مصاحبه دیجیاتو با موسسان تسکولو؛ استارتاپی با دو سال فراز و نشیب
همانطور که شما نیز خبر دارید، تب راه اندازی استارتاپ در دنیا داغ است و بسیاری از نام های تجاری موفق که به برند تبدیل شده اند، ثمره تشکیل همین نهادها هستند. طی سالهای اخیر در ...
همانطور که شما نیز خبر دارید، تب راه اندازی استارتاپ در دنیا داغ است و بسیاری از نام های تجاری موفق که به برند تبدیل شده اند، ثمره تشکیل همین نهادها هستند. طی سالهای اخیر در کشورمان، راه اندازی کسب و کارهای کوچک توسط جوانان به ویژه دانشجویان و صاحبان ایده، طرفداران زیادی پیدا کرده و با سرعت خوبی در حال پیگیری است.
در این میان بسیاری از کسب و کارهای نوپا شکست می خورند و نمی توانند به هدف خود دست پیدا کنند، اما برخی هم موفق شده و با جدیت به کار خود ادامه می دهند.
فرهاد هدایتی و کاظم کشاورز را می توان دو جوان ایرانی موفق در راه اندازی استارتاپ دانست. آنها پروژه «Taskulu» را به همراه 4 نفر دیگر کلید زدند و پس از 2 سال تلاش و صرف وقت، سرانجام موفق به رونمایی آن شده و کاربران زیادی را چه از داخل و چه از خارج کشور برایش جذب نمودند.
تسکولو سیستم مدیریت پروژه تحت وب بوده که برخی از خدمات و سطوح کاربری اش رایگان و دیگر سرویس های آن پولی است. برای آشنایی بیشتر با این دو جوان 24 ساله در دفتر شتاب دهنده آواتک حاضر شدیم تا با آنها گفتگو کنیم.
در ادامه همراه دیجیاتو باشید تا از فراز و نشیب های راه اندازی یک استارتاپ موفق با خبر شوید.
من فرهاد هدایتی، متولد 1369، دانشجوی علوم کامپیوتر از دانشگاه امیر کبیر و در حال حاضر مدیرعامل تسکولو هست. کاظم کشاورز شیرازی و متولد 69 بوده که با فرهاد در یک ترم و یک رشته وارد دانشگاه شده اند. کاظم هم اکنون شریک فرهاد و مدیر بخش فنی Taskulu محسوب می شود.
فرهاد هدایتی کار را از کجا آغاز کرد؟
کار من از دو سال قبل شروع شد؛ آن زمان شرکتی را تاسیس کردم تا پروژه هایی که به ما واگذار می شد را در آن انجام دهیم و قبل از ورود به آواتک در این شرکت کار می کردیم.
در شرکت خودتان چه کاری انجام می دادید؟
پروژه های توسعه وب را از مشتری های خارجی (بیشتر آمریکایی و اروپایی) می گرفتیم و انجام می دادیم. ما مجبور بودیم برخی از کارهای دریافتی را به بیرون شرکت واگذار کنیم و این مسأله مشکلاتی را در مدیریت پروژه ها برایمان پدید می آورد.
در آن زمان برای حل این مشکل برنامه هایی مانند trello وجود داشت که کمکی به ما نمی کرد و به همین دلیل تصمیم گرفتیم خودمان به صورت دستی برنامه ریزی ها را انجام دهیم که این کار هم بسیار زمان بر بود. در نتیجه تصمیم گرفتیم که ابزاری را برنامه نویسی کنیم که در ابتدا با نام Task Stat شناخته می شد و هم اکنون اسم آن به تسکولو تغییر کرده است.
داستان این نام گذاری چه بود؟
Task Stat را بر اساس همفکری اعضای شرکت انتخاب کردیم ولی به خاطر مشکل ترید مارک (علامت تجاری)، باید به دنبال نام دیگری می رفتیم. پس از تحقیقات در این زمینه Taskulu را از Makulu برگرفتیم که در آن کولو به معنای بزرگی است و به همین خاطر تسکولو معنی کار بزرگ می دهد.
گفتید این برنامه را بر اساس نیاز خودتان طراحی و تولید نمودید و از طرفی نیز با شرکت های خارجی کار می کردید که به خاطر دریافت وجه قراردادها به صورت ارزی، درآمد خوبی برای شما داشته است. چه شد که آن کار را کنار گذاشتید و هم اکنون روی تسکولو کار می نمایید؟
باید به این نکته اذعان کنم که هنوز هم درآمد آن کار از تسکولو بیشتر است. ما در شرکت روی طراحی و پشتیبانی از سیستم های دروپال کار می کردیم که به دلیل کمبود افزونه ها و ماژول های سامانه مذکور، مشتریان زیادی برای ارائه کارشان به ما مراجعه می کردند و قیمت پروژه هایشان حدودا ساعتی 80 تا 120 دلار بود. البته آن قبیل کارها تمام نشده و هنوز هم پروژه هایی باقی مانده است که هم اکنون دو نفر از تیم ما روی آنها کار می کنند.
این نوع امور جزو نخستین گام های ما بودند و من هم ایده آن را دوست داشتم اما معلوم نبود تا کجا باید کارمان را ادامه دهیم و تا کی می توانستیم هر روز برای دیگران کدنویسی و برنامه نویسی کنیم.
اگر ممکن است توضیحات بیشتری در این رابطه بدهید؟
چون مالکیت پروژه ها برای خودمان نبود، باید تا وقتی که می خواستیم پول در بیاوریم این روند را ادامه دهیم؛ یعنی هر روز برای اهداف مشتریانمان کد نویسی کنیم.
افراد زیادی در دنیا این کار را می کنند و درآمد خوبی هم از این شغل دارند. چه شد شما به این نتیجه رسیدید که باید این کار را ترک کنید و روی پروژه ای درآمدزا برای خودتان فعالیت نمایید؟
همیشه فکرم این بوده، کاری که انجام می دهم برای خودم باشد. من از ترم دوم دانشگاه مشغول به کار شدم و در ترم پنجم شرکت خود را تاسیس کردم (چون می خواستم کار برای خودم باشد)، بعد از مدتی به این نتیجه رسیدم که زمان و وقتمان را صرف می کنیم ولی در نهایت کاری که انجام می دهیم، متعلق به فرد دیگری است.
چه زمانی به این نتیجه رسیدید که باید تمام تمرکز خود را روی پروژه تسکولو بگذارید؟
زمانی که برای مصاحبه اولیه با آقای محسن ملایری و خانم سارا یوزینگر به آواتک آمدم، به آنها گفتم که نمی تواتم کار شرکتم را رها کنم چون درآمدم خوب است و به آن نیاز دارم زیرا باید خانواده ام را از نظر مالی تحت پوشش داشته باشم.
آنها به من پیشنهاد دادند که در دوره Pre-Accelerator حضور داشته باشم اما اگر علاقه داشتم در دوره Accelerator بمانم باید کار شرکتم را رها کنم. قصدم این بود که تنها در دوره دوماهه Pre-Accelerator باشم اما بعد از اتمام دوره و اجرایی شدن برنامه، عملا 90 درصد از تمرکزمان روی تسکولو قرار گرفت و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که می شود از برنامه نتیجه گرفت.
چه شد که به این نتیجه رسیدید و کار را ادامه دادید؟
راه اندازی سرویس خیلی خوب بود و با مربی های آواتک در این مورد بسیار صحبت کردیم (مخصوصا افرادی که در خارج از کشور بودند) و همه، ما را به ادامه کار تشویق می کردند.
همچنین بازخوردهایی دور از انتظار گرفتیم؛ به عنوان مثال، در روز رونمایی برنامه، تنها 5 دقیقه زمان برد تا در هکرنیوز از تسکولو صحبت شود و خبر مربوط به آن، تا 5 ساعت در صفحه اول سایت یاد شده ماند.
کاربران بسیاری به عضویت تسکولو درآمدند که نشان می داد اگر روی آن تمرکز کنیم می توانیم به جایگاه خوبی برسیم و همین امر سبب شد تا کار قبلی را رها نماییم و هم اکنون تنها دو نفر از اعضای تیم، پروژه های نیمه تمام را تکمیل می نمایند و کار جدیدی را قبول نمی کنیم.
به مشکلات مالی و خانوادگی اشاره نمودید، آیا این مسائل در آغاز پروژه تسکولو برایتان آزار دهنده نبودند؟
این مشکلات همیشه هستند. یازده ساله بودم که پدرم ورشکست شد و پس از مدتی توانست کارش را دوباره راه اندازی کند ولی به دلیل مشکلات اقتصادی نتوانست امورش را بگرداند. با اینکه او در یک شرکت خوب شاغل شده، به دلیل برخی مشکلات هنوز هم تامین مالی خانواده بر عهده من است.
آیا خودتان تمام وقت روی تسکولو کار می کنید و پروژه جانبی دیگری در دست ندارید؟
بله من تمام وقتم را روی تسکولو می گذارم.
در زمان آغاز به کار روی پروژه تسکولو، چه نگرانی هایی داشتید و دغدغه هایت چه بود؟
نگرانی اصلی من درآمد بود. یک مقدار پس انداز از قبل داشتم اما هزینه های تسکولو و خانواده بسیار زیاد و سنگین است که بالاخره با آن کنار آمدم.
از دغدغه های دیگرتان برای ما بگویید.
نکته دیگر اینکه من در یک استارتاپ انگلیسی 21 درصد سهام داشتم که موضوع فعالیتش کارهای دروپال بود و قرار بود تا آخر سال به آنجا بروم. هر چند تصمیم دشواری بود ولی در نهایت این کار را نیز کنار گذاشتم و هم اکنون از 21 درصد سهامی که داشتم، تقریبا 5 درصد باقی مانده زیرا ادامه ندادم.
علت چه بود؟ آن استارتاپ به شما تعلق نداشت؟
بخش توسعه استارتاپ مذکور از ابتدا با من بود و آن طرف کار نیز دو فرد انگلیسی بودند که با هم کار می کردیم. با اینکه ایده خوبی در سر داشتیم، تسکولو را بیشتر قبول داشتم. البته از طرفی بحث سربازی هم هست و امکان خروج از کشور را نداشتم و از طرفی کار تسکولو هم بر زمین می ماند و پشتیبانی مالی خانواده برایم دشوارتر می شد و در نتیجه تصمیم به انصراف از آن استارتاپ انگیلیسی گرفتم.
اگر پروژه تسکولو را در انگلستان دنبال می کردید، بهتر نبود؟
چون آن هم یک استارتاپ است اگر به آنجا می رفتم باید 100 درصد روی آن وقت می گذاشتم و ادامه تسکولو غیر ممکن می شد. در واقع از لحاظ منطقی تسکولو آینده بهتری داشت. پس قرار شد خودمان اینجا کار را شروع کنیم به نتیجه برسیم و سپس با تیم تسکولو به خارج از کشور برویم.
پس در نهایت قصد دارید که به خارج از کشور بروید؟
از ایران با این همه تحریم نمی شود تسکولو را مدیریت کرد؛ زیرا حدود 80 درصد از کاربران ما غیر ایرانی هستند و به خاطر تبادل مالی که وجود دارد نمی توانیم به عنوان یک شرکت ایرانی این کار را ادامه دهیم و باید به خارج از کشور برویم و شرکت را آنجا ثبت کرده و مستقر شویم.
یکی از مهم ترین نکات در رابطه با استارتاپ ها، داشتن یک تیم خوب و فعال است. از ارتباط و تعامل خوبی که میان شما و شریکتان برقرار است بگویید؟
در این قسمت از کاظم کشاورز خواسته می شود که خود به این سوال پاسخ دهد.
کاظم کشاورز: در رشته علوم کامپیوتر دانشگاه امیر کبیر تحصیل می کردیم، ورودی یک ترم بودیم و از آنجا با هم دوست شدیم. یک سری پروژه ها را با هم انجام دادیم و در نهایت برای کار روی پروژه های دروپال نزد فرهاد آمدم. ایده مان این بود که یک سامانه مدیریت پروژه برای خودمان بنویسیم و از آن به بعد به زبان روبی آن ریلز (Ruby on Rails) مهاجرت کردیم. چون فرهاد مشغله زیاد داشت فرایند کد نویسی را شروع کردم و بخش قابل توجهی از از کار را جلو بردم تا اینکه یک نفر دیگر به جمع ما اضافه شد.
فرهاد هدایتی: فردی به نام پویا که دانشجوی دانشگاه تهران بود به تیم ما پیوست و تقریبا یک سال با هم کار کردیم که در زمینه ریلز به ما کمک کرد. نهایتا تسکولو تایید شد و تاکید داشتیم کار درون شرکت باشد و فناوری اش را طوری انتخاب کردیم که با آن آشنا بودیم. در آن زمان کد نویسی هسته کار بر عهده من بود و کاظم هم با زبان های asp و javascript ظاهرش را توسعه می داد. طراحی هسته کار با دروپال کمی دشوار بود و نهایتا کاظم کار با ریلز را شروع کرد و پروژه را به پیش برد.
در آن زمان چه مشغله های دیگری داشتید؟
پروژه هایی که برای دروپال در دست اجرا داشتیم هم وقت زیادی را از من می گرفت؛ کاظم ابتدا توسعه هسته تسکولو را انجام داد و بعد از حضور پویا، ادامه کار را به او سپرد و خود به طراحی ظاهر (پوسته) برنامه پرداخت.
ایده اصلی شراکت ما در واقع از اینجا آغاز گشت؛ قرار شد مدیریت پروژه ها بر عهده داشته باشیم و کاظم کار آن را پیش ببرد و پس از آن بود که احساس کردم، کاظم می تواند شریک خوبی باشد و تصمیم گرفتیم کارمان را به استارتاپ تبدیل کنیم.
کاظم کشاورز آیا از ابتدا پیشنهاد شراکت را پذیرفتید و اینکه ذهنیت تان در این رابطه چه بود؟
این کار در ابتدا نوعی تجربه بود چون در پروژه های زیادی با شکست روبرو شده بودم. از طرفی سابقه خوبی هم برایم محسوب می شد. در واقع چیزی برای از دست دادن و بدست آوردن نداشتم، لذا تصمیم گرفتم این پیشنهاد رو قبول کنم. قبول کردم تسکولو آینده من خواهد بود و در این مسیر احتمالا با مشکلاتی در زمینه دانشگاه، خانواده و پول روبرو خواهم شد اما آنها را می توان مرتفع کرد. به این حس رسیدم که تسکولو تنها دارایی من است و باید روی آن وقت بگذارم.
در ابتدای ورودتان به شرکت یک حقوق ثابت دریافت می کردید اما زمانی که شراکتتان آغاز شد، در آمد شما نیز به موفقیت مجموعه گره خورد. از نگرانی هایتان در این رابطه بگویید؟
این شرایط کمی نگران کننده بود؛ من تا پیش از این، پروژه های زیادی را انجام می دادم و ماهیانه 1 یا 2 میلیون تومان بدست می آوردم اما هم اکنون اگر شکست یا پیروزی باشد، محصول و کار برای خودم هست و این حس خوبی را در من بوجود آورده است.
از مشکلاتی که بعضا در حین کار برایتان پیش می آید بگویید؟
در کارمان بحثی رخ نمی دهد چون من به کاظم اعتماد زیادی دارم و عملا در مباحث فنی، او تصمیم می گیرد و من در امور فنی فقط پیشنهاد می دهم و کاظم تایید یا رد می کند.
راه اندازی تسکولو بسیار طول کشید (حدود 2 سال) و این مسأله مشکلات مالی زیادی برای ما به وجود آورد. تقریبا دو سال هر روز کار می کردیم، مشتری نداشیم و بازخوردی هم دریافت نمی کردیم و تنها درون شرکت با هم کار می کردیمکه این مسأله برایمان آزار دهنده بود.
البته استارتاپ ما هنوز هم هیجان انگیز نشده و هر روز یک کار روتین را انجام می دهیم. این روزمرگی به حدی زیاد است که گاهی تصمیم می گیریم پروژه را کاملا متوقف نماییم.
چرا همچنان به کار خود ادامه می دهید؟
برخی مواقع کاظم مرا به ادامه تشویق می نمود و بعضی روزها من او را قانع می کردم. روزی را به یاد دارم که کاظم از کار خسته بود و تصمیم گرفتیم که صفحه اول هکر نیوز و بازخوردهای کاربران را ببینیم که واقعا او را خوشحال و به آینده کار امیدوار کرد.
چگونه به آواتک آمدید و در اینجا چه اتفاقی برایتان افتاد؟
همانطور که گفتم کارمان داشت طولانی می شد و به اینجا آمدیم تا کارهایمان سریع تر پیش بروند. انصافا از زمانی که به آواتک آمدیم خروجی کارمان بهتر از 2 سال گذشته شده.
چه امکاناتی در اختیارتان قرار گرفت که به شتاب دادن کارتان کمک کرد؟
مربی های بسیار خوبی در اینجا حاضر هستند که با مشاوره ها و روحیه دادن ها باعث شدند سریعتر به مرحله رونمایی برسیم. به عنوان مثال ما در برنامه مان زبان فارسی نداشتیم و می خواستیم روی انگلیسی و چند زبان دیگر کار کنیم اما با نظر مربیان اینجا، زبان فارسی را راه انداختیم؛ آنها به ما می گفتند «بازار ایران فعلا در اختیار شماست و باید روی آن کار کنید».
هم اکنون الگوی کاری شما با آواتک چگونه است؟ آیا سهمی از برنامه و شرکت شما را در اختیار می گیرند؟
در دوره دو ماهه Pre-Accelerator هیچ گونه قرار داد و تراکنش مالی بین ما و آنها وجود نداشت. بعد از آن در دوره 4 ماهه Accelerator، فراهم نمودن مکان مناسب و سرمایه اولیه 25 میلیون تومانی و همچنین معرفی به سرمایه گذاران از تعهدات آواتک است و در قبالش 10 درصد از سهام ما را به نام خود می زنند و 5 درصد دیگر سهام را نگه می دارند تا اگر شریک مناسبی پیدا شد به او واگذار کنند.
اگر کسی بخواهد در کار شما سرمایه گذاری کند، آواتک از آنها پولی دریافت می کند؟
خیر، این سرمایه به شرکت تزریق می شود و یا ما بخشی از 85 درصد سهام خود را واگذار می کنیم. شرط دیگر این است که اگر بخواهیم سهامدار بگیریم تا یک سال نمی توانیم سهم آواتک را کم کنیم و باید سهام ما به فروش برسد.
آیا برای این منظور شرکتی را ثبت کرده اید؟
فعلا خیر؛ اما باید این کار انجام شود و 10 درصد سهم آواتک در آن ثبت گردد.
شما اکنون در مرحله Accelerator هستید و 10 درصد سهم در اختیار آواتک قرار دارد. در مراحل بعدی چه اتفاقی می افتد؟
ما مراسم Demo Day را پیش رو داریم که قرار است در 20 فروردین برگزار شود. در این رویداد سرمایه گذاران خارجی و داخلی به دعوت آوتک حضور خواهند داشت و تیم های حاضر در مرحله Accelerator در مورد ایده خود و کارهایی که در این دوره انجام داده اند، توضیحاتی ارائه می دهند. این رویداد اولین مرحله ای است که باید بتوانیم سرمایه گذار جذب کنیم که مبلغ سرمایه به قیمت گذاری روی مجموعه بستگی دارد.
پس از آن آواتک چه مسئولیتی بر عهده خواهد داشت؟
مشاوره و مسائلی از این قبیل به آواتک محول می شود و کار خاصی انجام نمی گردد. ما برای پول به اینجا نیامده ایم و بیشتر انگیزه ما دریافت نظر و ایده توسط مربیان بود که در جای دیگر پیدا نمی کردیم.
در لینکدین و جلساتی چون همفکر دنبال مشاوره بودیم؛ افرادی زیادی حاضر به کمک هستند اما همه آنها در حد حرف باقی می ماند و به مرحله عمل نمی رسد.
ما چون هدفمان ایران نبوده و نیست دنبال افرادی هستیم که در خارج کار راه انداخته یا از داخل برای آن طرف کار کرده باشند. به همین دلیل زیاد جستجو کردیم ولی پاسخ خاصی نیافتیم اما اینجا منسجم است و لیست 50 نفر مربی آماده بوده و با همه شان صحبت شده که واقعا هم می خواهند کمک کنند.
شما در اینجا به این نتیجه رسیدید که 100 درصد روی تسکولو کار کنید. به نظرتان اگر قبل از اینجا تمام تمرکزتان را روی تسکولو می گذاشتید به نتیجه نمی رسیدید؟
می توان گفت در این حد و اندازه می شد اما با سرعت کمتر. نکته ای که وجود دارد این است که من و کاظم یک توسعه دهنده هستیم و در مباحث ارتباطی بسیار ضعیفیم و فکر می کنم تمام آدم هایی که اینجا حضور دارند چنین خصوصیتی دارند.
درباره نقشه کسب و کاری تسکولو برایمان توضیح دهید.
تسکولو برای تیم هایی مناسب است که بین 5 تا 40 نفر هستند و اگر استفاده تا 5 نفر باشد، رایگان است. از 5 نفر به بالا به ازای هر نفر در ماه باید 5 دلار بدهند که قیمت متعارف برای مدیریت پروژه هاست و بسته های ویژه ای برای تیم های 40 نفر به بالا و سازمان هایی که می خواهند سرور داخلی داشته باشند داریم.
در ایران استفاده از این سرویس به احتمال 99 درصد رایگان خواهد بود زیرا زیرساخت پرداخت ها سخت است و درآمدزایی مان از سازمان هایی خواهد بود که برای امنیت بیشتر، می خواهند روی سرورهای خودشان این سیستم را پیاده سازی کنند.
همانطور که اشاره کردید قصد ندارید در ایران بمانید و خدمات ارائه کنید، این سرویس ها را چه کسی قرار است که انجام دهد؟
یک بخشی در ایران خواهند ماند از جمله برادر من، که کارهای داخلی را انجام می دهند.
معروفترین سرویس جهانی در بخش شما Trello است و برخی برنامه های دیگر نیز مانند Padio نیز وجود دارد. مزیت و وجه تمایز تسکولو نسب به این نمونه های خارجی کدام است؟
یک بحث این است که ترلو بر پایه مدیریت پروژه طراحی نشده و در صفحه نخست سایت آن هم، دستور پخت غذا یا در بلاگش کارگاه ساخت دوچرخه وجود دارد که دو نفر روی آن کار می کنند. بیشتر این سایت در حد برنامه ریزی شخصی بوده و مردم از آن استفاده می کنند چون برنامه ای به این سادگی برای مدیریت نیست، هر چند که وقتی تیمی بزرگتر می شود کار کردن در Trello واقعا دشوار می شود.
به عنوان مثال تیم Anetwork قبل از این که به تسکولو مهاجرت کنند در Trello، مدیریت پروژه انجام می دادند که باعث شده بود حدود 12 عدد Board داشته باشند اما هم اکنون در تسکولو با یک پروژه کارهایشان را انجام می دهند و هرکسی به بخش مورد نظرش دسترسی دارد و مدیرعامل به همه بخش ها.
بحث اصلی آغاز تسکلو این بود که وقتی تعداد کارمندان و پروژه ها افزایش یابد، برنامه هایی مانند Trello به مشکل می خورند و مدیریت پروژه این نوع تیم ها و سازمان ها دشوار می گردد.
تسکولو به شما اجازه می دهد همه بخش ها و وظایف را به راحتی در یک پروژه مدیریت کنید. از طرفی کاربران یک سری مشخصات از جمله Time Tracking و Board Chat می خواهند که در ترلو (بدلیل اینکه هدف سهولت استفاده و تعداد بالای کاربر است) امکانپذیر نیست.
در حقیقت ترلو بخشی از بازار را هدف می گیرد و ما قسمت دیگر را. یک سری از کاربرها از Trello استفاده می کنند ولی به آنها سخت می گذرد. ما می خواهیم که این افراد را جذب تسکولو کنیم.
از طرفی کار کردن با برنامه ای مانند پادیو دشوار است و خود من هر بار برای کار با آن حدود 45 دقیقه تلاش می کردم اما متوجه نمی شدم آیتم هایش برای کجا و چگونه باید استفاده شوند.
پس شما به نوعی ساده سازی کرده اید و در عین حال تمام قابلیت های پیچیده مدیریت پروژه را در تسکولو قرار داده اید؟
ما موارد مورد نیاز تیم هایی مانند خودمان که روی کلاینت ها و پروژه های Outsource کار می کنند را بررسی نموده و در مرحله دوم به نیازسنجی شرکت ها پرداختیم. یک سری از شرکت ها مواردی می خواهند که در تسکولو نیست و ما این ها را به صورت افزونه در اختیارشان قرار می دهیم.
برای چت برنامه هایی وجود دارند که بیشتر جنبه اجتماعی دارند و به نظر من برای تیم ها برنامه ارتباطی خوبی نیستند. شما در برنامه گفتگوی تیم مدیریت باید بدانید که در نهایت چه کاری را انجام دهید و پروژه باید در کنارش وجود داشته باشد. به عنوان مثال ما قبلا در اسکایپ، یاهو و یا گوگل چت می کردیم ولی در نهایت باز باید تمام آن گفتگو خوانده می شد تا متوجه شویم چه کاری باید انجام یا پیاده سازی شود. این باعث شد که در تسکولو قابلیت گفتگو در وظایف و یا پروژه ها را داشته باشیم که آن ها را می توان منشن کرد. دوم اینکه می توان در حین چت، پیام ها را پین نموده و بدون بستن چت، یک وظیفه یا کار را تعریف نمایید.
شما علوم کامپیوتر خوانده اید ولی اکنون روی مدیریت پروژه که کار مهندس صنایع است، فعالیت دارید. آیا دانش مورد نیاز برای این کار را از تجربه، بازخورد یا استخدام فرد متخصص بدست آورده اید؟
ما بازخوردها را جذب می کنیم اما تجربه هم تاثیر گذار بوده است؛ من و کاظم آدم هایی بودیم که برنامه نویسی را قبل از دانشگاه یاد گرفتیم. همه علومی را که به خاطر داریم از یادگیری های خودمان است و عملا دانشگاه تاثیری در کار ما نداشته. در ایران دانشگاه ها چیز زیادی یاد نمی دهند.
چرا به دانشگاه رفتید؟
چون در جامعه متعارف است. بعد از 6 سال، 13 واحدم مانده و نمی خواهم بروم و پاس کنم. فقط به خاطر اصرار خانواده مبنی بر اینکه «این مدرک یک روز یک جایی در ایران به دردت می خورد» خواهم رفت.
برای شما که دانشگاه مهم نبود، چرا تا این اندازه درس خواندید که به دانشگاه امیر کبیر راه یابید؟
زیرا خانواده پول دانشگاه آزاد را نداشت و تنها راهی که داشتم این بود که در دانشگاه دولتی تحصیل کنم یا سربازی بروم ولی من نمی خواستم بروم سربازی به همین دلیل راه اول را انتخاب کردم
من و کاظم هنوز بر اساس تحقیق و جستجو و اینترنت، علم صنایع را بدست می آوریم. هر روز در این مورد مطالعه داریم و به خواندن مقالات مرتبط می پردازیم.
تسکولو را از صفر نوشتید؟
بله.
10 سال دیگر به کجا خواهید رسید؟
خیلی سخت است ولی فکر کنم روی استارتاپ دیگری کار خواهیم کرد. هدف ما این است که خوب روی تسکولو کار کنیم تا 5 سال دیگر توسط یک شرکت بزرگ خریداری شود و سپس به سمت استارتاپ دیگری برویم، زیرا برای سرمایه گذاری و خرید سهام به دلیل وجود نمونه قبلی بیشتر به ما اعتماد خواهند کرد.
ایده بعدی تان چیست؟
بله چون در زمینه مارکتینگ مطلب می خوانم می دانم که برای بازاریابی پورتال، راهکار خودکار سازی یا داشبوردی در اینترنت وجود ندارد. می خواهیم در این زمینه کار کنیم.
البته کاری که در همین زمینه برای خودمان انجام می دهیم این است که از طریق توئیتر تمامی مطالبی که در مورد ترلو نوشته می شود را استخراج می کنیم و برای شرکت اِی لین ارسال می کنیم و آنها کار تجزیه و تحلیل را برای ما انجام می دهند و نظرات مثبت، منفی و خنثی را جدا سازی می کنند، بعد ما نظرات منفی را نگه می داریم و روی آنها کار تبلیغاتی برای تسکولو انجام می دهیم در آینده این فعالیت ها می تواند به صورت خودکار توسط یک برنامه انجام شود.
این استارتاپ یا ایده جدید را در ایران راه می اندازید یا در خارج؟
این فعلا ایده است و تا زمانی که تسکولو را به سرانجام برسانیم راه بسیاری باید طی شود.
چه زمانی به خارج از کشور می روید؟
برنامه داریم تا مهر سال 94 برویم.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
با سلام به دوستان
متأسفانه چند سالی هست که در ایران بین دانشجویان و اساتید ظاهری کامپیوتر یک بیماری به وجود آمده که فکر میکنن اگه از یک پلتفرم اپن سورس برای کار هاشون و انجام پروژه هاشون استفاده کنن موفق میشن. در حالی که این اساتید فکر میکنن که دارن استفاده میکنن ولی فقط دارن اونو فارسی میکنن . البته در انجام همین کار هم مشکل دارن و کامل تگ ها رو فارسی نکردن ( نصف تگ ها فارسی و نصف انگلیسی هنوز مونده ) این بیماری تا زمانی و تا جایی ادامه پیدا میکنه که دوستانی که در قسمت فنی این استارت اپ ها فعالیت میکنن به علت داشتن دانش کم طراحی وب سایت و مدیریت های محتوی این مطلب رو نمی فهمن که این اساتید دارن به چه قهقرایی میرن.
سرتون درد آوردم واقعیت مطلب اینکه این دوستان با اینکه خیلی برنامه نویسن ولی با محصولی که دیگران نوشتن نمی توان پولدار شد.
مطلب مهمتر بعدی اینکه تا زمانیکه فرهنگ مدیریت پروژه و قانون کپی رایت نرم افزاری برای افراد کوچک و گرو ه های کوچک جا نیوفتاده نمی توان از آنها انتظار مدیریت پروژه داشت.
این فکر که توسط یک شرکت بزرگتر خریداری بشیم تفکر غلطیه و باعث شکست میشه.