چرا وحشت ایلان ماسک از رستاخیر هوش مصنوعی کاملا بیمورد است؟
رویداد LASER پیرو اسکاروفی هیچ ارتباطی با آن لیزری که شما در ذهنتان پروراندهاید ندارد. در واقع این واژه، خلاصهی پنج حرف ابتدایی عبارت Leonardo Art Science Evening Rendezvous است که در جریان آن هنرمندان، سرمایهگذاران، ...
رویداد LASER پیرو اسکاروفی هیچ ارتباطی با آن لیزری که شما در ذهنتان پروراندهاید ندارد. در واقع این واژه، خلاصهی پنج حرف ابتدایی عبارت Leonardo Art Science Evening Rendezvous است که در جریان آن هنرمندان، سرمایهگذاران، دانشمندان، پژوهشگران و متفکران گرد هم میآیند تا در مورد موضوعات گسترده و متنوعی ارائههای غیررسمی و گفتگو داشته باشند.
برای مثال، رویداد LASER اخیری که در استنفورد برگزار شد به آینده ژورنالیسم، بینش کامپیوتر، پدید آوردن زندگیهای آفلاین از طریق اینترنت توسط نسل هزاره و گفتگو در مورد اینکه آیا روده درازی کردن کار خوبی است یا خیر پرداختند.
جالب اینکه سخنرانی آن رویداد اصلا ثقیل و فضل فروشانه نبود. در عوض، بیش از صد دانشمند، پژوهشگر و متفکر در فضای گفتگوی پر جنب و جوشی دور هم جمع شده بودند.
خود اسکاروفی شخصی بسیار رک و شایسته نقل قول کردن است. خیلی سریع و صریح میگوید که او یک تاریخشناس است و نه آیندهگرا بنابراین به واقعیتها اتکا میکند نه فانتزیها. اضافه بر این، به عنوان یک دانشمند شناختی با سابقه تحصیلات عالی از دانشگاههای هاروارد و استنفورد، استاد دانشگاه و نویسنده چندین کتاب و صدها مقاله در زمینه دانش شناختی و هوش مصنوعی، او چشمانداز طولانی مدتی از بسیاری رشتههای دانشگاهی دارد.
وبسایت پیسی مگ پس از برگزاری این رویداد از طریق ایمیل با پیرو اسکاروفی ایتالیایی گفتگویی پیرامون نگرانیهای ایلان ماسک و دیگران در مورد آینده هوش مصنوعی انجام داده که خلاصه این گفتگو را میتوانید در ادامه مطالعه کنید.
چرا فکر میکنید ایلان ماسک و دیگر همکارانش در مورد هوش مصنوعی ترس بیموردی دارند؟
اول از همه، من دوست دارم بدانم آن «هوش مصنوعی» که در موردش صحبت میکنند چیست. اگر آنها به طور کلی در مورد تکنولوژی صحبت میکنند، پس به کلاب خوش آمدید. حداقل از دهه ۶۰ میلادی پیشینهای طولانی وجود دارد که فیلسوفها، جامعهشناسان و دیگران به بشر در مورد خطرات تکنولوژی هشدار دادهاند.
نحوهای که ما تکنولوژی را به کار میگیریم و از آن استفاده میکنیم خطراتی دارد، چه انرژی هستهای باشد و چه کامپیوترها. چرا ما باید در مورد هوش مصنوعی نگران باشیم بیشتر از آنکه نگران سلاح هستهای هستیم؟ یا چرا نگران شبکههای فوقالعاده کمهوش و ابتدایی کامپیوترهایی که بازارهای مالی جهانی را کنترل میکنند نباشیم؟
هوش مصنوعی که من میشناسم حوزهای شگفت انگیز از تحقیقات است، شاخهای از ریاضیات محاسباتی که متاسفانه هنوز در عصر حجر خود به سر میبرد.
چرا چنین حرفی میزنید؟
شاغلان حوزه هوش مصنوعی که من میشناسم روزهای خود را صرف ارتقای فرمولها و کدهای نرمافزاری میکنند. اینها بسیار با فیلمهای هالیوودی که تماشا میکنید فاصله دارند. من فکر میکنم ایلان ماسک و دیگران، فیلمهای هالیوودی را در ذهن دارند و آن یک هوش مصنوعی کاملا متفاوت است، یک هوش مصنوعی که فکر نمیکنم وجود داشته باشد یا در آینده نزدیک هم پدید آید.
بیشتر توضیح دهید.
پیشرفت در حوزه هوش مصنوعی بسیار کند بوده و پیشرفتهای اخیر عمدتا وابسته به سه فاکتور بوده:
- ما بالاخره مجموعه دادههای بسیار بزرگی در اختیار داریم (ابزار تمرین دادن شبکههای عصبی)
- ما بالاخره پردازندههای بسیار سریع و مقرون به صرفه داریم (ابزاری که برای اجرای شبکههای عصبی چند-لایه لازم است)
- یک شرکت بسیار بزرگ (اولین یا دومین شرکت ارزشمند دنیا) تبلیغات زیادی برای هوش مصنوعی انجام داده
همه اینها برای هوش مصنوعی عالی است که من تکرار میکنم یک شاخه شگفت انگیز از ریاضیات محاسباتی است. من کاملا خوشحالم که دانشجویان بسیاری وارد این رشته شدهاند، تفاوتی فاحش نسبت به ده سال گذشته وجود دارد. این رشتهای است که به شکل بالقوه میتواند راهحلهایی در زمینههای مختلف ارائه دهد و جان میلیونها نفر را نجات دهد.
تجربه شما فراتر از حضور ابرکامپیوتر واتسون IBM در برنامه Jeopardy برمیگردد.
من سال ۱۹۸۴ وارد این حوزه شدم. هوش مصنوعی آن زمان هم حدودا ۳۰ ساله بود و توجه زیادی به خود جلب میکرد. آن موقع شبکههای عصبی خیلی محبوب نبودند چون نهادینه کردناش در کامپیوترهای آن دوره بسیار دشوار بود. ما روی «سیستمهای حرفهای» کار میکردیم که هدف آن شبیهسازی کارشناسهای انسانی در حوزههای مختلف بود. برنامه بسیار کاربردی بود اما ما بیش از اندازه وعده داده بودیم و اعتبارمان از دست رفت. از این رو زمستان طولانی هوش مصنوعی اخیرا با ظهور واحدهای پردازنده گرافیکی و مجموعه دادهها پایان یافت. من به شوخی میگویم بازیهای ویدیویی هوش مصنوعی را نجات دادند چون واحدهای پردازنده گرافیکی در اصل برای بازیهای ویدیویی اختراع شدند.
در شرکت Olivetti طی سالهای دهه ۸۰ روی چه چیزی در زمینه هوش مصنوعی کار میکردید؟
سال ۱۹۸۵ من مرکز هوش مصنوعی را در آزمایشگاه تحقیقاتی آنها واقع در کوپرتینو تاسیس کردم، به معنای واقعی کلمه دیوار به دیوار ساختمان اصلی اپل. دوستان من از آن دوران به شوخی میگویند که هزینههای مرکز هوش مصنوعی من باعث از هم پاشیدن Olivetti شد که در آن زمان دهمین شرکت بزرگ تولیدکننده کامپیوتر در دنیا بود اما ده سال بعد...
پس از Olivetti چه کار کردید؟
من شرکت را در سال ۱۹۹۵ ترک کردم و به عنوان پژوهشگر مهمان چند سالی به استنفورد رفتم. پیدا کردن شغلی در زمینه هوش مصنوعی طی دهه ۹۰ دشوار بود. من توسط وب و تجارت الکترونیک نجات یافتم: وقتی شخصیسازی محصولات آنلاین اهمیت پیدا کرد به هوش مصنوعی رجوع کردم. دستهبندی محصولات یکی از کاربردهای کلاسیک سیستم حرفهای بود که من روی آن کار میکردم.
شما گفتید ما دنیا را به شیوهای نظم دادهایم تا ماشینها بتوانند آن را هدایت کنند و همانطور که اشاره کردید «هوش» در کار نیست.
گاهی اوقات عملکرد یک ماشین هوشمندانه به نظر میرسد چون ما محیط را به نوعی ساختار دادهایم که حتی یک احمق هم میتواند کاری خارقالعاده انجام دهد و در واقع شما آنجا نیازی به یک انسان ندارید. اگر لئوناردو [داوینچی] امروز بازگردد و متروی فوقالعاده خودکار ژاپن را ببیند احتمالا درجه بالایی از هوشمندی را برای قطارها قائل میشود. اما هوش واقعی در ساختار مترو قرار دارد که باعث شده قطارها تا این اندازه خودکار عمل کنند. وقتی شما یک اتومبیل خودران میبینید، نباید تصویر خودرو را بگیرید، بلکه باید خطوط سفید روی آسفالت را ببینید. یک شخصی جاده را علامتگذاری کرده و علائمی را ارسال کرده و سیستم جیپیاس را ساخته تا اتومبیلهای خودران بتوانند از نقطه A به B برسند.
اگر، به نظر شما، هوش مصنوعی اصلا هوشمند نیست چون هیچ چیز مصنوعی نمیتواند هوشمند باشد، خودتان این حوزه را چه مینامید؟ محاسبات صرفا پیشرفته با پردازندههای بسیار سریع؟
بله، این هوش مصنوعی که من میشناسم شاخهای از ریاضیات محاسباتی است. و واقعا فقط همین است: ریاضی. و حتی آنقدرها هم پیچیده نیست. در قیاس با معادلات فیزیک نظری که پایاننامه دانشگاهم در موردش بود، ریاضیات محاسباتی آنقدرها پیچیده نیست. اساسا در سال ۱۹۳۶ توسط تورینگ اختراع شد بنابراین فقط علمی ۸۰ ساله است. اما ببینید چطور دنیا را تغییر داده.
به رویدادی که در دانشگاه استنفورد برگزار شد و ما در آن حاضر بودیم برگردیم. چرا و چه زمانی LASER را آغاز کردید؟
فرهنگ، تکنولوژی و دانش در یک فضای تهی وجود ندارند. هر دو بخشی از یک بحث گستردهتر هستند. Leonardo Art Science Evening Rendezvous یا به اختصار LASER قرار است روی این موضوع تاکید کند که وجود یکی از آنها بدون دیگری دشوار است. خلاقیت تکبعدی نیست. در ابعاد مختلفی گسترش مییابد و هرکدام دیگری را تغذیه میکند. وقتی که من تاریخچه سیلیکون ولی را با دوستم آرون رائو مینوشتم واقعا گیج بودم: ما سعی میکردیم توضیح دهیم که چه چیز خاصی در مورد اینجا وجود دارد. مطالعه چشمانداز فرهنگی منطقه خلیج در دهه ۵۰ را شروع کردم و بالاخره چیزی پیدا کردم که در دنیا منحصر به فرد بود: پادفرهنگ سان فرانسیسکو، اعتراضات سیاسی در دانشگاه کالیفرنیا برکلی، شاعران برجسته، هیپیها و باقی را شما بگویید. منطقه خلیج تولیدکننده بزرگی از ایدههای واقعا دیوانهوار بود. مهم نیست چه چیزی به آن بدهید، چه شعر و چه مجسمهسازی، آنها کاری غیرمعمول با آن میکردند که تکنولوژی هم شامل آن میشود. ساده بگوییم، LASERها یک راه برای یادآوری به مردم است که خلاقیت چند بعدی بوده و واضح است که این ایده گرفت چون سری LASER در بیش از ۳۰ دانشگاه در سراسر جهان اجرا میشود.
در نهایت و به نظر شما، ما چقدر تا ماشینهای حقیقتا هوشمند فاصله داریم یا این هم یک سوال اشتباه است؟
بله، این سوال اشتباه است. به همین خاطر من اسم کتابم را گذاشتهام «هوشْ مصنوعی نیست». اگر رشتهای میتواند هوشمندی را بسازد، آن رشته بیوتکنولوژی است و به نظر میرسد آنها خیلی نزدیک هستند. من ماشینها را سودمند میبینم، نه هوشمند. آنها میتوانند بسیاری از جنبههای مغز انسان را شبیهسازی کنند و در دامنه بسیار باریکی آنها میتوانند بسیار بهتر عمل کنند از ساعت گرفته تا آلفازیرو. یک فرد میتواند تعداد بسیاری زیادی از اپلیکیشنها را کنار هم قرار دهد و معادل عمومی هوشمندی را پدید آورد اما این از نظر من هوش نیست. من فکر میکنم ایلان ماسک باید بیشتر نگران بیوتکنولوژی باشد تا هوش مصنوعی.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
این میگه هوش نیست پس چیه
تعریف هوش انسانی چیه
ما بدنیا میایم یه مغز خالی داریم با یه مقدار برنامه اولیه که اسمشو غریزه میگن
،ما با دنیا تعامل میکنیم پترن ها توذهن ما شکل میگیرن و بعدش نسبت به چیزایی که یاد گرفتیم جوری که تو جامعه یا خانواده یاد گرفتیم و ادب شدیم همونجوری رفتار میکنیم
هوش مصنوعیم خب همینه اطلاعات رو از اطراف میگیره تجزیه تحلیل میکنه و تصمیم میگیره
مگه مغز انسان کاری بیشتر از این چیزا انجام میده؟
مغز انسان زنده و انعطاف پذیره
هوش مصنوعی به شعور مصنوعی میتونه منتهی بشه. ولی در مورد هوش انسانی اینطور نیست و این نقطه قوت هوش مصنوعی هستش...