ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

علمی

چرا غذا دادن به سگ‎‌های گرسنه بدون صاحب کار درستی نیست؟

تجربه دیدن سگ‏هایی که در کنار جاده‎ با نگاهی ملتمسانه، انسان‎ها و خودروهایشان را دنبال می‌کنند تجربه‌‎ای است ترحم برانگیز و دردآور به ویژه اگر آن سگ، توله‌‎هایی را هم به همراه داشته باشد و ...

مریم ملی
نوشته شده توسط مریم ملی | ۲۳ آبان ۱۴۰۰ | ۱۷:۴۵

تجربه دیدن سگ‏هایی که در کنار جاده‎ با نگاهی ملتمسانه، انسان‎ها و خودروهایشان را دنبال می‌کنند تجربه‌‎ای است ترحم برانگیز و دردآور به ویژه اگر آن سگ، توله‌‎هایی را هم به همراه داشته باشد و یا به شدت لاغر و نحیف باشد. این‎طور وقت‎ها اولین چیزی که به ذهن همه ما می‌رسد این است: «چیزی از غذای‌مان باقی مانده؟ از نان‏‌ها چه؟ خرده ‎نان باقی‎مانده هم کافیست؟ استخوان‏ها و آشغال گوشت‎ها چه‎ طور؟»

از این به بعد، قصه تمام ما شبیه به هم است. دلمان خیلی زود به رحم می‌‎آید و هر آنچه در کوله‌‎پشتی و یا خودروی شخصی‎‌مان داریم را در طبق اخلاص می‎گذاریم تا سگ‎های بدون صاحبی که در اطراف جاده‌‎ها و یا بیابان‎ها زندگی می‎کنند را سیر کنیم.

تصور این که از کنارشان بگذریم و آنها گرسنه باشند در حالی که خرده‌‏های غذا و نان خشک را به سطل زباله بیندازیم برای‎مان غیر ممکن است. این قصه تکراری همیشه در همین شکل برای ما به پایان می‎رسد که می‌‎ایستیم و غذا خوردن سگ را تماشا می‎کنیم و خیال‎مان راحت می‎شود که توانسته‌‎ایم به اندازه توان‌مان، موجود زنده‌‎ای را سیر کنیم و بعد هم راهی مقصدمان می‌شویم، غافل از این که قصه اصلی از این‎جا آغاز می‏شود.

قصه غذا دادن به سگ‎ها چند سالی است پایان‌بندی متفاوتی دارد پایانی که دیگر «هَپی اِند» نیست و اتفاقا ترسناک و دلهره ‏آور است. در این مطلب می‌خواهیم زوایای مختلف غذادهی به سگهای بدون صاحب را از نگاه «شهاب چراغی» کارشناس محیط ‎زیست و فعال گردشگری بررسی کنیم. آنچه می‌خوانید حاصل گفتگوی اختصاصی دیجیاتو با شهاب چراغی است.

وقتی درباره علت‎‌های زیست‎ محیطی و علمی غذا ندادن به سگ‎های بلاصاحب از شهاب چراغی پرسیدیم او دو دلیل عمده و مهم را برای این موضوع توضیح داد که در ادامه به آنها اشاره می‎کنیم:

Not everyone is happy with people feeding stray dogs

1-خطر حمله دسته‏ جمعی سگ‏ها به انسان

تعداد انسان‎‌هایی که در اثر حمله سگ‎های بلاصاحب آسیب می‎‌بینند و یا کشته می‌‎شوند سالانه رو به افزایش است. شاید در نگاه اول به نظر برسد که افرادی که مورد حمله سگ‎ها قرار گرفتند آن‌ها را مورد اذیت و آزار قرار داده بودند در حالی که با اندکی دقت در حوادث مختلف می‌بینیم که این طور نبوده و حتی کودکانی که مورد حمله سگ‎ها واقع شده و کشته شدند هیچ آسیب و خطری برای سگ ایجاد نکرده بودند. برای مثال در سال 96، صد و پنجاه هزار مورد آسیب ‎دیدگی انسان توسط سگ ثبت شده که از آن بین 8 مورد مرگ را به دنبال داشته است.

سال 97، تعداد مجروحین در اثر حمله سگ‏ها به 207 هزار مورد رسیده  که  نسبت به سال قبل ۵۰.۰۰۰ مورد افزایش داشته است. در سال 98 باز هم رشد قابل ملاحظه این تعداد را شاهد هستیم به طوری که از 234 هزار مورد گازگرفتگی توسط سگ‎ها، 24 نفر جان باخته‌‎اند. این اعداد نشان می‌‎دهد سگ‎هایی که مورد ترحم ما قرار می‌گیرند نه تنها بی‌‎آزار نیستند بلکه می‌‎توانند تهدیدی برای حیات انسان به حساب بیایند.

موارد عجیب و دردناک دیگری هم در این زمینه وجود دارد؛ مثلا مورد چند وقت اخیر در لواسان که سگی که اتفاقا صاحب هم داشته است به فرزند خردسال یکی از همسایه‌‎ها در خیابان حمله کرده، به او آسیب زده و باعث مرگش می‌شود. در این موارد معمولا بحثی بین طرفین ایجاد می‎شود که سگی که صاحب دارد نباید بدون مراقبت در کوچه رها شود و از طرفی بعضی از حامیان سگ‎ها معتقدند کودک بدون حضور والدین نباید در خیابان بازی کند!

اما مسئله این جاست که در چنین شرایطی که سگ به انسان حمله کرده تصمیم درست چیست؟ نمونه دیگری که در چند روز اخیر اخبارش منتشر شد، حمله سگ‎های بلاصاحب به نوازنده‌‏ای در شاهین‌‏شهر استان اصفهان است که دوشنبه 6 اردیبهشت ماه سال جاری اتفاق افتاد و منجر به مرگ نوازنده شد. متاسفانه موارد مشابه هر روز در خبرها بیشتر و بیشتر می شود.

2-گونه‌‏های متنوع حیات‌وحش قربانی‌های دیگر سگ‌های بلاصاحب

غیر از خطراتی که سگ‎های بلاصاحب برای انسان‌ها ایجاد می‎کنند، آن‌ها می‎توانند برای حیات‎ وحش و گونه‎‌های در معرض انقراض هم تهدیدکننده و خطرساز باشند؛ اما چه طور؟ وقتی تعداد سگ‎ها زیاد شود، آنها توانایی حمله به حیوانات مختلف از جمله گورخر، مرال، قوچ، میش، بز، آهو و غیره را هم پیدا می‎کنند و با از بین بردن این حیوانات، نظم حاکم بر طبیعت را بر هم می‎زنند.

از آن جایی که سگ‎ها دونده‌‎های استقامتی فوق‎العاده‌‎ای هستند می‎توانند به یوزپلنگ که سریع‎‌ترین حیوان دنیاست حمله کنند! نمونه‌‎اش هم ۲ یوزپلنگ از ۳ یوزپلنگی که در حال حاضر در اسارت قرار دارند، توسط سگ‌ها از طبیعت حذف شده‌اند و حداقل ۳ گزارش کشته شدن یوزپلنگ توسط سگ‌ها در ۳ سال گذشته ثبت شده است.

هم اکنون که  در طبیعت ایران کمتر از 40 قلاده یوزپلنگ باقی‎مانده است. درمی‌یابیم که  حذف سالانه ۷٪ از ذخیره ژنی کل یوزپلنگ‌های ما به‎ خاطر سگ‌ها چه زیان بزرگی برای طبیعت در پی داشته است. باعث تاسف است که امروز در دنیا 11 گونه ارزشمند به دلیل حملات سگ‏های بلاصاحب از بین رفته‌‏اند و اگر جلوی این ماجرا گرفته نشود بر این آمار افزوده خواهد شد.

ممکن است بپرسید چه ‏طور یوزپلنگ‌‎ها و دیگر حیوانات می‌توانند برای تغذیه از گونه‎‌های دیگر آنها را شکار کنند پس چرا این موضوع برای سگها محل اشکال است؟

در پاسخ به این سوال باید توجه داشته باشیم سگ‎ها گونه طبیعی به حساب نمی‎‌آیند چون انسان، ۱۸۰۰۰ سال گذشته آنها را از میان گرگ‎ها جدا و با تغییراتی که در سبک زندگی‎‌شان ایجاد کرد گونه‌‎ای ساخت که بتواند در کنار انسان زندگی کند و برایش عایداتی داشته باشد. بنابراین او هم‎چنان هم باید مسئول این انتخاب گزینشی باشد و مسئولیت نگه‌داری و مراقبت از سگ‎ها را بپذیرد و از همه مهم‎‌تر مراقب باشد تا این حیوان برای حیات وحش و دیگر گونه‌‎ها به تهدید و خطر بدل نشود.

با عقیم ‏سازی مشکل حل می‌‏شود؟

عده‌‎ای راه حل این مشکل را در عقیم‌سازی سگ‎های بلاصاحب می‎دانند در حالی که با یک حساب سرانگشتی می‎شود به غیر عملی بودن این ایده اشاره کرد. شهرداری تهران اعلام کرده است در سال 99، دویست هزار سگ بلاصاحب در تهران وجود دارد اگر فرض کنیم برای نگه‏داری هر سگ به فضایی حداقل 5 متر مربع نیاز داریم، بنابراین برای تعداد سگ‎های اعلام شده یک میلیون متر مربع زمین لازم است که با توجه به قیمت بالای زمین در تهران مشخص نیست چه‎‌طور می‏شود چنین فضایی را مهیا کرد؟

از این‎ها گذشته غذای مصرفی این سگ‎ها هزینه بسیار بالایی دارد و جمع‌‎آوری فضولات‎شان که به طور متوسط به روزی 60 تن می‎رسد هم بسیار مسئله‎ ساز است. از همه مهم‎تر این که عمل عقیم ‎سازی برای هر سگ حدود 2 میلیون تومان هزینه می‎برد که در مجموع برای تعداد سگ‎های بلاصاحب تهران این عدد به 400 میلیارد تومان می‎رسد.

باید دید کسانی که پیشنهاد نگه‎داری و عقیم کردن سگ‎ها را می‏دهند چه راهی را برای تامین بودجه‎‌ای به این هنگفتی پیشنهاد می‎دهند؟ نکته مهم دیگر این است که حتی زمانی که سگ عقیم شد همچنان به انسان و حیات وحش حمله می‌کند. عقیم سازی برای کشوری که مسئله سگ بلاصاحب در آن به بحران تبدیل شده راه حل مناسبی نیست.

راه حل نهایی چیست؟

آگاهی درباره اهمیت غذا ندادن به سگ‏ها بسیار مهم است؛ اما مسئله اصلی را حل نمی‎کند برای حل این معضل لازم است دولت با وضع قوانین کارآمد پا پیش بگذارد و جلوی صدماتی که در آینده برای انسان‎‌ها و حیات وحش کشور ایجاد خواهد شد را بگیرد. در کشورهای مختلف برای حل این مسئله جریمه‎‌های نقدی در نظر گرفته شده. مثلا در کشور انگلیس، پلیس افرادی که به سگ‎ها غذا می‎دهند را 50 پوند جریمه می‎کند و در کانادا مبلغ جریمه به 200 دلار می‎رسد.

بازی تبلیغاتی برای رسیدن به پول و ثروت

تعداد محدودی پناهگاه در کشور ما وجود دارد که افراد متخصص در آن وقت می‎گذارند و حیوانات آسیب‎ دیده را درمان کرده و از آنها نگه‏داری می‎کنند در این میان عده‌‎ای سودجو هم وارد کار شده‌‎اند که با اعلام شماره حساب سعی دارند احساسات مردم را برانگیزند و از آنها برای غذا دادن به سگ‎ها پول جمع کنند.

در حالی که پول قابل توجهی برای این منظور جمع می‌شود آنها با مبالغ بسیار اندک برای سگ‎ها آشغال مرغ تهیه می‎‌کنند و بقیه پول را برای خود برمی‌دارند. این کار در چند سال اخیر به نوعی روش درآمدزایی تبدیل شده است. از طرفی کنترل سگ‎های بلاصاحب به عهده شهرداری است.

معمولا تا همین چند سال پیش روال کار به این شکل بود که گروه‎‌هایی زیر نظر شهرداری با روش‌‎هایی مثل سم دادن، استفاده از اسید و غیره اقدام به کشتن سگ‏های بلاصاحب می‌کردند که مورد نقد فعالان محیط زیست قرار گرفت و احساسات مردم را جریحه ‎دار کرد. پس از آن شهرداری تغییر رویه داد و تصمیم گرفت مسئولیت کشتن سگ‎ها را به مردم واگذار کند و در ازای تحویل جنازه هر سگ 30 هزارتومان پاداش بدهد.

این روش باعث شد گروه‌‎هایی شکل بگیرند که مردم را به غذا دادن به سگ‎ها تشویق کنند چون سگی که گرسنه باشد قوای لازم برای جفت‎‌گیری را ندارد و اگر هم جفت‎‌گیری اتفاق بیفتد، سگ در به دنیا آوردن توله دچار ضعف و مشکل می‎شود. این گروه‎‌ها با تحت تاثیر قرار دادن احساسات مردم و تشویق به غذادهی به سگ‎ها توانستند به فرآیند قدرت گرفتن آنها و افزایش تولید مثل‌شان کمک کنند، با زیادتر شدن جمعیت سگ‎ها و کشتار تعداد بیشتری از آنها از شهرداری پول بیشتری دریافت کنند.

در حالی که مردم به این مسئله آگاه نیستند و هم‏چنان از سر عطوفت و علاقه به حیوانات، به سگ‏ها غذا می‌‎دهند و در زمین مافیایی که از این راه سود می‌برد بازی می‌کنند.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (19 مورد)
  • ghazale khatibi
    ghazale khatibi | ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۱

    عزیزم کانادا و امریکا خود دولتش شدیدا از حیوانات بی سرپرستشون حمایت میکنن نبایدم بذارن مردم دخالت کنن اما اینجا به آدماش بها نمیدن چه برسه حیوانات کشور جهان سوم رو با جهان اول مقایسه میکنی؟

  • molavy
    molavy | ۱۳ دی ۱۴۰۰

    این بچه آدم هست که برای سگ مزاحمه و‌ باید حذف بشه

نمایش سایر نظرات و دیدگاه‌ها
مطالب پیشنهادی