گفتگو با معاون وزیر ارتباطات: ارمغان گوشی ملی و اندروید ایرانی چیست؟
پروژه «گوشی ایرانی» یا «گوشی ملی» از یک سال پیش، کمکم جای خود را در رسانهها باز کرد اما در ماههای اخیر بود که بارها این پروژه با حاشیههای مختلفی به تیتر اول رسانهها بدل ...
پروژه «گوشی ایرانی» یا «گوشی ملی» از یک سال پیش، کمکم جای خود را در رسانهها باز کرد اما در ماههای اخیر بود که بارها این پروژه با حاشیههای مختلفی به تیتر اول رسانهها بدل شد. واقعیت این است که در دو سال اخیر پیگیریهای وزارت ارتباطات برای ساخته شدن موبایلهایی در داخل کشور جدیتر شده است. مسئول این پیگیری هم «ستار هاشمی»، معاون فناوری و نوآوری وزارت ارتباطات است.
پروژه تولید موبایل در ایران، در همین مدت کوتاه و حتی تا پیش از رسیدن به یک نتیجه ملموس، حواشی بسیاری ایجاد کرده است. بخشی از این حواشی، حاصل نگرانی و تجربهای است که شهروندان از پروژه «خودروی ملی» تجربه کردند و محدودیتهای متنوعی را چشیدند. ستار هاشمی در این مصاحبه تفصیلی، به این موارد پاسخ میدهد و میگوید از تمام این دغدغهها آگاه است. او میگوید قرار نیست کل بازار در اختیار گوشیهای تولید ایران قرار بگیرد و برنامه این است که تا سال ۱۴۰۴ بتوانند ۲۰ درصد از سهم بازار را به گوشیهای تولید ایران اختصاص دهند. از سوی دیگر او توضیحات مهمی درباره پروژه اندروید ایرانی میدهد که هنوز زمان عرضهاش مشخص نیست.
چند روز پیش به همین بهانه به دفتر او در وزارت ارتباطات رفتیم تا درباره مسیر تولید گوشی ملی و همچنین اندروید ایرانی و ابهامهایی که در این زمینه وجود دارد با او گفتگو کنیم؛ گفتگویی که آن را در ادامه میخوانید.
چرا وزارت ارتباطات به این شدت پیگیری ساخت گوشی ملی است؟
ستار هاشمی، معاون فناوری و نوآوری وزارت ارتباطات: بنا به دلایل مختلف به دنبال تحقق ساخت گوشی ملی و رشد آن هستیم. توان خرید مردم پایین آمده و بازار دست دوم رونق گرفته. اگر کمک نکنیم که مردم به گوشیهای هوشمند ارزان قیمت دست پیدا نکنند، به صورت طبیعی کسبوکارها و اقتصاد دیجیتال دچار رکود میشوند. این حجم زیست بوم استارتاپی در کشور شکل گرفته و ناگهان همه چیز به باد برود؟ شرایط کرونا باعث شده که اقتصاد دیجیتال رونق هم پیدا کند ولی از آن سو تصور کنید گوشی هوشمند کمتر در دست مردم باشد و در نتیجه این تلاش برای رشد اقتصاد دیجیتالی، کمتر و کمتر مورد استفاده کاربران قرار بگیرد.
اما تا جایی که میدانم مساله تولید بیشتر به وزارت صمت مربوط است تا وزارت ارتباطات.
بله درست است. با وجود اینکه همیشه مقوله تولید در بحث وزارت صمت است اما در مورد تولید گوشی ما به مساله ورود کردیم تا بخشی از نیاز بازار را در داخل کشور تامین کنیم چرا که از دیدگاه ما گوشی وسیله بسیار مهمی است. به خاطر نیروی ارزان قیمت در ایران و قیمت انرژی در ایران میتوان گوشی ارزان قیمتی را ایجاد کرد که در هیچ جایی از جهان با این قیمت یافت نشود. بازار موبایل ایران بازار جذابیست و ۱۲ میلیون گوشی در سال نیاز بازار است. اگر که میانگین نرخ هر گوشی را ۲۰۰ دلار بدانیم با بازاری ۳ میلیارد دلاری در سال طرف هستیم که وسوسه انگیز است.
چرا وزارت ارتباطات وارد این مقوله از تولید شد؟
با توجه به وسعت و دامنه وسیعی از محصولات که وزارت صمت در تولید آنها نظارت دارد طبیعتا شاید در شرایط فعلی اولویت وزارت صمت خیلی کالاهای دیگر باشد. ولی ما در وزارت ارتباطات باور داریم که موبایل جزو نیازهای اولیه زندگی است. موبایل مثل نفس کشیدن و نیاز به آب در زندگی امروزی مهم است و حق ارتباط و استفاده از ظرفیتهای فضای مجازی یکی از نیازهایی است که جامعه امروزی به آن نیاز دارد.
این روند تا به امروز خوب پیش رفته است؟
راستش خیر. آن طوری که انرژی گذاشتیم کار جلو نرفت که به خاطر موانع قابل پیش بینی شده و غیرقابل پیش بینی بود. تحریمها و نوسانات ارز و کرونا برنامه را خیلی عقب برد و خودمان هم دقیقا راضی نیستیم. بسیاری از فعالین و مشتاقین ورود به این حوزه نیز پس از این مشکلات وارد فضای احتیاطی شدند. اما ما اقدامات خوبی در این زمینه انجام دادیم که یکی از آنها این بوده که تعرفه واردات قطعات موبایل را از ۱۵ درصد به ۵ درصد کاهش دادیم که این اتفاق بعد از سالها رخ داد و خود تولیدکنندگان با این اتفاق مطمئن شدند که یک عزم جدی برای تولید ملی در دولت وجود دارد.
هماکنون چه شرکتهایی مشغول به تولید گوشی هستند؟
حداقل ۶ تولید کننده بالقوه و بالفعل در کشور داریم و دیگر فقط GLX مطرح نیست. جی ال ایکس. اُرُد. جیپلاس، صاایران، ارگ جدید (در زمینه تولید قطعات موبایل) و انارستان (در زمینه تولید تبلت) فعالیت دارند.
اما صاایران که گوشیاش CBU بود و یعنی یک گوشی آماده و کامل را وارد بازار کرده است.
صاایران ۵ هزار گوشی را به این شکل برای آزمایش وارد کرده که رقم بالایی نیست و بسیار طبیعی است. ببینید ما در داخل کشور وقتی بحث انتقال فناوری و تولید تجهیزات الکترونیک میشود روالش از CBU شروع میشود و به SKD و CKD میرسد. موقعی به CKD میرسیم که بخش تضمینی از بازار را داشته باشیم. تجهیزات برای CKD تجهیزات گرانقیمت و هایتکی هستند و بازخوردی که بازار نشان میدهد باعث خواهد شد که این خط تولید راه بیفتد. در حال حاضر تنها شرکت GLX به مرحله SKD رسیده و در بحث فیچرفون (گوشیهای ساده و دکمهای) نیز در ایران به مرحله CKD نیز رسیدیم. جیپلاس هم با پارتنرهای خود صحبت کرده که تجهیزات خط تولید را بیاورند اما موانع متفاوتی پیش آمده که فعلا مانع این اتفاق شده و به زودی محقق خواهد شد.
نباید فراموش کنیم ماشینهای مشترک در این گونه خطوط تولید وجود دارند مثل Pick And Place که نصب چیپ را روی بورد انجام میدهد یک ماشین مشترک است که در ارگ جدید وجود دارد و هم در ساخت مودم استفاده میشود و هم در ساخت قطعات گوشی.
اما چرا باید شرکتها به فکر تولید گوشی بیفتند؟ فواید این کار نسبت به واردات یک گوشی را در چه میبینید؟
تولیدکننده و منابع مالی و بانکی و مصرف کننده را روی پلتفرم بیاوریم تا زیست بوم تولید ملی گوشی شکل بدهد. شرکتهایی که میخواهند وارد این زیست بوم شود باید به ما برنامه زمانی بدهند که چه زمانی به SKD میرسند مگر شرکتهایی که نخواهند وارد این روند تولید بشوند و آنها میشوند وارد کننده و بازار خودشان را دارند ولی از این بستر و مزایای زیست بوم فروش گوشی ملی بهرهمند نخواهند شد.
چه مزایایی؟
اپراتورها و ظرفیت باندل کردن و فروش قسطی گوشی. منابع بانکی نیز در اختیارشان قرار خواهد گرفت و از دیگر مزایا نظیر تبلیغات با استارتاپهای مارکتینگ بزرگ با تخفیفات ویژه نیز بهرهمند خواهند شد. آنها باید یک بازه زمانی باید به ما بدهند که نامحدود نیست و یک محدودیتی دارد و ما نظارت میکنیم که تولیدکنندگان به این برنامه برسند.
اما به شما قول میدهم این ظرفیتی نیست که به راحتی بتوان از آن چشمپوشی کرد. ما با تولیدکنندهها و واردکنندهها که حرف میزنیم، بخشی از آنها واقعا دوست دارند وارد تولید شوند با وجود اینکه کار پر زحمت و پر ریسکی است اما آنها لذتی که در تولید میبینند را در واردات نمیبینند. این حرف من نیست، حرف بزرگان واردکننده موبایل است.
اما همین واردکنندگان که به تولید علاقه دارند میگویند وارد کردن قطعات فقط بحث تعرفهاش مطرح نیست و مشکلات دیگری هم دارد که برای آنها این نوع واردات را به صرفهتر از واردات گوشیهای آماده نمیکند، مانند ارسال و بستهبندی این محصولات.
بله درست است. یک نکته کاملا ظریف و دقیق است که در این مساله وجود دارد. قطعات موبایل وقتی میخواهند وارد کشور شوند در یونولیتهای بزرگ وارد کشور میشوند و در نتیجه تعداد کمتری دستگاه کامل به صورت مجزا نسبت به تعداد دستگاه موبایل آماده در یک بار وارد کشور میشود. جدا از این مورد، این بستهبندیها باید با کشتی وارد شود و نمیتوان با هواپیما آنها را وارد کرد، این خودش مشکل دوم است چرا که خواب سرمایه واردکنندگان در این حالت خیلی زیاد میشود و آنها باید چند ماه صبر کنند تا بار به دستشان برسد و شروع به کار کنند.
اما نکته اینجاست که این اتفاق تنها بار اول رخ میدهد و پس از دریافت اولین بار، چرخه تولید شروع میشود و کارخانه در حینی که مشغول آماده کردن گوشیها است، بار جدیدش در راه است. این چند ماه مشکل اولیه را باید تابآوری کرد تا به قراردادهای بلند مدت و گرفتن بازار رسید.
اما فکر میکنید آنها میتوانند با گوشیهای چینی قیمت پایین نظیر شیائومی یا آنر رقابت کنند؟
ببینید در حال حاضر قیمت مهمترین مسئله برای کاربران است. شرایط اقتصادی باعث شده که قیمت یک فاکتور خیلی مهم باشد و به همین دلیل تصور میکنم اگر قیمت تمام شده چند صد هزار تومان هم پایینتر باشد، میتوانند در بازار رقابت حضور جدی به هم برسانند.
اما مسئله بازاریابی و برندینگ چه میشود؟ به هر حال این برندها را کمتر کسی میشناسد.
یک ظرفیت دیگری نیز برای تولیدکنندگان داریم و آن همکاری با شرکتهای دیجیتال مارکتینگ استارتاپی برتر کشور برای تبلیغات است. هزینههای مارکتینگ در این حالت بسیار کاهش پیدا میکند و کمک استارتاپهای بهنام در کشور میتواند به تبلیغات آنها کمک کند. البته کاملا مواظب هستیم که این ماجرا وارد فاز تصدیگری نشود چرا که ما از تولید حمایت میکنیم نه تولید کننده.
میخواهیم مصرفکننده خودش بین تولیدکنندگان مختلف انتخاب کند و ویترینی باشد پر از گوشی با باندل و سرویسهای مختلف و افراد خودشان انتخاب کنند. هر زمان یک بازار انحصاری ایجاد شده، عدم انگیزه برای تولیدکننده به وجود آمده و به همین دلیل نمیخواهیم به این موضوع کشیده شویم.
در این میان میخواهید بحث اعتماد مردم به سرویسهای داخلی را چطور مدیریت کنید؟ واقعیت این است که حساسیتهایی که مربوط به اعتماد بود، باعث شد مردم از پیامرسانهای داخلی کمتر استفاده کنند یا دست کم نتیجهای که خیلیها انتظار داشتند، حاصل نشود. حالا از این افراد انتظار میرود از سختافزار داخلی استفاده کنند؟
ما نگاهی ایجابی داریم و نه نگاه سلبی. میخواهیم اگر کسی خواست گوشی ملی بخرد آن را بخرد و اگر هم نخواست به سمت برندهای جهانی برود. ببینید واقعا اینطور نیست که اگر محصول کیفی ایرانی ساخته شده باشد، مردم از آن استقبال نکرده باشند. پیامرسانها موضوع خیلی متفاوتی است و شرکتهای بزرگ جهانی نظیر گوگل هم نتوانستند در آن به موفقیت لازم برسند ولی در زمینه تولید کالای ملی واقعا اینطور نیست که مردم اگر کالای با کیفیت قابل قبول و خدمات پس از فروش مناسب دریافت کنند، نسبت به آن بیاهمیت باشند.
در مورد نرمافزارها هم بسیاری از مدلهای بومی شده اپلیکیشنهای خارجی در ایران هواداران خودش را دارد و در مورد سخت افزار و کالاها هم شرکتهای ایرانی در برخی کالاهای لوازم خانگی حرف خوبی برای گفتن دارند. مساله اعتماد زمانی که کالای با کیفیت ببینند، قابل حل شدن است.
پس در نهایت این نگرانی نباید وجود داشته باشد که قضیه گوشی ملی چیزی شبیه به پدیده خودروی ملی بشود که عملا به بهانه حمایت از تولید، مردم از خرید اتوموبیلهای خارجی محروم شدند؟ چه تضمینی وجود دارد که در دولت بعدی این پروژه به سمت و سوی دیگری کشیده نشود؟
نباید حاکمیت به سمت مسیری برود که پیشتر شکست خورده و تجربههای متعددی در این زمینه وجود دارد. این مساله ظلم به تولید است و فکر میکنم راهبردهای کلان مبتنی بر عقلانیت چیزی نیست که مدیران بعدی آن را دنبال نکنند. البته که نمیتوان دیدگاه دولت بعدی را از الان مشخص کرد ولی خب باید بدانیم که همیشه برگردیم تاریخ را بخوانیم و در بحث تولید داخلی نیز باید به این مسئله بپردازیم.
باید از تولید داخلی مراقبت کرد تا مسیر به درستی پیش برود. ما شخصا قبل از همه چیز با تولیدکنندگان قدیمی مشورت کردیم تا بدانیم که روند تولید گوشی ملی میتواند تحقق پیدا کند یا نه. صاایران با تجربههای خوب خود پا پیش گذاشته و باور داریم دیگر شرکتها نیز تجربه کافی را دارند و ضمن اینکه ما و مشاورین نیز در خدمت آنها هستیم.
معلوم نیست گوشی صاایران چه زمانی و با چه قیمتی وارد میشود؟
این موارد هنوز به طور دقیق مشخص نیست و بگذارید که خود اپراتور ایرانسل درباره آن اطلاع رسانی کند. صاایران فعلا ۵ هزار گوشی CBU را برای محک زدن بازار وارد کرده و باید دید در آینده مسیر چطور پیش میرود.
و آیا اپراتور همراه اول با شرکتی در حال رایزنی است؟
همراه اول هم برنامههای خود را پیش میبرد و با یک شرکت در حال صحبت است و استراتژی ورود به بازار خود را دارد و به زودی گوشی عرضه شده این اپراتور با همکاری یک شرکت ایرانی نیز وارد کشور خواهد شد.
شما پیشتر گفتید تسهیلاتی که به اپراتورها داده شده ۷۰۰ میلیارد تومان بوده که خروجی ۷۰ هزار گوشی داشته، یعنی برای عرضه هر گوشی به صورت قسطی به مردم هزینهای ۱۰ میلیون تومانی به وجود آمده است؟
این رقم توسط رسانهها اشتباه اعلام شد و مصاحبهای که من کردم این نبود. ما یک ۲۰۰ میلیارد تومان برای تسهیلات عرضه گوشی به صورت قسطی در نظر گرفتیم که این رقم هم در ابتدای امر صحبت شد و حالا با احتساب وضعیت ارز حتما ماجرا فرق میکند، ضمن اینکه اعلام کردیم هر اپراتور ۷۰ هزار گوشی خروجی خواهد داشت که میشود ۱۴۰ هزار گوشی. ما در آن زمان یعنی روزهای اولیه طرح تولید ملی که به سال گذشته برمیگردد، حساب کردیم هر گوشی تقریبا بین یک میلیون تا یک و نیم میلیون قیمت بخورد که امروزه این رقم بیشتر شده و قصد داریم رقم تسهیلات را بالاتر ببریم.
پس جریان ۵۰۰ میلیارد تومان دیگر چیست؟
آن ماجرای دیگری دارد. بعد از اینکه بحث تحریمها جدی شد و الجی و سامسونگ از کشور رفتند، برآورد اولیهای داشتیم که به واسطه خروج این شرکتها از کشور یک بخشی از ارزبری گوشی در بازار کم شد و هزینههای ارزی ما یک مابهآلتفاوت پیدا کرد و از رییس دولت خواستیم که ۵۰۰ میلیارد تومان در اختیار تولید موبایل ملی قرار دهند که در حال حاضر بانک مرکزی و سازمان برنامه بر سر این موضوع به دستور رییس جمهوری مساعدت کردهاند ولی مراحل آن طولانی خواهد شد اما ما یک ظرفیت ۵۰۰ میلیارد تومانی هم اگر بتوانیم ایجاد کنیم.
مگر بخش موبایل سامسونگ و الجی به شکل کامل از ایران رفتهاند؟
دیگر فعالیت رسمی به آن صورت ندارند. خود این موضوع یک مساله مهم است، تولیدکنندگان به ما میگویند که باید یک تضمین خرید بدهید تا بتوانیم با این برندهای خارجی رقابت کنیم. باید بگوییم ما نمیتوانیم این تضمین خرید را بدهیم و بستری فراهم کردیم که آنها بتوانند از مزایای آن بهرهمند شوند و با یک بیزینس پلن جلو بروند.
یعنی همین اپراتورها و باندلینگ و همکاری با شرکتهای مارکتینگ و دیگر مواردی که گفتید.
بله، به علاوه ظرفیتی که در صندوق نوآوری و شکوفایی برای این تولیدکنندهها ایجاد کردیم. تولید موبایل به خودی خود در وزارت کشور یک فعالیت دانشبنیان شناسایی نمیشود و با تعاملی که در صندوق داشتیم یک کارگروه طرح ملی راهاندازی کردیم و موبایل را یک محصول راهبردی مشخص کردیم و کاری کردیم که تولیدکنندگان از تسهیلات کمبهره این صندوق نیز بهرهمند شوند.
در مورد اندروید بومی میخواستم ازتان سوال کنم. هدف از راهاندازی این موضوع چیست؟
اندروید کاستومایز (سفارشی) شده در واقع یک جواب است. به عنوان حاکمیت باید از جوانانی که در فضای مجازی فعالیت دارند مراقبت و صیانت کنیم. زمانی که بدون هیچ اعلامی، اپلیکیشن یا یک سرویس را از گوشی کاربر ایرانی حذف میکند، پیام جالبی ندارد. مقالات آکادمیک دانشگاهی ما حتی توسط برخی مجلات معتبر علمی رد میشوند، یعنی چه؟ چرا ما باید از این علم و دانش و فناوری بیبهره باشیم در حالی که پا به پای دنیا در حال حرکت هستیم.
بسته شدن این سرویسها را نباید به سادگی ازشان گذر کرد و زمانی که از این خدمات محروم میشویم، باید فکری برایش داشته باشیم. اگر گیتهاب نداریم یا زیرساخت پردازشی گوگل را نداریم باید راهکاری در ازای آنها بیندیشیم. مداخلههای غیرحرفهای باید یک جواب داشته باشد.
ما دانش این کار مثل کشورهای روسیه، کره جنوبی و چین را داریم. من از برخی از این شرکتها پرسوجو کردم که چرا از این ابزار در گوشیهای هوشمند خود استفاده نمیکنید و آنها گفتهاند که این ابزار برای اینست که طرف مقابل بداند ظرفیت دانشی این کار وجود دارد، در ایران هم روال به همین ماجراست، میخواهیم بدانند که ما ظرفیت دانش را داریم و در حال توسعه این محصول هستیم، البته فعلا روی گوشیهای اولیه بومی بعید است که عرضه بشود.
پس در واقع یک جور قدرتنمایی تلقی میشود. فکر میکنید سیستم عامل بومی در نهایت نتیجه میدهد؟
ما به هیچ وجه قصد ایجاد یک محصول کاملا ایزوله شده از جهان را نداریم و میدانیم که مسیر بسیار پر پیچ و خمی پیش روی ما است. برخی محصولات مانند شاهین ۲ شرکت GLX یک اندروید بومی قرار دادیم و استارتاپهای داخلی پرکاربرد را نیز برای همکاری فرا خواندیم و اپلیکیشنهای آنها را روی گوشیها تست کردیم اما هنوز نسخه کاملی آماده نیست.
این پروژه فعلا هزینهای برای وزارت ارتباطات در برنداشته و هیچ قراردادی هم با شرکتی بسته نشده ولی در حال تحقیق و توسعه روی آن هستیم. اگر بخواهیم یک سیستم عامل را از اول بسازیم، مساله نشدنی نیست ولی هزینههای آن بالاست و ضمنا باید بگوییم توسعه سیستم عامل صرفا دغدغه نیست، بلکه زیست بوم پیرامون آن چالش اصلی است.
منظورتان این است که کار کردن این سیستم عامل با همه اپلیکیشنها یک چالش بزرگ است.
بله روسیه هم برای همین مورد نتوانست سیستم عامل خود را لانچ کند چرا که به اندازه کافی محتوا روی آن قرار ندارد. سلایق کاربران بسیار متفاوت است و یک نفر اپلیکیشنهایی استفاده میکند که دیگری اصلا از آنها استفاده نمیکند. ما نمیتوانیم پیشبینی کنیم گوشی به دست چه خریداری میرسد، او نظامی است؟ دانشگاهی است؟ حوزوی است؟ نمیدانیم.
از همین رو بود که زمانی اعلام شد شاید گوشیهای ملی با سیستم عامل ملی برای قشری خاص تهیه شود؟ مثلا برای نظامیها.
بله. دقیقا. این مساله میتواند ما را در وهله اول عرضه اندروید بومی هم کمک کند. ارائه این سیستم عامل به صورت عمومی سخت است و نمیتوان در وهله اول، برای همه نیازهای ممکن پاسخی داد. اگر مخاطبی با نیازهای مشخص داشته باشیم، امکان موفقیت سیستم عامل بومی بیشتر است و بعید نیست که در وهله اول با این طرح پیش برویم.
شما میگویید که این اندروید بومی برای جلوگیری از حذف اپلیکیشنها در دستور کار قرار گرفته اما زمانی که کافه بازار و دیگر مارکتهای اندرویدی را داریم، اصلا چرا باید سراغ Android Open Source Project یا AOSP برویم و یک نسخه سفارشی از آن تولید کنیم؟
صرفا اپ استورها مخاطب یک سیستم عامل نیستند و خود این مارکتهای اندرویدی ایرانی نیز در خطر تهدیدات شرکتهای خارجی هستند، اگرچه ملاحظاتی انجام دادند اما تصور میکنم که کار ما فراتر از مقابله با فقط حذف اپلیکیشنها است.
آقای هاشمی. به عنوان سوال آخر، خودتان حاضر هستید پرچمدار ایرانی دستتان بگیرید؟
من الان گوشی آنر دارم اما چرا که نه. گوشی شاهین ۲ هم واقعا گوشی خوبی است و من متاسفانه هنوز نتوانستم آن را داشته باشم ولی معتقدم که گوشیهای خیلی بهتری در راه هستند. تا سال ۱۴۰۴ هدفمان این است که ۲۰ درصد از بازار را گوشی ملی فرا بگیرد و برای تحقق این کار گوشیهای با کیفیتتری لازم است به بازار عرضه شود.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
افسوووووس همین
اینا چرا نمی فهمن اندروید ایرانی نمی تونه وجود داشته باشه،این لامصب ساخته گوگله میخوان برن چند تا چیز از روش بکنن بگن اندروید ایرانی؟
البته امیدوارم این پروژه اندازه سیستم عامل ملی درخشان نباشه،چشم همه سره اون ضعیف شد من یکی که نمی خوام کور شم:)
ولمون کنید. این همه شعار و حرف از تولید ملی مضخرفاتی بیش نیست. فقط یک اقتصاددان پیدا کنید که بگه حمایت از تولید ملی به نفع اقتصاد و مردمه من اسمم رو عوض میکنم. لعنت به گوشی ملی و خودروی ملی و سیستم عامل ملی و کلا صنعت ملی.