بررسی The Evil Within 2؛ برای دیروز اشک نریز
اغلب ما آخرین بازی ترسناک خوبی که بازی کردیم را به یاد نمی آوریم. خیلی سال است که یک بازی خوب و با کیفیت در ژانر وحشت توسعه نیافته. شاید Dead Space ها یا عنوان ...
اغلب ما آخرین بازی ترسناک خوبی که بازی کردیم را به یاد نمی آوریم. خیلی سال است که یک بازی خوب و با کیفیت در ژانر وحشت توسعه نیافته. شاید Dead Space ها یا عنوان تحسین شده Amnesia، آخرین بازمانده های موفق جوخه ترس بودند.
کم و بیش رزیدنت اویل ۷ نیز انتظارات را تا حدی برآورده کرد. اما باز هم کافی نیست. ژانری که در زمانی بسیار محبوب بود حالا وارد یک فاز ناامید کننده شده است. دیگر بازی های ترسناک آنقدرها طرفدار ندارند و حتی آثار خوبشان نیز به سختی می فروشند. به دلیل کم منفعت بودن این آثار، ناشران اندکی هم به آن ها جذب می شوند.
اما در دوران رکود بازی های ترسناک، بتسدا به تانگو گیم ورکس و اسطوره این ژانر اعتماد کرد تا اویل ویتین به مرحله توسعه و نشر برسد. اویل ویتین هم با تمام چالش های پیش رویش بازی متوسطی از آب درآمد و در نتیجه با فروش موفقی رو به رو نبود.
با این حال بتسدا یک بار دیگر به تانگو گیم ورکس اعتماد کرد و وظیفه انتشار نسخه دوم اویل ویتین را بر عهده گرفت. اما اینکه اویل ویتین ۲ چه اثری از آب درآمده و آیا واقعا ترسناک هست یا نه، مسئله ای است که با خواندن این متن به پاسخ آن می رسید.
- سازنده: تانگو گیم ورکس
- ناشر: بتسدا
- پلتفرم ها: پی سی، اکس باکس وان و پلی استیشن ۴
- پلتفرم بررسی: پی سی
حقیقتش را بخواهید از همان لحظه معرفی اویل ویتین ۲ می دانستم که با یک بازی متفاوت نسبت به نسخه پیشین طرف هستم. بتسدا یک تریلر معرفی خیلی خوب از بازی رو کرد که حتی انتظارش را نداشتم. تریلری که مستقیما زندگی شخصی سباستین کاستیانوس و عذابی که در آن گرفتار شده را نشان می داد.
آهنگ اوردینری ورلد هم حسابی رویش نشسته بود و داستان بازی به خوبی در لا به لای متن ترانه آن جان می گرفت. با این حال، داستان شخصی بازی نقطه عطف تریلر معرفی به حساب می آمد. در پیشنمایش بازی هم به این موضوع کاملا اشاره کردیم.
اما حالا می توانیم بگوییم که داستان بازی واقعا عالی است و هر چیزی که یک داستان خوب باید داشته باشد را در خود دارد. عشق، نفرت، حس انتقام، رستگاری و از همه مهمتر شخصیت پردازی مناسب. علاوه بر این نویسندگان به اصل غافلگیری هم توجه ویژه ای داشته اند.
هر چه در مسیر داستان قدم بر دارید، بازی حرف های بیشتری برای گفتن پیدا می کند. مدام غافلگیرتان می کند و به این رویه تا آخرین لحظه ادامه می دهد. اما تمامی این ها نیاز به یک پایان بندی مناسب داشتند تا ماحصل بازی شیرین باشد.
هر چه در مسیر داستان قدم بر دارید، بازی حرف های بیشتری برای گفتن پیدا می کند
خیالتان راحت؛ بازی در این مورد نیز ناامیدتان نمی کند و باید انتظار یک پایان بندی فوق العاده را بکشید. انصافا کار نویسندگان در امر داستان نویسی و شخصیت پردازی اویل ویتین ۲ عالی بوده. همه چیز سر جایش قرار دارد و هر چه در بازی پیش می روید بیشتر به درون آن کشیده می شوید.
با این حال در کنار داستان خوب، گیم پلی هم پیشرفت های زیادی داشته است. حالا با یک بازی کاملا خطی طرف نیستیم و اویل ویتین ۲ از آن خشکی بیش از حد نسخه اول به شدت فاصله گرفته. دنیای یونیِن که داستان بازی در آن روایت می شود، بسیار بزرگ است.
خصوصا در دو بخش ابتدایی می توان وسعت جهان اویل ویتین ۲ را کاملا درک کرد. اما این جهان بزرگ اصلا پوشالی و تهی نیست. پر شده از ماموریت های فرعی جذابی که گیم پلی بازی را وسعت می بخشند و آن را از حالت خطی و خسته کننده بیرون می کشند. تمام این ماموریت های جانبی، کارگردانی خوبی هم دارند و در به تکامل رسیدن داستان بازی، نقشی اساسی ایفا می کنند.
به نوعی نیمی از داستان اویل ویتین ۲ در لا به لای تار و پود این ماموریت های فرعی گنجانده شده. علاوه بر داستان، با پیمودن این مراحل جانبی پاداش های خوبی هم به شما داده می شود که دریافت آن ها می تواند روی نحوه انجام مراحل تاثیر گذار باشد.
تعامل خوب روایت داستان با گیم پلی، به خوبی کارگردانی شده و شاید این موضوع مهمترین عامل موفقیت بازی نیز باشد. در جای جای اویل ویتین ۲، داستان و گیم پلی پیوسته در کنار هم هستند و پیوند ناگسستنی شان کاملا ملموس است.
همین عامل، جذابیت بسیار زیادی را به اویل ویتین ۲ تزریق می کند و مانع از کسالت بار شدن آن می شود. علاوه بر تمامی این ها، گویا کارگردان جوان بازی حسابی عاشق بازی های ترسناک اولد اسکول است. از آثار قدیمی و صاحب سبکی همچون فرانچایز سایلنت هیل درس های بسیار زیادی گرفته و تا اندازه ای آن ها را در بازی خود پیاده کرده است.
شاه کلید پیشرفت در بازی، اکتشاف در محیط است
مصداق این صحبت ها حضور کامیونیکیتورها در بازی است. کامیونیکیتورها واکی تاکی هایی هستند که شباهت زیادی به رادیوهای مجموعه سایلنت هیل دارند. موقعیت دشمنان را به شما یادآور می شوند و مسیر پیدا کردن ماموریت های فرعی نیز به لطف آن ها میسر می گردد.
البته شاید حضور کامیونیکیتورها آنقدرها جدید و نوآورانه نباشد. خیلی راحت می شد جایشان را با یک نقشه ساده عوض کرد. اما همین سبک اولد اسکول بازی است که دلنیشین است. علاوه بر این، شاه کلید پیشرفت در بازی، اکتشاف در محیط است و توسعه دهنده حسابی روی این موضوع مانور داده.
به نوعی گیم پلی و درجه سختی بازی تحت سلطه این موضوع قرار گرفته است. هر چه در محیط بزرگ یونین بگردید، مهمات بیشتری دریافت می کند و به همین ترتیب مراحل را با سرعت بیشتری پشت سر می گذارید.
اما امان از آن روزی که بخواهید بی حوصله پا به دنیای خشن بازی بگذارید و اهمیتی برای جستجو در محیط قائل نشوید. اینجاست که بازی تا جایی که می تواند مجازاتتان می کند و مسیر پیشرفت در مراحل را برای تان مدام سخت و سخت تر می کند.
به هر حال نمی شود تمام بازی را به صورت مخفی کاری رفت. برخی صحنه ها واقعا نیازمند آن هستند که دست به سلاح شوید و کمی اکشن را چاشنی کارتان کنید. از طرفی بازی باس فایت های زیادی هم در مقابل تان قرار می دهد که تنها راه از بین بردنشان، چکاندن گلوله سربی در سر آن هاست.
مشکل اصلی اویل ویتین ۲ در اصل همان چیزیست که تیم توسعه دهنده برای القا آن تلاش می کند
اما اول باید گلوله های سربی را پیدا کنید تا بتوانید از پس این غول های بی شاخ و دم برآیید. در صورتی هم که تیر و مهمات در محیط یافت نشد، می توانید با پیدا کردن مواد اولیه، گلوله بسازید. البته مواد اولیه نیز خود به خود به دستتان نمی رسند و باید برای پیدا کردنشان یا به جستجو بپردازید یا با نایتمیریش ها سر شاخ شوید.
علاوه بر این، سیستم ارتقا بازی نیز در گرو اکتشاف در محیط است. باید پیوسته خود و سلاح هایتان را ارتقا دهید و این امری است که نمی توانید از آن فرار کنید. بازی درخت مهارت ها و سیستم ارتقا اسلحه خوبی هم دارد که به کمک آن می توان تا اندازه زیادی روند مراحل را آسان کرد. اما برای رسیدن به چنین مرحله ای، باید حسابی در محیط بگردید.
البته خوبی این گشت و گذارها آن است که به هیچ وجه خسته کننده نمی شوند. چرا که محیط یونین پر است از اتفاقات غیر منتظره که تجربه هیچ کدامشان ملال آور و یکنواخت نمی شود. از طرفی ظاهر زیبای جهان یونین هم این موضوع را جذاب تر می کند.
انصافا کار طراحان بازی جای تقدیر دارد. همه چیز از نظر ظاهری و هنری بی نظیر است. محیط های مخوف، خانه های در هم شکسته، چراغ هایی که سو سو می زنند و دیوارهایی که از آن ها خون چکه می کنند، همگی به بهترین نحو ممکن طراحی شده اند و بازی را در قالب وهم آلود خود غرق می کنند.
از گرافیک هنری ایراد زیادی نمی توان گرفت. محیط های متنوع آن به زیبایی هر چه تمام تر طراحی شده اند. مهم نیست که در جنگل، خیابان یا کوهستان قدم بر می دارید. مهم آن است که طراحان، آن ها را به زیباترین نحو ممکن شکل دادند و بازی را در قالبی که به آن نیاز داشته گنجانده اند.
با این حال بر خلاف ظاهر هنری، گرافیک فنی بازی چندان بی ایراد نیست. خوشبختانه پارگی یا افت فریمی در بازی دیده نمی شود و اویل ویتین ۲ از لحاظ عملکرد فنی در وضعیت خوبی به سر می برد. اما انیمیشن ها و همچنین موشن کپچرهای صورت کمی از مد افتاده و قدیمی هستند.
آن چیزی نیستند که ما انتظار داریم در سال ۲۰۱۷ ببینیم. صورت های بی روح، حرکات صورت و بدن به شدت ساده و باگ های ریز و درشت همگی از مسائلی هستند که گرافیک فنی بازی را تحت تاثیر خود قرار داده اند. با این حال همین که بازی فریم قابل قبولی می دهد و دچار ضعف های جدی نیست جای شکر دارد.
بازی بیشتر رازآلود و استرس زاست تا ترسناک
اما مشکل اصلی اویل ویتین ۲ این ها نیستند. مشکل اصلی بازی در اصل همان چیزیست که تیم توسعه دهنده برای القا آن تلاش می کند. اویل ویتین می خواهد ترسناک باشد و جان گیمر را به لبش برساند.
باید هم اینطور می شد. اما متاسفانه هدف اصلی بازی، تبدیل به نقطه ضعف اساسی آن شده است. بازی بیشتر رازآلود و استرس زا است تا ترسناک. بیشتر شبیه به یک اثر نوآر می ماند و آنقدرها برای ترساندن گیمر تلاش نمی کند. جامپ اسکیرهایش نمی گیرند، دشمنان آنطور که باید ترسناک نیستند و آنتاگونیست های بازی نیز هویت مخوف و وحشت ناکی ندارند.
این مسئله، مشکل مهمی است. حتی توسعه دهنده سعی نکرده که با طراحی باس فایت های معقول، جان گیمر را به سطوح آورد و این مسائل را تا حدی بر طرف کند. باس فایت های بازی آنطور که انتظارش را داشتیم نیستند.
نه ترسناک هستند و نه استرس زا و این دقیقا برای اویل ویتین ۲ یک پسرفت به حساب می آید. چرا که اولین قسمت اویل ویتین، باس فایت های به شدت خوبی داشت و گیمر را تا اندازه زیادی راضی می کرد.
اما این اتفاق کم و بیش در اویل ویتین ۲ رخ می دهد و شاید بهترین باس فایت های آن، دو نبرد بزرگ پایانی باشند. اگر توسعه دهنده این مشکلات را رفع و رجوع می کرد با بهترین بازی ترسناک نسل حاضر طرف بودیم.
اما متاسفانه اینطور نشده و بازی با تمام المان های خوبش در جایی که می توانست بدرخشد، شکست می خورد. پس اگر به دنبال یک بازی ترسناک درجه یک هستید، شاید اویل ویتین ۲ تا اندازه ای نا امیدتان کند.
اما باید به این موضوع اشاره کرد که اثر تازه تانگو گیم ورکس به هیچ عنوان، بازی بدی نیست. با اینکه ریشه های ترس در آن خشکیده اند، اما بیست ساعت تجربه ناب برایتان رقم می زند که نباید آن را از دست بدهید.
- مجبور کردن کاربر به اکتشاف در محیط
- روایت بی نظیر و پر از غافلگیری
- شخصیت پردازی خوب
- پایان بندی بی نظیر
- تعامل خوب گیم پلی و داستان
- درخت توانایی ها
- گرافیک هنری متناسب با فضای بازی
- ترسناک نبودن
- باس فایت های نه چندان خوب
- موشن کپچرها و انیمیشن های ضعیف
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
دیجیاتو من یه ماهه بازیو تموم کردم اونوقت شما تازه بررسی میذاری؟؟؟
قیافه عکس اول شبیه سینا گلستا نه است