استارتاپ یا کسب و کار کوچک؛ مسئله این است
در سیلیکون ولی به نظر می رسد آرزوی همه این است که «مؤسس استارتاپ» باشند. جان وستنبرگ، نویسنده و کارآفرین، عقیده دارد اغلب افراد باید به جای دنبال کردن رؤیای استارتاپ، به دنبال راه اندازی کسب ...
در سیلیکون ولی به نظر می رسد آرزوی همه این است که «مؤسس استارتاپ» باشند. جان وستنبرگ، نویسنده و کارآفرین، عقیده دارد اغلب افراد باید به جای دنبال کردن رؤیای استارتاپ، به دنبال راه اندازی کسب و کار های کوچک باشند. سینتیا تان در گفتگویی با او نظرش را در این باره بیشتر جویا شده است. در ادامه می توانید بخشی از گفتگوی بسیار جالب و شنیدنی آنها را از نظر بگذرانید.
سینتیا تان: چرا فکر می کنید فرهنگ سیلیکون ولی به استارتاپ ها بیشتر از کسب و کار های کوچک اهمیت می دهد؟
جان وستنبرگ: تمام زندگی و نفس کشیدن سیلیکون ولی روی پول سرمایه گذاری خطرپذیر بنا شده است و هیچ کس تا از بازگشتی چند برابری و سریع مطمئن نباشد سرمایه گذاری نمی کند. من انتقاد خاصی به این فرایند یا سیستم ندارم. زاویه ای که من از طریق آن به موضوع ورود می کنم این است که هر سرمایه گذاری ممکن است نیاز داشته باشد روی شرکت هایی با رشد سریع سرمایه گذاری کند. اما این به آن معنا نیست که هر کارآفرینی هم باید سعی کند شرکتی با رشد سریع بسازد.
سینتیا تان: آیا فکر می کنید میان کارآفرینانی که آرزویشان تأسیس استارتاپ است و کارآفرینانی که می خواهند مالک کسب و کار باشند تفاوت های عمده ای وجود دارد؟
جان وستنبرگ: به نظرم مؤسس یک استارتاپ عنوانی است که مردم به خاطر بار معنایی، پرستیژ و «باحال» بودن آن به دنبالش هستند. ما در حوزه ی کارآفرینی به نقطه ای رسیده ایم که استارتاپ ها دیگر در آن روال معمول به شمار می روند. مثل مسابقه های خوانندگی تلویزیونی شده است. این مثال را همه جا می زنم. وقتی پای صحبت های علاقمندان به خوانندگی که در این نوع مسابقات شرکت می کنند می نشینید، مدام می گویند بزرگ ترین آرزوی تمام عمرشان «خواننده شدن» بوده است. هیچ کس نمی گوید آرزویش «خواندن» بوده است. علت این امر آن است که خواسته ی حقیقی آنها موفقیت، سبک و تجمل زندگی خواننده هاست. به همین دلیل است که جلوی دوربین خود را به آب و آتش می زنند. اگر خواسته ی واقعی شان خواندن بود می توانستند هر جای دیگری نیز علاقه شان را پی بگیرند، مخاطبان خود را پیدا کنند و کاری را انجام دهند که از انجامش لذت می برند.
سینتیا تان: با اینکه به اغلب افراد توصیه می کنید روی راه اندازی یک کسب و کار کوچک تمرکز کنند، آیا موقعیت های خاصی هم هست که اعتقاد داشته باشید فرد باید به جای کسب و کار کوچک به دنبال تأسیس یک استارتاپ باشد؟
جان وستنبرگ: من فکر می کنم در جهات خاصی اگر بخواهید به موفقیت برسید نمی توانید به عنوان یک کسب و کار کوچک به این موفقیت دست پیدا کنید. برای مثال، اوبر شرکتی با رشدی خارق العاده است که برای ایجاد پایگاه کاربران مورد نظر خود در بین رانندگان و مسافران به سرمایه های هنگفتی نیاز داشت. پلتفرم هایی مثل فیسبوک، توئیتر یا واین نمی توانند به عنوان یک کسب و کار کوچک رشد کنند.
سینتیا تان: پس اولین نکته ای که مد نظر قرار می دهید این است که آیا کسب و کار مورد نظر برای موفقیت به مقیاس پذیر بودن نیاز دارد یا نه.
جان وستنبرگ: مسئله ی مهم، راه اندازی یک شرکت فناوری غول پیکر، مجلل و آنچنانی نیست، و اگر کسی راه دیگری را برای خود برگزید معنایش این نیست که چیزی نمی فهمد. در واقع اینکه حرکت در خلاف این جهت، رضایت، سلامت، ثروت و خرد شما را بیشتر بالا ببرد محتمل تر است.
سینتیا تان: من هم موافقم که استارتاپ ها عامل بسیاری از نا امیدی ها بوده اند اما مایلم بدانم منظور شما از «خرد شما را بیشتر بالا ببرد» چیست
جان وستنبرگ: می توان روی سادگی تمرکز کرد: در این صورت شما به معنای واقعی چیزی می سازید که کوچک است و حد و مرز مشخصی دارد. هیچ فشار شدیدی برای اضافه کردن ویژگی های بیشتر وجود ندارد، که این یعنی این آزادی را دارید که روی نکات کوچک تری تمرکز کنید که عمیقاً برای شما و کاربرانتان اهمیت دارند.
مردم اهمیت بیشتری دارند: وقتی کوچک می مانید، می توانید برای کسانی که واقعاً برای کسب و کارتان مهم هستند وقت بیشتری بگذارید. کسب و کار های کوچک یعنی مردم.
حفظ صمیمیت آسان تر خواهد بود: من عاشق این هستم که در هر کسب و کار و محصولی، نکاتی شخصی ببینم. در یک کسب و کار کوچک می توانید وقت بگذارید و مطمئن شوید کاربران و مشتریانتان هر بار با چنین احساسی مواجه می شوند.
کوچک به معنای وضع مالیِ بد نیست: کوچک به معنای هزینه های سربار و نرخ خروج نقدینگی کمتر است. شما این شانس را خواهید داشت که تمام سود را در شرکت و جیب خودتان نگه دارید.
لزوماً قرار نیست کوچک باقی بمانید: اگر می خواهید رشد کنید، با یک شرکت کوچکتر اما موفق و سودده شانس به مراتب بیشتری برای این کار خواهید داشت.
سینتیا تان: اگر منظورتان فقط رسیدن به میزانی از سوددهی است که نیاز به سرمایه گذار را رفع کند، به این می گویند Bootstrapping یا ایستادن روی پای خود
جان وستنبرگ: فکر نمی کنم چیزی که گفتید لزوماً منظور من را برساند. از نظر من ایستادن روی پای خود یا بوت استرپینگ صرفاً به معنای این است که بودجه ی شرکتتان را خودتان تأمین کنید. راه اندازی یک کسب و کار کوچک یعنی تأمین بودجه، تعیین حد و مرز ها، درک محصول یا خدمات، درک انتظاراتی که از آن دارید، و تلاش برنامه ریزی شده برای رسیدن به حد و مرز های تعیین شده. اگر این کارها را انجام دهید، میلیاردر نخواهید شد. اما می توانید میلیونر بسیار رضایتمندی شوید و به نظر من این می تواند گزینه ی بسیار خوبی برای خیلی ها باشد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.