مشتری وفادار، همان چیزی که صنعت بازی های ویدیویی به آن نیاز دارد
روزی روزگاری کنسول های بازی هر چند سال یک بار توسط کمپانی های مختلف روانه بازار می شدند و اغلب خیزش بزرگی از منظر قدرت پردازشی و گرافیکی ارائه می کردند. اگر چه اکثر گیمرها، ...
روزی روزگاری کنسول های بازی هر چند سال یک بار توسط کمپانی های مختلف روانه بازار می شدند و اغلب خیزش بزرگی از منظر قدرت پردازشی و گرافیکی ارائه می کردند.
اگر چه اکثر گیمرها، این دوران را به وضوح به خاطر دارند و ماجرا برای سال های چندان دوری نیست، ذکر عبارت «روزی روزگاری» درخور این توصیف نبوده و ما صرفاً قصد داریم شما را با عصر جدیدی از صنعت بازی های ویدیویی آشنا سازیم.
در حالی که تنها سه سال از عمر کنسول های نسل هشتمی می گذرد، سونی و مایکروسافت از جدیدترین دستگاه های خود به ترتیب با نام های پلی استیشن 4 پرو و اکس باکس اسکورپیو پرده برداشته اند.
این کنسول ها که یکی از آنها اخیراً عرضه شده و دیگری سال آینده همین موقع روانه بازار می شود، مشخصات سخت افزاری نسبتاً قوی تری در قیاس با مدل های استاندارد دارند، اما در واقع زیر سایه همان خانواده ها قرار می گیرند و به بحث داغ صنعت بازی های ویدیویی تبدیل شده اند.
این کنسول ها در واقع قدم اول در راستای ورود به چرخه جدیدی از حیات دستگاه های سرگرمی خانگی هستند؛ اما اگر بخواهیم صادقانه به موضوع بنگریم، این قضیه اتفاق جدیدی نیست. با نگاهی گذرا به گذشته در خواهیم یافت کنسول دریم کست سگا در واقع یکی از دستگاه های میان نسلی آن دوره بود.
پیش از این کنسول، ایده گسترش بازیکنان و پشتیبانی بیشتر از بازی هایی که در حال حاضر نیز در بازار یافت می شوند، به افزونه ها و بسته های الحاقی اختصاص داشت. اما پلتفرم مورد بحث در واقع نخستین دستگاهی بود که مستقیماً به اینترنت متصل می شد و از مزایایی همانند بسته های اضافی برخوردار بود.
به عنوان مثال با برقراری اتصال شبکه ای، بازیکن می توانست مجموعه ای از افزونه های جذاب را برای بازی سونیک دانلود نماید. به علاوه پوسترها، تصاویر و نماهای جذابی که به محیط هر مرحله اضافه می شد و در واقع اشتیاق کاربر برای ادامه دادن آن بازی را بالا می برد.
با گسترش روز افزون اینترنت و توانایی های شبکه ای، کنسول های بازی نیز پیشرفت کرده اند. نخستین اکس باکس قابلیت های شگفت انگیزی در این رابطه ارائه می کرد که در قیاس با دریم کست خیزش عظیمی محسوب می شد؛ از نقشه های بزرگ تر برای هیلو 2 گرفته تا ماموریت های بیشتر برای اسپلینتر سل، همگی به لطف سرویس اکس باکس لایو میسر شده بودند.
اکس باکس 360 نیز این رویه را دنبال کرد و پلتفرمی وسیع و نامحدود در اختیار کاربران قرار داد؛ خصوصاً اینکه بستری یکپارچه برای محتوای دیجیتالی و افزونه ها در شبکه مایکروسافت قرار گرفت که دسترسی به آنها را آسان می ساخت.
اما جدا از همه این مباحث و مسائل مرتبط با سرویس دهنده، هدف اصلی چنین رویکردی این بود که گیمرها را به بازگشت مجدد ترغیب نمود تا ساعت های بیشتری را صرف بازی کردن و سرگرم شدن کنند.
احتمالاً با عبارت «بازی به عنوان یک سرویس» آشنا هستید؛ چنین اصطلاحی به این معناست که بازی های ویدیویی تنها یک وسیله تفریح ساده نیستند که بتوان با فتح مراحل اصلی آن به پایان ماجرا رسید و آن را برای همیشه کنار گذاشت؛ بلکه سرویسی است که مشترک آن خواهید شد و به آن وفادار خواهید ماند.
با دریافت افزونه ها و محتوای قابل بازی بیشتر در سال های اخیر، الگوی مذکور را تجربه کرده ایم؛ یقیناً ایده ارائه پلی استیشن 4 پرو و اکس باکس اسکورپیو از همین فلسفه الهام گرفته است.
تصور کنید یکی از هواداران پر و پا قرص بتلفیلد یا کال آو دیوتی هستید؛ در چنین شرایطی هفته به هفته، ماه به ماه به بازی کردن خود ادامه می دهید و به مرور زمان با خرید و تهیه بسته های الحاقی به تجربیات خود می افزایید.
زمانی که دیگر به پایان ماجرای خود رسیده اید، سرانجام نسخه جدیدی از آن بازی عرضه شده و دوباره در نقطه شروع چرخه مشابهی قرار می گیرید.
در حالی که بعضی از گیمرها به طور همزمان چند بازی مختلف را تجربه می کنند، برخی دیگر یک عنوان واحد را انتخاب کرده و مدام مشغول به آن می شوند، در نتیجه تا وقتی که از فرنچایز مورد علاقه شان پشتیبانی شود، رقابت و تحولات و به طور کلی پیشرفت های سایر عناوین را نادیده می گیرند.
در شرایط فعلی، برخی از کارشناسان وضعیت پیش آمده برای نسل هشتم و عرضه کنسول های پلی استیشن 4 پرو و اسکورپیو را با چرخه حیات تلفن های هوشمند مقایسه می کنند.
با این همه می دانیم اظهار چنین الگویی خیلی کلی است و تهیه کنسول های میان نسلی صرفاً در دریافت گرافیک بیشتر و قدرت پردازشی بالاتر خلاصه نمی شود.
تصور کنید بخواهید از یک موبایل آیفون به یکی از تلفن های هوشمند اندرویدی (یا برعکس) مهاجرت کنید؛ ممکن است چندین اپلیکیشن کاربردی و مفید را از دست دهید و هیچ چیز آزاردهنده تر از این مسئله نیست.
حال نکته اصلی اینجاست که در چرخه حیات سابق کنسول های بازی، تمام بازی ها از دست می رفتند و چه چیزی بدتر و ناخوشایندتر از این؟
اما با طراحی الگوهای جدید و پیروی از اکوسیستم دنباله دار پشتیبانی دائمی، می توان ضمن مهاجرت به سخت افزار قدرتمندتر و بهتر، تمام بازی ها را با خود به همراه برد.
کنسول نینتندو سوییچ که به عنوان نسل جدید دستگاه های گیمینگ ژاپنی ها در اسفند ماه عرضه می شود، احتمالاً آخرین بازیگر چرخه سابق خواهد بود (بر اساس تائیدیه رسمی نینتندو، کنسول سوییچ از بازی های Wii U یا 3DS پشتیبانی نمی کند).
اما به احتمال زیاد نینتندو نیز به زودی از الگوی جدید مد نظر فعالان صنعت گیم دنیا پیروی خواهد کرد و اگر این مسئله به خوبی دنبال شود، احتمالاً هرگز به پلی استیشن 5 یا اکس باکس بعدی روبرو نخواهیم شد.
هواداران بتلفیلد دوست دارند همواره به تجربه نسخه های جدیدی از بتلفیلد بپردازند؛ طرفداران کال آو دیوتی هم همینطور؛ از نظر سخت افزاری نیز صاحبان پلی استیشن به سونی وفادار خواهند ماند و بازیکنان اکس باکس به حمایت از دستآوردهای مایکروسافت ادامه می دهند؛ مگر آنکه خلافش ثابت شود.
مهاجرت هرگز آسان نخواهد بود، حتی در دنیای واقعی. مگر آنکه بستر مقصد به قدری بهتر از فضای فعلی باشد که واقعاً ارزش از دست دادن یک سری از مزایا را داشته باشد.
پلی استیشن 4 پرو و اکس باکس اسکورپیو کنسول هایی انقلابی هستند که در واقع نخستین گام در راستای چرخه نو صنعت بازی های ویدیویی برداشته اند و وفاداری بازیکنان و پشتیبانی بیشتر از عناوین مورد علاقه آنها را هدف قرار داده اند.
مشتری وفادار دقیقاً همان المان مهمی است که در هر تجارتی مورد استقبال قرار می گیرد. اگر این الگو با موفقیت به مسیر خود ادامه دهد، می توان به راحتی گفت که چرخه آشنای کنسول های بازی با اتمام سال 2016 میلادی پایان یافت.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.