ساتیا نادلا در زمینه مدیریت مایکروسافت چگونه از استیو بالمر و بیل گیتس پیشی گرفت؟
پنج شنبه همین هفته، پانزدهم بهمن ماه، «ساتیا نادلا» دومین سالگرد مدیریت خود در مایکروسافت را جشن خواهد گرفت؛ دو سالی که البته بیشتر با اوج گرفتن همراه بوده تا فرود آمدن. شرکت یاد شده ...
پنج شنبه همین هفته، پانزدهم بهمن ماه، «ساتیا نادلا» دومین سالگرد مدیریت خود در مایکروسافت را جشن خواهد گرفت؛ دو سالی که البته بیشتر با اوج گرفتن همراه بوده تا فرود آمدن.
شرکت یاد شده در همین دو سال قادر شده به خوبی تجارت فضای ابری خود را گسترش دهد، ویندوزی با شماره ۱۰ ارائه دهد که بازخوردهای بسیار مثبت تری در قیاس با نمونه پیشین این سیستم عامل دریافت کرده، اپلیکیشن های بسیاری برای اندروید و iOS عرضه نماید و در نهایت باعث گردد کاربران علاقه بسیار بیشتری به مایکروسافت و محصولات و تلاش هایش برای ساختن آینده ای بهتر پیدا کنند.
اما در این میان بزرگ ترین پیروزی مایکروسافت به داخل مقر اصلی این شرکت در ردموند بر می گردد. تحت نظارت نادلا، مایکروسافت برای اولین بار در عصر مدرن، به یک سمت متمرکز شده و در حال حرکت است.
در سال گذشته میلادی مدیر عامل هندی تبار مایکروسافت در مصاحبه ای بیان کرده بود: «برخی کارها تنها از دست مدیر عامل یک شرکت بر می آید، کاری که می تواند روحیه خلاقانه و همکاری را در شرکت زنده کند، کاری که "ایجاد فرهنگ مناسب" نام دارد.»
یک مایکروسافت
بیراه نیست اگر بگوییم که مایکروسافت قدیمی استعداد را در میان توسعه دهندگان خود از بین می برد و گاهی آنها را تهدید می کرد.
زیر نظر استیو بالمر، مایکروسافت تبدیل به مکانی شده بود که فرهنگ سازمانی مطلوبی در آن رواج نداشت و گروه های نرم افزاری در هر بخش علاقه ای به همکاری با هم نداشته و بیشتر استقلال طلب بودند.
محصولات و سرویس هایی بسیار عالی کنار گذاشته می شدند چرا که به فروش بالاتر ویندوز کمکی نمی کردند. یکی از همین نمونه ها، تبلت «Courier» است که حالتی دفترچه مانند داشت و از دو نمایشگر بهره می برد.
تنها ویندوز بود که به عنوان مرکزیت کسب درآمد و مرکزیت خود مایکروسافت دیده می شد. در این میان بالمر عادت داشت اپل و گوگل که در آن زمان بیشتر از هر وقت دیگری قدرتمند شده بودند را یا به طور کلی نادیده گیرد یا آنها را مسخره کند.
نتیجه این نوع مدیریت به گونه ای شد که گروه ها در مایکروسافت هر کدام تمایل به داشتن استقلال کامل داشتند و هر کدام برای خود سازی می زد. یکی از بارز ترین مثال های این موضوع، کنسول گیمینگ همین شرکت است؛ محصولی که قرار بود در اتاق نشیمن خانه ها هم یک PC قرار داده و به فروش بالاتر ویندوز کمک کند اما در نهایت تبدیل شد به بخشی مستقل برای خود.
کار به جایی رسید که همه به مایکروسافت به عنوان یک ماشین چاپ پول نگاه می کردند. شرکتی که بر کسب درآمد بالا از تلاش دهه های پیش خود تاکید داشت و خبری از نو آوری در آن نمی شد.
جان شئوچاک (John Shewchuk) شخصی که تا سال ۲۰۱۳ به عنوان مدیر بخش توسعه تجربه کاربری در این شرکت فعال بوده می گوید: «مایکروسافت تبدیل به یک فاجعه شده بود.»
خوشبختانه خود استیو بالمر مشکل را تشخیص می دهد و در جولای ۲۰۱۳، یک تغییر ساختار گسترده در مایکروسافت با عنوان «One Microsoft» راه می اندازد. این کار از سوی بالمر صورت پذیرفت تا مشکلات موجود در مایکروسافت به دست فراموشی سپرده شوند و این شرکت بتواند راه خود را دوباره به سوی نوآوری بیابد.
اگر چه راه حل بالمر صحیح بود ولی دیگر برای چنین اقداماتی کمی دیر شده بود و تحت فشار هییت مدیره، وی کمتر از سه ماه بعد اعلام کرد که قصد هجرت از شرکتی که سی و چند سال در آن کار کرده را دارد.
کنار زدن چشم بندها
این همان جایی بود که نابغه ای به نام ساتیا نادلا وارد میدان شد و اکنون که دو سال از مدیریت اش بر این شرکت سپری می شود می توانید ببینید که سطح احترام برای مایکروسافت و نوآوری هایش تا چه حد بالاتر از زمان بالمر رفته است.
مایکروسافت اکنون و تحت مدیریت نادلا، وظیفه اصلی خودش را یاری رساندن به مردم برای "انجام کارهای بیشتر و توانمند سازی آنها" می داند.
به کلامی ساده تر، مایکروسافت اکنون تمرکز خود را بر جلب رضایت کاربران همه پلتفرم ها قرار داده و می خواهد محصولاتی توسعه دهد که همه بتوانند از آنها لذت ببرند و در این میان به هیچ عنوان مهم نیست که کاربران از چه دستگاه هایی بهره می گیرند. در حال حاضر بیشتر سرویس های مایکروسافت در همه پلتفرم ها در دسترس هستند.
هنوز ولی یک مشکل به چشم می خورد: برد اندرسون (Brad Anderson) از قول ساتیا نادلا می گوید: «درآمد نقطه ایست که همچنان در آن ضعیف هستیم اما استفاده از سرویس های ما نقطه ایست که بسیار فراتر از پیش رفته است.»
همه تیم مدیران ارشد مایکروسافت و البته توسعه دهندگان از روش تازه این شرکت راضی به نظر می رسند. حالا دیگر اهالی ردموند بدون در نظر داشتن درآمدهایی که قرار بود از ویندوز کسب شود، می توانند به ایده های تازه خود بپردازند؛ ایده هایی که در زمان اهمیت بالای ویندوز، کسی نمی توانست به سراغ شان برود.
خاویر سولترو (Javier Soltero) مسئول توسعه «Outlook» که با خرید استارتاپ Acompli به مایکروسافت منتقل شد می گوید: «آنچه توسعه اش می دهیم حکم روح و ماهیت مایکروسافت در محصولاتش را دارد و حالا همه سرویس ها با چنین شرایطی توسعه پیدا می کنند.»
یک مثال بارز در زمینه تغییر تفکرات اهالی ردموند، می تواند پشتیبانی سیستم رایانش ابری مایکروسافت به نام «آژور» از لینوکس باشد، یک پلتفرم نرم افزاری رایگان که روزی روزگاری، استیو بالمر آن را به "سرطان" تشبیه کرده بود.
پس از رخ دادن همین اتفاق و شروع پشتیبانی از لینوکس، مارک راسینویچ (Mark Russinovich)، مدیر توسعه فناوری آژور در مصاحبه ای گفت: «بخشی از هویت و ماموریت مایکروسافت اکنون این است که بتواند نیاز کاربران را در هر پلتفرمی پاسخ دهد.»
حضور ساتیا نادلا بر خود آفیس هم تاثیراتی داشته. آفیس حالا از چند ابزار برای ویرایش استاد تبدیل شده به چندین اپلیکیشن که می توانند تحت وب هم کار کرده و سرویس های بسیاری را در اختیار کاربران پلتفرم های مختلف قرار دهند؛ محصولی کامل که حالا همه از کار کردن با آن لذت می برند.
جولی لارسون-گرین (Julie Larson-Green) مسئول بخش آفیس می گوید: «شما مایکروسافت آفیس را می خرید چرا که به تجارت تان یاری می رساند. این کار را می کنید چرا که حس خوبی از کار کردن با این سرویس ها به شما دست می دهد.»
ویندوزی که به سوی آینده حرکت می کند
با چشمانی بازتر که به آینده نگاه کنیم می بینیم که ویندوز ۱۰ با سرعتی بی نظیر به پیش می رود و درآمدهای سرشاری را هم برای اهالی ردموند به ارمغان خواهد آورد.
مایکروسافت برای کسب درآمد از اپلیکیشن های یونیورسال یا یکپارچه ویندوز ۱۰ برنامه ریزی های زیادی داشته. اپلیکیشن هایی که توسعه دهنده کافیست یک بار آنها را بنویسد اما در نهایت کاربر می تواند در همه محصولات ویندوزی خود آنها را اجرا کند.
در نگاه اول این موضوع به نفع توسعه دهنده است اما اگر با دقت بیشتری به ماجرا نگاه کنید، خواهید دید که زحمت خود مایکروسافت هم تا حد زیادی کاهش پیدا می کند و از طرفی، اطمینان حاصل خواهد کرد که همه سخت افزارهایش در یک مسیر گام برمی دارند.
در نوامبر ۲۰۱۵ بروز رسانی ویندوز ۱۰ برای کنسول اکس باکس وان از راه رسید و ویندوز ۱۰ به هسته اصلی این کنسول وارد شد. در حال حاضر نسخه مورد بحث از ویندوز صرفا به قلب اکس باکس راه یافته اما در آینده ای نه چندان دور، نسخه ای از ویندوز اپ استور را نیز دریافت خواهد کرد.
پیتر اوریلین (Peter Orullian) یکی از سرپرستان توسعه اکس باکس می گوید: «در آینده همه موارد با هم متحد خواهند بود. این بخشی بسیار بزرگ و مهم از استراتژی ویندوز است.»
این در حالیست که حتی هولولنز که در ماه های آتی، کیت توسعه دهنده اش به دست افراد برگزیده مایکروسافت خواهد رسید نیز از ویندوز ۱۰ بهره می گیرد. مایکروسافت حتی نسخه ای بسیار سبک و ساده از این سیستم عامل تدارک دیده و به سازندگان گجت های کوچک و ابزارهای خانگی اجازه می دهد از آن در محصولات خود استفاده کنند.
مایکروسافت قرار نیست توسعه اپلیکیشن برای آیفون و اندروید را به این زودی ها متوقف کند و این باعث می شود که رقابت بیهوده در میان تیم های توسعه نرم افزاری در مقر اصلی ردموند از بین برود، چرا که به طور کلی رقابتی وجود ندارد. همه سرویس ها برای همه پلتفرم ها ارائه می شوند و در نهایت ویندوز هم ویندوز خواهد ماند و مهم نیست در چه دستگاهی اجرا شود.
با این همه، هنوز چالش های زیادی در برابر مایکروسافت و افرادی که در این شرکت کار می کنند قرار دارد. تقاضا برای کامپیوترهای شخصی با سرعتی فراتر از پیش در حال کاهش یافتن است و این یعنی مایکروسافت مجوزهای ویندوز کمتری را به شرکت های سازنده می فروشد و در نتیجه سود کمتری خواهد داشت.
البته از طرفی درآمد سرویس ابری آفیس ۳۶۵ به حدی افزایش داشته که خود مایکروسافت هم تصورش را نمی کرد.
در ذهن نادلا اما، همانگونه که سال پیش خودش ذکر کرد، صرفا یک چالش بزرگ وجود دارد: اینکه بتواند تمام عناصر سازمان خودش را عاشق کارهای بزرگی که اکنون مایکروسافت انجام می دهد کند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
بهترین کار مایکروسافت این بود که این بالمر رو پرت کردن بیرون
الان دیوانه گردی باز میاد میگه بالمر بهترین مدیر عامل تاریخه :|
من چندين سال هستش كه بصورت مستمر اخبار مايكروسافت رو پيگيري ميكنم،حدوداً از سال ٢٠٠٨-٢٠٠٩.سال ٢٠١١ سالي بود كه مايكروسافت تيكه هاي پازل رو كاملاً گم كرد و سال ٢٠١٢ و در ادامه ٢٠١٣ كاملاً يك فاجعه شده بود!به هر بخشي از مايكروسافت كه نگاه ميكرديد يك فاجعه ميديد،اوج فاجعه هم در دو بخش بود،بخش اكس باكس (بخش محبوب من) كه اون همه اعتبار و تجربه ي نسل ٧ رو دو دستي تقديم رقيب اش كرد و بخش ويندوز كه فاجعه اي بنام ويندوز ٨ سر و كله ميزد كه كمي تو ٨.١ اوضاع مرتب شد بخش هاي ديگه مثل ويندوز فون كه اصلاً معلوم نبود با خودشون چند چند هستن!نشون به اون نشون كه اومدن بخش زون رو نابود كردن تا ويندوز فون اعتبار كسب كنه و از اون زمان تا گروو موزيك سرويس موزيك مايكروسافت مجهول هويه بود!خلاصه اوضاع مايكروسافت واقعاً بهم ريخته بود از تغيير نام اسكاي درايو به وان درايو تا بي سرپرست بودن بخش اكس باكس بعد از اخراج دان متريك و ويندوز بعد از اخراج استيون سينوفسكي اينقدر اوضاع درهم بود كه همين خانم جولي لارسن گرين كه مدير بخش آفيس هستش سرپرست بخش اكس باكس بود!تو بخش موبايل هم كه يك عظمتي به اسم نوكيا با اون همه بزرگي به مايكروسافت اضافه شده بود در حالي كه مايكروسافت هنوز پلتفورم نرم افزاري موبايل اش كشش چنين عظمتي رو نداشت و به علاوه هضم لقمه به اين بزرگي هم واقعاً امكان نداشت. فاجعه پشت فاجعه تا اينكه استيو بالمر استعفا داد و نادلا اومد.از اون زمان يواش يواش مايكروسافت دوباره شروع به پيدا كردن تيكه پازل كرد،اولين نشونه اش هم معرفي كورتانا در كنفرانس بيلد ٢٠١٤ و در ادامه عرضه آفيس براي پلتفورم هاي اپل و گوگل بود.
الان مايكروسافت تمام تيكه ها يا بهتره بگم ٩٠٪ تيكه هاي پازل رو پيدا كرده و نميشه توقع داشت كه به اين زودي ها به بار بشينه،يواش يواش.الان من تعجب ميكنم كه عشاق ديروز سينه چاك مايكروسافت الان شدن شمشير به دست!جدا از اينكه ٩٠٪ كسايي كه ويندوزفون در ايران و چه در خارج دارن به طرز عجيبي پرتوقع هستن (از آئونل تا همين فروم مرحوم وينفون سنتر كه دادشون از توقع ملت بالا بود) ولي مگر نمي دونستن كه اين پلتفورم چه مشكلات و نواقصي داره و چه اهدافي داره كه الان اينقدر بد ميگن؟آقا رك و پست كنده بگم و بگيم،پلتفورم موبايل مايكروسافت ٢ گروه رو هدف داره،اينترپرايز و فن هاي واقعي مايكروسافت،كه تو جفتش هم موفق بوده هم شركت هاي بزرگ نظير BMW از اين پلتفورم استفاده ميكنه هم هوادارهاي واقعي مايكروسافت در كنار پلتفورم هاي ديگه اي كه دارن مثل اپل از پلتفورم موبايل دنياي مايكروسافتي لذت ميبرن.همون طور هم كه ١٠٠ ها بار مسئولان مايكروسافت از نادلا بگير تا مديران ديگه گفتن،سهم پلتفورم موبايل مايكروسافت اصلا اصلا براشون مهم نيست چون مشتري هاي خودشو داره.الان يك سال ملت منتظر ويندوز ١٠ موبايل هستن به گفته خودشون،جدا از اينكه توقع بي جايي هستش چون ويندوز ١٠ موبايل عملاً تو كنفرانس بيلد ٢٠١٥ معرفي شد و كمتر از ٨ ماهه ولي بهتره بدونن افرادي مثل من ٥ سال منتظر هيلو ٤ بودن و ٤ سال فقط منتظر بودن تا فقط يه خبر ازش بيرون بياد!به علاوه سيستم عاملي كه اينجور در در صنايع استفاده ميشه توقع داريد كه كامل نشده و باگ دار عرضه بشه،چون شما صبرتون تموم شده.فعلاً استراتژي مايكروسافت همينه در آينده كه تغيير كنه مطمئناً جايي براي اين عشاق هم هست.
مايكروسافت در حال حاظر شركتي هستش كه در همه جا به طور موثر حضور داره و نقش پر رنگي داره از كلاد بگير تا آيفون و پلي استيشن رقيب،اين دقيقاً تحقق شعار بيل گيتس ه،مايكروسافت همه جا.
دادا الان انتظار داری همشو بخونیم??
نه داداش
محبوب وینفونی ها هم هست
تا اونجایی که همه به خاطر شوق زیاد به نسخه جدید و عرضه با تاخیر ویندوز ۱۰ موبایل همه رو کلافه کرده...
بحث سر اینه که دیگه تحمل این شوق سخت شده....
همه مشتاقانه منتظرند
مایکروسافت جدید، محبوب همه! جز وینفونی ها ?