ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

تکنولوژی

شیوع کرونا ویروس از کجا آغاز شد؟ آنچه تا این لحظه می‌دانیم وحشتناک است

آنفلوانزای H1N1 که به پاندمی سال‌های ۱۹۷۷ و ۱۹۷۸ منجر شد، مشخصه‌هایی بسیار جالب توجه داشت. این پاندمی از آسیای شمال شرقی ظهور کرد و در نهایت ۷۰۰ هزار نفر را در سراسر جان به ...

شایان ضیایی
نوشته شده توسط شایان ضیایی | ۹ تیر ۱۴۰۰ | ۲۲:۰۰

آنفلوانزای H1N1 که به پاندمی سال‌های ۱۹۷۷ و ۱۹۷۸ منجر شد، مشخصه‌هایی بسیار جالب توجه داشت. این پاندمی از آسیای شمال شرقی ظهور کرد و در نهایت ۷۰۰ هزار نفر را در سراسر جان به کام مرگ کشاند. پیش از هر چیز، این بیماری به شکلی تقریبا انحصاری، افرادی که در دهه سوم زندگی خود یا جوان‌تر بودند را درگیر می‌کرد. محققان سپس یک نکته عجیب دیگر کشف کردند که می‌توانست توضیحی برای نکته نخست باشد: این بیماری مجازاً با نژاد دیگری که طی دهه ۱۹۵۰ میلادی به گردش افتاده بود، یکسان بود. افرادی که پیشتر به دنیا آمده بودند در برابر بیماری ایمن بودند و افراد جوان‌تر نه.

اما چطور ممکن است این بیماری از لحاظ ژنتیکی کاملا پایدار باقی مانده باشد؟ مگر ویروس‌ها دائما دچار جهش نمی‌شوند؟ دانشمندان حدس می‌زدند که بیماری به صورت فریز شده در آزمایشگاه نگهداری می‌شده. در واقع مشخص شده بود که ویروس‌ها در برابر دما از خود حساسیت نشان می‌دهند و این موضوع در روند توسعه واکسن برای ویروس‌ها اهمیت فراوان داشت.

در سال ۲۰۰۴ بود که ویروس‌شناسی برجسته به نام «پیتر پالِس» نوشت «چی-مینگ چو»، ویروس‌شناسی مورد احترام و یکی از اعضای پیشین آکادمی علوم چین به او گفته که علت شیوع ویروسH1N1 در سال ۱۹۷۷ «ظاهرا به خاطر آزمایش‌های واکسن روی چند هزار نیروی نظامی بوده که ویروس زنده H1N1 را در بدن خود داشتند».

برای نخستین بار در تاریخ، خود علم منجر به شیوع پاندمی شده بود، آن هم در حالی که می‌خواست برای پاندمی آماده شود. حالا برای دومین بار طی ۵۰ سال اخیر، این سوال طرح شده که آیا پاندمی کنونی ناشی از تحقیقات علمی است یا خیر.

آنچه تا این لحظه می‌دانیم واقعا ترسناک است

اگرچه سکوت دولت چین باعث می‌شود نتوانیم به طور دقیق بدانیم که ویروس کووید-۱۹، یعنی SARS-CoV-2 مستقیما از طبیعت به سراغ‌مان آمده یا از آزمایشگاهی در ووهان یا پژوهش‌های ژنتیکی، اما آنچه تا این لحظه می‌دانیم واقعا ترسناک است. سال‌ها پژوهش روی خطرات ویروس‌های خانواده کرونا و تاریخچه‌ای طولانی‌تر از حوادث آزمایشگاهی و اشتباهات مختلف در سراسر جهان باعث شده دانشمندان دلایل زیادی برای محافظه‌کاری به هنگام بررسی این کلاس از پاتوژن‌ها داشته باشند. اما رویکردهای امنیتی دردسرساز همچنان هم به چشم می‌خورند.

بدتر اینکه موفقیت محققان در پرده‌برداری از خطرات تازه، لزوما همیشه منجر به آمادگی نوع بشر در برابر این خطرات نمی‌شود.

حتی اگر کرونا ویروس بدون فعالیت‌های پژوهشی و دخالت انسانی از حیوانات به نوع بشر انتقال یافته باشد، بستر چنین فاجعه بالقوه‌ای برای چندین سال فراهم شده است و باید از پاندمی اخیر درس بیاموزیم تا قادر به جلوگیری از وقوع حوادث بعدی باشیم.


تا پیش از شیوع بیماری سارس، ویروس‌های کرونا عمدتا خوش‌خیم بودند و منجر به علائم شبیه به سرماخوردگی خفیف یا متوسط می‌شدند. حتی با گذشت ۵ سال از شیوع سارس در جنوب چین طی ماه نوامبر ۲۰۰۲، دولت چین داشت بر جزئیات این تهدید سرپوش می‌گذاشت و بیماری هم داشت سر از دیگر کشورها در می‌آورد. تا تابستان سال ۲۰۰۳، شیوع ویروس کنترل شد، اما نه پیش از اینکه ۸۰۰۰ نفر دیگر آلوده شده و ۷۷۴ نفر نیز جان ببازند. مقامات بهداشتی بدین خاطر موفق به سرکوب سارس شدند که تنها افرادی که به وضوح بیمار بودند آن را نشر می‌دادند و بنابراین شناسایی و قرنطینه کردن مردم آسان‌تر بود. اما این خطری بود که از بیخ گوش‌مان رد شد و نرخ مرگ‌ومیر ۱۰ درصدی، بسیار ترسناک بود. بنابراین جلوگیری از وقوع پاندمی کرونا ویروس بعدی تبدیل به یک اولویت شد.

تا سال ۲۰۰۵ میلادی، محققان از جمله دکتر «شی ژنگلی»، ویروس‌شناس انستیتوی ویروس‌شناسی ووهان اعلام کردند که خفاش‌های نعل اسبی احتمالا میزبان اصلی سارس بوده و پاندمی از آن‌ها شروع شده. در سال‌های بعد از این ماجرا، محققان در پژوهش‌های میدانی به دنبال کرونا ویروس‌های خفاش بودند و در آزمایشگاه به بررسی آن‌ها می‌پرداختند. معمولا تصور می‌شد که سارس به واسطه گربه نخلی آسیایی به انسان‌ها منتقل شده: پستان‌داری کوچک و دوست‌داشتنی که گاهی در بازارها به فروش می‌رسد. اما تا سال ۲۰۰۴ این ظن به وجود آمد که کرونا ویروس موجود در بدن خفاش‌ها می‌تواند بدون وجود یک حیوان واسطه، سلول‌های ریه انسان را دچار عفونت کند. تا سال ۲۰۱۳ نیز دکتر شی به آزمایش‌هایی پرداخت که وقوع چنین اتفاقی را تایید می‌کردند.

اما کماکان محققان گاهی به کار با خفاش‌ها، نمونه‌های به دست آمده از خفاش‌ها و ویروسی‌های خفاش در شرایطی می‌پرداختند که باعث بروز نگرانی شده‌اند.


ویروس‌ها به شکلی ذاتی به جهش ادامه می‌دهند، با حوادث اتفاقی تغییر می‌کنند و بخش‌هایی از ژنوم‌ یا کد ژنتیکی‌شان در تعامل با دیگر ویروس‌ها حذف یا اضافه می‌شود. این آزمون و خطای مداوم باعث می‌شود مشخصه‌هایی درون ویروس‌‌ها شکل بگیرد که آلوده کردن گونه‌های جانوری تازه را امکان‌پذیر می‌کنند.

برای مقابله بهینه با این جهش‌ها، انسان‌ها در صدد هدایت این پروسه برآمده‌اند. در آن‌چه گاهی از اوقات تحت عنوان «پژوهش به دست آوردن کارایی» شناخته می‌شود، محققان به دستکاری ژنتیکی ویروس می‌پردازند تا مشخص شود چگونه شکلی خطرناک‌تر از قبل به خود خواهد گرفت.

محققان به این نتیجه رسیدند که برخی ویروس‌های خفاش شاید «قادر به آلوده کردن انسان‌ها، بدون نیاز به جهش یا تطبیق یافتن» باشند

در مقاله‌ای که طی سال ۲۰۱۵ در نشریه Nature Medicine منتشر شد، محققان دو آزمایشگاه بزرگ کرونا ویروس در جهان -دکتر «رالف باریک»، پروفسور دانشگاه کارولینای شمالی و دیگران- نوشتند که قادر به زیست‌مهندسی کرونا ویروس بوده‌اند. این کار در آزمایشگاه دکتر باریک انجام شده بود. آن‌ها یک خار پروتئینی -کلیدی که کرونا ویروس از آن برای باز کردن قفل و آلوده کردن سلول‌ها استفاده می‌کند- را از ویروس خفاش نعل اسبی برداشته و با ویروس سارس انسانی که با بدن موش‌ها تطبیق یافته بود، ترکیب کردند. محققان گفتند که این ویروس «خیالی» می‌تواند سلول‌های انسانی را آلوده کند و به این نتیجه رسیدند که برخی ویروس‌های خفاش شاید «قادر به آلوده کردن انسان‌ها، بدون نیاز به جهش یا تطبیق یافتن» باشند. این دومین بار از زمان پژوهش‌های دکتر شی طی سال ۲۰۱۳ بود که مشخص شد کرونا ویروس‌های خفاش و شبیه به سارس می‌توانند به صورت مستقیم به آلودگی سلول‌های ریه انسان بپردازند.

این نوع از دستکاری‌های ژنتیکی همان موقع هم نگرانی‌هایی به وجود آورده بودند، خصوصا بعد از اینکه آزمایشگاه‌هایی در هلند و ایالات متحده طی سال ۲۰۱۱ اعلام کردند که گونه‌هایی جدید از ویروس آنفلوانزا را با استفاده از مواد به دست آمده از آنفلوانزای H5N1 ساخته‌اند. H5N1 ویروسی بسیار مرگبار است، اما هنوز قابلیت شیوع میان انسان‌ها را ندارد. این گونه‌های جدید می‌توانستند به آسانی و از طریق هوا میان موش خرمایی‌ها که ریه‌ای شبیه به انسان دارند، شیوع یابند.

در دفاع از پژوهش سال ۲۰۱۵ دکتر شی و همکارانش روی کرونا ویروس، «پیتز داسزاک»، عضو سازمان EcoHealth Alliance که از نزدیک با او همکاری داشت و طی دهه اخیر ده‌ها میلیون دلار از دولت آمریکا وام گرفته است، گفت که یافته‌های شی به محققان اجازه می‌دهد روی ریسک‌های بزرگ‌تر تمرکز کنند. او گفت با این کار «ویروس از یک کاندیدا تبدیل به خطری واضح شد».

دیگران اما نگرانی‌های بیشتری داشتند. «سیمون وین-هابسان»، ویروس‌شناس انستیتوی پاستور در پاریس گفت: «اگر ویروس فرار کند، هیچکس قادر به پیش‌بینی خط سیر آن نخواهد بود». تاریخ معاصر نیز انبوهی دلیل برای بروز دادن چنین نگرانی‌هایی در اختیارمان گذاشته است.

تقریبا تمام موارد شیوع سارس از زمانی که ویروس برای نخستین بار شیوع یافت، ناشی از نشت آزمایشگاهی بودند. اگر بخواهیم دقیق‌تر باشیم، شش حادثه در سه کشور رخ داد و دو مورد از آن‌ها طی یک ماه و در آزمایشگاهی در پکن رقم خوردند. در یک مورد، مادر یکی از کارگران آزمایشگاه جان باخت.

در سال ۲۰۰۷، «بیماری دهان و پا» یا «تب برفکی» که می‌تواند جان دام‌ها را شدیدا به خطر بیندازد و طی سال ۲۰۰۱ منجر به بحرانی بزرگ در بریتانیا شد، از لوله فاضلاب آزمایشگاهی در انگلیس فرار کرد که بالاترین رده‌بندی امنیت زیستی، یعنی BSL-4 را دریافت کرده بود. حتی آخرین انسان شناخته شده‌ای که به خاطر بیماری آبله جان باخت هم کسی بود که به خاطر یک حادثه آزمایشگاهی در سال ۱۹۷۸ و در بریتانیا آلوده شد.

آخرین انسان شناخته شده‌ای که به خاطر بیماری آبله جان باخت هم کسی بود که به خاطر یک حادثه آزمایشگاهی در سال ۱۹۷۸ و در بریتانیا آلوده شد

مرکز کنترل و پیشگیری بیماری آمریکا در سال ۲۰۱۲ و در جریان نخستین نظرسنجی انتشار یافته خود راجع به سیستم‌های گزارش در آن دسته از آزمایشگاه‌های آمریکایی که روی پاتوژن‌های خطرناک کار می‌کنند آورده که شاهد ۱۱ مورد آلودگی آزمایشگاهی در جریان شش سال بوده‌ایم. این آزمایشگاه‌ها عمدتا رده‌بندی امنیتی BSL-3 را دریافت کرده بودند، یعنی از تدابیر امنیتی لازم برای کنترل پاتوژن‌هایی نظیر سل بهره می‌بردند. در هر مورد، آلودگی یا گزارش نشده بود یا زمانی گزارش شد که آلودگی به بدن تمام اعضای آزمایشگاه راه یافته بود.

در ماه ژانویه سال ۲۰۱۴، مرکز کنترل و پیشگیری بیماری آمریکا نمونه‌‌ای از یک ویروس آنفلوانزای خوش‌خیم که حاوی H5N1 بود به دست آورد، اما تا چند ماه بعد قادر به شناسایی میزان خطر آن نبود. در ماه ژوئن همان سال، این سازمان به اشتباه باکتری آنتراکسی که به درستی غیر فعال نشده بود را به آزمایشگاه‌ها فرستاد و جان حداقل ۶۲ کارمند که بدون تجهیزات محافظتی روی نمونه‌ها کار می‌کردند را به خطر انداخت. یک ماه بعد، مقادیری از ویروس زنده آبله در انبار انستیتوی ملی سلامت این کشور یافت شد.

در ماه اکبر ۲۰۱۴، بعد از مجموعه حوادثی بسیار برجسته، ایالات متحده روند کار روی پژوهش‌های به دست آوردن کارایی خود را متوقف کرد و تنها چند مورد استثنا ادامه یافت. این قانون در سال ۲۰۱۷ لغو شد و کارها ادامه یافت.

خیلی زود انبوهی از سوالات تازه راجع به امنیت علمی مطرح شد.


در روز ۳۰ دسامبر سال ۲۰۱۹ میلادی، جامعه بین‌المللی بیماری‌های عفونی به اعضای لیست ایمیل عمومی خود هشدار داد که یک «سینه پهلوی ناشناخته» در ووهان چین رویت شده و اعلام کرد که نخستین موارد ابتلا در بازار غذای دریایی هوانان بوده‌اند. در روز ۱۰ ژانویه ۲۰۲۰، یک محقق چینی ژنوم ویروس را در یک مخزن باز اینترنتی منتشر کرد -که خیلی زود SARS-CoV-2 نام گرفت- و تایید کرد که با یک گونه از کرونا ویروس‌ها روبه‌رو هستیم. دولت چین تا روز ۱۹ ژانویه ۲۰۲۰ شیوع این ویروس میان انسان‌ها را تکذیب کرد. اما سه روز بعد همین کشور تصمیم به قرنطینه کردن شهر ۱۱ میلیون نفری ووهان گرفت.

حدودا یک هفته بعد از آغاز قرنطینه سراسری، محققان چینی به انتشار مقاله‌ای در ژونال پزشکی The Lancet پرداخته و گفتند که خفاش‌ها احتمالا منبع ویروس بوده‌اند. نویسندگان گفتند که شیوع ویروس بعد از فصل خواب زمستانی خفاش‌های محلی آغاز شد و از آن‌جایی که «هیچ خفاشی در بازار غذای دریای هوانان یافت نمی‌شود»، انتقال بیماری احتمالا از طریق یک جانور واسطه صورت گرفته است.

شیوع ویروس می‌تواند در جایی بسیار دور از سرمنشا صورت بگیرد. در سال ۲۰۰۲ میلادی، پاندمی سارس در گوانگدانگ آغاز شد، حدودا هزار کیلومتر دورتر از غارهای یونان که گفته می‌شود سارس از خفاش‌های حاضر در آن به بیرون منتقل شده است. گربه‌های نخلی آسیایی که در سراسر چین پرورش داده و فروخته می‌شوند، معمولا در شرایطی بسیار نامناسب و گله‌ای نگهداری می‌شوند که احتمال شیوع بیماری را بالا می‌برد. گفته می‌شود این همان مسیری بوده که بیماری از غارهای یونان تا گوانگدانگ طی کرده است. از زمان شناسایی SARS-CoV-2 در بازاری که حیوانات وحشی در آن به فروش می‌روند، مبادله بیماری میان حیوانات فورا مورد ظن قرار گرفت.

کاربران شبکه‌های اجتماعی در چین جزو نخستین افرادی بودند که با عینک منفی‌بینی به موضوع نگاه کردند

کاربران شبکه‌های اجتماعی در چین جزو نخستین افرادی بودند که با عینک منفی‌بینی به موضوع نگاه کردند. آیا بیماری موجود در بدن خفاش‌ها خیلی اتفاقی از ووهان آغاز شده بود که خانه انستیتوی ویروس‌شناسی ووهان، یکی از معدود تاسیسات پژوهش روی کرونا ویروس‌های خفاش در جهان است؟ و تکلیف مرکز کنترل و پیشگیری بیماری ووهان چه می‌شود که آن هم به فاصله چند کیلومتری از بازار غذاهای دریایی روی خفاش‌ها پژوهش می‌کند؟

در روز ۱۹ فوریه سال ۲۰۲۰، ۲۷ تن از دانشمندان برجسته به انتشار یک نامه سرگشاده در نشریه The Lancet پرداختند و «تئوری‌های توطئه‌ای که می‌گویند کووید-۱۹ سرمنشا طبیعی ندارند» را زیر سوال بردند.

همینطور که مشغول به بررسی ابعاد مختلف ماجرا هستیم، سوال این نیست که آیا SARS-CoV-2 از آزمایشگاه نشت کرده یا خیر -چنین اتفاقاتی رخ می‌دهند- بلکه سوال اینست که ویروس چطور وارد آزمایشگاه و چطور در آن‌جا مدیریت شده است. مدت کوتاهی بعد از قرنطینه ووهان در ماه ژانویه ۲۰۲۰، مشخص شد SARS-CoV-2 به ویروسی دیگر مرتبط است که دانشمندان سال‌ها از وجودش باخبر بوده‌اند.

در روز سوم دسامبر ۲۰۲۰، دکتر شی و دیگر نویسندگان مقاله خفاش‌های نعل اسبی در نشریه Nature اعلام کردند ویروسی به نام RaTG13 را در دیتابیس خود یافته‌اند که دنباله ژنتیکی آن تا ۹۶.۲ درصد با SARS-CoV-2 یکسان است و پیشتر در خفاش‌های نعل اسبی یونان دیده شده.

کارآگاهان اینترنتی به سرعت به بررسی دیتابیس‌های ژنومیک پرداختند و پی بردند که RaTG13 دقیقا مشابه یک کرونا ویروس خفاشی به نام 4991 است که از یک غار به دست آمد و منجر به شیوع سینوی پهلوی ناشناخته میان معدنچی‌هایی شد که به جمع‌آوری کود خفاش در یکی از معادن یونان می‌پرداختند. سه تن از این شش کارگر جان باختند.

در ماه مه ۲۰۲۰، یک معلم علوم سابق در هند که با نام کاربری TheSeeker268 در توییتر فعالیت می‌کند، یک تز دکترای متعلق به سال ۲۰۱۳ و یک تز دکترای تخصصی متعلق به ۲۰۱۶ را یافت که با نظارت «جرج فو گائو»، مدیر کنونی مرکز کنترل و پیشگیری بیماری چین نوشته شده‌اند. در تز دکترای مورد اشاره این نظریه مطرح شده که بیماری معدنچی‌ها احتمالا به خاطر انتقال یک کرونا ویروس شبیه به سارس از سوی خفاش‌های نعل اسبی بوده است. تز دکترای تخصصی به شکلی محافظه‌کارانه‌تر نوشته شده بود، اما همچنان شیوع بیماری میان کارگردان معدن را «برجسته» می‌خواند. در این تز آمده که تیمی از انستیتوی ویروس‌شناسی ووهان به جمع‌آوری نمونه‌هایی از خفاش‌های داخل معدن پرداخته است. در جایی دیگر نیز آمده که تمام چهار کارگری که تست آنتی‌بادی سارس را پشت سر گذاشتند، چند هفته بعد از آغاز بیماری آنتی‌بادی‌ها را در بدن خود داشته‌اند.

هیچ‌کدام از این حقایق مهم -از تغییر نام گرفته تا ارتباط به شیوع مرگبار پیشین که احتمالا به خاطر کرونا ویروسی شبیه به سارس بوده- در مقاله اصلی راجع به RaTG13 نیامده‌اند. در مصاحبه‌ای که طی ماه مارس ۲۰۲۰ منتشر شد، دکتر شی گفت که کارگردان معدن به پاتوژن قارچ مبتلا شدند و نه به یک کرونا ویروس.

سوالات همچنان به قوت خود باقی ماندند.

طی ماه ژوئیه اخیر، دکتر شی تایید کرد که RaTG13 در واقع همان 4991 است که نامش تغییر کرده. در ماه نوامبر ۲۰۲۰، مقاله او در نشریه Nature بالاخره به‌روزرسانی شد و به همان چیزی تغییر یافت که کارآگاهان پیشتر می‌دانستند. تیم او دنباله ژنتیکی RaTG13 را در سال ۲۰۱۸ به دست آورده بود.

این حجم از افشاگری -ویروسی با دو نام، ارتباط به شیوعی مرگبار، تغییر یافتن بیماری‌ها و داستان‌هایی که با یکدیگر جور در نمی‌آیند- آتش گمانه‌زنی و تردید را شعله‌ور کرد.

برخی گمان می‌برند که RaTG13 مورد پژوهش به دست آوردن کارایی قرار گرفته و دستکاری شده تا SARS-CoV-2 به وجود آید. اما RaTG13 بیشتر شبیه فامیل دور SARS-CoV-2 می‌ماند و این یعنی بسیار بعید است چه از طریق تکامل طبیعی و چه دستکاری آزمایشگاهی به SARS-CoV-2 منتهی شده باشد.

حتی اگر RaTG13 هیچ نقشی در پاندمی کووید-۱۹ نداشته باشد، همچنان این سوال مطرح است که چرا دکتر شی و دیگران این‌قدر بی‌میل به ارائه جزئیات مربوط به آن بودند. بعد سوالات بیشتری طرح شد.

این حجم از افشاگری -ویروسی با دو نام، ارتباط به شیوعی مرگبار، تغییر یافتن بیماری‌ها و داستان‌هایی که با یکدیگر جور در نمی‌آیند- آتش گمانه‌زنی و تردید را شعله‌ور کرد

به عنوان مثال همان گروه از کارآگاهان اینترنتی که ارتباط میان RaTG13 با معادن یونان را یافتند، این را نیز کشف کردند که دیتابیس ژنومیک انستیتوی ویروس‌شناسی ووهان که حاوی اطلاعاتی راجع به هزاران نمونه به دست آمده از خفاش‌ها و حداقل ۵۰۰ گونه اخیرا کشف شده از کرونا ویروس‌های گوناگون است، در ماه سپتامبر ۲۰۱۹ آفلاین شده. توضیح رسمی چینی‌ها -که این دیتابیس به خاطر تلاش هکرها برای ورود به آن آفلاین شده- این را نمی‌گوید که چرا دیتابیس پیشتر به شکلی امن با محققان مستقل به اشتراک گذاشته نشده است.

چنین چیزهایی باعث می‌شوند که قادر به حذف کردن نگران‌کننده‌ترین سناریوها از معادله نباشیم. اگر یک حادثه آزمایشگاهی با SARS-CoV-2 یا هر ویروس مشابهی که از طبیعت جمع‌آوری شده و در آزمایشگاه مورد پژوهش قرار گرفته رخ داده باشد، دیتابیس احتمالا به این خاطر آفلاین شده که شواهد کمتری برای یافتن ارتباط میان وقایع وجود داشته باشد. مقامات احتمالا موارد مربوط به نشت آزمایشگاهی را بررسی کرده‌ و خیلی خوش‌بینانه و زود به این نتیجه رسیده‌اند که شیوع از آزمایشگاه نبوده. اما بیماری‌ها می‌توانند بی‌علامت باقی بمانند و مقامات احتمالا علامتی که آغازگر زنجیره انتقال به شکلی بی سر و صدا بوده و بعد به انفجار بیماری میان مردم منتهی شده را نیافته‌اند.

رمز و رازها و لاپوشانی‌ها باعث شده‌اند تئوری‌هایی دیوانه‌وار پدید آیند. برای مثال برخی می‌گویند ویروس از یک آزمایشگاه تسلیحات زیستی بیرون آمده که آنقدرها منطقی نیست. زیرا پیش از هر چیز، سلاح‌های زیستی معمولا با پاتوژن‌های مرگبارتر ساخته می‌شوند و از پیش یک راه درمانی یا واکسن دارند تا سازندگان سلاح خود در امان بمانند.


کارهای علمی دکتر شی وابسته به جمع‌آوری و تحلیل هزاران نمونه به دست آمده از خفاش‌ها بود و او وظیفه داشت که خطرات مربوط به چنین پژوهش‌هایی را به نمایش درآورد. مقاله سال ۲۰۱‍۳ که توسط دکتر شی، داکتر داسزاک و دیگران نوشته شد نشان می‌دهد که یک کرونا ویروس خفاش زنده که از نمونه‌های غارهای یونان به دست آمده، می‌تواند به گیرنده‌های سلولی ریه انسان بچسبد و این یعنی «برای عفونت مستقیم انسان، نیازی به میزبان‌های میانی نیست». آزمایش بحث‌برانگیز سال ۲۰۱۵ که نتایج آن توسط گروهی از محققان از جمله دکتر باریک و دکتر شی نوشته شد، بعد از این آغاز گشت که یک کرونا ویروسی خفاش دیگر یافت شد و احتمال می‌رفت قادر به آلوده کردن انسان‌ها باشد. اما پرورش این ویروس دشوار بود. این محققان سپس با استفاده از خارهای پروتئینی ویروس، یک نمونه خیالی ساختند. مشخص شد که این ویروس هم می‌تواند سلول‌های مجرای تنفسی انسان را به صورت مستقیم آلوده کند.

در ماه اکتبر ۲۰۱۵، آزمایشگاه دکتر شی به جمع‌آوری نمونه از ۲۰۰ نفری پرداخت که در شعاع چند کیلومتری غارهای یونان زندگی می‌کردند و شش نفر از آن‌ها آنتی‌بادی‌های کرونا ویروس خفاش را در بدن داشتند که یعنی قبلا به آن مبتلا بوده‌اند. هر شش نفر گفتند که خفاش‌ها را در نزدیکی خود دیده‌اند و از میان ۲۰۰ نفر، تنها ۲۰ نفر پرواز خفاش‌ها را در نزدیکی خانه‌هایشان گزارش کردند. این یعنی نزدیکی به خفاش‌ها می‌توانست درصد زیادی از افراد را مبتلا کند.

اما احتمالش وجود دارد که این درس‌ها در تدابیر پژوهشی به کار بسته نشده باشند.

اگرچه در یک مقاله چینی که سال ۲۰۱۷ منتشر شده از محافظه‌کاری کارگران انستیتوی ویروس‌شناسی ووهان سخن به میان آمده و تصاویری از آن‌ها با لباس مخصوص و ماسک N95 به چشم می‌خورد، اواخر همان سال تلویزیون دولتی چین گزارشی راجع به پژوهش‌های دکتر شی تهیه کرد که محققین را در حال بررسی خفاش‌ها و مدفوع آن‌ها، با دستان خالی و بدون هیچ تمهیداتی نشان می‌داد. یکی از اعضای تیم دکتر شی در همین گزارش، گاز گرفتن خفاش را به «فرو رفتن سوزن در بدن» تشبیه می‌کند.

دکتر شی گفت تمام تحقیقات انستیتوی ویروس‌شناسی ووهان با پیروی شدید از استانداردهای امنیت زیستی پیش برده می‌شوند و امنیت این آزمایشگاه سالانه از سوی انستیتوهای شخص ثالث تایید می‌شود

در بلاگ پستی که طی سال ۲۰۱۸ منتشر و بعد حذف شد، دکتر شی می‌گوید که کارش «آنقدری که بقیه تصور می‌کنند خطرناک نیست». او می‌نویسد: «شانس آلودگی مستقیم انسان‌ها بسیار پایین است. در اکثر موارد، تنها کافیست از تجهیزات محافظتی معمولی استفاده کنید»، البته مگر اینکه می‌دانستید خفاش حامل ویروسی است که می‌تواند انسان‌ها را آلوده کند. او در ویدیویی به سبک تد تاک‌ها که سال ۲۰۱۸ ضبط شده، به نکته‌ای مشابه اشاره کرده و با نمایش تصاویری از همکارانش که یا ماسک نزده‌اند یا به ماسک جراحی اکتفا کرده‌اند و دستکش هم ندارند، «لوازم محافظتی ساده‌تر» را کارآمد تلقی می‌کند، زیرا او باور داشت که پاتوژن‌های خفاش‌ها معمولا نیازمند یک میزبان میانی هستند.

دکتر شی گفت که تمام تحقیقات انستیتوی ویروس‌شناسی ووهان با پیروی شدید از استانداردهای امنیت زیستی پیش برده می‌شوند و امنیت این آزمایشگاه به صورت سالانه از سوی انستیتوهای شخص ثالث تایید می‌شود.

مرکز کنترل و پیشگیری بیماری ووهان هم ظاهرا آزمایش‌هایی روی ویروس‌های موجود در بدن خفاش‌ها داشته است. یکی از اعضای این سازمان به نام «تیان جونهوا» به خاطر یک کشف علمی ماجراجویانه به شهرت رسیده است. در مقاله‌ای که طی سال ۲۰۱۳ منتشر شده، آمده که تیم او ۱۵۵ خفاش را در منطقه هوبی گرفته است. واشنگتن پست گزارش کرده که در ویدیویی که ۱۰ دسامبر ۲۰۱۹ منتشر شده، جونهوا از این می‌گوید که از «دوجین غار خفاش» بازدید کرده و به پژوهش روی «۳۰۰ نوع ویروس مختلف» پرداخته است. پیشتر نیز او راجع به اشتباهاتش در پژوهش‌های میدان صحبت کرده بود، مثلا اینکه استفاده از تجهیزات امنیت شخصی را از یاد برده بود، یا ادرار و خون خفاش روی پوستش ریخته بود. با این حال سازمان بهداشت جهانی گزارش کرد که سازمان کنترل و پیشگیری بیماری ووهان هرگونه ذخیره‌سازی یا پژوهش روی ویروس‌های خفاش‌ها در این آزمایشگاه و پیش از پاندمی را انکار کرده است.

ماه مارس امسال سازمان بهداشت جهانی گزارش کرد که آزمایشگاه مرکز کنترل و پیشگیری بیماری ووهان «در روز دوم دسامبر ۲۰۱۹ به لوکیشنی جدید در نزدیکی بازار هوانان انتقال یافته است». گزارش این سازمان می‌گوید که حین جابه‌جایی «هیچ اختلال یا حادثه‌ای» رخ نداده است. با توجه به اینکه دولت چین صداقت چندانی از خود نشان نمی‌دهد، حالا این ظن به وجود آمده که نمونه‌های آزمایشگاهی -نه لزوما خود خفاش‌ها- پیش از شیوع ویروس در نزدیکی بازار غذاهای دریایی ووهان در حرکت بوده‌اند.

بسیاری از این رویکردهای تحقیقاتی، تداخلی با نرم‌های بین‌المللی ندارند. یک محقق خفاش‌ها در ایالات متحده می‌گوید که حالا همیشه در غارهای خفاش‌ها دستگاه تنفسی بر صورت می‌زند، اما پیشتر چنین چیزی یک استاندارد نبوده است.

ایده آنقدرها عجیب و غریبی نیست که بگوییم پژوهش‌های میدانی همواره ریسک شیوع بیماری را با خود به همراه می‌آورند. دکتر «لینفا وانگ»، ویروس‌شناسی چینی-استرالیایی در سنگاپور که به صورت مداوم با دکتر شی همکاری داشته و نظریه شروع اپیدمی سارس از خفاش‌ها را مطرح کرده به نشریه Nature می‌گوید شانس ناچیزی وجود دارد که این پاندمی ناشی از آلودگی یک محقق به ویروسی ناشناخته بوده باشد، آن هم در حالی که مشغول به جمع‌آوری نمونه از خفاش‌ها درون یک غار بوده است.

در صورت نگهداری از آن‌ها درون آزمایشگاه‌ها، خفاش‌ها می‌توانند ریسک‌های بیشتری با خود به همراه آورند. درست همانطور که فروش حیوانات وحشی در بازارهای شهری ریسک‌های خودش را دارد.


کرونا

در روز دهم دسامبر، پیتر داسزاک که نامه The Lancet برای مقابله با زیر سوال بردن ریشه‌های طبیعی کووید-۱۹ را مدیریت کرده بود و طی پاییز گذشته به عنوان یکی اعضای کمیته تجسس سازمان بهداشت جهانی انتخاب شد، اصرار کرد که وجود خفاش‌ها در آزمایشگاهی که او برای ۱۵ سال با آن همکاری داشته چیزی بیشتر از تئوری توطئه نیست. او در توییتی که بعدا پاک کرد نوشت: «علم این‌طور کار نمی‌کند! ما نمونه‌های خفاش‌ها را جمع‌آوری کرده و به آزمایشگاه می‌فرستیم. ما خفاش‌ها را همان‌جایی که گرفتیم‌شان آزاد می‌کنیم».

اما شواهد چیزی دیگر را نشان می‌دهند. یک دستیار محقق به یک گزارشگر گفته که وقتی دانشجویان نبودند، دکتر شی شخصا مسئولیت غذارسانی به خفاش‌ها را برعهده می‌گرفت. یک گزارش خبری دیگر در سال ۲۰۱۸ می‌گوید که تیم تحت نظر یکی از کارآموزان دکتر شی «یک دوجین خفاش زنده را برای تست‌های هرچه بیشتر در آزمایشگاه زنده‌گیری کرده است». وب‌سایت آکادمی علوم چین در لیست خود آورده که انستیتوی ووهان حاوی حداقل یک دوجین قفس برای خفاش‌ها است و در سال ۲۰۱۸ نیز پتنتی برای یک نوع خاص از قفس خفاش‌ها را به ثبت رسانده. دکتر شی ضمنا قبلا به صحبت راجع به پایش آنتی‌بادی در بدن خفاش‌ها پرداخته و چنین کاری درون غارها امکان‌پذیر نخواهد بود. اخیرا هم ویدیوی دیگری در اینترنت انتشار یافت که ظاهرا خفاش‌های زنده را درون این انستیتو نشان می‌دهد.

وب‌سایت آکادمی علوم چین در لیست خود آورده که انستیتوی ووهان حاوی حداقل یک دوجین قفس برای خفاش‌ها است و در سال ۲۰۱۸ نیز پتنتی برای یک نوع خاص از قفس خفاش‌ها را به ثبت رسانده

تنها چند هفته پیش بود که دکتر داسزاک ادعاهای خود را تغییر داد. او نوشت: «برایم جای تعجب نخواهد داشت اگر مثل بسیاری از آزمایشگاه‌های ویروس‌شناسی دیگر، آن‌ها نیز در تلاش برای راه‌اندازی یک کلونی از خفاش‌ها بوده باشند».

در این حین، علی‌رغم آزمایش کردن هزاران حیوان در اطراف ووهان، هیچ جانوری پیدا نشده که میزبان میانی کرونا ویروس بوده باشد. طی ماه گذشته میلادی یکی از اعضای پیشین سازمان غذا و داروی آمریکا، «اسکات گاتلیب» گفت شکست در یافتن میزبان میانی، یک نشانه دیگر از نشر آزمایشگاهی ویروس است. البته دکتر داسزاک می‌گوید که محققین باید بیشتر به پژوهش پرداخته و به سراغ حیوانات وحشی ساکن در جنوب چین بروند.

اما اگر انتقال خفاش-به-انسان توضیح اصلی پاندمی باشد، دیگر نیازی به میزبان میانی نخواهد بود، زیرا ویروس با هرگونه تعامل با خفاش‌ها منتقل خواهد شد - چه این تعامل از سوی یک کشاورز صورت گرفته باشد و چه یک محقق.

علی‌رغم این باور گسترده که ویروس‌ها برای انتقال به انسان نیازمند جانور میانی هستند، هیچکس به این نتیجه قاطع نرسیده که گربه نخلی آسیایی سارس را از خفاش‌ها به انسان‌ها انتقال داده باشد. تنها گروه بزرگی از این گربه‌ها که به بیماری آلوده بودند و توسط محققان یافت شدند، در بازارهای شهری و گاهی در مزارع زندگی می‌کردند - یعنی جاهایی که انسان‌ها در آن‌ها حضور دارند و طبیعت وحش نیست. این را می‌دانیم که ما انسان‌ها قادر به آلوده کردن حیوانات هستیم. سال گذشته دانمارک مجبور به کشتن ۱۷ میلیون راسویی شد که SARS-CoV-2 را از انسان‌ها دریافت کرده‌ بودند. پس این احتمال وجود دارد که در واقع انسان‌ها میزبان میانی برای گربه‌های نخلی بوده باشند و اساسا برای این حیوانات دوست‌داشتنی پاپوش دوخته‌ایم.


دیگر منابع ریسک، فعالیت‌های درون آزمایشگاه بوده‌اند.

اکنون بسیاری گمان می‌برند که SARS-CoV-2 حاصل مهندسی ژنتیکی است. این نظریه را نمی‌توان تنها با تحلیل ژنوم ویروس نقض کرد و ظن مردم نیز به خاطر رویکرد غیر شفاف مقامات چینی بیشتر از قبل شده است. چینی‌ها از اشتراک‌گذاری مستقیم سوابق آزمایشگاهی سر باز می‌زنند. دکتر شی نیز طی ماه مه و در جمع محققان این رویه را تکرار کرد. در این جمع افرادی از جمله دکتر باریک حضور داشته و خواستار شفافیت هرچه بیشتر بودند. اما دکتر شی بعدا در ایمیلی به یک خبرنگار و در پاسخ به درخواست گروه دانشمندان گفت که «چنین چیزی بدون هیچ تردید غیر قابل قبول است».

در همین حین، طی تمام ماه دسامبر ۲۰۱۹، پزشکان ووهان از رها شدن ویروسی شبیه به سارس باخبر بودند و دولت محلی شروع به دستگیری افشاگران کرد؛ از جمله حداقل یک کارگر حوزه سلامت. مقامات حزب کمونیست لاپوشانی خود را تا زمانی ادامه دادند که «ژانگ نانشان»، یکی از اصلی‌ترین دانشمندان در حوزه سارس شخصا طی روز ۱۸ ژانویه به ووهان سفر کرد و نسبت به شیوع بیماری هشدار داد.

با تمام اوصاف، شواهدی داریم که باعث می‌شوند به مهندسی زیستی SARS-CoV-2 تردید کنیم.

ابعاد مختلف ویروس که باعث شده‌اند برخی به مهندسی زیستی آن مظنون شوند، می‌توانند در عین نشان‌دهنده این باشند که ویروس به صورت طبیعی دچار تکامل شده

به عنوان مثال، ابعاد مختلف ویروس که باعث شده‌اند برخی به مهندسی زیستی آن مظنون شوند، می‌توانند در عین حال نشان‌دهنده این باشند که ویروس به صورت طبیعی دچار تکامل شده. بخش اعظمی از توجه‌ها معطوف به قابلیتی روی خارهای پروئتینی ویروس شده که پایگاه شکاف فورین نام دارد و به کمک آن، ویروس به شکلی بهتر قادر به آلوده کردن یک سلول انسان است. این یکی از چندین ویژگی عجیب SARS-CoV-2 به حساب می‌آید و آنقدر نامتعارف است که حتی ویروس‌شناسایی که شدیدا به دخالت آزمایشگاهی تردید دارند هم می‌گویند از دیدن آن شوکه شده‌اند.

در واقع حتی با کنار گذاشتن پایگاه شکاف فورین هم SARS-CoV-2 ویروسی است که دانشمندان هیچوقت مشابه‌اش را مشاهده نکرده‌اند. تکامل می‌تواند بستری برای شکل‌گیری ویژگی‌های نوظهور و عجیب باشد. برای تحقیق روی ویروس‌هایی که محققینی مانند دکتر شی به سراغ‌شان می‌روند تا مقاله‌های علمی سطح بالا تولید کنند، چنین ترکیبی کاملا نامتجانس به حساب می‌آید. کار آن‌ها معمولا شامل بررسی و تغییر دادن یک المان ویروس در هر زمان است تا مشخص شود هر المان چه می‌کند یا به صورت بالقوه قادر به انجام چه کاری است. برای مثال اگر کامپیوتر شما به مشکل بر بخورد، با تغییر دادن همزمان منبع انرژی، کابل‌ها و خروجی الکتریکی در صدد کشف مشکل برنخواهید آمد و هرکدام از این‌ها را به صورت مجزا بررسی می‌کنید. داشتن گستره وسیعی از المان‌های نامتعارف باعث می‌شود نتایجی غیر قابل اتکا به دست آید، نه مقاله‌ای در نشریه معتبر Nature.

اما حتی اگر مهندسی مستقیم را کنار بگذاریم نیز کارهای آزمایشگاهی رایج در آزمایشگاه‌های ووهان باعث بروز نگرانی می‌شوند.

در سال ۲۰۱۶ انستیتوی ووهان خبر از آزمایش روی یک کرونا ویروس خفاش زنده داد که می‌تواند سلول‌های انسانی را آلوده کند. این آزمایش در آزمایشگاهی با استاندارد BSL-2 انجام شد و یعنی سطح امنیت زیستی آن هم‌اندازه یک مطب دندان‌پزشکی است. در چنین سطحی، تجهیزات امنیتی فراتر از دستکش و کت آزمایشگاهی معمولا دلخواه هستند و معمولا جریان هوا میان محیط کار و باقی ساختمان کنترل نمی‌شود. «مایکل لین»، دستیار پروفسور نوروبیولوژی و مهندسی زیستی در استنفورد می‌گوید این «یک رسوایی واقعی و ثبت و ضبط شده» است که ویروسی مشابه سارس و با قابلیت بازتولید در سلول‌های انسانی در آزمایشگاهی با چنین سطح امنیتی پایینی مورد پژوهش قرار گرفته است.

در سال ۲۰۱۶ انستیتوی ووهان خبر از آزمایش روی یک کرونا ویروس خفاش زنده داد که می‌تواند سلول‌های انسانی را آلوده کند

صرف تلاش برای پرورش‌ ویروس‌های خفاشی در آزمایشگاه می‌تواند به شکل‌گیری ریسک‌هایی منجر شود که محققان حتی از آن‌ها باخبر نیستند. هنگام تلاش در راستای پرورش یک گونه و شکست خوردن در این کار، محققان ممکن است به صورت اتفاقی و ناخواسته گونه‌ای دیگر که هیچ‌چیز راجع به آن نمی‌دانند به وجود آورند. دکتر لین می‌گوید حتی احتمالش وجود دارد که ویروس‌ها به هم‌زیستی درون یک نمونه برسند و به شکلی بی‌سر و صدا گونه‌هایی نوظهور و ناشناخته را به وجود آورند. در سطح امنیتی BSL-2 و حتی BSL-3، محققان ممکن است در معرض پاتوژنی قرار بگیرند که نمی‌دانند وجود دارد.

برخی از دانشمندانی که پیشتر در نامه سرگشاده The Lancet هر احتمالی جز ریشه طبیعی ویروس را زیر سوال برده بودند حالا می‌گویند که دخالت آزمایشگاهی را نیز محتمل می‌دانند. یکی از آن‌ها «برنارد رویزمن»، ویروس‌شناس دانشگاه شیکاگو است که چهار مدرک پروفسورای افتخاری از دانشگاه‌های چین دریافت کرده. او می‌گوید حالا بیش از پیش باور دارد که با یک حادثه آزمایشگاهی روبه‌رو بوده‌ایم. او در مصاحبه با وال استریت ژورنال گفت: «من متقاعد شده‌ام که ویروس به آزمایشگاه برده شده و آن‌ها شروع به کار روی آن کرده‌اند و بعد یک آدم شلخته آن را از آزمایشگاه خارج کرده است. آن‌ها قادر به اعتراف به انجام کاری این‌قدر احمقانه نیستند».

«چارلز کالیشر» از دانشگاه کلرادو اخیرا به ABC News گفت «وقایع اتفاقی بیشتر از آن هستند» که بتوان تئوری نشت آزمایشگاهی را نادیده گرفت و او حالا باور دارد «احتمال خروج ویروس از آزمایشگاه بسیار بیشتر است». «پیتر پالس»، ویرو‌س‌شناسی که راجع به پاندمی آنفلوآنزا در سال ۱۹۷۷ نوشت، می‌گوید «از زمانی که من نامه The Lancet را امضا کردم اطلاعات پریشان‌کننده فراوانی منتشر شده است». او حالا خواستار تجسسی کامل شده تا به سوالات پاسخ داده شود.

دیگر دانشمندان هم گفته‌اند که نظرشان تغییر کرده است.

برخی دانشمندانی که پیشتر در نامه سرگشاده The Lancet هر احتمالی جز ریشه طبیعی ویروس را زیر سوال برده بودند، حالا می‌گویند دخالت آزمایشگاهی را محتمل می‌دانند

«ایان لیپکین»، مدیر مرکز عفونت و ایمنی در دانشگاه کلمبیا و نویسنده مقاله‌ای مهم در Nature Medicine که ریشه‌های طبیعی ویروس را تایید می‌کرد هم حالا منفی‌نگرتر از قبل است. «مردم نباید در آزمایشگاه‌هایی با سطح ایمنی BSL-2 به سراغ ویروس‌های خفاش‌ها بروند. نظر من عوض شده است».

سابقه پزشکی کارگران آزمایشگاهی می‌تواند به شفاف‌سازی سوالات کمک کند. طی ماه ژوئیه گذشته، دکتر شی گفت «چنین احتمالی وجود ندارد» که اعضای انستیتو «هنگام جمع‌آوری، نمونه‌برداری یا رسیدگی به خفاش‌ها» دچار عفونت شده باشند. او افزود که اخیرا تمام اعضای انستیتو و دانشجویان تست آنتی‌بادی برای نمایش آلودگی‌های قبلی به SARS-CoV-2 یا ویروس‌های مرتبط با SARS را پشت سر گذاشته‌اند و «هیچکس» مبتلا نبوده است. او اصرار داشت که احتمال وقوع چنین اتفاقی در آزمایشگاه‌های ووهان صفر است.

تصورش سخت است که دانشمندی باملاحظه چطور می‌تواند حتی کوچک‌ترین احتمال آلودگی در تمام آزمایشگاه‌ها را تکذیب کند، حتی آزمایشگاه‌هایی که متعلق به خودش نیستند. «احتمال صفر» یعنی حتی یک نفر از میان صدها کارمند حاضر در این انستیتو هم به کووید-۱۹ مبتلا نشده. این درحالی است که پژوهش‌ها نشان می‌دهند ۴.۴ درصد از جمعیت ووهان به بیماری دچار شده بوده است.

مدتی بعد، تیم سازمان بهداشت جهانی خواستار اطلاعات بیشتر راجع به نخستین موارد ابتلا به کووید-۱۹ در ووهان شد و این یعنی نیازمند دسترسی به داده بیماران نیز بود. چنین اتفاقی هنگام تجسس ریشه‌های یک پاندمی کاملا استاندارد است، اما مقامات چینی از ارائه دسترسی به این داده‌ها سر باز زدند.

این باعث می‌شود تمام احتمالات را مدنظر قرار دهیم و در عین حال بسیار گیج شویم.


از آن‌جایی که اکثر پاندمی‌ها ناشی از تعامل میان انسان‌ها و حیوانات بوده‌اند، آیا دلیلی برای تردید به دخالت آزمایشگاهی وجود دارد؟ شاید اگر به تاریخ بشری نگاه کنیم. یک برهه خوب برای مقایسه، زمانی است که بیولوژی مولکولی از راه رسید و بنابراین دانشمندان به احتمال بیشتری ممکن بود باعث شیوع یک بیماری شوند. پاندمی سال ۱۹۷۷ کاملا مرتبط با فعالیت‌های آزمایشگاهی بود، اما دو پاندمی بعدی، یعنی ایدز و H1N1 طبیعی بودند.

وقتی اتفاقی نادر مانند یک پاندمی رخ می‌دهد،‌ باید تمام مسیرهای احتمالی را مدنظر قرار داد. تمام موضوع مثل بررسی ابعاد مختلف سقوط یه هواپیما است. پرواز با هواپیما معمولا کاری امن به حساب می‌آید، اما وقتی یک هواپیما سقوط می‌کند ما صرفا نمی‌گوییم که خطاهای مکانیکی و اشتباهات خلبان معمولا به فاجعه منجر نمی‌شود یا تروریسم اتفاقی نادر است. در عوض تمام احتمالات، حتی عجیب‌ترین احتمالات، در ذهن باقی می‌مانند تا بتوانیم از وقایع مشابه جلوگیری کنیم.

احتمالا بزرگ‌ترین پرسش این باشد که باید راجع به لوکیشن شیوع بیماری چه فکری کنیم؛ لوکیشنی که هزاران کیلومتر با نزدیک‌ترین ویروس مشابه فاصله دارد اما بسیار به انستیتویی تحقیقاتی نزدیک است. گاهی از اوقات این پرسش، پاسخی سرراست دارد و به شما می‌گویند آزمایشگاه‌ها در جایی به وجود می‌آیند که ویروس وجود دارد. اما انستیتوی ویروس‌شناسی ووهان از سال ۱۹۵۶ میلادی در نقطه‌ای یکسان بوده و پیشتر با نامی متفاوت روی میکروبیولوژی محیط زیست و کشاورزی پژوهش می‌کرده است. تنها بعد از شیوع سارس بود که این آزمایشگاه ارتقا یافت و تمرکزش را روی کرونا ویروس گذاشت. ووهان هم یک متروپلیس با جمعیتی بیشتر از نیویورک است، نه یک منطقه دورافتاده در نزدیکی غارهای خفاش‌ها. دکتر شی گفت که شیوع ویروس در ماه دسامبر ۲۰۱۹ برایش غافلگیرکننده بود چون «هیچوقت انتظار نمی‌رفت چنین اتفاقی در ووهان، در مرکز چین رخ دهد».

با این همه خود لوکیشن را نمی‌توان اثباتی بر نشت آزمایشگاهی به حساب آورد. سناریوهای منطقی راجع به فعالیت‌های آزمایشگاهی باعث نمی‌شوند که هر سناریوی دیگری را کنار بگذاریم.

با چنین سطحی از پنهان‌کاری، صحبت راجع به ریشه‌های کووید-۱۹ بسیار سخت می‌شود و حتی یک تجسس واقعی و بدون لاپوشانی هم با چالش‌های جدی روبه‌رو خواهد بود

«جسی بلوم»، دستیار پروفسور در مرکز تحقیقات سرطان فرد هاچینسون اخیرا گفته که بعد از بررسی توالی ژنتیکی به دست آمده از یک آرشیو ژنومیک که قبلا پاک شده بود، «شواهدی محکم به دست آوردیم که SARS-CoV-2 پیش از شیوع ویروس در بازار غذای دریایی، در ووهان به گردش افتاده بوده است». هم گزارش دانشمندان چینی و هم گزارش اخیر سازمان بهداشت جهانی که طی تابستان اخیر منتشر شد نشان می‌دهند نخستین موارد ابتلا هیچ ارتباطی به بازار غذاهای دریایی نداشته و نخستین مورد، مربوط به روز ۸ دسامبر سال ۲۰۱۹ است. بنابراین بازار غذای دریایی را نمی‌توان نخستین جایی به حساب آورد که منجر به شیوع ویروس شده است.

این احتمال نیز وجود دارد که شیوع بیماری از جایی دیگر آغاز و به این خاطر در ووهان شناسایی شده باشد که اساسا با شهری بزرگ طرف هستیم. تست کردن بانک‌های خون در سراسر چین، خصوصا در مناطق دورافتاده و نزدیک به غارهای خفاش‌ها می‌تواند به این نظریه کمک کند، اما دولت چین نه خود به انجام چنین کاری پرداخته و نه اجازه اشتراک‌گذاری نتایج پژوهش‌های احتمالی دیگر را مهیا کرده است. با چنین سطحی از پنهان‌کاری، صحبت راجع به ریشه‌های کووید-۱۹ بسیار سخت می‌شود و حتی یک تجسس واقعی و بدون لاپوشانی هم با چالش‌های جدی روبه‌رو خواهد بود. در طول تاریخ بارها با ویروس‌هایی مواجه بوده‌ایم که ریشه‌یابی نشده‌اند.


اما حتی اگر سوالات‌مان بی‌پاسخ بمانند هم کماکان درس‌هایی برای آموختن داریم.

احتمالا بزرگ‌ترین درس این باشد که ما اساسا یک شیوع کرونا ویروس خفاشی را به خودمان بدهکار بودیم و نتایجی که نشان می‌دادند کرونا ویروس‌های خفاش‌ها می‌توانند وارد بدن انسان شوند، هشدارهایی بودند که کاملا نادیده گرفته شدند.

دانشمندان و مقامات باید به بررسی مزایا و خطرات پژوهش روی خفاش‌ها و ویروس‌ها -چه در آزمایشگاه و چه به صورت میدانی- بپردازند. شاید یک راهکار موثر، نظارت سختگیرانه‌تر بر انستیتوهایی باشد که روی پاتوژن‌های خطرناک کار می‌کنند و از سوی دیگر باید آزمایشگاه‌ها تدابیر بهتری برای واکنش نشان دادن سریع و شفاف به نخستین شواهد شیوع ویروس در پیش بگیرند. تحقیقات می‌توانند به جای پیش‌بینی، متمرکز بر پاسخ دادن به خطرات باشند. یافتن ویروسی خطرناک در غاری دورافتاده شاید کارآمد باشد، اما مثل سیخونک زدن به خرسی است که نمی‌خواهیم از خواب بیدارش کنیم.

پژوهش میدانی روی خفاش‌ها باید با ملاحظه بیشتری صورت بگیرد. ویروس‌های خفاش‌ها را نباید در آزمایشگاه‌های BSL-2 بررسی کرد و در آزمایشگاه‌های BSL-3 هم نیازمند ملاحظه‌کاری بسیار سختگیرانه هستیم. خفاش‌ها را باید تهدیدی بسیار جدی برای آزمایشگاه‌ها به حساب آورد. تعامل میان انسان‌ها و خفاش‌ها باید تنها با قوانین سخت و نظارت گسترده صورت بگیرد.

اما بهترین مسیر، همکاری بین‌المللی حقیقی بر پایه نفع مشترک و شفافیت خواهد بود. علی‌رغم تمام اتهامات، باید فرض را بر این بگذاریم که دولت چین هم نمی‌خواهد این مسیر را مجددا طی کند؛ خصوصا با درنظرگیری اینکه سارس هم در این کشور شیوع یافت و بعد به نقاط دیگر رسید. این یعنی نفع عمومی را باید در اولویتی بالاتر از جاه طلبی های شخصی گذاشت و علی‌رغم عجایبی که به چشم محققان برمی‌خورند، دنیای تحقیقات زیست‌پزشکی هم باید کنترل شود.

برای دستیابی به این مهم، مقامات دولتی و دانشمندان باید تصویر بزرگ‌تر را در نظر بگیرند: در پیش‌گیری صداقت و حس نیت به جای لاپوشانی برای جلوگیری از آبروریزی. باید بستری فراهم آورد که گستره وسیع‌تری از سرزنش کردن کشور چین داشته باشد، زیرا این مشکلات خواه ناخواه گریبان‌گیر تمام جهان می‌شوند. و در نهایت باید این را درک کنیم که جلوگیری از واقعه بزرگ بعدی، به سادگی توجه نشان دادن به جزئیات کوچک است.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (2 مورد)
  • Shbnm
    Shbnm | ۳ مرداد ۱۴۰۰

    خیلی خوب و کامل بود طولانی بود ولی جامع و کامل

  • Ahmad.Eskati
    Ahmad.Eskati | ۱۴ تیر ۱۴۰۰

    نیـم سـاعت دارم میخـونم تـازه به وسـطش رسیـدم...
    گـاش چنـد قسـمت کـار میکـردین اینـو، اونجـوری آدم خستـه نمیـشد و قسـمت قسـمت میـرفت جـلو...

مطالب پیشنهادی