چگونه برای دستیابی به اهداف مان برنامه ریزی کنیم؟

بسیاری از ما طرح ها و برنامه های بزرگی در سر داریم اما نمی توانیم آنها را به مرحله اجرا در بیاوریم و غالبا نیز دلیل این ناکامی خود را به عوامل غیرواقعی نسبت می دهیم. اما دیل هاریسون کارنگی (نویسنده و سخنران آمریکایی) در این باره می گوید:

تنبلی و بیکاری شک و ترس به بار می آورد، کار کردن اعتماد به نفس و جرات. اگر می خواهید بر ترس غلبه کنید، در خانه ننشینید و به آن فکر کنید، بلکه لازم است بروید بیرون و مشغول شوید.

اهدافِ بدون طرح، آرزوهایی بیش نیستند

خیلی از مردم برای خود هدف هایی تعیین می کنند اما فقط آن هایی به اهداف شان می رسند که طرح هایی برای آن ها ترسیم کرده باشند.

کارهای بزرگ، سوخت موتور زندگی هستند. تا زمانی که کارهای بزرگی انجام ندهید نمی توانید اهداف تان را بشناسید، حتی ممکن است خنثی شده و توانایی رفتن از نقطه ی A به B را هم پیدا نکنید.

چقدر عملی کردن اهداف برای شما سخت است؟ چرا نمی توانید تمام انرژی و فکرتان را در کاری بگذارید که نهایتا به هدف تان برسید؟

احتمالا به دلیل این است که عادات بدی دارید. اما دلایل دیگری نیز برای آن وجود دارد. مثلا اکثر مردم اهداف شان را بدرستی تعیین نمی کنند. اهداف این گروه فقط خیال هایی در ذهن شان هستند؛ در واقع، طرحی مدون و جزئیات مشخصی برای آن ندارند.

در تحقیقی که در سال 2007 صورت گرفته، تنها 12% مردمی که در سال نو برای خودشان اهدافی تعیین کرده اند، به آن می رسند. در حالی که 52% آن ها در ابتدا معتقد بودند که می توانند به چیزی که می خواهند برسند.

در صورتی می توانید به اهداف تان دست یابید که آن ها را هوشمندانه تعیین کرده باشید. برای این کار مقاله ی اهداف هوشمندانه را مطالعه بفرمایید.

در مطالعه ی دیگری که روی یک کلاس MBA از دانشگاه هاروارد صورت گرفت از دانشجویانی که بزودی فارغ التحصیل می شدند پرسیدند که برای آینده چه هدف هایی در سر دارند و آیا برای آن ها طرح های دقیقی تدوین کرده اند؟

از میان همه ی آن ها تنها 3% برای خود هدف و طرحی با تمام جزئیات تعیین کرده بودند. 13% هدف بدون طرح داشتند و 84% هیچ برنامه ای نداشتند. بعد از 10 سال آن 13% دوبرابر آن هایی که هیچ طرحی نداشتند و آن 3% ده برابر، بیش تر از 97% کلاس درآمد داشتند؛ بله 10 برابر بیش تر.

اگر می خواهید به اهداف تان برسید، طرحی با تمام جزئیات تدوین کنید تا بتوانید در مسیر رسیدن به رویاهای تان باقی بمانید.

چگونگی تدوین یک طرح عملی بزرگ

اصطلاح طرح عملی بزرگ (MAP) توسط آنتونی رابینز، مشهور شد. اما هر سکوی انگیزشی و یا الهام بخشی نیازمند عمل است. از ناپلئون هیل (نویسنده ی مشهور آمریکایی) گرفته تا جیم رآن (نویسنده ی انگیزشی آمریکایی) بخشی از هر موفقیتی که بدست آورده اند، به دلیل عمل کردن به طرح شان بوده است.

زمانی که هدفی تعیین می کنید اما هیچ طرحی برای رسیدن به آن ندارید، در واقع نشسته اید و آرزو می کنید که آن اتفاق خود به خود بیافتد. اگر واقعا می خواهید به اهداف تان برسید، آنها را به درستی تعیین کنید؛ سپس طرحی با تمام جزئیات برای آن ها تدوین کنید.

برای یک طرح عملی بزرگ لازم نیست همه ی قدم های لازم برای رسیدن به هدف تان را بدانید. همین که مسیر اصلی را بدانید و قدم های لازم را به طور کلی ترسیم کنید کافی است.

چگونه این کار را انجام دهید؟

برای مثال یک هواپیما را در نظر بگیرید. زمانی که این هواپیما از فرودگاه لس آنجلس بلند شده و به سمت فرودگاه جان اف کندی نیویورک پیش می رود، هدفش نشستن در فرودگاه جان اف کندی در زمان از پیش تعیین شده است. همه ی افراد داخل هواپیما به اعتماد این که در زمان مقرر به نیویورک خواهند رسید، سوار آن شده اند.

هواپیما قبل از این که بلند شود، طرح مسیر را تنظیم می کند. در  طرح پرواز جزئیاتی از جمله مسیر سفر و سرعت و ارتفاع کلی تعیین شده است. اگرچه هواپیما موقعیت دقیقش در هر لحظه را نمی داند.

زیرا امکان دارد هواپیما نیز مانند شما با موانعی در راه رسیدن به هدفش مواجه شود. برای مثال، ممکن است در 32000 پایی گرداب های هوایی وجود داشته باشند که خلبان را مجبور کند به ارتفاع 38000 پایی برود تا این گرداب را رد کند.

حین مسیر هم ممکن است هواپیما با ترافیک هوایی مواجه شود و نه تنها سرعتش را بلکه ارتفاع و مسیرش را بارها تغییر دهد.

اگرچه هر بار این هواپیما با مشکلی رو به رو می شود اما آن را رفع می کند تا در زمان مشخص به هدفش برسد. توجه داشته باشید که هدف هرگز تغییر نمی کند اما طرح مسیر بارها بازبینی می شود.

طرح عملی بزرگ هواپیما به سادگی توسط کامپیوترها و خلبان ها طراحی و نظارت می شود. این تنظیمات به هواپیما در رسیدن به هدفش که فرودگاه جان اف کندی است کمک می کند تا در زمان مقرر یا نزدیک به آن فرود بیاید.

شما نیز همانند هواپیما برای رسیدن به اهداف تان به طرحی نیازمندید. اگر فقط هدف تان را تعیین کنید و برای آن طرحی ننویسید و امیدوار باشید که در آینده یک روزی می توانید به آن برسید، سخت در اشتباهید.

اگر واقعا برای زندگی خود هدفی دارید، باید برای آن یک طرح عملی بزرگی تعیین کنید و رویکردهای تان را به طور مداوم بررسی و تنظیم کنید تا به موفقیت برسید.

قدم اول: هدف های زمان بندی شده ی مشخصی برای خود متصور شوید

این قدم یکی از مهم ترین بخش های فرایند است.

بدون تعیین اهداف و تصور کردن شان، برنامه هایتان تنها در خیال شما باقی می مانند. برای مثال صرف این که بخواهید در دو سال آینده پولدار شوید و ماشین زیبایی داشته باشید، به آن ها دست نخواهید یافت. باید اهداف را با تمام جرئیات تصور کنید.

باید مقدار پول و نوع ماشین را تا زمان خاصی مشخص و تعیین کنید و سپس برنامه زیندگی تان را بر همین اساس بچینید. تمام جزئیات زندگی جدید تان مانند مکان خانه ی جدید، کار جدید و زندگی روزانه تان را تصور کنید و روی کاغذ بیاورید.

هر چه بیش تر جزئیات را به کار ببرید بهتر طرح تان را عملی می کنید و زودتر به اهداف تان خواهید رسید.

برای اهداف تان باید زمان تعیین کنید. زمان بندی به شما چشم اندازی از هدف تان می دهد. حتی اگر اهدف تان را کاملا مشخص نکرده اید اما برای آنها روزی را تعیین کنید.

اگر هواپیما زمان فرود نمی داشت، به هدفش نیز نمی رسید و هیچ کس سوارش نمی شد چراکه ساعت رسیدن آن مشخص نبود. پس چگونه شما اهداف تان را بدون زمان مشخص، تنظیم می کنید؟

قدم دوم: پیشرفت های ماهانه مشخص کنید

تعیین میزان پیشرفت های ماهانه باعث می شود که به چشم انداز خوبی نسبت به مسیر طی شده دست پیدا کنید و بفهمید در کجای راه هستید. برای تعیین آن ها به هدف زمان بندی شده ای در قدم اول نیازمندید.

هدف طولانی مدت تان را به چندین مرحله یا نقطه کوتاه مدت تقسیم کنید. مثلا هدف یک ساله تان را به 12 سطح پیشرفت ماهانه تقسیم کنید.

برای مثال، برای پرداخت بدهی 12000 دلاری در یک سال، به راهی برای پس انداز کردن پول، حدف کردن خرج های اضافی و بازپرداخت 1000دلار از بدهی به طور ماهانه نیازمندید.

نقاط پیشرفت ماهانه، هدف های کوچکی هستند که دو نفع برای شما به ارمغان می آورند:

• طرح عملی بزرگ شما تقسیم به طرحهای کوچکی می شود که دست یافتنی تر به نظر می آید
• با ارزیابی ماهانه به خوبی می توان فهمید کجای مسیر هستید

قدم سوم: طرح عملی هفتگی مشخص کنید

بعد از طرح ماهانه، نوبت به طرح هفتگی می رسد. هدف شما برای این هفته چیست؟ چه کارهایی در این هفته می توانید انجام دهید تا شما را به هدف تان نزدیک تر کند؟

اگر هدف یک ساله ی شما این است که کسب و کار جدید خود را به راه بیاندازید و برای این کار حداقل 6 ماه از حقوق تان را باید پس انداز کنید تا بتوانید از کارتان استعفا داده و کسب و کارتان را شروع کنید؛ باید ببینید در این هفته لازم است چه کارهایی انجام دهید تا به هدف تان نزدیک تر شوید؟

اگر درآمد ماهانه ی شما 3000 دلار است و شما باید 18000 دلار در 12 ماه آینده پس انداز کنید، پس باید 1500دلار از حقوق ماهانه تان را پس انداز کنید. ببینید چه مخارجی را می توانید حذف کنید؟ چگونه و از کجا می توانید پول بیش تری در بیاورید؟

شاید بتوانید کارهای پاره وقتی را به صورت آنلاین انجام دهید یا تدریس خصوصی داشته باشید و یا بخشی از منزل خود را اجاره دهید.

طرح های ماهانه در ایجاد طرح های هفتگی به شما کمک خواهند کرد. لیستی از کارهایی که این هفته باید انجام دهید را روی کاغذ بیاورید تا به هدف تان نزدیک تر شوید.

قدم 4: لیست کارهای روزانه ی اولویت بندی شده را بنویسید

با نوشتن لیست روزانه، در واقع کارهای تان را اولویت بندی می کنید. کارهای روزتان را به دقت مشخص و زمان تان را به خوبی مدیریت کنید.

از تکنیک های مدیریت زمان برای اولویت بندی فعالیت هایتان استفاده کنید تا به اهداف خود نزدیک تر شوید.

هرچه از زمان تان بهتر بهره برداری کنید، احتمال رسیدن به اهداف نیز بیش تر می شود. برای این کار باید دلایل قوی برای خواستن اهداف مختلف داشته باشید.

اگر دلایل محکمی ندارید، انگیزه ی کافی و لازم را برای ادامه ی مسیر و دست یابی به خواسته تان نخواهید داشت. آیا در زمان تصور کردن اهداف تان، به این فکر کردید که چرا هدف تان را خیلی می خواهید؟ آیا دلایل به اندازه ی کافی محکم هستند؟

علاوه بر این باید عادات بد تان را از این ترکیب حذف کنید. عادات می توانند شما را به هدف تان نزدیک یا از آن دور کنند.

موارد زیادی وجود دارد که می توانند در مسیر شما ایجاد مانع کنند. اگر نتوانید عادات بد را حذف و خوب را بهبود دهید، مدام با موانع سختی در مسیرتان مواجه خواهید شد.

قدم 5: اندازه گیری، نظارت و تنظیم

اندازه گیری، نظارت و تنظیم رویکرد های اتخاذ شده بخشی از رسیدن به اهداف تان است. چگونه می توانید از نزدیک شدن یا دور شدن از هدف تان آگاه شوید اگر پیشرفت تان را اندازه گیری و نظارت نکنید؟

برای طرح تان معیارهایی قرار دهید تا بتوانید بر پیشرفت تان نظارت داشته باشید. می توانید از جدول اکسل، دفتر، تلفن هوشمند، ساعت هوشمند و یا هرچیز دیگری که در دسترس شماست استفاده کنید.

پس از این که به یکی از اهداف جزئی تان رسیدید، عملکرد هفتگی یا ماهانه تان را ارزیابی کنید تا ببینید چقدر با هدف تان فاصله دارید؟ از این جا می توانید ببینید که آیا لازم است تغییری در رویکردتان بدهید یا خیر؟

اگر روشی که به کار بردید، خوب بود وسعتش دهید و اگر بد بود راه هایی برای بهبود دادنش بیابید.

قدم 6: چیره شدن بر شکست

نوشتن یک طرح عملی بزرگ و انجام دادن مرحله به مرحله ی آن، فکری ایده آل است. برخی نه به دلیل این که نخواهند به اهداف شان برسند بلکه به دلیل این که نمی توانند با موانعی که بر سر راه شان می آیند مقابله کنند، توانایی رسیدن به هدف شان را از دست می دهند.

تسلیم شدن در برابر شکست ها کار آسانی است. اما آن چه که افراد موفق را از ناموفق جدا می کند این است که هرگز در مقابل شکست سر تسلیم فرود نمی آورند.

همه در زندگی بارها با شکست مواجه می شوند. اما از آن جایی که شکست، سکوی پرش به سمت موفقیت است، بدون آن نمی توانید به اهدافی که می خواهید برسید.

برای غلبه کردن بر این شکست ها، باید استراتژی هایی اتخاذ کنید تا به سرعت آن را پشت سر گذاشته و به اهداف تان نزدیک تر شوید. غرق شدن در گذشته شما را به جلو پیش نمی برد. شما باید به همین لحظه متمرکز شده و به جلو پیش روید.

هر چیزی در زندگی به دلیلی رخ می دهد. همه با شکست مواجه می شوند و هر شکست سخت تر از قبل است اما تا زمانی که اجازه ندهید آن شکست ها روح کمال یابی تان را از بین ببرند می توانید از آن ها به عنوان تجربه هایی برای رشد یافتن، یاد گرفتن، بالغ شدن و در آینده موفق شدن استفاده کنید.

اگر به هنگام دنبال کردن خواسته های تان شکست خوردید، به دنبال راه هایی برای چیره شدن بر آن باشید و این راه ها را وارد طرحتان کنید. طرحی بنویسید که در مقابله کردن با شکست به شما کمک کند.

سپس دوباره تمرکز کنید، اهداف تان را تصویر سازی کرده و دلایل محکمی برای خواستن آن اهداف بیابید و هرجایی که ممکن است به دنبال آن ها بگردید. ویدئو تماشا کنید، مقاله بخوانید، به مصاحبه های افراد موفق گوش فرا دهید و مهم تر از همه تسلیم نشوید.