چرا تونی فادل Nest و آلفابت را ترک کرد؟

جمعه هفته گذشته با خبر شدیم که مدیرعامل Nest، تونی فادل می خواهد این کمپانی که به همراه مت راجرز تاسیس کرده بود را ترک کند و نقش مشاور سرگی برین و لری پیج را در آلفابت به عهده بگیرد؛ خصوصا بعد از ماجراهای علنی نارضایتی کارکنان و ضعف فرهنگ سازمانی Nest که سبب شد Greg Duffy، مدیرعامل دراپکَم هم از فروش کمپانی اش به نِست ابراز پشیمانی کند.

تمامی این گزارش ها تاکید به خصوصی روی فادل داشتند، شخصی که مدل مدیریتی اش قطبی شده بود. اما مسئله دیگری هم نحوه عملکرد نست را تحت تاثیر قرار داده بود. تغییر نحوه مدیریت در گوگل و پدید آمدن آلفابت سبب شد که فشار مالی بسیاری روی نست باشد و خلاقیت های فادل هم به نوعی نبود تا بازآوری مالی سریعی داشته باشد.

فادل می گوید تصمیم اش مبنی بر خروج از نست را سال پیش گرفته و منابعی خبر داده اند که وی هفته ها قبل از ماه دسامبر سال گذشته، پیش از اینکه لری پیج از تصمیم وی با خبر شود با خود در حال کلنجار رفتن بوده. بر اساس ادعای بسیاری از منابع نزدیک به نست، علت جدایی فادل فشارهای مالی بوده است. زمانی که نست برای گوگل بود، این شرکت اجازه رشد و تغذیه از منابع تمام نشدنی گوگل را داشت اما در آلفابت، نست به عنوان یک شرکت مجزا، همانند گوگل باید درآمدزایی داشته باشد و این چیزی نیست که مدیرعامل نست انتظارش را داشت. از فادل خواسته شده بود تا به جای آینده نگری و ساخت محصولات نوین، درآمدزایی کند و کسب و کارش را قوت بخشد. این فشارها در نهایت سبب تسلیم شدن وی شد.

فادل در مورد تصمیم اش هیچ صحبتی نمی کند، اما او همین حالا در بیش از 100 استارتاپ سهم دارد که از جمله آن ها می توان به کمپانی Actev Motors اشاره کرد. وی در عوض از آینده می گوید و می خواهد پشتیبان ایده های نو باشد اما در عین حال کمپانی های دیگری را نیز بنا کند. هر چه که هست، فادل از نست گذشته و به پیش روی خود نگاه می کند.

اما نست فرزند و نگاه فادل به آینده بود. پس چه شد که با پدید آمدن آلفابت همه چیز تغییر کرد؟

نست در رسته اولین کمپانی های سازنده اسمارت دیوایس بود که سر و صدایی به پا کرد. این کمپانی Nest Learning Thermostat را در سال 2011 عرضه کرد و بسیار مورد تحسین قرار گرفت. نشانه هایی که فادل در طراحی محصولاتی نظیر آیپاد و آیفون در اپل به یادگار گذاشته بود در طراحی این دستگاه هم دیده می شود. در کنار انترن جوانی به نام مت راجرز که استعدادی درخشان به همراه شوق و ایده های تازه داشت، این دو در اپل بسیار تاثیر گذار بودند و حالا قصد تاسیس کمپانی جدیدی داشتند.

ایده تاسیس نست و ساخت چنین دستگاهی نیز بسیار نو و تازه بود. در عین اینکه ترموستات آن ها می توانست انرژی بسیاری را ذخیره کند، قادر بود اطلاعات بسیار ارزشمندی را نیز ثبت کند تا در صورت امکان مورد استفاده قرار بگیرد. نست به سرعت برای کسب و کارها مورد استفاده قرار گرفت و در بسیاری از کشورها نیز مقامات با قیمتی پایین و یا حتی به رایگان این دستگاه را در اختیار مردم قرار می دادند.

ترکیب مدل های تجارت (درآمدزایی از سخت افزار به انضمام سرویس دهی) در قلب نست نفهته بود. رندی کومیسار از Kleiner Perkins Caufield Byers که روی نست سرمایه گذاری کرده و عضو هیئت مدیره آن بود می گوید: «به نظر می رسید که تونی و نگاه اش می توانند واقعا کمپانی بزرگ بعدی سازنده سخت افزار و ارائه سرویس در سیلیکون ولی باشند. این پلتفرمی بود که تونی و مت می توانستند برای دهه ها اداره اش کنند، مثل کاری که بزوس با آمازون می کند، جابز با اپل کرد یا لری با گوگل می کند.»

اما در ژانویه 2014، گوگل به یک باره نست را با مبلغ 3.2 میلیارد دلار خرید. تصمیم برای فروش نست به گوگل بسیار بحث برانگیز بود. کومیسار مخالف بود، اخطار داده بود که کمپانی های بزرگ به نوعی تغییر استراتژی می دهند که تیم نست قادر به پسندیدن آن نیست. اما فادل و راجرز به این فکر می کردند که با سرمایه گذاری گوگل می توان با خیال راحت مشغول به کار شده و فشار سرمایه گذاران پشت شان نباشد.

بنا به منابع نزدیک، طرح این بود که نست هم طی مدتی طولانی به بازدهی برسد، درست همانند یوتوب که تقریبا رشد اش یک دهه به طول انجامید و حالا نتیجه درآمدزایی آن قابل مشاهده است. ولی خرید گوگل فراتر از این حرف ها بود، آن ها با Nest نهایتا می توانستند به اپل برسند. کومیسار می گوید: «فکر می کردم گوگل باهوش است که کمپانی را با چنین قیمتی می خرد. آن ها تونی فادل را داشتند، مت راجرز را داشتند، آن ها DNA بخش سخت افزار اپل را داشتند. آن ها دارایی ارزشمندی را خریدند.»

در ابتدا، خرید خوبی به نظر می رسید. Nest به سرعت در حال بزرگ شدن بود و افراد فوق العاده ای را استخدام می کرد. کومیسار می گوید: «تصور ابتدایی ام این بود که گوگل بسیار صبور خواهد بود و اجازه می دهد تا آن ها گستره شان را وسعت بخشند. گوگل داشت یوتوب بخش سخت افزارش را پدید می آورد.»

اولین دست انداز، خرید دراپکم در ژوئن 2014 بود که به دستور گوگل انجام شد. دراپکم کمپانی کوچکی بود که مشتریان وفاداری را به سوی خود و دوربین های امنیتی زیبایش جذب کرده بود و نقشه داشت تا محصولات دیگری نیز عرضه کند. اما مرحله یکپارچه سازی دو شرکت به سختی انجام شد؛ نحوه کار کردن فادل چندان با مدل گِرِگ دافی مطابقت نداشت. فادل دعوای علنی را آغاز کرد و به The Information گفت که برخی کارمندها به آن خوبی که انتظارش را داشتیم نبودند.

دافی هم سخنان فادل را بی پاسخ نگذاشت و گفت نحوه مدیریت نست تحت تاثیر بدترین و منفی ترین اخلاق های الگوی کاری فادل است. دافی مستقیما به رذایل اخلاقی استیو جابز اشاره داشت و گفت با فروش شرکت به نست، احساس می کردم تمام کارمندان و مشتریانم را ناامید کرده ام.

داستان ادامه یافت، به این دلیل که نست هیچ سخت افزار متفاوت و جدیدی عرضه نمی کرد. اگرچه کمپانی نسل جدید محصولات خود را به بازار می فرستاد و چندین و چند آپدیت برای اپلیکیشن هایش عرضه کرد اما شکست در ارائه محصولی نو متوقف شد و در نتیجه گویا نست از حرکت باز ایستاده بود.

با این وجود، نست تاکید داشت که نقشه راه قدرتمندی دارند و محصولات جدید به زودی رونمایی می شوند. دافی بالاخره و در ژانویه 2015، پس از هشت ماه تقلا، نست را ترک کرد. منابع متعددی درون نست می گویند که یکپارچه سازی شرکت ها مشکل کوچکی بود که پس از گزارش The Information قوت گرفت و از سمتی نست نمی خواست وارد جنگ روابط عمومی شود. در آن دوران فادل هنوز تصمیم نداشت که نست را رها کند. جلوتر، اتفاقی که کومیسار پیش بینی اش را کرده بود رخ داد و آلفابت شکل گرفت.

تغییرات آلفابت سبب شد تا برخی واحد های گوگل از آن جدا شده و شرکتی مجزا را تحت حمایت کمپانی مادر تشکیل دهند. گوگل هم به تنهایی تبدیل به پردآمدترین و بزرگترین زیر واحد آلفابت شد. نست در بخشی جدید که Other Bets نامیده شده بود، کار می کرد و این اتفاق سبب شد تا فضای شرکت به طور کلی تغییر کند. بر اساس گزارش مالی فصل اول 2016 آلفابت، نست در کنار Verilly و Google Fiber، عمده شرکت های فعال تحت بخش Other Bets یا سرمایه گذاری های دیگر هستند. با این حال هم آلفابت و هم گوگل از اظهار نظر در مورد تغییراتی که نست متحمل شده سر باز زدند.

پول آلفابت مثل پول گوگل نیست. بر اساس گفته چندین منبع داخلی نست، زمانی که آلفابت در کار نبود، آن ها اجازه رشد و تغذیه از سرمایه گوگل را داشتند اما به محض تغییرات سازمانی، مدیران آلفابت توقع درآمدزایی از نست و بازآوری مالی را داشتند، درست خلاف تصور فادل و راجرز. برای شرکت سخت افزاری 5 ساله ای که هنوز در بازاری نامطمئن فعال بود، این یعنی تغییر ناگهانی جایگاه فادل. آن ها وارد مذاکره با آلفابت شدند تا نحوه کارکردشان را یک بار دیگر توضیح دهند اما جلسات رفته رفته تبدیل شدند به راهکارهایی برای درآمدزایی توسط نست.

این فشار سبب شد تا تولید موثر آن ها کاهش یابد. کومیسار می گوید: «در مبحث سخت افزار، هر زمانی من می دانم که چگونه می توان به سود رسید، به همین خاطر سرمایه گذاری روی محصولات جدید را رها کرده ام. آن ها رفتند به گوگل تا روی محصولات جدید سرمایه گذاری کنند.»

در نهایت، تغییر اولویت ها سبب خروج فادل از نست شد و آلفابت در عوض Marwan Fawaz را بر صندلی مدیرعاملی نشاند. Fawaz مدیرعامل Charter و Adelphia Cable بود و پیش از آن نیز زمان زیادی را در Motorola Home گذرانده بود. شهرت او در به آرامی پیش بردن و سودرساندن کسب و کارها سبب این انتخاب بود.

شغل او، گرفتن تصمیمات سخت پیرامون سرمایه گذاری و پیدا کردن دوباره تمرکز شرکت است. هیچ کس فکر نمی کند که آلفابت قصد فروش نست یا بازگرداندن دوباره اش به گوگل را دارد. نقشه آن است که بگذارند Fawaz روی درآمدزایی و کسب و کار تمرکز کند، در حالی که راجرز مسئولی طراحی محصولات می شود. آلفابت هنوز هم قصد دارد روی نست سرمایه گذاری کند اما نه آنطوری که فادل انتظار داشت.

فادل می گوید: «نست کسب و کاری فوق العاده دارد. بسیار عالی رشد می کند، تیمی فوق العاده دارد و در هر بخشی که وارد آن شده رهبری می کند و مادامیکه تیم به کار خود ادامه دهد، آن ها موفق باقی می مانند. آن ها نقشه راهی فوق العاده دارند که تا دو سال آینده را پیش روی خود می بیند. آن ها فقط باید محصولات را عرضه کنند و من مطمئنم که می توانند، چون استعدادهای فوق العاده ای هستند.»

اما در نهایت، سوال این است که آیا تجربه آلفابت با نست می گذارد دیگر سرمایه گذاری های شان کنار گوگل (و نه درون گوگل) رشد کنند یا نه. نست و فادل نشان دادند که چنین تغییری برای آن ها بسیار سخت بوده. چه بر سر کمپانی های تحت نظارت Other Bets می آید؟

کومیسار می گوید: «لری و روث [مدیر مالی گوگل] آدم های باهوشی هستند و می دانند که چه می کنند.»

فادل نیز در نهایت می گوید: «آلفابت در مسیر پیشرفت است. چیزهای بسیار بسیار فوق العاده ای در مورد آلفابت وجود دارد و چیزهای بسیاری هم برای یادگیری وجود دارد که از همین حالا در حال شکل گرفتن است.»