بررسی بازی Octopath Traveler؛ قصههایی که هیچ پایانی ندارند
اگر بررسی قبلی من را خوانده باشید و متن آن خاطرتان باشد در همان ابتدا نوشتم که نمیدانم چرا بازیهایی مثل Overkill's The Walking Dead ساخته میشوند. راستش را بخواهید هنوز هم نمیدانم که چرا ...
اگر بررسی قبلی من را خوانده باشید و متن آن خاطرتان باشد در همان ابتدا نوشتم که نمیدانم چرا بازیهایی مثل Overkill's The Walking Dead ساخته میشوند. راستش را بخواهید هنوز هم نمیدانم که چرا آن بازی ساخته شده و ناشرش اصرار به عرضه آن داشته. اما حالا در بررسی جدیدم از اثری میخواهم برایتان بگویم که باید در سال، صدها بازی مثل آن داشته باشیم. Octopath Traveler ساخته انحصاری اسکوئر انیکس برای نینتندو سوییچ از آن دست بازیهاییست که حتی بعد از ۵۰ ساعت بازی کردن هم باز نمیتوانید کنترلر را کنار بگذارید و از آن دل بکنید.
Octopath Traveler در نگاه اول شاید شبیه یک بازی ساده و بیآلایش به نظر برسد که در بهترین حالت تفاوتی با آثار نقش آفرینی قدیمی ندارد. حتی اگر سنتان بالای بیست و پنج سال باشد و با بازیهای نقش آفرینی قدیمی خاطرات زیادی ساخته باشید ممکن است پس از شروع Octopath Traveler به یاد اولین نسخههای فاینال فانتزی بیفتید. البته Octopath Traveler بی شباهت هم به بازیهای قدیمی این سبک نیست، فقط کمی پختهتر شده و از المانهای مهمش طوری استفاده میکند که شما پس از ساعتها شنیدن قصههای مختلف باز هم خسته نشوید و به راهتان ادامه دهید.
من این راه را با تریون دزد شروع کردم اما شما این فرصت را دارید که از میان هشت شخصیتی که بازی همان ابتدا پیش رویتان میگذارد یکی را انتخاب و ماجراجوییتان را با آن آغاز کنید. تمام شخصیتهای بازی منحصر به فرد هستند، داستان خودشان را دارند و به هیچ وجه در سرگرم کردن شما کوتاهی نمیکنند. با این حال انتخاب با شماست و میتوانید هر یک را بسته به سلیقهای که دارید انتخاب کنید. همانطور که گفتم من راهم را با تریون آغاز کردم. تریون دزد چیره دستی است که همه از او به عنوان کسی یاد میکنند که در هیچ سرقتی گیر نیفتاده. به عبارت دیگر او پادشاه دزدان منطقه خودش است و هر کاری میکند تا از تمام هم کیشانش یک قدم جلوتر باشد.
سودای جلوتر بودن از بقیه، تریون را در مسیر سرقت گنجینهای قرار میدهد که صدها محافظ و سرباز به صورت بیست و چهار ساعته از آن مراقبت میکنند. سرتان را در نیاورم؛ همانطور که گفتم تریون ماهرترین دزد دنیای Octopath Traveler است و چیزی نمیتواند جلوی رسیدن به مقاصدش را بگیرد. در مورد این گنجینه بزرگ هم قضیه فرقی نمیکند و تریون در همان اولین تلاشش به چیزی که دنبالش بود میرسد. اما قضیه در یک لحظه طوری تغییر میکند که اصلا انتظارش را ندارید. داستان تریون قرار نیست با رسیدن به این گنجینه به پایان برسد بلکه این تازه شروع قصه اوست و حالا دزد داستان Octopath Traveler باید پا در مسیری بگذارد که حتی خودش هم فکرش را نمیکرد.
داستان بازی همین جا رسما آغاز میشود و در طول ۵۰ ساعتی که من با تریون همراه بودم آنقدر شاخ و برگ به خود گرفت که دیگر نمیشد از دنبال کردنش دست برداشت. داستان بازی به معنای واقعی کلمه غافلگیر کننده و پر جزئیات بود و هر چه بیشتر برایش وقت میگذاشتم بیشتر درونش کشیده میشدم. سبک اولد اسکول بازی هم البته در میخکوب کردن من بیتاثیر نبود. Octopath Traveler حس نوستالژیک و خاصی دارد که بشخصه چنین حسی را پیشتر فقط در اثر تحسین شده To The Moon تجربه کرده بودم. خصوصا با نگاه به گرافیک بینقص بازی این قضیه قوت بیشتری به خود میگیرد. از نظر بصری Octopath Traveler دریای بیکرانی از ذوق و سلیقه است. بازی با آن کاراکترهای دو بعدی کم جزئیات و محیط پویا و پر جزئیاتش چشم و روحتان را درگیر خودش میکند.
البته شاید بگویید مگر میشود یک بازی دو بعدی پیکسلی بتواند زیبایی وصف ناپذیری داشته و احتمالا فکر میکنید که دارم در نوشتن این مورد مبالغه میکنم. اما باور کنید چیزی که خواندید اشتباه نیست. بازی شاید یک گرافیک واقع گرایانه فوقالعاده نداشته باشد اما در چیزی که هست بینظیر عمل میکند. به لطف آنریل انجین ۴ محیطهای بازی پویایی قابل قبولی دارند، برفهایش به زیباترین شکل ممکن در هوا پریشانند و تماشای غلتیدن شنهای پیکسلیش در نواحی کویری نقشه، حس بینظیری دارد. بله Octopath Traveler چنین محیطهای پویا و متنوعی دارد. با قدمهای کوچک کاراکتر منتخبتان میتوانید از دل صحرای سوزان به قلب جنگلهای سرسبز و خطرناک بزنید و در لحظهای دیگر خودتان را برفراز قله یکی از بلندترین کوههای منطقه ببینید.
اینها همگی زیبایی وصف ناپذیری دارند که اگر خودتان تجربه نکنید نمیفهمید دارم در مورد چه چیزی صحبت میکنم. جهان نسبتا بزرگ بازی هر چه بخواهید برایتان دارد. حتی در بسیاری مواقع مجبور به کند و کاوتان میکند. خیلی وقتها میگذارد بروید و در اعماق غارهای خطرناک و تاریک بازی برای پیدا کردن یک صندوقچه معمولی گم شوید و با کلی موجود عجیب و غریب پنجه در پنجه تا سر حد مرگ مبارزه کنید. جالب تر اینکه آرام آرام میبینید که دارید از همین مبارزات نوبتی هم عجیب لذت میبرید. برخلاف دیگر آثار نقش آفرینی اخیر که سعی داشتند با ساخت مکانیکهای نوبتی ساده، اکشنی معمولی به خورد طرفداران این سبک بازیها بدهند، Octopath Traveler آمده و در عین سادگی یک قدم بزرگ در این مسیر برداشته.
قشنگ معلوم بوده که توسعهدهندگان بازی برای بخش اکشن Octopath Traveler برنامهها داشتهاند. نتیجه این برنامهریزیهای دقیق نیز چیزی نیست جز یک اکشن نوبتی دقیق، با کیفیت و عمیق. به طور کلی، هر دشمنی در بازی یک سری نقاط ضعف برای خود دارد که شما باید با آزمون و خطا به آنها برسید. برای این کار سلاحهای متنوعی در دستتان قرار میگیرد که میتوانید بسته به سبک و سیاق مورد علاقه خود از آنها استفاده کنید. جدای از سلاحها هر شخصیت در Octopath Traveler یک سری نیرو منحصر به فرد دارد که برخی از آنها در ابتدا آزاد نیستند و میتوانید با ارتقای سطح مهارتهای خود به آنها دست پیدا کنید. پس هر چه بخواهید برای پیروزی در مبارزات به شما داده شده، فقط باید یاد بگیرید که چطور از آنها استفاده کنید تا زنده از جریان مبارزات بیرون بیایید. البته همیشه رویارویی با دشمنان بازی ساده نیست.
حتی خود من هم در اوایل بازی فکر میکردم که نبردهای Octopath Traveler خیلی پیچیده نیستند و اغلب میشود به راحتی در آنها پیروز شد. تا اینکه پا در یکی از مقبرههای لول ۳۵ بازی گذاشتم و فهمیدم Octopath Traveler میتواند برای خودش یک پا دارک سولز باشد. در کل سه ثانیه طول کشید تا تریون بیچاره دار فانی را در مقابل آن شوالیههای قویهیکل وداع کند. اینجا بود که فهمیدم اکشن بازی شوخی بردار نیست و اگر در یک زمان نادرست در مکانی نادرستتر باشید همه چیز به ضررتان تمام خواهد شد و در نهایت به سریعترین شکل ممکن سلاخی میشوید. البته سلاخی شدنی که پشتش چالشهای فراوانی وجود دارد و شما را مجبور میکند برای شکست دشمنان لول بالا تا حد امکان دقت کنید و از منابع خود به درستترین شکل ممکن بهره بگیرید.
مفصل در مورد تمام نقاط قوت Octopath Traveler گفتم اما بیایید نگاهی هم به تنها نقطه ضعف بازی که خیلی تاثیر مهمی هم بر کیفیت کلی آن نداشته صحبت کنیم. تنها ایرادی که پس از ۵۰ ساعت بازی کردن در نقش تریون میتوانم از Octopath Traveler بگیرم، ضعف آن در تولید محتوای مناسب برای اینکانترهاست. دنیای بزرگ، پویا و غنی بازی آنقدر من را درگیر خودش کرده بود که انتظار داشتم اینکانترها و مراحل جانبی بازی هم همانقدر درگیر کننده باشند. اما متاسفانه اینکانترها و مراحل جانبی بازی در نهایت به پاشنه آشیل Octopath Traveler تبدیل شدهاند. بازی آنقدر اینکانتر و مرحله جانبی تکراری و یکنواخت دارد که پس از گذشت مدتی تبدیل به یک معضل بزرگ میشوند و آرام آرام دیگر نمیشود با آنها کنار آمد.
با این حال، عقیده دارم که موسیقیهای شنیدنی و جذاب Octopath Traveler که خوشبختانه خوب هم روی بازی نشستهاند، میتوانند آن را از هر شرایط وخیمی نجات دهند. در یک کلام موسیقیهای متنوع Octopath Traveler که هیچگاه شاهد قطع شدنشان در طول مسیر بازی نیستیم، غنای هنری بسیار بالایی دارند. موسیقیهای بازی آنقدر خوبند که اگر حذفشان کنید، تجربه Octopath Traveler به تجربهای طاقت فرسا و عذاب آور تبدیل میشود. آنها حذف نشدنی هستند و اصلا دوست دارم با کاراکتری جدید دوباره پای بازی بنشینم تا بتوانم باز هم از شنیدن این قطعات فوقالعاده لذت ببرم.
در کل، Octopath Traveler جزو آن دست از بازیهاییست که شاید خیلی ایرانی پسند نباشند اما اگر حاضر به چشیدن طعم تجربههای جدید هستید پیشنهاد من این است که حتما به سراغش بروید. Octopath Traveler یک پکیج کامل است. از گرافیک هنری چشمنواز و گیمپلی درگیر کننده تا روایت جذاب و موسیقیهای شنیدنی، هر چه از بازی بخواهید تحویلتان میدهد و ساعتها شما را درگیر خودش نگه میدارد. پس اگر نینتندو سوییچ دارید و به زبان انگلیسی هم مسلط هستید، تجربه Octopath Traveler را از دست ندهید.
- گرافیک هنری کم نقص
- موسیقیهای به شدت شنیدنی
- داستانی درگیر کننده و طولانی
- مکانیکهای اعتیاد آور و عمیق بخش اکشن بازی
- ارزش تکرار بالا
- طراحی نسبتا تکراری و ضعیف مراحل جانبی
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
یه بازی فوقالعاده
از موسیقی و طراحی بگیر تا گیم پلی و داستان واقعا یکی از بهترین بازی های سال بود. من البته Free Demo اش رو روی سوییچ بازی کردم ولی قطعا نسخه اصلی رو تجربه خواهم کرد.
نگاه کردن به اسکرین شاتهای بازی کافی بود تا با خودم بگم بهترین طراحی هنری سال هست، البته که گیم آواردز اینجا هم سورپرایزمون کرد :)