آیا بازی های ویدیویی خسته کننده شده اند؟
چند سالی می شود که بازی های ویدیویی به یکی از سرگرمی های اصلی انسان های مدرن تبدیل شده اند. بازی ها جدا از تسخیر اتاق نشیمن خانه هایمان، راه به هر دیوایس هوشمند دیگری ...
چند سالی می شود که بازی های ویدیویی به یکی از سرگرمی های اصلی انسان های مدرن تبدیل شده اند. بازی ها جدا از تسخیر اتاق نشیمن خانه هایمان، راه به هر دیوایس هوشمند دیگری پیدا کرده اند.
هر روزه بازی های جدیدی روی کنسول های قدرتمند و یا موبایل های هوشمند منتشر می شوند و هر از گاهی، تب و تاب موفقیت یکی از آن ها به صدر لیست اخبار راه پیدا می کند.
همین سال پیش بود که میلیون ها نفر مشغول پیدا کردن پوکمون های گمشده بازی Pokémon Go بودند و هر روز آمار جدیدی از رکوردشکنی های عجیب و غریب این عنوان به گوش می رسید.
کم شدن علاقه نسبت به بازی ها گاهی اوقات دلایل مشخصی مثل بالا رفتن سن یا تغییر شرایط زندگی و شخصیتی دارد
جدا از پیشرفت و سودآوری سرسام آور بازی ها، عده ای که اکثریت آن ها را جمعیت گیمرهای حرفه ای تشکیل می دهد، بر این باور اند که بازی های ویدیویی جدید به اندازه کافی سرگرم کننده نبوده و آن ها دیگر نمی توانند تا ساعت های طولانی از وقت خود را سرگرم زیر و رو کردن دنیای یک بازی کنند.
جدا از این که کم شدن علاقه نسبت به بازی ها گاهی اوقات دلایل مشخصی مثل بالارفتن سن یا تغییر شرایط زندگی و شخصیتی دارد، اما عوامل دیگری در بازی های امروزی وجود داشته و باعث شده اند تا غرق شدن در دنیای بازی های ویدیویی به اندازه گذشته لذت بخش نباشد.
در ادامه و باهم به بررسی دلایل اصلی رخ دادن این اتفاق و پیدا کردن راهی برای لذت بردن از بازی های امروزی، نگاهی خواهیم داشت.
آیا دیگر هیچ ایده تازه ای برای بازی ساختن وجود ندارد؟
یکی از بزرگ ترین انتقادهای افرادی که بازی های سال های اخیر را خسته کننده می دانند، تکراری شدن بازی ها و نبود آثاری با ایده های ناب است. به عقیده آن ها، بسیاری از بازی ها در عمل یکسان بوده و تنها کلونی از اسامی بزرگ تر از خودشان هستند.
بازی های اکشن اول شخص به برداشتی از سری «کال او دیوتی» تبدیل شده و حتی از زامبی ها بیش از اندازه و بیشتر از گذشته در بازی ها استفاده می شود؛ برای مثال، در هنگام ظهور زامبی ها در بازی ها، چه کسی فکرش را می کرد که این مردگان متحرک، حتی به غرب وحشی و دنیای Red Dead Redemption هم راه پیدا کنند.
شاید یکی از دلایل اصلی شماره دار شدن بازی ها و کم شدن عناوین بزرگی که ایده اولیه کاملاً متفاوتی دارند، ریسک پذیری کمتر سازندگان بازی ها نسبت به گذشت است.
بازی سازی به یک صنعت پول ساز تبدیل شده و همین موضوع باعث می شود تا بازار این صنعت، بی رحم تر از گذشته باشد. هزینه ساخت بازی نسبت به قبل افزایش زیادی پیدا کرده و گاهی تا هزار نفر نیروی متخصص برای تولید یک بازی بزرگ، مشغول کار می شوند.
ایده های کاملاً نو در بسیاری از موارد ریسک بسیار بالایی داشته و صورتی که نتیجه کار به اندازه ایده اولیه جذاب نبوده و با استقبال خریداران روبرو نشود، ضرر جبران ناپذیری را برای ناشرین و سازندگان آن بازی، به ثمر خواهد گذاشت؛ تا جایی که حتی عرصه تنها یک بازی ناموفق در فروش، در بسیاری از موارد باعث بسته شدن استودیو سازنده آن بازی خواهد شد.
بازی سازی به یک صنعت پول ساز تبدیل شده و همین موضوع باعث می شود تا بازار این صنعت، بی رحم تر از گذشته باشد.
استودیو United Front Games که عناوین خوبی را در کارنامه اش داشت و مدتی پیش Sleeping Dogs را برای فروش بیشتر روانه نسل هشتم کرده بود، به دلیل فروش نسبتاً کم بازی های خود که حتی نسبت به عناوین مشابه خلاقانه و متفاوت بودند، ورشکست و بسته شد.
امروزه از این دست تعطیلی ها دیگر اتفاقی عجیب در صنعت بازی های ویدیویی نبوده و در بعضی از موارد ورشکستگی، حتی گریبان نام های محبوب و خاطره انگیز هنر هشتم را هم می گیرد.
آیا بخش آنلاین بازی ها برای گیمرهای قدیمی به اندازه کافی جذاب نیست؟
بسیاری از شما حتما در گذشته، به تنهایی و در دنیای خود، غرق فتح و زیر و رو کردن دنیای یک بازی شده اید؛ اگر سنتان هم اجازه بدهد، حتما بازی های زیادی را به یاد خواهید آورد که به علت جذابیت بالای خود، خواب و خوراک و زندگی عادی را از شما می گرفتند.
در گذشته نچندان دور و روزهایی که اینترنت به پر رنگی زمان حال، اساس زندگی مدرن را تشکیل نداده بود، مفهوم سرگرم شدن در بازی ها، بر اساس تجربه یک یا نهایتاً دونفره شکل می گرفت.
همین موضوع باعث می شد تا بازی سازان بر هر چه جذاب و قابل تکرار بودن بخش های متخلف بازی متمرکز شده و در نهایت بسیاری از بازی ها به تجربه عمیق و در نتیجه لذت بخش و ماندگاری تبدیل شوند.
با اضافه شدن و جان گرفتن بخش چندنفره در بازی های امروزی، بازی کردن در اکثر زمان ها دیگر یک تجربه فردی نیست. امروزه بازی هایی صرفاً با هدف تمرکز بر بخش چند نفره عرضه شده و بسیاری از گیمرها، وقت زیادی را صرف کشتن و یا به دست آوردن رکوردهای تکراری در محیط های تکراری می کنند.
بازی های چندنفره با محوریت داستانی نیز در حال جا افتادن در این صنعت هستند.
البته سالانه بازی هایی عرضه می شوند که جدا از بخش چندنفره مناسب، به بخش داستانی توجه زیادی نیز داشته و حتی بازی های چندنفره با محوریت داستانی نیز در حال جا افتادن در این صنعت هستند؛ اما مشخص است که بازی کردن دیگر به اندازه گذشته یک تجربه خصوصی و شخصی نیست، حتی عملکرد و تجربیات شما در بخش های تک نفره نیز در بسیاری از موارد با دیگران به اشتراک گذاشته می شوند.
جامعه مجازی اکثر بازی های آنلاین هم آن چنان دوست داشتنی و مناسب نیست که از آن ها به عنوان یک جایگزین خوب برای کری خوانی های خاطره انگیز و جذاب دونفره قدیمی یاد کنیم.
نوتیفیکیشن هایی با موضوع آماده شدن برای یک نبرد کاملاً مشخص و یکسان با نبردهای قبلی، بارها در تلفن های همراه یا اکانت استیم تان، برای شمال حتی در طول تجربه بخش تک نفره ارسال خواهد شد.
مجموع این پیشرفت ها با هدف سرگرم کردن بیشتر مخاطب شکل گرفته باشند اما شاید ناخواسته آرامش شما در حین بازی کردن را سلب کرده و اجازه غرق شدن در دنیای خودتان و بازی را به شما ندهند.
آیا مفهوم سرگرمی در بازی ها تغییر کرده؟
پیشرفت تکنولوژی و سخت افزار در بازی ها، جدا از این که امکانات زیادی را برای سازندگان فراهم کرده، تاثیرات منفی غیر مستقیمی را بر بازی ها گذاشته است. بازی های امروزی در بسیاری از اوقات در گرافیک و تکنولوژی های جدید استفاده شده در آن ها خلاصه می شوند.
بسیاری از گیمرهای دو آتشه بر این باورند که بازی های گرافیک محور و سینمایی امروزی، هدف اصلی بازی و بازی کردن را از یاد برده اند. به عقیده این عده، سازندگان این سبک بازی ها قصد دارند تا با ارائه گرافیک بالا یا صحنه های سینمایی متعدد، به مخاطبین خود، توهم حس سرگرم شدن را القا کنند.
سندروم ماموریت جانبی در بازی های امروزی هم به یکی از دردسرهای اصلی گیمرها تبدیل شده است
اما در بسیاری از موارد، نتیجه کار راضی کننده نیست و تماشای خراب شدن یک سد در قسمت سوم «کرایسیس» یا صحنه های سینمایی قوی The Order: 1886 به اندازه کافی، نظر گیمرها را به خود جذب نمی کند و آمار فروش پایین بازی های ذکر شده، گواه بر این موضوع است.
سندروم ماموریت جانبی در بازی های امروزی هم به یکی از دردسرهای اصلی گیمرها تبدیل شده است. به جز نام های اندکی مثل سری «ویچر» که در آن کامل کردن ماموریت های جانبی نیز، عمق و گستردگی بالایی دارد، این بخش در بسیاری از موارد، تنها برای طولانی تر شدن بازی ها به کار گرفته می شود.
انجام کارهای تکراری، از جمع آوری آیتم خاصی گرفته تا از بین بردن یک هدف به شکل مشخصی، همگی بخش های جدا نشدنی از بازی های امروزی هستند.
آیا باید بیخیال بازی ها شد؟
جدا از تمام مشکلاتی که با مدرنیزه شدن بازی های ویدیویی به وجود آمده اند، پاسخ مشخص به این سوال تنها گزینه «خیر» است. بسیاری از مشکلاتی که در متن به آن ها اشاره کردیم، در اکثر موارد، تنها با دادن استراحتی به خودتان و کنسول یا هر وسیله ای که با آن به انجام بازی می پردازید، حل خواهند شد.
بهتر است برای کوتاه یا میان مدت، به سراغ روش های سرگرم شدن دیگری مثل خواندن کتاب و تماشای فیلم رفته تا عطش بازی کردن در شما جان دوباره بگیرد.
شاید اگر 5 نسخه اخیر «فیفا» یا «کال او دیوتی» را به صورت مداوم تجربه کرده باشید، دیگر علاقه ای برای تجربه قسمت های جدید عناوین یاد شده، نمانده باشد؛ البته این موضوع به این معنا نیست که این دو سری و یا مجموعه ها و اسامی نام دار بازی های ویدیویی در حال پیشرفت نیستند.
صنعت بازی های ویدیویی همواره در حال بزرگ تر شدن و پوست اندازی است؛ البته این صنعت سال های پیشرفت با شیب بالا و هیجانی خود را تجربه کرده و حال به ثبات و پیشرفت مدوام اما با شیب ملایم تری رسیده.
تغییر در بازی ها، با سرعت کمتری نسبت به گذشته اتفاق می افتد و اگر برای مدتی از آن چه در این صنعت می گذرد، بی خبر باشید، متوجه تغییرات مهم و قابل توجه ای در بازی ها خواهید شد.
اگر برای مدتی از آن چه در این صنعت می گذرد، بی خبر باشید، متوجه تغییرات مهم و قابل توجه ای در بازی ها خواهید شد.
جدا از آن، استورهای کنسول ها و رایانه های شخصی پر است از عناوین کوچک و متنوعی که به الگوهای مشخص بازی های امروزی، توجه نکرده و با تمرکز زیاد به المان های نوستالژیک، همزمان ایده های ناب و گاه دست نخورده ای را در خود جای داده اند.
بازی و فرهنگ بازی کردن، هنوز به قوت به کار خود ادامه داده و به هیچ عنوان زمان ترک این سرگرمی بی خطر و نسبتاً کم هزینه که در فراز نشیب زندگی، حال شما را بهتر کرده، فرا نرسیده است.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
بازیا شده شبیهه فیلم همش گرافیکه سرعت عمل اومده پایین ولی تنها بازی که همیشه کیف میده فیفاس
بتلفیلد 2142 حدودا 10 سال پیش خیلی جذابتر از بازی های امروزی بود. تازه اون موقع بخش آنلاینش هم کار نمیکرد. دنیایی پر از ربات و تانک و سفینه که میتونستین سوار هر کدوم که خواستین بشین و با هم تیمیتون مرکز فرماندهی دشمن رو فتح کنید. نمیدونم چرا این سبک بازی دیگه تکرار نشد. شایدم شده من خبر ندارم
علاوه بر سن و دغدغه های زندگی این صنعت در ورطه تکرار و رنگ و لعاب گیر کرده،مثل قبل ریسک نمیکنن،هزینه ساخت بازی رفته بالا