اندر حکایت محصولات هیبریدی؛ آیا اپل و گوگل واقعا از مایکروسافت تقلید کردند؟

مایکروسافت در سال ۲۰۱۲ تبلت سرفس را معرفی کرد و در سال بعدی، کد «پرو» را به آن افزود؛ محصولی که می توانست جایگزین یک لپ تاپ شود و در ابتدای کار بسیار آن را به سخره گرفتند، حالا تبدیل شده است به دستگاهی که شرکت های مختلف تمایل دارند نمونه ای همانندش داشته باشند.

تیم کوک، مدیر عامل اپل، پس از معرفی سرفس پرو از سوی مایکروسافت، گفته ای جالب بر زبان آورد که در تیتر رسانه های مختلف قرار گرفت. وی گفت: «شما احتمالا خواهید توانست یک تستر و یک یخچال را با هم اذعام کنید اما بعید به نظر می رسد چنین کاری، نتیجه جالبی داشته باشد و مشتریان را خشنود کند.»

در آن زمان، همه به زکاوت تیم کوک و جمله ای که در وصف سرفس پرو گفته بود احسنت گفته و به گجت توسعه یافته از مایکروسافت خندیدند؛ اکنون ولی دیگر مدت هاست کسی به این محصول نمی خندد و مایکروسافت، حالتی مشابه به یک پایه گذار در دنیای تکنولوژی، و برای محصولی اینچنینی پیدا کرده است. سه سال پس از گفته تیم کوک، سرفس پرو ۳ با قدرت به فروش خود ادامه می دهد و فردا هم، شاهد از راه رسیدن نسل تازه آن خواهیم بود.

در این میان اما اپل و گوگل توجه بیش از اندازه ای پیدا کرده اند به نظرات کاربران در مورد سرفس پرو. در سپتامبری که گذشت، هر دو شرکت یاد شده تبلت هایی سرفس-گونه معرفی کردند که هر دو را می توان محصولاتی هیبریدی خواند: آیپد پرو و Pixel C.

اما آیا می توان اپل و گوگل را دو مقلد از مایکروسافت دانست؟ احتمالا خیر. این سه شرکت بزرگ دنیای تکنولوژی، همگی درک کرده اند که ترکیب لپ تاپ و تبلت ها، برای کاربران جذاب است و چنین ادغامی، تازه ابتدای کار آنها برای آزمون و خطا در مورد آینده پردازش کامپیوتریست. در ادامه می خواهیم نگاهی داشته باشیم به شکل گیری دستگاه های هیبریدی و به این سوال پاسخ دهیم که چرا مایکروسافت موفق شد پیش از اپل و گوگل، محصولی هیبریدی توسعه دهد. با دیجیاتو همراه باشید.

تلفن های هوشمند پردازش کامپیوتری را دگرگون کردند

بازار کامپیوترهای شخصی هنوز هم به شکل عجیبی در حال کوچک تر شدن است و موسسه آماری IDC باور دارد که این بازار، تا انتهای سال جاری ۸.۷ درصد نسبت به سال گذشته کاهش پیدا خواهد کرد. اکنون تنها بارقه امید برای کامپیوترهای شخصی، افرایش فروش آنها در سال ۲۰۱۷ است، زمانی که بسیاری از سازمان ها تمایل پیدا خواهند کرد تا کامپیوترهای خود را تعویض نموده و سیستم های جدیدی که مشخصا مبتنی بر ویندوز ۱۰ هستند را در اختیار کارکنان خود قرار دهند.

همه این ها در حالیست که بازار تلفن های هوشمند سال به سال افزایش پیدا کرده و اپل، با آیفون اکثریت درآمد این بخش را به جیب زده و سپس گوگل از راه می رسد که اندروید را در اختیار شرکای سخت افزاری اش قرار می دهد. کار اندروید اکنون به جایی رسیده که از هر پنج شخصی که در کره زمین حضور دارند، یکی از آنها مالک یک دستگاه اندرویدی است.

در حال حاضر «دو در یک»ها یا همان محصولات هیبریدی که هم تبلت هستند هم حاله ای از لپ تاپ، بخش کوچکی از بازار کامپیوترهای شخصی را در دست دارند اما گفته می شود که همین گجت ها در آینده بار بیشتری خواهند بود بر کاهش سهم کامپیوترهای شخصی سنتی. این موضوع، تعجبی هم ندارد. مردم عاشق موبایل های هوشمند و تبلت هایشان هستند و در پس زمینه این علاقه، طبیعیست که بیشتر امور خود را نیز توسط آنها انجام دهند.

از طرفی در زمانه ای زندگی می کنیم که اپلیکیشن ها، نقشی بسیار پر رنگ را بر عهده گرفته اند. مردم از آنها انتظارات بسیاری دارند و امور کاری خود را نیز به وسیله همین اپ های به ظاهر ساده انجام می دهند. نصب اپلیکیشن ها ساده است و به راحتی، به شکلی خودکار بروز رسانی می شوند. از همه مهم تر اینکه اپلیکیشن ها، اکنون به شکلی راحت با نمایشگر های تاچ بهینه شده اند و عملکردی بسیار مناسب در این بخش دارند؛ اصلی که کاربر را تقریبا بی نیاز از ماوس و کیبورد نموده. [یک تبلت را در برابر یک کودک ۹ ساله قرار دهید، به نحوه کار کردنش با اپلیکیشن ها دقت کنید تا متوجه منظورمان شوید.]

حالا بیشتر کاربران، موبایل هایی هوشمند دارند و به استفاده از اپلیکیشن های بسیاری نیز با رابط کاربری تاچ خو گرفته اند، در نتیجه انتظار دارند که در همه پلتفرم های دیگر نیز بتوانند به همین شکل و با راحتی اپلیکیشن هایشان را اجرا کنند. آنها می خواهند که این اتفاق همین امروز، و همین حالا رخ دهد.

این در حالیست که استفاده از همه اپلیکیشن ها در رابط کاربری تاچ آنقدرها هم ساده نیست؛ بخصوص اپلیکیشن های کاری ویژه ای که برای افزایش بهره وری ایجاد گشته اند. این اپلیکیشن ها که بارز ترین مثال مربوط به آنها می تواند آفیس باشد، هنوز عملکرد چندان مناسبی با رابط های کاربری تاچ ندارند [البته برای ویرایش حرفه ای اسناد] و حقیقت این است که با ماوس و کیبورد، خیلی سریع تر می توانید کارهایتان را انجام دهید.

شاید یک نفر را پیدا کنید که اسناد مهم خود را روی تبلت اش با اپلیکیشن های آفیس ویرایش کند، اما به ازای همان یک نفر، به راحتی می توانید ۱۰۰ نفر را پیدا کنید که هنوز ترجیح می دهند با ماوس و کیبورد سلول های کوچک اکسل را انتخاب کرده و آن را تغییر دهند.

این مشکل، در محیط های کاری و زمانی که کاربر مجبور به استفاده از دسته ای اپلیکیشن مشخص می شود، بیشتر نمود پیدا می کند.

چرا مایکروسافت ابتدا به درک درستی از نیاز جدید کاربران رسید؟

در سال ۲۰۱۲، آیپد محصولی بود که بازار تبلت ها را به شکل کامل در اختیار خود قرار داده بود، با این حال، تبلت های اندرویدی نیز از راه رسیده بودند و تلاش می کردند که با آیپد به رقابت مشغول شوند. مایکروسافت اما حضوری برابر با صفر درصد در این حوزه داشت، در حالی که کاملا در بحث تلفن های هوشمند هم دست و پا می زد.

دو دلیل بسیار بزرگ برای ساخت محصولی مانند سرفس وجود داشت:

1. مایکروسافت چیزی برای از دست دادن نداشت.
2. مایکروسافت هر دلیلی داشت تا در آن شرایط، محصولی جدید توسعه داده و بتواند خود را از موقعیتی که در آن گیر کرده بود، برهاند.

به همین دو دلیل، مایکروسافت تبدیل به شرکتی شد که پیش از دو غول دیگر تکنولوژی، راه ساخت محصولات هیبریدی را در پیش گرفت. سرفس پرو، کمی تا قسمتی تبلت بود و می توانستند در صورت نیاز، کیبوردی ۱۲۹ دلاری را نیز برای آن تهیه کنید. چرا؟ چون کاربران همواره به کیبورد های فیزیکی برای کارهای جدی، نیاز خواهند داشت. در نسخه اخیر سرفس پرو، از ورژن کامل ویندوز استفاده شده چرا که مایکروسافت به این درک رسید که شرکت های بزرگ و سازمان ها، برای انجام امور اداری خود از ویندوز و آفیس استفاده می کنند.

حتی می توان گفت که در چنین شرایطی، قلم استایلوس نیز تبدیل به بخشی بسیار مهم می گردد. استایلوس، در واقع در شرایط مورد بحث می تواند جایگزینی برای پاسخگویی تاچ با لمس انگشت و همچنین به جای ماوس استفاده شود.

اپلیکیشن ها کجای کارند؟

«ویندوز، نقطه قوت و برتری سرفس پرو است.»

این همان جمله ایست که این روزها، زیاد در مورد رقابت سه محصول هیبریدی از سه شرکت مورد بحث می شنویم. شاید باید به این موضوع به گونه دیگری هم نگریست، شاید باید گفت: «گوگل و اپل لشکری از توسعه دهندگان دارند و ویندوز، می تواند نقطه ضعف سرفس پرو باشد.»

کدام مشکل از ویندوز استور حل شده است؟ مایکروسافت نهایتا سه درصد از فروش جهانی تلفن همراه را در دست دارد و توسعه دهندگان زیادی را پیدا نخواهید کرد که برایش اپلیکیشن طراحی کنند. اپ استورهای گوگل و اپل همانند قصری هستند در برابر ویندوز استور. نکته قابل توجه دیگری که کمتر به میان آمده این است که سرفس، می تواند اپلیکیشن های ویندوز را اجرا کند اما حقیقت این است که بیشتر این اپلیکیشن ها، که در ظاهر مایه افتخار مایکروسافت هستند، اساسا برای نمایشگرهای تاچ طراحی و بهینه نشده اند.

ویندوز استور، قرار بود جایی باشد که بتوانید اپلیکیشن های بسیاری را برای سرفس پروی خود دانلود کنید، نسخه هایی که کاملا با رابط کاربری تاچ این محصول هماهنگ شده باشند. سوال اینجاست که چند درصد از اپ های موجود در این استور با رابط کاربری تاچ هماهنگند؟

تنها نقطه قوت مایکروسافت در ویندوز استور اش، مجموعه نرم افزاری آفیس است که به خوبی با رابط های کاربری تاچ در سرفس پرو بهینه شده.

در آن سوی ماجرا ولی، اپل توجه کامل توسعه دهندگان را در اختیار دارد و به خوبی از این مسئله آگاه است. در حال حاضر، اپلیکیشن های بهره وری و کاری ویژه ای در آیپد (به جز خود آفیس) وجود ندارند و در این زمینه، اکنون اپل نمی تواند با مایکروسافت رقابت کند. اما همانطور که گفتیم، دولوپرهای فراوانی برای محصولات اپل حضور دارند و این شرکت می تواند به خوبی آنها را متقاعد به تغییر اپلیکیشن های آیپد برای آیپد پرو کند.

خود iOS 9 به تنهایی با قابلیت اسپلیت ویو، فرش قرمزی را در برابر چشمان توسعه دهندگان قرار داده. توسط این ویژگی، کاربر می تواند احساس کند با محصولی در حال کار است که می تواند در کارهای جدی تر نیز روی آن حساب باز کند.

گوگل ولی با Pixel C بسیار کندتر از دو رقیب خود عمل می کند. این گجت به جای شبیه بودن به یک محصول نهایی، بیشتر به یک پروژه تحقیقاتی می ماند. پنداری مسئولین گوگل گرد هم آمده اند و پیش خود گفته اند: «بیایید یک همچین چیزی بسازیم ببینیم چه می شود». این محصول نه از یک قلم هوشمند بهره می برد و نه می توانید دو پنجره را به شکل همزمان در آن باز کنید. این دستگاه هیبریدی صرفا یک تبلت اندرویدیست که از کیبوردی فیزیکی استفاده می کند.

اما، شاید در روزهای اول پس از معرفی، این سوال پیش آمده بود که گوگل چرا به جای Chrome OS، از اندروید در این محصول استفاده کرده. پاسخ ولی ساده است: استفاده از اکوسیستم اندروید، توسعه دهندگان و اپلیکیشن های بی شمار.

در این میان حتی گوگل دارای مواردیست که اپل از آنها محروم است. موردی همچون Google for Work که شامل گوگل اپز، درایو و سایر سرویس های مهم ابری این شرکت هستند و تا حدی هم می توانند با مجموعه آفیس از مایکروسافت رقابت کنند.

نتیجه این بازی در کوتاه مدت و بلند مدت چگونه خواهد بود؟

در کوتاه مدت، اپل و گوگل راه سختی را در پیش دارند. این دو شرکت باید توسعه دهندگان را متقاعد سازند تا اپلیکیشن هایی مخصوص امور و کارهای جدی را برای این دو محصول توسعه دهند. از سوی دیگر باید مشتریان بازار را راضی کنند که تبلت های جدیدشان، محصولاتی هستند که می شود به جای لپ تاپ از آنها استفاده کرد. حقیقت این است که اکنون، سرفس پرو سابقه ۳۰ ساله ویندوز را پشت سر خود دارد ولی پلتفرم های موبایلی اپل و گوگل، تجربه کافی برای امور کاری را ندارند.

حقیقتی دیگر این است که توجه توسعه دهندگان، به دو شرکتی که تازه وارد این بازی شده اند بیشتر جلب خواهد شد و در دراز مدت، هم آیپد پرو و هم پیکسل سی، بالاخره خواهند توانست در زمینه اپلیکیشن های کاری، با سرفس پرو رقابت کنند.

دنیا در حال تغییر است و اکنون تکنولوژی هایی داریم که از فناوری های ۱۰ سال پیش، صدها قدم جلوتر هستند. بر همین اساس نحوه تعامل ما با پردازش کامپیوتری شخصی نیز در حال تحول است. اپل، مایکروسافت و گوگل، اکنون هر سه این موضوع را درک کرده و تلاش می کنند با محصولاتی اینچنینی، خود را برای نسل های جدید پردازش کامپیوتری آماده سازند.