ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

تکنولوژی

از استریم زنده ویدیویی تا رویای دورنوردی؛ داستان ناگفته تولد «پریسکوپ»

هنوز چند دقیقه ای به ساعت ۱۱ صبح سه شنبه باقی مانده و «کیوان بیک پور» به همراه یکی از مهندسان شرکت اش به نام «آرون واسرمن» (Aaron Wasserman) در دفتر اصلی «پریسکوپ» و اتاق ...

امیر مستکین
نوشته شده توسط امیر مستکین | ۷ بهمن ۱۳۹۴ | ۲۲:۰۰

هنوز چند دقیقه ای به ساعت ۱۱ صبح سه شنبه باقی مانده و «کیوان بیک پور» به همراه یکی از مهندسان شرکت اش به نام «آرون واسرمن» (Aaron Wasserman) در دفتر اصلی «پریسکوپ» و اتاق کنفرانس، آماده می شوند تا در مورد تغییرات تازه پریسکوپ، پریسکوپ کنند.

می خواهند در مورد این موضوع صحبت کنند که حالا اپلیکیشن iOS توییتر به کاربران اجازه می دهد بتوانند از سرویس پریسکوپ نیز در میان توییت ها استفاده کنند.

واسرمن قبل از اینکه کارش را آغاز کند، موبایلش را به حالت Airplane می برد تا کسی نتواند با او تماس بگیرد. خودش می گوید هر زمان که در پریسکوپ موضوع مهمی را به شکل ویدیویی استریم می کند، مادرش به او زنگ می زند. سپس واسرمن و بیک پور در مورد این بحث می کنند که آیا در زمان استریم، «اسکاچ» در اتاق حاضر باشد یا نه. به هر حال او در پریسکوب عنوان CCO را دارد.

3055495-inline-i-1-periscope-kayvon-beykpour-w600
اسکاچ، CCO در پریسکوپ

(توضیح مترجم: CCO مخفف Chief Commercial Officer به معنای مدیر ارشد بخش تجارت است اما در پریسکوپ، این عبارت در اصل مخفف Chief Canine Officer به معنای مدیر ارشد سگ ها ست.)

واسرمن می پرسد: این استریم را چقدر قرار است طول بکشد و بیک پور در پاسخ اش می گوید: هرچقدر که شد و حس طبیعی داشت.

لحظاتی بعد، استریم زنده آنها آغاز می شود و بیک پور موبایل ش (که در واقع استریم زنده ویدیویی با آن صورت می پذیرد) را به طرف میز کارکنان می برد و آنها را نشان می دهد. در همین بین می گوید: «همه خوش آمدید، کاربران پریسکوپ و توییتر. اینجا دفتر اصلی پریسکوپ در سان فرانسیسکو است.»

3055495-inline-i-2-periscope-kayvon-beykpour
مدیر عامل پریسکوپ، کیوان بیک پور هنگام استریم زنده ویدیویی اش ابتدا کارکنان خود را برای جهان به نمایش می گذارد.

بیک پور می گوید توییتر به شکل جهانی ۳۲۰ میلیون کاربر دارد و این تعداد، واقعا رقم بالاییست. در ژانویه ۲۰۱۵، پیش از اینکه پریسکوپ کار خودش را به عنوان یک اپلیکیشن آغاز کند، توییتر آن را خرید. در ماه آگوست گذشته مدیران این شرکت کوچک بیان کردند که اپلیکیشن آنها اکنون از ۱۰ میلیون کاربر برخوردار است و پس از آن خبری دیگری در این باره منتشر نکرده اند.

در این میان شاید تصور کنید که پریسکوپ برای افزایش کاربرانش به توییتر نیاز دارد اما اگر تفکر خود را برعکس کنید، احتمالا به پاسخ صحیح تری دست پیدا خواهید کرد. توییتر سال ها کاربرانش را در یک زندان جذاب و ۱۴۰ کارکتری قرار داده بود و حالا همین افراد می توانند با استفاده از ویژگی هایی که از طریق پریسکوپ به توییتر افزوده شده، به شکل زنده استریم ویدیویی داشته باشند.

جسیکا وریلی (Jessica Verrilli) معاون ارشد بخش توسعه تکنولوژی و استراتژی ها در توییتر می گوید: «توییتر کاربران را به هم نزدیک تر می کند و در سطح جهان نقش یک نبض دیجیتالی را دارد. حال، پریسکوپ به این سرویس افزوده شده تا این نبض دیجیتالی، به شکل ویدیویی قابل مشاهده باشد.»

رشد پریسکوپ قابل تحسین است و البته تعجبی هم ندارد؛ این اپلیکیشن به کاربران اجازه می دهد تا زاویه دید لنز دوربین خود را با جهان به اشتراک بگذارند. حالا دیگر کاربران در سطح جهان، در یک روز معادل ۴۰ سال پخش زنده ی تلویزیونی مشاهده می کنند.

اما این موضوع هم نتوانسته بلندپروازی های موسسین این شرکت را پوشش دهد. پس از اینکه پریسکوپ کردن بیک پور به اتمام رسید و اخباری که می خواست را به دست کاربران رساند، می گوید:‌ «ما یک کمپانی به اشتراک گذاری ویدیوهای زنده را آغاز نکرده ایم تا در نهایت یک کمپانی به اشتراک گذاری ویدیوهای زنده داشته باشیم. شاید احمقانه به نظر برسد اما در نهایت می خواهیم به نقطه ای برسیم که بتوانیم به تجربه "دور نوردی" دست پیدا کنیم.»

پیش از پریسکوپ

3055495-inline-i-5-periscope-kayvon-beykpour

بستگی دارد بخواهید چقدر زمان را به عقب بکشید. بیک پور، برنشتاین (Bernstein) و واسرمن از همان سال های ابتدایی مدرسه و در کودکی با هم آشنا شدند. چند سال بعد دوباره در "میل ولی" کالیفرنیا با هم بودند و در نهایت، در سال ۲۰۰۷ دوباره آشنایی کاملی پیدا می کنند.

در آن زمان بیک پور در دانشگاه استنفورد مشغول تحصیل بود و به همراه برنشتاین و واسرمن، یک استارتاپ کوچک تاسیس کردند که اپلیکیشن های مورد نیاز مدارس را توسعه می داد. در همان سال آنها استارتاپ خود را به یک شرکت تکنولوژیک و فعال در امور تحصیلی به نام «Blackboard» می فروشند.

مدتی را در Blackboard کار می کنند و در آنجا با تایلر هانسن (Tyler Hansen) آشنا می شوند؛ شخصی که بعدا طراح اصلی اپلیکیشن پریسکوپ می شود. این چهار نفر در نهایت با هم شرکت Blackboard را ترک نموده و در ابتدا، کمی وقت خود را صرف سفر می کنند.

بیک پور می گوید: «بعد از سفر و استراحت دقیقا نمی دانستیم که قرار است چه کنیم. تنها هدف مشخص این بود که همه مان با هم یک کار را آغاز کنیم. ساخت همه چیز از هیچ؛ این خودش یک لذت بی نهایت است و برای ما تجربیات بسیاری به همراه داشته.»

در سال ۲۰۱۳ بود که بیک پور تصمیم داشت به کشور ترکیه سفر کند و از طرفی مردم این کشور در استامبول به اعتراض پرداخته بودند. همین موضوع وی را به فکر فرو برد که چه می شود اگر همه بتوانند حضور در مرکز اتفاقات را حس کنند. در آن زمان مشخصا افراد بسیاری در جمع حاضرین در صحنه وجود داشتند که از تلفن های هوشمند بهره می بردند، اما چرا راهی وجود نداشت که افراد به شکل مستقیم بتوانند آنچه می بینند را با سایرینی که می خواهند وقایع را مشاهده کنند به اشتراک بگذارند؟

بیک پور و برنشتاین دقیقا بر همین ایده تمرکز کردند؛ ایده ای که در ابتدا به شکل ویدیویی و در قالب پریسکوپ به ذهن آنها خطور نکرد. بیک پور در همین رابطه می گوید: «شروع به توسعه نمونه های اولیه از اپ هایی کردیم که مشخصا اکنون به رسیدن ما به نقطه کنونی، کمک شایان ذکری کردند، اما هیچ شباهتی به پریسکوپ که حالا آن را مشاهده می کنید نداشتند.»

موسس این استارتاپ می گوید پس از مدتی ایده پردازی، دو نفر بعدی یعنی واسرمن و هانسن هم به آنها می پیوندند.

3055495-inline-i-3-periscope-kayvon-beykpour (1)
نمونه اولیه اپلیکیشن Bounty که هیچ وقت به شکل عمومی عرضه نشد.

چهار نفر ایده هایشان را روی هم گذاشته و در نهایت به نقطه ای به نام «Bounty» می رسند؛ سرویسی که می خواست تصاویری از یک رویداد یا محل را یکجا جمع آوری کند. سپس ایده خود را چنین برای سرمایه گذاران توضیح می دادند: «تصور کنید یک نفر می خواهد ببینید بازار ماهی فروشان در توکیوی ژاپن چه ظاهری دارد و به شکل عمومی این درخواست را مطرح می کند. سپس یکی دیگر از کاربران Bounty که در آن منطقه حضور دارد به سادگی از این بازار تصویری تهیه کرده و آنها را به اشتراک می گذارد.»

پس از مدتی ایده ای جدید به ذهن شان رسید. آنها از همان ابتدا می خواستند تجربه دور نوردی را ایجاد کنند و اشتراک یک تصویر، چندان قابل قبول نبود. سپس ایده درخواست کاربران را هم کنار گذاشتند و بعد از آن نیز تمرکز خود را از تصاویر، به ویدیوهای زنده انتقال دادند. چنین بود که ایده ی Bounty، تبدیل به Periscope شد.

تصمیمی که گرفته شد به هیچ عنوان کوچک نبود چرا که خود Bounty ایده ای بسیار نو به شمار می رفت. از سوی دیگر استریم زنده ویدیویی از طریق یک تلفن هوشمند ایده ای چندان جدید نبود. یک دهه پیش اپلیکیشن هایی نظیر Qik، Justin.tv، Ustream یا Mogulus چنین کارهایی برای کاربران انجام می دادند و البته هیچ کدام از آنها هم نتوانست به موفقیتی دست پیدا کرده و فراگیر شود و اگر در این میان پریسکوپ موفق می شد تا توجهات عمومی را جلب کند، سازماندهی صحیح ایده ای قدیمی را به نمایش می گذاشت.

بیک پور، برنشتاین، واسرمن و هانسن، هر چهار نفر با هم شروع به نوشتن اپلیکیشنی کردند که بتواند ویدیو را به شکل صحیح استریم کند. در ابتدای کار با برخی چالش های پایه ای و فنی مواجه گشتند. برای مثال، پریسکوپ در آن زمان صرفا در شرایطی به شکل صحیح کار می کرد که کاربر، جمعی زیاد از بینندگان داشته باشد و بتواند با یک شبکه اینترنت بسیار پر سرعت استریم ویدیوی خود را انجام دهد. پس از مدتی و با بهبود الگورتیم های اصلی این مشکل رفع گشت.

چالش بعدی مربوط به طراحی پریسکوپ می شد. در ابتدای کار، ویدیوهای پریسکوب حالتی مربعی داشتند و نظرات کاربران نیز در زیر آنها قرار می گرفتند. سپس آقای هانسن تلاش کرد تا ویدیوها را به شکل تمام-صفحه به نمایش بکشد و نظراتی که در مورد آن از سوی کاربران دیگر ارسال می شد نیز روی ویدیو و در گوشه سمت چپ و پایین تصویر دیده شود.

در آگوست ۲۰۱۴، استارتاپ داستان ما محصولی را خلق کرده بود که حس "خاص" بودن در آن دیده می شد. بیک پور می گوید: «پیش از عرضه، این اپ را به خانواده و دوستان خود نشان دادیم و بازخورد های بسیار مثبتی گرفتیم. همه از اینکه تصاویر به شکل زنده پخش می شد لذت می بردند.»

موسسان می گویند که پس از خلق پریسکوپ، تصمیم گرفته اند برخی قابلیت های آن را از نسخه نهایی حذف کنند و تنها تمرکز خود را بر روی کارکرد صحیح قابلیت اصلی آن معطوف نمایند. طراحان بیشتر نگران کمبود محتوا بودند. در این میان تصمیم می گیرند قابلیتی را به اپ مورد بحث اضافه کنند که کاربر بتواند یک پخش زنده را برای ۲۴ ساعت بعدی زمان بندی کند تا سایرین از این موضوع اطلاع کسب کنند.

البته این هم یکی دیگر از ویژگی هایی بود که در نسخه نهایی حذف گشت چرا که چهار موسس به این نتیجه رسیدند که یک کاربر به لیست زمان بندی ها توجهی نخواهد کرد و در انتظار وقوع آنها نمی نشیند. بیک پور می گوید: «به جای این ویژگی، تصمیم گرفتیم یک نوتیفیکیشن در همان زمان شروع استریم ویدیویی برای کاربرانی که آن شخص را دنبال می کنند ارسال کنیم. اگر سوژه برای بیننده جذاب باشد، نوتیفیکیشن را خواهد گشود و اگر چنین نباشد، به راحتی از کنارش عبور می کند.»

پیوستن به توییتر

تیم چهار نفره و اولیه پریسکوپ به ترتیب از سمت چپ: آرون واسرمن، تایلر هانسن، جو برنشتاین و کیوان بیک پور
تیم چهار نفره و اولیه پریسکوپ به ترتیب از سمت چپ: آرون واسرمن، تایلر هانسن، جو برنشتاین و کیوان بیک پور

پریسکوپ تبدیل به محصولی جذاب شده بود و بیک پور هم آن را به جسیکا وریلی نشان داد. آنها در دانشگاه استنفورد با هم آشنا شده بودند و مدتی بعد در سال ۲۰۰۹، وریلی به توییتر پیوسته بود. در آن زمان خود توییتر هنوز یک استارتاپ کوچک به شمار می رفت که از پتانسیل های بسیاری بهره می برد.

در گذشته، زمانی که در ابتدای کار قرار بود این اپلیکیشن کارکردی مبنی بر اشتراک تصاویر داشته باشد، بیک پور نمونه اولیه را به وریلی نشان داده بود اما حالا پریسکوپ تبدیل به یک مورد کاملا تازه و جذاب شده بود و درست لحظه ای که با آن مواجه شد، فکر بردن آن به توییتر در ذهنش آمد.

خانم وریلی در همین رابطه می گوید: «تجربه ای زنده، احساسی و همه جانبه را به ارمغان می آورد. گویی همان کارکرد توییتر را داشت، ولی به شکل ویدیویی. کاملا حس می کردم که این دو می توانند جفت خوبی برای هم شوند.»

فروش پریسکوپ در همان ابتدای کار به معنای آن بود که بیک پور، باید بخشی از کنترلی که بر آن داشت را هم از دست بدهد. از سوی دیگر فروختن حاصل تلاش ها در مقطعی که پریسکوپ هنوز به مرحله عرضه عمومی هم نرسیده بود، معنای آن را می داد که دیگر نخواهد توانست همانند سایر اپلیکیشن های محبوب، تبدیل به یک قدرت برای خود شود. به همین دلیل بیک پور و برنشتاین در همان ابتدای کار مخالفت خود را بیان کردند: «به آنها گفتیم: دستتان درد نکند، ممنون از پیشنهاد ولی نه، علاقه ای به فروش نداریم.»

در نهایت ولی این گروه با آقای کاستلو، مدیر عامل سابق توییتر و جک دورسی (در آن زمان رییس هیئت مدیره و حالا، مدیر عامل) توییتر جلسه ای را سپری می کنند و این دو نفر استارتاپ مورد بحث را متقاعد می کنند که به نفع شان است تحت تملک توییتر درآیند و در این صورت، همچنان می توانند کنترل کاملی بر تصمیم گیری های خود داشته و مانند یک استارتاپ مستقل به کار ادامه دهند. در این حالت، رابطه ای کاملا نزدیک با یکی از غول های دنیای وب و تکنولوژی هم دارند. بیک پور می گوید: «توییتر در اصل به ما گفت که می خواهد در نقش باد در پشت بادبان های کشتی ما انجام وظیفه کند.»

3049773-inline-i-periscope-users-watch-40-years-worth-of-video-per-day
روند رشد پریسکوپ؛ حالا در این اپلیکیشن، به شکل روزانه به اندازه ۴۰ سال، محتوای زنده پخش می شود.

در نهایت این داد و ستد انجام شد و گفته می شود مبلغ آن نیز به کمتر از ۱۰۰ میلیون دلار می رسد. توییتر همچنین توافق می کند که به پریسکوپ اجازه دهد در دفتر خودش باقی بماند. این دفتر البته اگر پیاده بروید، فاصله ای ۱۵ دقیقه ای با مقر اصلی توییتر دارد و می تواند به گونه ای باشد که هر کدام از طرفین راحت بتوانند به هم سر بزنند اما در هر حال، سحطی از جدایی را هم به همراه دارد.

در زمانی که پریسکوپ قرارداد یاد شده را با توییتر به امضا رساند، تنها هفت کارمند داشت و حالا تعداد کارمندانش به ۳۰ عدد رسیده. البته چند نفر از مهندسین توییتر هم حالا در پریسکوپ مشغول هستند تا بحث های تکنولوژیک و تکنیکی ماجرا را پیگیری کرده و پروژه ادغام آن با اپ توییتر را نیز تسریع بخشند.

پریسکوپ همین حالا هم گاه و بیگاه، استخدام هایی انجام می دهد اما در نظر ندارد تا به یک باره جمعیتی گسترده از کارکنان داشته باشد. دلیل اصلی این موضوع چنین است که هر زمان بخواهد، می تواند منابع و نیروی انسانی مورد نیازش را از توییتر قرض بگیرد. برای مثال تیم حقوقی توییتر قوانین و شرایط استفاده از اپلیکیشن پریسکوپ را به رشته تحریر درآورده است.

این در حالیست که بیک پور باور دارد پریسکوپ، یک مکمل مورد نیاز برای توییتر است. این شبکه اجتماعی بزرگ از چندین سال پیش تلاش می کند تا قابلیت های جدید و جذابی را به سرویس خود اضافه کند و همواره آزمون و خطاهایی هم در این رابطه داشته است.

وی می گوید: «از جهت توسعه اپلیکیشن، همه تصمیمات با ماست. توییتر هم البته رفتاری بسیار با احترام داشته و قبول نموده که ما خودمان مسئولیت تصمیم گیری ها را بر عهده داریم. ما هر قابلیتی که بخواهیم را در اپ خود قرار می دهیم و هر زمانی هم که دلمان بخواهد این کار را انجام می دهیم. از هر نوع گفتاری که می خواهیم هم بهره می گیریم، چه در یک پخش زنده از طریق پریسکوپ و چه در توییت ها.»

خود توییتر در سال ۲۰۰۹ در نقطه ای قرار گرفته بود که اکنون پریسکوپ ایستاده. این شبکه اجتماعی در آن زمان تقریبا همین تعداد کارمند داشت و تعداد کاربرانش هم خیلی بیشتر از حالای پریسکوپ نبود. در سال ۲۰۰۹، چنین نبود که افراد مشهور برای حضور در توییتر الزامی احساس کنند و اکنون دقیقا خود پریسکوپ هم چنین شرایطی دارد.

برای مثال «David Blaine» (یک شعبده باز آمریکایی) در پریسکوپ شعبده بازی می کند یا حتی کمپانی BMW از آن بهره گرفت تا خودروی جدیدی را معرفی کند.

بیک پور در همین رابطه می گوید: «تصمیم نداشتیم اپلیکیشنی توسعه دهیم که با محوریت حضور افراد مشهور به پیش رود. می دانستیم که اگر کارمان را به شکل درستی انجام دهیم، همین افراد هم به هر حال نیاز بودن در این شبکه را احساس خواهند کرد. مدتی پیش "John Mayer" (خواننده) به این شبکه پیوست و البته در پخش های زنده اش، همیشه به اجرای موسیقی نمی پردازد اما گاهی هم از میان نظرات کاربران و برای آنها، دست به اجرای زنده می زند.»

جاده پیش رو

3048641-poster-p-1-periscope-has-become-a-medium-that-can-build-truth-and-empathy-w600

زیر نظر توییتر بودن به پریسکوپ این اجازه را می دهد تا به شکلی ساده صرفا تمرکز خود را بر روی نوآوری های تازه قرار داده و از بابت کسب درآمد نگرانی به دل راه ندهد. مدیر عامل این استارتاپ همچنین بیان می کند که ایده هایی برای کسب درآمد از پریسکوپ هم دارد: «اکنون عمدا روی آن ایده ها تمرکز نمی کنیم چرا که ابتدا باید کارهای تکمیلی دیگری را انجام دهیم.»

وی ادامه می دهد: «افراد زیادی از این سرویس استفاده می کنند و همین موضوع موقعیتی را برای ما فراهم می آورد که پول هایی به دست آوریم که یک سال پیش خوابش را هم نمی دیدیم.» خانم وریلی از توییتر می گوید: «در ادامه سال ۲۰۱۶ سرمان خیلی شلوغ تر می شود و می توانیم دامنه همکاری مان را افزایش داده و ایده های تازه را امتحان کنیم.»

پریسکوپ اکنون در حال آزمایش ایده های نو است و طولی نخواهد کشید تا کاربران این اپلیکیشن بتوانند آنها را مشاهده کنند. بیک پور مشخصا اکنون تمایلی ندارد در موردشان صحبت کند اما می گوید که قرار است ویژگی های زیادی به آن افزوده شوند. برخی از این قابلیت ها به کاربران ساده کمک می کنند تا به شکل راحت تری به مخاطبین دست پیدا کنند.

خود بیک پور در این رابطه می گوید: «قدرت نفود و کنترل شما به عنوان یک کاربر پخش کننده استریم ویدیویی چیست؟ شما اکنون می توانید کنترل دوربین و میکروفون را در دست داشته باشید. تصور می کنیم بتوانیم کنترل برخی موارد دیگر را هم به شما بدهیم. ما باید چنین کاری انجام دهیم چرا که اگر مردم عادی از این سرویس استفاده نکرده و استریم زنده انجام ندهند، مشخصا ما چیزی برای عرضه نداریم.»

aW6ZY34_700b

پریسکوپ همچنین در حال ایجاد راه هایی برای یافتن آسان تر محتوا برای تماشا کردن است. در حال حاضر صرفا دو راه برای تماشای پخش زنده وجود دارد: یا از قبل شخصی را دنبال کرده باشید یا نقشه را گشوده و در آن، استریم های زنده را ببینید و سپس یکی را انتخاب کنید.

بیک پور می گوید که این راه و روش باید بهبود پیدا کند تا محتوایی که کاربر تولید می کند راحت تر و بهتر دیده شود. این در حالیست که در آینده احتمالا طول عمر ویدیوها هم بیشتر از پیش خواهد شد. (در حال حاضر زمانی که کاربر اقدام به پخش یک ویدیو می کند، پس از پایان یافتن آن، سایر کاربران تا مدت ۲۴ ساعت می توانند آن را مشاهده کنند و پس از آن این ویدیو دیگر قابل مشاهده نخواهد بود.)

تمام تمرکز پریسکوپ اکنون بر روی بهبود کیفیت سرویس اش قرار گرفته و به احتمال زیاد در یک الی دو سال آینده، اپلیکیشن آن به شکل کامل تغییر خواهد کرد. حال بخشی از این تغییر شاید از جایی ناشی شود که کاربران قادر می شوند اقدامات تازه ای در آن انجام دهند؛ این هم یکی دیگر از شباهت های دیگر پریسکوپ به روزهای ابتدایی توییتر خواهد بود.

بیک پور می گوید: «هر روز، می بینیم که مردم از محصولی استفاده می کنند که مدتی پیش، فکرش را هم نمی کردیم به وجود آید. همین موضوع یکی از بهترین تجربیات ما بوده؛ تجربه کاری ما چنین است که گویی هر روز سر کلاس جامعه شناسی حاضر می شویم.»

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
  • mohammadamin
    mohammadamin | ۸ بهمن ۱۳۹۴

    پریسکوپ تو ایران هم فیلتر هست . و مثل خیلی از سرویس ها باید از فیتلر رد شد . تا بهش دسترسی داشت . مساله بعدی سرعت اینترنت هست که توی هر نقطه ای این امکان رو ندارید

  • سامان
    سامان | ۸ بهمن ۱۳۹۴

    من چند روزي، بخصوصيات زمان نمايشگاه CES كه افراد از داخل نمايشگاه پريسكوپ مي كردند، معتاد پريسكوپ بودم. اما نمي دانم چرا از ايران هيچ كس پريسكوپ نمي كند.

مطالب پیشنهادی