با لغات و اصطلاحات مربوط به بازی های ویدیویی بیشتر آشنا شوید [قسمت چهارم]
به آخرین مطلب از «شبه فرهنگ لغت» بازی های ویدیویی رسیدیم. سعی شد تا جای ممکن درباره تمام مفاهیم مربوط به ژانرها، عناوین معروف و اصطلاحات رایج مربوط به بازی های ویدیویی توضیح داده شود. ...
به آخرین مطلب از «شبه فرهنگ لغت» بازی های ویدیویی رسیدیم. سعی شد تا جای ممکن درباره تمام مفاهیم مربوط به ژانرها، عناوین معروف و اصطلاحات رایج مربوط به بازی های ویدیویی توضیح داده شود.
در این متن به ژانر نقش آفرینی، مفهوم استراتژی در بازی های تیمی و Theorycrafting پرداخته می شود. در آخر متن هم درباره فلسفه زامبی، تاریخچه و چگونگی گسترش آن در بازی های ویدیویی صحبت خواهد شد. با دیجیاتو همراه باشید.
با توجه به وقفه زیادی که به خاطر نمایشگاه E3 امسال رخ داد، شاید عده زیادی هنوز با این سری مطلب آشنا نشده یا فراموش کرده باشند. شمار را به خواندن سه قسمت قبلی نیز دعوت می کنیم:
Replay Value: هیچ عنوانی نتوانسته به این مقام والا، یعنی «ارزش تکرار دوباره یک بازی»، دست پیدا کند.
Real-time Strategy: به معنای استراتژی همزمان؛ سبکی از بازی های ویدیویی که هدف بازیکن این است که هر چه سریع تر پالایشگاه منابع مختلف را بسازد.
Retrogaming: بازگشت به ریشه ها و دوباره بازی کردن عناوین دوران کودکی. از عوارض چنین حرکتی، درک این مسئله است که چقدر کنترل بازی ها در آن زمان مشقت بار بودند.
Rocket-Jumping: یک شاهکار هنری در قوانین فیزیک که در بازی شوتر Quake باب شد. با استفاده از راکت لانچر، موشک را به زیر پای خود شلیک کنید و به ارتفاع بالاتری بروید. کسی این کار را در دنیای واقعی امتحان کرده است؟
Roguelike: زیرشاخه ای از سبک نقش آفرینی که در آن مکان ها به صورت تصادفی ظاهر می شوند و قانون Permadeath ( به کلمه آن رجوع شود) در آن جریان دارد. درجه سختی این عناوین می تواند زبانزد باشد.
Romance: یک سری تعامل های عاشقانه که در آن نیمه گمشده دو انسان پیدا می شود و طرف مقابل که بازیکن باشد، به بخش راهنمای بازی مراجعه می کند تا بفهمد چگونه دل معشوقه خود را بدست آورد.
RPG: مخفف عبارت Role Playing game یا همان بازی نقش آفرینی. سبکی از بازی های ویدیویی که به شما اجازه می دهد وارد دنیایی فانتزی پر از عنکبوب های عجیب غریب و اسکلت های آدمکش شوید. می توانید به شخصی سازی آواتار خود بپردازید و یک خالکوبی بزرگ روی گونه اش بگذارید.
ردای جادوگران را بپوشید و با خنجر چند سانتی متری به اژدهای مخوف بازی حمله کنید؛ باز هم این شانس را دارید که برنده این نبرد شوید. دستتان در چنین عناوینی بسیار باز است. دیده شده این سبک بازی ها در دنیاهای علمی تخیلی نیز روی می دهد.
Simulator: عنوانی که صرفاً برای شوخی ساخته می شود. زمانی سبک بازی های ویدیویی به حساب می آمد که در آن کارهایی که بشر علاقه داشت انجام دهد اما نمی توانست، شبیه سازی می شد. امروزه شبیه ساز حیوان «بز» نیز به بازار آمده و می توانید نقش یک بز را بازی کنید. روند صعودی این ژانر به شدت ستودنی است.
Season Pass: پیشنهادی از طرف ناشر بازی که شما را به یک بازی قمار دعوت می کند. به طور پیش فرض تمام محتویاتی که قرار است برای بازی مورد علاقه تان عرضه شود با قیمتی گزاف خریداری می کنید و امیدوارید پولتان به خاطر محتویات مسخره هدر نرود.
SLI: مخفف عبارت Scalabe Link Interface که از تکنولوژی های جدید شرکت NVIDIA است. با SLI می توانید قدرت دو کارت گرافیک را با یکدیگر ترکیب کنید؛ اگر توانایی خرید دو کارت گرافیک گران قیمت را دارید.
Sliding Block Puzzle: به معنای ته کشیدن خلاقیت توسعه دهندگان، و بلیط نمایش پرتاب گوجه به آن ها. پازل هایی که با حرکت دادن قطعات روی صفحه حل می شود؛ همانند همان پازلی که اشلی باید در بازی رزیدنت اویل 4 حل می کرد.
Speed-Run: هنر استفاده از دانش بسیار درباره بازی و گلیچ هایی که در آن وجود دارد، برای تمام کردن بازی در مدت زمان بسیار کوتاه؛ مثلاً مدت زمان یک دستشویی کوتاه مدت.
معمولاً از ابزار و اسکریپت های خاص برای اسپید ران کردن بازی استفاده می کنند، اما افرادی هستند که گویی خدای بازی بوده و بدون هیچ گونه کمک بازی را در کمترین زمان تمام می کنند. هنوز نوع اینگونه بشر به طور کامل شناسایی نشده است.
Stealth Mission: یکی از حس های دردناکی که در بازی های ویدیویی تجربه می کنید؛ این توانایی و قدرت را دارید که تک تک دشمنانی که با آن مواجه شده را از میان بردارید اما به دلایلی مجبورید به صورت مخفیانه بازی را پیش ببرید.
Strategy: برنامه های بلند پروازانه ای که کل تیمتان آن را نادیده خواهند گرفت. برای اطلاعات بیشتر به کلمه Tactics مراجعه کنید.
Survival Horror: ژانری از بازی های ویدیویی که به شما می فهماند مرگ هر لحظه در کمین شما است. سر و صدای شما به وفور در این گونه بازی ها در خواهد آمد.
Tactics: تصمیم هایی در مقیاس کوچک جهت پیشروی حرفه در بازی همچون پریدن، خزیدن در هوا، دراز کشیدن روی شکم، یا تیر زدن به صورت دشمن در یک لحظه ... برای اطلاعات بیشتر به کلمه Strategy مراجعه کنید.
TheoryCrafting: در بازی های چند نفره بیشتر راجع به این موضوع توجه می شود. دنیای جادویی بازی ویدیویی را نادیده گرفته و با ریاضی و کدنویسی پشت پرده بازی سر و کله بزنید تا بهترین تاکتیک ها برای بردن در بازی پیدا شود. از بحث های داغ هم تیمی ها که به دعوا منجر خواهد شد.
Touch Screens: به معنای صفحه نمایش لمسی، اولین قدم برای داشتن یک صفحه نمایش چرب.
Twinking: کمک کردن افراد با لول بالا به بازیکن های سطح پایین، جهت پیشروی در ماجراجویی آنها که نیتشان معمولاً خیر نیست.
WASD: روش مرسوم کنترل بازی های رایانه ای با استفاده از کیبرد که در آن W برای جلو رفتن، D و A برای چپ و راست رفتن، و S برای عقب رفتن استفاده می شود. بقیه دکمه ها به صورت تصادفی برای انجام کارها انتخاب می شود.
Wallhack: از تقلب های مرسوم که به شما این توانایی را می دهد تا دشمن را پشت دیوار ببینید و از همانجا شلیک کنید.
Zombie: همان انسان های معمولی.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
اصلا هم خنده دار نبود
اتفاقا برعکس, فوق العاده حس شوخ طبعی پایین در حد مبتدی داشت
اون wasd رو فک کنم بچه ۸ ماهه هم بدونه
اینا چیه دیگه؟ تنها واژه مهم واژه «نوب» هست. والسلام
اول که شروع کردم فکر کردم جدیه؛ کم کم طنزش زیاد شد ؛ آخرش که به کلمه zombie رسیدم فهمیدم که مطلب کلا طنزه