ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

استراتژی رشد

2 کار به ظاهر غیر منطقی که باید بعد از اخراج شدن انجام دهید

فرض کنیم به تازگی از محل کار خود اخراج شده اید. ممکن است از این بابت خوشحال، نگران و یا عصبانی باشید. احساستان هرچه که باشد، دو کار هست که باید انجام دهید و شاید از ...

پیام ادیب
نوشته شده توسط پیام ادیب | ۲۹ مهر ۱۳۹۴ | ۱۳:۳۰

فرض کنیم به تازگی از محل کار خود اخراج شده اید. ممکن است از این بابت خوشحال، نگران و یا عصبانی باشید. احساستان هرچه که باشد، دو کار هست که باید انجام دهید و شاید از هیچ کدام خوشتان نیاید.

وسوسه ی کوبیدن در، رفتن و هیچ وقت برنگشتن را کنار بگذارید. انجام این دو کار مهم برای آینده ی شغلی شما اهمیت فراوانی دارد.

با دیجیاتو همراه باشید.

1- بروید و با کسی که شما را اخراج کرده صحبت کنید

بعد از اخراج شدن، خیلی وسوسه خواهید شد از محل کار خود خارج شوید و دیگر هیچ وقت پایتان را آنجا نگذارید. اما در مقابل این حس مقاومت کنید.

پاملا واینبرگ، مشاور شغلی می گوید: «به سراغ سوپروایزر خود رفتن یکی از مهمترین کارهایی است که باید انجام شود. این کار را همان روز انجام ندهید. آخر هفته را به خود فرصت بدهید، در موردش فکر کنید و سپس ایمیلی بنویسید که از احساس واقعی تان کمی ملایم تر باشد. سپس از یکی از همکاران یا دوستان خود بخواهید آن را بخواند تا مطمئن شوید لحن ایمیلتان به خنثی ترین حالت ممکن است».

به گفته ی واینبرگ، این کار دو علت دارد. اول اینکه شاید لازم باشد بر سر علت ماجرا و ترک کردن محل کار با رئیس خود به توافق برسید. به این ترتیب وقتی برای کار جدیدی درخواست می فرستید و کارفرمای جدید در مورد علت ترک محل کار قبلی از شما سؤال می پرسد، توضیحات شما و رئیس قبلی تان متضاد نخواهند بود.

سوپروایزر شما احتمالاً معرف شما نیست، اما با مشخص کردن علت ناسازگاری خود در محیط کار قبلی، می توانید دلیل بهتری برای سازگاری با یک محیط کاری جدید داشته باشید که از وجود تناقض در توضیحاتتان با گفته های مدیر قبلی به مراتب بهتر است.

دومین دلیل برای صحبت کردن با رئیستان این است که ببینید چه درسی می توانید از این موضوع بگیرید. یکی از مراجعه کنندگان واینبرگ، کارمندی است که به همراه یک نفر دیگر قرار بوده تعدیل شوند. توصیه ی وانبرگ به وی این بوده است که خودش را نقد کند. به عقیده ی واینبرگ او باید این سؤال را از خودش بپرسد که اگر قرار است 2 نفر را اخراج کنند، چرا باید یکی از آن دو نفر باشد.

مراجعه کننده ی واینبرگ فرصت پرسیدن این سؤال را از رئیس خود پیدا نکرد، اما (در نهایت خونسردی) سر در آوردن از علل واقعی اخراج از محل کار می تواند به دریافت بهترین بازخورد های زندگی شغلی تان بینجامد.

واینبرگ توصیه می کند: «از این تجربه استفاده کنید و یاد بگیرید در محیط کار چه رفتار هایی را باید تغییر دهید. برگردید و بگویید خیلی دوست دارم درک بهتری از علت ماجرا داشته باشم تا بتوانم از این تجربه برای رشد و تغییر رفتارهای نادرست خود پیش از مشغول شدن در یک شرکت جدید استفاده کنم».

2- بلافاصله به دنبال کار جدید نگردید

واینبرگ می پذیرد که در چنین موقعیت هایی پای ملاحظات مادی به میان می آید و خیلی ها نمی توانند هزینه ی زندگی و قسط های خود را با به تعویق انداختن این جستجو بپردازند. اما اگر می توانید، اجازه بدهید چند هفته و یا حتی یکی دو ماه بگذرد، بعد به دنبال شغل جدید باشید.

واینبرگ در این باره می گوید: «همه به صورت غریزی دوست دارند بلافاصله مشغول به کار جدید شوند. اما کنار آمدن با احساسات درونی و برنامه ریزی برای حرکت های آینده به کمی زمان نیاز دارد. خیلی وقت ها وقتی اخراجی صورت می گیرد، فرد یا عصبانی می شود، یا دلخور و یا افسرده. اما اکیداً نباید هیچ کدام از این احساسات را با خود به مصاحبه ی کاری یک موقعیت شغلی جدید ببرد».

علاوه بر این، بلافاصله به جستجوی شغل جدید پرداختن، فرصت نگاهی تازه به مسیر شغلی را از شما می گیرد.

واینبرگ توصیه می کند: «کار ساده ای که می توان کرد این است که نگاهی به شغل سابق خود بیندازید و برای خودتان فهرستی تهیه کنید. از خود بپرسید: چه چیز این شغل را دوست داشتم؟ اگر قرار باشد کار دیگری انجام دهم، چه مهارت هایی در انجام کار قبلی خود داشتم که واقعاً از داشتنش لذت می بردم؟ چطور می توانم این مهارت ها را به یک مسیر شغلی جدید منتقل کنم؟»

اخراج شدن معمولاً ما را به غیر سازنده ترین واکنش ها و انجام دور از ذهن ترین کارها وسوسه می کند و کنترل کردن احساسات مختلف در این بازه ی زمانی به خودی خود چالش بسیار بزرگی است. به سراغ مدیر قبلی رفتن و پیش از جستجو به دنبال کار جدید نفسی کشیدن می تواند از این هم دشوار تر باشد.

توصیه ی واینبرگ به آن دسته از افراد که از پس چنین کارهایی بر نمی آیند این است: «اینکه دیگران شما را در حال پرت کردن لپتاپ به آن سوی اتاق و ناسزا گفتن به رئیستان ببینند اصلاً چیز خوبی نیست. اگر قرار است جایی را ترک کنید، سرتان را بالا بگیرید و به حرفه ای ترین شیوه ی ممکن این کار را انجام دهید. دیگران لحظه ی خداحافظی شما را هیچگاه از یاد نخواهند برد».

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (19 مورد)
  • siavash
    siavash | ۱۱ آبان ۱۳۹۴

    باسلام
    مرسی از مطالب زیباتون ولی من تا حالا اخراج نشدم و نخواهم شد در یک پتروشیمی 11 سال کار کردم و بخاطر پیشرفت شغلی و تجربه بیشتر به پروژه یک پتروشیمی رفتم و تازه فهمیدم چقدر تجربه های زیاد کسب ردم از شرکت قبلی با اینکه مشکلات و حاشیه در شرکت قبلی زیاد بود البته همه جا هست ولی خدا روشکر خودم استفعا دادم و به شرکت جدید اومدم البته شزکت قبلی درخواست برگشت بکارم را خواستن ولی من با رفتار مناسب با اینکه یک سرس ناراحتی ازشون داشتم رفتم و هنوز باهشون در تماسم خدا رو سپاس که هر روز همکاران دوستان و مدیران با تجربه جدیدی آشنا میشوم . پارتی هم نداشتم فقط خواست خدا و همت خودم بوده و هست . برای همه آرزوی موفقیت میکنم و سعی کنید طبق مدیر جدیدم دنبال هدف خوب باشیم بجای روش های اشتباه. یاحق

  • میترا
    میترا | ۵ آبان ۱۳۹۴

    سلام دوستان. من کارمند یکی از شرکت های مخابراتی هستم. یک سال پیش با مدیرم سر جابجایی و انتقال درگیر بودم. چون محل کارم با این شعبه که الان توش مشغولم نزدیکه راضی نمی شدم برم اون یکی شعبه که سمت شمال شرق تهرانه و خیلی بهم دوره. پارسال مدیرم می گفت اگه تا سه ماه دیگه نیای شعبه شمال شرق باید برای همیشه با شرکت خداحافظی کنی. رفتم باهاش صحبت کردم ولی نهایتا راضی شدم به خواست خدا و سپردم به خدا . این مدیر هرچی از بی خدا بودن و ب وجدان بودنش بگم کم گفتم. حتی یه سلام هم به کارمندایی که از ریختشون خوشش نمی اد نمیده جواب تلفن هم نمیده . پس چطور از همچین ادمی تقاضای کمک و همکاری داشته باشم؟ باز بعد یک سال دبه کرده بیا بالا و می خواد باز سوهان به روح آدم بکشه و منت بذاره و یادآوری کنه که چه آدم خوبی بوده که گذاشته من یک سال نزدیک خونم باشم. به نظر منم اگه قطعی از شرکت بیرون رفتنی شدید برید پیشش و محکم بهش بگید که صلاحیتی در تو نمی بینم که بخوام برام کاری انجام بدی و اون خدا که بالا سر منه مراقب و روزی رسون منه نه توی بی همه چیز...
    خیر پیش دوستان

نمایش سایر نظرات و دیدگاه‌ها
مطالب پیشنهادی