: «بیماری‌های عفونی از جمله کرونا، می‌توانند بر مغز انسان تاثیر بگذارند، عملکرد شناختی ذهن و قدرت تصمیم‌گیری آن را دچار اختلال کنند و سبب ایجاد مشکلات روحی حاد یا مزمن شوند.»

وی ادامه داد: «ما افرادی را دیده‌ایم که با علائمی شبیه به افسردگی، توهم یا پارانویا به بیمارستان مراجعه می‌کنند و پس از انجام آزمایش‌های لازم، مشخص می‌شود که شخص مبتلا به ویروس کروناست. این بیماری همچنین می‌تواند سبب سکته‌های مغزی به صورت حاد و یا جزئی شود.»

ویروس سیستم ایمنی بدن را تحت فشار حداکثری می‌گذارد و سبب ایجاد التهاب در بدن می‌شود. پس از بهبودی، برخی از علائم بلند مدت کرونا در بدن فرد ظاهر می‌شوند. در این شرایط التهاب از بین نرفته است و بدن حالتی خود‌ایمنی همانند بیماری لوپوس را تجربه می‌کند. التهاب طولانی مدت در مغز بر ارتباط بین سلول‌های عصبی تاثیر می‌گذارد و می‌تواند سبب نابودی آن‌ها شود.

برخی از افراد به صورت دائمی دچار مشکلات حافظه و تمرکز، از دست دادن بویایی و چشایی، اضطراب، افسردگی، روان‌پریشی و یا حتی تشنج می‌شوند. در نتیجه می‌توان گفت که ویروس سبب تغییر در شخصیت و رفتار بیمار می‌شود. تغییرات رفتاری ایجاد شده گاهی فرد را تا مرز خودکشی پیش می‌برند. بسته به شدت بیماری، 20 تا 70 درصد افراد پس از درمان نیز علائم روحی و خلقی دارند و از این میان حدود یک سوم، به PTSD مبتلا می‌شوند.

بولدرینی در پاسخ به این سوال که علائم ظاهر شده تا چند وقت ادامه دارند، گفت: هنوز نمی‌دانیم!

تاثیرپذیری عملکرد مغز از استرس

انسان‌ها برای زنده ماندن طراحی شده‌اند. به عبارت دیگر طراحی بدن انسان به نحوی است که بیشترین تلاش را برای زنده ماندن می‌کند. وقتی خطری ما را تهدید می‌کند، مجموعه R مغز که به آن مغز خزنده و یا مارمولکی نیز گفته می‌شود – اصطلاح تخصصی آن آمیگدال و یا بادامی است – واکنش نشان می‌دهد، آدرنالین را وارد جریان خون می‌کند و بدن در حالت تدافعی برای مقابله و جنگ، فرار و یا حتی سنگ‌کوب قرار می‌گیرد. اما برخلاف تمام خطراتی که یک انسان می‌تواند در طول دوران زندگی خود با آن‌ها روبرو شود، همه‌گیری جز آن دسته خطراتی است که پایان نمی‌پذیرند.

ترسی که در اثر واکنش به یک رخداد در بدن بوجود می‌آید، تبدیل به یک استرس مزمن می‌شود. بدن مملو از کورتیزول و سایر هورمون‌های استرس می‌شود که به شدت برای مغز سمّی هستند. این موضوع سبب می‌شود که تولید سلول‌های عصبی در مغز متوقف شده و در نتیجه تغییرات بوجود آمده، فرد دچار افسردگی می‌شود.

در این حالت، آمیگدال بر سر تصمیم‌گیری و انجام وظایف احساسی به رقابت با قسمت جلویی پیشانی می‌پردازد. این شرایط به خوبی در MRI مغزی بیماران مشخص است. به عبارت دیگر در یک بیمار آسیب دیده از کرونا، آمیگدال به شدت فعال و روشن است، در حالیکه قسمت جلویی پیشانی اصطلاحا خاموش و تاریک است. این تاریکی نشان‌دهنده کاهش عملکرد عضو مذکور در بدن است.

دکتر «جودسون برویر»، روانپزشک و متخصص مغز و اعصاب در دانشگاه براون می‌گوید: «قسمت جلویی پیشانی با انجام استدلال‌های احساسی و منطقی در شرایط مختلف، به زنده ماندن ما کمک می‌کند. اگر انسان در شرایطی قرار بگیرد که در آن احساس امنیت نکند، اضطراب بر بدن حاکم می‌شود.»

او ادامه داد: «اضطراب همانند آتش است. وقتی قادر نباشیم که آینده را پیش‌بینی کنیم، اضطراب می‌گیریم. این همان اتفاقی است که در سال 2020 برای همه مردم دنیا افتاد. همه‌گیری ویروس کرونا همانند بنزینی بود که روی آتش ریخته شد. اگر شخصی دچار اختلالات اضطراب و استرس باشد، وضعیت روحی او در این شرایط بحرانی می‌شود. احساس خطر دائمی که در این صورت بوجود می‌آید، برای بدن بسیار مضر است.»

برخی از افراد از سندرم اضطراب کرونا رنج می‌برند. «مارکانتونیو اسپادا» و همکار وی «آنا نیکچویچ» از روانشناسان اسپانیایی در این باره می‌گویند: «افراد مبتلا به این سندروم، به صورت دائمی دچار ترس، وحشت و اضطراب هستند. این افراد از بیرون رفتن، برقراری تماس با دیگران، حضور در مکان‌های عمومی وحشت می‌کنند و مدام نگران ابتلای خود یا اطرافیان به ویروس کرونا هستند.»

از دیگر اختلالات رفتاری که ممکن است فرد پس از بهبودی با آن دست و پنجه نرم کند، وسواس فکری عملی و یا PTSD است. این اختلالات سبب بروز رفتارهایی می‌شود که گویا فرد در جنگ حضور دارد.

در نتیجه می‌تواند به خود و یا محیط اطراف صدمه وارد کند. اسپادا می‌گوید: «ممکن است ترک این رفتارها پس از یکسال به شدت برای فرد دشوار باشد. کسانی که تحت فشار مالی قرار دارند، از حمایت اجتماعی برخوردار نیستند و یا سابقه اختلالات رفتاری دارند، در معرض خطر بیشتری هستند.»

با این‌حال، حالتی وجود دارد که شخص در برزخ قرار گرفته است. به عبارت دیگر برخی شرایط محیطی سبب می‌شود تا افسردگی و اضطراب در فرد رشد کند و به حالت مزمن تبدیل شود، در حالیکه پیش از این، علائم بسیار خفیف بوده‌اند. بعضی از ما در حالت برزخ گیر افتاده‌ایم، نوعی برزخ روانشناختی که روانشناس «کوری کیز»، به آن پژمردگی می‌گوید. پژمردگی را می‌توان ضعیف بودن و ضعیف‌تر شدن دانست، به‌طوری نشاط شخص کاهش می‌یابد و افسردگی شدت می‌گیرد.

چالش بازگشت به شرایط عادی در زندگی

با بازگشایی مشاغل و بازگشت تعداد بیشتری از افراد به محل کار و مدارس، برخی از افراد به‌ صورت غیرارادی با این در برابر زندگی به صورت عادی جبهه می‌گیرند و هیچ تلاشی برای این بازگشت ندارند. در گزارش منتشر شده در ماه آپریل، حدود 33 درصد از افراد، جمعیتی در حدود 80 میلیون نفر در ایالات متحده، ابتلا به اختلالات رفتاری را گزارش کرده‌اند. در نظرسنجی دیگری، بیش از نیمی از والدین نسبت به حضور فرزندان خود در جامعه و مدرسه، ابراز نگرانی کرده‌اند.

اما این ارقام، نتایجی هستند که در یک بازه زمانی کوتاه بدست آمده‌اند. عوارض واقعی ‌همه‌گیری سال‌ها بعد خود را نشان خواهند داد. تحقیقات نشان می‌دهد که تنها 50 درصد افراد بدون بروز هیچ مشکلی، به زندگی عادی خود باز خواهند گشت.

اما مابقی افراد، ممکن است برای مدتی طولانی دچار مشکلات مختلف شوند. مارکز خاطر نشان کرد: «یک دهه پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر به برج‌های دوقلو در ایالات متحده، 12 درصد از افراد هنوز علائم بالینی PTSD داشتند. علاوه بر این، سه سال پس از رفع سندروم حاد تنفسی SARS، که ویروس دیگری از خانواده کرونا است، یک چهارم بازماندگان هنوز مبتلا به PTSD بودند.»

طبق آمار بدست آمده از سراسر جهان، ابتلای بیش از 163میلیون نفر به ویروس کرونا و هزینه میلیارد دلاری برای کنترل این بیماری در سراسر جهان، انتظار می‌رود که نیاز افراد به خدمات سلامت روان تبدیل به یک سونامی شود. اگر در ایالات متحده، تعداد متقاضیان را دو برابر حالت پیش از ‌همه‌گیری کنیم، باز هم ظرفیت لازم برای رفع اختلالات درمانی وجود ندارد و بدین ترتیب نتیجه می‌گیریم که حدود 90 درصد افرادی که به کمک نیاز دارند، دست تنها خواهند ماند.

برای مقابله با این بحران، برنامه‌ای با عنوان نجات آمریکا در ماه مارس مطرح شد که دولت بودجه‌ای 4 میلیاردی را به آن اختصاص داد. این بودجه پیشگیری، درمان، آموزش افراد، آموزش پرسنل، دارو، مراقبت‌های بهداشتی و غیره را تامین خواهد کرد. با این‌حال کارشناسان عقیده دارند که در زمینه درمان اختلالات رفتاری کودکان، ضعف‌های بسیاری وجود دارد.

مارکز در این‌باره می‌گوید: «آنچه باید بیشتر نگرانش باشیم، سلامت مغز انسان است، نه سلامت رفتار. زیرا رفتار انسان ناشی از واکنش‌هایی است که در مغز رخ می‌دهد.»

علاوه بر درمان حرفه‌ای، روش‌های نسبتا ساده‌ و اثبات شده‌ای برای مقابله با استرس در دنیا وجود دارد. به نظر می‌رسد یوگا و مراقبه به صورت منظم، می‌تواند باعث کاهش آمیگدال شود و همچنین از ضخیم شدن قسمت جلویی پیشانی جلوگیری کند.

همچنین حضور در طبیعت، سطح کورتیزول را در بدن کاهش می‌دهد. ورزش کردن، انعطاف‌پذیری فرد در روابط احساسی را افزایش می‌دهد و در درمان برخی مشکلات جسمی نیز موثر است. خوب غذا خوردن و خواب منظم و کافی داشتن (حدود هفت ساعت در هر شبانه روز) بسیار مهم است.

تعاملات اجتماعی خود را فراموش نکنید. اما یادتان باشد که از رسانه‌ها و اخبار منفی روزمره به شدت دوری کنید. والدین می‌توانند برای کمک به کودکان خود، برنامه‌های روزانه و هفتگی برای انجام فعالیت‌های بالا تهیه کنند. در سایت mapmyhabit.com، تلاش شده تا به مردم در کنترل اضطراب کمک شود.

روانشناسان نیاز به برگزاری یک کارزار بهداشت روانی عمومی را یادآور می‌شوند که در آن آشنایی با استرس، نحوه مدیریت آن و تنظیم احساسات به درستی آموزش داده شود. افراد باید در زمینه نحوه آرام کردن ذهن آموزش‌های لازم و کافی را ببینند.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (1 مورد)
  • misi2021
    misi2021 | ۲۴ خرداد ۱۴۰۰

    سلام و عرض ادب خدمت سرکار خانم فرجی
    میخواستم بدونم تهیه پاوریونت از خلاصه مقاله با ذکر منبع سایت دیجیاتو اشکالی نداره؟؟

مطالب پیشنهادی