2 راهکار برای غلبه بر تعلل
حتماً شما هم با این حس آشنا هستید: بیست ایمیل خوانده نشده دارید، کارهایتان روی هم جمع شده و قول داده اید فرزاندانتان را از باشگاه به منزل برگردانید. این در حالی است که دو ...
حتماً شما هم با این حس آشنا هستید: بیست ایمیل خوانده نشده دارید، کارهایتان روی هم جمع شده و قول داده اید فرزاندانتان را از باشگاه به منزل برگردانید. این در حالی است که دو ساعت پیش قول تمام کردن گزارشی را داده اید که یک ساعت قبل باید حاضر می شده. اگر اینها شباهتی با زندگی شما دارند هول نکنید، چون تنها نیستید. در حقیقت شما هم دچار یکی از شایع ترین گرفتاری های زندگی بشری شده اید: «تعلل».
همه ی ما کم و بیش گرفتار این حالت شده ایم، اما برخی از ما به صورت روزانه با این مشکل دست به گریبان هستیم. «بعداً انجام می دهم» ورد زبان تعللگران حرفه ای است، تا اینکه تمام کارهای عقب افتاده مثل محتویات کمدی که بیش از حد در آن خرت و پرت انبار کرده باشند روی سرشان خراب می شود. اما چرا این کار را می کنیم؟ چرا برای به تعویق انداختن کاری که ناگزیر به انجامش هستیم اینقدر استرس اضافه به خود وارد می کنیم؟ آنگونه که به نظر می رسد، تعلل شاید ریشه در عملکرد مغز ما داشته باشد. پس بیایید ببینیم چرا تا این حد به تعویق انداختن کارها را دوست داریم و سپس به بررسی چند راهکار برای کنار گذاشتن این عادت منفور برای همیشه بپردازیم.
در ادامه با دیجیاتو همراه باشید.
چرا کارهایمان را به تعویق می اندازیم؟
طبق پژوهشی که در ژورنال تحقیقات شخصیت منتشر شده است، برخی از افراد آنقدر به مدت طولانی در زندگی شان دچار تعلل بوده اند که این عادت به بخشی از شخصیتشان بدل شده است. همین است که از تعلل مشکل پیچیده ای می سازد، چرا که برخی ویژگی های شخصیتی به واقع ما را به این کار ترغیب می کنند.
تحقیقات همچنین نشان داده اند که مشکل تعلل هیچ ارتباطی با معدل یا ضریب هوشی ندارد. این یعنی هر کسی ممکن است دچارش شود و اگر شما هم جزو همان دسته هستید از لحاظ هوشی مشکلی ندارید. یعنی فقط بعضی ها باید برای از بین بردن این عادت، بیشتر تلاش کنند، در حالی که برخی دیگر به صورت طبیعی اساساً با چنین مشکلی روبرو نیستند.
اما چگونه بر تعلل غلبه کنیم؟ نگاهی بیندازیم به دو شیوه ی علمی برای کنار گذاشتن این مشکل:
1- فقط شروع کنید
شروع کردن یک پروژه برای کسانی که دچار عادت تعلل هستند می تواند به واقع دشوار ترین کار دنیا باشد. اما اگر بتوانیم به طریقی خود را از این سد عبور دهیم، در خواهیم یافت که ادامه ی کار برایمان راحتتر خواهد بود. علتش این است که مغز ما در مقابل پدیده ای به نام «اثر زایگارنیک» آسیب پذیر است. اساساً وقتی کاری را شروع می کنیم، به پایان رساندنش برایمان آسانتر خواهد بود و تنها راه پیدا کردن عزم لازم برای این کار، این است که چشم هایمان را ببندیم و شروع کنیم.
2- کارهای بزرگ را به قسمت های کوچک تقسیم کنید
شاید با خودتان بگویید «خب همه ی اینها درست، اما مشکل همین شروع کردن است». در پاسخ باید بگوییم که ما کارهای بزرگ را به این دلیل به تعویق می اندازیم که ما را می ترسانند. ما به این فکر می کنیم که چنین کارهایی تمام وقت ما را به خود اختصاص خواهند داد و هیچ وقتی برای انجام کارهایی که واقعاً دوست داریم (مثلاً لم دادن روی مبل و فیلم تماشا کردن) برایمان باقی نمی گذارند.
خوشبختانه، ترفند روانشناسانه ی ساده ای برای غلبه بر این ترس وجود دارد و آن این است که یک کار بزرگ را به چند قدم کوچک تقسیم کنیم. انجام دادن دو یا سه کار کوچک در واقع آسان تر از یک کار بزرگ است. به این ترتیب، مرحله ی آغازین کارها به مراتب آسانتر خواهد بود. همانطور که پیش تر نیز گفته شد، دست به کار شدن، عزم انجام کارها را در ما تقویت می کند و تا به خودمان بیاییم، کل پروژه انجام شده است. به این شکل، نسبت به وقتی که اجازه می دهیم تعلل بر زندگی مان چیره شود، زمان آزاد بیشتری خواهیم داشت.
مؤثرترین شیوه ی غلبه بر تعلل، انجام این دو کار پشت سر هم است. با خرد کردن پروژه های بزرگ به قدم های کوچک، انگیزه ی بیشتری برای شروع کار خواهید یافت، و در نهایت عزم شما آنقدر قوی خواهد شد که پروژه را تا انتها پیش خواهد برد. اما از کجا بدانیم این شیوه اینقدر مؤثر است؟ وقتی برای نوشتن این مطلب جواب داده، حتماً برای شما هم جواب خواهد داد؛ امتحان کنید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
وقتی برای نوشتن این مطلب جواب داده، حتماً برای شما هم جواب خواهد داد؛ امتحان کنید.
مشخصه که خود نویسنده هم به الترا گشادیسم مبتلا بوده LOL
اقاي اديب ميخواستم يه تشكر خيلي ويژه بكنم ازتون مطالبتون فوق العاده كاربردي و عالين واقعا خسته نباشين.
عالی بود اقای ادیب درود بر شما بخاطر این مطلب زیبا و کاربردی
بد دردیه این تنبلی
همش میگم باید وقت مناسب برسه الان تمرکز ندارم الان شروع کنم فایده نداره و ... کلا 7-8 سالیه در گیرم و کل مسیر زندگیم عوض شد
تنبلی ژنتیکی هم هست مثل افسردگی اغلب هم با هم هستن کلا هیچ کاری نمیکنی فقط فکر میکنی غصه میخوری