اخذ عوارض تردد شهری؛ راهکار شهرداری تهران برای حل معضل ترافیک
چند درصد از تردد های درون شهری در شهری مانند تهران را می توان غیر ضروری تلقی کرد؟ واقعیت این است که پاسخ روشنی برای این سوال وجود ندارد، به خصوص آنکه حتی تردد های ...
چند درصد از تردد های درون شهری در شهری مانند تهران را می توان غیر ضروری تلقی کرد؟
واقعیت این است که پاسخ روشنی برای این سوال وجود ندارد، به خصوص آنکه حتی تردد های تفریحی به منظور گردش و تفریح نیز به نوعی برای سلامتی روحی و روانی شهروندان ضروری به نظر می رسند و نمی توان انتظار داشت که تمامی شهروندان تمام طول روز و ایام هفته را در منزل به سر برند تا از ترافیک و آلودگی هوا جلوگیری شود.
اما فارغ از این پرسش، آنچه که مسلم است اینکه در ساعات اوج ترافیک، سیستم حمل و نقل عمومی تهران عملا به سر حد توانایی های فیزیکی و فنی خود می رسد و عملا جایی برای مسافران بیشتر ندارد.
از سوی دیگر ظاهرا، شهرداری و سایر سازمان های مسئول از بودجه کافی برای توسعه همه جانبه سرویس های حمل و نقل عمومی برخوردار نیستند و از این رو شهرداری جدید تهران، راه تامین بودجه را در اخذ عوارض تردد در تهران عنوان می کند.
البته با انجام برخی مطالعات پژوهشی، این نکات روشن شده اند که حل معضل ترافیک، خواسته عمومی شهروندان است، تعداد خودروهای تک سرنشین همچنان بسیار بالاست و از نظر جغرافیایی فضای چندانی برای توسعه اتوبان های بیشتر در کلان شهری مانند تهران وجود ندارد.
از این رو با توجه به اینکه فرهنگ سازی های چند سال اخیر برای ترغیب مردم برای عدم استفاده از خودروهای تک سرنشین عملا جواب نداده است، به نظر می رسد استفاده از روش های تنبیهی نظیر اخذ عوارض بیشتر از استفاده کنندگان از خودروهای شخصی به تنها راهکار باقی مانده برای تغییر وضع موجود بدل شده است.
عوارض مربوطه احتمالا به دو صورت اعمال خواهد شد، نخست اخذ عوارض بیشتر بر روی سوخت مورد استفاده در خودروها در شهر های بزرگ که دارای خطوط مترو هستند و دوم اخذ عوارض برای استفاده از مسیرهای خاص در زمان پیک ترافیک.
براساس بر آورد شهرداری تهران اخذ چنین عوارضی می تواند به درآمد پایدار شهرداری بدل شده و برای گسترش حمل و نقل عمومی مورد استفاده قرار گیرد، در این راستا تجربه برخی از پیشرفته ترین کشورهای جهان ظرف پنجاه سال گذشته نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
اما آنچه در این زمینه مغفول مانده، احتمالا اعداد و ارقام مربوط به این عوارض است که می تواند نتایج چنین طرحی را به کلی تغییر دهد.
برای مثال در گفته های شهردار جدید تهران، اخذ 10 درصد عوارض بر روی سوخت دیده می شود، همچنین در جملات قابل تاملی بیان شده است که "بررسیها با استناد به مطالعات کارشناسان نشان میدهد: اخذ هر ۱۰درصد عوارض تردد بین ۱۵ تا ۲۰ درصد منابع مالی پایدار به بودجه شهرداری اضافه میکند. همچنین به ازای هر ۱۰ درصد افزایش عوارض تردد، یک درصد آلودگی هوا و یک درصد حجم ذرات آلاینده کاهش پیدا میکند.
در عین حال پس از اخذ عوارض تردد به ازای هر ۱۰ درصد افزایش این نوع عوارض میزان مصرف خودرو ۵ درصد پایین میآید.
بررسیها حاکی از آن است شهرهایی که در سالهای گذشته عوارض تردد را برای اولینبار دریافت میکنند ازدحام ترافیکی آنها ۷۵ درصد کاهش پیدا کرده است و افزایش قیمت سوخت اثر آنی بر رفتار ترافیکی در شهر دارد."
اما این امار و ارقام مربوط به کشورهایی با تورم کمتر از 5 درصد است و مشخص نیست اثر روانی افزایش 10 درصدی قیمت سوخت برای مردمی که به تورم 10- 15 و حتی 30 درصدی غریبه نیستند چه خواهد بود.
مسلما فاصله زمانی بین اخذ این عوارض و توسعه خطوط مترو و اتوبوس جدید با استفاده از منابع مالی ماحصل این طرح، ماه ها و حتی سال ها خواهد بود.
در این فاصله این احتمال وجود دارد که مردم شرایط روانی و اقتصادی خود را با عوارض مذکور منطبق کرده و مانند قبل به استفاده روزمره از خودرو ادامه دهند.
به خصوص آنکه تجربیات تلخ گذشته نشان می دهد که تغییر قیمت سوخت از 100 به 1000 تومان نیز تاثیر چندانی بر روی تغییر الگوی رفتاری شهروندان در مورد استفاده از خودرو نداشته است.
با توجه به تعداد نسبتا کم تاکسی های فعلی برای رفع نیاز کلیه شهروندان، شاید روش موثر تر برای اعمال چنین روشی، به جای اخذ عوارض چند درصدی، نظم بخشیدن به خیل عظیم مسافرکش های شخصی و استفاده سیستماتیک از این افراد در جهت کمک به توسعه انقلابی حمل و نقل عمومی باشد.
با این روش ضمن کاهش آمار بیکاری، می توان محدودیت های بسیار سنگین و حتی ممنوعیت هایی برای استفاده از خودروهای شخصی وضع کرد و مردم را ناگزیر به استفاده از خودروهای تاکسی نمود، مسلما فراگیر شدن تردد تاکسی ها با 3 یا 4 سرنشین نسبت به خودروهای تک سرنشین، می تواند به شکل ناگهانی و موثر از حجم ترافیک و آلودگی تهران و بسیاری از شهر های بزرگ کشورمان بکاهد.
این روش پیچیدگی های مالی و اجرایی مربوط به اخذ عوارض، جمع آوری سرمایه، تعریف پروژه و طول زمان برای توسعه حمل و نقل عمومی در جهت رفع مشکلات ترافیک را ندارد و ظرف مدت کوتاهی و به صورت پلکانی می تواند شرایط شهر را از نظر معضل بیکاری، ترافیک، کمبود جای پارک، آلودگی هوا و مصرف سوخت بهبود ببخشد.
هرچند مسلما افزایش فشار به شهروندان برای استفاده از تاکسی به جای خرید خودرو شخصی به مذاق دو خودروساز بزرگ کشورمان خوش نخواهد آمد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
نقل قول : "مسلما فراگیر شدن تردد تاکسی ها با 3 یا 4 سرنشین نسبت به خودروهای تک سرنشین، می تواند به شکل ناگهانی و موثر از حجم ترافیک و آلودگی تهران و بسیاری از شهر های بزرگ کشورمان بکاهد."
دیجیاتو جان چرا کشوری مثل آمریکا با 400 میلیون نفر جمعیت و داشتن شهری مثل نیویورک با 100 میلیون نفر جمعیت، هر عدد تاکسی برای یک نفر در نظر گرفته شده و زمانی که شخصی اقدام به سوار شدن در تاکسی میکنه، راننده تاکسی حق سوار کردن افراد بیشتر رو نداره در حالی که کرایه تغییر نمیکنه و به اصطلاح در بست حساب نمیشه !؟
هر وقت جواب این سوال رو پیدا کردی بعد بیا متن رو اصلاح کن !؟
البته با بقیه متن تقریبا موافق ام !
نیویورک 8 میلیون نفر جمعیت داره نه 100 میلیون
کسی به فکر ما نیست
فقط از آب گل آلود ماهی میگیرن
میخوان این وسط به بهانه ترافیک پول بزنن به جیب