آشنایی با دیتر رامز؛ از دیزاین در براون تا عشق به معماری و الگو شدن برای طراحان
«دیتر رامز» یکی از تاثیر گذار ترین طراحان قرن حاضر است که در کشورمان کمتر شناخته شده. او در سال 1932 در ویسبادن آلمان به دنیا آمد و 20 می امسال 82 ساله شد. سالروز ...
«دیتر رامز» یکی از تاثیر گذار ترین طراحان قرن حاضر است که در کشورمان کمتر شناخته شده. او در سال 1932 در ویسبادن آلمان به دنیا آمد و 20 می امسال 82 ساله شد. سالروز تولدش بهانه ای شد تا در4 بخش مروری داشته باشیم بر بعضی از مهمترین اتفاقات زندگی رامز.
- کودکی و نوجوانی رامز
- شباهت محصولات اپل به طرح های رامز
- شخصیت و خصوصیات زندگی رامز
- ده اصل طراحی خوب از دیدگاه دیتر رامز
او به همراه تیم طراحی اش بسیاری از اثر گذار ترین و مهمترین طرح های لوازم خانگی و مبلمان قرن بیستم را ارائه کردند. برای اینکه در مورد او و شایعاتی قدیمی در مورد دزدی «جاناتان آیو» طراح کمپانی «اپل» از طرح های «رامز» بیشتر بدانید، و طرح های بیشتری از او ببینید، ادامه مطلب را در دیجیاتو دنبال کنید.
پرده اول؛ کودکی و نوجوانی و جوانی رامز
دیتر در کودکی شدیدا تحت تاثیر پدر بزرگ نجارش بود. به دلیل همین تاثیرات در سال 1947 تحصیل در رشته ی معماری و دکوراسیون داخلی را در مدرسه ی هنری ویسبادن شروع کرد اما یک سال بعد به خودش استراحتی داد تا در کنار پدر بزرگ هنرمندش به فراگیری عملی نجاری بپردازد و از تجربیات او بهره مند شود. او در همان سال دوباره به مدرسه بازگشت و تحصیلاتش را ادامه داد و در سال 1953 با افتخارات زیادی فارغ التحصیل شد.
در آن سال ها کشور آلمان مشغول بازسازی و احیای آسیب های بعد از جنگ جهانی بود. افتخارات رامز باعث شد تا قبل از فارغ التحصیلی اش برای «Otto Apel» معمار ساکن فرانکفورت کار کند. در سال 1955 به تشویق یکی از دوستان درخواستی را جهت استخدام در کمپانی محصولات الکتریکی "براون" فرستاد و توسط «اِروین و آرتور براون» که در پی مرگ پدرشان «مکس براون» ریاست کمپانی را بر عهده داشتند، استخدام شد.
کاری که او باید آنجا انجام می داد خلق فضای مدرن داخلی برای شرکتی بود که داشت محصولات الکتریکی انقلابی تولید می کرد. او همزمان هنرجوی "مدرسه طراحی اولم" (مدرسه ای جانشین باهاوس) هم شد.
رامز با سرعت زیادی پیشرفت کرد و توانست به طراحی محصول نیز بپردازد و در سال 1956 با طراحی درب شفاف پلیمری برای دستگاه مشهور ضبط و پخش SK4 توانایی های خودش را اثبات کرد. او به دلیل توانایی هایش در سال 1961 به سمت ریاست بخش طراحی شرکت براون منصوب گردید و تا سال 1995 که باز نشسته شد، در این مقام باقی ماند.
در اولین سال استخدامش در براون، رامز که جوانی 23 ساله بود، طرح زیر را برای به روز نمودن طراحی داخلی شرکت ارائه داد.
در دیوار پشتی این طراحی شجاعانه به سبک مدرن، می توانید اولین نمودهای سیستم های ذخیره سازی دیواری را که بعد ها در شرکت ویتسو به تولید انبوه رسید، ببینید. در سال 1959 دیتر رامز از «اِروین براون» پرسید که آیا می تواند برای «نیلز ویتسو» و «اتو زپف» طراحی مبلمان انجام دهد؟ و براون فورا پاسخ داد: "بله. این کار به بازار رادیوهای ما کمک خواهد کرد." یک سال بعد، سیستم جهانی قفسه بندی دیواری 606 روانه بازار شد.
دو شغله بودن دیتر رامز تا سال 1997 که او از براون بازنشسته شد، ادامه یافت. او همواره بر این اعتقاد باقی ماند که رسیدن به بهترین طراحی تنها در سایه طراحی تیمی امکان پذیر است.
پرده دوم؛ شباهت محصولات اپل به طرح های رامز
چند سال قبل موجی به راه افتاده بود که جاناتان آیو طراح اپل از طرح های دیتر رامز کپی برداری کرده است. البته تاثیر پذیری جانی از طراحی های رامز غیر قابل انکار است، و شاید او سال ها قبل از اینکه جانی آیو بتواند یک کامپیوتر را حتی روشن کند روند طراحی اپل را تعریف کرده بود، (حتی شاید از طرح های رامز بتوان آینده طراحی اپل را پیش بینی هم کرد) اما او همیشه متواضعانه در جواب این سخن میگفت: "این یک تعریف است!" و ناخود آگاه به این ضرب المثل اشاره می کند: "تقلید شکلی از چاپلوسی صمیمانه است"
او در ویدئوی زیر تعریف می کند که جاناتان آیو (که از او به عنوان همکارش یاد می کند) از او می خواهد به استودیوی طراحی اپل برود؛ البته تنها! و طرح های اپل را از نزدیک ببیند، همچنین توضیح می دهد که آقای «فیلیپ استارک» طراح مشهورفرانسوی در یک مهمانی در لوس آنجلس صریحا به او گفته است که اپل از طراحی های او کپی می کند، اما او پاسخ همیشگی اش را داده.
رامز بر این عقیده است که یک طراحی اصولی و خوب نظر همه را جلب می کند و ممکن است طراحی های خوب شبیه یکدیگر باشند. برای همین به استارک چنین پاسخ داده بود: "برای من [اینکه محصولات آنها شبیه طرح های من باشد] یک تعریف کردن است."
برای دیدن ویدیوهای بیشتر درباره رامز از زبان خودش به اینجا مراجعه کنید.
رامز می گوید: "من یک طراح صنعتی نیستم، من یک معمار هستم چرا که تحصیلاتم را در این رشته به اتمام رساندم" و اضافه می کند: "دلایل زیادی برای این انتخاب هست، ولی یکی از آنها که من از همه بیشتر از آن تنفر دارم وجود محصولاتی غیر ضروری است که روی آنها اسم دیزاین می گذارند. و این باعث می شود که دنیای دیزاین از چیزی که واقعا باید باشد، و آنچه که هدف دیزاین است، یعنی کمک برای زندگی راحت تر، فاصله بگیرد... طراحی در حال همه گیر شدن است اما به عقیده من نه در مسیر درست و من ترجیح می دهم که به معماری برگردم."
پرده سوم؛ شخصیت و خصوصیات زندگی رامز
در سال 2000 "دیزاین بوم" مصاحبه ای با این طراح بزرگ در منزلش در "کرونبرگ" (kronberg) انجام داد و در این مصاحبه او از روزمرگی های اش گفت. با دانستن این مسائل شخصی شاید بهتر بتوانیم کار او را درک کنیم و ببینیم تا چه حد طرح های اش به شخصیت درونی او نزدیک است.
او در مورد خودش می گوید: "ساعت های نزدیک به غروب فعال تر هستم و تا ساعت 1 نیمه شب کار می کنم، از موسیقی کلاسیک لذت می برم و رادیو هم گوش می کنم" و در جواب اینکه چه کتابی کنار تخت تان دارید می گوید: "بروید نگاه کنید، یک عالمه هست!"
او مجله های طراحی را هم مطالعه می کند و می گوید: "هنگامی که در براون بودم، وقتی برای ام نمی ماند، حتی برای روزنامه خواندن و پی گیری اخبار، اما الان هر روز صبح اخبار را در روزنامه ها می خوانم."
در این مصاحبه از او پرسیدند: "آیا به چگونگی لباس پوشیدن خانم ها توجه می کنید؟ آیا ترجیح دیگری برای این نوع پوشش دارید؟" او پاسخ داد: "بله، من به چیزی که گفتید دقت کرده ام، در سال 1950-1951 وقتی مشغول تحصیل در رشته معماری بودم، آنجا یک کلاس فشن و مد هم بود، من عاشق این بودم که طراحی های آنها را ببینم و ... بله کارهای«جیل سندر» را دوست دارم."
او نمی تواند لباسهای ناراحت و آن هایی که باعث خارش پوست می شوند را تحمل کند. با همسرش تا دو سال قبل از این مصاحبه یک گربه داشتند، وقتی مُرد شانزده ساله بود، نامش فرانسیسکا بود و بعد از آن حیوان خانه ای دیگری ندارند. رامز همه طراحی های اش را در استودیوی طراحی داخل خانه خود انجام می دهد.
رامز می گوید: "دیدن اروین براون و همچنین نیلز ویتسو، خوش شانسی بزرگی برای من بود، من طراحی کردن برای آنها را دوست دارم. در آلمان کار آفرینان جذاب زیادی وجود ندارند، شاید در ایتالیا بیشتر باشند، مثلا مردم آدریانو اولیوتی را دوست دارند اما امروزه آنها هم کمیاب شده اند."
رامز می گوید: "فرم باید از عملکرد پیروی کند و جور دیگری از طراحی برای ام قابل تحمل نیست. مسلما عملکردهای روحی روانی هم وجود دارند که باید به آنها توجه کنیم، مساله اصلی، نگه داشتن تعادل بین زیبایی ظاهری و وفادار ماندن به عملکرد محصول است."
در جواب این سوال که آیا شما فکر می کنید "دیزاین" یک عبارت مستقل فرهنگی است می گوید: "امروزه کلمه دیزاین بیش از اندازه استفاده می شود، حتی آرایشگر ها هم خودشان را دیزاینر می نامند، اما اگر منظور ما از طراح همان کلمه ی لاتین "designare" یا عبارت انگلیسی "design" باشد که مهندسان خودشان را با آن خطاب می کنند، بله من فکر می کنم که این عبارت یک فرهنگ است اما مستقل."
اینها هم بعضی از سخنان او در مورد خودش است: "در ایتالیا بسیاری از طراحان مانند من آرشیتکت هستند، در روزگار من آموزش خاصی وجود نداشت و به یاد دارم کلاسی داشتیم به نام فضا و ابزار." (می خندد)
"...من هنوز هم با همکارانم در براون روابط خوبی دارم همینطور با بعضی از طراحان ایتالیایی و در مورد ایده های مان با یکدیگر تبادل نظر می کنیم...آرامش، سادگی، تعادل، و در عین حال نشاط نقاط رجوع من هستند...من همیشه علاقمند به ترکیب مواد مختلف با یکدیگر بوده ام، در طراحی های اخیرم چوب و پلاستیک و آلومینیوم را با هم ترکیب کرده ام."
او می گوید راضی کننده ترین محصولی که تا به حال طراحی کرده است، دستگاه ضبط و پخش SK4 است، این اولین باری بود که از پلی کربنات برای پوشش این دستگاه استفاده می شد، چیزی که بعد ها تبدیل به یک استاندارد شد. بیشترین طرح هایی که دوست دارد محصولات کوچک هستند، مثل رادیو TP1 برای براون.
در مورد کودکی اش می گوید: "وقتی که بچه بودم زیاد پیش پدر بزرگم می رفتم، می دیدم که او چگونه فرم هایی ساده اما زیبا می سازد، این چیزی بود که من دوست داشتم انجام دهم. من نمی دانستم می خواهم طراح شوم، ولی این را می دانستم که می خواهم یک چیزهایی بسازم...«چارلز و ری ایمز» و «جورج نلسون» از طراحان مورد علاقه من در گذشته هستند، من هرگز ایمز را از نزدیک نشناختم ولی نلسون را می شناسم و عاشق وقتی هستم که او در مورد طراحی صحبت می کند. در مورد طراحان حال حاضر هم کارهای «جاسپر موریسون» را دوست دارم."
پرده چهارم؛ ده اصل طراحی خوب از دیدگاه دیتر رامز
در اوایل دهه ی 1980 دیتر رامز نگرانی رو به رشدی را در مورد جهان پیرامونش ابراز کرد؛ "یک شلوغی نامفهوم از اشکال و رنگ ها و صداها." او به این موضوع که یکی از انسان های تاثیر گذار در دنیا است آگاه بود، بنابراین از خودش یک سوال مهم را پرسید: "آیا طراحی های من طراحی های خوبی هستند؟" از آنجایی که طراحی خوب نمی تواند تنها در یک قالب محدود اندازه گیری شود، رامز 10 تا از مهم ترین اصولی که از نظر او در یک طراحی خوب لحاظ می شدند را بیان کرد که گاهی به نام 10 فرمان نیز شناخته می شوند. این 10 اصل عبارت هستند از:
طراحی خوب نوآور است.
هنوز هم فرصت هایی برای نوآوری به هر وسیله ممکن وجود دارد. پیشرفت تکنولوژی همیشه فرصت های جدیدی را برای یک طراحی نوآورانه فراهم می کند. البته که طراحی نوآور همیشه در کنار تکنولوژی های نو گسترش می یابد و به همین دلیل به خودی خود نیز پایان نمی پذیرد.
طراحی خوب محصول را کارآمد می کند.
یک محصول برای این خریده می شود تا استفاده شود. محصول باید نیازهای اصلی خریدار را در زمینه های عملکردی، روانی و زیبایی شناسی پاسخ دهد. یک طراحی خوب بر مفید بودن یک محصول تاکید دارد و از هر آنچه که از این تاکید بکاهد صرف نظر می کند.
طراحی خوب زیبا است.
محصولاتی که ما هر روز استفاده می کنیم روی شخصیت و خوب بودنمان اثر می گذارند و به همین دلیل یکی از مهمترین مسائلی که در کارآمد بودن یک محصول نقش دارد، زیبایی ظاهری آن است. و البته فقط محصولاتی می توانند زیبا باشند که خوش طرح، خوش ساخت و خوش کیفیت هستند.
طراحی خوب باعث می شود یک محصول قابل فهم باشد.
طراحی باید در راستای معرفی ساختار محصول بر آید. از آن هم بهتر، باعث شود محصول خودش با شما صحبت کند. و در بهترین حالت اینکه محصول خودش را شرح دهد.
طراحی خوب محجوب و متواضع است.
محصولاتی که مقصود شما را برآورده می کنند، مانند ابزارآلات هستند. آنها نه اشیاء تزئینی اند و نه آثار هنری. بنابراین طراحی آنها باید خنثی و آرام (بدون شلوغی و با اثرات کنترل شده) باشد، تا فضا را برای ابراز وجود کاربر باز بگذارد.
طراحی خوب صادق است.
طراحی خوب باعث نمی شود که یک محصول نوآورتر، قدرتمند تر و با ارزش تر از آن چیزی که واقعا هست، جلوه کند. همچنین با وعده هایی که نمی تواند نگه دارد، سعی در اغوا کردن مصرف کننده ندارد.
طراحی خوب ماندگار است.
طراحی خوب از مد روز بودن پرهیز می کند، بنابر این هرگز هم قدیمی نمی شود. بر خلاف طراحی هایی که بر اساس مد روز انجام می شوند، سال های زیادی خواهد ماند، حتی در جامعه مدرن امروز که محصولات به عمد کم دوام ساخته می شوند.
طراحی خوب در کوچکترین جزئیاتش هم دقیق است.
هیچ چیزی نباید اتفاقی باشد یا به شانس سپرده شود. رعایت دقت و ظرافت در فرآیند طراحی نشان دهنده ی احترامی است که برای مصرف کننده قائل هستید.
طراحی خوب دوستدار طبیعت است.
طراحی نقش مهمی در کمک به حفاظت از محیط زیست دارد. باعث حفظ منابع می شود و آلودگی فیزیکی و بصری را در چرخه عمر محصول کاهش می دهد.
طراحی خوب کمترین طراحی ممکن است.
کمتر، یعنی بهتر. چرا که طراحی خوب روی موارد ضروری تمرکز می کند، و به محصول موضوعات غیر ضروری را تحمیل نمی کند. بازگشتی به سمت خلوص و سادگی است.
از نظر او یک طراحی خوب با این 10 اصل تعریف می شود که به اصول ده گانه رامز مشهور هستند. او اضافه می کند از نظرش اپل تنها شرکت معاصری است که هم اکنون از اصول یک طراحی خوب پیروی می کند.
هم اکنون طراحی های او طرفداران بسیاری در سرتاسر دنیا دارد و امروزه الهام دهنده طراحان بزرگی مثل جاسپر موریسون، کنستانتین، سام هچ و البته جاناتان آیو بوده است. او در طراحی های اش اضطراب روزانه ما را درک می کند و سعی دارد حس مهربانی را جانشین خودخواهی های مان کند. برخی از آثار او در موزه ها نگهداری می شوند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
یه محصول از براون دارم می گم چرا انقدر قیافش آشناست!! البته الکتریکی هست نه الکترونیکی