خیال یا واقعیت؛ آیا سامسونگ می تواند به کسب و کارش رونقی تازه بخشد؟

دو سال پیش اینچنین تصور می شد که سامسونگ سوار بر خودروی فرمول یکی شده و در جاده ی فروش اسمارت فون های اندرویدی، به سرعتی بی نظیر دست یافته است؛ کسی فکر نمی کرد که این خودروی پر سرعت به این زودی ها متوقف شود اما، بنزین، خیلی زودتر از چیزی که متصور بودیم به پایان رسید.

در آن دوره، سهم سامسونگ از بازار فروش تلفن های اندرویدی، با برند گلکسی انقدر زیاد شده بود که حتی در ساختمان Googleplex نیز نگرانی را می شد حس کرد. این چنین احساس می شد که سامسونگ به قدرتی رسیده که می تواند در صورت نیاز، اندروید یا هر پلتفرم دیگری را کنار گذارد. اما حال دو سال بعد است و اوضاع به شکل دراماتیکی تغییر یافته. کره ای ها در زمینه فروش اسمارت فون ها از عرش به فرش رسیده اند و سامسونگ، صرفا در حال نظاره ی پژمرده شدن علاقه ی کاربران به موبایل هایش بوده است.

در زمینه ی موبایل های High End، آخرین پرچمدار این کمپانی به نام گلکسی S5 حتی نتوانست در مقیاسی کوچک، انتظارات را برآورده سازد و لازم به ذکر است که همین اسمارت فون آمده بود تا فروش نه چندان جالب Galaxy S4 را جبران نماید. از سویی دیگر سامسونگ حتی در فروش میان رده ها هم حال و روز خوبی ندارد که البته این موضوع به رشد قارچ مانند شرکت های چینی نظیر شیائومی هم مربوط می شود.

اوضاع سامسونگ انقدر خوب بود که نگرانی در ساختمان Googleplex موج می زد.

درآمد حاصل شده توسط شرکت مورد بحث در قیاس با دو سال پیش افت چشمگیری داشته و حتی سبب گشته با وجود سرمایه های بسیار مدیران آن دچار نگرانی هایی شوند. جاده ی موفقیت های اخیر این کمپانی را، علاقه ی هواداران به اسمارت فون هایش هموار کرده بود که البته در گزارش مالی سه ماهه چهارم سال ۲۰۱۴ آن امید هم نقش بر آب شد و در مجموع سودآورترین بخش،‌ همان قسمت فروش پردازنده بود. اگر شرکت یاد شده نتواند راهی برای پر کردن خلاهای موجودش پیدا کند، به زودی سلامت کلیش زیر سوال خواهد رفت.

برای بازگشت و راندن در جاده ی موفقیت، کره ای ها به چیزی بسیار بیشتر از یک فروش خوب برای گلکسی S6 نیاز دارد. اگر سامسونگ نتواند فروش خیره کننده ی آیفون های اپل را در بخش تلفن های گران قیمت و پرچمدار کاهش دهد، حتی تاخت و تاز در فروش تلفن های میان رده یا اقتصادی هم آنقدر ها برای آنها سود به همراه نخواهد داشت که بتوانند جواب سهام دارن را بدهند.

به همین دلیل هم است که این کمپانی تلاش دارد تا از اعتبار گلکسی S6 بالاترین استفاده را کرده و دستگاه دیگری را هم تحت همین نام و البته قیمتی گزاف تر و نمایشگری با لبه ی خمیده، به مشتریان تحویل دهد. در ادامه با دیجیاتو همراه باشید.

آب رفتن ارزش های برند گلکسی

آیا ایده ی فرستادن دو پرچمدار به میدان، کافی خواهد بود؟ به نظر می رسد حال برای شرکت های سازنده، ساخت، معرفی و عرضه ی دو پرچمدار به یک امر مرسوم تبدیل شده است؛ جدا از اپل و سامسونگ، گمان می رود HTC هم قصد انجام همین کار را داشته باشد و در کنار M9، از M9 Plus هم رونمایی کند.

چه تعداد از اسمارت فون های میان رده از نام «گلکسی» استفاده «نمی کنند»؟

موبایل های بسیار ساختن و ریختن آنها در ویترین مغازه ها، استراتژی برنده ای نیست و هم سامسونگ و هم HTC، این مسئله را در دو سال گذشته با پوست و استخوانشان احساس کرده اند؛ هر دو به سوی مسیری اشتباه در حرکت بوده و سودآوریشان روز به روز کمتر شده است. کره ای و تایوانی ها در دوره ای که گذشت، پشت چرخ خیاطی نشسته و برای کوچکترین شکاف ها و تقاضاهای بازار پیراهنی دوختند،‌ اما همین بازار به آنها روی خوش نشان نداد و حال باید به دنبال تغییر موضع باشند.

سامسونگ اخیرا به شکل تیزبینانه ای درک کرده که قربانی استراتژی غیرمتفکرانه اش بوده و به شکل علنی اعلام کرده در سال ۲۰۱۵ قصد تولید تلفن های کمتری را خواهد داشت. آنها گفته اند به سوی برداشتن قدم های (احتمالا غیر منطقی) دیگری خواهند رفت و از به کار بردن نام برند گلکسی برای مدل های مختلف خودداری خواهند کرد.

زمانی که گلکسی های کمی در بازار بود، همگان به دنبال این بودند که گلکسی S بعدی چیست و چه خواهد بود. اما حالا این شرکت به جایی رسیده که هر محصول کم ارزشی را به نام گلکسی به کاربران می فروشد؛ به دستگاه های میان رده نگاه کنید، چند عدد از نام «گلکسی» استفاده «نمی کنند»؟

نام «گلکسی» دیگر آن حس اعلا بودن محصول را ارائه نمی دهد و بیش از اینکه به فروش میان رده های ضعیف، کمک کند، به فروش پرچمداران آسیب وارد کرده است.

زمانش رسیده تا خیاط، لباسی برای خود بدوزد

جدا از بحث نامگذاری، ظاهر و طراحی تکراری اسمارت فون های سامسونگ بسیار خسته کننده شده است. البته اخیرا این شرکت به سوی استفاده از فلز و لبه های گرد تر پیش رفته اما بخشی که شرکت کره ای به شدت در آن زیبایی شناختی خود را خرج می کند، همواره قطعات داخلی موبایل، یعنی سخت افزار آن بوده است.

سامسونگ تمرکز خود را بر روی نمایشگر های لبه دار جدیدش گذاشته در حالی که همه ی کاربران از کندی نرم افزار به کار رفته در اسمارت فون هایش به ستوه آمده اند. تبلیغات چاپی و آنلاین، صرفا به ویژگی های این گونه از نمایشگرهای جدید و تصاویر رنگارنگ بکار رفته در آنها می پردازد اما مشتریان سامسونگ اعتراض خود را در مورد زبان طراحی تاچ ویز بارها فریاد کشیده اند و چند مدتیست که خود سامسونگ هم از تبلیغات گسترده ای که از امکانات رابط کاربری تاچ ویز سخن می گویند، دست کشیده است. یک رابط کاربری تازه، سبک و منسجم، می تواند دوباره علاقه ی کم شده ی هواداران را زنده کند.

کاربران از کندی رابط کاربری تاچ ویز در اسمارت فون های سامسونگ به ستوه آمده اند.

بالاترین تبلیغات در دنیای موبایل، نظرات کاربران در مورد یک محصول است؛ با تغییرات اساسی که سامسونگ می تواند در مورد رابط کاربری تاچ ویز دهد، قادر می شود دوباره به هوادارانش این اجازه را دهد سر بلند کرده و از ساخته ی جدید کره ای ها تعریف کنند. از سوی دیگر هم طرفداران اسمارت فون های عالی، از خرید این محصولات لذت برده و یا می توانند دست کم زمان خرید، آن ها را مورد نظر قرار دهند.

به شکل جهانی، سامسونگ هنوز هم بیشتر از هر سازنده ی دیگری، می فروشد و از این میزان فروش خود باید بالاترین استفاده را برای جذب عاشقان دنیای تلفن همراه کند؛ افرادی که دست کم سالانه اسمارت فون خود را تعویض می کنند. اگر شرکت کره ای بتواند این دسته از افراد که در میان دوستان خود به عنوان گیک شناخته می شوند را متقاعد به خرید محصولاتش کند، می تواند بار دیگر بر بازار تلفن های همراه سلطه یافته و میان رده یا اقتصادی های بیشتری را هم به فروش رساند.

کره ای ها در لبه ی پرتگاه ایستاده اند.

پیشتر، سازندگان قدر دیگری هم که فروش بازار را در دست داشتند، ثابت کرده اند که در اوج ماندن از سخت ترین مبارزه هاست؛ نوکیا و پالم هر دو شرکت هایی هستند که زمانی در اوج بودند و حال دیگر وجود ندارند. از سمتی دیگر، برخی از شرکت ها توانستند در این کارزار، برای مدتی کنار بایستند و سپس آرام آرام دوباره راهی میدان شوند، بلکبری و مایکروسافت هر دو این تجربه را دارند. گمان می شد که HTC هم راه نوکیا را در پیش گرفته است اما در نهایت و پس از چندین فصل زیان دهی، بالاخره توانست در فصل مالی گذشته، به سودی اندک دست یابد.

حال سامسونگ خود را تنها در لبه ی پرتگاه می بیند و تصمیماتی که امسال خواهد گرفت، تعیین کننده بقایش خواهند بود. هنوز دیر نشده تا غول کره ای از این پرتگاه دور شود اما در این میان، استراتژی های بسیاری باید تغییر کنند؛ استراتژی هایی که روزی با اقتدار توسط سلسله مراتب مدیران کره ای اتخاذ می شدند.