بازی Devil May Cry 5 میتواند آن هک اند اسلشی باشد که منتظرش بودیم
انتشار دموی انحصاری Devil May Cry 5 برای ایکس باکس وان یکی از بهترین خبرهایی بود که در طول برگزاری The Game Awards شنیدم و از آن لحظه بیوقفه منتظر بودم که دموی یکی از ...
انتشار دموی انحصاری Devil May Cry 5 برای ایکس باکس وان یکی از بهترین خبرهایی بود که در طول برگزاری The Game Awards شنیدم و از آن لحظه بیوقفه منتظر بودم که دموی یکی از مورد انتظارترین بازیهای سال آیندهام را تجربه کنم. بالاخره دیری نپایید که دمو روی ایکس باکس لایو قرار گرفت و سریعا به سراغش رفتم. بالاخره پس از چند ساعت، دانلود دیتای هفت هشت گیگابایتی دمو تمام شد و با اشتیاقی فراوان پنجره بازی را باز کردم. منوهای ابتدایی دمو آمدند و رفتند و در طول این مدت خودم را برای یک دویل می کرای کلاسیک آماده میکردم.
بالاخره بازی بالا آمد و اولین چیزی که نظرم به آن جلب شد، گرافیک خیره کننده آن بود. کمتر پیش میآمد که دویل می کرایها جلوههای بصری خوبی داشته باشند اما اینطور که به نظر میرسید انگار کپکام روی گرافیک بازی سرمایهگذاری دقیقی کرده. افکتها، بافتها، انیمیشنها و حتی حرکات صورت و موی نرو در بهترین شرایطش قرار داشت. صحبت از نرو شد، بگذارید که بگویم که نرو نسبت به قسمت چهارم تفاوتهای زیادی پیدا کرده. بذلهگوتر شده و دیگر ظاهرش هم خیلی شبیه دانته نیست.
این شاید یک تغییر خوب به حساب بیاید اما امیدوارم بذلهگوییهایش آنقدر دانتهگونه نشود که نتوانیم بین این دو وجه تمایزی پیدا کنیم. جدای از همه اینها دیگر خبری هم از دست شیطانی نرو در بازی نیست و دست مکانیکی دویل بریکیر جایگزین آن شده. اینکه چه بر سر دست نرو آمده هنوز مشخص نشده اما میتوانم به جرات بگویم که نیازی هم نیست خیلی نگران آن باشید. استفاده از دویل بریکر حس لذت بخشی دارد و میتوان گفت جایگزین خوبی برای دست شیطانی نرو بوده.
از طرفی دویل بریکرها انواع مختلفی هم دارند که شما در طول دمو تنها با دو مورد آنها آشنا میشوید. هر کدام از دویل بریکرها ویژگی خاص خودشان را دارند و بسته به شرایط میتوانید از آنها به بهترین شکل ممکن بهره بگیرید. البته استفاده از دویل بریکرها همیشگی نیست و باید حواستان به شارژ آنها باشد. با این حال، خوشبختانه در جای جای محیط، شارژهای دویل بریکرهای نرو پیدا میشود تا نخواهید در طول مدت قابل بازی دمو نگران تمام شدن شارژ دست مکانیکیتان باشید.
دشمنان بازی اما کمی نگرانم کردند. نه طراحی قابل قبولی داشتند و نه برای من که بعد از مدتها داشتم یک دویل می کرای کلاسیک تجربه میکردم چالشی ایجاد میکردند. چیزی که از گذشته به خاطر دارم این بود که دویل می کرایها در عین اینکه یک هک اند اسلش صرف بودند، سختی قابل توجهی هم داشتند. هیچ وقت یادم نمیرود که حین تجربه اولین قسمت Devil May Cry 3 چقدر پشت سر هم کشته میشدم. مبالغه نمیکنم اما بازی در آن زمان واقعا برایم سخت و دشوار بود و طول کشید تا به درجه سختیش عادت کنم.
اما در این دمویی که من بازی کردم متاسفانه خبری از چالشهای آنچنانی و سختگیریهای بیش از حد نبود. مبارزه با دشمنان معمولی بازی به شدت ساده بود و این حس را به من میداد که از آنها فقط برای خالی نبودن عریضه و پر کردن محیط استفاده شده. از نظر ظاهری هم انگار خیلی رویشان کار نشده بود و در کل شمایل ساده و بیآلایشی داشتند که با آنچه در کارنامه سری دیده بودیم تفاوت فاحشی داشت. با این حال، دموی بازی در آخرین دقایقش این موضوع را تا حدودی پشت سر گذاشت و به عنوان حسن ختام، باس غول پیکری را در مقابلم قرار داد که میشود گفت از هر نظر رویارویی با آن یک اتفاق جدید در سری به حساب میآمد.
ابعاد این باس غول پیکر تقریبا به ۴ یا ۵ برابر نرو میرسید و ظاهر عجیب و غریب و خوفناکش مبارزه با آن را به شدت جذاب میکرد. سختی مبارزه با باس انتهایی دمو نیز کیفیت قابل قبولی داشت و با اینکه میشد در بسیاری از موارد الگوی رفتاری آن را تشخیص داد اما باز هم نمیتوانستم بیگدار به آب بزنم و باید در هر لحظه حواسم به حرکت بعدیم میبود. البته دوربین بازی در حین مبارزه با این غول بیشاخ و دم کمی آزار دهنده بود. در شرایط بحرانی که مجبور بودم در محیط مبارزه به دنبال گرین اوربها میگشتم، دوربین روی پیکر عظیمالجثه باس نهایی قفل میشد و نمیگذاشت که راحت محیط را کاوش کنم.
جدای از این مورد، مکانیکهای جاخالی دادن در دویل می کرای ۵ هم منوط به استفاده از قفل کردن دوربین روی دشمنان شده که این هم در نوع خود بعضی وقتها به پاشنه آشیل بازی تبدیل میشد و نمیگذاشت که مانند قبل به راحتی از ضربات مهلک این باس قدرتمند جان سالم به در ببرم. با این حال، در طول این مبارزه هیجانانگیز با المانهای تازهای هم رو به رو شدم که در نوع خود جالب و جدید بودند. تخریب محیط، تغییر پیدرپی میدان مسابقه و غول عظیم الجثهای که در طراحی آن هیچ قصوری دیده نمیشد همه از ویژگیهای جالبی بودند که میشد با تماشای آنها به قسمت جدید دویل می کرای بیش از پیش امیدوار بود.
دموی کوتاه Devil May Cry 5 با غلبه بر این باس عجیب و سخت به پایان میرسد اما باز هم نمیشد پس از تجربه آن در مورد بازی و آینده سری نظری قطعی صادر کرد. دمو در نهایت کیفیت قابل قبولی داشت اما شامل یک سری ایرادات ریز و درشت هم بود که امیدواریم در نسخه نهایی حداقل شاهد بسیاری از آنها نباشیم.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
چیز هایی که تو دمو خوشم اومد:
1-ظاهر جدید نیرو که دیگه مثل نسخه قبلی نچسب و انیمه ای نیست.البته این درمورد دانته هم صدق میکنه.
2_دنیای باورپذیرتر که در حقیقت حکم لندن تو دنیای مارو داره
3_گیم پلی عالی و موسیقی عالیتر
4_سیستم ارتقای باور پذیر که به جای اون مجسمه ی غیر منطقی،داخل ون نیکو انجام میشه.
5_کاتسین های بازی رنگ و بوی یک فیلم درجه یک هالیوودی رو میده و در عین حال dnaبازی هم حفظ شده
اما نکات منفی از نظر من:
1_خشونت بازی با این که به لطف استفاده از آیتم خون بیشتر شده ولی هنوزم کافی نیست،به انیمیشن مردن شیاطین دقت کنین
2_مراحل هنوز حالت خطی دارن و نمیشه از بین دو سه راه،مسیر دلخواهو برای رسیدن به باس فایت انتخاب کرده
3_سیستم جاخالی دادن در برابر عنوانی مثل بایونتا یا حتی نسخه ی منفورdmc حرفی برای گفتن نداره
4_عدم استفاده از عناصر محیطی در برابر دشمنان،مثلا کاش نیرو میتونست در اتوموبیل هارو بکنه و به سمت دشمنان پرتاب کنه
5_میتونستن دکمه زنی رو بدون کاهش سرعت بازی اضافه کنن.مثلا آخرین دشمن باقی مونده در میدان نبرد رو بشه با چندین انیمیشن سینمایی قابل انتخاب ازبین برد.
6_شیطان شکن ها به طور غیر منطقی در زمین بازی پخش شدن که میتونستن از ایده ی شارژ خودکار دست مکانیکی استفاده کنن.یعنی همانند دانته در نسخه سوم که قبل آغاز مرحله یا در نقاط سیو میتونست سلاح هاشو انتخاب کنه،نیرو هم چنین المانی داشته باشه.
7_ماموریت های فرعی شکل زیاد جالبی ندارند.مثلا میتونستن از ایده ی بتمن آرخام نایت استفاده کنن و نیرو با رد شدن در شهر مثلا ببینه که کسی در حال کتک خوردن از شیاطینه یا باnpcصحبت کنه و برای طرف آیتمی پیدا کنه.
8_کاش در مواقعی،امکان اینو داشتیم که انتخاب کنیم نیرو چه متلکی به باس فایتا مینداره و واکنش متفاوتی هم از طرف اونا شاهد بودیم.
9_نبود مینی باس ها در بازی واقعا حس میشه.
من شخصا شاهد دی ام سی بازی کردن نیما بودم و از هیجانی که موقع زدن کمبوها داشت هم میشه گفت که یه بازی خوب در انتظار طرفدارای قدیمیه.
اوووف. چه شود