سراشیبی سقوط یا آغاز یک تحول؛ مروری بر نقشه بزرگ و جاه طلبانه گوگل برای دگرگون کردن صنعت رباتیک
تقریباً دو سال پیش گوگل یک واحد رباتیک جدید را راه اندازی کرد، که شالوده ی آن در خفا و از ترکیب ۱۰ کمپانی دیگر شکل گرفته بود. شرکت ساکن مانتین ویو این روزها در حال ...
تقریباً دو سال پیش گوگل یک واحد رباتیک جدید را راه اندازی کرد، که شالوده ی آن در خفا و از ترکیب ۱۰ کمپانی دیگر شکل گرفته بود. شرکت ساکن مانتین ویو این روزها در حال تجربه کردن تغییرات بسیاری است و در نتیجه ی آن واحد مورد اشاره نیز بالا و پائین های متعددی را تجربه می کند.
ساده اگر بگوییم بر اساس شرایط فعلی و شواهد موجود به نظر می آید آنها در رسیدن به اصلی ترین هدف خود با چالش جدی مواجه شده اند و مشخص نیست که قادر هستند تا سال ۲۰۲۰ رباتی را برای فروش به کاربران و مصرف کنندگان عادی آماده سازی نمایند یا خیر.
بخشی که از آن سخن می گوییم به صورت داخلی در گوگل رپلیکنت ("Replicant") خطاب می شود، همانطور که ذکر شد این واحد از ترکیب ۱۰ شرکت متفاوت شکل گرفته که مطابق اظهار نظرهای کارکنان و برخی مقامات بلند پایه ی گوگل کمپانی های مذکور نقاط و دیدگاه های مشترک اندکی با یکدیگر داشته اند، تیم های هر یک از آنها در گوشه ای از جهان هستند و روی پروژه هایی غیر مرتبط به هم به فعالیت می پردازند.
اندی روبین در سال ۲۰۱۴ «رپلیکنت» را ترک کرد و پرسشی بزرگ را بی پاسخ گذاشت.
بد نیست بدانید تغییراتی که با آلفابت آغاز شدند بر روی حال و روز رپلیکنت نیز اثر گذار بوده اند؛ آنها حال دیگر زیر مجموعه ی گوگل نیستند، بلکه یکی از واحد ها یا شرکت های مستقل تحت نظر هولدینگ تازه تاسیس به حساب می آیند. مسئله حاد کنونی این است که مدتیست کمپانی رباتیک یاد شده رهبری در خور را در راس هرم خود نمی بیند، اندی روبین در سال ۲۰۱۴ این مجموعه را ترک کرد و پرسشی بزرگ را بی پاسخ گذاشت.
این پرسش عبارت بود از اینکه چطور می توان دیدگاه های جاه طلبانه ی روبین را عملی ساخت و اولین محصول تجاری مناسب مشتریان عادی را پدید آورد که بتواند با دنیای فیزیکی و واقعی تعاملی درخور داشته باشد؟
یکی از اعضای تیم رباتیک گوگل در همین زمینه می گوید: «تکنولوژی هایی که در زمان حال در اختیار داریم بی نظیر هستند، فقط باید مشخص کنیم چه می خواهیم انجام دهیم، به کدام سمت برویم و سپس تمام تمرکزمان را روی هدف تعیین شده قرار دهیم.»
در ماه های اخیر آلفابت و سران آن به شدت در تلاش بوده اند تا مدیر عاملی مناسب را برای رپلیکنت انتخاب کنند و حتی در این راستا مذاکراتی جدی را هم صورت دادند، اما ظاهراً پیدا کردن فردی که در زمینه رباتیک تخصص داشته باشد و تجارت هم برایش جذاب جلوه کند بسیار دشوار است.
شرکت مادر تخصصی جدیدی که گوگل نیز به زیر مجموعه ای از آن بدل شده کوشش خود را بر آن گذاشته کسب و کارهایی را سر و سامان دهد که قادر باشند در عرصه های متفاوت تحولی بزرگ را پدید بیاورند، این عرصه ها شامل موارد مختلفی همانند سخت افزار، سلامت و... می شوند و در این بین زیر مجموعه ی رباتیک آنها یکی از بزرگترین و دست نیافتنی هدف گذاری ها را دنبال می کند. هدفی که بسیار جاه طلبانه و بلند پروازانه است و تحقق آن فقط از نامی مثل آلفابت بر می آید.
منابع خبری می گویند سران مجموعه حاضر نیستند در رابطه با آینده پیش روی بخش رباتیک سرنخی را به کسی بدهند یا اظهار نظر واضحی بنمایند و لذا در ادامه ی مطلب قصد داریم به مرور آنچه از بیرون قابل رویت است بپردازیم و ببینیم آیا رپلیکنت این شانس را دارد که در آینده صنعت رباتیک و نمونه های تجاری به تولید رسیده را برای عموم متحول کند یا چنین رویایی دست نیافتنی باقی خواهد ماند.
شرایط برای واحد یا شرکت مورد بحث چگونه خواهد بود؟ خروجی اش چه می تواند باشد و روزهای آتی برایشان ممکن است چگونه رقم بخورد؟ اینها پرسش هایی هستند که در پی یافتن پاسخی برای آنها خواهیم بود.
با دیجیاتو همراه باشید.
«رپلیکنت» چگونه شروع به کار کرد؟
آغاز حیات «رپلیکنت» و هدف گذاری های آن همگی توسط یک نفر رقم خوردند و آن نیز کسی نبود جز "اندی روبین"؛ روبین در ۲۰۰۵ به گوگل آمد، آنهم به این خاطر که اهالی مانتین ویو شرکت کوچک او را که در زمینه ی تلفن های هوشمند فعالیت داشت خریداری کرده بودند تا مالک پلتفرم نرم افزاری اندروید باشند.
در طول ۱۰ سال وی رفته رفته اندروید را بدل به یکی از قدرتمندترین پلتفرم های نرم افزاری جهان کرد و کسب و کاری را بر پایه اش بنا نهاد که به لطف آن یک میلیارد موبایل توسط مردم سراسر جهان خریداری شده و شرکت های نوپای بسیاری از گوشه و کنار کره ی خاکی قد علم کردند.
ناگفته نماند که همگان اندی را به عنوان فردی نابغه با مهارت های فنی بی نظیر می شناسند که در زمینه ی کسب و کار و تجارت هم منحصر به فرد است. او در مارس ۲۰۱۳ از رهبری استارتاپ خودش که حالا بخشی حائز اهمیت از گوگل را تشکیل داده دست می کشد و با همراهی لری پیج ماموریتی تازه را در پیش می گیرد: روبین باید شالوده ی یک واحد رباتیک جدید را برای مانتین ویویی ها بنا کند.
تا پیش از این شنیده ایم که پیج علاقه ای وافر به ربات ها دارد، از آنها در مهمانی های خصوصی عجیب و غریبش استفاده های خاص می کند و این دیدگاه نیز همواره در پس ذهنش وجود داشته که محصولاتی توسط این صنعت به تولید برسند که قادر باشند برای استفاده های عمومی همانند آشپزی، مراقبت از سالمندان یا تولید دیگر ماشین آلات مورد استفاده واقع شوند. وی تحقق این دیدگاه ها را به شکل یکجا به اندی روبین می سپارد.
اندری روبین اجاز داشت تا واحد رباتیک را به هر شکل که دلش می خواست و با بودجه ای بسیار کلان مدیریت کند.
روبین می گوید پیج به او اجازه ی تمام و کمال داد تا واحد رباتیک تازه تاسیس را به هر شکلی که دلش می خواهد مدیریت کند، وی نیز تصمیم گرفت با صرف بودجه ای مابین ۵۰ الی ۹۰ میلیون دلار شرکت های برجسته ای که در این صنعت حضور داشتند و آینده روشنی پیش روی آنها بود را تصاحب کند. روبین با بودجه ی یاد شده ۹ خرید انجام می دهد.
گوگل ابتدا تملک "Schaft" کمپانی که ربات های انسان نما می ساخت را به دست می آورد، پس از آن به سراغ "بوستون داینامیکس" می رود، شرکتی که ربات های حیوان نما و انسان نمایش بیش از اندازه جالب به نظر می رسند و Redwood رباتیکس، و بازوهای رباتیک آن که در خط تولید کارخانه ها کاربردی هستند هم یکی از خریدهای دیگر محسوب می شود.
اگر خریدها را نمی توانید به هم ربط دهید و زمینه ی فعالیت آنها متفاوت به نظر می رسد، علت این است که در واقعیت نیز همینطور بوده و مانتین ویویی ها شرکت هایی را می خریدند که هر یک در عرصه هایی کاملاً متفاوت از علم رباتیک مشغول به تحقیق و توسعه بودند.
یکی از کارمندان کمپانی مذکور توضیح می دهد خرید ها با این تفکر صورت می پذیرفتند که باید بستری وسیع از نرم افزار و سخت افزار را در اختیار داشته باشیم، توسعه را به شکلی گسترده در زمینه های گوناگون دنبال کنیم و در نهایت بدین طریق بتوانیم به موفقیت برسیم. به همین دلیل نیز گوگل شروع کرد به خرید شرکت هایی که پتانسیل تجاری شدن بیشتری داشتند و توانسته بودند به ابداعی نو در حوزه ی تحقیقات خود دست پیدا کنند.
تا سال ۲۰۲۰ باید بتوانیم رباتی را مناسب کاربردهای عمومی و آماده برای بهره گیری اقشار مختلف جامعه پدید آوریم.
البته در این بین گوگل لب دوخته بود و هرگز به زبان نمی آورد که می خواهد در مبحث رباتیک به چه دستاوردی برسد؛ گزارش هایی نیز وجود داشتند که می گفتند این شرکت می خواهد یک امپراطوری بسازد، امپراطوری که در آن از توسعه ی انواع محصولات برای خطوط تولید کارخانه های گرفته رخ می داد تا ابداع ربات هایی که برای افراد عادی و کارهای گوناگون مناسب بودند.
روبین در شروع کار ایمیلی را برای اعضا تیم تازه شکل گرفته می فرستد که متن اش اندکی بعد رسانه ای می شود و در آن می آورد که هدف اصلی آنها این خواهد بود که تا سال ۲۰۲۰ بتوانند رباتی را مناسب کاربردهای عمومی و آماده برای بهره گیری اقشار مختلف جامعه پدید آورند.
اندی در ۲۰۱۴ می نویسد: «ما نهادی در سطح جهانی را تاسیس کرده ایم که در مسیری صحیح قرار گرفته و اولین محصولش نیز بر مبنای فناوری های رباتیک در حال آماده سازی است.»
او بر این باور بوده تیمی که تاسیس کرده سال ها به تحقیق توسعه خواهد پرداخت و در نهایت یک محصول را عرضه می کند که پایه ی ابداعات بعدی خواهد بود و ربات های متعددی با کاربردهای گوناگون بر اساس آن ساخته خواهند شد که در عرصه های متفاوت موثر محسوب گشته و آماده ی تعامل با دنیای فیزیکی پیرامون انسان ها خواهند بود.
وقتی که امپراطور قلمروی خود را ترک می کند...
با همه ی تفاسیر صورت پذیرفته و جاه طلبی های موجود روبین آنقدر در گوگل نمی ماند که حاصل آنچه بنیان گذاشته را شاهد باشد و تصمیم می گیرد از اکتبر ۲۰۱۴ مانتین ویو را ترک کرده و شتاب دهنده خودش را راه اندازی نماید؛ تصمیمی که بر روی تیم تحت نظارت او اثری عمیق را می گذارد و آنها را سردرگم می کند.
با کنار رفتن اندی یکی دیگر از موسسین «رپلیکنت»، جیمز کافنر، که تا پیش از این بحث های تحقیق و توسعه را عهده دار بوده آنقدر مورد اعتماد واقع می شود که مسئولیت کل واحد را به او می سپارند. کافنر سابقه ای طولانی در مباحث مبتنی بر کلاود داشته و در عرصه ی ربات های انسان نما هم متخصص محسوب می گردد، اما در رزومه ی او یک خلا وجود دارد، وی هرگز در مورد مدیریت توسعه ی محصول تجربه کسب نکرده، چیزی که روبین در آن استاد بود.
بر اساس روایت منابع مختلف بعد از جدایی روبین بسیاری از افرادی که با اشتیاق به بخش رباتیک گوگل پیوسته بودند و آینده ای روشن را برای آن تصور می کردند دیدگاهشان عوض شده بود و باور داشتند بخش مذکور دچار صدمه ای جبران ناپذیر گشته، این افراد سردرگم شده بودند و نا امید و نمی دانستند چه آینده ای در مقابل شان قرار دارد.
"مارک رایبرت"، مدیرعامل بوستون داینامیکس یکی از مهم ترین شرکت های رباتیکی که به تملک گوگل درآمده بود، از اصلی ترین افرادی محسوب می شد که از رفتن اندی روبین گلایه داشت. وی تنها به خاطر دیدگاه های همین شخص و توانایی های رهبری او حاضر شده بود مجموعه اش را به گوگل واگذار کند و با مانتین ویویی ها ادغام شود.
اندی روبین: من در شرایطی سمت خود را ترک می کنم که هسته ی اصلی شکل گرفته و استراتژی ها نیز تعریف شده اند.
روبین در ایمیلی به رسانه ها می نویسد: «من در شرایطی سمت خود را ترک می کنم که هسته ی اصلی شکل گرفته و استراتژی ها نیز تعریف شده اند.» به نظر می آید ماموریت اندی در این نقطه به اتمام می رسیده و به سرانجام رساندن اهداف به شکل نهایی جز وظایفش نبوده اند.
در حالیکه اصرار به جدایی اندی روبین برای کسانی که او را به خوبی می شناختند چندان عجیب نبود، حتی این افراد نیز نمی توانستند به درستی فلسفه ی ۹ خریدی که وی در زمینه ی رباتیک انجام داد را به درستی درک کنند.
او می گوید: «من هر یک از آنها را بر اساس استراتژی هایی که داشتیم خریداری کردم و متقاعدشان نمودم که برای محقق ساختن ایده ای بسیار بزرگ و دست نیافتنی به ما بپیوندند. شاید به همین علت آنها مرا به عنوان حامی خود می دیدند و همواره سخت است که بپذیرد حامی اصلی شما از یک مجموعه رفته.»
منابع گوناگون ذکر می کنند وقتی اندی رفت هیچکس به درستی نمی دانست چطور باید قطعات پازلی که او در حال تکمیل کردنش بود را کنار هم بگذارد. روبین مقصدی را مشخص کرده بود ولی نقشه ی راهی برای رسیدن به آن مقصد وجود نداشت.
روبین مقصدی را مشخص کرده بود ولی نقشه ی راهی برای رسیدن به آن مقصد وجود نداشت.
خود روبین در توضیح آنچه رخ داده خاطر نشان می کند: «همه من را به عنوان فردی کم حوصله، عصبانی و مضطرب می شناسند. آخرین کاری که از من می توانید بخواهید این است که پس از تعریف استراتژی ها بالای سر تعدادی از گروه های متخصص و فوق العاده در عرصه ی رباتیک بمانم و مرتباً از آنها بپرسم "به نتیجه رسیده اید؟" روحیات و اخلاقیت من مناسب چنین مسئولیتی نیست و به کلیت امور آسیب خواهم رساند.»
تا ابتدای سال جاری "کافنر" در نقش رهبر رپلیکنت باقی ماند و سپس "جاناتان رُزِنبرگ" در جایگاه او قرار گرفت. نباید از یاد برد رزنبرگ که در پیوستن موتورولا به گوگل نقشی کلیدی داشت و به اریک اشمیت کمک کرده تا یکی از مهم ترین و بهترین کتاب های مدیریتی زمان معاصر را بنویسد نیز به صورت موقت در جایگاه مورد بحث قرار گرفته تا عاقبت فردی مناسب آن پیدا شود.
سمتی که از آن سخن می گوییم برای اینکه واحد مربوطه اش به سرانجام برسد نیازمند کسی است که در کنار دانش رباتیک و سابقه ی تحقیقاتی از توسعه ی محصول و کسب و کار هم سر رشته داشته باشد.
یکی از مدیران اجرایی پیشین گوگل خاطر نشان می کند بخش رباتیک در این شرکت کلاف سردرگمی است که هنوز کسی نتوانسته سر رشته ی آن را در دست گیرد.
چنین مشخصه هایی در روبین وجود داشتند، او کسی بود که تنها برای سرگرمی و علاقه یک بازوی رباتیک غول پیکر ساخته بود تا هر زمان که می خواهد این بازو برایش قهوه بریزد یا پیامک ارسال کند. در کنار چنین کارهایی او پلتفرمی نرم افزاری را به سرانجام رسانده بود که امروزه یک میلیون تلفن هوشمند از آن بهره می گیرند.
با وجود اینکه آلفابت در حال بررسی کردن گزینه هاست و کاندیدهای متعددی را تحت نظر گرفته ولی روبین کسی نیست که بتوان به این سادگی یک جانشین برای اش یافت. یکی از مدیران اجرایی پیشین گوگل خاطر نشان می کند بخش رباتیک در این شرکت کلاف سردرگمی است که هنوز کسی نتوانسته سر رشته ی آن را در دست گیرد.
این واحد متشکل از کمپانی هایی کاملاً مستقل و جدا است که هنوز هیچ ارتباطی میان آنها پدید نیامده. وی می افزاید به شخصه هرگز حاضر نیستم در جایگاه مدیریتی چنین بخش یا شرکتی قرار گیرم.
حل مشکلات فوق العاده سخت
مجموعه شرکت های رباتیک آلفابت، که یکی از کامندان کنونی آنها را "تاج صنعت" مورد بحث می داند هنوز فرصت دارند تا روی مشکلات و مسائلی جالب کار کرده و آنها را به سرانجامی برسانند. رپلیکنت معما های مختلفی را در زمینه هایی گوناگون و موازی دنبال می کند و در حین حل این معماها در حال یادگیری است که هر یک از کمپانی ها چه توانایی هایی دارند و در چه موضوعاتی حرفه ای تر هستند.
گوگل می خواهد با پرتابی شگفت انگیز یکباره به ماه برسد ولی آمازون پله پله نردبانی را می سازد تا روی کره یاده شده پا بگذارد.
همه ی اینها در حالیست که مجموعه ی تحت نظر "جف دین"، یعنی «دیپ مایند» که در موضوعات یادگیری ماشینی و الگورتیم های مربوطه به تحقیق و توسعه می پردازد می تواند مکمل گروه رباتیک آلفابت باشد و آنها را قدرتمند تر کند.
ناگفته نماند که با وجود همه ی موارد یاد شده بازهم تعدادی از کارمندان رپلیکنت معتقدند که حرکت در مسیر درستی صورت نمی گیرد، ایزوله شده اند و دست یابی به اهداف بسیار غیر محتمل گشته. پراکندگی زیر مجموعه ها هم موضوع را پیچیده تر کرده، تعدادی از کارمندان اصلی در Bay Area ساکن هستند، مهندسین بوستون داینامیکس در شهر بوستون به سر می برند و مقر اصلی Schaft هم در شهر توکیو کشور ژاپن واقع شده است.
با یک جستجو در لینکداین در می یابیم مجموعه های مورد اشاره در بالا طی سال های اخیر کارمندان و مهندسین کلیدی را از دست داده اند. یکی از کارمندان شرکت های مورد بحث به رسانه ای گفته بود وقتی که در حال مذاکره با گوگل بودند، آمازون هم می خواست آنها را خریداری کند و این روزها اوضاع به شکلی است که او همواره آرزو می کند کاش به جای اهالی مانتین ویو با جف بزوس و همراهانش به توافق رسیده بودند.
این فرد می افزاید: «گوگل می خواهد با پرتابی شگفت انگیز یکباره به ماه برسد ولی آمازون پله پله نردبانی را می سازد تا روی کره یاده شده پا بگذارد.» او باور دارد پیوستن به آمازون شاید سبب می شد به جای درجا زدن در تحقیق و توسعه شاید الان محصولی تجاری داشتند که در بخشی از صنعت جایگاهی پیدا کرده بود.
به هیچ عنوان یک ارتش رباتیک در کار نیست
آنهایی که در گروه های رباتیک گوگل مشغول به کار هستند بر این باورند که این کمپانی در پی غلبه بر یکی از دشوارترین مشکلات تکنولوژیک است. اگر کامپیوترها را یکی از پیچیده ترین ساخته های دست بشر در نظر بگیریم ربات هایی که گوگل بنا دارد ابداع کند به مراتب پیچیده تر از کامپیوترها هستند.
در ساخت ربات های مذکور باید هوش مصنوعی و نرم افزارهایی بسیار پیشرفته را با دستگاه هایی مکانیک، موتورها و سنسورها یکپارچه سازید و بهم ربط دهید تا محصول نهایی قادر باشد جهان پیرامون خودش را تا حدی درک کرده و کاری را انجام دهد.
اگر کامپیوترها را یکی از پیچیده ترین ساخته های دست بشر در نظر بگیریم ربات هایی که گوگل بنا دارد ابداع کند به مراتب پیچیده تر از کامپیوترها هستند.
در روزهای اولی که ساکنین مانتین ویو در حال ساختن زیر بنای واحد رباتیک خود بودند، بسیاری از رسانه ها دائماً اذهان را به این سمت هدایت می کردند که شاید گوگل می خواهد "ارتشی از ربات ها" بسازد. این گمانه زنی ها وقتی به یقین نزدیک می شدند که یکی از محصولات بوستون داینامیکس را در حین فعالیت کردن می دید؛ برای مثال سگی با بدنه ی فلزی که می تواند روی هر سطحی بدود و هر طور که به آن ضربات ناگهانی وارد کنید بازهم تعادلش را حفظ می نماید.
این واقعیت که شرکت یاد شده سابقه ی همکاری با ارتش را نیز در کارنامه خود داشت بر نگرانی ها می افزود. گوگل برای اینکه از تنش ها کم کند با رسمیت اعلام کرد به قراردادهای بوستون داینامیکس با وزارت دفاع ایالات متحده افتخار می کند ولی دیگر حضور در کسب و کارهای نظامی را دنبال نخواهد کرد.
این شرکت می گوید نمی خواهد از مرزهای اعتماد عمومی گذر کند و در پی ایده های رباتیکی است که زندگی انسان ها را جذاب تر و ساده تر خواهند کرد. چنین ربات هایی در خانه ها، صنعت و تولید حضور خواهند داشت و به مسائل نظامی نظری ندارند.
برای اینکه از بیم و هراس ها کاسته شود گوگل حاضر شد نتایج برخی از آزمایش ها و بررسی های خود را به شکل عمومی منتشر کند، نتایجی که اگرچه به یک محصول نهایی ختم نشده بودند ولی برای برندی که مالک آنها بود بسیار ارزشمند به حساب می آمدند.
مانتین ویویی ها ارتباط خود را با محیط های آکادمیک و دانشگاه ها نیز حفظ کرده اند تا روند پیشرفت را سریع تر از هر زمان دیگری تجربه کنند. برای مثال "مِکا رباتیکس"، یکی از شرکت هایی که گوگل آن را مالک شده به تازگی با دانشگاه استنفورد وارد همکاری گشته تا راه هایی جدید برای تحقیق در اعماق دریای بیابند. کلید این راه های تازه در دست بازوان رباتیکی است که در اعماق آب بتوانند اموری سخت را انجام دهند.
اعضای گروه های تشکیل دهنده ی رپلیکنت می گویند ما به آینده خوش بین هستیم و معتقدیم آنچه را که توسعه می دهیم روزی به کار عموم مردم خواهد آمد.
سقوط یا پیشرفت؟
این روزها شاید بزرگترین اثری که گوگل بر صنعت رباتیک گذاشته روح تازه ای است که به این صنعت بخشیده. بسیاری معتقدند آنها فضای رقابت و نوآوری را دوباره زنده کرده اند و سبب شده اند جامعه ای که به انزوا رفته بود یکبار دیگر با اهدافی بلند پروازانه مورد توجه قرار گیرد.
یکی از کارمندان رپلیکنت می گوید گوگل یکی از اولین شرکت هایی بود که بحث اتومبیل های خودران را آغاز و در رابطه با آن وارد تحقیق و توسعه شد، اکنون و پس از چندین سال می بینیم که تلاش های این شرکت و سرمایه گذاری های کلان آن باعث شده تا دیگر خودروسازان نیز به تکاپو افتاده و به روند پیشرفت ماشین های بی نیاز از راننده سرعت بخشند؛ موضوعی که در نهایت به سود عموم مردم خواهد بود.
گوگل یا بهتر بگوییم آلفابت قرار است همین وضعیت را در دنیای ربات ها تکرار کند. برای مدت طولانی هیچ یک از اجزا بخش خصوصی تمایلی نداشتند تا در امور رباتیک سرمایه گذاری کنند، زیرا بر این باور بودند که سرمایه گذاری در چنین صنعتی نمی تواند در کوتاه مدت سود دهی داشته باشد و برای به نتیجه رسیدن باید زمان و هزینه ای بسیار زیاد را صرف کرد؛ چیزی که حداقل خارج از توان آنها به نظر می رسید.
در چنین وضعیتی بیشتر پیشرفت ها تنها از جانب DARPA صورت می گرفت یا واحد های تحقیقاتی دانشگاه ها بودند که هر از گاهی ابتکاری جالب را صورت می دادند. اما حالا بالاخره گوگل وارد میدان شده، سرمایه و منابعی عظیم دارد و تمرکز اصلی اش نیز روی توسعه ی تکنولوژی قرار گرفته.
دیوید کن، مدیر عامل "دابل رباتیکس" می گوید بر حسب حضور مانتین ویویی ها در صنعت مورد بحث ما جذاب ترین و مهم ترین روزهای این صنعت را در پیش رو داریم و در حائز اهمیت ترین عصری که به آن مربوط می شود زندگی خواهیم کرد.
البته ربات ها برای این کمپانی هزینه هایی قابل توجه و بنیادین نیز داشته اند. برای مثال یکی از کارکنان اسبق بوستون داینامیکس می گوید وقتی به گوگل پیوستند همه از اینکه قرار است بخشی از فرهنگ باز و آزاد این شرکت باشند خوشحال بودند اما شرایط به شکلی پیشرفت که گوگل هم در بسیاری مواقع محدودیت هایی را اعمال می کرد و می خواست که رازدار باشد.
این روزها همه چیز از هر زمان دیگری پیچیده تر شده، اندی روبین برای همیشه رفته، گوگل زیر مجموعه ای از آلفابت شده و رپلیکنت نهادی مستقل گشته. هنوز نمی توان نتیجه گرفت که دوران شکوفایی در پیش است یا بخاطر سو مدیریت و بی برنامگی به سراشیبی سقوط رسیده ایم ولی به یقین اگر آلفابت نتواند از دنیای رباتیک درآمد کسب کند این خبر بسیار بدی خواهد بود برای تحصیل کردگان و فعالان این صنعت که در جایگاهی بسیار پایین تر قرار دارند و منابعی محدود تر در اختیارشان است.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
از گوگل بوی خوبی نمیاد انگار یه هدف پلیدی دارن.از انتشار اندروید و تصاحب دنیا و در دست گرفتن موتورهای جستجو وحالا الفابت....ممکنه فیلم اخر زمان از نوع جاوا عملی بشه ولی از نوع اندروید