چرا زمان آن رسیده که اپل واچ را کنار بگذاریم

از زمان معرفی و عرضه اپل واچ، بسیاری از منتقدین مدیر عامل کنونی اپل و جایگزین استیو جابز، این دستگاه را فاقد جذابیت و اصالت اپل می دانستند. این کمپانی در زمان مدیریت جابز به هر زمینه ای که قدم می گذاشت، حرف جدیدی برای گفتن داشت اما اپل واچ اینطور نبود؛ دست کم منتقدین آن چنین اعتقادی دارند.

رویکردهای متعددی سبب شد تا اپل واچ، آنطور که شایسته بود دیده نشود و اپل هم به فروش آن افتخار نکند. برخلاف آمار منظمی که از میزان فروش آیفون ها ارائه می شود، اپل ترجیح داده تا حرفی از تعداد ساعت های فروخته شده به میان نیاورد.

14 ماه از عرضه این محصول به بازار می گذرد و نگاه های متفاوتی نسبت به آن وجود دارد. سخت افزار نه چندان قوی و سیستم عاملی که می توانست بسیار بهتر باشد، سبب شدند تا نگاه اهالی تکنولوژی به اپل واچ بسیار ضد و نقیض باشد.

حال سرگذشتی جالب را به قلم الکس هرن نویسنده وبسایت The Guardian می خوانیم، او پس از 9 ماه تلاش برای راضی کردن خود، بالاخره اپل واچ را کنار گذاشت و دیگر قصد استفاده از آن را ندارد.

تقریبا اواخر ماه مه، من اپل واچی که 9 ماه بود استفاده می کردم را از دستم در آوردم. هیچ وقت دوباره آن را دستم نخواهم کرد.

من از آوریل سال گذشته، یک ساعت 479 پوندی 38 میلی متری با نمایشگر یاقوت کبود دست می کردم، بند سفید و بدنه فولاد ضد زنگ داشت که واقعا به عنوان یک جواهر مورد پسندم بود.

البته، قبلا هم آن را از دستم در آورده بودم، نه تنها هر شب برای شارژ کردن، بلکه زمان مطالعه بررسی این ساعت توسط همکارم، ساموئل گیبز و یک بار دیگر زمان بررسی سیستم عامل آن توسط وی. اما این بار، زمانی که یک همکار دیگر از آن استفاده کرد، متوجه شدم که هیچ دلیلی برای در دست داشتن آن وجود ندارد.

من خیلی اهل ظواهر نیستم (حالا یک ساعت قدیمی Casio B640W در دست دارم)، اما از ظاهر چیزها خوشم می آید. در عکس ها زیبا هستند اما حین استفاده کیف دیگری دارند و داشتن یک کامپیوتر روی مچ دست هم جذابیت گیک گونه ای دارد. اما برای محصولی که تقریبا 500 پوند قیمت دارد واقعا جذابیتی رو به زوال است.

قبل از آنکه اپل واچ بیرون آید، بخشی از نگرانی کسانی که معتقد بودند حضور اپل در این بازار زودهنگام است، به عمر باتری باز می گشت. بعدها تیم کوک گفت که این ساعت باید روزانه شارژ شود و چه زمانی بهتر از شب ها؟ سوال این است: چه کسی می خواهد ساعتی داشته باشد که هر شب نیاز به شارژ شدن دارد؟

بعدها مشخص شد که مسئله چندان هم بزرگ نیست. ساعت را در می آورید و می گذارید شارژ شود. شب ها از ساعت استفاده نمی کنید، چون خوابیده اید.

چنین انتقادی را زمانی که اسمارت فون ها هم معرفی شدند داشتیم و بعدها نظرمان برگشت و حتی حالا هم که بسیاری آرزوی یک تلفن همراه با طول عمر باتری بیشتر دارند، اما کمتر کسی موبایل فعلی اش را با نوکیا 331 عوض می کند، با این وجود که باتری اش چند هفته دوام می آورد. و برخلاف آیفون من، واچ حتی یک بار هم پیش از به پایان رسیدن روز باتری اش تمام نشد.

اما این مسئله لزوما خوب نیست. دلیل اصلی آنکه باتری واچ تا آخر روز دوام می آورد و تمام نمی شد این بود که به ندرت از آن استفاده می کردم.

ساعت را برای 9 ماه در دست داشتم. در هفته ای که منتهی به توقف استفاده ام از آن شد، عدم وجود یک مسئله به خصوص توجهم را جلب کرد: کامپلیکیشن اپ دارک اسکای در گوشه بالا سمت چپ واچ فیس.

دارک اسکای، یک اپلیکیشن اطلاع رسانی آب و هوا، یکی از اولین اپ هایی بود که روی اپل واچ نصب کردم. اما دارک اسکای هم مثل سایر اپلیکیشن های ساعت، به خاطر مدت زمان بالایی که طول می کشد تا باز شود و دقت بالایی که می طلبد تا به درستی آیکون های کوچک را انتخاب کنید عملا بی مصرف جلوه می کند. بهتر است موبایل تان را در آورید تا این همه مشقت نکشید.

اما زمانی که watchOS 2 در اکتبر عرضه شد، اپل به توسعه دهندگان شخص ثالث اجازه افزودن کامپلیکیشن ها را داد؛ داده های کوچکی که در نمای اصلی ساعت قابل مشاهده هستند. این یعنی دارک اسکای حالا می توانست درجه حرارت هوا و اطلاعات را یک راست روی واچ فیس نمایش دهد. اگر هم قرار بود طی 15 دقیقه آینده باران ببارد، علامت چتر جایگزین آن می شد.

دلخوشی کوچکی بود اما عادتی بود که پیدا کرده بودم و هر روز صبح حین پوشیدن لباس به من کمک می کرد تا تصمیم بگیرم چه لباسی بپوشم.

در نهایت، یک هفته پس از در دست داشتن ساعت دیجیتالی قدیمی ام، تنها چیزی که به آن نیاز دارم همین اطلاعات آب و هوا است. هر استفاده دیگری جز درجه حرارت از جمله چک کردن نوتیفیکیشن ها، تایمر گذاشتن، ثبت فعالیت های فیزیکی، بدون هیچ مشقت و سختی و ناراحتی به حالت 9 ماه پیش، زمانی که اپل واچ وارد زندگی ام نشده بود بازگشت.

بی معنی و مفهوم است که نکته به نکته ذکر کنم چرا اپل واچ بی مصرف است. اما چند ایراد کلی، تقریبا 95 درصد تمام مشکلات را در بر می گیرند: این ساعت برای آنکه در برخی فعالیت ها جایگزین آیفون شود بسیار کند و آهسته است؛ رابط کاربری حین استفاده زجر آور است؛ مدل نوتیفیکیشن ها هر بار شما را تشویق می کنند که به جای ساعت، سریعا موبایل تان را بردارید و در جریان قرار بگیرید و در آخر، سیری لعنتی به هیچ دردی نمی خورد.

آخرین مورد از آن چیزی که به نظر می رسد بزرگ تر است. آینده ساعت اپل، به اندازه جایگاه کنونی آیفون، آیپاد و آیپد درخشان نیست. حتی اگر دستگاه سریع تر شود، باز هم کار کردن با رابط کاربری زجر آور است. اما بهترین راه حل جایگزین، افزایش کنترل صوتی کاربر است و متاسفانه اپل نیروی تکنیکی کافی برای انجام این کار را ندارد [سخن نویسنده: اشاره به ضعف سیری در برابر دستیارهای صوتی/دیجیتال دیگر]. در حالی که گوگل و آمازون دستیار صوتی هایی ساخته اند که مردم واقعا از آن استفاده می کنند. اپل... چنین چیزی ندارد. راه حل ساده ای وجود ندارد.

اما عمده این مشکلات، مربوط به اپل نیستند. اسمارت واچ ها برای حل یک مشکلی خلق شده اند، تکنولوژی ای که ساخته شده تا چاله های مالی ایجاد شده به سبب کاهش رشد اسمارت فون ها را جبران کند، نه اینکه به مصرف کننده خدمتی جدید ارائه دهد. شما نیازمند یک اپل واچ نیستید، من هم نیستم، فقط 9 ماه طول کشید تا به آن پی ببرم.