بزرگترین علت موفقیت برخی استارتاپ ها و شکست اکثریت آنها

بزرگترین وجه تمایز شرکت های نوپا و موفق نسبت به شرکت های جدیدی که اکثراً شکست می خورند چیست؟

بیل گراس یک کارآفرین با سابقه و مؤسس Idealab است. گراس در تلاش برای پیدا کردن مهمترین عامل موفقیت یا عدم موفقیت استارتاپ ها 200 شرکت را مورد بررسی قرار داده است که نیمی از آنها از دست پرورده های خود Idealab هستند. او به این نتیجه رسید که انتخاب «زمان مناسب» اگرچه همه چیز نیست، بسیار بیشتر از آنچه تصور می شد اهمیت دارد.

در ادامه با دیجیاتو همراه باشید. 

شرکت های شناخته شده ی موفقی نظیر AIRBNB، Instagram، Uber، به علاوه ی CarsDirect، NetZero، و Tickets.com از Idealab در پژوهش مورد بحث تحت بررسی قرار گرفتند. گراس به منظور حفظ تعادلِ شناختیِ تحقیق خود به شرکت هایی نظیر Webvan، Kozmo، Pets.com و Friendster که انتظارات بزرگ خود را برآورده نکردند نیز نگاهی انداخت و توان نسبی آنها را در این پنج حوزه بررسی کرد:

1- ایده ی اولیه تا چه حد مناسب بوده؟

2- تیم مورد نظر تا چه حد خوب بوده؟

3- مدل کسب و کار تا چه اندازه مناسب بوده؟

4- سرمایه گذاری تا چه حد مطلوب بوده؟

5- زمان تا چه حد مناسب بوده؟

نکته ی غافلگیر کننده ی بزرگ اینجاست: با اینکه تمام این چهار عامل مهم هستند، مهمترین عامل (که 42 درصد از «تفاوت موفقیت و شکست» را به خود اختصاص داده است) زمان مناسب بوده است.

به گفته ی گراس «باید دید ایده ی مورد نظر چقدر از زمان خود جلوتر است و آیا دنیا برای آن آمادگی دارد یا نه؟». او در ادامه می پرسد «باید ببینید آیا ایده تان آنقدر از زمان خود جلوتر است که شما از محیط خود پیشی گرفته اید و باید به مردم دنیا برای آنچه ارائه خواهید داد آموزش دهید؟ یا اینکه اصلاً بیش از حد از زمان آن گذشته و همین حالا هم رقبای بیش از اندازه زیادی دارید؟»

گراس به عنوان نمونه از Airbnb و Uber نام می برد. اول Airbnb را در نظر بگیریم. این شرکت ایده ای داشت که بسیار عجیب و غریب به نظر می رسید و سرمایه گذاران اندکی حاضر بودند به سرمایه گذاری روی آن فکر کنند. اما چیز دیگری که این شرکت داشت یک تیم باتجربه ی رهبری (و البته بهره مند از منابع بسیار) بود.

با این حال، خدمات این شرکت در اوج رکود اقتصادی در دسترس عموم قرار گرفت؛ زمانی که مردم احتیاج داشتند درآمد خود را افزایش دهند و برای این کار حاضر بودند به کارهایی از قبیل اجاره دادن یک اتاق از خانه شان یا حتی یک مبل راحتی به غریبه ها روی بیاورند.

به گفته ی گراس تحلیل مشابهی در مورد Uber نیز صدق می کند. Uber هم کار خود را در وضعیت نامناسب اقتصادی شروع کرد؛ زمانی که مردم برای کسب اندک درآمد بیشتر، حاضر بودند با اتومبیل شخصی خود غریبه ها را جابجا کنند.

این را با یک شرکت سرگرمی آنلاین مثل Z.com مقایسه کنید، با آن همه پول و دسترسی به سرمایه های کلان، که گراس در سال 1999 با آن کار می کرد. بزرگترین علت شکست شرکت یادشده به اعتقاد گراس این بود که برای این ایده بیش از حد زود بود. این شرکت کار خود را حدوداً پنج سال زودتر از نفوذ اینترنت پر سرعت و امکان تماشای آنلاین ویدیو شروع کرد. نتیجه این شد که از Z.com تا سال 2003 اثری باقی نماند، اما دو سال پس از آن Youtube رشد چشمگیری پیدا کرد. گراس اعتقاد دارد علت رشد قابل توجه Youtube زمانبندی درست آن بود.

بنابراین وقتی احساس کردید برای کارآفرینی آماده اید، یک تیم عالی و یک ایده ی فوق العاده دست و پا کنید. اما بیل گراس به شما توصیه می کند «زمان درست شاید از این نیز مهم تر باشد ... واقعاً باید ببینید مشتریانتان برای خدماتی که قصد دارید ارائه دهید آمادگی دارند یا نه». در پاسخ دهی به این پرسش باید «واقعاً، و باز هم واقعاً» صادق باشید.