چطور انفجاری مثل بیگ بنگ به جای انهدام کامل، جهان را به وجود میآورد؟
تصور کنید شما یک مهره کاملا تخت روی یک صفحه شطرنج کاملا تخت و بسیار عظیمالجثه هستید. یک روز نگاهی به دور و برتان انداخته و از خودتان میپرسید: من چطوری سر از اینجا در ...
تصور کنید شما یک مهره کاملا تخت روی یک صفحه شطرنج کاملا تخت و بسیار عظیمالجثه هستید. یک روز نگاهی به دور و برتان انداخته و از خودتان میپرسید: من چطوری سر از اینجا در آوردم؟ صفحه شطرنج چطور از اینجا سر در آورده؟ همهچیز از کجا آغاز شده؟ به این ترتیب تلسکوپتان را برداشته و شروع به اکتشاف جهانی میکنید که همان صفحه شطرنج است.
به نظرتان به چه کشفی میرسید؟ اینکه جهان شما، صفحه شطرنج دارد دائما و دائما بزرگتر میشود. و با گذشت زمان، حتی از قبل هم بزرگتر میشود. صفحه شطرنج در هر جهتی که میتوانید با تلسکوپتان نگاه کنید در حال گسترش یافتن است. تا جایی که به شما مربوط میشود، هیچ دلیل واضحی برای این افزایش دائمی ابعاد وجود ندارد؛ خیلی ساده به نظر میرسد این طبیعت صفحه شطرنج است.
اما یک لحظه صبر کنید. اگر این جهان دارد بزرگتر میشود و در این مدت هم دائما بزرگتر و بزرگتر شده، این یعنی هرچه بیشتر به گذشته برگردیم، کوچکتر و کوچکتر و کوچکتر بوده. در زمانی بسیار دور، در زمان پیدایش صفحه شطرنج، این جهان احتمالا آنقدر ابعاد کوچکی داشته که میتوانیم بگوییم «بینهایت کوچک» بوده.
بیایید کار را از همینجا شروع کنیم، در همین لحظه. در لحظات آغازین جهان شما، صفحه شطرنج بینهایت کوچک بوده و بعد شروع به گسترش کرده. دائما بزرگ و بزرگتر شده تا اینکه یک روز شما تصمیم گرفتید با تلسکوپی که در اختیار دارید، از ماهیت آن سر در بیاورید. تمام اجزای این جهان -تمام ذراتی که شما و هرچیز دیگری را تشکیل دادهاند- در ابتدا بسیار به یکدیگر نزدیک بودهاند و بعد با گذشت زمان، از یکدیگر دورتر شدهاند.
جهانی که ما در آن زندگی میکنیم هم دقیقا به همین شکل است. وقتی اخترشناسان کهکشانهای دوردست را رصد میکنند، متوجه میشوند که تمام اجزا در حال فاصله گرفتن از یکدیگر هستند. به نظر میرسد جهان ما کارش را با ابعادی بسیار کوچک آغاز کرده و گسترش هرچه بیشترش از همان موقع کلید خورده. در واقع دانشمندان در حال حاضر میدانند که نهتنها خود جهان در حال گسترش است، بلکه سرعت گسترش آن هم دائما افزایش مییابد. این اتفاق مرموزی ناشی از چیزیست که فیزیکدانان نام «انرژی تاریک» را برایش انتخاب کردهاند، هرچند که اطلاعات چندانی راجع به این نوع از انرژی نداریم.
اخترشناسان در عین حال مشغول رصد چیزی به نام «تابش زمینه کیهانی» نیز بودهاند. این نوعی از انرژی با بسامد پایین است که در سراسر فضا یافت میشود. بنابر تخمینها نیز میدانیم که جهان ما قدمتی معادل ۱۳.۸ میلیارد سال دارد. بنابراین جهانی که دربارهاش صحبت میکنیم به مراتب کهنسالتر از نوع بشر است و حتی سه برابر کهنسالتر از کره زمین.
اگر بخواهیم تا نقطه آغاز به عقب برگردیم، به رویدادی میرسیم که جهان ما را پدید آورد و «انفجار بزرگ» یا «بیگ بنگ» یا «مهبانگ» نام دارد.
بسیاری از مردم وقتی نام «بیگ بنگ» را میشوند به فکر انفجاری بسیار عظیم میافتند، مانند بمبی که ثانیهشمارش به پایان رسیده و منفجر میشود. اما بیگ بنگ انفجاری نبود که به نابودی منتهی شود. این انفجاری بود که به سرآغاز جهان ما تبدیل شد و وقتی صحبت از این جهان میکنیم، درباره فضا و زمان هم حرف میزنیم. به جای یک انفجار، این در واقع مجموعهای از انفجارهای سریع و پی در پی بوده و همین رویداد باعث شده جهان برای همیشه بزرگ و بزرگتر شود.
این انبساط با یک انفجار تفاوت دارد که میتواند منجر به چیزهایی نظیر واکنشهایی شیمیایی یا تکانههای شدید شود. انفجارها باعث انتقال انرژی از جایی به جایی دیگر میشوند و معمولا هم در ابعاد بسیار وسیع. اما در جریان وقوع بیگ بنگ، انرژی همگام با انبساط فضا حرکت کرد و از آنجایی که فضا داشت به مرور زمان گسترش مییافت، به هر نقطهای منتقل میشد.
وقتی برگردیم به سراغ جهانی که در واقع صفحه شطرنج است، بیگ بنگ نقش سرآغاز را را ایفا میکند. سرآغاز اینکه صفحه شطرنج برای همیشه در حال انبساط باشد.
دانستن این موضوع مهم است که «پیش از» وقوع بیگ بنگ، هیچ فضا و هیچ زمانی وجود نداشت. برای درک بهتر میتوانیم باز هم به سراغ مثال صفحه شطرنج برویم. مدت زمانی که ساعتِ کنار صفحه نشان میدهد قابل اندازهگیری است، اما تا از پیش از شروع بازی هیچ زمانی وجود ندارد - ساعت مورد نظر اصلا کار نمیکرد. و پیش از اینکه بازی آغاز شود، جهان صفحه شطرنج اصلا وجود خارجی نداشت و هیچ فضایی هم در کار نبود. بنابراین گفتن عبارت «قبل» در این مفهوم اصلا بیمعنا است. چون هیچ زمان قبل از بیگ بنگ وجود نداشت که بتونیم قبل و بعد را به آن نسبت دهیم.
در نهایت نیز باید این را درک کنید که جهان در حال انبساط یافتن و تبدیل شدن به چیز خاصی نیست، چون تا جایی که بشر میداند، بیگ بنگ نقطه آغاز فضا و زمان بوده. اندکی سردرگمکننده است، میدانیم.
در حال حاضر اخترشناسان مطمئن نیستند که چه چیزی به وقوع بیگ بنگ منجر شده است. ما صرفا به یافتهها نگاه میکنیم و پی میبریم که جهان به این شکل آغاز شده است. میدانیم که جهان شدیدا کوچک بوده و بعد بزرگتر شده. این را هم میدانیم که تمام این اتفاقات ۱۳.۸ میلیارد سال پیش افتاده است.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
فیزیک همه برادرای رزمنده تو حلقم! عزیز من اصلاً ممکن نیست که نظریه دین و نظریه مهبانگ رو باهم جمع کرد چون کاملاً متضاد هم هستن. مطابق نظریه دین (البته نظریات دینی عموما پایه علمی نداشته و ندارند و اساساً یکسری مفروضات هستن و نمیشه واقعاً بعنوان نظریه درنظر گرفته بشن) خداوند همه چیز رو به شکل کنونی و در بهترین حالت و کاملترین حالت آفریده و حضرت آدم از ابتدا انسان بوده و کاملاً ناطق بوده و صحبت میکرده اما نظریه مهبانگ در تضاد کامل با تعاریف بالاست حالا به چه نحو بعضی این دو را جمع میزنند من نمیدانم مثل این است که بگویی که من رنگ سفیدی را قبول دارم که خیلی سیاه است
تا پیش از مطرح شدن مسئله ی گسترش و انبساط جهان توسط دانشمندان، حتی یک تن از مفسران قرآن از این آیه٬ تداوم و استمرار گسترش آسمان توسط الله را برداشت نکردند. در ادامه چند نمونه از تفاسیر بزرگترین مفسران قرآن را بازبینی خواهیم کرد:
۱) #متن_عربی: «وَ اَلسَّمََاءَ بَنَيْنََاهََا بِأَيْدٍ» تقديره و بنينا السماء بنيناها بقوة عن ابن عباس و مجاهد و ابن زيد و قتادة أي خلقناها ورفعناها على حسن نظامها «وَ إِنََّا لَمُوسِعُونَ» أي قادرون على خلق ما هو أعظم منها عن ابن عباس و قيل معناه و إنالموسعون الرزق على الخلق بالمطر عن الحسن و قيل معناه وإنا لذو سعة لخلقنا أي قادرون على رزقهم لا نعجز عنه فالموسع ذو الوسع و السعة أي الغني و الجدة
#ترجمه: «وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ» به نقل از ابن عباس يعنی: ما قدرت داريم كه از آسمان با عظمتتر نيز بيافرينيم. حسن گفته است يعني: ما قدرت داريم كه به وسيله باران روزی مردم را بيشتر توسعه دهيم. و بعضي گفتهاند يعنی: ما نسبت به مخلوقات خود دستمان باز است و از آن عاجز نيستيم، بنا بر اين (موسع) بمعني صاحب (سعه) است كه آن نيز به معنی بينيازی و توان داشتن است.
منبع: مجمع البيان في تفسير القرآن - الشيخ الطبرسی -ج۹ - ص۲۴۲
۲) وَ السَّمٰاءَ ؛و آسمان را بنا كرديم بقوّت. وَ إِنّٰا لَمُوسِعُونَ،عبد اللّه عبّاس گفت:ما قادريم برآن.روايتى هم از او آن است كه ما روزى فراخ كنيم برآن كه خواهيم.ضحّاك گفت:ما توانگريم ،بيانه: عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ .حسين بن الفضل گفت:علم ما واسع است،يعنى همه چيز دانيم
منبع: روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن - ابوالفتوح الرازی - ج ۱۸ - ص۱۱۳
۳) (وانا لموسعون) قال ابن عباس: لقادرون.
وقيل: أي وإنا لذو سعة، وبخلقها وخلق غيرها لا يضيق علينا شئ نريده. وقيل: أي وإنا لموسعون الرزق على خلقنا. عن ابن عباس أيضا. الحسن: وإنا لمطيقون. وعنه أيضا:
وإنا لموسعون الرزق بالمطر. وقال الضحاك: أغنيناكم، دليله: (على الموسع [1] قدره). وقال القتبي: ذو سعه على خلقنا. والمعنى متقارب. وقيل: جعلنا بينهما وبين الأرض سعة.
#ترجمه: در مورد عبارت (وانا لموسعون) ابن عباس گفته است: یعنی تواناییم. و گفته اند: یعنی ما صاحب وسعت و قدرتیم. و در خلق آسمان و غیر آن، ناتوان نمی شویم. و گفته اند: یعنی ما در رزق و روزی دادن به آفریدگانمان وسعت و فراخی ایجاد میکنیم. حسن گفته است: یعنی احاطه داریم. همچنین گفته است: مراد از لموسعون، وسعت و فراخی ایجاد کردن در رزق بواسطه ی باران است. و ضحاک گفته است: یعنی بی نیاز کنندگان شماییم. دلیل آن آیه ۲۳۶ بقره است: عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ یعنی توانگر به قدر توانش (همسرش را که طلاق داده) بی نیاز کند. قتبی گفته است: یعنی نسبت به خلقمان دستمان باز است و تواناییم. و گفته اند: یعنی بین آسمان ها و زمین و بین زمین وسعت و فراخی قرار دادیم.
منبع: تفسير القرطبی - ج۱۷ - ص۵۲
۴) وإنالموسعون " أي قد وسعنا أرجاءها ورفعناها بغير عمد حتى استقلت
ترجمه: عبارت وإنالموسعون یعنی به درستی که کرانه های آن را فراخ گردانیدیم و سپس آن را بالا بردیم تا جایی که بدون هیچ ستونی برافراشته شد.
منبع: تفسير ابن كثير - ج۴ - ص۲۵۴
ملاحظه میفرمایید که در کتب تفسیر قدیمی بهیچ عنوان تفسیر این آیه به معنای گسترش جهان نبوده و هیچ حدیثی هم از امامان و پیامبر در رابطه با این معنا و تفسیر تازه موجود نیست، تنها در تفاسیر جدید اکتشافات علمی را به آیات بنحو مطلوب ارتباط دادهاند بدون هیچ دلیل نقلی
زیبا و خواندنی بود
آخرش هیچ نتیجه ای نداشت فقط گفتین که آره اینطور بوده ولی ماهیت انفجار رو مشخص نکردین
دوستانی که سریع میخوان درمورد خدا و دین به نتیجه گیری اجمالی برسن، دو بحث رو میتونید مطالعه کنید.یکی معجزات علمی قرآن و دیگری تجربه های نزدیک به مرگ.
تجربه های نزدیک به مرگ به چنددلیل نمیتونه خواب و خیال باشه:
1-تعداد بسیارزیاد تجربه کننده ها.فقط در یک تحقیق خارجی،2هزارنفر از اینها بررسی شدند.نمیشه که همه دروغ بزنن
2-یکسان بودن روند کلی تجربیات: خروج از بدن-ادراک و دانش بسیاربالا-تونل-نور-لذت یا درد و....
3-ادراک زمان یا مکانی غیر از زمان و مکان جسم خود. که بعد از بازگشت به بدن، شاهدان در آن زمان یا مکان، صحت ادراکات تجربه کننده رو تایید کردند.
دوست عزیز ممنون بابت دیدگاهتون قابل قبوله ولی از نظر من همیشه باید دیدگاه های مخالف رو هم در نظر گرفت و قصد دارم که توضیحش بدم اول که معجزات قران هستش که معجزات باید انسان ها رو در عجز برای اجرا ان ها در همه ی زمان ها بگذارند ولی معجزات اسلام و قران از جمله زیبایی متن که واضحه که زیبایی نسبی است بعد از ان تکنیک های متن که هر انسان هنرمندی با صرف زمان قادر به خلق یا کشف اثار تکنیکی است و در این موارد نباید با دید یک طرفه و بدخلقی نگاه کرد زیرا کنجکاو و دید باز نبودن میتواند مانع از قضاوت منصفانه و کشف حقیقت باشد بعد از ان شاهکار های علمی که از گزاره های شک بر انگیز و با اجتناب از توضیح کامل بیان شده اند که بعد ها بصورت تفسیر بیان شده اند و خیلی از ان ها هنوز هم تفسیر نشده اند که میتواند نشان دهنده ی استفاده از گزاره های غیر مفهومی دانست و این نکته که قران سال ها بعد از وفات حضرت محمد به قلم در امده هم حائز اهمیت است. در کل از نظر حقیر بنده اینکه ما در چه کشور یا با چه دینی بدنیا امده ایم نه قابل اهمیت است و نه باعث افتخار به دلیل اینکه هیچ کس انتخاب نکرده است که در چه کشوری و یا با چه دینی به دنیا بیاید ولی وجود روحیه وطن پرستی غیر افراطی در این دنیا ضروری است چرا که بقا به همبستگی اجتماعی وابسته است. بحث دوم که تجربه های نزدیک به مرگ رو اوردید شما که میتواند ناشی از استرس و مشکل مغزیه تجربه ی دوباره ی گذشته در شرایط پر فشار باشد و روند کلی این تجربیات هم جزیی از این روند مغزیه که حالا در بعضی افراد به شکل بیماری حتی در دوران حیات رخ میدهد و تجربه ی انها یکسان با تجربه ی نزدیک به مرگ است برای مثال تونل نور به خروج از رحم میتواند مربوط باشد که تجربه ی گذشته ی ما است و در شرایط فشار روانی دیده میشود. در کل هردو قابل بحث است و ممنون بابت نظرتون.