چگونه می توان در عمل نوآوری داشت؟

تا همین چند وقت پیش، تنها ذکر کلمه ی نوآوری، ما را به یاد دانشمندان و مهندسین دیوانه ی فیلم ها و کارتون ها می انداخت که در آزمایشگاه های مخفی و زیرزمینی خود مشغول ساختن آینده بودند. اما امروز، نوآوری دیگر منحصر به از ما بهتران نیست، بلکه یک ضرورت فراگیر است.

نوآوری، یا ابداع چیز های تازه، بازبینی چیزهای قدیمی و ایجاد انقلابی کلی در برخی الگوها، باعث خیزش عظیم برند های غول آسایی نظیر آی بی ام، پولاروید، مک دونالد، و آتاری شد و بعد ها دور تازه ای از رقابت را میان شرکت هایی به راه انداخت که از پشتوانه ی چندانی برخوردار نبودند و می توانستند با چابکی بیشتری دست به عمل بزنند. شرکت هایی نظیر آمازون، گو پرو، بیتس، جوس پرس، نتفلیکس، اوبر و شرکت های بی شمار دیگر، با بازاندیشی الگوهای موجود و بازار، و دست زدن به نوآوری، صنایع متعددی رامتحول کردند.

شما چه یکی از شرکت های برتر دنیا باشید و چه کسب و کاری در حال شکل گیری، چه روی نوآوری متمرکز باشید و چه در تقلا برای باقی ماندن در عرصه، توصیه های بی چون و چرای زیر اجازه خواهند داد به جای آنکه دنباله روی صنعتی باشید، آن را از نو تعریف کنید.

۱- به یاد داشته باشید ایده ها مرز نباید داشته باشند ولی چارچوب چرا

با جملاتی مثل «هیچگاه نمی توانیم چنین کاری انجام دهیم» یا «تا به حال این کار را به شکل دیگری انجام داده ایم» ایده های افراد را محدود نکنید. این جمله ها قاتل خلاقیت اند. در عین حال، دستیابی به ایده های نو تنها در صورتی اثربخش خواهد بود که مشکلات به خصوصی را حل کنند. چارچوب شما باید همان مشکلی باشد که قصد دارید از میان بردارید، و ایده های شما باید به هر وسیله ی ممکن این کار را انجام دهند. هنری فورد به این دلیل اتومبیل ساخت که پرورش اسبی سریع تر، راه حلی پیچیده و مقیاس ناپذیر بود.

۲- اول به این فکر کنید که مردم چه می خواهند، بعد به فکر نیاز کسب و کار خود باشید

نمی توان با برطرف کردن مشکلات کسب و کار یا سازمان خود، پیشران نوآوری بود. شما به دنبال پول کسب و کار می کنید، و پول در برطرف کردن خواسته های مردم است. اول به مردم و نیاز هایشان فکر کنید، سپس ببینید چگونه می توانید آن را برای کسب و کار خود عملیاتی کنید. تمام شرکت های نوآور امروزی، نیاز هایی را برطرف کرده اند که کل صنعت متبوعشان آن ها را نادیده گرفته بود. در همین حین که بلاک باستر سعی داشت بفهمد چگونه می تواند کسب و کار رو به افول خود را نجات دهد، نتفلیکس از راه رسید و ناهارش را نوش جان کرد.

۳- صاحبان ایده را توانمند کنید، نظریه پردازانِ بی عمل را نا امید

داشتن تعداد زیادی بادمجان دور قاب چین و فقدان کسی که واقعاً کاری انجام دهد می تواند هر ایده ی فوق العاده ای را به نابودی بکشاند. مشارکت دادن افراد، بخشی اساسی از تشویق آنها به تفکر است و باید در هر فرآیند نوآورانه ای وجود داشته باشد، اما مراقب کسانی که فقط ایده می دهند و مسئولیت هیچ قسمتی از این فرایند را به عهده نمی گیرند باشید. اینکه مادربزرگ کسی از رنگ لوگوی شما خوشش نمی آید لزوماً بازخور سازنده ای محسوب نمی شود.

۴- سلسله مراتب را حذف کنید، نه رهبری

رهبران بزرگ به اعضای تیم خود کمک می کنند دستاورد های بزرگی کسب کنند. متأسفانه در تلاش برای همسطح سازی ساختار، رهبری تبدیل به حرف شده است و اثری از عمل در آن باقی نمانده است. اگر رهبران ارشد شما تیم های خود را تشویق نمی کنند و کسب و کارتان را به پیش نمی رانند، شاید وقت آن فرا رسیده که با آنها خداحافظی کنید. چشم انداز کسب و کار پر است از شرکت هایی که مدیران ارشدشان عاشق زرق و برق هستند، اما پیشرفتی در کار ایجاد نمی کنند.

۵- هر فرایندی که مانع پیشرفت می شود را کنار بگذارید

بدون به کار گیری نوعی فرایند، هیچ کاری پیش نمی رود. اما به محض آنکه فرایندی سد راه پیشرفت شد، باید مورد بازبینی قرار بگیرد و یا به کلی حذف شود. فرایند های انعطاف پذیری به وجود بیاورید که تضمین کننده ی پیشرفت مداوم باشند و بتوان در صورت لزوم آنها را دستخوش جرح و تعدیل کرد. گاهی اوقات برخی فرایند ها آنقدر طولانی می شوند که رقبا گوی سبقت را از شما می ربایند.

۶- از استعداد هایی با پیشینه های متفاوت بهره بگیرید

می توان گفت این موضوع در هر صنعتی مشکل ساز است. شما نمی توانید انسان هایی شبیه به هم با پیشینه های مشابه به کار بگیرید و انتظار نتایج متفاوت داشته باشید. ایده های تازه از سوی افرادی با تجربیات و تخصص های متنوع به وجود می آیند. کسانی را به جمع خود اضافه کنید که بتوانند دیدگاه های تازه ای با خود بیاورند. شاید برایتان جالب باشد که اخیراً برای انجام پروژه ای در ورایزن، تیمی تشکیل شد متشکل از یک روانشناس رفتاری، یک مهندس سابق وزارت دفاع، یک متخصص بازاریابی، یک طراح صنعتی، و چند استراتژیست از صنایع مختلف.

بهره مندی از نوآوری یک نیاز رقابتی درازمدت است. اگر عضوی از سازمانی هستید که نوآوری خود را از دست داده است، تغییر دادن این اوضاع به شما بستگی خواهد داشت. اگر عضوی از شرکتی در حال شکل گیری هستید و یا تازه دست به کار شده اید، فرصت بهره مندی از نوآوری را خودتان باید خلق کنید.