نسل ماینکرفت؛ چطور یک بازی ویدیویی سوئدی، علوم کامپیوتری پیشرفته را به کودکان آموزش می دهد؟ [قسمت دوم]
میمی ایتو، یکی از مردم شناسان دانشگاه کالیفرنیا و موسس Connected Camps، طرحی آنلاین برای کودکان تا در کنار یکدیگر ماینکرفت را تجربه کنند، با دقت روش های بازی گیمرها را مورد بررسی قرار داده ...
میمی ایتو، یکی از مردم شناسان دانشگاه کالیفرنیا و موسس Connected Camps، طرحی آنلاین برای کودکان تا در کنار یکدیگر ماینکرفت را تجربه کنند، با دقت روش های بازی گیمرها را مورد بررسی قرار داده و به نتایجی جالب رسیده است. ایتو می گوید وقتی کودکان به تعامل با المان های هک-گونه ماینکرفت، یعنی اتصال بلوک های رداستون به یکدیگر و ساخت بلوک های دستوری جذب می شوند، معمولا به فروم های آنلاین روی می آورند تا درباره آن ها اطلاعاتی کسب کنند. نتیجه این امر آن است که کودکان به راه حل های مناسبی از سوی بازیکنان بزرگسال ماینکرفت دست پیدا می کنند؛ بازیکنانی که غالبا برنامه نویسی تمام وقت بوده و عاشق بازی های ویدیویی هستند. بنابراین کودکان فرصتی می یابند تا به پای صحبت با افراد حرفه ای بنشینند.
ایتو می گوید که «فروم های آنلاین، تنها یکی از راه هایی به شمار می رود که کودکان می توانند با افراد حرفه ای و بزرگ تر از خودشان تعامل داشته باشند». بنابراین چنین تعاملاتی می تواند شخصیت کودکان را شکل دهد: زیرا تا حدودی با مسیر حرفه ای چنین کارهایی آشنا می شوند که هیچوقت در مدارس به آنها پرداخته نمی شود. وی ادامه می دهد: «یک راهنمای بزرگسال، درهایی را به روی آنها باز می کند که قبلا به رویشان باز نشده است.»
بدیهی است که بسیاری از منتقدان ممکن است از ارتباط کودکان با بزرگسالان در محیط مجازی ابراز نارضایتی کنند اما همانطور که ایتو هم اشاره می کند، وقتی درباره عملی خلاقانه و کارآمد صحبت می کنیم، فروم های آنلاین تفاوتی با قبایلی ندارند که در طول هزاران سال، دانش خود را به کمک بزرگسالان به افراد جوان تر منتقل کرده اند.
ایتو همچنین دریافته که ماینکرفت، کودکان را مجبور می کند تا به مهارت های دنیای واقعی علاقه نشان دهند. اِلی یک پسر 15 ساله است که به ساخت Texture Pack در بازی ماینکرفت علاقه مند شده بود. تکسچر پک ها در واقع لایه ای هستند که می توان با قرار دادن آنها به دور اشیای سه بعدی داخل بازی، شکل کلی اشیا یا طرح ها و تصاویر آنها را تغییر داد.
طراحی تکسچر پک ها باعث شد تا الی به به مهارت های پیشرفته فتوشاپ دست پیدا کند. او در فروم های ماینکرفت با دیگر طراحان تکسچر، صحبت می کند و از آنها می خواهد تا فایل هایشان را برایش بفرستند تا با روند کاریشان آشنا شود. وی همچنین خودش را مجبور کرده که نقاشی و طراحی یاد بگیرد و به همین دلیل، مادهای زیادی دانلود کرده و به مقایسه تکسچرهای اصلی بازی با تکسچرهای ساخته شده از سوی بازیکنان پرداخته است. الی طرح های خودش را در فروم ها منتشر می کند تا از بازخورد مخاطبان باخبر شود. به گفته او، فضایی سازنده و مودبانه بر فروم ها حاکم بوده و جامعه گیمری ماینکرفت، بسیار سودمند ظاهر می شود.
اگرچه سازندگان ماینکرفت معمولا از ابداعات گیمرها استقبال می کنند اما مادسازی برای بازی می تواند گاه بسیار ناامیدکننده نیز باشد. استودیوی موجانگ به صورت هفتگی ماینکرفت را بروزرسانی می کند و گاهی آپدیت های جدید، با نسخه قدیمی تر سازگاری ندارند. بازیکنان بارها شکایت کرده اند که از خواب بیدار شده و متوجه می شوند که سازه پیچیده شان، دیگر مثل سابق عمل نمی کند. برای مثال یک نفر، هفته ها وقت گذاشت و یک ترن هوایی ساخت که کابین های آن به کمک بلوک های رداستون حرکت می کردند. اما ناگهان آپدیتی جدید از راه رسید و شیوه کارکرد سنگ های رداستون را تغییر داد و ترن هوایی مذکور، دیگر مثل سابق عمل نکرد. یا افرادی دیگر، ماه ها صرف ساخت شهرهایی عظیم روی سرورهای خودشان کردند و یک بار کرش سرور کافی بود تا تمام دستاوردهایشان نابود شود.
ایتو اعتقاد دارد چنین اتفاقاتی از منظر فرهنگی می توانند بخش مهمی از تجربه نهایی گیمرهای ماینکرفت را شکل دهند: در این صورت، کودکان هم از لحاظ ذهنی و هم از لحاظ تجربی، انعطاف پذیری بیشتری از خود نشان خواهند داد. وی می گوید که نحوه برخورد کودکان با مشکلات ماینکرفت و مشکلات حوزه های دیگر، مثل یک اپلیکیشن آیفون کاملا متفاوت است. «وقتی اتفاقی [برای آیفون اپل] بیفتد، کودکان تنها می گویند "چرا دستگاه خراب شده است؟" اما وقتی همین مسئله در ماینکرفت تکرار می شود آنها می گویند "آه، باز هم سازندگان یک چیز را خراب کرده اند، باید سر در بیاوریم که آن ها چه چیزی را تغییر داده اند"»
با توجه به اینکه از عرضه بازی حالا 7 سال گذشته است، ایان بوگوست بزودی دانشجویانی در انستیتوی Georgia Tech خواهد داشت که با بازی ماینکرفت بزرگ شده اند. بوگوست با اشاره به این موضوع می گوید: «واقعا مشتاقم ببینم برخورد این نسل از دانشجویان با تکنولوژی چگونه خواهد بود.»
دو سال پیش، دختری به نام آوا (Ava) که در کلاس پنجم درس خوانده و در جزیره لانگ زندگی می کند، شروع به تجربه ماینکرفت کرد. او کارش را با حالت بقا آغاز نمود و وارد محیط بازی شد. اما مثل تمام بازیکنان تازه وارد، آوا هیچ ایده ای نداشت که باید چه کار کند. شب فرا رسید و ناگهان اسکلت ها و هیولاها از زمین بیرون آمدند و به دنبال وی بودند. او فکر کرد که اسکلت ها جز دوستان وی در بازی به شمار می روند اما خیلی زود فهمید که خبری از برخورد دوستانه نیست.
ماینکرفت بازی بسیار پیچیده و در عین حال مرموزی است. وقتی شما بازی را آغاز می کنید، هیچ راهنمایی به نمایش در نمی آید که به شما بگوید چه باید کرد. فقط مجبورید که در محیط بچرخید و از همه چیز سر در بیاورید. (شاید تنها استثنا، نسخه های اکس باکس و پلی استیشن ماینکرفت باشد که بخش آموزشی در دسامبر گذشته به آنها افزوده شد).
از همین لحاظ، ماینکرفت با بسیاری از بازی های امروزی تفاوت دارد که معمولا ساده ترین چیزها مانند نحوه راه رفتن، نگاه کردن به اطراف و تیراندازی کردن را در قالب مراحل آموزشی به گیمر یاد می دهند. در ماینکرفت، هیچکس به شما توضیح نمی دهد که اسکلت ها قصد کشتنتان را دارند، یا اگر زمین را بیش از حد بکنید به مواد مذاب می رسید (که آنها هم می کشنتان) و یا می توانید با مواد خام مختلف، ابزارهای کارآمد مثل تبر بسازید.
متاسفانه یا خوشبختانه، عدم وجود بخش راهنما و آموزشی، ارتباطی مستقیم با محدودیت مالی اولیه پروژه داشته است: پرسون زمانی که به تنهایی روی ماینکرفت کار می کرد، به بودجه کافی برای طراحی بخش آموزشی دسترسی نداشت. اما این محدودیت در نهایت به نفع پروژه تمام شد و به یکی از مهم ترین ویژگی های فرهنگ ماینکرفت تبدیل گشت؛ اینکه بازیکنان خودشان باید چگونگی بازی کردن را یاد بگیرند. همان طور که رمان نویس معروف، رابین اسلوان می گوید، ماینکرفت «یک بازی درباره دانش مخفیانه است».
فرهنگ فعل مانکرفت بدین شکل است که بازیکنان دائما استراتژی ها و راهنماهای گوناگون را با یکدیگر به اشتراک می گذارند. آنها چیزهایی که کشف کرده اند را در فروم ها و ویکی ها با جزییات کامل می نویسند. برای مثال بزرگترین راهنمای جامع ماینکرفت، در وب سایت Gamepedia به چشم می خورد که حدود 5000 مقاله در آن تهیه شده است. از سال 2011، ناشران شروع کردند به تولید کتابچه های راهنمای استراتژی های موثر در ماینکرفت که خیلی زود به فروشی بی نظیر دست یافتند. حتی یکی از کتابچه های راهنمای ماینکرفت که در رابطه با بلوک های رداستون نوشته شده، توانست کتاب پرفروش و محبوبی مانند The Goldfinch اثر دانا تارت را از لحاظ تعداد واحدهای فروخته شده کنار بزند.
در همین حال، یکی دیگر از راه های یادگیری ماینکرفت، سر زدن به وب سایت یوتوب است. وب سایت مورد بحث، حالا بیش از 70 میلیون ویدیو در رابطه با ماینکرفت را در خود جای داده که بخش اعظمی از آنها، در قالب راهنما تهیه شده اند. کاربران برای ساخت یک ویدیو، از نرم افزارهای ضبط تصویر دسکتاپ استفاده می کنند و معمولا توضیحاتی در کنار تصویر بازی خود نیز ارائه می دهند. مشکلاتی که کاربران در ماینکرفت با آنها مواجه می شوند، معمولا مربوط به ساختمان سازی است. بنابراین ساده ترین راه برای حل مشکلات، تماشای ویدیوهای بازی به شمار می رود. و به همین دلیل است که ویدیوهای آموزشی به چنین محبوبیتی در یوتوب رسیده اند. (جالب است بدانید که کلمه Minecraft، بعد از لغت Music، به عنوان عبارتی شناخته می شود که بیشترین جستجو درباره آن در یوتوب انجام شده.)
آوا هم جز طرفداران پر و پا قرص ویدیوهای آموزشی به شمار می رود. وقتی آواتار او توسط اسکلت ها کشته شد، شروع کرد به جستجو برای فیلم های آموزشی مربوط به حالت بقا و یاد گرفت چطور آواتار خود را زنده نگه دارد. خیلی زود آوا به بازیکنی حرفه ای تبدیل شد و مینی گیم های بسیار زیادی که توسط دیگر کاربران در داخل ماینکرفت ساخته شده بود را کشف کرد.
آوا اخیرا کانال مختص به خود را در یوتوب راه اندازی کرده و به همراه دو دوستش، یعنی آرون و پاتریک، مینی گیم های ماینکرفت را تجربه و نقد می کند. پدر او میکروفونی با کیفیت برایش خریداری کرده و خواهرش تابلویی برای در اتاق وی تهیه کرده که عبارت «در حال ضبط» روی آن به چشم می خورد. کانال آوا تا به امروز 19 مشترک دارد و 21 ویدیو روی آن آپلود شده است.
برخی از تولیدکنندگان ویدیوهای ماینکرفت، حالا شهرتی بسیار یافته اند و درآمدی عالی از کار خود کسب می کنند. البته این تولیدکنندگان معروف، معمولا بزرگسال هستند و کودکان و نوجوانان زیادی در میانشان دیده نمی شود. از جمله این افراد می توان به جوزف گرت اشاره کرد که 25 سال دارد، با لقب StampyCat شناخته می شود و به هفت میلیون مشترک دست پیدا کرده است.
یکی دیگر از تولیدکنندگان ویدیوهای راهنمای ماینکرفت، کاربری است که با نام Mumbo Jumbo فعالیت می کند. نام واقعی او، الیور برادرهود (Oliver Brotherhood) است و شهرت زیادی در ساخت ویدیوهای مربوط به رداستون دارد. این پسر 20 ساله می گوید کارش را از 16 سالگی شروع کرده است. در ابتدا همه چیز حالتی سرگرم کننده برای برادرهود داشت اما وقتی یکی از ویدیوهای وی به شکلی غیرمنتظره به محبوبیت فراوان رسید، متوجه شد که جای رشد فراوانی در این حوزه وجود دارد. او حالا هفته ای 50 ساعت صرف فیلم برداری از ماینکرفت و پاسخ به طرفداران می کند.
سال گذشته پسری 12 ساله به نام لاندن، سروری برای ماینکرفت راه اندازی کرد تا بتواند با دوستانش بازی کند. او سرور را در حالت عمومی قرار داد و به هرکسی اجازه می داد تا به بازی بپیوندد. اما در همان روز نخست، عده ای وارد سرور شدند و قصد داشتند با بمب های TNT داخل بازی، بناهای ساخته توسط لاندن و دوستانش را از بین ببرند. او که سرور را از کار انداخت، حالا عاقل تر شده و سروری جدید با قوانین خاص راه اندازی کرده. سرور جدید از لیست سفید برخوردار است؛ یعنی تنها افرادی می توانند وارد آن شوند که از پیش توسط لاندن تایید شده باشند. هم چنین از افزونه ای در سرور استفاده شده که کاربران را از خراب کردن سازه های دیگر بازیکنان منع می کند.
در اکثر بازی های آنلاین معمولا نیازی نیست که کودکان، خودشان بخش های فنی مربوط به تعامل بازیکنان با یکدیگر را کنترل کنند. بازی های محبوب مانند World of Warcraft، همواره روی سرورهای کمپانی های بزرگ مثل بلیزارد اجرا می شوند. در واقع کمپانی های بازیسازی، خودشان قوانین را وضع می کنند و اگر کسی بخواهد در تجربه دیگران خللی به وجود آورد، وی را از انجام بازی منع می کنند. البته گاهی ممکن است اتفاقی بالعکس نیز بیفتد؛ یعنی هیچکس به شکایات کاربران رسیدگی نکند و کاربران خرابکار، کنترل همه چیز را به دست بگیرند.
اما ماینکرفت از آن جهت متفاوت است که مایکروسافت هیچ کنترلی روی هیچ یک از سرورهای آن ندارد. بعضی مواقع کودکان به سرورهایی می پیوندند که برای اهداف خیرخواهانه و جمع آوری پول برای نیازمندان ساخته شده اند، بعضی مواقع آن ها سروری از سوی مایکروسافت و موجانگ اجازه می کنند تا با یکدیگر بازی نمایند و در سایر مواقع، آنها همین کار را به صورت رایگان در منزل انجام می دهند؛ چراکه می توان ماینکرفت را با اتصال به یک شبکه واحد وای فای نیز به صورت چندنفره تجربه کرد.
ست فِری (Seth Frey)، یکی از محققان علوم کامپیوتری در کالج دارتموث، رفتار هزاران بازیکن جوان ماینکرفت در سرورهای مختلف را بررسی کرده و اعتقاد دارد که شیوه تعامل آنها می تواند بسیار آموزنده باشد. «این کودکان فکر می کنند در حال انجام یک بازی هستند اما آنها باید برخی از سخت ترین مشکلات بشریت را نیز حل کنند.» فری ادامه می دهد: «آنها باید حقوقی برابر با یکدیگر داشته باشند.» جالب است بدانید بنابر آمار به دست آمده از بازی نوجوانان، حدود 90 درصد از بازیکنان سرورهای ماینکرفت را پسران تشکیل داده اند. (در واقع بخش آنلاین به مراتب دختران کمتری را نسبت به بخش تک نفره به خود جلب می کند).
فری یکی از تحسین کنندگان الینور آسترام است؛ اقتصاددان برنده جایزه نوبل که راه های غیرمنتظره مدیریت مردم بر زندگیشان و نیز منابع در دسترشان را مورد بررسی قرار داده است. فری اعتقاد دارد که بازتاب کارهای آسترام را می توان در ماینکرفت هم مشاهده کرد: زیرا راه اندازی یک سرور ساده، به تلاشی برای دستیابی به نقطه نظری واحد و تعادل میان عرضه و تقاضا تبدیل می شود.
سه سال پیش، کتابخانه ای عمومی تصمیم گرفت تا هاست سرورهای ماینکرفت را برعهده بگیرد. کودکان برای آنکه مجوز ورود به این سرورها را دریافت کنند، باید کارت کتابخانه را تهیه می کردند. به گفته جو بلایبرگ، یکی از مدیران این کتابخانه، بیش از 900 کودک در پروژه ثبت نام کردند. او می گوید: «کودکان واقعا یک اجتماع کامل هستند.»
برای جلوگیری از بروز مسائل احتماعی، مدیران کتابخانه از افزونه ای استفاده کردند که به کمک آن، تکه ای زمین در اختیار هر بازیکن قرار می گیرد که تنها خودشان می توانند به آن دسترسی داشته باشند؛ مگر اینکه اجازه ورود شخص دیگری از سوی کاربر صادر شود. حتی با این وجود، مشکلات نمایان شدند. «یک نفر با من تماس می گرفت و می گفت که بازیکنی دیگر، خانه او را ویران کرده است.» اما بلایبرگ می گوید که این مشکلات در اکثر مواقع توسط خود کودکان رفع می گردیدند.
بسیاری از خانواده ها و آکادمی ها، طی مصاحبه های مختلف گفته اند که سرورهای ماینکرفت، نقش «خانه سوم» را برای بلوغ و رشد فکری کودکان ایفا می کنند؛ جایی که کودکان می توانند بدون محدودیت های رایج خانه و مدرسه، در کنار یکدیگر جمع شوند. شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام و اسنپ چت برای مدتی طولانی، خانه سوم کودکان بوده اند اما ماینکرفت نیازهای اجتماعی دیگری را هم برطرف می کند. زیرا کودکان باید به فضای مجازی یکدیگر احترام بگذارند و یاد بگیرند چطور باید طی پروژه ای مشترک باهم همکاری داشته باشند.
بَری جوزف (Barry Joseph)، یکی از دست اندرکاران پروژه آموزش دیجیتالی موزه تاریخ طبیعی آمریکا می گوید: «ما مشاهده می کنیم که قابلیت های کودکان در تعامل با دنیای اطرافشان به سرعت در حال افزایش است». جوزف حالا نزدیک به 50 سال دارد. وقتی وی جوان بود، به همراه دوستانش در تمام محله های شهر پرسه می زد و یاد گرفت که چطور خود را از لحاظ اجتماعی با محیط پیرامونش وفق دهد. جوزف می گوید امروزه بسیاری از والدین دلسوز، چنین کارهایی را برای کودکانشان قدغن می کنند اما سرورهای ماینکرفت، قلمرویی جدید به روی کودکان باز کرده اند.
پسر جوزف، آکیوا، 9 سال دارد و قبل و بعد از مراجعه به مدرسه، به همراه دوستش الیانا، به سرورهای ماینکرفت سر زده و بازی می کند. جوزف می گوید که پسر او «در خانه است اما در عین حال می تواند به کمک تکنولوژی، با دوستانش ارتباط داشته باشد، به اماکن مختلف سر بزند و ساخت و ساز کند. متعجبم از این که ماینکرفت تا چه حد در برطرف سازی نیازهای او موثر بوده است؛ نیازهایی که همه بچه ها به نوبه خود دارند.» بنابراین با کمی ارفاق، ماینکرفت را می توان یک شبکه اجتماعی نیز دانست.
گذشته از این که ماینکرفت کودکان را به یادگیری فتوشاپ یا ویرایش ویدیو ترغیب می کند، راه اندازی سرور و مدیریت آن نیز نیازمند مهارت های فنی پیچیده است. دختری 13 ساله به نام لیا، یکی از کاربران معمولی سروری به نام Total Freedom بود که بارها از سوی دیگر کاربران مورد آزار قرار گرفت اما مدیران سرور هیچ کمکی به وی نمی کردند. بنابراین لیا از مدیران سرور خواست که او را نیز به سمت مدیریت سرور ارتقا دهند و با پاسخ مثبت آنها مواجه شد.
برای چند ماه، لیا نقشی پلیسی وظیفه شناس را ایفا می کرد و نرم افزاری به نام Command Spy به وی اجازه می داد تا کارهای انجام شده از سوی بازیکنان حاظر در سرور را بررسی کند. در نهایت، او یکبار دیگر به سمتی بهتر به نام مدیر تِلنِت (Telnet) ارتقا یافت که به وی اجازه می داد از طریق تلنت به صورت مستقیم وارد سرورها شود. (تلنت ابزاری است که بازیکنان حرفه ای معمولا از آن برای مدیریت سرورها استفاده می کنند.) درگیری بسیار زیاد لیا در دنیای اجتماعی ماینکرفت سبب شد تا وی به مدیر سیستمی حرفه ای تبدیل شود. او می گوید: «من قرار است هرکسی که قوانین را زیر پا می گذارد را مجازات کنم.»
اما دنیای آنلاین و عظیم ماینکرفت برای همه بازیکنان خوشایند نبوده است. با مراجعه به دفتر Mouse، سازمانی غیردولتی در منهتن که برنامه هایی تکنولوژیکال را برای کودکان فراهم می کند، با توری (Tory) هم صحبت شدیم؛ دختری 17 ساله و کم حرف که در دو سال اخیر مشغول به بازی ماینکرفت، غالبا در بخش تک نفره، بوده است. یک روز توری تصمیم گرفت تا سروری به راه بیندازد اما وقتی دیگر بازیکنان پی بردند که او یک دختر است، عباراتی توهین آمیز با استفاده از بلوک ها در نقشه سرور نوشتند.
از آن روز به بعد، توری دیگر هیچوقت به بخش آنلاین بازنگشت. دوستان دیگر او در دفتر Mouse، که تمام آنها پسر هستند، با ناراحتی سرشان را از این حرکت بازیکنان تکان می دهند. یکی از آنها می گوید که این دست از رفتارها را در همه جای ماینکرفت دیده اند. هنوز هیچ آمار دقیقی از تعداد کاربرانی که به آزار بقیه می پردازند در دست نیست، با این حال با بررسی دیگر بازی های آنلاین، شواهد بیشتری در این رابطه می یابیم.
یکی از تحقیق های آکادمیک درباره بازیکنان بخش آنلاین بازی هیلو نشان داد که خانم ها تا دو برابر بیشتر از آقایان مورد آزار قرار می گیرند و از میان 874 مورد بررسی شده، 63 درصد از خانم ها گفته بودند که مورد آزار یا تهدیدهای جنسی قرار گرفته اند. والدین بازیکنان معمولا بیشتر از خود گیمرها در این رابطه نگرانی نشان می دهند و به همین جهت، به دخترانشان اجازه نمی دهند که وارد بخش آنلاین شوند. البته بدیهی است که تمام دختران در ماینکرفت مورد آزار قرار نمی گیرند و می توان بازی را بدون افشای جنسیت، سن یا نام هم به انجام رساند. حتی می توان برای آواتارهای داخل بازی، از حیوانات مختلف هم استفاده کرد.
اما محبوبیت ماینکرفت تا چه زمانی به طول خواهد انجامید؟ این سوالی است که تا حد زیادی به مدیریت مایکروسافت بستگی دارد. مدیران اجرایی مایکروسافت تا به امروز برخوردی مناسب با بازی داشته اند و تمام تصمیم های بزرگ در قبال ماینکرفت را به تیم توسعه استودیوی موجانگ سپرده اند؛ تیمی که همچنان در سوئد باقی مانده و نیازی به مهاجرت به خاک ایالات متحده نداشته است.
با این همه، تصور اینکه فرهنگ غنی ماینکرفت در سال های آینده از بین برود، چندان دور از ذهن نیست. مایکروسافت می تواند به عنوان مثال و برای جلوگیری از کاهش محبوبیت ماینکرفت، رابط کاربری مناسبی برای بازی فراهم ببیند که البته در نتیجه آن، فرهنگ به اشتراک گذاری اطلاعات میان کاربران از بین خواهد رفت. در همین حال، اِعمال تغییرات اساسی در گیم پلی ممکن است نظر کودکان را درباره ماینکرفت عوض کند (مثل سیستم مبارزه ای که در بهار گذشته به بازی اضافه شد و بسیاری نسبت به آن ابراز نارضایتی کردند).
اما در بازه زمانی فعلی، ماینکرفت عملکردی بسیار موفقیت آمیز داشته و برخی در تلاش هستند تا بازی را به دست کودکان فقیر نیز برسانند. میمی ایتو پی برده که کودکان می توانند به کمک ماینکرفت، از مهارت های دنیای واقعی بهره مند گردند؛ از مهارت هایی چون منطق گرفته تا مدیریت سرور و ساخت کانال های یوتوب که جز اصلی ترین مهارت های ناشی از ماینکرفت به شمار می روند. بنابراین آموزگاران، ماینکرفت را به کلاس های درس خود آورده اند و هر چیزی از ریاضی گرفته تا تاریخ را به کمک آن آموزش می دهند. حتی بسیاری از کتابخانه های اروپایی و آمریکایی هم ماینکرفت را روی کامپیوترهایشان نصب کرده اند.
چندی پیش به کتابخانه مرکزی برانکس سر زدیم و متوجه شدیم که کتابداری به نام کیتی فرناندز، برنامه ای ترتیب داده که کودکان می توانند در طول روز به کمک آن، ماینکرفت را بازی کنند. فرناندز معمولا چالش های مختلفی برای بازیکنان در نظر می گیرد و برای مثال طی ملاقات ما، از 4 پسربچه خواست که بنای طاق پیروزی (Arc de Triomphe) پاریس را در کمتر از 45 دقیقه طراحی کنند. سه نفر از پسران تصمیم گرفتند با یکدیگر همکاری کنند و دیگری شروع به کار روی طرح خاص خود کرد.
سه پسربچه شروع به مشاجره کردند که کدام یک از آنها از مهارت لازم برای پیشبرد کار برخوردار است. اما وقتی زمان 45 دقیقه ای به پایان رسید، در تحقق هدفشان ناموفق ماندند و به همین دلیل، تمام بنای نیمه کاره را با یک TNT نابود کردند و وارد بازی دیگری شدند. در گوشه ای دیگر، پسر چهارم در سکوت روی طاق پیروزی خودش کار می کرد. او می گوید که معمولا تا دیروقت بیدار می ماند و با دوستانش ماینکرفت بازی می کند.
آنها تا به امروز، مجسمه آزادی، مرکز تجارت جهانی و حتی نسخه ای از کتابخانه ای که در آن می نشینند را طراحی نموده اند. پسربچه در حالی که ماوس را حرکت می کند، به صندلی تکیه می زند تا کار خودش را تحسین کند. در همین حین می گوید: «من مدتی طولانیست که پِلک نزده ام.» در نهایت، مدل طاق پیروزی ساخته می شود و به طرز شگفت انگیزی، شبیه به نمونه واقعی آن است. پسر کوچک با لبخند می گوید: « واقعا بهش افتخار می کنم.»
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.