ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

تکنولوژی

اتانازی یا اعدام؛ وقتی مایکروسافت تیر خلاص را به پیکر ویندوز موبایل می زند

استیو بالمر که زمانی مدیر عامل مایکروسافت بود، در سال 2013 غول سابق بازار موبایل جهان یعنی نوکیا را خرید، اما با روی کار آمدن ساتیا نادلا دیری نپایید که این بخش به فروش گذاشته ...

تحریریه دیجیاتو
نوشته شده توسط تحریریه دیجیاتو | ۱۷ مهر ۱۳۹۶ | ۲۲:۰۰

استیو بالمر که زمانی مدیر عامل مایکروسافت بود، در سال 2013 غول سابق بازار موبایل جهان یعنی نوکیا را خرید، اما با روی کار آمدن ساتیا نادلا دیری نپایید که این بخش به فروش گذاشته شد.

حدود یک دهه قبل از فروش مجدد نوکیا، استیو بالمر حتی تصور خرید شرکت سازنده موبایل توسط مایکروسافت و کسب جایگاهی مستحکم در این صنعت را خنده دار می دانست.

او در سال 2007 و پس از معرفی نخستین آیفون، نتوانست این موضوع حیاتی را درک کند که کاربران به چیزی بیشتر از یک موبایل ساده کیبورد دار نیازمندند و تصور نمی کرد موبایل 500 دلاری اپل، کسب و کار آنها را مختل نماید.

نادلا در کتاب جدیدش به نام «Hit Refresh» می گوید از ابتدا با پیشنهاد خرید شرکت فنلاندی مخالف بوده و آن را اقدامی بی نتیجه می دانسته. او چنین می نویسد:

به هیچ وجه قانع نمی شدم که چرا جهان به اکوسیستم ثالثی در دنیای موبایل نیاز دارد، مگر اینکه این بازیگر سوم بتواند قواعد را تغییر دهد ... اما برای این کار دیگر دیر شده بود و ما با اختلاف زیاد، صرفاً در حال تعقیب رقبایمان بودیم.

چالش مایکروسافت در بخش موبایل را می توان مثال دیگری از عملکرد جنجالی آنها در بازار دانست: دیر به صحنه می آیند، اقدام به اصلاح محصول خود می کنند، و نهایتاً با آمیزه ای از سیاست های تولید و قیمت گذاری، کانال های فروش و شرکای کاری، رقبا را کنار می زنند.

سیاست رقابتی مایکروسافت در حوزه موبایل نتیجه بخش نبود

آنها با استفاده از چنین روشی، ویندوز را به پر استفاده ترین سیستم عامل دسکتاپ جهان بدل نمودند و مدتی هم در حوزه مرورگرهای وب پادشاهی کردند؛ بنابراین انتظار موفقیت آنها در بخش موبایل هم چندان غیر منطقی نبود.

با این حال چندین گام اشتباه و تصمیمات ناصحیح، باعث شد تا مایکروسافت از گردونه رقابت بیرون برود، چندین شریک ناراضی بر جای بگذارد و خودش را از دنیایی که بر پایه موبایل می چرخد، محروم سازد.

در اینجا مرور تلاش های مایکروسافت در حوزه موبایل خالی از لطف نیست.

پس از اینکه آیفون معرفی شد و سپس تلفن های هوشمند اندرویدی پا به عرصه وجود گذاشتند، مایکروسافت فهمید که موبایل های ویندوزی را بیش از اندازه به کاربران تجاری و کسب و کارها پیوند زده و مصارف عمومی را از یاد برده است.

ویندوز فون در ابتدا به سرعت بلک بری را پشت سر گذاشت

در سال 2010 ردموندی ها «ویندوز فون 7» را معرفی کردند و سال بعدش با نوکیا وارد همکاری شدند. ویندوز فون با محصولات خوش ساخت «لومیا» (Lumia) مورد استقبال گسترده قرار گرفت و بیشترین رشد را در بین پلتفرم های اسمارتفون به خود اختصاص داد، به گونه ای که سریعاً بلک بری را پشت سر گذاشت و به سومین انتخاب برتر کاربران در بسیاری از کشورها بدل شد.

بالمر با تکیه بر این محبوبیت، تلاش کرد تا بخش دیوایس ها و خدمات نوکیا را بخرد، اقدامی که کاملاً در راستای اهداف سازمانی و هم افزایی قرار می گرفت. حالا مایکروسافت هر دو بخش نرم افزار و سخت افزار را تحت اختیار خودش داشت؛ اما همه چیز به هم ریخت.

مشکل اول این بود که مجموعه مایکروسافت در مورد خرید این بخش توافق کامل نداشتند. بالمر شخصاً این قرارداد را پیش برد و سهامداران هرگز دلایل او را نپذیرفتند.

همان طور که نادلا می گوید، مایکروسافت حتی در صورت تلاش مستمر، باز هم در جایگاه سوم دنیای موبایل باقی می ماند. آنها حتی در روزهای اوج و با تکیه بر محصولات ارزان قیمتی همچون لومیا 520 و 521 نتوانستند از مرز 4 درصدی بازار آمریکا فراتر بروند.

حالا به لطف کتاب جدید نادلا، فاصله زمانی بین معرفی محصولات را می توانیم درک کنیم. او به صراحت گفته است که هیچ علاقه ای به ویندوز فون ندارد، مگر اینکه بتواند تمایزی معنادار را در این حوزه ایجاد کند.

پس از رونمایی رسمی از لومیا 930 در سال 2014، مایکروسافت تا پایان سال 2015 یعنی بیش از یک سال، موبایل پرچمدار دیگری را معرفی نکرد. البته خود لومیا 930 هم در بازار آمریکا حضور نیافت.

اگر مایکروسافت می خواست محصول دیگری را معرفی کند، باز هم موبایلی تکراری با اپلیکیشن های محدود از آب در می آمد و این برای نادلا قانع کننده نبود، چون تفاوتی معنادار را ایجاد نمی کرد. آنها برای بقای ویندوز فون به چیزی احتیاج داشتند که مرزها را جابجا کند.

مشکل بعدی ردموندی ها، فقدان عنصر خلاقیت در روند تمایز بخشیدن به محصولاتشان بود. ویندوز فون اولیه از نظر رابط و تجربه کاربری با iOS و اندروید تفاوت داشت، اما ردپای آیفون در آن به چشم می خورد.

مایکروسافت سرعت اجرای ویندوز فون را در اولویت قرار داد

اولویت مایکروسافت بر سرعت، تجربه روان و قابلیت اجرا روی سخت افزار نه چندان قدرتمند قرار گرفته بود. آنها تجربه کاربری را محدود ساخته و موارد پایه ای همچون هاب مخاطبین، تصاویر و موسیقی را در اختیار کاربران قرار گذاشتند، اما اینها کافی نبود. همه ما به چیزی بیشتر از قابلیت های پیش فرض موبایل هایمان نیاز داریم و از اپلیکیشن های ثالث همچون شبکه های اجتماعی، ویرایشگرهای اسناد و غیره استفاده می کنیم.

زمانی که استور مایکروسافت نتوانست برنامه های مورد نیاز کاربران را تأمین کند، این پلتفرم هم جذابیتش را از دست داد. مایکروسافت تصور کرد مردم به جای دیوایس های موبایل عادی به دنبال دستگاهی هستند که کارهای دسکتاپ خود را هم از طریق آن انجام دهند و به همین دلیل به توسعه Continuum و آفیس موبایل پرداخت تا به گفته خودشان، گام بعدی را در حوزه پردازش موبایلی برداشته باشند.

«کری مورن» مدیر برنامه ارشد مایکروسافت در آغاز سال 2016 میلادی گفت:

مسئله اینجاست که موبایل های امروزی توان پردازش کافی را برای اجرای فعالیت های روزمره و برآورده ساختن نیازهای ما در اختیار دارند. این موضوع در بازارهای نوظهور اهمیت بیشتری دارد، چون مردم در آنجا فقط از طریق تلفن همراه به اینترنت دست می یابند. بنابراین به ذهنمان رسید که به این افراد کمک کنیم تا همه کار را با موبایل هایشان انجام دهند.

به گفته مورن، کاربران دوست دارند موبایلی را در دست بگیرند که همانند یک کامپیوتر شخصی PC برایشان کار کند ... اما از قرار معلوم اینگونه نبود.

بنابراین وقتی ویندوز ۱۰ موبایل منتشر گردید، موبایل های زیادی هم در لباس کامپیوترها همزمان با آن وارد بازار شدند که از آن جمله می توان به لومیا ۹۵۰، اچ پی الایت X3 و Liquid Jade Primo ایسر اشاره نمود. تمامی این دستگاه ها به نحوی چشم انداز مایکروسافت از رایانش موبایلی را برای کاربرانشان ترسیم نمودند. متاسفانه اما این استراتژی درست مانند تمامی رویکردهای قبلی کمپانی مذکور برای دستیابی به هدفی که ذکر کردیم به بار ننشست.

پیش بینی مایکروسافت برای Continuum غلط از آب درآمد

علی رغم آنچه تحقیقات مایکروسافت نشان می داد، مشخص شد در واقعیت افراد زیادی وجود ندارند که از موبایلشان قابلیت هایی هم اندازه با یک کامپیوتر ضعیف را انتظار داشته باشند، خصوصا با توجه به اینکه می شد با همان هزینه یک پی سی ارزان قیمت ویندوزی، کروم بوک یا محصول اندرویدی مناسب را خریداری نمود.

روی هم رفته، شکست ویندوز فون را می توان ناشی از ناکامی مایکروسافت در تدوین یک استراتژی موثر و دنبال کردنش دانست. در ابتدا مایکروسافت تلاش می نمود که هم سهم خود از بازار موبایل های پریمیوم را داشته باشد و هم اینکه در نهایت بازار را از اسمارت فون های اقتصادی اش پر کند. نتیجه آن شد که ویندوز فون نتوانست به صورت کامل به هدفی که برایش تعیین شده بود دست پیدا کند.

در بازار اسمارت فون های پریمیوم، مایکروسافت به آرامی پشتیبانی از جدیدترین تکنولوژی ها را روی محصولاتش فراهم می آورد و این یعنی شرکای سخت افزاری مایکروسافت هرگز نمی توانستند امکانات لازم برای رقابت با محصولات اندرویدی را به موبایل های تولیدی شان بیافزایند.

این مسئله کاملا در لومیا ۱۰۲۰ آشکار بود؛ موبایلی که علی رغم برخورداری از دوربین ۴۱ مگاپیکسلی به یک پردازنده دو هسته ای بسیار کند و نمایشگر 720p HD مجهز بود در حالی که اغلب پرچمداران هم دوره ای آن نظیر گلکسی اس ۴ توان پردازشی خود را از چیپست های ۴ و بعضا هشت هسته ای می گرفتند.

در کنار سخت افزار، نرم افزار محصولات مایکروسافت نیز با چنین مشکلی روبرو بودند. در اغلب موارد آپدیت های ویندوز فون دیر در اختیار کاربرانش قرار می گرفت و امکانات اولیه ای نظیر مدیریت حافظه و مرکز اعلان ها در آن غایب بود.

البته مایکروسافت در نهایت با ارائه چند آپدیت امکاناتی که به آن اشاره نمودیم را به ویندوز فون اضافه کرد اما این حقیقت که پلتفرم غول نرم افزاری دنیا فاقد قابلیت ها و امکانات بی شمار اندروید بود و جذابیت های iOS را نداشت بسیاری را آزرده خاطر می کرد.

مایکروسافت چندی قبل به فعالیت سرویس موسیقی Groove پایان داد

در نهایت نتیجه آن شد که مردم علاقه ای به خرید موبایل های ویندوز فونی نوکیا (شرکتی که واحد موبایل خود را به ردموندی ها فروخت) نشان ندادند. البته در نظر داشته باشید شرکت ردموندی هنوز رسما مرگ پلتفرم موبایلی خود را اعلام نکرده و چه بسا این اتفاق هیچگاه رخ ندهد. این شرکت حتی پایان زندگی Windows RT را هم اعلام نکرد تا رویای انتشار یک آپدیت نهایی برای آن همچنان در نظر مخاطبانش زنده بماند. از آن طرف پایان سرویس موسیقی اشتراکی این شرکت نیز در انبوه خبرهای همکاری اش با اسپاتیفای مدفون شد.

البته باید اضافه کنیم که مایکروسافت به ندرت شانس دوباره ای به محصولات شکست خورده اش می دهد اما حتی اگر چنین اتفاقی رخ بدهد باید با فاصله زیاد از رقبا بار دیگر واحد موبایل خود را احیا نماید و همزمان تمامی هواداران و شرکای تجاری اش را که زمانی دلسرد نموده بود بار دیگر با خود همراه سازد.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (24 مورد)
  • shahabkazemi
    shahabkazemi | ۲۲ آبان ۱۳۹۶

    "به هیچ وجه قانع نمی شدم که چرا جهان به اکوسیستم ثالثی در دنیای موبایل نیاز دارد، مگر اینکه این بازیگر سوم بتواند قواعد را تغییر دهد ... اما برای این کار دیگر دیر شده بود و ما با اختلاف زیاد، صرفاً در حال تعقیب رقبایمان بودیم."

    • shahabkazemi
      shahabkazemi | ۲۲ آبان ۱۳۹۶

      دقیقا مشکل مایکروسافت همینه!بدترین تصمیم تو بدترین زمانو گرفت بالمر!ولی الان نادلا داره همه جا بهترین تصمصماتو میگیره و من مشکلی تو مصحولات مایکروسافت از وقتی نادلا اومده ندیدم!همه چیز درست و به موقع ارائه میشه و پیش میره و صرفا با ارائه امکام=نات جدید کاری میکنه که رقبا به دنبال تعقبش بیفتن! به شخصه واسه عقب نموندن از سیاست ها و خصوصصیات رایگان محصولات مایکروسافت ویندوز اورجینال از سایت WWW.ITRESEARCHES.IR تهیه کردم

نمایش سایر نظرات و دیدگاه‌ها
مطالب پیشنهادی