گفتگو با مدیر ارشد ویکیپدیای فارسی: ما مافیا نداریم
مدتی بعد از سخنرانی جذابش در «جشنواره وب و موبایل ایران» بود که از او دعوت کردم به دفتر دیجیاتو بیاید تا بیشتر در مورد ویکیپدیای فارسی صحبت کنیم. با روی باز پذیرفت. «محسن سالک»، ...
مدتی بعد از سخنرانی جذابش در «جشنواره وب و موبایل ایران» بود که از او دعوت کردم به دفتر دیجیاتو بیاید تا بیشتر در مورد ویکیپدیای فارسی صحبت کنیم. با روی باز پذیرفت. «محسن سالک»، مدیر ارشد ویکیپدیای فارسی از آن افرادی است که وقتی برای اولین بار روبهرویش قرار بگیرید بیشتر از هر چیز «سریع صحبت کردن» و «خندههای بلندش» نظرتان را به خودش جلب میکند.
سالک نگاه ویژهای به «فرهنگ مشارکت» دارد و اکنون حدود یک دهه است که به شکل داوطلبانه مشغول فعالیت در ویکیپدیای فارسی است. اما نوع کارکرد داخلی ویکیپدیای فارسی، انتخاب مدیران، ارتباط احتمالی با کمیته فیلترینگ، اعمال سلیقه در ویرایشها توسط مدیران میانی و اصلی ویکیپدیای فارسی و در واقع احتمال وجود یک مافیا، همه از مواردی بودهاند که شاید بتوان گفت بیشتر «کاربران گذری» همین پلتفرم از آنها بیخبرند.
همه این موارد دست به دست هم داد تا یک عصر بارانی را با کسی بگذرانم که میگوید نسل اول ویکیپدیای فارسی، نام «ویکیبُد» را برای جایگاهش در نظر گرفته است.
امیر مستکین - دیجیاتو: ویکیپیدا چه زمان زبان فارسی را به پلتفرمش اضافه کرد و اساساً شروع یک فرایند برای اضافه شدن یک زبان جدید به ویکیپدیا چگونه است؟
محسن سالک - مدیر ارشد (ویکیبُد) ویکیپدیای فارسی: این اتفاق اوایل دهه ۸۰ در دانشگاه صنعتی شریف افتاد. یک گروه از دانشجویان که در مرکز محاسبات شریف با هم همکار بودند پروژه را شروع کردند. این افراد، کسانی بودند که تکنولوژیهای جدید را آزمایش میکردند. تصور من این است که اضافه شدن زبان فارسی به ویکیپدیا هم اینطور شروع شد.
شکلگیری ارتباط به چه شکلی بوده است؟
کار سختی نیست چون زبانهای رسمی در جهان وجود دارد و شروع کردن زبانها در ویکیپدیا آسان است. معمولاً هم اینطور است که اگر زبانی در ویکیپدیا وجود نداشته باشد و شما بگویید میخواهید چنین پروژهای را شروع کنید، سختگیری در کار نیست. چون میخواهند کار شروع شود و سپس جامعهای دور همین افراد شکل میگیرد. تیم خارجی هم زبان فارسی را در نظر داشت. ما زبانهایی داریم که تعداد سخنوران آن مشخص است. پس حتما زبان فارسی در ۲۰ زبان اول قرار میگیرد و در اولویت هم هست. حالا بعضی زبانها کوچک هستند که بعداً اضافه شدند. شاید جالب باشد بدانید که امروز ویکیپدیا مثلا به زبان لری، گیلکی و مازنی هم داریم.
چند سال است که خودتان مدیریت ویکیپدیای فارسی را برعهده دارید و اساساً فرایند انتخاب این مدیریت چگونه است؟
من از سال ۲۰۰۷ مدیر شدم. اما تعبیر مدیریت یک تعبیر غلط است. زمانی که میگوییم مدیر، کلمه Manager به ذهن میآید در صورتی که ویکیپدیا اساساً اینطور نیست. در ویکیپدیا کسی که مدیر است در واقع مدیر سیستم است. به تعبیری میتوان گفت «سامانه بان» و وظیفهاش تمیزکاری سیستم است. این مدیریت به معنای داشتن دسترسیهای بالاتر نیست. اینطور نیست که یک مدیر حق داشته باشد مطالبی را بنویسد که یک کاربر عادی اجازه نوشتن آن را ندارد. چنین چیزی در ویکیپدیا وجود ندارد. هر کاربری، حتی یک IP، از نظر دسترسی ویرایشهای کلی، کاملاً مشابه است با بالاترین سطح کاربری که اکنون من هستم.
پس تفاوتها چه هستند؟
تفاوتهای ریزی وجود دارد. برای مثال یکی از آنها این است که ما از صفحات پربازدید، به دلیل اینکه مراجعان زیادی دارند، محافظت میکنیم. هدفمان هم حفظ سیستم است. مقاله ایران، یا مقاله پرچم ایران، مقالات پربازدیدی هستند و طبیعی است که این نوع مطالب، خرابکاران را هم بیشتر به خودشان جذب میکنند. مرحله اول این محافظت این است که IP حق ویرایش ندارد. مرحله بعدی این است که کاربران با سابقه هزار ویرایش، دسترسی ویرایش داشته باشند. پس چنین محدودیتهایی را روی بعضی از مقالات اضافه میکنیم اما این موارد، یک درصد از مقالات ویکیپدیای فارسی هم نمیشوند. امروز که ۶۵۰ هزار مقاله در ویکیپدیای فارسی وجود دارد، ۹۹ درصد آنها حتی با IP قابل ویرایش هستند.
آقای سالک من پاسخ سوال قبلیام را نگرفتم. فرایند انتخاب مدیر ارشد ویکیپدیای فارسی چگونه است؟ آیا قرار است این مدیریت چرخشی باشد یا خیر؟
مدیریتها زمان ندارند. تا زمانی که کارتان را درست انجام دهید، میمانید
معمولاً مدیریتها زمان ندارند. تا زمانی که کارتان را درست انجام دهید، میمانید. ضمن اینکه هر کسی میتواند مدیر شود. محدودیتی وجود ندارد. معمولاً هم فرایند به این شکل است که یکی از کاربران، یکی دیگر از کاربران که فکر میکند واجد شرایط است را معرفی و کاندید میکند. باید دلایلی را هم مطرح کند و بگوید چرا آن فرد را برای مدیریت پیشنهاد میدهد. سپس کاربران شروع میکنند به رای دادن و نظرشان را مینویسند. هر کس حق دارد در این رایگیری شرکت کند.
این فرایند اعلام میشود؟
بله و همه چیز شفاف است. بعضی زمانها، اتفاقی در ویکیپدیا میافتد که به آن میگوییم «زاپاس بازی». آن هم از این قرار است که یک شخص شاید برای اینکه بخواهد به خودش رای دهد، برود و با ایمیلهای مختلف چندین حساب بسازد و رای تقلبی ایجاد کند. برای همین، گاهی این محدودیت را قرار میدهیم که شخص رای دهنده باید ۶ ماه از عضویتش گذشته باشد و دست کم ۱۰۰ ویرایش هم داشته باشد.
همه چیز شفاف است
در مجموع فرایند انتخاب مدیران محلی برای ویکیپدیای فارسی این است که حتی یک کاربر میتواند خودش یا دیگران را کاندید کند. این در واقع مرحله اول مدیریت بود که در اصطلاح به آن میگوییم مدیر محلی ویکیپدیای فارسی. مراحل بعدی، دیوان سالار و در سطح خارج از ویکیپدیاهای محلی انتخاب ویکیبُدها و مدیران سراسر و تغییر نام دهندگاه سراسری هستند.
سطح بالاتر از مدیران محلی، «دیوانسالار» است. این افراد کسانی هستند که میتوانند مدیران محلی را انتخاب کنند. چون زمانی که یک شخص برای مدیریت سطح اول پیشنهاد داده میشود و رایگیری هم انجام میشود، یک نفر وظیفه جمعبندی رایها را دارد.
رایگیریها در چه بازههای زمانی انجام میشوند؟
آخرین باری که یک مدیر به ویکیپدیای فارسی اضافه شد حدود ۱ ماه پیش بود
محدودیتی ندارد. میتواند هر هفته و هر ماه باشد. اما آخرین باری که یک مدیر به ویکیپدیای فارسی اضافه شد حدود ۱ ماه پیش بود که پس از چند ماه اتفاق میافتاد. امروز حدود ۳۰ مدیر محلی ویکیپدیای فارسی داریم که دسترسی یکسانی دارند. این مدیران برای زبان انگلیسی نزدیک به هزار نفر هستند.
نوع دیگری از مدیریت داریم که مدیریت کل پروژههاست. فارغ از اینکه انگلیسی، عربی، ترکی یا فارسی است. به این سطح که بالاترین سطح دسترسی در ویکیپدیاست، میگوییم «ویکیبُد». در کنفرانسها و رویدادها به جای ویکیبد از تعبیری به نام «مدیر ارشد» استفاده میشود.
وظایف خودتان به عنوان ویکیبُد یا مدیر ارشد چیست؟
اگر مدیران در پروژهها تخلف کنند، ما بررسی میکنیم. فرایند انتخاب ویکیبد یا مدیر ارشد هم مانند سایر مدیران محلی یا دیوان سالارها است اما یک تفاوت دارد. هر سال یک رایگیری انجام میشود که مشخص شود آیا کاربران هنوز به شما اعتماد دارند یا خیر.
ویکیپدیای فارسی امروز چند ویرایشگر دارد؟
کسانی که درگیر ویکیپدیای فارسی هستند و به شکل مقطعی برای آن وقت میگذارند، حدود ۳۰۰۰ نفر هستند. هرچند تعداد افرادی که در روز بیشتر از ۲۰ ویرایش انجام میدهند حدود ۸۰ نفر هستند.
ویکیپدیا در روز چقدر وقت خودتان را میگیرد؟
دسترسی ویکیبد من را درگیر پروژههای بینالمللی میکند و به همین دلیل مجبور هستم وقت زیادی برای آن صرف کنم. ایمیلهای زیادی دریافت میکنم و صرفاً بخش زیادی از زمان صرف خواندن همین ایمیلها به زبان انگلیسی میشود.
غیر از بُعد داوطلبانه، که طبیعتاً یک علاقه اولیه میطلبد، چه انگیزهای میتواند وجود داشته باشد تا یک داوطلب، ادیتهای بیشتری داشته باشد و سطح خودش را در ویکیپدیای فارسی ارتقا دهد؟
کاربرانی که داوطلبانه فعالیت میکنند صرفاً مختص ویکیپدیا نیستند. این یک فرهنگ است. گاهی در لینوکس و گاهی هم در نرمافزارهای متن-باز اتفاق میافتد. انسانهایی هستند که احساس میکنند میشود جهان را به شکلی بهبود داد. هر کس در زمینه خاص خودش. یک نفر شاید با نقشه ویز اینکار را انجام دهد و یک نفر دیگر هم یک برنامه متن-باز بنویسد. این نماد یک فرهنگ است که ویکیپدیا هم زیرمجموعهای از همین فرهنگ است.
بین دنیای آکادمیک و ویکیپدیا یک دشمنی به وجود آمده است
این فرهنگ زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که ببینیم داشتن سواد رسانهای هم یک امر بسیار مهم است. ویکیپدیا در قویسازی آدمها نقش مهمی دارد. زمانی بود که باید به دانشگاه میرفتیم و یک استاد هرچه میگفت هم میپذیرفتیم. امروز دیگر اینطور نیست و میتوانید با استادتان بحث کنید. اما اینطور نیست که ویکیپدیا منبع باشد. هدف ویکیپدیا این بوده که کرانههای دانش را به ما نشان دهد تا خودمان برویم در ژونالها و نشریات تخصصی آن را پیگیری کنیم، اما امروز میبینیم که از آن کپی میشود. در واقع خروجی کار دانشجو به آن سمت میرود. کار به جایی رسیده که بین دنیای آکادمیک و ویکیپدیا یک دشمنی به وجود آمده است.
این دشمنی شاید به دلیل اطلاعات غلطی است که در آن قرار میگیرد. مدیران چه نقشی میتوانند داشته باشند تا اتفاقاتی مانند «امیر دولاب» کمتر پیش بیاید؟
اشتباه در ویکیپدیا وجود دارد و ما هم زیر تمام صفحات نوشتهایم که ویکیپدیا منبع معتبری نیست. این را باید بپذیریم. اما نکته کلیدی این است که وب منبع معتبری نیست. ویکیپدیا یک زیرمجموعه ناچیز از وب است. آیا لزوماً هرچه در تلگرام و اینستاگرام میخوانیم درست است؟ یا اساساً هرآنچه در قالب یک کتاب منتشر شود قطعاً درست است؟ چنین چیزی وجود ندارد که انسان به جایی برسد که بگوید اینجا دیگر همهچیز معتبر است. بشر برای سالهای سال تصور میکرد که نمک دشمنش است در حالی که دشمن اصلی شکر بود. پس حتی در تحقیقات علمی هم این مسائل وجود دارد.
زیر تمام صفحات نوشتهایم که ویکیپدیا منبع معتبری نیست
ما در ویکیپدیا گروهی از کاربران را داریم که به آنها میگوییم «نگهبان». این افراد سعی میکنند تا ویرایش اولیه را چک کنند تا ببینند درست است یا غلط. اما بعضی از ویرایشها به گونهای هستند که به راحتی درست یا غلط بودن آنها قابل تشخیص نیست. برای مثال امیر دولاب از همین موارد بود. به هر حال فرانسه مسلمان زیاد دارد و در فاصلهای که ما داشتیم تحقیق میکردیم که آیا این نام واقعا صحیح است یا خیر، گزارشگر ورزشی نام را گفته بود.
در خصوص منبع گفتید. این بحث همیشه وجود داشته که باید ویکیپدیا را به عنوان منبع پذیرفت یا خیر؟
ویکیپدیا منبع نیست. اگر هم منبع باشد، منبع معتبری نیست. ویکیپدیا برای خواندن و دریافت سطحی از ماجراهاست نه چیزی بیشتر. کسی نمیتواند بگوید من چیزی را در ویکیپدیا خواندهام و حتماً درست است. در بحث سواد رسانهای، این را توضیح میدهیم که نه تنها ویکیپدیا، بلکه کل پلتفرمها در وب اینطور هستند. انسانها باید همیشه ذهن نقدکننده خود را داشته باشند و از خود بپرسند که آیا آنچه میخوانند منطقی است یا خیر. این چیزی است که جامعه باید آن را یاد بگیرد.
مسئله اینجاست که اگر گزارشگر ورزشی این نام را در تلویزیون ملی نمیگفت آیا بعداً کسی متوجه وجود چنین اشتباهی میشد؟
بله، بیشک. ماجرا فردای آن روز جنجالی شده بود و ما قبل از این، ویرایش را برگردانده بودیم. در مجموع بعضی خرابکاریها که تشخیصشان سخت است شاید تا سه ساعت زمان ببرد. شاید هم اصلا متوجه نشویم چون فهمیدن آنها مشکل است و ویکینویسها هم در همه امور متخصص نیستند.
همین مسئله به کم بودن تعداد ویرایشگران و جامعه فعال در اکوسیستم ویکیپدیای فارسی برنمیگردد؟
خرد جمعی زمانی بزرگتر میشود که جمع بیشتری مشارکت داشته باشند
قطعاً همینطور است. خرد جمعی زمانی بزرگتر میشود که جمع بیشتری مشارکت داشته باشند. فرض کنید ما ۴ نفر باشیم و بخواهیم در مورد زنجان یا یک استان بنویسیم. هر کدام یک خط اضافه میکنیم در صورتی که به شکل فردی، آنچه جمع میشد بسیار کمتر بود.
جامعه ویکیپدیای فارسی چگونه میتواند منسجمتر باشد؟ آیا NGO شدن میتواند یکی از راههایی باشد که بتواند ما را به این سمت هدایت کند؟
یکی از جذابیتهای ویکیپدیای فارسی این است که منسجم نیست و به شکل جزیرهای کار میکند
در حقیقت من هنوز به این نتیجه نرسیدهام که انسجام داشتن کامل، یک اتفاق خوب است یا خیر. یکی از جذابیتهای ویکیپدیای فارسی این است که منسجم نیست و به شکل جزیرهای کار میکند. اما NGO شدن هم فرصتی را به ما میدهد که در حالت عادی وجود ندارد. برای مثال شرکت در نمایشگاههایی مثل نمایشگاه کتاب. پس اینکار به ما اجازه میدهد تا به عنوان یک ماهیت حقوقی استفادههایی داشته باشیم. از طرفی برخی دانشگاهها کمی برای همکاری میترسند. اما وقتی NGO شویم، به معنای آن است که بخشی از دولت شما را پذیرفته. این فواید را دارد. اما همچنان درگیر این مسئله هستیم.
دغدغههایتان برای NGO شدن چیست؟
چیزی که موجب درنگ ما است، سیستم حقوقی - قضایی است و ممکن است «ما» را با ویکیپدیا اشتباه بگیرند و حس کنند ما روی محتوا کنترل زیادی داریم. در واقع، فکر کنند که ما صاحب محتوای ویکیپدیای فارسی هستیم در حالی که چنین چیزی نیست. ما یک بخش از کاربران ویکیپدیا هستیم.
این مسائل سابقه دارد. یادم است مدیرعامل بلاگفا، به خاطر یک کامنت در پست یک وبلاگ، به مشکل خورد. یک قاضی در کرمان دستور نیابت قضایی داد که مدیرعامل بلاگفا از تهران به کرمان منتقل شود. چهار مامور از کرمان آمدند، ایشان را به کرمان بردند.
ممکن است «ما» را با ویکیپدیا اشتباه بگیرند
امروز البته درک درستتری نسبت به این پلتفرمهای کاربر محور وجود دارد و سیستم حاکمیتی هم خودش را آپدیت کرده است، اما هنوز جا داریم که قوانین بهتر شوند. در آمریکا این قانون وجود دارد که نمیتوان سایتهای کاربرمحور را به خاطر نوشتههای کاربران تهدید کنیم. به همین دلیل است که سایتی مثل reddit، ویکیپدیا یا توییتر در این کشور گسترش پیدا میکند. چون دولتشان پذیرفته است که نمیتواند کنترل ویژهای روی محتوای پلتفرم داشته باشد.
اکنون برنامه شما برای افزایش ویراستاران چیست؟
برنامه آموزشی ویکیپدیا را داریم و سعی میکنیم در دانشگاهها فعالیت کنیم. به این دلیل که اساتید دانشگاهی هر ترم پروژههایی به دانشجوهای خود میدهند و تقاضا دارند که تحقیقهایی را انجام دهند. از آنها میخواهیم بخشی از تحقیقات را در ویکیپدیا قرار دهند.
برای مثال امروز اگرچه در حوزه تکنولوژی یا تاریخ وضعیت خوبی در ویکیپدیای فارسی برقرار است اما در حوزه درمان و دارو که اهمیت بالایی هم دارد، وضعیت خوبی نداریم. به دلیل اینکه کاربران مختصص ما، علاقهای به مشارکت نداشتهاند. راهکار ما این بوده که به دانشکدههای مرتبط مراجعه کنیم و از آنها درخواست مشارکت کنیم. به هر حال یک دانشجوی پزشکی، ۷ سال در حال تحصیل است و این زمان کمی نیست.
استقبالی هم از این روند شده است؟
افرادی که به انحصار سخن عادت کرده بودند، برایشان سخت است که ببینند چنین پلتفرمی فعالیت میکند
بله اما ضعیف بوده چون متاسفانه اساتید، تکنولوژی و ویکیپدیا را دوست خودشان نمیدانند. افرادی که به انحصار سخن عادت کرده بودند، برایشان سخت است که ببینند چنین پلتفرمی فعالیت میکند. البته اینطور نیست که همه اساتید چنین دیدگاهی داشته باشند، اما به صورت آزمایشی با دانشگاه شریف و شهید بهشتی شروع کردهایم و داریم کمکم این بحث را جلو میبریم.
بیایید به سراغ بحث بعدی برویم که مربوط به درآمدها و هزینههاست. به این سوال میرسیم که درآمد ویکیپدیا صرفاً از طریق کمکهای مالی است یا راه دیگری هم وجود دارد؟ آیا اساساً کسی از ایران به ویکیپدیا کمک مالی میکند؟
ویکیپدیا دو نوع درآمد دارد. سالیانه یک بار اعلام میشود که کاربران میتوانند کمک کنند. البته در ایران نمایش داده نمیشود چون اصلاً از ایران نمیشود کمک کرد. راه دیگر این است که برخی NGOهای خیریه وجود دارند که توسط دولت آمریکا تایید شدهاند. شرکتها میتوانند بخشی از مالیات خود را به این NGOها اختصاص دهند.
ویکیپدیای فارسی بودجه مشخصی دارد؟
خیر، به این دلیل که ویکیپدیای انگلیسی روی یک سرور مجزاست، و سایر ویکیپدیاها به زبانهای دیگر، با هم روی یک سرور دیگر هستند. پس ویکیپدیای فارسی آنقدر در برابر ویکیپدیای انگلیسی کوچک است که هزینه خاصی برای نگهداری ندارد. هزینه نگهداری سرور از طریق بنیاد ویکیمدیا پرداخت میشود و اساساً سایر زبانها در کنار هم نگهداری میشوند.
اما به هرحال ویکیپدیای فارسی همایشهایی دارد. هزینه این همایشها از کجا تامین میشود؟
هزینه خاصی نداریم و سعی میکنیم رویدادها را بدون هزینه برگزار کنیم. به مدیرانی که یک فضا را در اختیار ما قرار میدهند توضیح میدهیم که اینکار ذاتاً پولی نیست و کسانی که سخنرانی میکنند هم پولی نمیگیرند. همه کارها داوطلبانه انجام میشود و تاکنون در هیچ یک از رویدادها هزینهای انجام ندادهایم، به جز جشن ۵۰۰ هزار مقالهای شدن ویکیپدیای فارسی که اسپانسر ما «کافه بازار» بود.
دلیلش هم این است که میخواستیم از حدود ۴۰۰ مهمان، یک پذیرایی محدود داشته باشیم. واقعاً از کافه بازار برای کمکی که به ما میکند تشکر میکنم. امروز هم به کافه بازار گفتهایم که نیاز به کمک مالی نداریم بلکه به دنبال فضا برای برگزاری رویدادها هستیم و برای مثال چند ماه پیش که جشن تولد ویکیپدیای فارسی را داشتیم، آن را در دفتر کافه بازار برگزار کردیم.
سوال دیگری که در بحث درآمد و هزینه دارم این است که طبیعتاً، کاری که ویکینویسها انجام میدهند یک کار داوطلبانه است که برای آن هزینهای هم دریافت نمیکنند. با همین پیشفرض آیا هیچ احتمالی وجود ندارد که از سمت جناح یا شخص خاصی، پول برای نوشته شدن یا ساختن صفحات رد و بدل شود؟
چرا حتما ممکن است. از این اتفاقات زیاد میافتد و ما هم در حال جنگیدن با این جریان هستیم. مانند داستان دزد و پلیس که به قدمت بشریت است. از روزی که بشر به وجود آمده این دزد و پلیس بازی وجود داشته تا امروز. حتی پیش میآید که در بعضی سایتها چنین آگهیهایی میبینیم. به محض اینکه کسی چنین درخواستهایی را انجام دهد تمام مقالاتی که ایجاد کرده را پاک میکنیم. سایتهای فریلنسری پر از این مسائل و درخواستهاست. واقعیت این است که هرکسی که برای پول کاری را انجام میدهد بالاخره یک قیمتی دارد و قابل شناسایی است.
پیروی همین مسئله بیایید برویم سراغ بحث جذاب مافیا. آقای سالک عدهای عقیده دارند که ویکیپدیای فارسی مافیا دارد. علتش هم این است که بعضی مقالات یا ادیتها انجام نمیشود. مثال مهمی که به ذهنم میرسد به سال گذشته برمیگردد؛ زمانی که آقای آذری جهرمی نامزد تبدیل شدن به وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات بود. در همان زمان چند باری برای او صفحه ساخته و پاک شد، درحالی که ایشان همان زمان هم معاون وزیر ارتباطات وقت و رییس شرکت ارتباطات زیرساخت بود که یکی از معاونتهای کلیدی وزارت ارتباطات است.
بله صفحات ایشان را خودم پاک کردم. اما اینجا دو نکته وجود دارد. اول اینکه برخی پوزیشنها وجود دارد که شما تا زمانی که به آنجا نرسید نمیتوانید در ویکیپدیا مقاله داشته باشید.
یعنی معاون وزیر ارتباطات و رییس شرکت ارتباطات زیرساخت به نظر شما جز این دسته بندی قرار نمیگیرد؟
خیر، اهمیتی ندارد. چون مشخص نیست هر وزارتخانه چند معاونت دارد. گاهی تعداد این معاونتها در برخی وزارتخانهها به ۲۰ یا ۳۰ عدد میرسد و تمام این افراد هم عنوان معاون وزیر را دارند. پس معاون وزیر سطحی است که اهمیت خاصی ندارد. این، از آن سطوحی است که درش باز است و آدمها میآیند و میروند.
ویکیپدیا کارگاه رزومهسازی برای معاونین وزرا نیست
ویکیپدیا کارگاه رزومهسازی برای معاونین وزرا نیست. اما وزیر شدن، اتفاقی است که شما را سرشناس میکند و میتوانید آن زمان در ویکیپدیا صفحه داشته باشید. آقای آذری جهرمی هم به محض اینکه رای اعتماد گرفت، صفحهاش در ویکیپدیا ایجاد شد.
به نظرتان این بحثی که میکنید تا حدی سلیقهای نیست؟ برای من که خبرنگار این حوزهام یا اساساً به حوزه فناوری علاقه دارم، رییس شرکت ارتباطات زیرساخت جایگاه مهمی است. اما از نظر شمایی که مدیر ارشد ویکیپدیای فارسی هستید، این جایگاه مهم نبوده است. این اختلاف سلیقهها مشکل به وجود نمیآورد؟
این نکته درستی است اما مسئلهای که وجود دارد این است که شاید شما معلم یک مدرسه باشید و مدیر آن مدرسه یا رییس آموزش و پرورش یک شهر یا روستا برایتان جایگاه مهمی داشته باشد. آیا لزومی دارد این افراد صفحه داشته باشند؟
ما داریم در سطح کشوری صحبت میکنیم نه شهری یا روستایی.
حرف من این است که اهمیت فردی، نمیتواند ملاک ما باشد. پس اینطور نیست که چون یک جایگاه یا فرد برای قشر خاصی مهم است، باید برای دیگران هم باشد. بعضی پوزیشنها هستند که برای قشر خاصی که ذینفع هستند مهمند. اما در نهایت، در سطح معاون وزیر باید مورد به مورد بررسی شود.
امروز سلبریتیهای اینستاگرامی داریم که حاضرند میلیاردی خرج کنند تا در ویکیپدیا صفحه داشته باشند
ما قانون کلی در مورد معاونین وزرا نداریم. اما پیش از این معاون وزیر داشتهایم که قبلش نماینده مجلس هم بوده است. یا معاون وزیری داشتهایم که قبلاً رییس یک دانشکده هم بوده. این افراد میتوانند مقاله داشته باشند.
اما برخی جایگاهها هستند که قانون کلی برایشان داریم. برای مثال به محض اینکه شخص وزیر شود میتواند در ویکیپدیا مقاله داشته باشد. نمایندگان مجلس، اعضای تیمهای ملی، برندگان مسابقات آسیای و افرادی در این سطوح. اما بعضی موارد هم نمیتوانند صفحه داشته باشند مانند معاونین وزرا.
اینجا بحثی که پیش میآید این است که مگر ما در مورد یک دانشنامه آزاد صحبت نمیکنیم؟ پس این محدودیتها از کجا سرچشمه میگیرد؟
برداشتی که معمولاً از کلمه آزاد میشود به مفهوم «بدون قانون بودن» است. چنین چیزی وجود ندارد. آزادی به معنای این است که هر کسی میتواند ویرایش انجام دهد. ما جلوی ویرایش هیچ کس را نمیگیریم؛ هر کسی حق دارد ویرایش کند و دانشی که فکر میکند باید در ویکیپدیا وجود داشته باشد را به آن اضافه کند.
که البته شما لزوماً آن را تایید نمیکنید.
بله، شاید تایید نکنیم، چون امروز سلبریتیهای اینستاگرامی داریم که حاضرند میلیاردی خرج کنند تا در ویکیپدیا صفحه داشته باشند. آیا چون این فرد توانسته بقیه را بخرد یا فضای خاصی ایجاد کند، باید در ویکیپدیا حضور داشته باشد؟ خیلی از این اینستاگرامیها آدمهای کم فالوئری هم نیستند. کسی که ۲ میلیون فالوئر دارد میتواند رهبر یک فرقه باشد. به همین دلیل ما موردی نگاه میکنیم و هر مورد خاص باید به شکل جداگانه بررسی شود.
پس شما تایید میکنید که سلیقه در این فرایند دخیل است؟
سلیقه، سلیقه فردی نیست و بر اساسا مبناهاست. اینجا سوال پیش میآید که فرد سرشناس کیست؟ فرض کنید در مورد نویسندگان. ما کسانی که برنده کتاب سال جمهوری اسلامی شده باشند یا برنده جوایز بینالمللی شده باشند را سرشناس میدانیم. لزوماً یک نویسنده وقتی یک کتاب منتشر میکند تبدیل به فرد سرشناسی نمیشود. لزومی ندارد هر کس که یک کتاب منتشر میکند در ویکیپدیا صفحه داشته باشد.
اما بعضی از این بحثها سابجکتیو است. یعنی افرادی که قضاوت میکنند، نظر شخصی خودشان را درگیر میکنند. این یک فرایند طبیعی است. شما در زندگیتان هم بخشی از تصمیمهایتان را فردی میگیرید. فرض کنید استاد دانشگاه هستید و برگه تصحیح میکنید. یک جایی هست که خودتان تصمیم میگیرید چکار کنید.
آقای سالک این انتقاد وجود دارد که گرایش و سلیقه ویراستاران و مدیران ویکیپدیای فارسی، به سمت گروههای خاص سیاسی، مخصوصاً «اصلاحطلبان» گرایش دارد. این انتقاد به نظر خودتان چقدر واقعیت دارد؟
این انتقاد درست و بهجاست. اما ریشهای دارد که نمیدانم میتوانید بنویسید یا خیر.
هرچه بگویید را مینویسم.
البته در ویکیپدیا فارسی چنین دستهبندی مشخصی وجود ندارد و بسیاری از کاربران -شاید بیشتر آنها- اصلاً در این چارچوب دوگانه چپ و راست نیستند. نکته دوم اینکه ویکیپدیای فارسی اساساً متعلق به ایران نیست، بلکه به زبان فارسی و سخنوران آن در سرتاسر جهان تعلق دارد.
در دوران آقای احمدینژاد یک نظریهای مطرح بود به نام «بازی در زمین دشمن»
اما اگر بخواهم کمی شخصیتر قضاوت کنم، در دوران آقای احمدینژاد یک نظریهای مطرح بود به نام «بازی در زمین دشمن». میگفتند در هیچ کدام از پلتفرمها فعال نشوید چون اینها زمین دشمن هستند. این طور همه جا زمین دشمن بود. به همین دلیل گروههای مذهبی و قشر اصولگرا، پای خودشان را از این پروژهها کشیدند بیرون. ویکیپدیا یا هر پروژه اینچنینی دیگری فضاهای خالی دارد که این جایگاهها میتوانند بالانس شده پر شوند. طبیعتاً زمانی که یک دسته، فضا را خالی میکند، گروه دیگری همه فضا را پر میکند.
اکنون راهکار این است که قشر مذهبیتر آشتی کند و برگردد در ویکیپدیا مشارکت کند
سال ۱۳۸۸ هم این اتفاقات تکرار شد. یک قشر رفت بیرون، و بالانس مقالات ما به هم خورد. اکنون راهکار این است که قشر مذهبیتر آشتی کند و برگردد در ویکیپدیا مشارکت کند تا بالانس صحیح وجود داشته باشد. یک زمان یک مدیر اصلاحطلب در کنار یک مدیر اصولگرا قرار میگیرد و اینها با هم صحبت میکنند و به توافق میرسند تا یک مطلب چگونه به شکل بالانس شده در ویکیپدیا وجود داشته باشد تا دیدگاه هیچ گروهی به شکل غالب شده وجود نداشته باشد. اما وقتی فقط اصلاحطلب بنویسد، مشخص است چه اتفاقی میافتد.
اما نکتهای که کاربران تازهوارد مطرح میکنند این است که اصلاً از سمت بالادستیها با ما برخورد درستی نمیشود. طبیعتاً این باعث دلسردیشان می شود.
یکی از ایراداتی که بهجا و وارد است، این است که برخورد با کاربران جدید، تا حدی تند است. این دو دلیل دارد. اول اینکه بسیاری از کاربران جدید که با آنها برخورد تند میشود، کسانی هستند که در مورد دوستان و آشنایانشان مقاله مینویسند. این افراد، کاربران ماندگاری هم نیستند. واقعیت هم این است که بچههای ما در طولانی مدت خسته میشوند و کار هم داوطلبانه است. شخص زحمت میکشد و برخی سعی میکنند وارد شوند و کار را خراب کنند. این باعث شده تا قدیمیتر ها کمی پرخاشگر شوند.
دلیل دوم، این است که شاید یک سوال برای شما جدید و جذاب باشد اما از من تاکنون ۱۵۰۰ بار پرسیده شده باشد. طبیعی است که در این شرایط حوصلهتان کمتر شود چون احساس میکنید که این سوال خیلی بدیهی است. یک مثالش جستجو در ویکیپدیاست. واقعاً هستند کسانی که نمیدانند قابلیت جستجو در خود ویکیپدیا وجود دارد.
پیروی بحث اعمال نظرات شخصی ویراستاران و مدیران ویکیپدیا، به این سوال میرسیم که در مجموع اعتبارسنجی برای مقالات ویکیپدیای فارسی به چه شکل انجام میشود؟
قانونی داریم به نام چشمان باز. قاعدهاش این است که اگر یک مطلب یا یک پدیده در مقابل چشمان بسیاری باشد، احتمال خطا در آن کاهش پیدا میکند. ویکیپدیا هم بر همین اساس اداره میشود. چون عده زیادی یک مطلب خاص را میخوانند، احتمال برطرف شدن خطاها بالاتر میرود. این اتفاقی است که واقعاً میافتد. گروههایی وجود داشت که روی این مسئله، البته در ویکیپدیای انگلیسی، تحقیقات علمی انجام دادند. میخواستند ببینند میزان اشتباهات پروژهای که داوطلب محور است در برابر پروژهای که کاربر حرفهای محور است، چگونه بوده. بین این دو پروژه میزان اشتباهات به شکل قابل توجهی تفاوت نداشت. بماند که شاید اصلا ویکیپدیای انگلیسی چند صد بار بزرگتر از ویکیپدیای فارسی باشد.
واقعیت دیگری که وجود دارد این است که دانشنامههای چاپی مُردهاند. یک اتفاقی در لحظه میافتد و شما در لحظه میخواهید در مورد آن اطلاعات کسب کنید. برای مثال پیروز حناچی اکنون شهردار تهران شده یا یک هواپیما امروز سقوط کرده است. زمانی که این اطلاعات در دانشنامه چاپی بیاید دیگر کسی به دنبال آن اطلاعات نیست.
در ویکیپدیای فارسی چند مورد شیطنت درباره ادیت مقالات فارسی خیلی سر و صدا به پا کردند. مثل همین امیر دولاب که بحثش را کردیم. این شیطنتها در ویکیپدیای فارسی در مقایسه با سایر زبانها به چه اندازه است؟ راهکار ویکیپدیا به شکل کلی و راهکار شما به عنوان ویکیپدیای فارسی برای مقابله با این اتفاقات چیست؟
تحقیقاتی وجود دارد که متاسفانه نشان میدهد در جهان سوم، میزان خراب کاری در مقالات بالاتر از سایر کشورهاست. ویکیپدیا هم قسمتی از وب است. همان کسی که در اینستاگرام فحاشی میکند، در ویکیپدیا هم خراب کاری میکند. این افراد وجود دارند. هر جامعهای با چنین افرادی مواجه است و باید این مسئله را بپذیریم.
در جهان سوم، میزان خراب کاری در مقالات بالاتر از سایر کشورهاست
اما کاری که میکنیم این است که نگهبانان ما همیشه چک میکنند. یا کلیدواژههایی وجود دارد که شما نمیتوانید آنها را به مقالات اضافه کنید. اما خب از آن طرف آنها هم نوآوری میکنند و آن کلمات را با کاراکترهای اضافه مینویسند و این داستان دزد و پلیس ادامه دارد. زبان فارسی هم به شکلی است که خیلی سخت میتوان یک ابزار هوشمند تعریف کرد که بتواند استفاده نادرست از بعضی کلمات را تشخیص دهد.
ابزار دیگری داریم به نام «اُرِس» (ORES)، که هوشمند است و کار کاربران خاص که برایش تعریف میکنیم را پیگیری میکند. این ابزار با پایش کار ویکینویسهای حرفهای و اینکه میبیند همان افراد اجازه وجود چه ویرایشهایی را نمیدهند، یاد میگیرد. آنقدر بررسی میکند که در بعضی کلمات خودش به شکل هوشمند میتواند از اضافه شدن برخی کلمات خاص جلوگیری کند. اگر ضریب اطمینانش پایین بود هم برای نگهبان درخواست بررسی میزند.
بیایید کمی در مورد بحث فیلترینگ صحبت کنیم. ماجرای فیلتر شدن بعضی صفحات چیست؟
زمانی که ویکیپدیای فارسی HTTPS نبود، بعضی URLها فیلتر بودند. در واقع بعضی صفحات سیاسی و جنسی فیلتر میشدند. اما بعد از اینکه به HTTPS منتقل شدیم، به دلیل وجود نداشتن قابلیت تفکیک، دیگر کل URLها در دسترس است.
پیش آمده که از سوی کمیته فیلترینگ با شما تماس گرفته شود که برخی مقالات مورد دارند؟
خیر تاکنون پیش نیامده است.
یعنی واقعاً هیچ فشاری از سوی نهادهای حاکمیتی، دولتی و حتی خصوصی وجود نداشته که در خواست حذف یا ویرایش صفحهای را داشته باشند؟
آنچه ویکیپدیا را جذاب میکند این است که یک فرد صاحب آن نیست. برخی پدیدهها وجود دارد که باید ماهیت خاص آنها را پذیرفت. برای مثال شما در توییتر نمیتوانید نظرات مخالف خود را حذف کنید. حاکمیت هم این مسئله را پذیرفته که برخی پلتفرمها کاربرمحور هستند.
پس در واقع هیچ ارتباطی با کمیته فیلترینگ وجود ندارد. حتی زمانی که آقای جاویدنیا دبیر این کمیته شده است هم ارتباطی شکل نگرفت؟
هیچ ارتباطی نداشتهایم. البته آقای جاویدنیا را در جشنواره وب و موبایل ایران دیدم اما ترسیدم به ایشان سلام کنم! اما جدا از شوخی، اعتقاد داریم اگر چیزی بر اساس قوانین ویکیپدیا نوشته میشود واقعاً لزومی ندارد که دولتها با آن مخالفت کنند. چون مطالبی نوشته میشود که مستندات قوی در وب داشته باشند. برای مثال در مورد افراد، مطالب منفی صرفاً زمانی نوشته میشوند که دادگاهی تشکیل شده باشد.
در موارد بحث برانگیز، گروههایی داریم که بحث میکنند. برای مثال به این میپردازند که نقل قولهایی که در یک وب سایت خاص میآید اساساً قابل تایید است یا خیر. یک صفحه منابع معتبر داریم. قوانین سختگیرانهای هم داریم. گاهی از دستمان هم در میرود و مقالات جهتدار هم منتشر میشود، اما باید کاربران بیایند و مشارکت کنند تا تعادل به وجود بیاید.
در پایان هر سال میلادی آمارهایی منتشر میشود که کاربران هر کشور بیشتر به سراغ چه مقالاتی رفتهاند. وقتی به آمار ایران نگاه میکنیم میبینیم که بخش نه چندان کمی از این مقالات پربازدید مربوط به موارد خاص یا جنسی هستند. این آمار در مقایسه با سایر کشورها، مخصوصاً کشورهای جهان اول چگونه است؟
آموزش جنسی در کشور ما ضعیف است؛ از خانواده نمیپرسند اما از ویکیپدیا میپرسند
بله این تفاوت وجود دارد. این نوع مقالات که پربیننده هم هستند، از نظر من فرصت خوبی برای ماست. من امیدوارم نهادهای علمی و دانشگاهی ما از این فرصت استفاده کنند. واقعیت این است که آموزش جنسی در کشور ما ضعیف است. این سوالات از خانواده پرسیده نمیشوند اما افراد از ویکیپدیا میپرسند. هرچقدر کیفیت این مقالات بهتر باشد و آموزشها درست نوشته شوند، فرصتی است که بتوان به افراد آموزش صحیح داد.
نباید به این مسائل به چشم تهدید نگاه کرد. این کنجکاوی طبیعت بشری است. حتی شاید یک زمان مشکلی برای شخص پیش بیاید که نخواهد با دیگران، حتی نزدیکترین افراد به خودش مطرح کند. اینجا فضایی است که اشخاص میتوانند اطلاعات درست را به دست بیاورند و هرچقدر این اطلاعات درستتر باشد، به نظر من کمک به افرادی است که به مشکل میخورند و میتوانند به همین شکل آدمهای سالمتری باشند. اساساً شاید یک شخص رابطه خطرناکی داشته و نمیداند که در همان ابتدا یک دوره برگشت پذیر وجود دارد. این را مقایسه کنید با زمانی که فرد، مشکل را در دل خودش نگه دارد و صبر کند ببیند چه میشود. پس این یک فرصت است و ویکیپدیا فرصت آموزش را ایجاد میکند.
گفتید که ۶۵۰ هزار مقاله در ویکیپدیای فارسی وجود دارد. آیا باید از این آمار رضایت داشته باشیم یا خیر؟
به دو شکل میشود به این مسئله نگاه کرد. میتوانیم بگوییم ما ۶۵۰ هزار مقاله داریم و از ترکیه و بقیه کشورهای منطقه وضعیت بهتری داریم و سومین یا چهارمین زبان آسیا هستیم. این آمار بسیار خوبی است. اما به شکل دیگری هم میشود به این مسئله نگاه کرد و آن مقایسه خودمان با کشورهایی مانند فلاند و نروژ است. این کشورها کمتر از ۲۰ میلیون نفر جمعیت دارند اما بالای یک میلیون مقاله در ویکیپدیا به زبان خودشان دارند و نکته مهم اینجاست که کیفیت این مقالات هم بالاست.
دقیقاً این بحث کیفیت اهمیت زیادی دارد. برای مثال مقالات فارسی که دو خط محتوا دارند و تعدادشان هم کم نیست، در بین همین ۶۵۰ هزار مقاله قرار میگیرند.
بله اما ویکیپدیای فارسی از این جهت هم آمارهای خوبی دارد چون ما آمارهایی داریم که عمق مقالات را هم اندازه میگیرد. عمق مقالات با تعداد ویرایشها و تعداد بحثهایی که درباره مقالات شده، سنجیده میشود. اگر اشتباه نکنم رتبه ویکیپدیای فارسی در عمق مقالات، هجدهم در جهان بوده است که عدد بسیار خوبی است.
اما در نهایت وقتی خودمان را با نروژ مقایسه میکنیم میبینیم که وضعیت خوب نیست چون تعداد فارسی زبانان حدود ۱۲۰ میلیون نفر است. عملکرد درخشانی نداشتهایم و وضعیت باید بهتر از این باشد. اما توجه کنید که هر کاری که انجام شده، داوطلبانه بوده و هیچ وقت حمایتی از سمت جایی وجود نداشته است.
بحث دیگری که وجود دارد درباره معادلهای فارسی است. این معادلها چگونه انتخاب میشوند؟
چند مرجع داریم. سعی میکنیم اگر فرهنگستان، لغتی را انتخاب کرده باشد که مقبول جامعه باشد، از آن استفاده کنیم. اما بعضی اوقات لغتهایی را جایگزین میکنند که زمان میبرد تا جامعه آنها را بپذیرد. در سایر موارد که یا بستر نوینی است یا هنوز انتخاب رسمی نشده، کاربران ویکیپدیا به شکل گروهی در مورد آن نظرسنجی میکنند و جالب است بدانید که خیلی از این معادلها در آینده مرجع وب فارسی میشوند.
قصد داشتید با کتابخانه ملی همکاریهایی داشته باشید. این مسئله به کجا رسیده است؟
در زمان دکتر صالحی امیری، ارتباطات خوب و پیشرفت مناسبی داشتیم اما ایشان که به وزارت فرهنگ رفتند، کار ما متوقف شد. اکنون منتظر هستیم تا بتوانیم مسئول جدید را ببینیم. کتابخانه ملی، پایگاه برخی اسناد است که تنها آنجا وجود دارند که اتفاقاً طبقه بندی محرمانه هم ندارند. میخواستیم اینها را در اختیار عموم بگذاریم؛ اسنادی تاریخی که متعلق به چند صد سال پیش هستند.
از سوی دیگر برایمان مهم بود که یک پایگاه دائم آموزشی در کتابخانه ملی داشته باشیم تا بتوانیم به هر کس که درخواست آموزش دارد، آنجا آموزش دهیم. یک اتاق ساده هم کفایت این کار را میکند. کتابخانه ملی، ویژگیهایی دارد که جای دیگری ندارد. برای مثال نیازی نیست در این فضا برای برگزاری یک رویداد کوچک، مجوز دریافت شود. به شکل ذاتی هم کتابخانه ملی باید مرکز محققان فارسی زبان باشد.
آینده ویکیپدیا را چطور میبینید؟
یک بحث کلی وجود دارد که مربوط به ترجمههای ماشینی است. از نظر من در ۲۰ سال آینده ترجمههای ماشینی به قدری قوی خواهند شد که مفهوم زبان به شکلی که ما امروز میشناسیم از بین خواهد رفت. آیا آن زمان پلتفرمهایی مانند ویکیپدیا وجود خواهند داشت یا خالی از مفهوم میشوند؟ بیشتر از ۵۰ میلیون مقاله در ویکیپدیا وجود دارد و لزومی ندارد به یک زبان خاص محتوا تولید شود. هر محتوایی که تولید شود به همه زبانها در دسترس است. آینده جالبی پیش روی ماست و باید دید به کجا خواهیم رسید.
البته بحثهایی هم در این زمینه وجود دارد. برای مثال ترجمههای ماشینی هرچقدر هم که عالی باشند نمیتوانند شعر را ترجمه کنند. زبانها ظرافتهای خاصی دارند که ترجمههای ماشینی نمیتوانند آن را اعمال کنند. پس اینطور هم نیست که حضور انسان در این پلتفرمها خالی از فایده شود اما جهان باید متفاوت از چیزی باشد که امروز میشناسیم. وقتی مانعی به نام زبان وجود نداشته باشد، اتفاق عجیبی خواهد افتاد.
بزرگترین نقصی که به نظرتان ویکیپدیای فارسی امروز در برابر سایر زبانها دارد چیست؟
عدم مشارکت ایرانیها برای گسترش دانش. ما ایرانیها در انتقاد کردن خیلی خوبیم. البته انتقاد مهم است و ضعفها را نشان میدهد، اما وقتی میتوانیم شمعی روشن کنیم، چرا به تاریکی لعنت بفرستیم؟
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
ویکی پدیای فارسی بیشتر به یه جوک شبیه شده ، اکثرا کاربرانی که دسترسی بالایی دارند و یا مدیرانش 99 درصد کارمند برخی جاها هستند و صرفا بر اساس دستوراتی که میگیرن دارن کار میکنند و حداقل تو ویکی فارسی از حالت ویکی بودن در اومده .
اگر به آقای محسن سالک دسترسی دارید حتما بهشون بگید که یکی مثل بنده که هزاربار بخاطر ویرایش درست مقاله و ایجاد مقالات جدید توسط مدیران بی کفایتی که برای سایت انتخاب کرده اند بلاک شده ام و مجبور به ایجاد حساب های جدید شده بودم و اینکه من خودم وقتی مقالاتو ویرایش میکنم همون مدیرای بی کفایت میان میگن که تو نباید این کارو بکنی هزارتا هشدار الکی میفرستن یکی مثل سیلور فاکس و مرد تنها که اصن نام کاربری درست حسابی هم ندارن.من همین الان یه مقاله رو به علمی ترین حالتش تبدیل کردم در صورتی که اصلا علمی نبود و هیچ اطلاعاتی به کاربر نمیداد.بهتون هم میگن مقاله ویرایشیم چیبود که هی بازنشانی کردن.مقاله کوکائین بود که من هرچی ویرایش کردم مدیران بی کفایت هی بازنشانی کردن.نمیشه زحمت بکشی که بعداعصابت بهم بریزه.اصن نمیرزه بری تو ویکی پدیا که فقط اطلاعات غلط به کاربر میده که من هرچی سعی کردن درستش کنم و واقعیش کنم،یابلاک شدم یا کلا مسدود که اعصابم بدجور بهم ریخت.اگه به اقای سالک دسترسی دارین حتما بهشون بگید
ویکی پدیا کاملا جهتداره
واقعا کار سختی دارید... یادمه اول هایی که ویکی پدیا فارسی راه افتاد منم که سنم کمتر بود میخواستم برم صفحه خودم رو راه بندازم اونجا:) هی پاک میکردن باز من میزاشتم... از همین جا عذر میخوام ازشون
از همین جا از تمام کسانی که تو ویکی پدیا زحمت کشیدن تشکر میکنم ❤️
مرسی از ویکی پدیا بابت همه چیزاش
مرسی از بچه های ویکی پدیا که بصورت داوطلبانه زحمت میکشن
کافیه یک روز کار داوطلبانه انجام بدیم
تا متوجه ارزش کارشون بشیم