آیا هر خودروی شاسیبلندی برای آفرود مناسب است؟
بیش از صد سال است که خودرو وارد جنبههای گوناگونی از زندگی بشر شده و در بسیاری از مناطق جهان، از لوازم اساسی زندگی او به شمار میرود. معاش انسان امروزی چنان به وجود خودرو ...
سلب مسئولیت: دیجیاتو صرفا نمایشدهنده این متن تبلیغاتی است و تحریریه مسئولیتی درباره محتوای آن ندارد.
بیش از صد سال است که خودرو وارد جنبههای گوناگونی از زندگی بشر شده و در بسیاری از مناطق جهان، از لوازم اساسی زندگی او به شمار میرود. معاش انسان امروزی چنان به وجود خودرو گره خورده که حتی تصور آنکه روزی این وسیله از زندگی او حذف شود ناممکن به نظر میرسد. هر چند حضور وسیع اینترنت در جایجای عالم و مجازی شدن بیش از پیش امور اداری و تجاری، نیاز به حضور فیزیکی افراد را در محل کار به نحوی محسوس کاهش داده است ولی با این وجود، هنوز راه درازی باقی مانده تا خودرو تماماً از گردونه زیست بشری خارج شود.
در آغاز تولید و عرضه خودرو، تنها انتظار مشتری آن بود که این مرکب چهار چرخ او را بیدغدغه از نقطه A به نقطه B برساند؛ البته با سرعتی که به مراتب بیش از چهارپایان راهواری مثل اسب و قاطر بود. لااقل خودرو مانند این زبان بستهها سریعاً از نفس نمیافتاد و راکبان آن مدام دغدغه آب و علیق و امراض محتمل آن را نداشتند. برخلاف چهارپایان مذکور، در خودرو تنها کافی بود که راننده سوخت را وارد باک نموده و سپس آن را با هندل روشن و در آسودگی خاطر، مسافتها با آن رانندگی کند. وجود همین مسئله برای بشر صد سال پیش توفیق بزرگی بود و او را بیش از پیش به این اختراع نوظهور وابسته و دلبسته نمود.
در آغاز تولید خودرو چندان تفکیکی بین انواع متفاوت آن نبود. اما هنری فورد با عرضه مدل T توانست این خودرو را در تیپهای مختلف بدنه اعم از باری و سواری و بدون سقف و ... عرضه کند و تنوع نسبی را وارد دنیای خودرو نماید. هر چند که فورد مدل T به عنوان خودرویی کم قیب تنها در یک رنگ و آنهم سیاه به مشتری فروخته میشد.
اما با پیشرفتهای شایان توجه در علم طراحی در سالهای پس از جنگ دوم جهانی، فرم کالسکهای بدنه خودرو کمکم از چرخه تولید خودروسازان دنیا خارج شد و از این دوران به بعد بود که رفته رفته تمایز بارزتری از حیث ظاهری بین خودروهای سواری و تجاری صورت پذیرفت. خودروهای سواری از ارتفاع کمتری برخوردار بودند و عمدتاً از فرم بدنه سه مکعبی (محل موتور، جایگاه سرنشینان، صندوق عقب) و دو مکعبی (پیشرانه، جایگاه سرنشینان+صندوق عقب) سود میبرند. خودروهایی که در عرف طراحی به سدان، هاچبک و کوپه معروف بوده و هستند.
خودروهای تجاری نیز عمدتاً به چند طیف متفاوت اعم از اتوبوس، مینیبوس، کامیون، کامیونت و وانتها تقسیم شدند و وجه تفاوت آنها با خودروهای سواری در آن بود که عمدتاً از طول و ارتفاع و وزن و پهنای بیشتری برخوردار بوده و تقریباً اغلب آنها از فرم بدنه روی شاسی بهره میبرند.
راههای سخت و خودروهای سختتر
اما در خیلی از مناطق دنیا که با راههای صعبالعبور و جادههای خاکی و شنی پوشیده شده است، از خودروهای سواری با آن ارتفاع کم و از خودروهای تجاری مثل کامیون و اتوبوس و مینیبوس با آن اندازه و وزن بالا کاری ساخته نبود و صد البته دامنه مانور چنین خودروهایی در این مناطق سخت محدود بوده و هست. در این میان، وانتها یا همان پیکاپها به خصوص انواع دو دیفرانسیل آنها از قدرت مناسبی در جادههای خارج شهر برخوردار بوده و هستند ولی جای کم سرنشین و سواری اغلب خشک آنها مورد پسند بسیاری از خریداران خودرو در دنیا نبود. بگذریم از اینکه این روزها تفاوت میان پیکاپهای دو دیفرانسیل با شاسیبلندها از حیث سواری به کمترین میزان خود رسیده است و بسیاری از انواع پیکاپ همچون فورد F-150 یا دوج رم 1500 تفاوت چندانی از حیث راحتی و سواری با یک شاسیبلند مجهز ندارند. با اوصافی که برشمردیم، تنها راه چاره در آن دوره عرضه نوع دیگری از خودروها، یعنی سواریهای آفرودر بود یا آنچه که ما به آنها شاسیبلندهای سنتی یا پیشگام میگوییم.
ورود شاسیبلندهای سنتی به بازار با جیپ ویلیز (willys) در سال 1941 میلادی کلید خورد. اینها خودروهایی بوده و هستند که اغلب از معماری بدنه روی شاسی و دو دیفرانسیل بهره میبرند و به ظورت استاندادر تجهیزاتی همچون دنده کمک و قفل دیفرانسیل دارند. به لطف این تجهیزات، قابلیتهای آنها در عبور از جادههای شنی، گلی، کوهستانی و سراشیبیها مثالدنی است و در عین حال گذر سهل و آسان از رودخانه های کم عمق نیز از ویژگی های بارز و متعارف آن هاست. خودروهایی همچون جیپ رانگلر، فورد برانکو ، تویوتا لندکروزر، نیسان پاترول، مرسدس بنز جی کلاس و میتسوبیشی پاج رو از معروف ترین شاسی بلندهای سنتی در طی چند دهه اخیر هستند که بعضی از آنها را میتوانید دربخش خرید خودرو کارکرده بسیاری از سایتهای ایرانی و با قیمت مناسب پیدا کنید.
تغییر با سلیقه مشتریان
دنیای خودرو تنها تابع فن و تکنولوژی نیست، بلکه تابع عوامل مؤثرتری همچون مد و سود نیز هست و اغلب اوقات این عوامل جلوتر از تکنولوژی حرکت نموده و خط مشی واحد صنعتی تابعی از منطق کارکردی آنهاست. در واقع، خودروسازی تجارتی است که هدف اصلی و اساسی آن کسب سود برای سهامداران و متصدیان آن است و تمامی متغیرهای دیگر از جمله تحقیق و توسعه و ارائه فنآوریهای نوین در جهت نیل به این هدف و صد البته، بقا در بازار مصرفی است که مالامال از رقبای گوناگون و تازهنفس است. چنانچه خودروسازی نتواند هزینههای جاری خود را متوازن و متعادل کند، بیتردید ورشکسته شده و از گردونه رقابت خارج خواهد شد. این اصل بدیهی دنیای تجارت است.
پس در جهانی که هر روز در آن به تعداد عرضهکنندگان خودرو افزوده میشود و سود عملیاتی خودرو نیز دائماً پایینتر میآید تنها راه بقا این است که به نیازهای فوری بازار با سرعتی هر چه تمامتر پاسخ داه شود تا بلکه لااقل واحد تولیدی سرپا مانده و سوددهی حداقلی آن تأمین شود. از آنجایی که بسیاری از مشتریان به اقتضای مد روز، پیش از آنکه قابلیت یک خودروی شاسیبلند مد نظرشان باشد، ظاهر و فضای داخلی بزرگ آن را میپسندند پس باید در کمترین زمان ممکن به این نیاز پاسخ داد و شاید از همین بابت است که خودروهایی به نام کراساور در میانه دهه نود میلادی متولد شدند، خودروهایی که ظاهر یک خودروی شاسیبلند را با ویژگیهای یک خودروی سواری ترکیب نمودند و طیف گوناگون سنی نیز آنها را میپسندید.
کراساورها؛ شاسیبلندنماهایی برای شهر
کراساورها اساسا از پلتفرمهای همسانی با خودروهای سواری برخوردارند و همین امر موجب کاهش هزینههای تکوین و توسعه در این طیف از خودروها شده و صرفه تولید در آنها را بالاتر از حد معمول آن میبرد. مثلاً دو کراساور به ظاهر متفاوت اما دوقلوی هیوندای سانتافه و کیا سورنتو از پلتفرمی همسان با خودروهای سواری همچون هیوندای سوناتا، هیوندای آزرا و کیا اپتیما برخوردارند و یا دو قلوهای کیا اسپورتیج و هیوندای توسان اساساً از پلتفرم مشترکی با هیوندای الانترا و کیا سراتو بهره می برند.نکته جالب اینجاست این طیف از کراساورها اغلب به صورت تک دیفرانسیل عرضه میشوند و عرضه نسخه دو دیفرانسیل آنها اغلب به نحو سفارشی از طرف مشتری صورت میپذیرد و البته در داخل کابین آنها نیز از وسایل مرسوم در یک شاسیبلند سنتی چندان اثری نیست و این خودروها به سبب ارتفاع کم از قابلیت و کارایی چندانی در جادههای آفرود و صعبالعبور بهره نبرده و سازندگانشان نیز در آگهیهای تبلیغاتی زیاد روی این مسئله تأکید نمیکنند. پس به خوبی میبینیم هدف در اینجا اساسا ارائه خودرویی سواری با ظاهری همچون شاسیبلند است. در واقع، با اتخاذ این ترفند از سوی خودروسازان دنیا، مشتریان بیشتری جذبشان میشوند و از آنجایی که عمده مشتریان حاضرند مبلغ بیشتری در قیاس با یک خودروی سدان یا هاچبک سنتی برای یک خودروی بلند قامت پرداخت کنند، پیامد این کار سود بیشتری است که نصیب سازنده زیرک و تیزهوش آن کراساور میشود.
با نگاهی به لیست قیمت ماشین میتوانید ببینید که این خودروها بخش قابل توجهی از بازار کشور ما را نیز به خود اختصاص دادهاند. در سایر نقاط دنیا نیز وضع به این صورت است. به طور مثال امروزه فروش یک خودروی هاچبک متعارف در بازار مثل آمریکای شمالی کار مشکلی است و روز به روز از سهم این گروه خودرویی در این اقلیم کاسته میشود، اما تنها کافی است که خودروسازی ارتفاع یک هاچبک را چند سانتیمتر بالا ببرد و دور گلگیرهای آن را با پلاستیکهای مشکی زمخت بپوشاند و روی سقف آن نیز یک ریل نقرهای نصب کند. با اجرای همین اعمال نه چندان سخت و پیچیده و البته کم هزینه، خودروساز مذکور میتواند آن هاچبک را به عنوان یک کراساور کوچک در بازارهای جهانی معرفی کند و در کنارش، سهم خوبی از بازار را تصاحب و نیز سود سرشاری را روانه خزانه شرکت نماید. جالب است بدانید که سهم این هاچبکهای بلندقامت یا کراساورهای کوچک در بازار آمریکای شمالی روز به روز بیشتر شده و از مرز 700 هزار دستگاه نیز عبور کرده است.
خلاصه کلام، در دنیای امروز اغلب خودروهای بلندقامت یا ظاهراً شاسیبلند تنها صرفاً برای ارضای نیازهای ذهنی و آنی مشتریان طراحی و عرضه میشوند و بسیاری از آنها از قابلیتهای ساده آفرودی هم برخوردار نیستند چه برسد به اینکه از پس کاربریهای سخت و سنگین در جادههای صعبالعبور برآیند. در واقع، بسیاری از مشتریان این طیف از خودروها به فرم ظاهری و حجم فضای داخلی خودروی خود بیش از قابلیتهای آفرودی آن اهمیت میدهند و چه بسا شاید یکبار هم در دوران رانندگی خود به جادههای خاکی یا صعبالعبور وارد نشده باشند. پس از هر خودروی بلندقامتی نمیتوان انتظاری همچون یک آفرودر قهار و توانمند را داشت. زیرا که در دنیای خودروسازی همچون هر فعالیت تجاری دیگری، کسب سود هدف عمده است و سود نیز تابع مد و سلایق خریداران در بازار است و بازار خودرو در دنیای امروز، خودروهای بلندقامت را سخت میپسندد حتی اگر آن خودروی بلندقامت در عمل هاچبکی با ارتفاع چند سانتیمتر بیشتر از مدلهای متعارف آن باشد.
منبع: https://bama.ir/
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
بهترین آفرودردها که از همه نظر بهترین هستن و مثل اونها نیومده و نمیاد همون مرسدس جی کلاس و هامر و فورد هستن در بالاترین رده اینها و کشور سازندشان تو همه چیز بهترین هستن.
در رده معمولی و میانه و اقتصادی شاسی بلند های تویوتا و ژاپنی هستن اینها نمیتونن به پای آلمانی و امریکایی ها برسند هرچند برای خاور میانه و ایران مناسب هستن
در رده پایین تر هم کراس اوور ها هستن که اونها جسارت آفرود واقعی رو ندارن ولی برای مصارف با پایه شهری که خارج از جاده نمیخواهند برن مناسب هستن.