بررسی بازی Persona 5؛ نیروی اهریمنی اش
پرسونا 5 از همان دقایق ابتدایی به شما می فهماند که تفاوت هایی اساسی با بازی های ویدیویی معمولی دارد و قرار است تجربه ای منحصر به فرد در اختیارتان قرار دهد که احتمالاً از ...
پرسونا 5 از همان دقایق ابتدایی به شما می فهماند که تفاوت هایی اساسی با بازی های ویدیویی معمولی دارد و قرار است تجربه ای منحصر به فرد در اختیارتان قرار دهد که احتمالاً از زمان عرضه نسخه قبلی مشابه اش را ندیده اید و تا عرضه نسخه بعدی هم نخواهید دید. پرسونا 5 بازی عجیبی است و اگر از زوایای مختلف به آن نگاه کنیم، می توانیم برچسب های گوناگونی به آن بزنیم؛ یک نقش آفرینی ژاپنی، یک شبیه ساز تعاملات اجتماعی، یک شبیه ساز مدیریت زمان، یک اکشن نوبتی و حتی شاید یک انیمه تعاملی.
پرسونا 5 تمام این ها را در قلب خود دارد و تک تک شان را به قدری ماهرانه در گیم پلی گنجانده و در اختیار گیمر قرار می دهد که گذشت زمان از یادتان رفته و ناگهان متوجه می شوید ده ها ساعت صرفش کرده اید و هنوز ده ها ساعت دیگر برای تجربه اش فرصت دارید.
پرسونا 5 برای هر گیمری ساخته نشده، اما هر گیمری این فرصت را دارد که برای نخستین بار وارد دنیای بی نظیرش شود و تجربه ای تمام و کمال از یک نقش آفرینی ژاپنی استثنایی به دست آورد. دنیای شاداب و خوش رنگ و لعاب پرسونا 5 به همراه داستان فانتزی بازی که گاه تنه ای به رئالیسم می زند، بدون شک یادآور بسیاری از انیمه های جذاب ژاپنی است که می توانند برای مدت های طولانی، شما را محو خود کند.
داستان پرسونا 5، از عناصر و روایتی برخوردار است که تنها در یک محصول ژاپنی می توانیم انتظارش را داشته باشیم. بازی کند پیش می رود، عجله ای برای هیچ چیز ندارد و به کوچکترین جزییات به شکلی فزاینده (و شاید گاه بیش از حد) می پردازد. اما به محض اینکه ساعات نخست بازی را از پیش رو بردارید و برای غرق شدن در دنیای بازی آماده شوید، پرسونا 5 تبدیل به آمیزه ای از روایت بی نظیر، گیم پلی درگیرکننده و سبک هنری چشم نواز می شود.
پرسونا 5 درباره چند نوجوان دبیرستانی است؛ نوجوانانی که با مشکلات رایج تمام هم سن و سالان خود دست و پنجه نرم می کنند. این نوجوانان مجبور به درس خواندن و پاس کردن امتحاناتشان هستند، بابت کوچکترین اشتباهات توبیخ می شوند و در پاره ای از اوقات، باید به بزرگسالان «احمق» توضیح دهند که در حال دروغگویی نیستند.
گیم پلی پرسونا 5، بیش از 100 ساعت به طول می انجامد و بخش اعظمی از این زمان، صرف توصیف داستان می شود
همه چیز برای شخصیت اصلی داستان، مانند زندگی معمولی یک نوجوان معمولی است. تا اینکه یک روز زندگی اش تغییر کرده و به خاطر تلاش برای نجات زنی از دست سیاستمداری که در حال آزار وی بوده و ارتباطات قدرتمندی با سیستم قضایی ژاپن دارد، محکوم به اعمال خشونت آمیز شده و باید دوره بازپروری خود را در یکی از مناطق شهر توکیو و زیر نظر شخصی ناشناخته بگذراند. در همین حین، او مجبور به ادامه تحصیل خود در آکادمی شوجین می شود که اتفاقات مرموزی در آن به وقوع می پیوندد.
بدون اسپویل داستان باید گفت که سری بازی پرسونا، اساساً از مکتبی روان شناسی با همین نام الهام گرفته که بنابر آن، هر انسانی در ذهن ناخودآگاه خود، از چندین شخصیت مختلف برخوردار است که لزوماً هویت کامل یک شخص را شکل نمی دهند اما در مواقع مختلف، می توانند بروز پیدا کنند. پرسونا نیز با الهام از همین نظریه، پرسونا ها را به موجوداتی شیاطین-گونه در دنیای متافیزیک تشبیه می کند که در آن، شکلی فیزیکی به خود گرفته و نیروهای مختلفی برای صاحب خود به ارمغان می آورند.
درک داستان بازی مسلماً بسیار دشوار است و برای آگاهی از کوچکترین جزییات و پیچیدگی های آن، باید توجه ویژه ای به مکالمات و اتفاقات داستان داشت. در واقع به همین دلیل است که گیم پلی پرسونا 5، بیش از 100 ساعت به طول می انجامد و بخش اعظمی از این زمان، صرف توصیف داستان می شود؛ البته توضیحات، گاه بیش از حد تکراری می شوند و جدا از صرف وقت فراوان که به خسته کنندگی بازی می انجامد، این شائبه نیز برای گیمر پیش خواهد آمد که سازندگان بازی او را احمق فرض کرده و هرچیزی را بارها و بارها توضیح می دهند.
اما فارغ از این مسئله، اوضاع زمانی جالب می شود که شخصیت اصلی به همراه دوستان دیگرش، به توانایی خود در سفر کردن به جهان متافیزیک (که در بازی Metaverse) نامیده می شود پی می برد. متاورس جهانی است که در آن، تمایلات شرورانه انسان ها در قالب نوعی قصر پیدا می کند و با رسیدن به مرکز این قصر و ربودن قلب فرد، می توان تمایلات وی را تغییر داد و او را مجبور به اعتراف گناهان و اشتباهاتش کرد.
شاید همه چیز بسیار پیچیده به نظر برسد؛ اما این تمام چیزی است که پیش از ورود به دنیای پرسونا 5 لازم است بدانید و از اسپویل جزییات دیگر پرهیز می کنم. اما همین بس که بدانید شخصیت های اصلی داستان، در جهان متاورس به قدرت های فراطبیعی خود جهت مبارزه با پرسوناهای افراد شرور پی می برند و سعی می کنند با نفوذ به قصر آنها و ربودن قلب شان، آنها را به انسان هایی بهتر تبدیل کنند.
نکته جالب درباره دو جهان پرسونا 5، یعنی جهان متاورس و جهان واقعی، ارتباط دائمی و ناگسستنی میان آنهاست
نکته جالب درباره دو جهان پرسونا 5، یعنی جهان متاورس و جهان واقعی، ارتباط دائمی و ناگسستنی میان آنهاست. از یک سو، باید به عنوان شخصیت اصلی به فراگیری مهارت هایی در دنیای واقعی بپردازید که در متاورس به کمکتان می آیند و از سوی دیگر، ممکن است به موانعی در متاورس بر بخورید که تنها از طریق اعمال خاصی در جهان واقعی از پیش روی برداشته می شوند.
به عنوان مثال، ممکن است در قصر یکی از افراد شرور داستان، با دری بسته مواجه شوید که به هیچ وجه امکان باز کردن آن وجود ندارد. در این صورت، متوجه خواهید شد که آن شخص در دنیا و خانه واقعی خود، کمدی با قفلی بزرگ دارد که برخی از رازهای بزرگش را در آن پنهان کرده است؛ بنابراین لازم است در مقابل چشمان وی، قفل کمد را بشکنید تا ناخودآگاه وی، این باور که امکان نفوذ به کمد وجود ندارد را کنار گذاشته و قفل در جهان متاورس باز شود؛ منطقی است، مگرنه؟
این پیچیدگی های بی نظیر داستانی، حقیقتاً تنها در بازی ها و انیمه های ژاپنی به چشم می خورند و شاید به همین خاطر باشد که پرسونا 5 به کلی با هر عنوان دیگری که طی سال های اخیر تجربه کرده ایم تفاوت دارد.
پرسونا 5 در وهله اول، یک شبیه ساز تعاملات اجتماعی است و این عنصر، یکی از بنیادین ترین قواعد دنیای بازی به شمار می رود
از منظر گیم پلی، همانطور که پیشتر اشاره کردم، پرسونا 5 ادغامی از سبک های مختلف است که در نهایت به تولید ژانری منجر شده که شاید بتوانیم آن را انیمه تعاملی بخوانیم. پرسونا 5 در وهله اول، یک شبیه ساز تعاملات اجتماعی است و این عنصر، یکی از بنیادین ترین قواعد دنیای بازی به شمار می رود؛ شما باید با کاراکترهای مختلف تعامل داشته باشید، به نیازهای آنها پاسخ بدهید، به کسب مهارت های مختلف بپردازید و در نهایت، ویژگی های شخصیتی خود مانند دانش، جسارت، جذابیت و غیره را افزایش دهید.
تمام این مهارت ها، نه تنها روی تعاملات شما در دنیای واقعی تاثیرگذار هستند، بلکه بر متاورس هم تاثیر می گذارند و مهارت های شما برای نفوذ به قصرها، مبارزه با پرسوناها و ربودن قلب افراد شرور نیز کمک می کند. اما جالب است بدانید که تمام ماموریت های نفوذ به قصرها در بازی، از محدودیت زمانی مشخصی برخوردار هستند و برای موفقیت در آنها، باید به خوبی زمان خود را مدیریت کنید و تعادلی مناسب میان فعالیت های دنیای واقعی و متاورس به وجود آورید.
بنابراین آخرین اتفاقی که ممکن است در جهان پرسونا 5 به وقوع بپیوندد، کمبود فعالیت های مخصوص گیمر است. می توانید به سینما بروید، کتاب بخوانید، در امتحانات مدرسه شرکت کنید، ساختن یک فنجان قهوه خوش عطر را بیاموزید، تمرین بیسبال کنید و بسیاری فعالیت دیگر که هرکدام به نوبه خود، بر چگونگی شکل گیری شخصیت تان تاثیر می گذارند.
نفوذ به قصرها بدون شک یکی از جذاب ترین بخش های بازی به شمار می رود و هر قصر، ویژگی های کاملاً متفاوتی با دیگری دارد که سبب می شود هر یک تجربه ای کاملاً متفاوت با دیگری ارائه دهند. ماموریت قصرها، معمولاً به دو بخش تقسیم می شوند؛ بخش مخفی کاری که باید به دور از چشم محافظین قصر انجام شده و به پیشروی شما در آن منجر شود و بخش مبارزات که به صورت نوبتی دنبال می شود و واقعاً لذتبخش از آب درآمده است.
مهم ترین سلاح شما برای نبرد با دشمنان، پرسوناها هستند؛ اگرچه در ابتدای بازی تنها یک پرسونا با توانایی های محدود در اختیار دارید اما به مرور زمان و با شکست دادن دشمنان -که آنها نیز خود پرسوناهای شخص شرور مورد نظر هستند- و مذاکره با آنها، قادر به جذب پرسوناهای بیشتر و به تبع آن، توانایی های بیشتر هستید. گذشته از این پرسوناها، می توانید از نبرد تن به تن، اسلحه گرم و آیتم های خاصی نیز در مبارزات نوبتی و منو-محور بازی استفاده کنید.
یکی از مهم ترین المان های بازی که در چند ده ساعت ابتدایی بازی به صورت اجباری دنبال و سپس به خود بازیکن سپرده می شود، جمع آوری یاران بیشتر برای گروهی است که توسط شخصیت اصلی شکل می گیرد. این یاران، نقشی مهم در مبارزات ایفا می کنند و می توانند همه چیز را به نفع شما تغییر دهند.
اما همه چیز به همین محدود نشده و المان های کوچک و بزرگی مانند تعیین استراتژی مبارزاتی هر یار یا گروگان گرفته شدن یاران توسط دشمنان و مذاکره برای آزادسازی آنها، سبب شده تا مبارزات نوبتی بازی به مرور زمان دچار رخوت نشده و همواره شادابی خود را حفظ کنند. با پشت سر گذاشتن هر مبارزه، مثل تمام بازی های مشابه امتیاز تجربه و پول رایج درون بازی را دریافت می کنید و به مرور زمان، لول آپ می شوید و از پس دشمنان قدرتمندتر برخواهید آمد.
علاوه بر این، یکی از قابلیت هایی که به کلی گیم پلی را دگرگون می کند و ابعاد تازه ای به آن می بخشد، امکان ادغام پرسوناها در اتاقی به نام Velvet Room و ساخت پرسوناهای جدید با قابلیت های تازه است. به خاطر همین قابلیت، دائماً در تلاش خواهید بود که به جای کشتن پرسوناها در مبارزات، با آنها مذاکره کرده و به پیوستن به ناخودآگاه خود متقاعدشان کنید.
هیچ یک از موفقیت های فعلی بدون سبک گرافیکی بی نظیر، موسیقی فراموش نشدنی و فضاسازی گرم و مهمان نوازانه بازی میسر نمی شد
در اینجا، یکبار دیگر ارتباط پایدار میان جهان واقعی و متاورس نمایان می شود و اگر می خواهید پرسوناهایی قدرتمند با تیپ شخصیتی منحصر به فرد بسازید، باید با کاراکتری با همان تیپ شخصیتی در دنیای واقعی ارتباطی صمیمی برقرار کنید؛ در غیر این صورت، پرسونای شما توانایی های چندان خارق العاده ای نخواهد داشت. این مسابقه طناب کشی میان دو جهان، تقریباً میان تمام اجزای گیم پلی به چشم می خورد و شاید حتی متوجه برخی از آنها نشوید، اما همگی با ریسمانی نامرئی به یکدیگر متصل بوده و نیازمند توجه شما هستند.
گذشته از گیم پلی و تمام مسائل مربوط به آن، اتمسفر هنری بازی یکی از نکاتی است که قطعاً باید اهمیتش را خاطر نشان کرد. پرسونا شاید به صورت ذاتی بازی چندان خارق العاده ای نباشد، درست است که سازندگان تقریباً روی تمام اجزای گیم پلی فکر کرده اند و داستانی مثال زدنی برای پرسونا 5 فراهم آورده اند، اما شاید هیچ یک از موفقیت های فعلی بدون سبک گرافیکی بی نظیر، موسیقی فراموش نشدنی و فضاسازی گرم و مهمان نوازانه بازی میسر نمی شد.
استفاده از ترکیب های رنگی گرم و سرد به همراه طراحی های دیجیتالی که انگار با دست ترسیم شده اند، باعث می شود که از تک تک لحظات بازی لذت ببرید و فارغ از گیم پلی، بخواهید برای دقایقی در محیط های بزرگ و متنوع پرسونا 5 پرسه زده و دستاوردهای هنری استودیوی Atlus را تمجید کنید. و موضوع زمانی حیرت انگیز تر می شود که بالاخره پا در محیط های بزرگ بازی می گذارید و محو میزان جزییات هر یک از آنها می شوید؛ تعجبی ندارد که توسعه آخرین نسخه از سری پرسونا، این همه سال به طول انجامیده، اما قطعاً ارزشش را داشته است.
در نهایت باید گفت که جدیدترین نسخه از سری بازی پرسونا، گنجینه ارزشمندی است که کمتر در این دوره و زمانه پیدا می شود؛ همه چیز در بهترین حالت خود قرار دارد و به جز نکات کوچک و بزرگ، نمی توان نقدی بزرگ به بازی وارد کرد. در واقع به نظر می رسد که بازی سازان ژاپنی پس از یک دوره افول کوتاه در بازار غرب، یک بار دیگر موفق به بالا بردن استانداردهای خود و بازگشتی شکوهمندتر از سابق به بازار بازی های ویدیویی شده اند.
پس از فاینال فانزی، نی-اوه، زلدا و NieR، حالا استودیوی Atlus دست به حرکتی زده که مشابه اش را کمتر در صنعت بازی می بینیم؛ واقعاً وقت گذاشتن برای توسعه یک عنوان، در نظر گرفتن تمام جوانب آن و عرضه بازی معرکه ای که می تواند هفته ها گیم پلی خالص و سرگرم کننده را برای بازیکن به ارمغان بیاورد. بدون شک، امسال سال بازی های ژاپنی است و تا به این لحظه، بیش از چهار گزینه ارزشمند ژاپنی پیش پای گیمرها قرار دارد که چشم پوشی از آنها، اشتباهی بزرگ خواهد بود.
- استدلالات داستانی قدرتمند که به این زودی ها از مد نمی افتند
- حتی ساده ترین وظایف تعریف شده در بازی هم سرگرم کننده هستند
- سیستم مبارزه به شکلی هوشمندانه، عالی از آب در آمده است
- گرافیکی فنی و هنری بازی، اتمسفری سرزنده و باورپذیر به بازی بخشیده اند
- داستان طی ساعات نخست، روندی بسیار کند دارد
- باید زمان زیادی را به بازی اختصاص دهید
- در موارد معدودی، بالانس از بین رفته و مبارزات بیش از حد سخت می شوند
- برای خرید این بازی به ایستگاه بازی حرفه ای ها و وب سایت PSPro.ir مراجعه نمایید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
یک کلام! واقعا عالی با این که گاهی به خاطر طول کشیدن مکالمات حوصله آدم و سر میبره! اما بعدش چنان استرس و هیجانی میده که فقط کیف میکنی.....